از بازی فعال کمونیست در نقش زن محجبه تا تطمیع مالی معترضان توسط افراد ناشناس / بازیگردان اصلی ایران ستیزی در عراق کیست؟
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۷۸۱۶۰
موشکافی تحولات مشکوک مربوط به اعتراضهای مردمی در استانهای عراق که در برخی مناطق، با انحراف از مسیر اصلی خود آب به آسیاب دشمنان این کشور ریخت؛ تلاش سازماندهیشده دشمنان ضربهخورده از دوستی ایران و عراق برای ایجاد تفرقه میان دو کشور و تخریب روابط آنها را برملا میسازد.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تظاهرات مردم عراق که از اول اکتبر گذشته در اعتراض به فساد سیاسی و اجتماعی، سهمخواهیهای حزبی، بیکاری، فقر، نقصان و ناکارآمدی دولتهای متوالی در بخش خدماترسانی آغاز شد و پس از وقفه چند روزه برای مراسم اربعین و استقبال از زائران عتبات عالیات، بار دیگر از سر گرفته شد، خیلی زود از مسیر اصلی خود منحرف شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اعتراضات جاری مردم عراق، خیلی زود از کنترل خارج و از اهدافش دور شد و کار به جایی رسید که به نمادهای ملی و تاریخی نظیر «شهید سید محمدباقر الصدر» و سایر شهدای دفاع از کشور و در برخی موارد به جمهوری اسلامی ایران بهعنوان نخستین کشوری که به محض حمله داعش، به کمک دولت و ملت عراق شتافته بود، اهانت شد.
بیشتربخوانید: حوادث مشکوک در حاشیه اعتراضات عراق
ماهیتاً تظاهراتی که از یک سو شرکتکنندگانی با افکار و عقاید و فرهنگهای ناهمگون از بیسواد گرفته تا باسواد و تحصیلکرده دانشگاهی، متدین، بیدین، سکولار، اسلامگرا و... دارد و از سوی دیگر، رهبری مشخص ندارد، موجب این تشتت و انحراف میشود و زمینه برای نفوذ طرفهای خارجی و سوءاستفادهگر فراهم میشود.
نکتهای که در تظاهراتهای جاری عراق به چشم میخورد، نمایش هدفمند ایرانستیزی عراقیها در رسانههای وابسته به محور ضد ایران در منطقه است. این در حالی است که همواره همگراییهای عمیق فرهنگی و مذهبی و تاریخی دو کشور موجب شده نگاههای به اصطلاح ملیگرایانه و نژادگرایانه با محوریت عربی، کنار زده شود و پیوندهایی قوی میان دو ملت و دو دولت ایجاد شود.
حتی در جریان تظاهرات جاری در عراق، مردم این کشور به احترام میزبانی از زائران عتبات عالیات که شمار زیادی از آنها ایرانی بودند، اعتراضهای خود را متوقف کردند و پس از پایان مراسم اربعین و مهماننوازی، اعتراضهای مسالمتآمیز خود را از سر گرفتند.
تحلیلگران سیاسی بر این امر، اتفاق نظر دارند که آنچه مردم عراق به اعتراض چندماهه واداشته، اعتراض به سیاستهای ایران یا مرجعیت عالی شیعیان و سایر نمادهای ملی این کشور نیست بلکه مردم این کشور از ناکارآمدی حاکمیت در حل مشکلاتی چون کمبود برق و آب آشامیدنی، بیکاری و فقر و فساد رایج سیاسی و اجتماعی به ستوه آمدهاند.
در سایه فقدان وجود یک سازماندهی بومی حقیقی برای این تظاهراتها برای تحقق مطالبات قانونی مردم، آمریکا و متحدانش که پس از روی کار آمدن دولت «عادل عبدالمهدی» نخستوزیر دو طرح را برای براندازی این حکومت تدوین کرده بودند، از فرصت استفاده کرده و با موجسواری این اعتراضها در حال اجرای طرح دوم خود هستند.
طرح نخست آمریکاییها، انجام کودتای نظامی از طریق سپهبد «عبدالوهاب الساعدی» فرمانده سرویس مبارزه با تروریسم عراق بود که برکناری او در ماه سپتامبر گذشته، جنجال زیادی به راه انداخت و طرح آمریکا را به شکست کشاند. وی به دلیل ارتباط با «محمد دحلان»که به داشتن ارتباط با رژیم صهیونیستی شهره است و در حال حاضر مشاور «طحنون بن زاید آل نهیان» مشاور امنیت ملی امارات است، برکنار شد و پس از این برکناری چند تن از فرماندهان سازمان الحشد الشعبی نیز به همین اتهام دستگیر شدند.
عبدالمهدی پس از دریافت اطلاعاتی درباره نقش وی در کودتای قریبالوقوع در عراق و تماسهای مشکوکش با سفارتهای کشورهای خارجی، وی را برکنار و به حالت «منتظر خدمت» در وزارت دفاع درآورد و به رغم اعتراض مقامات سیاسی و حتی فشار افکار عمومی، از این تصمیم منصرف نشد.
لذا آمریکا طرح شماره 2 خود را که سقف اهداف آن، براندازی نظام حکومتی شیعی همپیمان ایران و جایگزینی آن با یک نظام سنی مخالف ایران است، کلید زد و اتاقهای عملیات اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل، امارات، عربستان سعودی و بعثیهای ساکن در اربیل به فراخوان برای اغتشاش در استانهای شیعهنشین دست زدند.
خبرگزاری عراقی «براثا»، فرماندهان اصلی داخلی اغتشاشات اخیر عراق و انگیزههای آن را اینچنین معرفی میکند:
۱- بعثیها با انگیزه بازگشت به قدرت
۲- وهابیها با انگیزههای ضد شیعی
۳- صهیونیستها با انگیزه انتقام از ایران
۴- صلیبیها با انگیزه کینه از اسلام
۵- الصرخیها با انگیزه دشمنی علیه مرجعیت (الصرخیها گروهی هستند که با عناصر حاضر در سفارتهای انگلیس و هلند در بغداد ارتباط دارند. وظیفه آنان، توزیع اعلامیه و نوشتن شعارهایی علیه مرجعیت عالی نجف به ویژه آیتالله سید علی سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان در عراق است.)
۶- سکولارها با انگیزه خصومت با دین
هدف اصلی غیر اعلامی این اتحاد، دشمنان عراق و اسلام و ایران از این موجسواری بر روی اعتراضهای مردمی عراق، باطلکردن نقش شیعیان در حاکمیت عراق است و شیخ «خالد الملا» رئیس جمعیت علمای عراق نیز این امر را در سخنانی تأیید کرد و گفت که آمریکا به دنبال بازگرداندن بعثیها به حکومت است.
