Web Analytics Made Easy - Statcounter

حجت الاسلام و المسلمین محمدجعفر منتظری در نشست«حدود آزادی در کرسی‌های آزاد اندیشی »که در آمفی تئاتر کانون‌های فرهنگی دانشگاه فردوسی برگزار شد، در خصوص عدم ایجاد فضای امنیتی در دانشگاه اظهار کرد: اعتقاد ما بر این است که به هیچ وجه نباید فضای دانشگاه امنیتی شود. شان دانشگاه بالاتر از این است که امنیتی شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حضور مراجع، مقامات و مسئولان امنیتی و انتظامی هم در محیط علمی هیچ وجهی ندارد.

وی ادامه داد: آن‌چه که در حوزه دانشگاه و دانشجو است باید کاملا خالی از مسائل امنیتی باشد و هیچ‌کس حق حاکم کردن فضای امنیتی بر چنین محیط‌های علمی را ندارد، من به عنوان مدعی‌العموم با هر کس که این فضا را ایجاد کند برخورد می‌کنم.
دادستان کل کشور با اشاره به سو استفاده‌ از فضای دانشگاه تصریح کرد: برخی از افراد، جناح‌ها و جریاناتی می‌خواهند از محیط دانشگاه و فضای دانشجویی سوء استفاده کنند این مساله متفاوتی است، برخی ممکن است در دانشگاه خطوط قرمز اسلام و نظام را مورد هجمه قرار دهند گرچه ما در این‌جا هم اعتقاد به امنیتی کردن نداریم، خود مدیریت و رئیس دانشگاه باید به آن رسیدگی کنند.

منتظری در خصوص بحث در مسائلی مانند حجاب اضافه کرد: بحث علمی و مباحثه هیچ اشکالی ندارد بر فرض در ذهن دختر خانمی در خصوص حجاب ابهامی وجود دارد این مساله باید با استدلال به بحث گذاشته شود در مسائل دیگری اعم از اجتماعی و سیاسی نیز باید به همین صورت باشد.وی افزود: گاهی اوقات چون مسائل در هم مخلوط می‌شود آسیب‌ها و اشکالاتی را به وجود می‌آورد، فردی ممکن است در ضمن اینکه می‌خواهد بحث حجاب را مطرح کند به ارزش‌های دینی اهانت می‌کند.


دادستان کل کشور بیان کرد: خطوط قرمز باید مشخص شود. عبارات اهانت آمیز و مفاهیمی که به حریم مقدسات اعم از اهانت به ذات احدیت و ائمه معصومین ورود پیدا می‌کند باید جدا شود. ما نباید بگذاریم محیط دانشگاه ما مرکزی برای اهانت به خدا، قرآن و پیغمبر شود به همین دلیل با اهانت کننده باید برخورد کرد.
منتظری اضافه کرد: اگر کسی در دانشگاه می‌خواهد در خصوص مبانی ولایت فقیه کنکاش کند این ایراد ندارد می‌توان این مساله را از نظر علمی کنکاش کرد و مبانی، فواید، آثار و مضرات آن را بیان کنند این ایرادی ندارد اما ولایت ائمه اطهار برای ما خط قرمز است.

وی در خصوص اعتراضات اخیر خاطرنشان کرد: در اغتشاشات، حوادث و وقایع این چنینی مسئولان انتظامی و امنیتی وظیفه دارند امنیت را به جامعه برگردانند. ممکن است در میدان اغتشاشات افرادی بی‌گناه بازداشت شوند. ما به دنبال این بودیم که افراد بی‌گناه از گناهکاران به سرعت تفکیک شوند.
دادستان کل کشور تاکید کرد: بحث اعتراض از اغتشاش جدا است. مردم حق دارند که اعتراض کنند. مردم می‌توانند به تصمیمی که به نظر ما هم می‌توانست بهتر از این اجرایی شود، اعتراض کنند.
منتظری در خصوص این مساله که گفته می‌شود افزایش قیمت بنزین در شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه تصمیم گیری شده است، تصریح کرد: اینکه در شورای عالی اقتصاد موضوع بنزین و افزایش قیمت بنزین مطرح شد به این صورت نبود که در حوزه صلاحیت و اختیارات این شورا باشد. قانون چهار سال پیش از آن تصویب شده بود و مسئول اجرای آن هم دولت است.

