Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه اندیشه ــ سی‌امین شماره از نشریه «آفاق علوم انسانی»، به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی سیدامیر موسوی و سردبیری زهرا موسوی منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از نشریه «آفاق علوم انسانی»، مقالاتی با عناوین «تغییرات سبک زندگی اسلامی در تحولات جهانی شدن» نوشته عباس شجاعی، زهرا قاسمی و فاطمه بیرجندی؛ «عوامل مؤثر در پیشگیری از وقوع جرم از دیدگاه حقوق اسلام» تألیف محمد شکوهی‌دوست؛ «سنت فکری هرمنوتیک: کندوکاوی در معنا و تاریخ آن» به قلم حسین کمالوند؛ «بررسی هوش معنوی از دیدگاه صاحب‌نظران علوم تربیتی» نوشته حبیبه ابوطالبی؛ «اثربخشی برنامه توانمندسازی روانی اجتماعی بر کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش عزت نفس در نوجوانان در معرض خطر» به قلم فرید آسیابانی و مصطفی آسیابانی و «بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد کارکنان دانشگاه فرهنگیان مازندران» به قلم نرگس ابوطالبی منتشر شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
  تغییرات سبک زندگی اسلامی در تحولات جهانی شدن در چکیده مقاله «تغییرات سبک زندگی اسلامی در تحولات جهانی‌شدن» می‌خوانیم سبک زندگی مفهومی عام و کلی است که علاوه بر شغل و مصرف، شامل انتخاب‌های گسترده، رفتارها، نگرش‌ها و باورها می‌شود. طیف فعالیت‌های افراد در هر عرصه از زندگی می‌تواند سازنده سبک زندگی آنها در آن عرصه باشد. رسانه‌ها، از مهمترین عوامل اثرگذار بر شکل‌گیری یا تغییر سبک‌های زندگی به شمار می‌روند. در جهان امروز رسانه‌ها می‌توانند منش، کنش و حتی واکنش‌ها را بسازند و هویت‌های نوینی بیافرینند و نقش مهمی در تبلیغ سبک‌های زندگی گوناگون دارند. رسانه‌ها با حضور در زندگی روزمره می‌توانند آن را (سبک زندگی) دگرگون کنند؛ به طوری که حوزه‌های خصوصی را به عمومی و عمومی را به خصوصی تبدیل نمایند.   در این مقاله از مدل تحلیل الگوی فرآیندهای ارتباطی هارولد لاسول بهره گرفته شده است که طی آن اجزا و عناصر یک جریان ارتباطی شامل فرستنده پیام، گیرنده، محتوی، ابزار، فضا و نتایج حاصل از یک جریان ارتباطی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در موضوع جهانی شدن و سبک زندگی اسلامی با توجه به عناصر ارتباطی مزبور از قبل هر یک چالش‌های ناشی از جهانی شدن بازنمایی و مختصرا تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که از اواخر قرن بیستم در پرتو تازه‌های تکنولوژیک و دسترسی آحاد جامعه بشری به وسایل ارتباطی جدید شهروندان اقصی نقاط عالم از جمله ایران اسلامی در معرض تهاجم فرهنگی بیگانه به ویژه کشورهای قدرتمند به لحاظ تولیدات فرهنگی و مجهز به ابزارهای پیشرفته ارتباطی قرار گرفته‌اند که در چنین شرایطی به نظر می‌رسد تنها راه مقابله با تهدیدهای فرهنگی مزبور عبارت از این است که: در درجه نخست کیفیت و جاذبه های فرهنگ خودی و سبک زندگی ایرانی- اسلامی را افرایش دهیم و در عین حال خود را با وسایل ارتباطی جدید و فناوری‌های نوین اطلاعرسانی مجهز سازیم. به عبارت دیگر اگر جذابیت‌های فرهنگی بیگانه عامل اصلی تاثیرگذاری آن است و اگر رسانه ابزار انتقال و ایجاد حوزه نفوذ در جامعه هدف محسوب می‌شود ناگزیر باید این دو مقوله را در متن تصمیمات و سیاستگذاری‌های فرهنگی خود قرار دهیم و توجه جدی بدان‌ها مبذول داریم. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی، نظری و توصیفی بوده و با روش کتابخانه‌ای کار جمع‌آوری منابع، فیشبرداری، تنظیم، تجزیه و تحلیل مطالب آن صورت گرفته است.   