برنامه ریزی و سرمایهگذاری دقیق سفارت آمریکااین نخستینبار نیست که سفارت آمریکا در جریان تظاهراتهای مردمی عراق، تلاش میکند مسیر آن را علیه ایران و محور مقاومت منحرف سازد. اواسط شهریور ماه سال 1397 نیز، در جریان تظاهراتهای مردمی در شهر بصره، در جنوب عراق، مراکز مشخصی هدف تخریب قرار گرفت که کنسولگری ایران از مهمترین این مراکز بود.
برگزاری تظاهرات در اعتراض به ضعف عملکرد دولتهای متوالی در عراق، حتی زمانی که این کشور سرگرم جنگ با داعش بود کاملاً طبیعی بود، اما اینکه در جریان این اعتراضها، با تحریک برخی معترضان و عناصر نفوذی، ایران و سازمان الحشد الشعبی هدف تخریب قرار گیرند، کاملاً مشکوک است.
دلیل حمله به کنسولگری ایران در بصره در تابستان ۹۷ و نیز نهادهای وابسته به سازمان الحشد الشعبی، کاملاً مشخص بود. آنچه خشم آمریکا و دوستان منطقهای آن را برانگیخته بود، برگزاری انتخابات در موعد مقرر و برتری احزاب نزدیک به محور مقاومت در آن بود.
در حالی که مرجعیت عالی شیعیان در عراق، در جریان تظاهراتهای بصره و سایر مناطق عراق چند بار اعلام کرد که مردم در اعتراضها مجاز نیستند به اموال عمومی یا خصوصی صدمه بزنند اما بصره، یکباره شاهد بیشترین حجم تخریب شد و این امر این سؤال را به وجود آورد که چرا ساکنان استانی که بیشترین عضو و شهید را در راه مبارزه با داعش در کنار مستشاران ایرانی دارند و همیشه گوش به فرمان مرجعیت بودهاند، به چنین اقدامی مبادرت ورزیدهاند.
با بررسی حوادث حمله به کنسولگری ایران در بصره، اسنادی از نقش سرکنسول آمریکا در هدایت معترضان افشاء شد. (جزئیات بیشتر)
در جریان تظاهراتهای کنونی عراق نیز علاوه بر آتشزدن ساختمانهای دولتی و مراکز احزاب و ادارات، کنسولگریهای ایران در نجف و بصره و کربلا نیز هدف قرار گرفت.
پایگاه خبری «العهد» در پاسخ به چرایی تعرض به کنسولگریهای ایران در عراق، مینویسد: اگر تظاهراتکنندگان احساسات منفی علیه کلیه جنبههای حضور خارجی در این استان دارند، چرا تنها کنسولگری ایران را هدف قرار دادند و کنسولگری آمریکا و انگلیس و یا هر کشور دیگری را نشانه نگرفتند؟ منطقی این است که کسی که توانسته خود را به کنسولگری ایران یا مقرهای الحشد الشعبی، منازل مسئولان، دفاتر احزاب مختلف و شرکتها برساند؛ اگر میخواست میتوانست کنسولگری آمریکا و انگلیس را نیز به آتش بکشد.
از سوی دیگر، مسئله دیگری که دستداشتن طرف خارجی در این اقدام را ثابت میکند، سکوت جامعه بینالملل و کشورهای مختلف در قبال این تعدی به نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در عراق بود زیرا طبق قوانین بینالمللی حمله به هر نمایندگی دیپلماتیک باید محکوم و رد شود.
توطئه آیلپچندی پیش افشاگری مقامات عراقی درباره اهداف اصلی و پشت پرده آمریکا از اجرای برنامهای موسوم به آیلپ (IYLEP- Iraqi Young Leaders Exchange Program) تحت عنوان برنامه آموزشی مختص نوجوانان عراقی، نشان داد که واشنگتن مدتهاست که در حال برنامهریزی برای در دست گرفتن نبض مردم عراق از طریق مسخ جوانان و نوجوانان آن و هدف قرار دادن تمام ارزشهای اسلامی، اخلاقی و سنتهای یک عراقی است.
انتشار تصاویری از حضور جوانان شرکتکننده در برنامه آیلپ در میدانهای تحصن بغداد و سایر استانهای این کشور در جریان تظاهراتهای اخیر نشان میدهد که این پروژه آمریکا، تاحدود زیادی موفق بوده است.
برخی ناظران، حتی رقصیدن بعضی از دختران و زنان در میدانهای اعتراض و نمایش اقداماتی منافی با اصول و عرف جامعه عراقی را نتیجه همین تهاجم فرهنگی و ریختن قبح اسلامستیزی از طریق این برنامه میدانند.
برنامه آموزشی آیلپ مختص نوجوانان عراقی است و سفارت آمریکا در بغداد مجری این برنامه است که از سوی دفتر فرهنگی وزارت امور خارجه آمریکا به عنوان بخشی از توافقنامه راهبردی امضاء شده میان ایالات متحده و عراق و با هدف اعلامی درک متقابل و تقویت روابط بین مردم ایالات متحده و عراق طراحی شده است.
تنها جستجو با کلیدواژه ILEP در اینترنت، اطلاعات زیادی درباره نحوه عملکرد این برنامه در اختیار همه میگذارد.
بر اساس این برنامه، سفارت آمریکا به دانش آموزان ممتاز دبیرستانی دارای مهارتهای رهبری و درک اصل تعامل و مشارکت مدنی که تسلط چندانی به زبان انگلیسی ندارند، این فرصت را میدهد که بتوانند در یک برنامه چهار هفتگی آموزشی تابستانه با سفر به آمریکا که کاملاً مجانی است، شرکت کنند.
این برنامه هزینههای مربوط به پروازهای بینالمللی از و به آمریکا، جلسات، هزینه روادید، بازدیدهای میدانی، جلسات درس، اسکان و غذا، برخی فعالیتهای فرهنگی، مواد آموزشی، بیمه درمانی و بیمه حوادث و مبلغ معقولی پول توجیبی را تأمین میکند. شرکتکنندگان یا در کنار خانوادههایی که داوطلب میزبانی و استقبال از آنها هستند و یا در اقامتگاههای دانشجویی مراکز علمی، اقامت خواهند کرد. ظواهر این برنامه، کاملاً آکادمیک است اما در اصل، اهداف کاملاً امنیتی را در قالب پروژه نفوذ دنبال میکند.
