همه چیز درباره ملخهای مهاجم به ایران
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۵۵۹۵۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، سید محمدرضا میر با بیان اینکه منشا ملخ صحرایی با نام علمی (Schistocerca gregaria) حاشیه دریای سرخ و شبه جزیره عربستان است و کشورهایی همچون اریتره، یمن، سودان و عربستان زیستگاه اصلی ملخهای صحرایی هستند، گفت: ملخ صحرایی در واقع خطرناکترین آفت گیاهی محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: استانهای درگیر با این نوع ملخ با شکل ظاهری آن کاملا آشنا هستند، زیرا ملخهای صحرایی از ملخهای بومی قدری بزرگترند و حدود ۷ سانتیمتر طول دارند. رنگ آن معمولا کرم یا خاکی است و در حالات مختلف تغییر رنگ هم میدهند، یعنی در فاز تهاجمی به رنگ زرد خوش رنگی تبدیل میشوند. قدرت تغذیه این ملخ بسیار بالا است و حتی قادر هستند به اندازه وزن خودشان تغدیه کنند. وزن این ملخها نیز حدودا ۲ تا ۳ گرم است.
سخنگوی سازمان حفظ نباتات تصریح کرد: این ملخها همهچیز خوارند و هر نوع سبزینهای را مورد تغذیه قرار میدهند. البته تمایل آنها بیشتر به محصولاتی همچون گیاهان پهنبرگ مثل آفتابگردان و کینوا است؛ اما اگر در فاز تهاجمی قرار بگیرند، به هیچ سبزهای رحم نخواهند کرد و حتی در برخی موارد مشاهده شده است که از چوب تنه درختان هم تغذیه میکنند. به همین دلیل لازم است که به محض ورود آنها به عرصههای مرتعی با آنها مبارزه شود.
استانهای جنوبی در معرض هجوم این ملخهامیر با اشاره به اینکه خاستگاه اصلی این ملخها، حاشیه دریای سرخ و شبه جزیره عربستان است، گفت: این ملخها از مبدا خود وارد بخشهای جنوبی کشور از جمله استانهای کرمان، هرمزگان، بوشهر، سیستان و بلوچستان، فارس و خوزستان میشوند و در اصل نوار جنوبی ساحلی کشور را مورد حمله قرار میدهند.
به گفته وی، فاز اول مبارزه با این ملخها که طغیان آنها در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بود، از بهمن ماه ۹۷ شروع شد و بخشی از آنها با توجه به شرایط آب و هوایی به سمت هند و پاکستان رفتند. در این دو کشور نیز مبارزاتی صورت گرفت و همین امر باعث شد که آنها هم اکنون در حال بازگشت به خاستگاه اصلی خود یعنی حاشیه دریای سرخ و شبه جزیره عربستان باشند.
بیشترین ریزش ملخ در استان هرمزگانسخنگوی سازمان حفظ نباتات خاطرنشان کرد: هماکنون ریزشهای مختصری در استان هرمزگان اتفاق افتاده، ولی تاکنون هیچگونه آسیبی به مزارع و باغات وارد نشده است. تا ۱۹ آذر ماه، در استان هرمزگان در سطح ۱۹۶۸ هکتار مبارزه صورت گرفته است که البته این مبارزات در اراضی مرتعی صورت میگیرد. همچنین در استان سیستان و بلوچستان نیز در سطحی معادل ۱۲۷ هکتار مبارزه شیمیایی انجام شده است که جمعا در مساحتی معادل ۲۰۹۵ هکتار تا به امروز مبارزه با این آفات انجام شده است.
آبوهوای گرم و مرطوب مناسب برای رشد و تکثیر ملخهامیر با اشاره به اینکه آب و هوای گرم و مرطوب باعث افزایش تولید مثل و رشد این ملخها میشود، گفت: میزان بارندگی در نوار جنوبی کشور سال گذشته به صورت مطلوبی بود و شرایط آب و هوایی را برای حضور آنها مساعد کرد.
وی با اشاره به اینکه اگر این ملخها در فاز تهاجمی وارد مزارع شوند، هیچ راهی جز مبارزه شیمیایی با آنها وجود ندارد و اگر حتی یک روز در مبارزه با آنها غفلت شود، این حشرات خسارات سنگینی را به اراضی باغی و زراعی وارد خواهند کرد، خاطرنشان کرد: مبارزه شیمیایی با آنها از طریق سمپاشی صورت میگیرد ولی اگر این ملخها در دستههای کوچکتری وارد کشور شوند، میتوان از روشهای مکانیکی و غیرشیمیایی نیز برای صید و زندهگیری آنها استفاده کرد و آنها را برای تهیه غذای طیور و آبزیان مورد فرآوری و استفاده قرار داد.
