شبی برای تقدیر طیاب و ضابطی جهرمی
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۷۷۵۲۶
مراسم بزرگداشتهای جشنواره سینما حقیقت که هرسال همزمان با اختتامیه این رویداد برگزار میشود، امسال به صورت جداگانه در جریان برگزاری جشنواره، در پردیس چارسو برگزار و از دو هنرمند پیشکسوت این حوزه، منوچهر طیاب و احمد ضابطی جهرمی تقدیر و تجلیل شد.
به گزارش ایسنا،مراسم بزرگداشت منوچهر طیاب و احمد ضابطی جهرمی به همت انجمن کارگردانان سینمای مستند ایران عصر پنجشنبه 21 آذرماه پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این آیین که همهساله ضمن برگزاری مراسم اختتامیه انجام میشد، محمد حمیدیمقدم _دبیر جشنواره و مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی_، علیرضا رضاداد _مشاور رئیس سازمان سینمایی_، سیدسلیم غفوری _مدیر شبکه مستند_، مرتضی رزاق کریمی _قائم مقام مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی_ و همچنین خسرو سینایی، همایون امامی، شهابالدین عادل، حسین ترابی، ارد عطارپور و فتح الله امیری حضور داشتند.
محمد حمیدی مقدم دبیر سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت در ابتدای این مراسم با اشاره به اینکه جشنواره سیزدهم حقیقت ادای دین ویژه به مفاخر سینما مستند داشته است، گفت: امسال سال سینمای مستند بود و رشد قابل توجه این سینما با انرژی مضاعف جوانان در بخشهای مختلف این رویداد در کنار پاسداشت نسل گذشته بسیار ارزشمند است. من فکر کردم مراسم نکوداشت باید در جریان تپنده جشنواره برگزار شود.
دبیر جشنواره در ادامه صحبتهای خود به بیان ویژگیهایی از این دو هنرمند پرداخت و اضافه کرد: در دهه 60 هر چه از سینمای مستند جهان خواندیم و یاد گرفتیم از ترجمههای دکتر ضابطی جهرمی بود. او در حوزه دانش نظری و ساخت مستند کار کرده و در همان سالها آقای طیاب یک مثال بیبدیل در مستندسازی برای نسل ما بود و هیچ کس با او توان رقابت نداشت. عشق به ایران و سفر؛ پیوند دهنده جهان مستندسازی این دو بزرگوار است، سفر، یادگیری و پله پله پیش رفتن مشخصه این دو هنرمند باسابقه است که باید آن را به جوانان هم بیاموزیم.
در ادامه مراسم و در بخش تقدیر از احمد ضابطی جهرمی،مستند «سنگِ جان» که روند ساخت سردیسی از این هنرمند بود، به نمایش درآمد.
سپس ارد عطارپور مستندساز با حضور در جایگاه درباره احمد ضابطی جهرمی و سالهای دانشجوییاش گفت: من جزو شاگردان سال 62 باغ فردوس بودم، باغ فردوس در آن سالها تکهای از بهشت بود. آقای ضابطی جهرمی را اولین بار در آنجا دیدم و از آن روز تا به حال نسلهای مختلفی از باغ فردوس فارغ التحصیل شدند که همگی از شاگردان ایشان بودند، از نویسنده، فیلمساز تا نظریهپرداز سینمای مستند، دانشجو او بودند.
فتح الله امیری مستندساز نیز که از دانشجویان این هنرمند بوده، در سخنانی بیان کرد: من در سالهای 82 تا 85 در مقطع کارشناسی ارشد شاگردشان بودم و در اواخر دوره فهمیدم که بسیاری از سخنان ایشان را متوجه نشدم برای همین چندین ترم دیگر پس از اتمام مقطع تحصیلی ام، سر کلاسهایشان حاضر شدم.
او ادامه داد: من بیشتر از مستندسازی، اخلاق، وطن دوستی و انسانیت را از وی آموختم. ما مستندسازی را با اشعار فردوسی یاد گرفتیم وتا پایان عمر مدیون ایشان هستم و به اینکه شاگردشان بودم افتخار میکنم و تنها استادی که هنوز هم با او در ارتباط هستیم و مثل یک پدر پیگیر ما هستند، استاد ضابطیجهرمی هستند.