«ابووارث الموسوی» عضو جنبش النجباء عراق در اینباره توضیح داد که هدف سفارت آمریکا از اجرای برنامه آیلپ، تجهیز ارتشهای الکترونیک و اعزام آنها آمریکا برای ورود به دورههای آموزشی به بهانه برنامههای تقویت توانمندیها و استعدادهاست، اما در واقع هدف آمریکا تربیت افرادی به عنوان تحلیلگران سیاسی است که بعدها در صفحههای تلویزیون ظاهر شده و اسلام سیاسی را هدف قرار دهند و این توهم را ایجاد کنند که اسلام سیاسی شکست خورده است و باید جنبشی مدنی سکانداری عراق را برعهده بگیرد.
سفارت آمریکا در عراق در جریان تظاهرات کنونی این کشور، همچنین مدیریت سازماندهی تشکیلات سری برای هدایت اعتراضهای مردمی را برعهده گرفت و روزنامه لبنانی «الأخبار» نیز چند هفته پیش اسنادی در اینباره فاش کرد و در گزارشی به تشریح جزئیات این نقش سفارت آمریکا پرداخت و نوشت که چند تیم و کمیته، مسئولیت این امر را به شرح زیر برعهده دارند:
۱- کمیته عالی تظاهرات: این کمیته، نقش هماهنگی و مدیریت و هدایت میدانی را ایفا میکند و مسئولیت مشخصکردن مسیر تظاهرات، یکپارچهسازی شعارها و حفظ آن را برعهده دارد و از پشتیبانی اطلاعاتی عالی سفارت و برخی سیاستمداران، کارمندان دولت، سرویسهای امنیتی و شرکتهای ارتباطاتی برخوردار است.
۲- تیم عملیات روانی: این تیم نیز مسئولیت ارسال تهدیدهای رسانهای را برای ایجاد تأثیر روانی و در هم شکستن روحیه کارمندان دولت و نیروهای سرویس امنیتی و انتشار شایعات فراوان میان مردم و بسیج تظاهراتکنندگان علیه دولت را برعهده دارد.
۳- تیم الکترونیک: که در واقع یک ارتش الکترونیک آموزشدیده و سازمانیافته است که مسئول ایجاد مخالفان الکترونیک و بسیج آنها در خیابان و ارائه دستورات و اطلاعات لازم درباره مسیرها و راههای بسته شده و حضور در خیابانها و میادین است و صفحات تاثیرگذار فعال و نیز عادی در این زمینه را اداره میکند.
۴- تیم مستندسازی تخلفات: یک تیم بسیار مؤثر که در اربیل و عَمان (اردن) آموزشهای اختصاصی را دیده و مسئول رصد تخلفات و اخبار ساختگی و بزرگنمایی خطاهای امنیتی است و مسئول ارائه گزارشهای مستند درباره تخلفات سرویسهای امنیتی و اقدامات خلاف آزادی بیان آنها نظیربازداشت تظاهراتکنندگان، کشتن، زخمیکردن و شکنجه و ... را هم بر عهده دارد. علاوه بر این؛ این تیم باید گزارشهایی تهیه کند که مسالمتآمیز بودن تظاهراتهای مردمی در عراق را نشان دهد و بر آن تأکید کند.
۵- گروه فشار بینالمللی: این گروه مسئول سازماندهی تجمعهای اعتراضی مقابل سفارتخانهها و کنسولگریهای عراق در کشورهای مختلف جهان و پوشش رسانهای آنهاست.
۶- تیم اطلاعرسانی: این تیم مسئول پوشش فعالیتهای تظاهراتکنندگان و رصد تخلفات و نقضهای صورت گرفته قوانین و بازنشر آن با همکاری شبکهها و پایگاههای خبری داخلی و خارجی است.
۷- تیم فنآوری الکترونیک: یک تیم فنی ویژه برای رفع مشکلات مربوط به فیلترینگ شبکه اینترنت و ایجاد ابزارها و برنامههای جایگزین است و به طور مستقیم با کمیته اطلاعرسانی همکاری میکند و اغلب در هتلها و منازل نزدیک به مکانهای برگزاری تظاهرات مستقر است.
۸- تیم کمکرسانی: یک تیم پزشکی که مسئول رسیدگی به زخمیها و مداوای آنها و ارائه کمکهای اولیه است و تظاهراتکنندگان را برای مقابله با تاکتیکهای نیرهای ضد شورش راهنمایی میکند. این تیم در محل تظاهرات و نزدیک بیمارستانها مستقر است.
۹- تیم پشتیبانی لجستیک: این تیم مسئول تامین و ارائه نیازهای اساسی معترضان نظیر غذا، آب، کمکهای اولیه تحت عنوان «حمایت از شهروندان» است.
بازیگران منطقهای
تیرگی روابط تهران و واشنگتن طی چهل سال اخیر، موجب شده تا برخی دولتهای عربی منطقه نظیر عربستان سعودی و امارات که با نظام سیاسی ایران و رویکردهای آن در تعارضند و از سوی دیگر همپیمان قوی آمریکا هستند، همواره در بازی واشنگتن علیه ایران شرکت کنند و در بسیاری از موارد، گوی سبقت از یکدیگر را برای جلب اعتبار بیشتر نزد آمریکا، بربایند.
منحرفکردن تظاهراتهای مردمی عراق که با تشدید فشارهای واشنگتن علیه تهران در عرصه بینالملل همزمان شده است، بهترین وسیله برای عرض اندام همپیمانان منطقهای آمریکا به شمار میرود به همین دلیل هر دو طرف با وجود افشای بسیاری از اسناد مداخله مستقیم آنها در این تظاهراتها، همچنان در حال ماهیگیری از آب گلآلود عراقند.
متحدان سعودی ـ اماراتی که اسناد زیادی از حمایت آنها از داعش و سایر گروههای تکفیری که به نابودی عراق کمر همت بسته بودند، وجود دارد، امروز در توطئهای سازمانیافته به دنبال انتقامگیری از کشوری هستند که نقش زیادی در شکست داعش داشته و با حفظ سیاست عدم مداخله در امور داخلی عراق، روابط خود با این کشور را تقویت کرده است و از سوی دیگر با حمایت از محور مقاومت در منطقه، مانع تحقق اهداف ریاض و ابوظبی در یمن شده است.
