پیامد غلبه نگاه پوزیتیویستی به تاریخ/ تبیین دلالی سنن جایگزین تبیین علّی شود
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۰۳۱۱۹
گروه اندیشه ـ گرامی ضمن انتقاد از غلبه نگاه عینیتزده و در عین حال سنتی مؤلف کتاب «فلسفه تاریخ در قرآن» به تاریخ گفت: نویسند تلاش میکند سنن را تبیین علّی کند، در حالی که معتقدم باید سنن را تبیین دلالی کرد؛ رابطه پدیدهها با هم دو گونه است: یا رابطه علی و یا رابطه دلالی است. وقتی با ادوار تاریخ روبرو هستیم، این ادوار امر عینی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه تاریخ در قرآن» صبح روز شنبه، 23 آذرماه در محل خبرگزاری برگزار شد.
سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که به عنوان ناقد در این جلسه حضور داشت، به توضیح درباره نقاط مثبت و منفی اثر پرداخت و اظهار کرد: فکر میکنم این کتاب یکی از جامعترین کتابهایی است که در خصوص فلسفه تاریخ و ارتباط آن با قرآن نوشته شده است. خواننده وقتی به کتاب مراجعه میکند خودش را تاحد زیادی از کسانی که در این زمینه قلمفرسایی کردند، مستغنی میبیند و حس میکند با مطالعه این کتاب میتواند به آرای آنها واقف شود. بیان کتاب یک بیان شیوا و قابل فهم است که قابل تقدیر است.
وی افزود: نکته مثبت دیگر اثر این است که متن آن حاصل قرائت و فهم نویسنده است؛ یعنی نویسنده مطلبی را فهم کرده و آن رابه صورت مکتوب درآورده است. یک مشکلی که در آثار حوزه علوم انسانی داریم این است که در بسیاری از موارد نویسنده مطالبی را نقل میکند، متنهایی را در کنار هم میگذارد، بدون اینکه خودش را در قبال فهمی که بقیه انجام میدهند مسئول بداند؛ ولی اگر این مطالب از فیلتر فهم خودش رد شده باشد و یک خوانش نظاممند عرضه کند برای مخاطب بهتر است.
ایدئولوژیمحوری
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد: یک تلقی وجود دارد مبنی بر اینکه در بحث فلسفه تاریخ یک گونه از ایدئولوژیمحوری وجود دارد. یعنی باید به چیزی باور داشته باشی تا وارد دیالوگ بشوی. این جنبه ایدئولوژیک فلسفه تاریخ و نسبت آن با کار دانشگاهی باید بحث شود. حس میکنم دوستانی که در حوزه فلسفه تاریخ کار میکنند چون خودشان در این بحث غوطهور هستند، لذا به این نکته نظر ندارند.
وی افزود: نکته بسیار مهم دیگری که وجود دارد و جای بحث دارد این است که ما با یک گفتمانی به نام فلسفه تاریخ روبرو هستیم. سؤال این است جایگاه این علم به شکل عینی و واقعی در دپارتمانهای تاریخ ما، یعنی آنجایی که کار تاریخی میکنند چیست؟ جایگاهی دارد یا ندارد؟ فکر میکنم جایگاه بالایی ندارد. حداقل بخش آیندهپژوهی و پیشبینی آینده در فلسفه تاریخ، میتواند یک نسبتی با دانش تاریخ داشته باشد.
بیتوجهی به آیندهپژوهی تاریخ
گرامی در تبیین رویکرد آیندهپژوهی کتاب گفت: اگر در دانش تاریخ به این نتیجه رسیدیم که در فلان مسئله شواهدی نداریم یا اینکه شواهد با هم هموزن است، آیا از طریق برداشتی که از آن رویداد تاریخی داریم میتوانیم پیشبینی کنیم کدام رویداد ترجیح دارد. واقعیت این است که به این مطلب توجه نمیشود. بخش زیادی از این مشکل به خاطر علمی ندانستن این رویکرد است. این مسئله هم جای بحث دارد. حتی در خارج از کشور هم اینطور است؛ یعنی کسانی که در حوزه تاریخ ایران و تاریخ اسلام کار میکنند با فلسفه تاریخ به عنوان یک ابزار تاریخی سروکار ندارند.