شهابالدین عادل، پژوهشگر سینمای مستند در سخنانی درباره سالهای دوستی و همکاری با این هنرمند و استاد دانشگاه گفت: او را از سال 1354 میشناسم و اولین باری که او را دیدم در زیرزمین دانشکده هنرهای دراماتیک بود زیرا میخواستند یادداشت هایی را درباره سینمای برزیل به مرحوم پرویز شفا نشان دهند. من در آن زمان سال اول بودم و دکتر ضابطی جهرمی سال پایانی. وقتی ایشان فارغ التحصیل شدند دکتر شفا به من گفت او یکی از فارغالتحصیلان بسیار با دانش و مسلط به زبان انگلیسی است که آینده درخشانی دارد و من هم در این سالها چیزی جز این موضوع ندیدم.
وی ادامه داد: ایشان جدای از شخصیت علمیشان که برای همه ما زبانزد است، در حوزه سینمای شوروی، سینمای مستند، ادبیات و ارتباط آن با سینما آثار متعددی را تالیف و ترجمه کردند و علاقه بسیاری به نظریه دارد و همچنین باید گفت مرکز آموزشی و دانشکده سینمایی نبوده که دکتر ضابطیجهرمی نقشی در تاسیس آن نداشته باشند، در هر بخشی از سینمای کشور رد پایی از این استاد وجود دارد.
سپس با حضورمحمد حمیدی مقدم، سلیم غفوری نشان فیروزه جشنواره حقیقت به احمد ضابطی جهرمی اهدا شد.
احمد ضابطیجهرمی پس از دریافت هدایای خود در سخنانی ضمن تشکر از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و تاکید بر اینکه از سال 83 به صورت افتخاری با این مرکز همکاری داشته، بیان کرد: مدیریت مرکز طی این سالها تغییر کرد ولی نیروهای این مرکز ماندند که از وزنههای اصلی آن هستند.
وی ادامه داد: گاهی از من میپرسند چرا دانشجویان خود را دوست داری؟ پاسخ من بسیار ساده اما آگاهانه است، میگویم اگر دوستشان نداشته باشم نمیتوانم به آنها چیزی بیاموزم، دوستی اصلی من با دانشجویانم پس از فارغالتحصیلی آغاز میشود و پیگیر کارها و احوالشان هستم. آن کس که فکر میکند نیازمند دانش من است با هر ایدئولوژی که باشد من در خدمتش هستم.
ضابطیجهرمی با بیان اینکه این مراسم باید با بزرگداشت آقای طیاب آغاز میشد، به فیلمی که درابتدای مراسم پخش شد اشاره کرد و گفت: استاد رها تندیسی که در فیلم مشاهده کردید را برای من ساختند. این تندیس در زادگاه من قرار گرفته است. مردم زادگاه من مجموعه مستندی که در مدح نخل ـ درختی که من نوجوانیام را با آن سپری کردم ساخته ام ـ را بسیار دوست دارند و برایم جالب است که با یک مستند اینچنین ارتباط برقرار شده است.
ضابطی جهرمی در بخش پایانی صحبتهایش تعریفی آکادمیک از سینمای مستند ارائه کرد و گفت: سینمای مستند، سینمایی راستگو، صادق و اخلاق گراست، سینمای اشخاصی است که نظرات، اظهارات، ادعاهای خود را درباره حقایق با اسناد معتبر همراه میکنند، سینمای مستند، سینمای افراد اهل تحقیق و تفکر است، سینمای افراد پیشرو، رادیکال، منتقد و معترض است و ...
در ادامه مراسم که به تقدیر از منوچهر طیاب اختصاص داشت، همایون امامی درباره این هنرمند پیشکسوت و سالهای فعالیتاش متنی را نوشته بود که در بخشی از آن آمده است: منوچهر طیاب کمی پس از فرخ غفاری و هژیر داریوش که آن ها نیز چون او سینما را در فرنگ آموخته و با جریان سینمای هنری روز جهان به خوبی آشنایند به وطن باز می گردد. طیاب «ریتم» را در سال 1343 به عنوان دومین فیلم خود میسازد و یونسکو فیلم را می بیند و به عنوان منبعی مهم در آموزش تدوین آن را برای دیگر کشورها به اشتراک می گذارد.
او افزود: طیاب معماری خوانده است، پس طبیعی است که نخستین مستندسازی باشد که در مجموعه ای ماندگار معماری ایران را به خاطر جنس منحصر به فردش ثبت کند. مجموعه معماری ایران ساخته و عرضه میشود که امروزه همچنان کارکرد و طراوت خود را دارد به ویژه در مسجدجامع که نه با رویکردی اطلاعاتی که با دیدی هنری حس عبور از برابر این موسیقی منجمد را به خوبی به تو منتقل میکند. در برابر کارنامه سینمایی طیاب، ساعتها می توان سخن گفت.