روزنامه لبنانی «الاخبار»، در گزارشی با تیتر«کودتا در عراق در پوشش تظاهرات؛ طراحی در امارات، پول از عربستان سعودی» هزینه توطئه علیه دولت عراق و براندازی آن در حدود ۱۵۰ میلیون دلار آمریکا برآورد شده و این هزینه را آل سعود برعهده گرفت و اجرای میدانی آن نیز بر عهده نهادهای موسوم به جامعه مدنی عراق است که تحت حمایت مالی سفارت آمریکا قرار دارند. مسئله مهم اینکه، شمار این نهادها به بیش از 50 هزار نهاد میرسد و فقط در سال ۲۰۱۹، ۷۰۱ میلیون دلار به آن اختصاص داده شده است.
پایگاه خبری «العهد نیوز» به نقل از شاهدان عینی حاضر در میدان التحریر بغداد نوشت که برخی افراد ناشناس در میان معترضان با مبالغی در حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون دینار عراقی، به صورت انفرادی و مخفیانه با مردم صحبت میکنند تا بتوانند عده ای را برای اجرای توطئه های خود بسیج کنند.
در جریان اعتراضهای جاری عراق، سوم نوامبر گذشته، خبر دستگیری اعضای یک شبکه اطلاعاتی اماراتی در عراق که طور مستقیم با مشاور امنیت ملی امارات در ارتباط بود و تلاشها برای براندازی دولت عراق را مدیریت میکرد، منتشر شد و به همین دلیل نیز برادر ولیعهد ابوظبی تماسهایی را از طریق طرفهای غربی با بغداد برقرار کرد و تلاش کرد تا این رسوایی را حلوفصل کند.
در ادامه همین پرونده، به دستور «طحنون بن زاید» مشاور امنیت ملی امارات، عزت الشابندر سیاستمدار عراقی در دبی ربوده شد و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، هدف امارات از این اقدام، مبادله او با اعضای شبکه جاسوسی و اطلاعاتی اماراتی دستگیر شده در بغداد یا دستکم چانهزنی برای آزادی آنها، گرفتن اطلاعات دقیق از الشابندر درباره روند سیاسی عراق و نیز قدرتنمایی برای این سیاستمدار عراقی که با عبورش از خطوط قرمز و افشای طرح امارات در استان الانبار(+) از فهرست دوستان ابوظبی و ریاض خط خورد.
امارات در ادامه ایفای نقش در تظاهراتهای عراق، تحت پوشش اطلاعرسانی در کنار بازنشر برخی اخبار و تحولات مربوط به تظاهرات، بسیار حسابشده اقدام به خبرسازی و شایعه پراکنی علیه دولت عراق و سازمان الحشد الشعبی میکند. به عنوان مثال، پایگاه خبری «بغدادپست» که یک وبگاه تحت حمایت مالی امارات است، چندی پیش بر خلاف مطالبات دهگانهای که تظاهراتکنندگان عراقی در میدان التحریر بغداد، ارائه کردند، مطالبات دیگری به تظاهراتکنندگان نسبت داد که مهمترین آنها، تشکیل شورای نظامی برای اداره کشور طی مرحله انتقالی، جدایی دین از سیاست و دور کردن رجال دینی از روند سیاسی کشور است.
دولت عراق نیز بارها تأکید کرده که شبکههای سعودی و آمریکایی «العربیة» و «الحرة» از مهمترین شبکههایی هستند که طرح امارات برای آوردن یک حاکم نظامی برای اداره امور کشور عراق را دنبال میکنند.
در این میان شبکههای «بیبی سی» و «سیانان» عربی و «الشرقیه» نیز همسو با شبکههای العربیه و الحره، با دامنزدن به اغتشاشات و خبرسازی و پخش برنامهها و گفتوگوهای جهتدار، خود را مدافع مطالبات مردم عراق نشان میدهند. هرچند که با افشای جعلیبودن برخی از این اخبار، اهداف اصلی آنها روشن شده است. به عنوان مثال، چند روز پیش، یک فعال کمونیست مقیم سوئد در شبکه الشرقیه به عنوان یک تظاهراتکننده محجبه شیعه ظاهر شد و به اظهار نظر به عنوان نماینده جنبش مردمی خودجوش عراق پرداخت اما پس از چندی فاش شد که وی «کوریا ریاح ام فرات» دارای تابعیت سوئد است و به همراه خانوادهاش سالهاست در این کشور اروپایی زندگی میکند.
متحدان داخلی آمریکا
آمریکا با جذب مخالفان داخلی دولت کنونی عراق از بعثیها گرفته تا برخی جریانهای سیاسی ناکام در انتخاباتهای اخیر، برخی جریانات سکولار و نیز افراطیون مدعی اسلامگرایی و ضد مرجعیت و حتی فعالان مدنی و اعضای سازمانهای بهاصطلاح حقوق بشری و سازمانهای فعال در زمینه زنان و کودکان و آموزش آنها تلاش کرد تا مسیر اصلی اعتراضهای مردمی عراق را منحرف سازد.
نجف اشرف
آنچه ثابت میکند عراق با یک فتنه همهجانبه روبروست، ناکامماندن کلیه تلاشهای دولتی و حکومتی برای فروکشکردن موج اعتراضات است. کنارهگیری نخستوزیر عراق از قدرت، ارائه طرحهای ابتکاری مختلف از سوی او و حتی تلاشش برای اصلاح امور با پیشنهاد تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاستی به منظور حذف سهمخواهیهای سیاسی، همگی میتوانست، موجب پایان یافتن اعتراضات شود اما به طور مشکوکی هربار دستهایی پنهان با تحریک عواطف معترضان، مانع این امر شدند.
حمله افراد مسلح به معترضان در بغداد و کشتار آنان، حمله افراد مسلح ناشناس به میدانی الخلانی و پل السنک بغداد، سوءقصد به جان برخی سازماندهندگان اعتراضات در کربلا و نجف، آتشزدن مقرهای الحشد الشعبی و حتی ترور یکی از فرماندهان آن و ترور عکاس الحشد الشعبی... پوشش رسانهای بسیار گسترده و بزرگنمایی حوادث و القای تفکر انتقام میان مردم عراق علیه یکدیگر و سپس آغاز اتهامزنیها علیه نظام حاکم همگی در همین چارچوب صورت میگیرد.
زخمیشدن نیروهای امنیتی در کربلای معلی
مسئله دیگری که در خصوص اغتشاشات میتواند مورد توجه قرار گیرد، مسئله تأمین مالی آن بود که عاملان پشت پرده براندازی حاکمیت در این کشور؛ برای آن بسیار خوب برنامهریزی کرده بودند. خبرگزاری «براثا» طی یادداشتی به بررسی این مسئله میپردازد و مینویسد: هزینه تامین مواد غذایی معترضان و تحصنکنندگان در میدان التحریر بغداد برای میانگین پنج هزار معترض، بین ۱۳۰ تا ۱۴۰ میلیون دینار برآورد میشود. ضرب این هزینه در دستکم ۸ استانی معترض و روزهای اعتراض که بالغ بر دو ماه است، ما را به یک عدد نجومی میرساند.
