Web Analytics Made Easy - Statcounter

«فائضه غفار حدادی» نویسنده‌ای است که این‌روزها دو اثر جدیدش با عنوان‌های «یک محسن عزیز» و «سربرخاک دهکده » در کتاب فروشی‌ها حضور دارند.

قدس آنلاین: او پیش از این دو اثر پرفروش «خط مقدم» و «دهکده خاک‌بر سر» را د رکارنامه اش داشته است. منتهی پرفروش بودن آثارش تنها ویژگی این نویسنده جوان نیست. او دو کتاب مهم در خصوص شهدای موشکی دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اولی کتاب «خط مقدم» که مهم‌ترین کتابی ست که  درباره شهید طهرانی مقدم نوشته شده و دیگری «یک محسن عزیز»  کتابی با موضوع زندگینامه شهید محسن وزوایی. حدادی در مصاحبه‌ای گفته است آثارش او را به عنوان نویسنده پیدا کرده‌اند و او از نگارش آنها بسیار خوشحال است.  با او درباره مجموعه آثارش و نحوه شکل گیری آنها و ..گفت‌وگو کرده‌ایم:

آخرین کتاب شما روزنوشت‌های  از راه پیمایی اربعین بود که همزمان با این ایام به بازار نشر آمددرباره شکل گیری آن می‌گویید؟

من اثری با «عنوان دهکده خاک برسر» دارم که می‌شود گفت سفرنامه اربعین یا بهتر است بگویم روزنوشت‌های مربوط به پیاده روی اربعین بر پایه آن کتاب شکل گرفت. من بخاطر «دهکده خاک برسر » در برنامه تلویزیونی شرکت کرده بودم و در آن برنامه مجری از من پرسید که آیا تا به حال به سفر اربعین رفته ام یا خیر؟ آنجا دلم گرفت که چطور تا به حال به این سفر نرفته‌ام و به لطف خدا بیست روز بعد از این اتفاق من برای اولین بار راهی سفر اربعین شدم و آخرین کتاب با عنوان «سربرخاک دهکده» براساس مشاهدات من در این سفر و مقایسه محرم‌هایی که در دو فضای متفاوت دیده بودم، پرداختم.

ویژگی این دو اثر را چه می‌دانید؟

همانطور که گفتم نمی‌شود عنوان سفرنامه را برای این دو اثر به کاربرد. این دو کتاب بیشتر روزنوشت‌هایی هستند که در طی یک سفر شکل گرفته‌اند. در یک روز نوشت نویسنده معمولا تنها یک مشاهده گر نیست و مانند یک دوربین تنها  آنچه را که از مکان‌ها، مردم و وقایع می‌بینید تصور نمی‌کنید بلکه برداشت و قضاوت نویسنده هم در آن دخیل است. در اینجا نویسنده از چشم خودش وقایع را روایت می‌کند و به این معنیست که از زوایه دید خودش و هر چه که برای خودش اهمیت دارد را روایت می‌کند .به واسطه این ویژگی اندیشه‌ها و دورنیات و حتی خاطره‌های گذشته نویسنده دخالت داده می‌شود و به مخاطب منتقل می‌شود. هر چند در نگاه اول این نوع نوشته کمی‌شخصی تر به نظر می‌آید اما از آنجایی که با یک اندیشه و تحلیل همراه است ، به نظر من نسبت به سفرنامه صرف جذاب تر است.