وی همچنین گفت: طیاب به عنوان ایرانشناسی عاشق در می یابد که پروژههای ایران شناسیاش را اگر در چهار رده اجرایی کند زودتر و بهتر آرزو دیرینهاش را در ثبت پاره های ایران شناسی اجرایی کرده پس ایران را در چهار بخش مستند میکند؛ کویرهای ایران، تمدن حاشیه های البرز و زاگرس و دریای پارس، در چهار فیلم با عنوانهایی چون «همراه باد»، «در دل تنهایی کویر»، «زاگرس: گاهواره تمدنی کهن»، «البرز: زادگاه تمدنی به قدمت تاریخ و دریای پارس» به نمایش درآمد.
خسرو سینایی کارگردان دیگر سخنران این بخش از دوستی بیش از ۶۰ ساله میان خودش و منوچهر طیاب سخن گفت و بیان کرد: از زمانیکه در دانشگاه بودیم تا سفری که به اروپا داشتیم و سپس باهم شروع به تحصیل در رشته معماری کردیم این دوستی وجود داشت. طیاب سابقه سینماییاش بسیار بیشتر از من بود و با مجله ستاره سینما همکاری داشت، اما 50 سال طول کشید تا من خودم را قانع کردم سینما جز یک ابزار نیست و این ابزار را هر کسی با ذهنیت خود از آن بهره می گیرد، کسی دوست دارد آرتیست شود، کسی دوست دارد جنجال به راه بیندازد و کسی هم دوست دارد آن را در خدمت ارتقای فرهنگ جامعه به خدمت بگیرد، طیاب اینگونه بود. اگر به کارنامه سینمایی طیاب نگاه کنید، همه آثارش درباره ایران است، او سعی کرد ریزه فرهنگ های گمشده ایران را نجات دهد.
سپس با حضور خسرو سینایی و محمد حمیدی مقدم نشان فیروزهای جشنواره سینماحقیقت به منوچهر طیاب اهدا شد.
منوچهر طیاب نیز پس از دریافت لوح و تندیس خود با تاکید بر اینکه من این بزرگداشت را شخصی نمیبینم بلکه بزرگداشتی برای سینمای مستند کشور است گفت:ما روزی وارد این مملکت شدیم که چیزی به عنوان سینمای مستند نبود و ما هم نمیدانستیم در چه راهی قدم می گذاریم اما وقتی فیلم «سفال» را ساختم و آن را روی پرده دیدم به خودم گفتم، آرزو دارم در ایران سینمای مستند پا بگیرد.
وی ادامه داد: شرایط به گونهای پیش رفت که ما در این سالها بیش از هزار فیلم مستند ساختیم که در خارج از کشور مورد توجه قرار میگیرند. من در چند جشنواره بین المللی عضو هیات داوران بودم و وقتی فیلم مستند ایرانی نمایش میدادند سالن ها پر از جمعیت میشد. سینمای مستند ما رنگ و بو و هوای دیگری دارد، درست است این سینما را از غرب گرفتیم اما مطابق نیاز جامعه و فرهنگی خودمان استفاده شده است. گر چه نمی توانم بگویم ما مکتب سینمای مستند داریم اما در خانواده سینمای جهان با وجود سینمای مستند، حرفی برای گفتن داریم.
حسین ترابی دیگر مستندساز قدیمی هم در این مراسم به شوخی گفت: قسمت اعظم سینماگران پیشکسوت ما وقتی در جوانی به دانشگاه رفتند، نمیخواستند سینما بخوانند اما احتمالا چون درسهای دیگر سخت بوده است سینما را انتخاب میکردند.
همچنین یکی از شاگردان ضابطی جهرمی در این مراسم، اثر هنری خود را به این هنرمند اهدا کرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۷۷۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اکران آنلاین غیرمنصفانه و ناعادلانه است/ چرا «کاپیتان» قربانی شد؟
محمد حمزه ای کارگردان فیلم سینمایی «کاپیتان» در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره اکران آنلاین این فیلم و اینکه چرا فیلم اکران فیزیکی نشد، توضیح داد: در مورد فیلم سینمایی «کاپیتان» با توجه به صحبتهایی که با تهیهکننده داشتم و پیشتر نیز با مدیران بنیاد سینمایی فارابی در این مورد صحبت شده بود، بنا بود که در پاییز ۱۴۰۲ اکران شود و حتی با پخشکننده نیز در مورد اکران و زمان مناسب صحبت شده بود اما با توجه به شرایطی که پیش آمد و جابهجایی مدیران بنیاد فارابی، طبیعتاً خبری به ما ندادند جز اینکه از حضور در فستیوالهای خارج از کشور مطلع بودیم، چون «کاپیتان» علیرغم محدودیتهایی که برای بخشی از سینمای ایران اعمال شده است، در پخش بینالملل بسیار خوب پیش میرفت.