وی اضافه کرد: آن روزی که دولت در جلسه مطرح کرد گفته شد که این از اختیارات دولت است و خودش تصمیم بگیرد اما گفته شد که دولت می‌خواهد که این افزایش درآمد را به مردم بدهیم و چون قانون به ما اجازه نمی‌دهد، می‌خواهیم این‌جا این مصوبه را بگیریم و مورد تایید مقام معظم رهبری هم قرار بگیرد و سپس آن را اجرا کنیم.
دادستان کل کشور افزود: نباید این‌طور القا شود که سران سه قوه این تصمیم را در خصوص بنزین گرفتند، این مساله اصلا ربطی به قوه قضائیه ندارد. این مساله سه بار مطرح شد و یکی، دو بار هم آقای رئیسی گفتند که این مساله در حوزه اختیارات دولت است.
منتظری بیان کرد: اجرای قانون مرتبط با افزایش قیمت بنزین ناقص بود. یک مشکلی که وجود داشت این بود که این قانون از چهارسال پیش اجرایی نشد در صورتی که اگر این قانون از همان چهارسال پیش با یک شیب ملایمی اجرا می‌شد مردم خودشان را وفق می‌دادند و یک دفعه با این قیمت‌ها مواجه نمی‌شدند.

وی با اشاره به یکی دیگر از مشکلات اجرای طرح افزایش قیمت بنزین، افزود: یک مشکل دیگری که در این مساله وجود داشت این بود که آقای رئیس جمهور و مقامات عالی اجرایی کشور باید از یکی، دوماه قبل این موضوع را برای مردم توجیه می‌کردند و آن‌ها را قانع می‌کردند.

دادستان کل کشور در خصوص روش‌های اعتراض خاطرنشان کرد: یکی از روش‌های اعتراض نوشتن نامه کتبی به صورت فردی یا گروهی است. روش دیگر استفاده از رسانه‌های زیادی است که ما داریم همچون صداوسیما و فضای مجازی که می‌توان از طریق آن اعتراض کرد.

منتظری خاطرنشان کرد: ما اطلاعاتی در حوزه تلاش‌های دشمن، آمریکا، اسرائیل و آل سعود برای به آشوب کشیدن کشور و هزینه‌هایی که در این زمینه می‌کنند، داریم. ما می‌دانیم پشت صحنه چه کسانی هستند. هیچ کس نمی‌تواند نسبت به این مسائل بی تفاوت باشد.
وی تصریح کرد: ما در میدان ۷۲ تن قم، از یک ماشین پژو ۸۴ اسلحه شکاری با گلوله‌های خاص آن در بحبوحه همین حوادث کشف کردیم، تعدادی از کشته شده‌هایی که ما در سراسر کشور داریم با همین اسلحه‌های شکاری است، گلوله‌هایی اخیرا اختراع شده که ویژگی خاصی در این گلوله‌های اسلحه‌های شکاری است.

دادستان کل کشور در بخش دیگری از سخنانش در خصوص حکومت از دیدگاه اسلام، خاطرنشان کرد: حکومت در دیدگاه اسلام از موضع طبقاتی و سلطه‌گری فردی یا گروهی منشا نمی‌گیرد بلکه خاستگاه حکومت در اسلام تبلور آرمان‌های سیاسی و اجتماعی یک ملتی هم فکر، هم مسیر و هم کیش است که خود را برای نیل به اهداف و مقاصدی یعنی نقطه نهایی حرکت در یک جامعه اسلامی، سازماندهی می‌کند.
منتظری اضافه کرد: ما مسلمان هستیم و اسلام با همه ابعاد و زوایای زندگی انسان سر و کار دارد و تنها برای گوشه مساجد و محراب عبادت زائری نیست.
وی گفت: طبق تعالیم اسلام بالاترین ارزشی که یک فرد و جامعه می‌تواند داشته باشد علم آن است. اسلام ارزش والایی برای علم قائل شده است که از مکاتب دیگر بسیار بیشتر است.