به نظر شما این قضاوت بخصوص اگر براساس یک ایدئولوژی خاص بشد، باعث نمی‌شود که مخاطب از اثر دور شود؟

در دو اثر من همه سعی ام را کرده‌ام که هم نقاط خوب را بیان کنم و هم نقاط بد را و تا جایی که توانسته ام یک جانبه به این مکان‌ها نظر نینداخته ام. این را هم در روزنوشت‌های مربوط  به لوزان سوئیس در نظر داشتم و هم در روزنوشت‌های سفرم به عراق! با یک چنین نمایشگری خواننده می‌تواند در پایان قضاوت خودش را داشته باشد هر چند که من تحلیل و قضاوت خودم را هم در کتاب آورده‌ام. بازخوردی که من از خواننده‌ها داشته‌ام. بخصوص در مورد «دهکده خاک برسر» که دوسالی از چاپ آن می‌گذرد و مخاطب بیشتری آن را دیده متهم به یک جانبه گری نشده‌ام و اینکه اثر هم حاوی خوبی‌ها و هم بدی‌ها بوده، را یک نقطه قوت دانسته‌اند.در هر حال من در این اثر دست به مقایسه زده‌ام با این همه دست به سانسور هم نزده‌ام. بهتر است بگویم این اثر یک نگاه جامعه‌ای در مورد سوژه‌ها به مخاطب می‌دهد اما دیدگاه نویسنده را هم به همراه دارد. بطور مثال اینکه نویسنده روزنوشت یک فرد مذهبی بوده در اثر مشخص است و ما می‌دانیم که راوی یک زن مسلمان شیعه است که می‌خواهد در کشور اروپایی اعتقاداتش را ، حجابش را حفظ کند.

در مقدمه کتاب دیگرتان یک «محسن عزیز» نوشته اید که این اثر هم به نوعی سفرنامه است، درباره این اثر بگویید.

در این اثر می‌توان گفت با سفر تکاملی و شهودی یک جوان ایرانی از سال 57 تا 61 همراه می‌شویم. در ظاهر همه اتفاقاتی که برای محسن می‌افتد تفاوتی با سایر جوان‌هایی دهه شصتی ندارد. در آن دوران همه به نوعی درگیر انقلاب و پس از آن جنگ به نوعی بوده اند. ما در این اثر با پای محسن این چهارسال را طی می‌کنیم. سیری که از یک جوان نخبه ایرانی که در دانشگاه شریف درس می‌خواند و قبلش هم بنا داشته برای تحصیلات به آمریکا برود شروع شده . یک جوان معمولی مانند سایر جوان‌ها ست و هیچ دغدغه آرمانی خاصی ندارد و بیشتر به گشت و گذار می‌پردازد. در طی این چهارسال ما با تعریف وقایع روبه رو نیستیم و بیشتر با مجموعه از تصمیم‌گیری‌ها و علت آنها و تغییراتی که در محسن و زندگیش پیش می‌آید مواجه هستیم. به نظر من مهم ترین ویژگی زندگی او محسن تصمیماتی ست که در زندگیش می‌گیرد. به نوعی مخاطب همراه محسن می‌آموزد چطور باید در زندگی تصمیم گرفت و به چه نکاتی توجه داشت. به طور مثال او پیشنهاد معاونت وزیر را داشت اما نپذیرفت. این سیر تصمیمات در یک دوره چهارساله فشرده سیر رشد محسن را از یک ادم معمولی به یک ادم متعالی نشان می‌دهد به همین خاطر من آن را هم یک سفرنامه نامیدم.

معمولا می‌شنویم که این آثار به دلیل تبلیغات ناشر یا حمایت سفارش دهنده فروش خوبی را در بازار نشر تجربه می‌کنند، به عنوان نویسنده اثر چقدر این موضوع را دست می‌دانید؟

برای «یک محسن عزیز» برعکس است . البته زمانی هم از چاپ اثر نگذشته است اما من راضیم از بازخوردها و می‌بینم که این اثر به نوعی توسط خوانندگان به دیگران توصیه می‌شود و گویی خودش راهش را باز می‌کند. اما از زمان چاپ کتاب تا به الان استقبال خوبی از اثر شده است و ارزشمند است که خود خواننده‌ها اثر را معرفی کرده و پیشنهاد می‌دهند .برای من به عنوان نویسنده مخاطب با کیفیت مطلوب تر از تیراژ بالاست که معلوم نیست به دست مخاطب اصلیش رسیده است یانه. رسالت این اثر را بیشتر تاثیر گذاری بر مخاطب می‌دانم.

