پژمان، وریا، دایی و ژوله؛ همه در «کلاسیکو»ی فردوسیپور
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۱۳۷۹۳
فاطمه پاقلعهنژاد: اینجا استودیو «خندوانه» است اما این برنامه «خندوانه» نیست و ربطی هم به رامبد جوان ندارد. استودیویی در نقاط شمالی تهران که در آخرین فصلهای «خندوانه» به استودیوی اختصاصی این برنامه تبدیل شد و هنوز هم در تمام فضاهای پشت صحنهاش، اتاقها و المانهای سبز و قرمز این برنامه محبوب تلویزیونی را میتوان دید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تمام آن چیزی است که پیش از رسیدن به استودیو درباره این برنامه میدانم. وارد که میشوم اما با حجمی از هیجان روبهرو میشوم که انگار در تمام فضا وجود دارد. از مهمانهای داخل استودیو که به دقت از میان هوادارن دوآتیشه رئال مادرید و بارسلونا انتخاب شدهاند و با شالها و نمادهای این دو باشگاه حسابی با هم کُری دارند، تا معدود خبرنگارانی که پشت صحنه حضور دارند و البته تهیهکنندهای که بیسیم به دست در میان فضای بیرونی و درونی استودیو در حال آمد و شد است. تهیهکنندهای که حالا پس از مدتها میتوان هیجان را در چهرهاش دید. فردوسیپور میرود و میآید و با افرادی که پشت صحنه هستند گرم میگیرد. با پژمان جمشیدی شوخی میکند و میگوید زودتر از دوازده شب نمیگذارم از استودیو خارج شوی و وریا غفوری را مطابق قولی که به او داده راس ساعت هفت بدرقه میکند تا به تیمی برسد که فردا باید به زمین مسابقه برود و نه سرمربی دارد و نه سرپرست و نه مدیرعامل.
بخش اول برنامه که گفتوگوی پژمان جمشیدی با وریا غفوری است به پایان میرسد. وریا به پشت صحنه میآید و خوش و بشی با علی دایی میکند. عادل فردوسیپور هم به جمعشان اضافه میشود و ترکیبی شکل میگیرد که هر کدام به نوعی از تلویزیون رانده شده یا با این رسانه قهر هستند. علی دایی که از زمان سرمربیگریش بارها در کنفرانسهای پس از بازیهایش گفت با تلویزیون مصاحبه نمیکند، وریا غفوری که همین هفته گذشته وقتی داشت با بغض از شرایط تیم بدون مربیاش میگفت از فیلمبردار تلویزیون خواست که دوربینش را خاموش کند و صراحتا گفت که تصمیمی برای مصاحبه با تلویزیون ندارد. ماجراهای عادل فردوسیپور و تلویزیون هم که هیچ!
بعد از چند عکس یادگاری که با تاکید کاپیتان استقلال بر اینکه دیرش شده همراه میشود، وریا با عجلهای که در تمام حرکاتش مشهود است از استودیو خارج میشود. حالا نوبت پژمان جمشیدی و علی دایی است که با هم گرم بگیرند. آقای گل جهان مشغول سلفی گرفتن است که چشمش به پژمان میافتد و به سختی خندهاش را کنترل میکند. هوادار خوششانسی که به نظر میرسد یکی از خندهروترین تصاویر علی دایی را ثبت کرده باشد! دایی از جایش بلند میشود و پژمان را در آغوش میگیرد و دقایقی با هم خوش و بش میکنند که عادل فردوسیپور هم به آنها اضافه میشود و چندتایی عکس یادگاری میگیرند و با هم داخل استودیو میروند تا مقابل دوربینها گپ بزنند و گفتوگوی اسکایپی هم با ژابی آلونسو ستاره فوتبال ؟؟ داشته باشند و البته به سوالات فوتبالدوستان حاضر در استودیو پاسخ بدهد.
برنامه کم کم روی روال میافتد و با استندآپ امیرمهدی ژوله گرمتر از قبل هم میشود. برنامهای که فردوسیپور هم کارگردانیاش میکند و هم تهیهکنندگی اما تقریبا تمام حاضران پشت صحنه که از اسامی مطرح رسانههای ورزشی هستند با یک «ای کاش» بزرگ روبهرو هستند که ای کاش خودش اجرا هم میکرد تا خاطرات دوشنبهشبها و «نود» دوستداشتنی تکرار شود. فردوسیپور که با هر بار ورودش به استودیو حاضران به وجد میآیند و انگار از تشویقش خسته نمیشوند اما انگار برنامهای ندارد یا شاید بعد از سالها کار در رسانهای عمومی اجرا در برنامهای که قرار است از پلتفرمهای اینترنتی و به صورت محدودتر پخش شود، برایش سخت است یا شاید هم همانطور که حسامالدین آشنا هفته پیش در نامهاش به رئیس شورای نظارت بر صداوسیما برای بررسی مجدد ماجرای برنامه «نود» و عادل فردوسیپور نوشته بود برای اجرا در این برنامهها هم با محدودیتهایی روبهرو است. نامهای که هنوز هیچ مدیری از تلویزیون یا نهادهای دیگر تصمیم ندارد در تایید تا تکذیب آن صحبتی انجام بدهد.