گرامی در ادامه اظهار کرد: نکاتی نقادانهای که به نظر من میرسد چند چالش عمده است. همانطور که نویسنده محترم فرمودند، این کار حاصل پانزده سال تدریس است. این نشان میدهد یک تجربه تدریس و مفاهمه پشت این کار وجود دارد؛ ولی من فکر میکنم این نکته مثبت زمینه یک نکته منفی را در کتاب ایجاد کرده است، آن هم این است که شما با یکسری فصول مجزا و منفک از هم مواجه هستید. گویی که نویسنده مباحث پراکندهای در موضوعات عمومی فلسفه تاریخ در هر فصل گنجاندند ولی رابطه نظاممندی که باید بین اینها باشد مشخص نیست. یعنی ما با یک سیستم فکری روبرو نیستیم، ما با یک درسنامه روبرو هستیم. مثلا رابطه ادوار تاریخ با سنن الهی چیست. آیا سنتها ادوار را تشکیل میدهند یا سنتها همان ادوار هستند. اینها به شکل یک سیستم نظاممند فکری بیان نشده است و ما را دچار ابهام میکند.
وی یادآور شد: نکته دیگری که وجود دارد بعضی جاها ما با یک مشابهت در متن مواجه هستیم؛ انگار یک متنی جایی نوشته شده و حالا به هر دلیل در جای دیگری تکرار شده است. مثلا در صفحه 111 نظر فیلسوفان غربی درباره قانونمندی تاریخ شباهت زیادی دارد با صفحه 173. طبیعتا نویسنده خواسته یک بحث را از دو جنبه مختلف از دیدگاه فیلسوفان بسنجند، ولی عملا متن خیلی مشابه است. این هم یک مسئلهای است که باید ریشهیابی شود.
وی تصریح کرد: مسئله کلی دیگری که وجود دارد این است که در موارد متعددی در کل کتاب ارجاع وجود ندارد. ما مخالف این نیستیم که نویسنده خوانش و فهم خود را بیان کند ولی این کار باید بر اساس ضوابط و در قالب یک چهارچوبی شکل بگیرد. خیلی جاها به صورت کلی گفته شده است تاریخ این است؛ مثلا تاریخ حوادث عینی است. این ارجاع نداشتن جنبه علمی بودن کار را با چالش مواجه میکند.
غلبه نگاه پوزیتیویستی بر دیدگاه نویسنده
وی اضافه کرد: مسائل عمدهای که مقداری کلیتر است و باید راجع به آن تامل کرد این است که به شکل کاملاً جدی گونهای از عینیتزدگی و نگاه پوزیتیویستی بر فهم و نگاه نویسنده حاکم است. در واقع انگار از وجهی از حقیقت که غیر عینی است غفلت شده است. یک نکته بسیار مهم این است که نویسنده آمده بین تاریخ و جامعه تشابه ایجاد کرده است؛ یعنی وقتی آمدند بحث فلسفه تاریخ را بسنجند گفتند جامعه خیلی شبیه تاریخ است. بنده شخصا با فروکاستن بحث اصالت تاریخ به اصالت جامعه موافق نیستم. حالا اینکه تاریخ با جامعه چه تفاوتی دارد بحث مفصل دارد ولی یکی از تفاوتهای اصلیش که به جنبه غیر عینی آن برمیگردد بحث هویت جمعی است. یکی از مسائل اصلی در جامعه این است که ما به عنوان یک جمع میآییم خودمان را به عنوان یک هویت جمعی، کسانی که در این جلسه هستند تلقی میکنیم و بقیه هم ما را با این هویت میشناسند و با این برچسب هویتی از ما یاد میکنند. در واقع وجدان کردن این هویت جمعی توسط دیگران مسئله بسیار مهمی در جامعه است. این مسئله در تلقی که نگارنده دارد به هیچ وجه جدی گرفته نشده است. مولف تصریح کردند که جامعه مجموعهای از افراد است به اضافه روابط آنها.
