چرا مردم از اصلاحطلبان رویگردان شدند؟
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۴۹۳۶۷
انتخابات مجلس در شرایطی قرار است اسفندماه امسال برگزار شود که پیشبینیها، شکست جبهه اصلاحطلبی را گواهی میدهند. این پیشبینی البته متکی به دلایلی است که در این گزارش به گوشهای از آنها میپردازیم.
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، انتخابات مجلس در شرایطی قرار است اسفندماه امسال برگزار شود که پیشبینیها، شکست جبهه اصلاحطلبی را گواهی میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصلاحطلبانِ در گذشته مانده
یکی از دلایل ناظر بر شکست احتمالی اصلاحات در انتخابات پیشرو، پیشینه ضعیف این جبهه در حفظ اعتماد بدنه اجتماعی خود است. نمایندگان منتسب به این جبهه توانستند به مدد ائتلاف با بخشی از جریان به اصطلاح اصلاحطلب و در قالب لیست امید، اقلیت مجلس دهم را کسب کنند، اما موفق نشدند در عمل به کارویژههای نمایندگی، عملکرد درستی از خود ابراز بدارند. از سویی، گفتمان غالب در جبهه اصلاحات از زمان شکلگیری در خردادماه سال76 تاکنون، عمدتاً حول موضوعات سیاسی و اجتماعی چرخیده و همواره جای خالی موضوعات اقتصادی بهویژه مساله معیشت مردم، در سازه فکری و اندیشهای اصلاحطلبان خالی بوده است.
به همین دلیل در 10سال گذشته که معضلات اقتصادی روندی فزاینده به خود گرفته، اصلاحطلبان در هماهنگنمودن خود با نیازهای معیشتی و ارائه راهحل برای آنها، هیچگاه موفق ظاهر نشدهاند. در این شرایط، عمده تمرکز جریان تجدیدنظرطلب، روی موضوعات اجتماعی بوده که از قضا از فراگیری لازم در میان اقشار اجتماعی برخوردار نبوده است. حضور زنان در ورزشگاه، حمله به مقوله حجاب یا همین مورد آخری، موج سواری روی اعتراضات مردم، مهمترین بحثهایی بود که اصلاحطلبان طی سالهای سپری شده، آتش بیار معرکه بودند. از طرفی، همراهی و همسرایی اصلاحطلبان با دولت، نمایندگان متبوع این جبهه در مجلس دهم را برای تفحص در امورات پاستورنشینان، بیاشتیاق و بیرمق ساخت. همه اینها و مواردی از این دست، سبب شده تا اصلاحطلبان، امروز از شانس حداقلی برای کامروایی در انتخابات اسفندماه برخوردار باشند. هرچند این جریان به واسطه تخصصی که در تحمیل دوقطبیهای کاذب بر گرده جامعه دارد، از کورسوی امیدی جهت بازگرداندن معادلات بازی به نفع برخوردار است. برای بررسی بیشتر آنچه تاکنون عرضه شد، به سراغ محمدکاظم انبارلویی، کارشناس مسائل سیاسی رفتیم که در ادامه مشروح گفتوگو را از نظر خواهید گذراند.
انبارلویی: اصلاحات حرفی برای گفتن ندارد
محمدکاظم انبارلویی، با اشاره به موارد ناکامی اصلاحطلبان در مدیریت کشور اظهار داشت: اصلاحطلبان کارنامهای برای ارائه به مردم ندارند. وعدههای اصلاحطلبان نه تنها تحقق پیدا نکرده بلکه به لحاظ اقتصادی وضع مردم را بدتر کرده است. وی با بیان اینکه در حوزههای سیاست خارجی و اجتماعی هم کارنامه درستی از اصلاحطلبان سراغ نداریم گفت: به این ترتیب جبهه اصلاحات در انتخابات آتی حرفی برای گفتن نخواهد داشت.
این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به رغبت جریان اصلاحطلب به سازش با غرب افزود: بزرگترین محصول اصلاحطلبان از قِبل به اصطلاح تعامل با دنیا، برجام بود که قرار بود مشکلات ایران را برطرف کند اما در واقع، هیچ رمقی به سیاست خارجی کشورمان نداد. به قول آقای عراقچی، تحریمها نه تنها برداشته نشد بلکه بیشتر هم شد.
