دختر ۲۳ ساله و فرجام تلخ ارتباط عاشقانه پنهانی
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۶۷۹۶۸
آفتابنیوز :
اینها بخشی از اظهارات دختر ۲۳ سالهای است که برای اعلام شکایت از دوست پسر سابقش وارد کلانتری شده بود. این دختر که مدعی بود یک عشق خیابانی روزگارش را سیاه کرده است به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: در خانوادهای پایبند به اصول و اعتقادات مذهبی به دنیا آمدم.
پدرم کارمند است و زندگی متوسطی داریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این دوستان جدید حد و مرزی در ارتباط با محرم و نامحرم نداشتند و احساس میکردم اعتقادات من کهنه و قدیمی است و اکنون وارد بهشتی زیبا شده ام و افکار و رفتار آنها را تقلید میکردم. با خودم میگفتم میخواهم آزادانه و آن طور که دوست دارم زندگی کنم چرا که نمیخواستم دوستانم مرا دختری عقب افتاده و متحجر تصور کنند.
آرام آرام شبیه دوستانم شدم. اول چادر را کنار گذاشتم و کم کم مقنعه ام نیز عقب و عقبتر رفت تا جایی که علاوه بر ظاهر نوبت به اندیشه و اعتقادات خانوادگی ام رسید. از آن روز به بعد چادر نمازم را با آن گلهای آبی و قرمز زیبایش در گوشه صندوقچه انداختم و واجبات دینی را فراموش کردم.
برای آن که نزد دوستان جدیدم خودم را دختری روشنفکر با فرهنگ غربی نشان بدهم، مدام از دوست پسرهای نداشته ام سخن میگفتم. یکی از دوستانم که با من خیلی صمیمی بود همیشه میگفت: اگر میخواهی دوست پسر با کلاس و پولدار داشته باشی باید آن را در پارتیها و جشنهای تولد آن سر شهر جست وجو کنی! بالاخره از طریق یکی از دوستانم به جشن تولد «کامبیز» دعوت شدم.
او دوست پسر دوستم «لیدا» بود و خانوادهای ثروتمند داشت. آن شب احساس کردم شانس در خانه ام را زده است و باید در این مهمانی مختلط دوست پسری ثروتمند برای خودم انتخاب کنم تا بعد از ازدواج زندگی مرفهی داشته باشم. با این تفکر کودکانه خودم را به شکل دختران غربی آراستم و با لباسهایی که از دختر عمه ام قرض گرفته بودم راهی جشن تولد شدم. با همه پس اندازم کادویی برای کامبیز خریدم و به مادرم گفتم میخواهم در جشن عروسی یکی از دوستانم شرکت کنم.
مراسم در یکی از باغ ویلاهای اطراف مشهد برگزار میشد و من سختترین لحظات عمرم را میگذراندم چرا که در هر حال به اعتقاداتی پایبند بودم وعمری نجابت و وقار را زیور و زیبایی یک زن میدانستم و اکنون باید همه آن اعتقادات را زیر پا میگذاشتم. در همان جشن بود که با «سینا» آشنا شدم.
او دوست کامبیز بود و در همان دیدار اول به من پیشنهاد دوستی داد. اگرچه هنوز شرم و حیا مرا از بسیاری رفتارهای نامناسب برحذر میداشت، اما از این که به آرزویم رسیده بودم بسیار خوشحال شدم. هنوز مدت زیادی از این عشق واهی نمیگذشت که متوجه رفتارهای عجیب و غریب سینا شدم. او علاوه بر مصرف قرصهای روان گردان به مشروبات الکلی نیز اعتیاد داشت و با زنان و دختران غریبه زیادی در ارتباط بود.
وقتی این موضوع را فهمیدم که از نظر عاطفی به او دل باخته بودم، اما بالاخره راه درست را پیدا کردم و تصمیم به جدایی از او گرفتم چرا که این ارتباط خیابانی جز آسیبهای جسمی و روحی چیزی برایم نداشت. آن جا بود که با نظر مشاوران و کارشناسان اجتماعی سیم کارتم را عوض کردم و دیگر سراغ او نرفتم، اما سینا مرا تهدید میکند که این رابطه پنهانی را برای خانواده ام فاش میکند و با حضور در مقابل دانشگاه مرا تهدید و عربده کشی میکند.
اگرچه او ادعا دارد که میخواهد با من ازدواج کند، اما میدانم این گونه ارتباطها عاقبتی جز رسوایی ندارد. اکنون نیز چادرم را از گنجه برداشتم تا غرور و وقارم لگدمال نشود. شایان ذکر است به دستور سرهنگ نوروزی (رئیس کلانتری شفای مشهد) بررسی این پرونده در دستور کار کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت.
منبع: روزنامه خراسانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: ازدواج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۶۷۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رائفی پور: ۶۰۰ میلیون تومان پول به یکی از دوستانم داده ام، هر ماه سود آن را می دهد /مستاجرم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اعتماد در گزارشی به موسسه خیریه میعاد مهرمهدوی که متعلق به امیرحسین رائفیپور، بردار علیاکبر رائفیپور است، پرداخته است.
در ادامه قسمتی از این گزارش را میخوانید؛
مریدان موسسه مصاف و در راس آنها، علیاکبر رائفیپور، یکی از پرچمداران دشمنی با قالیباف بودند و بخشی از مسوولیت درگیری در فضای مجازی با هواداران قالیباف را برعهده داشتند. آنها شرایطی ایجاد کردهاند که هر کسی از منابع مالی یا سایر مناسبات موسسه مصاف سوالی در فضای مجازی مطرح میکند، او را متهم به تطمیع شدن از سوی تیم قالیباف میکنند. شاید این همان خطی باشد برای ناامن کردن و ارعاب افرادی که قصد دارند این موسسه و مدیر آن را به چالش بکشند، پی گرفته میشود.او خود را داعیهدار شفافیت میداند و از همینرو پیش از انتخابات اخیر مجلس، اموال خود را منتشر کرده بود؛ او گفته که مستاجر است و هیچ پولی بابت سخنرانیهایش نمیگیرد و اگر هم کسی پولی به حساب موسسه واریز کند، ارتباطی به او ندارد! رائفیپور همچنین درباره محل درآمدش برای خرج زندگی نوشته «۶۰۰ میلیون تومان پول نزد یکی از دوستانم (آهنگری) دارم که هر ماه سود آن را محاسبه کرده و پرداخت میکند.» البته او حدود ۷ سال پیش گفته بود که خرج زندگیاش را از یک «مغازه عطاری» در «محلهای پایین شهر تهران یا خارج از تهران» کسب میکند؛ رائفیپور در توضیحات بیشتر گفته بود که «من سرمایهگذاری کردهام و یکی از دوستانم آنجا کار میکند.» او هرگز توضیح نداده که موسسه مصاف با این حجم از فعالیت و واحدهایی که ذیل موسسه تشکیل شده، بودجه برای گرداندن موسسه را از کجا میآورد.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899233