دادستان کل کشور در خصوص زمینه موجود در حوزه و دانشگاه برای برگرای کرسی‌های آزاداندیشی، بیان کرد: حوزه و دانشگاه بهترین جا برای برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی هستند. باید در نظر داشت که اختلاف نظر در مسائل نه تنها اشکالی ندارد بلکه باعث رشد می‌شود. قرار نیست که همه به یک شکل فکر کنند انسان‌ها همانگونه که در صورت با هم متفاوت هستند در سیرت و اندیشه نیز باهم متفاوت هستند و همین تفاوت در اندیشه است که موجب رشد و کمال می‌شود.
منتظری بیان کرد: در محل تضارب آرا و کرسی‌های آزاداندیشی باید از یک چیز پرهیز کرد که در تعالیم قرآن نیز وجود دارد و آن تعصب است، یعنی انسان بر اندیشه‌ای که درست نیست پافشاری کند. خداوند به انسان عقل داده تا تجزیه و تحلیل کند و حق را بپذیرد.
وی افزود: در کرسی آزاداندیشی باید منطق را به کار برد. باید دو نفر عاقل که قوه تشخیص خوب و بد دارند باید با یکدیگر صحبت کنند و حرف و استدلال یکدیگر را بشنوند و در صورتی که منطبق با عقل است، بپذیرند.
دادستان کل کشور گفت: رسالت مسئولان و کارشناسان دانشگاهی این است که فرهنگ چگونگی کرسی آزاداندیشی را در جامعه فرهنگی و دانشگاهی جا بیاندازند.
منتظری تصریح کرد: در کرسی آزاد اندیشی باید استدلال کنیم و از اهانت به اعتقاد فرد مقابل بپرهیزیم و صدا بلند نکنیم و همچنین نباید حرکتی انجام دهیم که در روحیه و روان آن فرد خدشه وارد شود و  منطقی استدلال کنیم.
وی اضافه کرد: گاهی نحوه ورود به مطالب و القا آن‌ها به گونه‌ای است که فرد مقابل تصور می‌کند که به او توهین می‌شود. مخصوصا در مباحثات سیاسی و این درست نیست.

دادستان کل کشور با اشاره به لزوم توسعه کرسی‌های آزاد اندیشی گفت: مسئولان دانشگاهی باید سعی کنند کرسی‌های آزاداندیشی را در دانشگاه‌ها توسعه دهند. بسیاری از مطالب نهفته درون جوان‌ها باید در کرسی‌های آزاداندیشی آزاد شود. نیروی متراکم در سینه دانشجو در حوزه‌های مختلف اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی و سیاسی باید در این فصا آزاد شود و بحث صورت بگیرد. در جامعه امروز به این مساله نیاز زیادی وجود دارد.
منتظری بیان کرد: مسئولین امر اعم از قضایی و اجرایی باید سوالاتی را که در اذهان جوانان است، پاسخ دهند این سوالات در ذهن آن‌ها متراکم می‌شود و در جایی منفجر می‌شود. نباید گذاشت که این تراکم به وجود بیاید.
وی افزود: مسئولان دانشگاهی زمینه را فراهم کنند و از مسئولان کشوری دعوت کنند تا در یک محیط سالم نه اهانت آمیز، به سوالات پاسخ بدهند.

دادستان کل کشور خاطرنشان کرد: به نظر من کسی که مسئولیتی را می‌پذیرد باید با تمام شرایط آن را بپذیرد. یک مدتی ممکن است فحش هم بخورد و این ایراد ندارد همه که قرار نیست از او تعریف و تمجید کنند. چهار نفر ممکن است به او اعتقاد داشته باشند. گاهی ممکن است در محیط مودبانه باشد در یک زمان هم ممکن است فرد منتقد نتواند به دلیل جوانی و احساساتی بودن خود را کنترل کند و این اشکالی ندارد. باید به روش و منش برخورد پیامبر و امامان با جامعه نگاه کنیم که به چه صورت بوده است.
منتظری در خصوص ظرفیت کرسی‌های ازاد اندیشی برای کمک به دستگاه قضا گفت: برخی از کرسی‌های آزاداندیشی مسائل علمی و مهم را در دستور کار قرار می‌دهند و یک موضوع را از ابعاد مختلف بررسی می‌کنند، ما در دستگاه قضایی به این کرسی‌های آزاداندیشی نگاه می‌کنیم.
وی تصریح کرد: سه، چهار سال است که ما بحث حقوق عامه را در دستور کار قرار دادیم و واقعا روی آن کار و تلاش می‌کنیم. ما در ۴۰ سال پس از انقلاب حدود ۳۵، ۳۶ سال نسبت به حقوق عامه تقریبا بی‌تفاوت بودیم یعنی اهتمام لازم در آن دیده نمی‌شد. دلیل این مطلب این بوده که قانون و آیین نامه اجرایی برای آن وجود ندارد و در دستگاه قضا تعریف نشده است.
دادستان کل کشور افزود: مساله حقوق عامه از وظایف احصا شده در قانون اساسی است. ما به این مساله ورود پیدا کردیم و آن وقت دیدیم که دامنه آن بسیار گسترده است و خیلی موارد از مصادیق حقوق عامه هستند.