پژوهشگر تاریخ انگاره تأکید کرد: به نظرم جمعبندی که نویسنده محترم در صفحه 56 داشتند اشکال دارد. یک دلیلش به خاطر بحث تمایز جامعه و تاریخ است. بنده جامعه را یاختههای تاریخ نمیدانم، بلکه بخشی از یاختههای تاریخ میدانم. یاختههای تاریخ امری است اعم از جامعه. نکته دوم در صفحه 56 این است که ایشان در نقدی که بر دیدگاه اصالت جامعه و فرد دارند این بحث را به گونه هوشمندانهای به بحث جبرگرایی و هویت تاریخی کشاندند و اینکه جبر تاریخی قابل پذیرش نیست به همین دلیل ما این امر را رد میکنیم.
وی در ادامه اظهار کرد: نکته دیگر درباره نوع خوانش و فهمی است که نویسنده در مواجهه با قرآن در بحث اصالت فرد و جامعه دارند. نویسنده تصریح میکند ما در مواجهه با قرآن نه در اثبات و نه در نفی اصالت فرد یا جامعه نمیتوانیم صحبت کنیم؛ چون این بحث یک بحث عقلی است و در واقع ما باید از نظر عقلی این مسئله را بررسی کنیم و از قرآن به عنوان یک موید و شاهد استفاده کنیم. من عرض میکنم از نظر بنده امر از این بزرگتر است. سوال من این است که ما چگونه مجوز داریم با این مفاهیم مدرن مثل جامعه و اصالت و فرد به سراغ قرآن برویم. وقتی شما با این الگو سراغ قرآن میروید ناخودآگاه دارید این معنا و مفهوم را به قرآن تحمیل میکنید. اصلا اینگونه مواجهه و فهم از قرآن برای من محل تامل است.
وی ادامه داد: نکته جالب این است که در همین بحث قرآنی، نویسنده بحث خود را از تاریخ به جامعه انتقال میدهند و بعد در کاوشی در قرآن تلاش میکنند نشان دهند از دیدگاه قرآن جامعه اصیل است یا فرد. به عقیده من آیههای قرآنی بیشتر نشانگر یک اصالتی برای تاریخ است. اگر ما بخواهیم در چهارچوب مدرن این مسئله را بفهمیم، تعابیر قرآنی بیشتر نزدیک است به در نظر گرفتن یک روح برای تاریخ، نه جامعه. نکته دیگری که وجود دارد مواجهه نویسنده با مفهوم تاریخ است. در صفحه 58 اول کتاب بحث، بحث تاریخی است. ناگهان یک جهشی صورت میگیرد از تاریخ به علم تاریخ. همه ما میدانیم که بین این دو تفاوت است. گویی نویسنده در مراحل نگارش کتاب دیده اینجا یک چالشی است، لذا باید گذار بکند به علم تاریخ و دانش تاریخ.
فهم سنتی و کلیشهای از تاریخ
سیدمحمدهادی گرامی ادامه داد: نکته دیگر اینکه فهمی که اینجا از تاریخ وجود دارد و مسئله بنده است یک فهم کاملا عینی است. محدود کردن تاریخ به رویدادهای عینی در عصر کنونی خیلی قالب دفاع نیست. این یک خوانش سنتی از تاریخ است و خوانشی است که ما به آن انتقاد داریم. گویا تاریخ صرفا تاریخ تمدن است و رویداد محور است. کلا مواجهه نویسنده با تاریخ یک خوانش سنتی است. دقیقا بر اساس همین مواجهه سنتی و تاحدی کلیشهای، ایشان میآید تاریخ را به دو قسمت تحلیلی و نقلی تقسیم میکند و میگوید تاریخ نقلی همان تاریخ طبری و یعقوبی است ولی تاریخ تحلیلی میآید اعتبارسنجی میکند. من میخواهم نشان دهم فهم نویسنده محترم یک فهم کاملا سنتی و کلاسیک از تاریخ است، در حالی که تاریخ گونههای مختلفی دارد و فروکاستن تاریخ به وجه رویدادمحور و عینیاش یک چالشی است که در این اثر وجود دارد.
