اندیشیدن عاریتی؛ ترجمه و معضل تفکر در ایران معاصر
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۷۴۲۵۲
در مقاله پژوهشگر ایرانی دکترای نظریه سیاسی از دانشگاه ناتینگهام انگلستان با عنوان اندیشیدن عاریتی؛ ترجمه و معضل تفکر در ایران معاصر، به بررسی وضعیت ترجمه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی پرداخته شد.
به گزارش خبرنگار حوزه پایان نامه گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، عارف عبادی در چکیده مقالهای تحت عنوان «اندیشیدن عاریتی؛ ترجمه و معضل تفکر در ایران معاصر»، بامتون ترجمه شده در این دوران را مورد بررسی قرا داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توجه صرف بر ترجمه و خلط مفاهیمی همچون ترجمه و تفکر به وسیله برخی نویسندگان و غفلت از تولید اندیشه مستقل، با شکلگیری پدیدهی اندیشیدن عاریتی، منجر به رکود و ناباروری در حوزه مختلف علوم اجتماعی شده است.
مترجمان میانجی آشنایی ما ایرانیان با فرهنگ و تمدن غیر ایرانی بوده و با معرفی مفاهیمی نو به ساحت تفکر ما موجب تکثر فضای فکری شده و به غنای واژگان زبان فارسی افزودند.
این پژوهشگر سیاسی هدف خود از نگارش این مقاله را بحث در خصوص وجوه منفی ترجمه خوب عنوان میکند و هر چند ترجمه را در کمک به غنای واژگان و مفاهیم در یک زبان مهم ارزیابی میکند اما توجه صرف به این حوزه به عنوان مهمترین وجه روشنفکری در جامعه را منجر به وارد آمدن خسارتهای شدیدی در حوزه اندیشه و تفکر میداند.
در سالهای اخیر کتابها و مقالههای بسیار در مورد تاریخ ترجمه و مترجمان به رشته تحریر در آمده است بسیاری از این کتابها به قلم خود مترجمان نوشته شده و کتابهای دیگر به مصاحبه با مترجمان برای آشنایی خوانندگان در راستای آشنایی بیواسطه با فرآیند ترجمه به رشته تحریر در آمده است.
نویسنده مقاله یکی از دلایل اقبال ترجمه در مقایسه با نگارش را سرعت بهبار نشستن آن عنوان می کند برای مثال در نگارش کتابی در حد و اندازه کتاب فلسفه روشن اندیشی کاسیرر نویسنده میباید چندین سال از عمر خود را صرف تحقیق پیرامون موضوع کند اما ترجمه همان کتاب به فارسی، از زبان یکی از مترجمان آن -یعنی نجف دریابندری- کمتر از پنج ماه طول می کشد.
عبادی در بخش دیگری از مقاله با بیان اینکه این استدلال که مترجم سخن خود را با ترجمه منتقل می کند، باعث شده بسیاری از خوانندگان به فهمی نادرست از زمینه تاریخی یک اثر برسند، ترجمه کتابهای جامعهباز و دشمنانآن از پوپر؛ یا ریشههای توتالیتاریسم از آرنت یا تاریخ مختصر نئولیبرالیسم از هاروی را نشانگر نبود درک زمینههای تاریخی رویدادها عنوان میکند.
نگارنده با اعتقاد به اینکه نکته حائز اهمیت در توجه صرف به ترجمه باعث عدم استقلال فکری است تکیه بر ترجمه به عنوان تنها شیوه اندیشیدن را منجر به بیرمقی فضای فکری و استقلال اندیشه میداند.
پژوهشگر سیاسی از دانشگاه ناتینگهام ادعای اینکه امروز فقط با ترجمهکردن میتوان فکر کرد و نوشت را خلط دو مفهوم متفکر و مترجم عنوان کرده و معتقد است متفکر لزوما مترجم نیست و مترجم نیز با ترجمه کردن متفکر نمیشود و ادغام این دو مفهوم در کنشی به نام ترجمه باعث میشود تصور کنیم با ترجمه میتوان به مسائل و مشکلات فکری جامعه پاسخ داد.
عبادی ادامه میدهد به جای سعی و جهد در گرفتن پاسخ سوالهای خود را از راه ترجمه نوشتههای پوپر؛ هابرماس، راولز و ... میباید درک کنیم که فرهنگ ما دارای وجوهی متمایز است که این نویسندگان درباره آنها نه فکر کرده و نه نوشتهاند و لذا نمیتوان توقع پاسخ از آنها را داشت.