اکران آنلاین در ایران مثل یک شوخی است
وی گفت: با توجه به فضای کلی سینما پیش بینی میکردیم که شرایط برای اکران «کاپیتان» در سینماها مناسب نیست و ممکن است فیلمهایی از این دست به زعم دوستان مورد اقبال مخاطب عام به مفهوم کلی قرار نگیرند، چراکه عمدتاً در شرایط فعلی ظاهراً کمدیها خوب فروش میکنند. با این توصیف، تصور میکردیم اکران فیزیکی فیلم قدری به عقب افتاده که به ناگاه و در شب عید (۲۷ اسفند ماه) متوجه شدیم که قرار است فیلم اکران آنلاین شود!
حمزهای تصریح کرد: اکران آنلاین مثل یک شوخی است و به نظرم میتوان آن را یک قاچاق محترمانه دانست، چراکه فیلمی که ساخته میشود، اگر روی پرده نمایش داده نشود و در مقطعی به لحاظ فضای رسانهای نتواند خودش را به مخاطبانش معرفی کند، موفقیتی کسب نمیکند. دوستان عملاً فیلم را در شرایطی قرار دادند که بیش از این در موردش صحبت نشود. از اینکه چرا این اتفاق برای «کاپیتان» افتاد، اطلاعی ندارم و به نظر میرسد باید توضیح فارابی را در مورد این موضوع شنید.
وی همچنین گفت: معتقدم فیلم باید برای مخاطبان در سالن سینما عرضه و نمایش داده شود چون در کشور ما بستر مناسبی برای اکران آنلاین وجود ندارد. فیلم «کاپیتان» هشتم فروردین ساعت هشت شب اکران آنلاین شد و ساعت ۸:۲۰ این فیلم در کانالهای تلگرامی عرضه شد و فکر میکنم سه ساعت بعد هم از کانالهای ماهوارهای پخش شد!
کارگردان «کاپیتان» اظهار کرد: وقتی ما تابع کپیرایت در ایران نیستیم، شرایط برای عرضه آثارمان به صورت برخط فراهم نیست و من فیلمساز کاری جز نظاره کردن نمیتوانم بکنم!؟ وقتی با فیلمی که با خون دل و دقت و وسواس تولید کردیم تا اینکه یک اثر استاندارد در مدیوم سینما به مخاطبان عرضه شود، به این شکل برخورد میشود، چه کاری میتوان انجام داد!
«کاپیتان» میتوانست مخاطب خودش را پیدا کند
وی بیان کرد: خیلی خیلی دوست داشتم فیلمم در سالنهای سینما نمایش داده شود. هیچ ادعایی بر فروش شگفت انگیز «کاپیتان» نداشتم اما برای اکران این نوع از فیلمها، راهکارهای متعددی وجود دارد که میتوانست به لحاظ زمانی و با سانسهای کمتر اکران طولی داشته باشد. با این شیوه، میتوانست مخاطب خودش را پیدا کند و ارتباط بگیرد اما الان هیچ اتفاقی جز این نیفتاده که محصول تولیدشده در چارچوب تولیدات سینمای ایران را در اختیار شبکههای ماهوارهای و کانالهای تلگرامی که بخش عمدهای از محصولات سینمایی را قاچاق میکنند، قرار دادهایم!
حمزهای تاکید کرد: به نظرم «کاپیتان» قربانی اختلاف سلیقه تعدادی از مدیران سینمایی شد که قصد داشتند با بستن پرونده این فیلم با هم تسویه حساب کنند که علت آن را متوجه نمیشوم چرا من و فیلمم در این کشمکشها قرار گرفتهایم.