کتاب‌هایی که شما کار کرده اید معمولا به شما سفارش داده شده است، نگران این نیستید که با این برچسب سفارشی نویسی شناخته شوید؟

در حال حاضر سفارشی نویسی یک جور فحش شده است و این غلط است. هرچند که همه آثار من سفارش داده نشده اند. بله من اثری مثل «یک محسن عزیز» و «خط مقدم » را براساس سفارش نوشته‌ام . اما این به این معنی نیست که در طی سال هر اثری که به من سفارش داده می‌شود را می‌پذیرم. به نظرم مثل بازیگری ست دیگر. به بازیگر هم در طول سال یک سری نقش‌ها پیشنهاد می‌شود حالا چه خوب یا بد! این اوست که باید هوشمندانه دست به انتخاب بزند اگر می‌خواهد که یک اثر ماندگار خلق شود باید بداند که چی مناسبش است؟ و چه چیز را می‌تواند درست از کاردربیاورد. الان هرناشری هر کتابی را به نویسنده‌ای پیشنهاد بدهد که نباید همینطور بپذیرد. آن تیمی‌ موفق می‌شود که سفارش دهنده و نویسنده و موضوع تحقیق خوب بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و به یک هم افزایی برسند هر کدام این‌ها درست نباشد نتیجه خوب نخواهد بود.من خوشحالم که این دو اثر را سفارشی نوشتم و از نتیجه آنها خرسندم.

درباره این مثلثی که گفتید بیشتر توضیح می‌دهید؟

مهم این است که ناشر چطور به موضوع نگاه می‌کند. مهم این است که ناشر یا سفارش دهنده دغدغه‌اش چیست؟ آیا می‌خواهد بیلان کاریش را بالاببرد؟ تنها به فکر آمار و ارقام است؟ می‌خواهد کتابسازی کند ؟ یا دغدغه معرفی دارد؟نویسنده‌ای هم که کار را قبول می‌کند باید دغدغه اش با این گروه هم راستا باشد. نویسنده اگر تنها دغدغه‌اش پول باشد به سری کاری می‌افتد. باور کنید الان پیشنهاد هست که در یک ماه یک کتاب را بنویس و پولت را بگیر اما مگر می‌شود یک اثر درست را در یک ماه نوشت؟! جدا از تحقیقات، انس گرفتن با موضوع ، بازنویسی و ...مسیر دشواری ست که نیازمند زمان است. اگر به این شتاب تن بدهیم نتیجه آثاری می‌شود که می‌آیند و می‌روند و هیچ آورده‌ای ندارند و فراموش می‌شوند. نویسنده باید دغدغه داشته باشد و کاری که به او سپرده شده‌است را باید با وجدان انجام دهد و نگران سرنوشت اثرش باشد. هرچند پتانسیل سوژه هم مهم است.سوژه باید پتانسیل و قابلیت  این را داشته باشد که به یک کتاب تبدیل شود.  این مثلت سوژه، نویسنده و سفارش دهند ه دغدغه مند مهم است.

پس نقش سفارش دهنده اگر به شکل حرفه ای وارد شود،بسیار مهم می‌دانید؟

ببینید یک نویسنده خوب نمی‌تواند به تنهای کاری را در این حوزه پیش ببرد. تصور کنید کتاب اولم را من خودم می‌نوشتم. در آن زمان کدام ناشر حاضر بود اثر مرا چاپ کند؟ یک کتاب با سوژه حساس و امنیتی موشکی که می‌توانست هزار جور حرف و حدیث پیرامونش شکل بگیرد. اصلا چاپش ممکن نبود اما وقتی خود سازمان موشکی دست به سفارش این اثر می‌زند، خب نتیجه هم متفاوت است و در کنار تحقیقات خوب و تلاش درست کار بعد از چاپ  عنوان بهترین کتاب سال دفاع مقدس را هم گرفت. پس این سه ضلع باید در کنا رهم باشند.