میدان الحبوبی؛ ناصریه
این عدد نجومی این سؤال را به همراه دارد که واقعاً چه کس یا کسانی پشت پرده تأمین مالی این اعتراضها هستند زیرا تأمین این رقم، نیازمند یک برنامهریزی دقیق است.
بر اساس این گزارش، دو درصد از این هزینهها را مردم همراه با اعتراضات علیه نابسامانی کشور، ۱.۵ درصد آن را مؤسسات و سازمانهای مدنی محلی با هدف تبلیغ برای خود یا بهبود وجهه خود یا مسئولیت پذیریشان تأمین میکنند.
۲۶ درصد هزینهها را طرفهای خارجی با انگیزههای سیاسی از طریق سازمانهای مدنی و مراکز پژوهشی مرتبط با آنها یا شخصیتهای سیاسی مرتبط تأمین میکنند. این طرفهای خارجی شامل آمریکا، انگلیس، عربستان و اماراتند.
بیشترین سهم تأمین این هزینهها در حدود 70.5 درصد با اخاذی از شخصیتهای فاسد کشور عراق از سیاستمداران گرفته تا بازرگانان تأمین میشود. این باجگیری به دو شیوه صورت میگیرد:
۱- سازماندهندگان اغتشاشات و آشوبها و نیز کمیتههای هماهنگکننده اعتراضات در تماس با این شخصیتهای فاسد آنها را تهدید میکنند که قصد دارند، فهرستی از افراد فاسد را برای محاکمه و نیز حمله به منازل و غارت اموالشان منتشر کنند و اگر این افراد میخواهند اسمشان از این فهرست خط بخورد، باید کمک مالی ارائه دهند.
۲- کارمندان سفارت آمریکا در تماس با این افراد، با سوء استفاده از اطلاعات موجود درباره پروندههای فساد آنها یا ارتباطات خارجی مشکوکشان، به نفع آشوبهای ضد نظام عراق، باجگیری میکنند.
واکاوی نمایش ایرانستیزی در جریان آشوبهای عراقدر کنار این سازماندهی دقیق برای ادامه اعتراضات ضد حکومت عراق، نقش مهم شبکههای اجتماعی و کاربران این شبکهها و پستهای اینترنتی سلبریتیهای عراقی و عربی از خواننده و مجری گرفته تا کارمندان شبکههای ماهوارهای مختلف در حمایت از اغتشاشات اخیر عراق را نباید نادیده گرفت.
آمریکا و متحدان منطقهای آن با جذب جریانهای سیاسی مخالف دولت و متحد کردن آنها با حزب منحله بعث به خوبی جنگ نرم علیه نظام حاکم در عراق را هدایت میکنند و با کمک صفحات مختلف در شبکههای اجتماعی و نیروهای سایبری و نفوذیهایشان در صفوف معترضان اینگونه القاء میکنند که عامل وضعیت نابسامان در عراق؛ ایران و سازمان الحشد الشعبی است.
سازمان الحشد الشعبی اما از همان ابتدا اعلام کرد که در هیچ عملیات یا فعالیتی علیه معترضان برای مقابله با خشونتها در جریان اعتراضات در داخل شهرهای عراق مشارکتی ندارد و طی حکمی به تمام نیروهای تحت فرمانش دستور داد تا از هرگونه اقدام در میدانهای تحصن و اعتراض و مناطق اطراف آن، بپرهیزند. اما اتهامزنیها علیه این سازمان همچنان به صورت سازماندهیشده ادامه دارد.
البته آنچه در این میان نمیتوان نادیده گرفت، غفلت برخی رسانههای مرتبط با محور مقاومت در عراق در برابر این حجم از سازماندهی و سرمایهگذاری دقیق دشمنان عراق و توانمندی ناوگان رسانهای آنها و سرمایهگذاری آنها بود.
«سید هادی سیدافقهی» کارشناس مسایل غرب آسیا با تأیید این مسئله، ابراز امیدواری کرد که با هماهنگی بیشتری میان رسانههای ایرانی و عراقی با طرفهای مسئول دو کشور، این جنگ روانی بار دیگر به نفع محور مقاومت و حاکمیت و مردم عراق پایان یابد.
وی در گفتوگو با خبرنگار گروه بیناللملل خبرگزاری فارس اذعان کرد که عملکرد ایران در عراق، در برخی موارد با اشتباهات، نقصانها و فرصتسوزیها و ظرفیتسوزیهایی همراه بوده و اظهار نظرهای ناپخته برخی مقامات ایرانی به مذاق مردم عراق خوش نیامده و همین امر، زمینه را برای سوء استفاده فرصتطلبان و دشمنان دوستی ایران و عراق فراهم ساخته است. اما واقعیت این است که این کم و کاستیهای موجود، نمیتواند لطمهای جدی به اصل روابط دیرینه و ریشهدار دو کشور وارد کند. لذا اگر دو طرف در تمامی امور در سطح حکومتی، سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی- تجاری، اجتماعی و...منسجمتر و هماهنگتر برخورد کنند، این بحران نیز مهار میشود.
به اعتقاد کارشناسان، واقعیت فضای حاکم بر تظاهراتهای جاری در عراق، ضد ایرانی نیست و معترضان صرفا به دنبال مطالبات قانونی خود هستند اما همچنان مجریان پروژه تفرقهافکنی میان ایرانیها و عراقیها در حال انجام مأموریت خود هستند. تفرقهافکنی میان ایران و عراق از مدتها پیش کلید خورده و برخی از هر فرصتی برای تحریک احساسات دو طرف و برپاکردن جنجال استفاده میکنند. ماجرای انتشار اخبار جعلی در خصوص زائران عراقی در شهر مشهد نیز در همین راستا بود.
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اغتشاشات عراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۷۸۱۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میکرو بلاگرهای اقتصادی در کمین جیب مردم
در چند سال اخیر و علیالخصوص از زمان شیوع پاندمی کرونا، زیست مردم بیش از پیش با سوشالمدیا گره خورد. در روزهایی که کسبوکارها یکییکی در حال تعطیلی بودند و بعضا کارمندان خانهنشین میشدند، همه به دنبال راهی برای نجات خود میگشتند.