انبارلویی در ادامه درباره عملکرد نمایندگان اصلاحطلب مجلس گفت: اصلاحطلبان چون هم پیمان دولت بودند، در ناکامیهای دولت شریکاند و لذا بارها اصلاحطلبان در مصاحبههای علنی و در جلسات خود گفتهاند که ما حرفی برای گفتن نداریم. بنابراین، کارنامه دولت باعث شده تا دست جبهه اصلاحطلبی به لحاظ گفتمانی در انتخابات آینده خالی شود. وی در ادامه با اشاره به حاشیهگراییهای سیاسی اصلاحطلبان مجلس به جای پرداختن به معضلات اقتصادی کشور گفت: درست است که اصلاحطلبان در حوزههای سیاسی و اجتماعی، حرفهایی زدهاند اما مردم در حوزه معیشتی مطالباتی دارند و اصلاحطلبان هم نتوانستند به وعدههای خود عمل کنند. انبارلویی در همین باره اضافه کرد: بزرگترین دستاورد اصلاحطلبان این بوده که مثلاً خانمها اجازه یافتند به ورزشگاه بروند. اصلاحطلبان اساساً نتوانستهاند چه در دولت و چه در مجلس، بر مدار مطالبات مردمی حرکت کنند.
تاکتیک تشکیک در کارآمدی انقلابیگری
انبارلویی با بیان اینکه مردم یک سری مطالبات واقعی داشتند و تصور داشتند که اصلاحطلبان میتوانند به این مطالبات پاسخ دهند تاکید کرد: با این وجود اصلاحطلبان نشان دادند که بهدلیل پیری و فرتوتی و فرسودگی، امکان اینکه بتوانند مطالبات مردم را پاسخ دهند، نداشتند.
وی در پاسخ به این سؤال که در روزهای منتهی به انتخابات، اصلاحطلبان برای برگرداندن معادلات انتخاباتی به نفع خود، دست به چه حربه و ترفندی خواهند زد اظهار داشت: اصلاحطلبان هماکنون در پی ایجاد دو قطبیهایی هستند. گفتمانی که امروز میان مردم رواج دارد، انقلابیگری و کارآمدی است و اصلاحطلبان برای توفیق در انتخابات مجلس، مشغول ایجاد انحراف در این گفتمان مسلط هستند اما گمان میکنم مردم به آن حد از رشد و بصیرت رسیدهاند که فریب چنین دوگانگیهای کاذبی را نخورند. این کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر تاکتیک تشکیک در کارآمدی انقلابیگری از سوی اصلاحطلبان گفت: این احتمال هم وجود دارد که اصلاحطلبان پیرامون برخی موضوعات مثل طرفداران یا مخالفان رفراندوم یا طرفداران و مخالفان گفتوگو با غرب، دوقطبیهایی ایجاد کنند که اصلاً وجود خارجی نداشته باشند. انبارلویی اضافه کرد: اصلاحطلبان در حالی بر مذاکره با غرب پافشاری میکنند که به هیچ چیزی حتی امضای خودشان اعتقادی ندارند و به تعهدات خود عمل نمیکنند. انبارلویی با اشاره به حربه جبهه اصلاحات مبنی بر ترساندن مردم از جنگ گفت: آمریکا اساساً رمقی برای جنگیدن ندارد. ما در منطقه، سیلیهای پیدا و پنهانی به آمریکاییها زدیم، از جمله ساقط کردن پهپادشان در خلیجفارس؛ اما آنها نتوانستند جواب دهند. آمریکا که در حال خروج از سوریه و افغانستان است، چطور میتواند آغازگر یک جنگ جدید باشد؟
منبع: صبح نو
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: انتخابات مجلس اصلاحات دولت دوقطبی کاذب محمدکاظم انبارلویی مطالبات مردمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۴۹۳۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه رئیس سازمان تأمین اجتماعی به مشاغل سخت! / جدّیت قالیباف به روایت یک عضو جبهه پایداری
یک استاد دانشگاه با نقد دیدگاه دکتر شریعتی درباره کتاب و مطالعه گفته است: نمی توان خواندن هر کتابی را به هر کس توصیه کرد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
جدّیت قالیباف به روایت یک عضو جبهه پایداری
حجت الاسلام مهدی باقری، نماینده مردم زنجان در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با ایلنا درباره عملکرد مجلس یازدهم و هیئت رئیسه آن گفته است: مجلس یازدهم مسیر خوبی را در بحث پیگیری مشکلات مردم آغاز کرد و حضرت آقا هم این مجلس را تایید کردند.
او می افزاید: مجلس یازدهم اشکالات و نقاط ضعفی داشته که باید برطرف شود، منتها نقاط قوتی هم داشته که باید دنبال و تقویت شود.