عوامل مؤثر در پیشگیری از وقوع جرم از دیدگاه حقوق اسلام   نویسنده مقاله «عوامل موثر در پیشگیری از وقوع جرم از دیدگاه حقوق اسلام» در طلیعه نوشتار خود آورده است با افزایش احساس ناامنی و ترس از وقوع جرایم گوناگون و ارتکاب آن از سوی افراد مختلف در سنین متفاوت و همچنین خسارات مادی و معنوی ناشی از وقوع جرم، جوامع در پی ایجاد راهکارهایی برای پیشگیری از جرم برآمدند. در دین اسلام تدابیر پیشگیرانه غیرکیفری فردمدار با تکیه بر قابلیت‌های تربیتی انسان در قرآن و احادیث پررنگتر از سایر موارد است. اما تدابیر پیشگیرانه کیفری نیز در آموزه‌های این کتاب آسمانی و احادیث وجود دارد. در این مطالعه عوامل موثر در پیشگیری از جرم از دیدگاه حقوق اسلام با تکیه بر آیات قرآن بررسی شده است. شایان ذکر است که قبل از هر چیز قرآن تلاش دارد که از راه تزکیه، رشد، تقوی و... که می‌توان آن را تعالی و ارتقا انسانی نامید، انسان را از حیطه انحراف دور بدارد.   سنت فکری هرمنوتیک: کندوکاوی در معنا و تاریخ آن   در طلیعه نوشتار «سنت فکری هرمنوتیک: کندوکاوی در معنا و تاریخ آن» آمده است امروزه سنت فکری هرمنوتیک، یکی از مهمترین رویکردهای نظری در علوم انسانی می‌باشد. ریشه این اصطلاح به نام «هرمس» باز می‌گردد که از نظر یونانیان باستان خدایی بود که نقش رساندن پیام خدایان به یکدیگر را برعهده داشت و در عین حال آدمیان را نیز یاری می‌کرد تا هم پیام رمزی خدایان را درک کنند و هم مقصود و منظور یکدیگر را در سخن گفتن و نوشتن بهتر بفهمند. معمولا در برگردان هرمنوتیک، از تفسیر یا تاویل استفاده می‌شود که هرکدام به معنایی جداگانه اشاره می‌کنند. معنای هرمنوتیک، در طول دوره‌های مختلف تاریخی‌اش دچار قبض و بسط شده و معنای واحدی از آن مد نظر نیست. این مقاله با استفاده از روش اسنادی _ کتابخانه‌ای و با تکیه بر اندوخته‌های قبلی پژوهشگران، به دنبال روشنتر کردن معنای هرمنوتیک و تحولات نظری صورت گرفته در آن، به علاوه نمایان ساختن ضرورت و اهمیت مطالعه و فراگیری این سنت فکری برای اهل علوم اجتماعی می‌باشد. هرمنوتیک یونان باستان و روم، هرمنوتیک کلاسیک، هرمنوتیک مدرن، هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک پسا _ فلسفی (هرمنوتیک معاصر، انتقادی و پست مدرن) دوره‌های مختلفی هستند که این سنت پشت سر گذاشته است. با وجود این تحولات همواره مهمترین دغدغه این سنت نظری «فهم و چگونگی به وقوع پیوستن آن»، مسئله بوده است. در یک جمع بندی نهایی، هرمنوتیک را می‌توان «فلسفه فهم» تلقی کرد.   بررسی هوش معنوی از دیدگاه صاحب نظران علوم تربیتی   نویسنده مقاله «بررسی هوش معنوی از دیدگاه صاحب نظران علوم تربیتی» در طلیعه نوشتار خود آورده است هدف محقق در این مقاله، بررسی هوش معنوی از دیدگاه صاحب نظران علوم تربیتی با استفاده از روش کتابخانه‌ای بوده است. هوش معنوی هوشی است که به وسیله آن ما –روش تحقیق تاریخی مشکلات معنایی و ارزشی را حل کرده و به آنها می پردازیم. هوشی است که از طریق آن ما می‌توانیم فعالیت‌ها و زندگی‌مان را در فضایی غنی‌تر، وسیع‌تر و بامعناتر قرار دهیم و تعیین کنیم کدام یک از روش‌های زندگی معنای بیشتری دارد. این تعریف، همچنین به رابطه هوش معنوی داشتن احساس ارتباط با یک کل بزرگتر و عظیم‌تر اشاره دارد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد هوش معنوی به واسطه کنش آن در یکپارچه کردن هوش عقلانی و هوش هیجانی، می‌بایست بهتر از این دو هوش گسترش یابد این کنش یکپارچه کننده هوش معنوی تعامل بین فرآیندهای تفکر منطقی و هیجان را تسهیل می‌کند و این قابلیت را دارد که نتیجه تعامل آن‌ها را به کلی تغییر دهد و بدین واسطه موجب رشد و دگرگونی شخصی شود. انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: خبرگزاری قرآن اندیشه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۵۸۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تداوم فرهنگی ایران از دیدگاه اسلامی ندوشن