مخاطبان خاموش سینما «کاپیتان» را میبینند؟
وی در پاسخ به پرسشی درباره موثرتر بودن مخاطبان آنلاین با توجه به اینکه تعداد آنها به مراتب بیشتر از مخاطبان سینمارو نیز است، گفت: به هر صورت منِ فیلمساز باید از ارایه و نمایش فیلمم، بازخوردی بگیرم اما وقتی تبلیغی برای ارایه و معرفی فیلم صورت نمیگیرد و فیلم به شکل غیرقانونی عرضه میشود، آمار دقیقی از میزان مخاطبی که توانسته جذب کند، در دسترس نیست. قطعاً فیلم در اکران آنلاین میتواند با طیف گستردهای از مخاطبان ارتباط برقرار کند اگر پیش شرایطی برای اکران یا معرفی فیلم فراهم میشد. مخاطبان نسخه وی او دی فیلمها، مخاطبان خاموش سینما هستند، چون شرایط عرضه، شرایط استاندارد و متعادلی نیست و من خیلی موافق این نیستم که فیلمی برای پرده سینما تولید میشود، به شکل ناگهانی سر از پلتفرمهای نمایش فیلم در بیاورد. به اعتقاد من، نمایش آنلاین میتوانست گزینه مکمل برای فیلم باشد نه گزینه اصلی! در این صورت میشد خیلی دقیقتر در مورد افزایش مخاطب یک فیلم صحبت کرد.
«کاپیتان» حلقه مفقوده زندگی امروز در کشور است
حمزهای با بیان اینکه تلاشهایی را برای به تعویق انداختن تاریخ نمایش آنلاین داشته است، گفت: در این ارتباط، حتی با آقای خزاعی رییس سازمان سینمایی صحبت کردم اما آقای زین العابدین مدیرعامل فارابی را نتوانستم ببینیم یا صحبت کنم و به هر کسی که در دسترسم بود، پیام دادم اما ظاهراً عزمی جزم شده بود که زودتر پرونده «کاپیتان» بسته شود! «کاپیتان» در حوزه بینالمللی با توجه به محدودیتهای سینمای ایران، خیلی خوب در حال دیده شدن بود و به گواه طیف محدودی از مخاطبان که پیشتر موفق به تماشای «کاپیتان» شده بودند اثری استاندارد، گرم و مناسب خانوادهها بود. مضامینی که در «کاپیتان» مطرح میشود، حلقه مفقوده زندگی امروز در کشور است؛ یعنی امید، عشق، رویا و تلاش برای زندگی در شرایط سخت. در شرایط فعلی امروز، که جامعه با آنها دست به گریبان است، این موضوعات میتواند قابل توجه باشد.
چه فیلمهایی در سبد اکران جریان رسمی جا دارند؟
این کارگردان سینما بیان کرد: «کاپیتان» به هیچ وجه صرفاً یک فیلم کودک نیست و مخاطب آن، بزرگسالانی هستند که باید قصه امروز زندگی خود را از زبان کودکان بشنوند. به اعتقاد من، اینکه چه رویکرد و هدفی را در سینما دنبال میکنیم اهمیتی ندارد اما وقتی با فیلمی که از بیت المال با رویکردی خاص و برای ارتباط با خانوادهها به عنوان مخاطبان گمشده سینمای ایران تولیدشده، برخورد میکنیم به نظرم نه تنها سینماگر را سرخورده و پشیمان میکنیم، بلکه یک سوال بزرگ و جدی برای طیفی از سینماگران مطرح میشود؛ اینکه وقتی با فیلمی که در چارچوب جریان رسمی با مجوز و بودجه دولتی تولید میشود، اینگونه برخورد میشود و از اساس در سبد اکران جریان رسمی جایی ندارد! پس مجوز و پروانه ساخت و نظارت دیگر چه مفهومی میتواند داشته باشد!؟
به تعامل و دریافت پروانه کار از مدیران سینما خوشبین نیستم
حمزهای در پایان گفت: منِ فیلمساز اگر بنا نیست با پروانه ساخت و پروانه نمایش هم فیلمم نمایش داده شود چرا باید نسبت به تعامل و دریافت پروانه ساخت فیلم از مدیران سینما خوشبین باشم. به نظرم رفتارهای بسته و یک طرفه با سینماگران جز اینکه به جریان سینمای زیرزمینی (به قول خود آقایان) رسمیت ببخشد و فیلمسازان را بیشتر از گذشته به این سمت هدایت کنند، هدف دیگری ندارد. امیدوارم دوستان و مدیران سینمایی پاسخ قابل توجه و منطقی را به ما بدهند، چراکه شرایط را غیرمنصفانه، ناعادلانه و شبهه برانگیز میدانم. با این برخورد دو گانه عملاً سینمای ایران را دچار رخوت و سکون و تبدیل به یک سینمای تک محصولی میکنند. تردیدی نیست وقتی من به عنوان فیلمسازی که شغل دیگری ندارم در این مخمصه قرار میگیرم، برای بقا چارهای جز تن دادن به جریان حاکم بر اکران سینما نمیبینم.
کد خبر 6080150