باقری در ادامه و در پاسخ به این سوال که «شما این نقاط ضعف و اشکالات را متوجه رییس مجلس میدانید؟» گفته است: خیر، ضعف هیات رییسه. اتفاقا به نظر من رییس مجلس قوی بوده اما اعضای هیات رییسه با قدرت برخورد نکردند که رییس متهم به این شده که مثلا تک روی می کرده. به عقیده بنده اگر به آن میزانی که رییس وقت میگذاشت، سایر عزیزان هم وقت می گذاشتند، با جدیت و بدون تعارفات سیاسی برخورد میکردند و همان جدیتی که رییس مجلس داشت اگر سایر اعضای هیات رییسه هم داشتند، کارها بهتر پیش می رفت.
این نماینده عضو جبهه پایداری تصریح می کند: به نظرم پیش از آنکه ایراد را به رییس مجلس بگیریم باید به اعضای هیات رییسه بگیریم؛ نه به معنای اینکه کار نکردند، بلکه با تعارف کار کردند. خیلی از موضوعاتی بود که باید در دستور کار قرار میگرفت که هیات رییسه آن ها را در برنامه دستور قرار نداد. [1]
*بیان حقانی و اشاره این نماینده محترم به واقعیت های کارکردی مجلس یازدهم یک امر مغتنم است و نشان می دهد که وجدان های پاک بسیاری در نزد نمایندگان مجلس وجود دارد که حاضر به کتمان واقعیت نیستند.
همه آگاهان سیاسی می دانند که رئیس مجلس نقش بی بدیلی در سوق دادن مسیر حرکت پارلمان به سمت کارکردهای مطلوب و ملموس دارد. و اگر قالیباف نبود؛ مجلس یازدهم نمی توانست اکنون صاحب کارنامه ای بی بدیل باشد.
این قالیباف بود که توانست به سبب سابقه خود در کارآمدی و اجرا؛ سمت درست مشکلات را بشناسد و با وجود ناکارآمدی دولت اما در حد توان و مقدوراتش؛ بوسیله مجلس یازدهم تأثیراتی را در زندگی مردم ایجاد کند.
تأثیراتی که البته همه انتظار داشتیم دولت نسبت به آنها اقدام کند اما به هر دلیلی مجلس توانست پایه گذار آنها شود.
شاید برای مردم جالب باشد که عده ای اکنون به صف آرایی در مقابل همین کارنامه مشخص مشغول شده اند و قصد دارند مجلس دوازدهم را به سنگری برای تخریب قالیباف و کارآمدی او بدل کنند. رجال بی هنری که طی سال های اخیر جز حرّافی و سیاست بازی کاری برای مردم نکرده اند.
***
هر کتابی را نخوانید!
علیرضا جوادیفام، استاد دانشگاه تبریز طی سخنانی در جلسه نقد فلسفی کتاب انسان خردمند نوشته "یووال نوح هراری" تأکید کرد که نویسنده این کتاب معنای دین را بصورت کامل نمی داند و لیبرالیسم، کمونیسم، ناسیونالیسم و … را دین میشمارد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران، این استاد دانشگاه در ادامه گفته است: خواندن یک بارِ هر کتاب را به هرکسی توصیه نمیکنم.
جوادیفام با بیان اینکه هر کتابی را نمیتوان به هرکسی توصیه کرد، گفت: این سخن دکتر شریعتی که هر کتابی به یک بار خواندنش میارزد، فقط در مورد افرادی صادق است که به ثبات فکری رسیده باشند. [2]
*تأکید آقای جوادی فام باید مد نظر همه اعم از مربیان، خانواده ها، استادان و اهالی فرهنگ باشد.
حق مطلب این است که مطالعه و کتابخوانی اگرچه بسیار خوب و مورد تأکید است لکن باید دقت داشت که ذهن افراد و بخصوص کودکان و جوانان به مثابه یک زمین حاصلخیز است و محتوای کتاب ها بذر این زمین محسوب می شود. لذاست که باید دقت کرد بذر نامناسبت یا بذر علف هرز را در زمین حاصلخیز کشت نکرد زیرا هرگز نتیجه خوبی نخواهد داشت.
از همین رو همواره باید بر قید مهم "کتاب خوب" تأکید کرد، برای کودکان و نوجوانان کتابهای خوب را در نظر داشت و درباره مضامین غلط برخی کتاب ها نیز حساس بود.
تأکید می شود که "کتاب بد" اثرات بسیار سوئی دارد و از پیر تا جوان را گرفته به پرتگاه های خطرناکی خواهد کشاند.
در این زمینه می توان به سرنوشت برخی از رجال انقلابی دهه شصت اشاره کرد که همگی مخالف امپریالیزم آمریکا و حامی ولایت فقیه بودند اما به مرور و با مطالعه بدون نقد برخی کتاب ها و توهم دانایی در قبال محتوای غلطی که دریافت می کردند؛ تبدیل به رجالی شدند که آمریکا را معبد می دیدند و از ولایت فقیه نیز بریدند.