آثار شما به نوعی به وقایع معاصر پرداخته‌اند ، به نظرتان این نزدیکی به این وقایع باعث نشد، سانسوری اتاق بیفتد؟ چقدر اثر مستند است؟

هر دو کتاب نود درصد براساس مستندات شکل گرفته است. مابقی مربوط به فضاسازی ست. به جز این هم نمی‌توانست باشد. در «خط مقدم»  و «محسن عزیز» من با دو ناظر بسیار سخت گیر و موشکاف مواجه بودم و در حد اینکه لباسش سیاه نبود یا سفید بود یا در فلان رنگ بود موشکافی شد و می‌توان گفت با یک رمانی که دقیقاً براساس واقعیت شکل گرفته است. خط مقدم خودش آنقدر داستان جذاب بود حتی نیاز به ترفندهای داستانی هم نبود. وقایع ذکر شده در «خط مقدم » تا سال 65 است  و علت اینکه این برهه هم انتخاب شده این بود که به دلیل اینکه سی سال محرمانه بودن مستندات تمام می‌شد و ما می‌توانستیم همه وقایع را بنویسیم. بعضی از وقایعه حتی از از سینه‌ها نقل نشده بود چه برسدبه اینکه مکتوب شود. خیلی از اتفاقات در این اثر برای اولین بار نقل شده‌اند.  در مورد «محسن عزیز» هم  فضاسازی داستانی اتفاق افتاده اما هیچ واقعه یا واکنش یا سخنی که به تغییر برداشت مخاطب از شخصیت یا واقعه بیانجامد از طرف من به عنوان نویسنده اضافه نشده‌است.

اهمیت نگارش اینگونه آثار را در چه می‌دانید؟

یک نفر به من پیام داد که من برای سومین بار است که دارم این کتاب را می‌خوانم. برای من عکسی فرستاد که کنار موشک فرستاده بود و گفت این مانیفست ماست و هرجا به مشکل می‌خوریم یک بار دیگر کتاب  «خط مقدم» را می‌خوانیم. با این کتاب آن روحیه جهادی به این نیروی که بعد سی سال این تلاش را ادامه می‌دهد منتقل شده است.

انتهای پیام/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: یک محسن عزیز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۲۵۲۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این روزها غزه بدترین جای جهان برای «زن بودن» است

مطابق آمارها و گزارش‌های منتشر شده توسط نهادهای بین المللی، به دلیل حملات و جنایت های متعدد ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی، این روزها غزه بدترین جای جهان برای «زن بودن» است؛ با این وجود زنان مقاوم فلسطینی رنج زندگی را به امید فردای بدون اسرائیل به جان می‌خرند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، خبر شوکه کننده شبکه الجزیره درباره جنایت صهیونیست‌ها در هتک حرمت زنان فلسطینی در بیمارستان شفای غزه، واکنش‌های گسترده‌ای در پی داشت، اما این خبر اندکی بعد از وب‌سایت این شبکه حذف شد و همین اتفاق شاعبه هایی در مورد صحت آن ایجاد کرد.

ماجرای روایت الجزیره از هتک حرمت زنان فلسطینی در بیمارستان شفا

اصل ماجرا به مصاحبه الجزیره با فردی به نام «جمیله الهسی» برمیگردد، او به عنوان شخصی که از نزدیک شاهد جنایت صهیونیست‌ها در بیمارستان شفاء بوده است در این مصاحبه به طور کلی از تجاوز نیروهای اشغالگر به زنان، ربودن آنها، گرفتن بچه‌هایشان و کشتن آنها می‌گوید. مدتی بعد شبکه الجزیره به دلایل نامشخص این خبر را از سایت و اکانت الجزیره در شبکه اجتماعی ایکس حذف کرد و بعد از آن بود که ابوهلاله، تهیه کننده سابق الجزیره در توییتی نوشت: «بر طبق تحقیقاتی که حماس انجام داده داستان تجاوز به زنان در بیمارستان شفا ساختگی بوده است.»