لزوم جایگزین کردن تبیین دلالی سنن، به جای تبیین علّی
وی توضیح داد: یک نکته کلی دیگری که دارم این است که دوستان بر اساس همین نگاه عینی تلاش میکنند سنن را تبیین علّی کنند، در حالی که بنده یک خوانش دیگری دارم. بنده سنن را تبیین دلالی میکنم و به هیچ عنوان تبیین علّی نمیکنم. بنده میگویم رابطه پدیدهها با هم دو گونه است: یا رابطه علی است یا رابطه دلالی است. در رابطه علی باید علت و معلول عینی باشند. وقتی ما با ادوار تاریخ روبرو هستیم، ادوار تاریخ یک امر عینی نیست. آن چیزی که در تاریخ با آن روبرو هستیم عوامل غیر عینی هستند.
وی در پایان گفت: وقتی رابطه دلالی باشد، رابطه دلالی دو گونه است: یا دلالت اعتباری تشریعی است که دلالت اعتباری را انسان میتواند وضع کند ولی دلالت تشریعی است مربوط به خداست. ما یک دلالت تکوینی هم داریم. من فکر میکنم سنن از نوع دلالت تکوینی است که کار خداوند است و قانونمندی تاریخ از این سنخ است. اگر ما سنن را در یک قالب دلالی فهم کنیم خیلی مشکلاتمان کمتر خواهد بود. مثلا در روایت آمده است اگر زنا زیاد شود زلزله میآید. اگر مقصود عینیت است، خب عینیت عمل زناشویی با عمل زنا فرقی ندارد؛ بلکه بحث این است که زنا به عنوان نافرمانی امر خداوند منجر به زلزله میشود. لذا نمیتوانیم تبیین علی بکنیم، بلکه باید تبیین دلالی بکنیم.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا فلسفه تاریخ نشست قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۰۳۱۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلیمی نمین: توئیت فضائلی درباره حجاب را با توجه به جایگاهش در دفتر رهبری باید لحاظ کرد/ جامعه را به سمت لجبازی نبریم/ برخی تصور میکنند با یک اقدام اجرایی میتوانند مسئله حجاب را حل کنند
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: راهاندازی مجدد گشت ارشاد و برخی فیلم های وایرال شده در فضای رسانه ای و مجازی از برخی برخوردهای تند و خشن با زنان واکنشهای فراوانی را به دنبال داشت کما اینکه عضو جامعه مدرسین در گفتگویی که با خبرگزاری خبرآنلاین به این نکته تأکید کرده بود که شرایط امروز با ۱۰ سال قبل تغییر کرده و مسئولین در مقوله حجاب باید با ادبیات دیگری با زنان صحبت کنند.
در میانه این واکنش ها اما توئیت مهدی فضائلی، عضو دفتر مقام معظم رهبری که ضمن یادآوری منویات رهبر انقلاب درباره حجاب از تذکر به برخی مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده خبر داده بود واکنش های زیادی را سبب شد. تندروهای حامی گشت ارشاد جایگاه او را به چالش کشیده و معتقدند توئیت او ربطی به دفتر رهبری ندارد اما در مقابل دیگرانی نیز هستند که از قضا این توئیت را با توجه به حضور او در دفتر رهبری تفسیر می کنند.
این توییت مهدی فضائلی واکنشهای فراوانی را به دنبال داشت تا جایی که برخی ضمن حمله به او مدعی شدند توییت فضائلی ارتباطی با دفتر رهبری ندارد و برخی هم توییت سابق او در مورد لزوم پایبندی به حجاب را بازنشر کردند.
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا نیز در زمره دسته دوم تعریف می شود و معتقد است این توئیت را باید با توجه به جایگاهی که فضائلی دارد در نظر گرفت.