به گزارش فرهیختگان، در همان زمان بود که پدیده بلاگری، بهعنوان یک پدیده نو بیش از پیش جدی شد، زیرا بلاگری اقتصادی بخشی از این اکوسیستم را تشکیل میداد. طی سالهای اخیر و بهویژه پس از شیوع کرونا در جهان، مردم به واسطه تسهیلات بانکی و کمکهای دولتی که میگرفتند یا به واسطه پساندازی که در دوره خانهنشینی عاید آنها شد (ذخیره منابع به دلیل محدودیت سفر و مسافرت) بیش از پیش احساس نیاز به سرمایهگذاری را احساس کردند.
در این شرایط، در کنار اقتصاد خواندهها و متخصصان حوزههای مالی، سیل انبوهی از بلاگرهای اقتصادی نیز پیدا شدند که گرچه تحصیلات عالی در زمینه اقتصاد و حوزههای مالی نداشتند، اما اقدام به تولید انبوهی از مطالب در حوزه سرمایهگذاری در بازار داراییها کردند. کارشناسان حوزههای اقتصاد و مالی میگویند این وضعیت مختص ایران نبوده و در دنیا نیز با شدت کمتری وجود داشته و حتی چهرههایی مانند ایلان ماسک نیز از این فضا سوء استفادههای خود را کردهاند، اما با این تفاوت که میزان آسیبپذیری فالوورها از مشاورههای عمدتا غلط و کانالیزه شده و جهتدار بلاگرهای اقتصادی در ایران بیش از دنیا بوده است.
دلیل این امر هم عدم تمایل ایرانیان به استفاده از نهادهای مالی و مشاورهای برای سرمایههای خرد و تمایل به سرمایهگذاری مستقیم و فردی به جای سپردن منابع به صندوقهای سرمایهگذاری است. آرش صفری، پژوهشگر بازارهای مالی و مهدی دولت، فعال اقتصادی در گفتگو با مردم میگویند گرچه بلاگرهای اقتصادی بعضا به سواد مالی مردم هم افزودهاند، اما هر دو متفقالقولند که فعالیت بلاگرهای کمسواد و سودجو میتواند آسیبهای جدی به سرمایههای مردم و تقویت بخشهای غیرمولد وارد کند. به گفته این کارشناسان، بهترین پروتکل برای کاهش آسیبهای ناشی از فعالیت بلاگرهای اقتصادی، تقویت سواد مالی جامعه و فرهنگسازی برای استفاده مردم از روشهای غیرمستقیم سرمایهگذاری است.
پدیدهای که از دل کرونا متولد شدآرش صفری، پژوهشگر بازارهای مالی درباره تاثیر بلاگرهای اقتصادی در رفتار سرمایهگذاری مردم اظهار داشت: «در ۱۰ تا ۱۲ سال اخیر که فضای مجازی و سوشالمدیا در دنیا و ایران پررنگ شده تاثیرات، ضریب نفوذ و ضریب استفاده جامعه و رسانه از طریق فضای مجازی بسیار بالا رفته است. اوج رفتارهای موثر بر بازارهای سرمایهگذاری توسط بلاگرها در دوران شیوع پاندمی کرونا مشاهده میشد، یعنی زمانی که ضریب نفوذ اینترنت و فضای مجازی بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ شدت یافت. در آن زمان بهواسطه تعطیلی کسبوکارها تمایل به سرمایهگذاری، ترید و دریافت سیگنال نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا افزایش پیدا کرد که این موضوع در انتهای سال ۹۸ و ابتدای سال ۹۹ در ایران رخ داد. یکی از دلایل جدی ورود مردم به این عرصه فضای مجازی و فعالیت بلاگرها بود. در دنیای امروز روزنامهها در حال پارادایم شیفت هستند و مردم بیشتر تمایل دارند از طریق تلفن همراه و سوشالمدیا محتواها را دنبال کنند و محتوای خود را بارگذاری کنند. این محتواها کاملا آزادانه و بدون نظارت جدی و حتی بدون اینکه تخصص افراد به اثبات برسد یا دارای مدرک مالی خاصی باشند در هر حوزهای منتشر میشود.»
سبقت انسان رسانهها از رسانههای رسمیصفری در ادامه گفت: «امروز ممکن است یک بلاگر با بازدیدهای میلیونی و با لایکهای چند صد هزار تایی از یک رسانه یا اخبار رسمی بیشتر دیده شود. این امر سبب میشود بلاگرهای اقتصادی بتوانند به ذهن مردم سمت و سو بدهند؛ این تاثیر در بازارهای مختلف متفاوت است. بهطور مثال اگر بازار سرمایه و کریپتوکارنسی را از یکدیگر جدا کنیم تا حدودی سازمان بورس و دولت تلاش کردند با اعمال تنبیهات و اعمال قانون که در بورس هم وجود دارد و همچنین تشکیل کمپینها به فعالیت فضای مجازی سر و سامان بدهند. در این شرایط اگر شخصی سیگنالدهی خلاف واقع انجام میداد یا بهصورت علنی کلاهبرداری میکرد توسط سازمان بورس رصد و حتی کدها و حسابهای کاربری تعدادی از این افراد بسته میشد. در کریپتوکارنسی، بازار بسیار آزادتر از بازار سرمایه است. دولت در آن نقشی ندارد، فضا بسیار پیچیدهتر است و متمرکز نیست و فضا برای فعالیت بلاگرها بسیار راحتتر است. هنوز مکانیسمی در دنیا برای پدیده بلاگری و اینفلوئنسری تبیین نشده است و هنوز بسیاری از دولتها نمیدانند چگونه باید با این موضوع نو برخورد کنند.»
صفری تکمیل کرد: «در دنیا میبینیم که برخی افراد مانند ایلان ماسک با یک سیگنال در توییتر شخصی خود میتوانستند یک ارزی مانند دوجکوین را بهشدت جابهجا کنند و پامپ و دامپ رخ میداد. ترامپ، بهعنوان یکی از فعالترین رئیسجمهورهای تاریخ ایالاتمتحده با صحبتهای خود تاثیر شگرفی در بازار سرمایه به جا میگذاشت. در بازار کریپتو نیز مارک سیلور با یک توییت نرخ بیتکوین را جابهجا میکرد. این تاثیرات قابل کتمان نیست. در بازارهای بزرگتر که حجم آن بیشتر است رسانههایی مانند بلومبرگ، جیپیمورگان تاثیرات بیشتری بر بازارها دارند تا یک تکبلاگر، اما در بازارهای کوچکتر مثل بازار کریپتو افراد با قد و قواره کوچکتر میتوانند تاثیرات جدیتری به جا بگذارند.»