سخنگوی سازمان حفظ نباتات با بیان اینکه در ۵۹ کشور دنیا مبارزه با این آفت از طریق سمپاشی انجام میشود، اظهار کرد: در حال حاضر این ملخها هیچ ورودی به مزارع و باغات نداشتند اما اگر زمانی وارد مزارع و باغات شوند، مبارزه شیمیایی با آنها صورت خواهد گرفت. البته در انتخاب آفتکشها نیز دقت لازم انجام شده تا از نوع کم ضرر باشد که بعد از سه تا چهار روز اثرات منفی آن بطور کامل از بین میرود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا این ملخها برای انسان تهدید به حساب میآیند یا خیر؟ گفت: ملخهای صحرایی به طور مستقیم برای انسان هیچگونه خطر و تهدیدی نداشته و تهدید آنها برای انسان بصورت غیرمستقیم در ایجاد مخاطره در زمینه امنیت غذایی در از بین بردن محصولات کشاورزی است. البته دیده شده که در برخی کشورها و حتی در برخی مناطق ایران نیز این ملخها زندهگیری و مورد تغذیه قرار میگیرند.
کد خبر 469353 برچسبها حیوانات - حشراتمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حیوانات حشرات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۵۵۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این فیلم مستند پرونده خونهای آلوده را دوباره باز کرد
همشهری آنلاین: مستند سینمایی «قویدل» با موضوع پرونده خونهای آلوده در دهه۶۰ به کارگردانی علی فراهانیصدر و تهیهکنندگی سعید الهی در حالی در جشنواره سینماحقیقت اکران شد که توانست بیشترین مخاطب را از آن خود کند؛ مستندی که بهگفته کارگردانش، سوژهاش در اوایل شیوع کرونا در ایران به ذهن وی رسید و بعد از پژوهشهای فراوان به شخصی به نام احمد قویدل رسیدند و بعدها توانستند این مستند را بسازند. یکی از نکات قابل توجه در این مستند، نقش مهم حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، در پیگیری پرونده خونهای آلوده است. فراهانیصدر میگوید: شیوع کرونا باعث شد سوژه مستند «قویدل» شکل بگیرد. این مستند موفق به دریافت جایزه ویژه هیأت داوران، جایزه ویژه شهید آوینی، جایزه ویژه تماشاگران و جایزه دبیر جشنواره به شخصیت مستند از این رویداد شد و در مراسم افتتاحیه جشنواره چهلودوم فیلم فجر نیز تندیس بلورین بهترین فیلم مستند بلند را بهدست آورد. «قویدل» به بررسی ماجرای ورود خونهای آلوده فرانسوی به ایران و تلاشهای احمد قویدل برای تحقق عدالت میپردازد. در حال حاضر این فیلم در گروه هنر و تجربه اکران میشود.
مستند «قویدل» سوژه خاصی دارد. چطور شد که این مستند را ساختید؟
اوایل شیوع کرونا در ایران بود که همهجا اخبار ضدونقیضی میشنیدیم. اینها سبب شد به یاد داروها و خونهای آلودهای که در دهه۶۰ وارد ایران شد بیفتم و تصمیم گرفتم روی این پرونده کار کنم. آن زمان با آرش خلیلی صحبت کردم و او کار پژوهش را شروع کرد. در میانه کار با نام «احمد قویدل» مواجه شدم که این نام بارها در پروسه پژوهش دیده میشد. درنهایت تصمیم گرفتیم با او ارتباط بگیریم. چند جلسه برگزار شد و طی این جلسات، وی پرونده را به شکل کامل تعریف کرد.
شما در این مستند وارد زندگی احمد قویدل شدهاید. این اتفاق چگونه شکل گرفت؟
راستش وقتی اتفاقی در یک برهه زمانی میافتد، بحرانی که ایجاد میشود، میآید و میرود و این آدمها و کنش و واکنشهایشان هستند که در مواجهه با بحران مهم میشوند. در این داستان احمد قویدل برایمان جذاب شد. همان موقع نوشتن داستان او را شروع کردیم.
فراهانی ادامه داد: ابتدا احمد قویدل یک گفتار طولانی با نویسنده و پژوهشگرمان داشت و بعد از این گفتوگوها زمانی را برای صحتسنجی کار گذاشتیم. وقتی متوجه شدیم تمام ریزاطلاعات و صحبتها صحت دارد، پروسه تولید را شروع کردیم.
تولید مستند با توجه به عدمحمایتها سخت است و تهیهکنندگان هم بیشتر ترجیح میدهند فیلمهای سینمایی تولید کنند. از حضور تهیهکنندگان در این نوع مستندها بگویید؟
باید بگویم برای یافتن یک تهیهکننده خیلی سختی کشیدیم. یکسالونیم طول کشید تا بتوانیم یک تهیهکننده پیدا کنیم. خوشبختانه آقای سعید الهی پذیرفت. در گذشته در یک پروژه با الهی آشنا شده بودیم. وقتی پذیرفت، با مرکز گسترش وارد مذاکره شد و کار را کلید زدیم.