حرف های فضائلی را با توجه به جایگاهی که دارد باید لحاظ کردعباس سلیمی نمین در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین در پاسخ به اینکه به نظر شما تذکر داده شده به مسئولان در مقوله حجاب تا چه اندازه موثر خواهد بود؟ گفت: آنچه مسلم است، این نکته است که حجاب از جمله مسائلی است که باید در مورد آن بیشترین توجه را داشت چراکه حکم الهی است و از طرفی این حکم الهی باید همراه با باور دنبال شود. یعنی اقداماتی در راستای تقویت باورها نسبت به این حکم الهی صورت بگیرد که هم به نفع جامعه و هم به نفع فرد است. از اینرو آنچه آقای فضائلی گفته، را باید با توجه به شأن و جایگاه او که یکی از شخصیتهای فرهنگی شایسته ما هستند و باید به آن عنایت شود، در نظر گرفته شود و از طرفی با توجه به جایگاهی که از آن صحبت کرده، باید لحاظ شود. در مورد حجاب گاهی تصور میکنیم که واقعاً در یک ستیز فرهنگی قرار نداریم. در حالی که این یک رقابت فرهنگی جدی است بین آنچه که اسلام میخواهد جامعه بشری را در آن مسیر قرار دهد با آنچه که سرمایهداری میخواهد جامعه بشر را در آن مسیر قرار دهد.
برخی تصور میکنند با یک اقدام اجرایی میتوانند مسئله حجاب را حل کنندوی افزود: در حقیقت جامعه سرمایهداری تاکنون توانسته از یکسری ولنگاریها بیشترین بهرهبرداری در زمینه مصرفگرایی و حکومتمداری داشته باشد. به عبارت دیگر سرمایهداری با مشغول کردن افکار جامعه به مسائل نازل، توانسته حکومتداری را برای خودش بسیار ساده کند. اما نکته قابل توجه در رقابت مذکور این است که متأسفانه بعضی از دوستانی که به لحاظ فکری نمیخواهند خودشان را خیلی درگیر مسائل پیچیده اجتماعی کنند، تصور میکنند با یک اقدام اجرایی میتوانند مسئله را حل و فصل کنند، در حالی که به این صورت نیست.
۹۹ درصد زنان با هر نوع الزام در حجاب حساسیت دارند زیرا...سلیمی نمین در ادامه تصریح کرد: در مجموع به نظر میرسد مسئله اول این است که باید بر روی اشتراکات کار کنیم. به بیان دیگر آنچه مسلم است، این است که ۹۹ درصد بانوان کشور با هر نوع الزام در حجاب نسبت حساسیت ویژهای دارند به این معنی که نمیخواهند نگاه پست به آنها شود و نمیخواهند ملعبه امیال دیگران باشند. از اینرو حاضر نیستند نگاه دون به آنها شکل بگیرد. در حقیقت زنان نمیخواهند با کسانی که خودشان را در خیابانها عرضه میکنند، در یک ردیف قرار بگیرند. بنابراین باید از این مسئله که نکته مشترک میان زنان و طرفداران حجاب استفاده کرد. یکی از اشتراکات این است که هم زنان و هم جمهوری اسلامی با کسانی که میخواهند به نوعی شأن زن را به عنوان عرضهکننده یک متاع تنزل بدهند، مخالف هستند. بنابراین برای مثال با کسانی که لباسهای پاره پاره تولید میکنند که بدننما باشد و برخی ابعاد پنهان جسمی افراد از آن رونمایی شود، را قطعاً نمیپسندند.
این چهره اصولگرا همچنین اظهار کرد: بنابراین حسب این نکته مشترک جمهوری اسلامی میتواند برای کسانی که لباسهای دونِ شأن بانوان تولید میکنند، محدودیت ایجاد کند که به نظر بنده این مورد با استقبال جامعه مواجه خواهد شد، یعنی جامعه میپذیرد که یک لباس با وقار که اجازه نگاه دون را به دیگران و به آدمهای هوسباز ندهد، مورد بهرهبرداری قرار بگیرد. البته در این میان عدهای هم هستند که به صورت شبکهای در جامعه کار میکنند تا عفت عمومی را زیر پا بگذارند که این مورد سابقه تاریخی هم دارد. به این ترتیب که وقتی استعمارگران میخواستند اسپانیا را دوباره از مسلمانان بگیرند، روشهایی را دنبال کردند که اگر این روشها را مطالعه کنیم بسیاری از مسائل برای ما روشن میشود. برای نمونه یکسری بانوانی را به استخدام گرفتند که بسیار زشت در جامعه حاضر شوند و تردد کنند و از این طریق لطمه جدی به انسجام جامعه بزنند.