بالاترین تاثیر بلاگرها روی نسل Z استاین کارشناس اقتصادی ادامه داد: «در طرف دیگر ماجرا باید توجه داشت که برخی افراد حتی برای جلب نظر و توجه مخاطب راضی هستند به مردم بهصورت رایگان آموزش بدهند. همچنین برخی بلاگرها با تولید محتوا در فضای مجازی سواد مالی مردم را افزایش دادهاند بهگونهای که سواد مالی مردم قابل قیاس با چند سال گذشته نیست. مخاطب میتواند با یک سرچ ساده در بازار رقابتی جلب فالوور و کمی هوشمندی سواد مالی و اقتصادی خود را افزایش دهد و محتواهای خوب و فاخر نیز پیدا کند. تاثیر این بلاگرها روی نسلهای متفاوت نکته حائز اهمیتی است. من فکر میکنم بالاترین تاثیر بلاگرها روی نسل Z است و به همین دلیل تاثیر زیادی در جهتدهی به بازار کریپتو دارند. به نظر میرسد سایر نسلها تاثیرات کمتری از این موضوع میگیرند.»
مکانیسم برخورد با بلاگرهای متخلفصفری درباره مکانیسمهای برخورد با تخلفات بلاگرها عنوان کرد: «آنچه امروز میتواند به بهبود اوضاع کمک کند مکانیسمهای پلتفرمهایی است که بلاگرهای اقتصادی در ذیل آن فعالیت میکنند. پلتفرمها این امکان را فراهم کردهاند که اگر یک بلاگر کلاهبرداری میکند، از این راه اخاذی میکند یا یک فرآیند پانزی را دنبال میکند با بلاک و ریپورت کردن آن شخص به پلتفرم اطلاع میدهیم و میتوانیم بستر فعالیت آن شخص را از او بگیریم. این مکانیسم بسیار به مکانیسم بازار آزاد نزدیک است و خود کاربر و مشتری میتواند از این طریق بهتر از دولت به کنترل فعالیت این افراد کمک کند و در این فضای باز و آزاد که مشخص نیست آیا افراد گواهینامه یا تحصیلات مرتبط دارند یا از محل خاصی تایید شدند یا خیر، مردم میتوانند بهترین کنترل را داشته باشند. در آخر مردم در بلندمدت خلاف واقع عمل نمیکند. در طولانیمدت فعالان اقتصادی که فهم صحیحی از ماجراهای اقتصادی دارند فعالیت میکنند. وظیفه دولت در این زمینه فرهنگسازی است. دولت میتواند با فرهنگسازی، نحوه انتخاب آموزش بهتر و ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از درگیر شدن مردم در کلاهبرداری و... اقدام کند.»
وی درباره تاثیر برخی بلاگرها در حبابی شدن قیمتها تکمیل کرد: «قطعا تاثیر میگذارد و نمونه تاثیر آن ایلان ماسک است. در ایران دیدیم بهواسطه تشدید رفتار گلهای و خصوصا در بازاری که عمق کمی دارد و سهام و ارزهای دیجیتالی که عمر کمی دارند عملیات سفتهبازانه و قیمت سهام را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. در بلندمدت یک فرد نمیتواند چنین تاثیری به جای بگذارد؛ چراکه همیشه افراد نمیتوانند آینده را بفروشند. در یک بازار با در نظر داشتن اینکه اغلب بازارها و عمل سفتهبازانه جمع صفر هستند، در آخر همه متوجه میشوند که یک شخص در حال سوءاستفاده از دنبالکنندگان خود است و بازی سیگنال یک بازی همیشگی نیست.»
تفاوت بلاگرهای ایرانی و خارجیصفری درباره تفاوت تاثیر بلاگرها در ایران در مقایسه با جهان گفت: «علت اصلی این موضوع این است که فرهنگ سرمایهگذاری غیرمستقیم در کشور ما زیاد باب نیست. در سایر کشورها اغلب مردم سهام خود را به صندوقها، شرکتهای بزرگ و سبدگردانها میدهند و عملا به متخصصان برونسپاری میکنند و متخصصان امر تحت تاثیر بلاگرهای اقتصادی نیستند. در ایران دلیل اصلی پررنگ بودن تاثیر بلاگرها این است که اغلب مردم فکر میکنند خودشان بهتر و بهطور مستقیم میتوانند دارایی خود را مدیریت کنند و همین امر سبب میشود با تبلیغات وارد فضای سیگنال گرفتن و پیدا کردن سهام شوند. وقتی شما در کشوری زندگی میکنید که چند سال پیاپی ۴۰ درصد تورم دارد و افراد تحت فشار هستند و دائما فقیرتر میشوند مردم بیشتر در تقلای این هستند که بتوانند سرمایه خود را با سوددهی بهتر مدیریت کنند. از سوی دیگر نیز نسل جدی از فرزندان ما، یعنی نسل Z به شغل تریدری و معاملهگری علاقهمند شده و به آن ورود کردهاند. این موضوع نیز تمایل به دریافت سیگنال از بلاگرها را تشدید میکند.»
وی در پاسخ به سوالی درباره عمده تاثیرگذاری بلاگرها حسب نوع و حجم سرمایه اظهار داشت: «من فکر میکنم بخش جدی تاثیر بلاگرها روی سرمایههای خرد است؛ چراکه مخاطب این افراد مردم و فالوورهای آنها هستند. بحث اصلی این است که تعدادی از این بلاگرها که قوی هم هستند جذب نهادهای مالی میشوند، عموما مدیران سرمایهگذاری و تحلیلگران شرکتهای سرمایهگذاری هستند و سرمایه گذاران بزرگ، نهادی و حقوقی نیز بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از آنها استفاده میکنند. آن نهاد حقوقی و سرمایهگذاران بزرگ تحلیلگر، بلاگر یا اینفلوئنسر خوب و درست را که شاید لزوما تعداد دنبالکننده خیلی بالایی نداشته باشد، اما دارای اعتبار باشد را جذب میکند. اگر یک تیم یا مجموعه بخواهد در بازار دستکاری کند، امروز یکی از راههای جدی آن فضای مجازی است.»