دقت شود که این یک مثال سیاسی بود و هزاران مثال دیگر در ابواب دیگر را می توان از سرنوشت افرادی مطرح کرد که به دلیل مطالعه کتب بد به جنگ عقلانیت رفتند و در مقابل دین و واقعیت ها نیز ایستادند.
***
کنایه مدیر سازمان تأمین اجتماعی به "مشاغل سخت"!
میرهاشم موسوی، مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی اخیرا طی اظهاراتی که مشرق آنها را منتشر کرد، گفته است: تعداد درخواستها و بازنشستگیهای برقرار شده در مشاغل سخت و زیانآور مغایر اهداف و نیات اصلی تصویب این قانون است و سهمی عمده در ناترازی منابع و مصارف سازمان تأمیناجتماعی بهعنوان یک سازمان بیمهای بین نسلی دارد.
به گزارش مشرق، او می افزاید: وضعیت فعلی به گونهای است که متوسط سن بازنشستگی به حدود ۴۰ سال و کمتر رسیده و گاهی نیروی کار در اوج تجربه، مهارت و تخصص از بازار کار خارج میشود و هزینه حمایت از این افراد به سایر بیمهشدگان ذینفع سازمان تأمیناجتماعی تحمیل میشود.
موسوی گفته است: ناگوارتر آن که این افراد که با استفاده از قانون مشاغل سخت و زیانآور و ظاهراً به سبب فرسودگی جسمی و روحی ناشی از این مشاغل از فهرست بیمهپردازان خارج میشوند در عمل از بازار کار خارج نمیشوند که جا برای نیروهای جدید باز شود بلکه جذب بخشهای غیر رسمی بازار میشوند. با این وضعیت نیروی انسانی نمیتوان آرمانهای بزرگ رشد و جهش تولید را دنبال کرد. [3]
*آقای موسوی باید به افکار عمومی و پرداخت کنندگان بیمه توضیح بدهد که چرا در قبال کارگران مشاغل سخت از عبارت "ظاهرا به سبب فرسودگی از فهرست بیمه پردازان خارج می شوند" استفاده کرده است؟
زیرا این عبارت به این معنی است که سازمان تأمین اجتماعی شرایط مشاغل سخت را قبول ندارد و کأنه احساس فریب می کند؟
اظهارات موسوی در حالی است که اگرچه باید پذیرفت در ایران سهولت های بعضا بیجایی در بحث بازنشستگی وجود داشته اما همه می دانند که مشکلات سازمان تأمین اجتماعی به دلیل سوء مدیریت است نه به دلیل قوانین موجود!
سوء مدیریتی که درباره دلائل آن حرف و حدیث بسیار است...
لازم به تأکید است که جایگزین شدن برخی نیروهای بازنشسته رسمی در بخش های غیر رسمی و حتی در بخش های دولتی؛ اتفاقا فرایندی مطلوب است که نشان می دهد آن نیروی بازنشسته در حد مطلوبی از مهارت و تخصص قرار دارد و اگر هم در یک شغل سخت مشغول به کار بوده اما توانسته با مراقبت و زیست نخبگانی؛ توانمندی خود را بر شرایط سخت غلبه دهد. آیا اکنون باید در قبال چنین نیروی زبده ای با کنایه حرف زد، قانون را بر ضد او برانگیخت و بازار کار را از وجود چنین افرادی محروم کرد؟
کما اینکه شخص آقای موسوی هم در بخش دیگری از اظهارات خود به "چالش نیروی کار ماهر" نیز اشاره کرده است.
آشکار است که نیروی کار ماهر و متخصص هرگز جای هیچ کارجویی را تنگ نمی کند و فضای کاری کشور اتفاقا باید صحنه رقابت باشد نه صحنه اوت کردن دیگران با استناد به آیین نامه ها و قوانین ضعیف!
توصیه به مدیرعامل محترم سازمان تأمین اجتماعی این است که به جای استفاده از عبارت هایی که موجب ناراحتی پردازندگان حق بیمه می شود؛ به تلاش های خود برای تسهیلگری سرعت ببخشند و البته به دنبال رفع سوء مدیریت ها در سازمان بزرگ تأمین اجتماعی باشند.
سازمان تأمین اجتماعی یکی از مصادیق عدالت و زیست معقول در جامعه ایرانی پس از انقلاب اسلامی است که باید از مثبتات آن دفاع کرد و مراقب بود که این نقاط قوت به تاراج بی تدبیری نرود.
***
1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1471357
2_ibna.ir/x6mdV
3_mshrgh.ir/1596093