جامعهای را میخواهیم که براساس شخصیت انسانها به آنها احترام بگذارند نه ابعاد فیزیکی آنهاسلیمی نمین با تأکید بر این نکته که امنیت نقطه مشترک همه افراد جامعه است، ادامه داد: در بحث عفت عمومی نکته این است که همه امنیت را دوست دارند، به این معنی که همه دوست دارند که جامعه از این نظر پر التهاب نشود و تحریک افراد به صورت غلط و به صورت هدفمند صورت نگیرد. در حقیقت همه میخواهند که جامعه از این جهت آرامش داشته باشد و جامعهای داشته باشیم که براساس شخصیت انسانها به آنها احترام بگذارند نه ابعاد فیزیکی آنها. بانوان ما هرگز حاضر نیستند که شأن خودشان را در این حد تنزل دهند که جامعه فقط از یک دریچه پست به آنها نگاه کند. اگر جمهوری اسلامی میخواهد در وادی حجاب کار کند، باید اولویتها را در نظر بگیرد و بعد به تفکیک پیش برود. همه بانوان کشور دوست دارند عفیف باشند. بنابراین جمهوری اسلامی از این علاقهمندی، تمایل و مطالبه آنها برای برخی زشتیها و پلشتیهایی که هدفمند در جامعه دنبال میشوند، استفاده کند.
وی افزود: اگر ما با اشتراکات کار کنیم، بسیاری از بخشهای جامعه با ما در مهار برخی برنامههای ضدفرهنگی در کشور همراه خواهند بود اما به نظر میرسد خیلی به این موضوع عنایت نمیشود. تذکر فضائلی هم به این مسئله است که همه دوست داریم جامعه آرام و سالمی داشته باشیم، تعرض به بانوان صورت نگیرد. بنابراین اگر جامعه آرامی میخواهیم، همه باید برای مهار بر این پلشتیهایی که منافع جامعه ما را تأمین نمیکند و منافع دیگران را تأمین میکند، تمرکز کنیم.
سلیمی نمین در پاسخ به اینکه گشت ارشاد امری پرمناقشه بود که برآیند نهایی آن قضیه مهسا امینی بود که بعد از آن انتظار میرفت فضا به سمت یک تصمیم عقلانی برود اما چنین فضایی شکل نگرفت و دوباره گشت ارشاد به خیابانها آمد، برآیند شما نسبت به این قضیه و واکنش جامعه سبت به این برخوردها در حوزه حجاب چگونه است؟ گفت: برخی به نحوی برخورد میکنند که گویا حساسیت آنها نسب به حجاب بیش از دیگران است. در صورتی که همه بابت اینکه ما رابطه سالمی بین زن و مرد نداشته باشیم، ناراحت میشویم حتی آن بانوانی که حجابشان هم کم است، نمیخواهند خانوادهشان متلاشی شود، مگر دوست دارند که روابط در خانواده تضعیف شود؟! اگر روابط در خانواده تضعیف شود.
این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: بنابراین اینکه عدهای تصور کنند به راحتی میتوان عفاف را در جامعه تقویت کرد، تصور غلطی است و این تصور غلط سالهاست به ما لطمه میزند. در حقیقت بدون شناخت از اهداف دشمن و در نظر گرفتن تمایلات جوانان اقدام میکنیم، در صورتی که باید گفتوگویی صورت بگیرد تا اصلاح انجام شود. اینکه همیشه بر طبل چند دستگی بکوبیم و حتی میخواهند یک دسته جدیدی را هم ایجاد کنند، بسیار غلط است. متأسفانه برخی که شناخت قوی از مسائل اجتماعی ندارند، فشار میآورند که الّا و بالله یک روزه مسئله را حل کنید، در این شرایط طبیعی است که نتیجه درستی نمیگیریم. بعد هم از موضعی فشار میآورند که گویا فقط آنها نسبت به اعتقادات پایبندی دارند. در صورتی که خیر، همه جامعه دوست دارند آرامش داشته باشند و از برخی از لغزشها مصون باشد.