تفاوت سرمایهگذاری ایرانیان با دنیامهدی دولت، فعال اقتصادی تصریح کرد: «در گذشته رسانهها به شکل امروزی فعالیت نمیکردند، دارای محدودیت بودند و افراد شانس کمی برای حضور در رسانه و ابراز نظرات و تحلیلهای خود داشتند. به همین دلیل تریبون رسانهها بیشتر در اختیار سازمانها و نهادهای بزرگ بود و جهتدهی به افکار عمومی و پولهای خرد بیشتر براساس سلایق، استراتژی و تحلیلهای این نهادها شکل میگرفت. امروزه اوضاع اینگونه نیست و هر فردی با داشتن یک رسانه شخصی در سوشال مدیا این امکان را دارد که نظرات و تحلیلهای خود را به مردم ارائه بدهد و بسته به اقبال فرد، مردم میتوانند از تحلیلها و نظرات او پیروی کنند. در کشورهای بزرگتر و پیشرفتهتر نگاه مردم هم به افراد از طریق رسانههای شخصی است و هم به سازمانها و نهادهایی که سرویسهای مختلف ارائه میدهند و اینگونه نیست که مسیر سرمایهگذاری خود را صرفا به یک نهاد یا سازمان خاص بسپارند. سرویسهای حال حاضر پیشرفته است و میتوان گفت تحلیلهای مختلف در قالب مجلات دیجیتال ارائه میشود و مردم میتوانند بر این اساس اوضاع را بسنجند. همچنین در همه کشورها بلاگرها حضور دارند و نظرات خود را بیان میکنند، اما اوضاع به شکلی که در کشور ما اتفاق افتاده، نیست و تصمیمگیریهای مردم بیشتر متکی به نهادهای مالی بزرگ و تاثیرگذار است. در کشورهای بزرگ افراد ثروتمندی وجود دارند که خودشان تا حدودی مرجع هستند و مردم پشت دست خیلی از این افراد مشهور هم بازی میکنند و سرمایههای خود را جاهایی میبرند که این افراد در آن حضور دارند. مثال این موضوع وارن بافت است که گاهی پرتفوهای سرمایهگذاری خود را منتشر میکند و در معرض دید مردم قرار میدهد.»
اثر بلاگرها در بازار داراییهادولت ادامه داد: «حبابهای قیمتی به دو مدل حباب منفی و مثبت تقسیم میشوند. میتوان گفت بازارهای مالی ما به قدری بزرگ است که بلاگرها نمیتوانند تاثیرات عمدهای در آن بگذارند. معمولا این افراد میتوانند تاثیرات خیلی کوچک و مقطعی به جای بگذارند و بازار را حبابی کنند، اما این حباب خیلی زود تخلیه میشود. در بسیاری از مواقع حبابی شدن قیمتها به قصد فریب و سوق دادن مردم برای نقد کردن یک دارایی است. برخی از بلاگرها با توجه به حجم دنبالکنندهای که دارند، از سمت نهادهای مختلف به آنها پیشنهاد میشود و سعی میکنند با استفاده از این فرصت بعضا سیگنالهای غلط بدهند. اما این موضوع برای همه صادق نیست. افراد بسیار صادقی در این حوزه هستند و فعالیت میکنند. با توجه به اینکه این فضا و شرایط جدید است، مردم به مرور زمان با آن آشنا میشوند. شاخصهای اقتصادی ما ارتباطی به رفتار مردم ندارد، رفتار مردم ما دنبالهرو شاخصها و تصمیمات اقتصادی کلانی است که در کشور اتخاذ میشود. من در اینباره مردم را مقصر نمیدانم؛ هرچند که شاید علم پایین و بعضا ترس از جاماندن سبب شود مردم ما دست به کارهایی بزنند یا به حرف افرادی گوش بدهند. درنتیجه ممکن برخی از مردم به واسطه تبلیغ سودهای بزرگ یک یا دوبار فریب بخورند و مرتکب اشتباه شوند، اما درنهایت بعد از مدتی خود مردم این افراد را از گردونه خارج میکنند.»
کانالیزه شدن سرمایهها به بخش غیرمولدمهدی دولت افزود: «به نظر من نمیتوانیم بلاگرها را به حدی بزرگ ببینیم که بگوییم سرمایههای مردم را به بخشهای غیرمولد کانالیزه میکنند. به نظر من آن قسمتی که سرمایه را به بخشهای غیرمولد کانالیزه میکند نهادها و سازمانهای مالی هستند. زمانی که اقتصاد کشور مولد نیست و سود تولید بسیار پایینتر از سود سرمایهگذاری در هر جای دیگری است، پول به سمت بازارهای غیرمولد میرود. بزرگترین مقصر هم شاید بانکها و نهادهای مالی بزرگ باشند که سپردههای مردم را جذب و به بازارهای غیرمولد هدایت میکنند. بلاگرها صرفا در سرمایههای خرد میتوانند موثر باشند، شاید از این افراد بهعنوان مشاور هم در برخی بنگاههای حقوقی استفاده شود. سرمایههای کلان تا حدی که اطلاع داریم از تیمهای تحلیلی استفاده میکنند و شاید بخش کوچکی از آن نهادها یا سازمانهای بزرگ از کمک این افراد بهرهمند شوند یا از آنها مشاوره دریافت کنند.»
فرهنگسازی راهگشا خواهد بوددولت، در پایان درباره الزام فرهنگسازی در حوزه مالی یادآور شد: «در کشورهای توسعهیافتهتر فعالیتهای مشاورهای شرکتها به صورت سرویسهای متفاوت و متنوع از صندوقهای سرمایهگذاری و مجلات تحلیلی مالی، بولتنهای دورهای و فصلی ارائه میشود و مردم بر این اساس از این اطلاعات، مشاورهها و سرویسها و خدمات استفاده میکنند و بلاگرها نیز آزادی کامل دارند که نظر خود را بیان کنند. درصورتیکه جرم یا خطایی از سوی این افراد رخ بدهد قاعدتا با توجه به قوانین هر کشوری قابل پیگرد قانونی است. با توجه به فضایی که در آن قرار داریم که هنوز فرهنگسازی برای آن شکل نگرفته، زمان نیاز است تا مردم متوجه ترفندها و شیوههای کلاهبرداری و فریب بشوند. نمیتوان پروتکلی برای این فضا ایجاد کرد؛ چراکه هرکسی که دنبال فریب مردم باشد، هر روز شیوههای خود را بهروزرسانی میکند. باید بیشتر مردم را به سمت فرهنگسازی و پیگیری اطلاعات درست سوق داد تا متوجه مضرات سرمایهگذاریهای اغواکننده و فریبنده بشوند. بازارها دائما در حال تغییر و بهروزرسانی هستند، از این جهت که ابزارها و افراد تغییر میکنند. اگر افراد خود را با این شرایط تطبیق ندهند از بازارها جا میمانند و متضرر خواهند شد.»