علی اکبر جعفری ، عضو هیات علمی دانشگاه یزد به مناسبت ۵ اردیبهشت سالروز درگذشت دکتر اسلامی ندوشن ، در مطلبی نوشت:    اسلامی ندوشن کتاب رباعیاتش- بهار در پاییز-که فشرده دریافت‌های عمر خود می‌داند با این رباعی آغاز می‌کند:   «آن دخت پری‌وار که ایران من است پیدا و نهان بر سر پیمان من است هم نیست ولی نهفته در جان من است هم هست ولی دور ز دامان من است»    او عشق پیدا و پنهان خود به ایران را که جان در گرو آن دارد در این رباعی بیان می‌کند و البته که بیش از ده‌ها جلد از آثار ش نیز اعم از کتاب و مقاله، عنوان «ایران» بر تارک خود دارد. حتی نابجا نیست اگر بگوییم کمتر نوشته‌ای از او می‌توان یافت که در آن سخنی از ایران نرفته باشد .   اما با وجود این عشق پرشور به ایران، هرگز از تلخی‌ها و ناکامیابی های این سرزمین نیز دور نمانده و همواره اعتقاد و ارادت به ایران را با نقد و نقب معایبش باز‌خوانده است.   در مقدمه همین کتاب بهار در پاییز می‌نویسد: «این را موهبتی می‌دانم که در کشوری به دنیا آمده‌ام که پر از حکمت و عبرت و رمز و راز است، کشوری چون ایران که مانند معشوق‌های غزل فارسی هم دل‌فروز است و هم رنج‌دهنده.»     و شبیه به همین مضمون را در پایان جلد چهارم کتاب روزها و در بخش حسابرسی از خود نیز می‌آورد: «کشوری را نمی‌شناسم که آنچه ایران به من داد، توانسته باشد بدهد. با همه آن‌که افتاد مشکل‌ها... ، از این که در این خاک به دنیا آمده‌ام، از بخت خود شکرگزارم. ایران مانند معشوق غزل فارسی است که هم همۀ عوامل ستمگری را با خود دارد و هم نمی‌توان از او دل برگرفت.»     اسلامی ندوشن در اولین مقالۀ کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟» سیمای ایران باستان را در چهار محور ترسیم می‌کند؛ کشور آفتاب رخشان و آسمان پاک؛ واقع در ناف کره زمین، کم باران... از اینکه آفتاب رخشان داشته، خورشید فرمانروا و مهر در نظر مردمش پایگاه خاص یافتند و آسمان صاف‌ضمیر مردمش را به عمق لایتناهی متوجه کرد و کم‌بارانی سر مردمش را در انتظار دهش آسمان به بالا نگاه داشت و واقع بودن در مرکز جهان او را کشوری حادثه‌خیز کرد و سپس دین اشراقی‌اندیش زرتشتی را در خور توجه می‌یافت که در آن، اندیشۀ اشراقی ملهم از احساس و قلب مانع آن نیست که اهورامزدا خدای خرد نیز باشد در مقالۀ «ایران لوک پیر» از کتاب ایران و یونان در بستر باستان که در سال 1378 منتشر شد نیز به سیادت بی‌همتای سیاسی ایران در جهان باستان می‌پردازد و در تمدن امپراتوری هخامنشی، این اقتدار سیاسی را متکی بر برتری ایرانیان در کشاورزی و جنگاوری می‌شناسد.   «ایران و یونان» مقالۀ دیگری از این کتاب است که در کمال بی‌طرفی به مقایسه این دو کشور باستانی پرداخته شده است؛ هر یک زائیده اوضاع‌واحوال خاص سرزمین خود؛ ایران گرایش به فرهنگ عملی داشته است و یونان گرایش به فکر و چون‌ وچرا... ایران ادارۀ دنیای شرقی را بر عهده داشت، اما شهر-کشورهای یونان بیشتر از این باری بر دوش نداشتند که خود را بپایند. ازاین‌رو می‌توانستند در دو خط فلسفه و سوداگری کار کنند.   