سلیمی نمین اظهار کرد: در مجموع ما نباید خودمان دستهبندیهای کاذبی ایجاد کنیم. چراکه این به نفع دشمن است و به جامعه ما ضربه میزند. در حقیقت نباید اجازه دهیم که روز به روز فهم اقشار مختلف جامعه از هم تضعیف شود زیرا این موضوع ما را شکننده خواهد کرد. بنابراین سخن من اینجا متوجه کسانی است که تصور میکنند فقط آنها نسبت به اخلاق حساسیت دارند. خیر، همه جامعه ما اخلاقمدار هستند. در حال حاضر برخی به نوعی عقلانیت را تحت تاثیر احساسات قرار دادهاند که باید با آنها با هوشمندی مواجه شد.
کسانی هجمه وارد میکنند دلسوز نیستنداین چهره اصولگرا با اشاره به حضور نفوذیها ادامه داد: بنابراین به این ترتیب نیست که در جامعه ما فقط منافقین در جهت یکسری کارهای تخریبی با دشمن همراهی کنند. خیر، عدهای هم هستند که در جهت مسائل فرهنگی با دشمن همکاری میکنند و از این موضوع غافل هستیم. لذا باید اجازه داده شود که در مورد به مسائل فرهنگی صحبت کنیم و اهل فکر نقطهنظراتشان را بگویند و به این صورت نباشد به محض اینکه یک شخصیت اهل اندیشه حرفی در تضاد میل ما گفت، بلافاصله به او هجمه و حمله کنیم. این اصلاً به نفع جامعه نخواهد بود. باید به صورتی عمل کنیم که افراد و به خصوص شخصیتها بتوانند آنچه که از سر دلسوزی و فهم و درک دقیقتر جامعه میتوانند بیان کنند را به سهولت به جامعه منتقل کنند. در این میان کسانی که هجمه وارد میکنند که حرف و سخن دلسوزانه بیان یا شنیده نشود، را نمیتوان دلسوز شناخت زیرا فرد دلسوز حتماً زمینه فعال کردن شخصیتهای فرهنگی را فراهم میکند که به نفع همه جامعه است.
اقدامات تفریطی و افراطی هزینهزا هستندسلیمی نمین در واکنش به اینکه اقدامات این طیف که تصور میکند فقط خودشان پایبند به اخلاقیات هستند و امکان دارد یکسری اقدامات تند و سریع انجام دهد تا چه اندازه میتواند برای نظام هزینهزا باشد؟ خاطرنشان کرد: همان طور که برخی نیروهای افراطی میتوانند هزینهزا باشند که هزینهزا هم هستند، نیروهای تفریطی از این طرف هم قطعاً هزینهزا هستند. به این معنی که هر چیزی به تعادل جامعه لطمه بزند، اعم از نیروهای افراطی و هم نیروهای تفریطی، زیانبار هستند. ما نمیتوانیم نیرویی را از جامعه حذف کنیم اما میتوانیم آنها را دعوت کنیم تا مطالعه بیشتری داشته باشند.
اگر خانمی به لجبازی بیفتد، اقدامی که به ضرر خودش است را هم انجام میدهداین فعال سیاسی اصولگرا در پایان یادآور شد: بعضی از دوستان کارهایی را میکنند که باعث میشود حتی سر مسائلی که فهم و درک آنها سخت نیست، جامعه را به لجبازی میاندازد. اگر جامعه به لجبازی بیفتد یعنی عقلانیت در آن تعطیل میشود. وقتی عقلانیت تعطیل شد، بعد دیگر زبان مفاهمه نخواهیم داشت. بعضی از عزیزان اصلاً به این توجه نمیکنند وقتی خانمی تحت تاثیر بحثی که هیچ مبنایی ندارد، قرار گرفته که به زیان خودش هم هست، اگر به لجبازی بیافتد، آن اقدامی که به زیان خودش هم هست را از لج شما انجام میدهد و هم خودش و هم جامعه زیان میکنند. بنابراین اول باید روی اشتراکات کار کنیم کما اینکه در مورد حجاب و عفاف هم اشتراکات زیادی داریم که هنوز روی آن کار نکردهایم، در نتیجه اینکه بلافاصله سراغ افتراقات میرویم، کار را دشوار میکند.