تجربه زیسته چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۵۱۹۸۸
«تجربه زیسته» اصطلاحی است که در بحثهای محافل روشنفکری ما زیاد به کار میرود. خودم چند سال پیش مقالهای نوشتم با این عنوان: «آیا فیلمساز مرد میتواند فیلم زنانه بسازد؟» پاسخ من در آن نوشته این بود که فیلمساز مرد چون مثل زن نزیسته است نمیتواند بخوبی او دنیای زنان را مجسم سازد و آن دنیا را بیان کند. روبرت صافاریان منتقد، نویسنده و مترجم
در بحثهایی که با دوستان در این باره داشتم اما به اینجا رسیدیم که با این استدلال غیرمهاجر، مهاجر را نمیتواند درک کند (چون تجربه زیسته او را نداشته) و افراد وابسته به گروههای اکثریت جامعه حال گروههای اقلیت را نمیتوانند بفهمند و مسیحی مسلمان را نمیتواند بفهمد و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرانسیس فوکویاما در کتاب جدیدش «هویت» که چند ترجمه فارسی از آن در بازار موجود است، معتقد است که این آن چیزی است که برای رسیدن به یک جامعه مبتنی بر تفاهم زیانآور است. کتاب «هویت» نوعی عقبنشینی از نظریه پایان تاریخ به شمار میرود که فوکویاما به آن مشهور بود. کتاب پایان تاریخ و واپسین انسان را فوکویاما در سال ۱۹۹۲ منتشر کرده بود، زمانی که به نظر میرسید با فروپاشی شوروی و فرو ریختن دیوار برلین، به جهانی یکقطبی رسیدهایم و لیبرال دموکراسی دیگر بر سراسر جهان مسلط شده است. در دو- سه دهه گذشته معلوم شد که چنین نیست و آنچه فوکویاما به آن نام سیاستورزی هویت را میدهد دنیا را با بحرانهایی نو روبهرو کرده است. منظور از سیاستورزی هویت «Identity politics» همه جنبشهایی هستند که بر هویت گروههای خاص و بر کرامت انسانی نادیده گرفته شده این گروهها تأکید میکنند، از جنبشهای ملیگرا تا جنبشهای سیاسی دینی تا جنبشهای هواخواهی از سیاهپوستان، زنان، دگرباشان و ... و از آن سو بهعنوان واکنشی در برابر اینها، جنبشهای پوپولیستی ضدمهاجر و شئونیسم سفیدپوستی و چهرههای پوپولیستی راست از نوع ترامپ و اردوغان و پوتین است. وجه مشترک همه اینها تأکید بر تجربه زیسته خاص هر گروه و پافشاری در به رسمیت شناخته شدن حقوق مشخص هریک است. فوکویاما از این جنبشها دفاع نمیکند؛ او برخی از خواستهای مشروع آنها را به رسمیت میشناسد، اما افراط در این خواستهها را با اهداف نظامهای لیبرال دموکرات غربی ناهمخوان میداند. کتاب هویت سراسر در پی یافتن ریشههای اندیشه کرامت و هویت گروهی است، اما اتفاقاً این ریشهها را در نوعی توجه به تجربههای بسیار شخصی و بسیار خاص و منحصربهفرد میداند. در ریشهیابی جنبشهای هویتمحور او به رواج رواندرمانگرایی میرسد. در فصل دهم از رواج رواندرمانگرایی در جوامع غربی و به تبع آن در سراسر جهان صحبت میکند؛ انبوه کتابها و شیوههای مشاوره روانی و غیره که طی آنها خودِ درونی به نحو نامتناسبی اهمیت مییابد. گویی سراسر جهان حول این میچرخد که فرد فرد آدمها درون خود احساس خوبی داشته باشند. در ص ۱۱۰ کتاب (ترجمه رحمان قهرمانپور، نشر روزنه) مینویسد:
«رواندرمانگر علاقهای به محتوای درونی ما ندارد و به این پرسش مجرد که جامعه پیرامون ما عادلانه یا ناعادلانه است جوابی نمیدهد. او صرفاً میخواهد بیماران احساس خوبی درباره خودشان داشته باشند...» (۱۱۰)