اگرچه «اسماعیل الغول»، خبرنگار الجزیره ساکن غزه در واکنش به روایت جمیله الهسی در حساب کاربری خود نوشت: «جمیله الهسی شهامت صحبت کردن را داشت درحالیکه ده‌ها داستان گفته نشده باقی مانده زیرا این موضوع از نظر اجتماعی برای ما خطرناک و دشوار است. پیش از این داستان‌هایی از این دست را شنیده بودیم که در محله شیخ رضوان و منطقه پاسگاه نتزاریم اتفاق افتاده بود و تا به امروز تعداد زیادی از دختران مفقود شده‌اند.»

با توجه به آنچه گفته شد به نظر می‌رسد عدم امکان صحت‌سنجی در مورد روایت الهسی به دلیل شرایط محاصره بیمارستان شفا توسط ارتش اشغالگر اسرائیل که همچنان ادامه دارد، در نهایت سبب شد تا مسئولین الجزیره این خبر را حذف کنند، اما آنچه از آن مطمئن هستیم، وضعیت بسیار وخیم و دشوار زنان و دختران ساکن نوار غزه است که در گزارش‌های متعدد سازمان ملل نیز به آن پرداخته شده است.

علاوه بر این، پیش‌تر دکتر «علیا خان» عضو اتحادیه سازمان‌های امداد و مراقبت‌های پزشکی، گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای از هتک حرمت زنان توسط نظامیان ارتش رژیم صهونیستی به نقل از پزشکان و امدادگران حاضر در بیمارستان ناصر غزه روایت کرده بود که مطابق آن زنان مورد تجاوز قرار می‌گیرند اما این موضوع منتشر نمی‌شود و هیچکس در رسانه‌های غربی در این باره صحبت نمی‌کند.

گزارش‌های سازمان ملل در مورد وضعیت زنان غزه چه می‌گوید؟

آخرین گزارش رسمی سازمان ملل در مورد وضعیت زنان غزه، ۲۱ مارس (دوم فروردین ۱۴۰۳) منتشر شد که در آن با اشاره به خطر «قحطی قریب الوقوع» به وضعیت وخیم بهداشت زنان پرداخته شده است. در این گزارش آمده است به دلیل نبود آب کافی حتی برای شرب، زنان امکان استحمام ندارند و به همین دلیل موهای خود را می‌تراشند.

علاوه بر این در ۱ مارس، زنان سازمان ملل گزارش دادند که بیش از ۴ نفر از هر ۵ زن در غزه (۸۴ درصد) گفتند که خانواده آنها نصف یا کمتر از غذاهایی را که قبل از ۷ اکتبر داشته‌اند می‌خورند و درحالیکه مادران و زنان بزرگسال وظیفه تأمین غذا را بر عهده دارند، کمتر از بقیه غذا می‌خورند، نزدیک به ۹ نفر از هر ۱۰ زن گزارش دادند که دسترسی به غذا برای زنان سخت‌تر از مردان است.

همچنین مطابق گزارش بخش زنان سازمان ملل در پنجم مارس (۱۵ اسفند ۱۴۰۲)، از زمان آغاز جنگ غزه بیش از ۹ هزار زن در اثر حملات رژیم اسرائیل به قتل رسیدند، بیش از ۱۹ هزار زن مجروح شدند، بیش از ۳ هزار زن همسر و پدران خود را از دست دادند و تبدیل به سرپرست خانوار شدند، روزانه ۳۷ مادر در غزه کشته می‌شوند و ۱۵۵ هزار زن در غزه باردار یا شیرده هستند که انتظار می‌رود ۵۵۰۰ زن در ماه آینده بدون وجود داروی بیهوشی و خدمات درمانی کافی زایمان کنند.