منتظری اضافه کرد: نحوه برخورد با حقوق عامه مختلف متفاوت است. ما یک تعریف کامل و جامعی برای حقوق عامه نداریم. در دانشگاه‌ها باید بر روی این مساله کار شود. فقط نباید در دانشگاه روی مسائل صنعتی و بازار، کار شود در علوم انسانی کرسی‌های آزاداندیشی ظرفیت کار زیادی دارد.

2323

کد خبر 1330296

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: دادستانی سهمیه بندی بنزین باشگاه استقلال آندره استراماچونی جشنواره سینما حقیقت سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت وزارت بهداشت لیگ برتر نوزدهم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی انگلیس موسیقی لیگ قهرمانان اروپا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۷۵۴۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناگفته‌های محسن رضایی از مهدی باکری

مهدی باکری متولد ۱۳۳۳ در میاندوآب، پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آن تشکیل سپاه پاسداران، به عضویت این نهاد درآمد و در سازمان‌دهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد.

به گزارش ایسنا، پس از آن، بنا به‌ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد و هم‌زمان با خدمت در سپاه، به مدت ۹ ماه با عنوان شهردار ارومیه خدمت کرد. مدتی فرمانده سپاه ارومیه شد و با شروع جنگ تحمیلی، راهی جبهه‌ها شد. در عملیات فتح‌المبین به‌عنوان معاون تیپ نجف اشرف شرکت کرد. در همان عملیات، در منطقه رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله کمتر از یک ماه، در عملیات بیت‌المقدس، با همان عنوان حضور یافت.

در عملیات رمضان، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا شد و با همان مسئولیت، در عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر ۱، ۲، ۳، ۴ و عملیات خیبر و بدر نقش‌آفرینی کرد و سرانجام در عملیات بدر، در تاریخ ۱۳۶۳/۱۱/۲۵ به شهادت رسید.

سردار یعقوب زهدی؛ سومین فرمانده توپخانه سپاه در دفاع مقدس روایت می‌کند: در عملیات والفجر یک، یک بحثی مطرح بود و آن این بود که قرار بود قرارگاه کربلا از سرپلی که لشکر ۳۱ عاشورا گرفته بود عبور کند و هدف‌هایشان را بگیرند و مسئله را حل کنند

آقای محسن رضایی خواستند این تصمیم را بررسی کنند. فرماندهان یگان‌ها یکی‌یکی آمده بودند، ولی آقای مهدی باکری از خط عقب نمی‌آمد و همان‌جا در خط مقدم بود. ما با یک تیم شش-هفت نفری در یک جیپ نشستیم و به سمت آقای باکری حرکت کردیم.

به جنوب بجلیه رسیدیم. سنگر به سنگر به دنبال مهدی باکری بودیم، آتش دشمن هم مرتب می‌آمد. نیرو‌ها داخل سنگر بودند، ما هم از کانال می‌رفتیم و سنگر به سنگر مهدی باکری را صدا می‌زدیم.

در یکی از سنگر‌ها برادری با صدای گرفته گفت، برادر چکار دارید. آمد بیرون، خود آقا مهدی بود! همه لباس‌هایش خاکی و گلی و صدایش هم گرفته بود. چون دو شب بود که در خط نخوابیده بود؛ یعنی عادتش این بود که آن‌قدر در خط می‌ماند تا خط را تحکیم کند و مطمئن بشود، بعد عقب بیاید.

چون فرمانده لشکر در خط بود، هیچ نیرویی به خودش اجازه نمی‌داد که دچار تزلزل شود. به ایشان گفتیم که وضعیت این‌طور است، آقا محسن گفته که به عقب بیاید، می‌خواهیم در مورد عملیات صحبت کنیم. آقا مهدی قبول کرد که به عقب بیاید.