نگارنده در پایان اندیشیدن به شرایط تاریخی و فرهنگی کشور برای درک و پاسخ دادن به مسائل جاری را مهم ارزیابی میکند و معتقد است توجه صرف به ترجمه و تعمیم آن به دیگر نقشهای روشنفکری، به فهم ما از مشکلات جامعه خودمان و راهحلهای ممکن برای رفع آن کمکی نخواهد کرد.
انتهای پیام/4133
منبع: آنا
کلیدواژه: علوم انسانی ایران معاصر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۷۴۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علامه جعفری از شایستگی تفکر به صورت بالفعل برخوردار بود
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-سمانه نوری زاده قصری: علامه محمدتقی جعفری فیلسوف بزرگ و شهیری بود که در دوره حیاتش همیشه از شهرت فرار میکرد با این همه خداوند به او شهرت عطاء کرد. اما پس از درگذشت وی آنچنان که باید و شاید به آثار ایشان توجه کافی و وافی نشد. کارنامه فکری علامه جعفری، کارنامه پرمحصول مردی است که وجودش وقف دین و دانش بود. تلاش کرد حیات برای انسان تصویری منطقیتر بیابد و در وادی حیات معقول گام بگذارد. علامه با بیش از ۱۴۰ دانشمند بزرگ دنیا مباحثه داشت که مکاتباتش با «برتراند راسل»، یکی از فلاسفه غرب، شهرت بیشتری یافت که او علامه را «فیلسوف شرق» نامیده بود.
در میان ۱۰۰ اثر علمی به جا مانده از علامه جعفری، مجلدات زیادی از آن درباره «تفسیری تفصیلی بر نهجالبلاغه» است که نشان از اهتمام و علاقه جدی ایشان به امام علی (ع) و نهجالبلاغه دارد. بسیاری این تفسیر را یکی از گنجینههای بزرگ جهان علم و دانش و معنویت به شمار میآورند و بسیاری جلسات سخنرانی و شرح نهجالبلاغه او را به یاد دارند.
در این زمینه با منوچهر صدوقی سها داماد و از شاگردان علامه جعفری و عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در رابطه با آرا و اندیشههای علامه جعفری به گفت وگو پرداخته ایم:
*در مورد کارنامه علمی استاد علامه جعفری مقداری برای مخاطبان جوان ما که شاید شناختی از استاد نداشته باشند توضیح دهید.
تحصیلات استاد علامه جعفری در رشتههای فقه و اصول است. اما آثار ایشان در این رشتهها کم و اغلب عرفانی و فلسفی بوده است. حوزهها در گذشته و حال بر فقه و اصول تکیه داشتهاند. ایشان در فقه به طور قطع مجتهد بودند. مرحوم بروجردی علامه جعفری را به عنوان حاکم شهر قرار داده بودند که حاکم شهر حتماً باید مجتهد مطلق باشد. مابقی آثارشان به غیر از عرفان، فلسفی است.
*چطور میتوان در تالیفات استاد علامه جعفری چندوجهی بودن ایشان را متوجه شویم؟
مقالهای برای بزرگداشت استاد علامهجعفری در روزهای پایانی عمرشان نوشته بودم که به گمانم ایشان را میتوان گفت که دنبال انسان شناسی بود و به عنوان انسانشناس معرفی کرد.
*تالیفات استاد علامه جعفری را چطور دسته بندی میکنید؟
در کتاب «حصال المجموع» بیشترین مسألهای که برای ایشان مطرح بود انسان و انسانیت است. ایشان تحصیلاتش را از تبریز شروع و ادبیات را به صورت موضوعی مطالعه کردند. در ادبیات عرب حجتی بودند زیرا از محضر مرحوم میرزا علی اکبر اهری در تبریز بهره برده بودند. ایشان میفرمودند از ابتدا که ادبیات و فقه و اصول میخواندم نظرم متوجه جهانشناسی بود. در حوزه سید عبدالحجت ایروانی در شهر تبریز شرح تجرید را خواندند و در ١٧سالگی به تهران میآمدند و در محضر آقا میرزا احمد آشتیانی منظومه و اسفار مطالعه میکنند.
در محضر شیخ محمدرضا تنکابنی فقه و اصول را فرا میگیرند و سپس به قم مشرف میشوند و در کنار فقه و اصول در محضر میرزا مهدی مازندرانی نیز حاضر میشوند. در سال ١٣٢١شمسی مشرف به نجف میشوند و در آنجا استاد فلسفه و مربی عرفانی ایشان شیخ مرتضی طالقانی است و در محضر شیخ صدرا بادکوبهای حاضر شدند و فیزیک جدید و ریاضی را نیز تحصیل کردند اما علامه هیچ گاه به این تحصیل اکتفا نکردند.