گزارش سازمان ملل در مورد آزار جنسی زنان فلسطینی از سوی اشغالگران

بیست و هفتم فوریه (هشتم اسفند ۱۴۰۲) «ریم السالم»، گزارشگر سازمان ملل در امور خشونت علیه زنان، بار دیگر تأیید کرد که گزارش‌هایی درباره «تجاوز و تهدید به تجاوز جنسی» از سوی نیروهای اشغالگر صهیونیست در جریان بازداشت خودسرانه زنان و دختران فلسطینی از نوار غزه دریافت کرده است.

این مقام ارشد سازمان ملل در گفت‌وگو با شبکه الجزیره گفت: ما گزارش‌هایی دریافت کردیم که دست کم دو زن در زندان‌های اشغالی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و دیگران به تجاوز تهدید شده‌اند اما احتمال دارد شمار واقعی موارد خشونت جنسی بیشتر از این گزارش‌ها باشد.

ریم السالم در جریان سخنرانی خود نقض حقوق بشر گزارش شده علیه زنان و دختران در فلسطین را که در معرض محاصره و حملات شدید رژیم صهیونیستی قرار دارد، وحشتناک توصیف کرد. وی ادامه داد: گزارش‌هایی درباره قتل خودسرانه زنان و دختران فلسطینی در نوار غزه دریافت کرده‌ایم.

به گفته این مقام سازمان ملل، اسیران زن فلسطینی در اراضی اشغالی مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌گیرند و از غذا، دارو و اقلام بهداشتی محروم می‌شوند.

در بیانیه مشترکی که به امضای کارشناسان سازمان ملل رسیده است، آمده است: ما از گزارش‌هایی درباره اینکه زنان و دختران فلسطینی عمداً هدف قرار می‌گیرند و به‌طور فراقانونی در پناهگاه‌ها یا هنگام فرار قتل‌عام می‌شوند، شوکه شده‌ایم.

بیانیه صادر شده همچنین تأیید کرد که ادعاهای قطعی درباره نقض وحشتناک حقوق بشر علیه زنان و دختران در نوار غزه و کرانه باختری وجود دارد.

وی همچنین به بازداشت خودسرانه صدها زن فلسطینی از جمله مدافعان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و کارکنان بشردوستانه اشاره کرد.

ترجمه عنوان گزارش روزنامه گاردین: هیئت سازمان ملل می‌گوید که
ادعای تجاوز جنسی اسرائیل به زنان فلسطینی معتبر است.

کارشناسان سازمان ملل خواستار تحقیق مستقل، بی‌طرف، جامع و مؤثر در مورد نقض حقوق زنان و دختران فلسطینی از جمله قتل، تجاوز و آزار جنسی از سوی رژیم صهیونیستی و همکاری این رژیم با تحقیقات شدند.

ریم السالم که در سال ۲۰۲۱ از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل به عنوان گزارشگر ویژه منصوب شد، می‌گوید: خشونت و غیرانسانی جلوه دادن زنان، کودکان و غیرنظامیان فلسطینی، به طور کلی، به یک امر عادی تبدیل شده است.

کارشناسان سازمان ملل در گزارش خود که بیست و ششم فوریه ارائه شد، گفتند: ما به‌ویژه از گزارش‌هایی درباره اینکه زنان و دختران فلسطینی بازداشت شده نیز مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند، از جمله برهنه کردن و تفتیش از سوی نظامیان صهیونیست ناراحت هستیم. گزارش شد که دستکم دو زندانی فلسطینی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند، در حالی که دیگران به تجاوز جنسی و خشونت جنسی تهدید شدند.

۵۰ هزار زن باردار در بحبوحه تخریب سیستم سلامت غزه

سازمان ملل تخمین می‌زند که حدود ۵۰ هزار زن باردار در غزه زندگی می‌کنند و روزانه بیش از ۱۸۰ زایمان در بحبوحه تخریب سیستم مراقبت‌های بهداشتی غزه اتفاق می‌افتد، این بدان معناست که بسیاری از زنان در غزه بدون وجود داروهای لازم از جمله داروی بیهوشی، امکانات و محیط بهداشتی مناسب، مجبور به وضع حمل هستند و به همین دلیل جان بسیاری از این مادران و نوزادان هنگام زایمان از دست می‌رود.