از ارتفاعات که پایین می‌آمدیم تا سوار ماشین شویم، یک تانکی آنجا بود، ظاهراً روی مین رفته و شنی‌اش پاره شده و آنجا مانده بود. مهدی باکری گفت یک دقیقه صبر کنید. رفت سراغ آن تانک، زیرش را نگاه کرد. گفتیم چه بود؟! گفت نزدیکی‌های ظهر یک نفر اینجا زخمی شده بود، او را کشیدم، زیر تانک بردم که دیگر ترکش نخورد. الآن رفتم او را بیاورم، اما نبود! حالا نمی‌دانم او را برده بودند یا نه.

یعنی می‌خواهم بگویم یک فرمانده لشکر این‌قدر دقت و ظرافت داشت که یک نیرویش زخمی شده، او را می‌کشد، زیر تانک می‌گذارد تا محفوظ بماند که سر فرصت او را به عقب ببرند؛ یعنی ارتباط فرمانده لشکر و نیروی بسیجی را اینجا‌ها باید مطالعه کنند و ببینند به چه نحو بوده که نیروی بسیجی عاشق فرمانده لشکر می‌شد.

کسی مثل شهید مهدی باکری از نظر اعتقادی، یک نفس خیلی سبحانی و خدایی داشت و اصلاً اهل شوخی نبود. بیشتر جدی بود و کسی هم پیش او کلمات نامربوط نمی‌گفت. درواقع کلمات لهو را هم جزو محرمات می‌دانست. ایشان یک شخصیت عرفانی و معنوی داشت و دیگران هم تحت تأثیرش قرار می‌گرفتند.

همچنین سردار احمد غلامپور؛ فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس می‌گوید: مهدی باکری جزو فرماندهان منحصربه‌فرد ما بود. همه فرماندهان ما خوب بودند. همه آن‌قدر خوب بودند که خداوند آن‌ها را انتخاب و شهادت را نصیبشان کرد.

مهدی باکری ازاین‌جهت منحصربه‌فرد بود که درعین‌حالی که یک فرمانده بسیار موفق بود و مدیریت می‌کرد، به لحاظ اخلاقی و رفتاری و اطاعت‌پذیری و اخلاص و تواضع یک درجه از سایر فرماندهان ما بالاتر بود. این را به‌جرئت می‌گویم.

یک‌بار پیش نیامد من به باکری بگویم برو این کار را انجام بده، او بگوید نه این کار سخت است و انجام نمی‌دهم. اگر کاری را به او می‌سپردی و دستور می‌دادی یا تکلیف می‌کردی، باجان و دل می‌پذیرفت و، اما و اگر نمی‌آورد؛ حتی اگر احتمال زیاد می‌داد که خودش یا همه بچه‌هایش به شهادت می‌رسند.

این‌یک ویژگی بارز و مشخص مهدی باکری بود. نحوه مدیریتش هم عجیب بود؛ همان رفتاری که خودش با رده بالاترش انجام می‌داد، از زیرمجموعه‌اش طلب می‌کرد. این یک ویژگی بارز و شاخص آقا مهدی بود. نیروهایش آن‌قدر او را دوست داشتند که افراد بیرونی و فرماندهان دیگر هم متوجه این موضوع شده بودند.

زمانی که مهدی باکری شهید شد، آقا محسن، امین شریعتی را صدا کرد و گفت: برو جای مهدی فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا باش. اما مهدی باکری در این دو سال چنان کاری با قلب و روح و جان نیروهایش کرده بود که آقای شریعتی که سابقه حضور بیشتری در تیپ ۳۱ عاشورا را داشت و در عملیات‌های طریق‌القدس و بیت‌المقدس با بچه‌های لشکر ۳۱ عاشورا بود، به آقای رضایی گفت: من کجا، مهدی کجا؟! نپذیرفت و جلوی آقا محسن ایستاد.

آقای رضایی برای وادار کردن امین شریعتی، یک‌شب او را در قرارگاه فرماندهی بازداشت کرد و اجازه خروج به او نداد تا اینکه راضی شود فرماندهی را بپذیرد. می‌خواهم بگویم عشق مهدی به بچه‌ها و رابطه‌اش با آن‌ها این‌قدر زیاد و عارفانه و عاشقانه بود که آقای شریعتی که خودش با بچه‌های لشکر عاشورا دوست و رفیق بود و خیلی بیشتر از مهدی سابقه کار و فرماندهی در این یگان را داشت، می‌گوید: من کجا مهدی کجا؟!