جای دیگر به مفهوم «تجربه زیسته» در برابر مفهوم «تجربه» اشاره میکند؛ ارلبنیس در برابر ارفاهرونگ. ارلبنیس تجربه عمیقاً فردی است که درک آن برای دیگری غیرممکن است. درکناپذیری تجربه زیسته زنان برای مردان و تجربه زیسته سیاهپوستان برای سفیدپوستان و برعکس، مانعِ رسیدن این گروهها به ارزشهای مشترک میشود. تأکید جنبشهای هویتمحور بر تجربه زیسته است. تجربه زیسته و تأکید رواندرمانگری بر احساس خشنودی درونی آن اندیشههای فرهنگسازی هستند که در جامعه ما نیز بشدت رواج دارند. سراسر ادبیات روانشناسی عامهپسند که در قالب کتابهای متعدد منتشر و در برنامههای تلویزیونی و رادیویی تکثیر میشوند، تأکیدی یکجانبه بر احساس ارضای شخصی و تجربیات بسیار یگانه و خودویژه درونی دارند. اگرچه در جنبشهای اجتماعی هویتگرا این تجربه خودویژه به تجربه خودویژه یک گروه تبدیل میشود، اما نفس تأکید بر تجربه درونی و ناممکن بودن (یا دست کم بسیار دشوار بودن) فهم دیگری آن عنصر اندیشگی ریشهای است که زیربنای سیاستهای هویتمحور را میسازد، چیزی که از دید فوکویاما برای برپا کردن یک نظام مردمسالاری زیانآور است. در واقع آنچه انسانها را از افراد تکافتاده و منزوی یا گروههای در خود و بسته خارج و به جوامع بزرگ و منسجم تبدیل میکند، اتفاقاً تلاش برای درک تجربه زیسته آدمها و گروههای دیگر است.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۵۱۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش موزهها در حفظ هویت ملی موثر است
معاون استاندار اردبیل گفت: موزهها از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و نقش موثری در حفظ هویت ملی دارند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از اردبیل، کاظم دبیر، در اولین کنفرانس بینالمللی موزهها که با حضور مسئولان و شرکتکنندگان ملی و بینالمللی در دانشگاه محقق اردبیلی برگزار شد، اظهار کرد: موزهها نقش مهمی را در حفظ، معرفی و بازتعریف هویت ملی دارند و کنفرانس موزهها میتواند نتایج مؤثری را در راستای تقویت این نهاد داشته باشد.
وی افزود: خودآگاهی، هویتبخشی و هویتشناسی یکی از الزامات جامعه ما است که امروزه متأسفانه بسیاری از کشورهای در حال توسعه از این موارد به دور هستند و موزهها یکی از بنیانهای حفظ و معرفی هویت ما به نسلهای آینده هستند.
دبیر تاکید کرد: جای خوشحالی دارد که اولین کنفرانس بینالمللی موزهها در استان اردبیل برگزار میشود و امیدوارم که شاهد نقش پررنگتر موزهها در حفظ هویت استان و کشور باشیم.
حسن محمدیادیب مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اردبیل نیز در این کنفرانس گفت: موزهداری در ایران و به ویژه در اردبیل تاریخی طولانی دارد و اولین موزه کشور را میتوان به دوره صفویه و تالارچینی خانه مجموعه جهانی شیخ صفیالدین اردبیلی مربوط دانست.
حسن محمدیادیب افزود: با این پشتوانه برگزاری اولین کنفرانس بینالمللی موزهها در اردبیل فرصتی مغتنم برای بازیابی جایگاه اصلی موزهها و توجه بیشتر به این نهادها است.
کد خبر 747547