*در این کتب برای برون رفت مشکلات امروزی زاویه دیدشان چطور بوده است؟
در مملکت ما به برخی افراد، فیلسوف اطلاق میشود و نوعاً به اساتید فلسفه «فیلسوف» گفته میشود؛ در حالی که فیلسوف الزاماً خود فلسفه نیست و استاد فلسفه را نمیتوان فیلسوف نامید.«فیلسوف» فردی است که بالفعل تفکرمیکند و میاندیشد. در ایران معاصر استادانی که اهل فلسفه هستند، فیلسوف اطلاق میشوند اما خودم که در حوزه فلسفه فعالیت دارم حق دارم این حرف را بزنم فیلسوف با استاد فلسفه متفاوت است. اکثریت افراد اهل فلسفه در ایران متاخر اساتید فلسفه هستند. بنظرم استاد فلسفه با استاد تاریخ تفاوتی ندارد چون که استاد تاریخ این درس را نقد میکند و استاد فلسفه هم این رشته را نقد میکند. علامه جعفری از نوادر اهل فلسفه ایران معاصر ما بودند که خودشان میاندیشیدند، از این حیث میتوان فیلسوف اطلاق کرد که یقیناً علامهجعفری فیلسوف است.
*چطور به شناخت واقعی استاد علامه جعفری برسیم؟
علامهجعفری را در دو ساحت میتوان شناخت که شامل ساحت و مسائل تخصصی و جامعه و دانشگاه است. شخصیت فلسفی علامه جعفری آن نیست که در کنار دانشجویان و تلویزیون باشد. ایشان چند کتاب دارد که هیچ شهرتی ندارد و حتی یکی از کتابها اصلاً چاپ نشده و نسخه آن در اختیار من است. کتاب «نهایت الادراک» کتاب عربی است که اگر ایشان همین یک کتاب را بیشتر نداشت، اطلاق فیلسوف برای نام او لازم بود. کتاب معروف دیگر علامه جعفری کتاب «ارتباط انسان و جهان» است که حاوی مسائل فلسفه است که در حدود ۳۰ سالگی چاپ شده است. اما هیچکس از این کتاب تخصصی آگاه نیست. استاد و فیلسوف علامه جعفری از طریق کتابها و تفکر ایشان شناخته میشود.
*استاد و فیلسوف علامهجعفری در زمانی زندگی میکردند که علمای دیگری هم وجود داشتند. چه ویژگی ایشان را از سایرین اندیشمندان و علمای معاصر متمایز میکند؟
عمدهترین خصوصیت ایشان این بود که خودشان متفکر بودند. ایشان اگر یک متن فلسفی از منظومه و … بیان میکرد، در ابتدا در مورد موضوع نیز فکر میکرد.
*خاطرهای در این خصوص از استاد دارید؟
روزی علامه جعفری به مساله وجود آدم پرداخت که در این بین مشکلی پیش آمد و به بنده نگاهی کرد که حرفی نداری. من حرفی نزدم و فرمود که من استاد خوبی نیستم. اینکه من استاد خوبی نیستم به این معنی نیست که به خوبی درس نخواندهام بلکه آن متون ایشان را اقناع نمیکرد. فلسفه اگر صرفاً روایت و نقد پیدا کند از فلسفیت خارج و همچون تاریخ میشود. فلسفه باید زنده باشد و فیلسوف تفحص کند و بیندیشد. بنابراین این قبیل اشخاص در محدوده متون نمی گنجد.
من به این فلسفه انتقاد میکنم. ملاصدرا بزرگترین فیلسوف اسلام است و در الهیات بالاتر از ابنسینا است. این فلسفه نیست که ما بگوییم ملاصدرا فرموده که ما هیچ حق اظهارنظری نداریم و به گمانم این مساله مرگ فلسفه است. اما اگر گفتیم تفکر با اساتیدی همچون ارسطو، فارابی، ملاصدرا و… تمام شد، صحیح نیست. انسان باید خودش فکر فلسفی کند چرا که این محاسبات فراوانی دارد و هرکسی نمیتواند فکر کند. علامه جعفری مرحوم قطعاً یکی از متفکران ایرانی بود و از شایستگی تفکر به صورت بالفعل برخوردار بود.
*چه پیشنهادی برای توجه نسل جوان به آثار استاد علامهجعفری میدهید؟
ایشان در بخشی به بدیهیات و علوم پیشین و در بخشی دیگر به وحدت و کثرت توجه داشتند. مسائل تخصصی استاد فراتر از دانشگاه بود. اما در مسائل فرهنگی همچون فلسفه هنر و علم تفکرات جالبی داشتند. من ایشان را بهعنوان یک فیلسوف متفکر قبول دارم. اگر از لحاظ تخصصی نگاه کنیم حقی ایشان ادا نشده است.
کد خبر 5948972 سمانه نوری زاده قصری