رحیم نوعی اقدم، یکی از فرماندهان گردان‌های لشکر ۳۱ عاشورا بود. او تعریف می‌کرد که گردان احتیاط مهدی باکری بود و آمادگی داشت که او را برای عملیات صدا کنند. یک روز در مسیر بود که یک گلوله شلیک شد و گلویش را سوراخ کرد. در همان لحظه، مهدی باکری در بی‌سیم او را صدا کرده بود که آماده شو و بیا. او هم یک‌مشت گل برداشته و گذاشته بود توی گلویش و سوراخ را پر کرده بود تا بتواند با مهدی صحبت کند و بگوید آماده است و دارد می‌آید.

ببینید چقدر به فرمانده‌اش ارادت و عشق و علاقه داشت که حاضرشده بود با آن گل، سوراخ گلویش را پر کند که بتواند با او حرف بزند و بگوید آماده است. این مصادیق نشان می‌دهد که مهدی واقعاً یک شخصیت کم‌نظیر بود.

علاوه بر این سرلشکر رحیم صفوی روایت می‌کند: مهدی باکری در صبح روز آخر عملیات (۲۵ اسفند) در جلسه‌ای که در منطقه شرق دجله برگزار شد، حضور داشت؛ یعنی چند ساعت قبل از شهادتش، با بقیه فرماندهان توی آن سنگر بود. وضعیت واقعاً اضطراری بود. مهدی بعد از جلسه رفت به‌طرف لشکر ۳۱ و با یک گروهان از نیروهایش از دجله عبور کرد و به غرب دجله رفت.

عراقی‌ها از روی جاده‌ای که از بصره می‌آمد به‌طرف منطقه همایون و منطقه‌ای که او در آن مستقر بود، پاتک شدیدی را در مقابل لشکر ۳۱ عاشورا شروع کردند که براثر آن، اکثر نیرو‌های باکری به شهادت رسیدند. احمد کاظمی با باکری تماس گرفته بود و گفته بود که عقب بیاید، ولی مهدی گفته بود: احمد بیا پیش من، ببین اینجا چه منظره زیبایی است! اگر الآن نیایی، دیگر هیچ‌وقت من را نمی‌بینی.

کسی که همراه شهید باکری بود، می‌گفت: او توی خط مقدم، تا آخرین تیری که داشت، شلیک کرد. هم با آر. پی. جی و هم با تیربار شلیک می‌کرد. نارنجک هم پرتاب می‌کرد. بعد هم مدارکش را از توی جیبش درآورد و آن‌ها را تکه‌پاره کرد تا معلوم نشود که مهدی باکری است.

بلندبلند آیات جهاد و سرود‌های انقلابی را می‌خواند که در همان حال، ترکش خورد. او را تا کنار رودخانه دجله آوردند و سوار یک قایق کردند تا بیاورند سمت ایران که عراقی‌ها به دجله رسیدند و با آر. پی. جی ۷ قایق را زدند و قایق تکه‌پاره شد. پیکر این بزرگوار هم همراه با رودخانه دجله به دریا پیوست و از او هم مثل برادرش، هیچ اثری پیدا نشد.

دیگر خبرها

  • تاکید استاندار مازندران به اقتصاد دریا با رونق صنعت گردشگری
  • بانوان ورزشکار حمایت می‌شوند/ افزایش کسب کرسی‌های بین‌المللی
  • خبر ویژه و جدید دولت درباره بنزین + اعلام جزییات
  • ناگفته‌های محسن رضایی از مهدی باکری
  • ارائه لایحه پیشنهادی جدید در خصوص قانون کار | قول وزیر اقتصاد به کارگران صحت دارد؟
  • ارائه لایحه پیشنهادی اصلاح ​مواد ۴١ و ۱۶۷ قانون کار/ دولت وکیل مدافع کارگران است
  • هزینه واردات بنزین از جیب مردم تامین می‌شود
  • خبر عجیب بنزینی دولت + اعلام جزییات
  • خبر ویژه دولت درباره بنزین
  • انتشار خبر ویژه دولت درباره بنزین