به گزارش روزنامه گاردین در تاریخ ۲۸ فوریه (نهم اسفند ۱۴۰۲)، پزشکان هشدار داده‌اند که از هر پنج زن باردار که در یک کلینیک مرکزی غزه تحت درمان قرار می‌گیرند، یک نفر دچار سو تغذیه است، زیرا کمبود سوخت و تجهیزات پزشکی آخرین بیمارستان فعال در شمال نوار غزه را بسته است.

گاردین به نقل از پزشکی در غزه می‌نویسد: از آنجایی که بیماری‌های عفونی در مناطق شلوغ گسترش می‌یابند و غذا کمیاب‌تر می‌شود، شاهد گرسنگی افراد بیشتری خواهیم بود، از جمله کارکنان بهداشتی که در تلاش برای کمک هستند، حتی خود من هر روز نگرانم که چیزی برای خوردن پیدا نکنم.

در حال حاضر طبق آمار سازمان ملل، تنها یک سوم بیمارستان‌های غزه حتی تا حدی کار می‌کنند و بیمارستان‌هایی که در حال فعالیت هستند نیز مملو از بیماران و کمبود تجهیزات هستند، علاوه بر این تقریباً تمام بیمارستان‌ها در شمال غزه به دلیل حملات اسرائیل از دایره خدمات خارج شده‌اند.

امروز آمارها به ما می‌گوید به دلیل حملات و جنایت‌های متعدد ارتش رژیم صهیونیستی، غزه بدترین جای جهان برای «زن بودن» است؛ همه آنچه گفته شد، در کنار رنج عظیم از دست دادن فرزندان و عزیزان و آواره شدن از محل زندگی، داستان هر روز زندگی زنان غزه است، با این وجود، زنان مقاوم غزه همچنان رنج زندگی را برای رسیدن به فردای بدون اسرائیل به جان می‌خرند. روز گذشته در نهایت شورای امنیت سازمان ملل پس از گذشت ۶ ماه از آغاز جنایت صهیونیست‌ها در غزه و کشته شدن بیش از ۳۲ هزار نفر، موفق شد تا قطعنامه‌ای برای آتش بس موقت در ماه رمضان را به تصویب برساند، آتش بسی که اگرچه کافی نیست اما برای رساندن کمک‌های ضروری به مردم غزه به ویژه زنان و کودکان، حیاتی است و حالا باید دید با وجود نادیده گرفتن تمام حقوق انسانی و قواعد بین‌المللی توسط رژیم صهیونیستی سرنوشت این قطعنامه به کجا می‌رسد.

کد خبر 739040

دیگر خبرها

  • آغاز تمرینات نرم و سبک ستاره مصدوم استقلال
  • گزارشی از نظر منتقدان درباره آخرین کتاب چاپ شده مارکز
  • کنسرت زنده محسن چاوشی ! | بدل چاوشی با آهنگ سنگ صبور همه را شوکه کرد
  • جزئیات جدید ثبت سفارش کتاب‌های درسی سال تحصیلی ۱۴۰۴_۱۴۰۳
  • آغاز فرآیند ثبت سفارش کتاب‌های درسی از ۲۸ فروردین
  • آغاز فرآیند ثبت سفارش کتاب‌های درسی از ۲۸ فروردین ماه سال جاری
  • تحلیلی بر سرنوشت انسان با کتاب «منازل الآخره»
  • کار و کاسبی جدیدی که این روزها در تهران داغ شد
  • این روزها غزه بدترین جای جهان برای «زن بودن» است
  • نویسنده «مار و پله»: از مامور امنیتی پرونده مدینه متشکرم