این مستندساز در پاسخ به این سوال که «پرداختن به اینگونه موضوعات در مراحل تولید دشوار میشود، شما چقدر توانستهاید از عهده مشکلات برآیید؟»، توضیح داد: پیداکردن تهیهکننده برایمان خیلی سخت بود. وقتی با تهیهکنندگان وارد مذاکره میشدیم با شنیدن موضوع، تهیهکنندگی پروژه را قبول نمیکردند و عنوان میشد که چرا باید این نوع پروندهها را زنده کنیم؟ اما سعید الهی کار را پذیرفت. تجربه همکاریای که داشتیم خیلی خوب بود. راستش اوضاع تهیهکنندگی در صنف ما خیلی پیچیده است؛ اما آقای الهی کار را پذیرفت و پای کار ایستاد. به نظرم او یک تهیهکننده واقعی است؛ در طول تولید میدانست کجا وارد شود و کجا دست ما را باز نگه دارد. همین تهیهکنندگی حرفهای ایشان باعث شد که کار را پیش ببریم و حتی با ممیزی هم مواجه نشدیم.
با توجه به اکران این مستند، وضعیت اکران فیلمهای مستند را چگونه میبینید؟
وضعیت اکران فیلمهای مستند در ژانرهای مختلف آنچنان بسامان نیست. اساسا مردم ایران مستندبین نیستند. در سایر کشورها فیلمهای مستند در کنار فیلمهای داستانی اکران منظم و مستمری دارند و مردم میتوانند با توجه به تعدد و تنوع فیلمهای مستند به تماشای آنها بنشینند؛ اما در ایران این موضوع تعریف نشده و اکران فیلمها محدودتر است. تعریف نمایش مستند در ایران، تماشای آن در تلویزیون است. برخی از مستندها علاوه بر اکران آنلاین یا پرده، در تلویزیون هم نمایش داده میشوند و درنتیجه شانس بیشتر دیدهشدن دارند؛ اما درباره «قویدل» بعید میدانم آن را در تلویزیون نمایش دهند.
در سالهای اخیر با یک مدل از مستندسازی مواجه شدهایم؛ مستندهایی که سعی میکنند زمان حال را در نظر بگیرند و رجوع به گذشته برای سازندگان سخت بهنظر میرسد. ولی شما در «قویدل» به برههای اشاره کردهاید که زمان تقریبا زیادی از آن گذشته است؛ اتفاقی که کمتر رخ میدهد.
بهنظرم میان مستندسازی ژورنالیستی و مستندسازی سینمایی تفاوت وجود دارد. بهطور حتم نمیخواهم ارزش مستندسازی ژورنالیستی را زیر سوال ببرم؛ اما کسی که مستند-فیلم میسازد باید از این مدل کار فاصله بگیرد. معتقدم که موضوع مستند باید دغدغه خود مستندساز باشد. هرچه بیشتر تلاش کنیم که موضوع دغدغهمان باشد، کار بهتر میشود. معمولا مستندسازان دست روی سوژههایی میگذارند که در زمان حال در جریاناند و میتوانند با دوربین خود موضوع را دنبال کنند یا موضوع مربوط به گذشته است و آرشیوهای زیادی از آن وجود دارد. ما در پرونده خونهای آلوده با موضوعی مواجه بودیم که در گذشته اتفاق افتاده بود ولی آرشیو زیادی از آن در دسترس نبود.
کمی از پروسه تولید «قویدل» بگویید.
این جنس کارها چالشهای تولید زیادی برای کارگردان دارند و بعضا برقراری ارتباط بین تیم و اثر سخت است؛ مثلا تصویربردار عنوان میکرد که این تصویربرداری به موقعیت قبلی کات نمیخورد و باید دوباره طراحی میکردیم. طراحیهای قابل توجهی داشتیم؛ مثلا فضای دارک اثر را ساعت یکونیم نیمهشب ضبط کردیم و دعوای صوری راه انداختیم و بعد از این دعوا اپیزود سوم را از قویدل ضبط کردیم که مکثهای او در آن اپیزود مربوط به اتفاقات آنشب بود. جاهای دیگری نیز بازیهای شبیه سینمایی گرفتیم و خیلی اتفاقات مثل شکستن شیشهها در صحنه شکل گرفت.
برای اکران بینالملل و حضور در جشنوارههای خارجی برای مستند «قویدل» برنامهای دارید؟
تا جایی که میدانم مرکز گسترش پیگیر اکران خارجی این مستند است و نسخه فیلم مستند به ۱۰ تا ۱۲جشنواره خارجی ارسال شده است. منتظر جوابیم.
یکی از نکات قابل توجه حمایت حسین شریعتمداری از این مستند است و البته در فیلم هم به این موضوع اشاره شده است.
آقای شریعتمداری در آن دهه ۲سند مهم درباره این موضوع منتشر کرد که این اسناد توانست به روند پرونده کمک زیادی کند. ما هم در مستند به این موضوع اشاره کردیم. بهنظرم آن زمان رسانهها در پیشبرد پروندههای جدید کمک زیادی میکردند. امیدوارم باز هم دست رسانهها آنقدر باز باشد که بتوانند به روند کارها و بازشدن گره مشکلات کمک کنند.
به فکر ساخت مستند دیگری هستید؟
قبل از اینکه مستند «قویدل» ساخته شود، یک پروژه داشتم که آن هم موضوع اجتماعی داشت. کار آن را دست گرفتهام؛ اما مشخص نیست که امسال به پایان برسد یا خیر.