با همه اینها اما شاید «کلاسیکو» را بتوان یک اتفاق در عرصه رسانه دانست. اتفاقی که شاید مردم بیشتری را به خاطر دیدن برنامه دیگری از مجری محبوبشان با ویاودیها آشنا کند. باید منتظر ماند و دید این اتفاق میافتد و آیا ساخت این برنامه، این برنامهساز باسابقه را برای حضور بیشتر در این عرصه جدید ترغیب میکند یا خیر. زمان پاسخگوی این موضوع خواهد بود.
۲۵۸۲۵۸
کد خبر 1331589منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: عادل فردوسی پور وریا غفوری امیرمهدی ژوله علی دایی برنامه تلویزیونی ۹۰ باشگاه استقلال آلودگی هوا آندره استراماچونی ایالات متحده آمریکا عراق شهر تهران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر نوزدهم بارش برف باران خودرو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۱۳۷۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا زبان شکسپیر محو شد، اما سعدی نه؟ | زنجیرههای پیوستگی زبان فارسی!
آفتابنیوز :
شکیپیر، شاعری که گروهی او را اثرگذارترین نویسنده انگلیسیزبان میدانند و به احترامش چنین روزی، یعنی ۲۳آوریل را، به نامش زدهاند.
میگویند او مردی پرکار بوده و علاوه بر سرودن شعر، نمایشنامه هم مینوشته و اگر در اجرای نمایشنامههایش، نقشی هم خالی میمانده، خودش آن را بازی میکرده. اتللو، مکبث، هملت، شاهلیر و... حتما به گوشتان آشناست؛ اینها برترین نمایشنامههای اوست که به زبانهای رنگارنگ ترجمه و در تالارهای نمایش جهان بارها و بارها اجرا شده است.
این نابغه ادبیات حدود ۵۰۰ سال پیش زندگی میکرد و این موضوع بسیار روشن است که زمانه او با عصر مدرن ما کاملا متفاوت است. برخی نیز معتقدند او بیش از هزار و ۷۰۰ کلمه جدید و متفاوت به زبان انگلیسی اضافه کرده و همین موضوع باعث شده انگلیسیزبانان امروزی با واژگان جدید او که در طول این سالها، از آنها استفاده نشده، نتوانند ارتباط برقرار کنند و خلاصه این دو موضوع مهم و اساسی را، دلایل دشوار بودن نثر او میدانند.
اما مگر این اتفاق درباره شاعر بزرگی مثل فردوسی صدق نمیکند. فردوسی نه ۵۰۰ سال، که هزار سال پیش میزیسته و او هم در روزهایی که زبان عربی، در میان فارسیزبانان رسوخ کرده بود، واژگان فارسی ناب را در میان اشعارش بهکار برد؛ واژگانی که در آن روزگار، در کوچه و بازار، چندان هم مرسوم نبود.
پاسخ، سعدی جان است!
شنبهای که گذشت روز نثر فارسی و بزرگداشت سعدی بود و پاسخ سؤال ما، حتماً جناب سعدی است! و البته دیگر بزرگانی، چون حافظ و مولوی و جامی و نیما و سهراب و شاملو و...
شاید اتفاقی که در زبان فارسی افتاد و جناب شکسپیر بختبرگشته از آن محروم بود، حضور شاعران بزرگ در زبان فارسی است؛ نثر و نظمآفرینانی که واژگان شیرین زبان مادری را، که فردوسی و همعصران او در آثارشان بهکار بردهاند، بهگونهای شیرین در آثار خود بهکار بردند؛ آنقدر که حتی دل مردم کوچه و بازار را هم ربودند و ایرانیان، بعد از قرآن، یا روی طاقچههایشان، غزلیات حافظ داشتند یا بوستان و گلستان سعدی! به زبان دیگر، سخنسرایان فارسیزبان زنجیرههایی به هم متصل شدهاند تا پیوستگی ما ایرانیان با زبان مادری و کهنمان قطع نشود و همچنان از نثرها و نظمهای گذشتگانمان لذت ببریم.
منبع: همشهری آنلاین