و سرانجام بر این نکته تأکید دارد که؛ هیچ‌کس نمی‌گوید که مردم ایران در دوران امپراتوری عیب‌هایی نمی‌داشته‌اند، ولی در میان عیب‌ها و حسن‌ها این نیز مهم است که یک حکومت ملت خود را سربلند و کارساز و ایمن نگاه دارد.   اما او در باره تاریخ ایران بعد از اسلام در کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»   سقوط ساسانیان و گرویدن ایرانیان به دین اسلام را مهم‌ترین رویداد در تاریخ سه‌هزارسالۀ ایران می‌داند که موجب می‌شود تا با فروپاشی نظام طبقاتی ساسانی بسیاری از استعدادها مجال رشد بیابند و مرزهای کشوری که بر سر چهارراه شرق و غرب و شمال و جنوب بود به‌تدریج به روی اقوام و ملل گوناگون گشوده شود و آمیزشی در نژادها و فرهنگ‌های آن به وجود آید؛ و سپس بنا به شواهد تاریخی می‌گوید؛ بنی‌امیه که خلافت را به فساد آلوده‌اند سرزمین‌های فتح‌شده‌ای چون ایران را به دیده تحقیر می‌نگریستند.    همین رفتارها تبعیض‌آمیز به‌تدریج واکنش قوم ایرانی را برمی‌انگیخت و در غیاب قدرت فائقه سیاسی پیشین، برای مهار این اجحاف‌ها و برتری‌طلبی‌ها، نوعی سیادت فرهنگی را جانشین سیادت سیاسی سابق خود کرد.    اسلامی ندوشن، نخستین پیشگامان این جریان را ابن مقفع، طبری و حلاج می‌داند که در پیوند ذخایر فرهنگی ایران پیش و پس از اسلام جان‌فشانی کردند؛ اما او قرن سوم هجری را به‌واسطه احیاء زبان فارسی دری و سرایش شاهنامه فردوسی مهم‌ترین قرن تاریخ ایران پس از اسلام می‌شناسد و معتقد است اگر کشور اسیر دست تورانی‌نژادانی نظیر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان نشده بود به‌ویژه با ظهور تفکر علم‌گرای کسانی چون رازی، فارابی، ابن‌سینا و بیرونی، ایران سرنوشت گشاینده و روشن‌تری می‌یافت ولی در برابر همدستی این کارگزاران تورانی با خلفای بغداد ناگزیر به اتخاذ روش‌های دفاعی نرم گردید و از نظر او ادبیات عرفانی، پناهگاه قوم ایرانی گشت: «ورود عرفان به ادب فارسی با این آب‌وتاب و عرض و طول بسیار معنی‌دار است. ایرانیان از نبرد متعارف چه با بازو و چه با قلم خسته شدند. دیدند که کار پیش نمی‌رود؛ بنابراین در عالم معنا پناه جستند.»    در نظر اسلامی ندوشن، هرچند گرایش ایرانیان به عرفان و تصوف از سر ناگزیری و در واکنش به قشری‌گری و ایران‌ستیزی بود که با سقوط سلسله‌های ایرانی‌گرای چون سامانی و صفاری و آل‌بویه، و ورود ترک‌های غزنوی و سلجوقیِ تحت‌الحمایۀ خلافت بغداد پدید آمده بود اما از جهتی هم اسباب ظهور سخنگویان ممتازی چون مولانا، حافظ، سعدی، خیام و عطار و... شاهکارهای بزرگی در ادب فارسی فراهم کرد که جز با رشد و نضج در مکتب عرفانی ایران قابل ظهور نبودند.   بنابراین به اعتقاد اسلامی ندوشن ایران در دوره میانه تاریخ خود که به دوران پس از اسلام شناخته می‌شود از امپراتوری سیاسی دوره باستان به‌نوعی امپراتوری فرهنگی کوچ کرده و با بهره‌گیری از آموزه‌های اسلام راستین و میراث اشراقی ایران باستان، سنت فکری ژرف‌نگر و گشاینده‌ای به نام عرفان بنیان نهاد که توازن بخش ایرانیت و اسلامیت بود و عیارهای انسانی و اسلامی را در هم می‌آمیخت تا خود را از کوران تعصب و تزاید، برهاند و راه تعقل و توازن را به مردم بنماید، حاصل چنین رویکردی بزرگ‌ترین شاهکارهای فرهنگ و ادب فارسی است که در این دوران به وجود آمد.   بنابراین از دیدگاه وی، ورود اسلام به ایران مهم‌ترین حادثه در تاریخ دراز آهنگ ایران است. چون در کتاب ایران و تنهائی‌اش نیز  آورده است؛ در میان افتادن‌های تاریخ، افتادن ساسانی‌ها از همه عجیب‌تر است براثر آن سرنوشت ایران دگرگون گشت و ورق تازه‌ای در تاریخش باز شد. چه می‌بایست کرد؟ اسلام، با پیام توحید، عدالت، و... به ایران آمده و ایرانی آن را با آغوش باز پذیرا گشت؛ اما دیری نپایید که بنی‌امیه، سیاست تبعیض نژادی در پیش گرفت و مردمی را که بیش از هزار سال، پیشینه مدنیت و جهان‌داری داشت، «عجم» و «موالی» خواند.   او دراین‌باره می گوید؛ هر چند پیام اسلام، شیرین و گوارا بود وحتی پاره‌ای قیدهای زندگی اجتماعی ایرانیان همچون نظام طبقاتی را از میان برداشت و سبب شکفتگی استعدادها گشت؛ ولی عملکرد بنی امیه وبنی عباس که به نام اسلام حکم می‌راندند، ایرانی را بار دیگر در تاریخ خویش، بر سر دوراهی قرار داد. این جنب‌وجوش تازه و درعین‌حال تنگناهایی که ایرانی احساس می‌کرد، او را چند گاهی در ابهام و گیجی فروبرد، ولی سرانجام تصمیمی تاریخی گرفت. تصمیم نهایی آن شد که دین جدید پذیرفته شود، بی‌آنکه ایران از دست برود. ایران به صورتی که در گذشته بود دیگر نمی‌بود اما جوهره آن را می‌شد در شکل دیگری نگاه داشت.    او در ادامه می گوید؛ من گمان می‌کنم که تاریخ این هزار و چهارصد ساله ایران بر روی این تصمیم حرکت کرده است. این امر، از یک سو به آفرینشِ گونه‌ای پویش و پویایی انجامید که سرچشمه آثار مهمی شده است؛ و لذا ازاین‌پس وزنه زندگی بر فرهنگ افتاد. در پی این تحول دوران‌ساز، فرهنگ ایران اسلامی با فرهنگ کهن ایرانی پیوند یافت.   سپس با تأکید فراوان ادامه می دهد؛ در این میان جایگاه شاهنامه، ممتاز است. زبان فارسی و شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر دادند؛ و به تولای آنان، باز ایرانی شد قومی متفاوت با دیگران، این کتاب، ایران گذشته را به ایران بعد پیوند داد. ایران، تغییر مذهب داده بود، ولی زبان فرهنگ، زبان جاویدان و عام است ازاین‌رو، فرهنگ ایران باستان، همچون آب قنات که از ژرفای خاک و پنهان حرکت می‌کند، به دوران اسلامی نفوذ کرد؛ و رد پای خود را بر همه چیزاز آداب و آیین‌ها، آتش‌افروزی نوروز، موسیقی، نقش‌های قلمکار، قالی، کاشی، اندرزها، نام‌ها، یادها، داستان‌ها و...گذاشت.   اسلامی ندوشن در کتاب مرزهای ناپیدا از این انباشت فرهنگی که ته‌نشین وجدان آگاه و ناآگاه قوم ایرانی است به‌عنوان مرزهای ناپیدا یاد می کند و آن را بایگانی ذهنی و حافظه تاریخی حبس شدۀ گذشتگان می‌داند که بقول خیام؛ گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند، او معتقد است؛ همین افسانۀ بزرگ، در اتصال رودوار خود، زندگی انسان را پهناور کرده است تا انسان از مرحله خور و خواب درگذرد و پشت دیوار سربی‌رنگ پوچی و ملالت متوقف نماند و امروز خود را بر پایه آموخته‌های دیروز، سامان آگاهانه‌تری دهد.

 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ما از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بی‌اطلاع هستیم
  • بررسی تحولات خاورمیانه و شمال‌آفریقا با حضور اعضای بریکس در مسکو
  • بررسی تحولات افغانستان در دیدار کاظمی قمی و حکمتیار
  • مبانی فلسفی انقلاب اسلامی ایران در آکادمی علوم روسیه بررسی شد
  • تداوم فرهنگی ایران از دیدگاه اسلامی ندوشن
  • تغییرات آب و هوایی چگونه زندگی متولدین ۲۰۲۴ را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟
  • بررسی سلامت روحی و روانی در رشته‌های علوم انسانی
  • فراخوان مقاله اولین کنفرانس بین المللی انقلاب علوم انسانی اسلامی
  • سلامت روحی و روانی در رشته‌های علوم انسانی بررسی می‌شود
  • بررسی دستاوردهای ایران در مرکز شرق شناسی روسیه