Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-25@20:34:11 GMT

طراوت روستایی در جان رمان

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۴۷۹۳۲

طراوت روستایی در جان رمان

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دارم می‌رسم جان‌جان» تازه‌ترین اثری است که از سوی مهدی کرد فیرزجایی و توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.

«دارم میرسم جان جان» داستان ماجراهایی است که مهدی به خاطر خواهر تازه عروسش از سر گذرانده تا دیو را به بند بکشد و در آخرین روزهای حضور خواهر، دل او را به دست بیاورد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که چند روز قبل از عروسی با خواهرش دست به گریبان شده و جای دندان‌های تیز و برنده‌اش را روی کتف او به یادگار گذاشته، حالا برای حفظ آبرویش مأمور می‌شود تا برود و لباس عروس او را عوض کند.

طبیعت بکر و تازه‌ی «فیروزجا» با قلم توانمند نویسنده‌ نام آشنای «فیروزجایی» همچون تابلوی نقاشی اصیلی جلوی چشم‌های مخاطب نقش می‌بندد و سرسبزی و طراوتش جلوه‌گری می‌کند. گذر از میان انبوه درختان و رسیدن به آب‌بند ماهیگیری، خواننده را به وجد می‌آورد و هوس ماهیگیری را به دل او می‌اندازد. اما همان زمان این هوس به ترس تبدیل می‌شود و از دیدن جنازه‌ای در آب که قاتل آن معلوم نیست، وحشت به جانش می‌افتد...

فضای گرم و جذاب روستا و لذت کشف رازی سر به مهر با هم عجین می‌شوند و خواننده را در ۲۱۱ صفحه به دنبال خود می‌کشانند تا آخر بفهمد چه شد و مهدی چکار کرد؟

جدا از محتوای خواندنی که مایه‌هایی از طنز در آن دیده می‌شود، طرح جلد پویا و چشم‌نواز کتاب، مخاطب را مجذوب خود می‌کند. لنگه کفشی کهنه و مندرس مثل علامت سوال توی ذهن او وول می‌خورد و کنجکاوی عجیبی مثل خوره به جانش می‌افتد که بفهمد راز لنگه کفش چیست.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

امان از روزی که خواهر آدم بخواهد عروس بشود. آن وقت است که دیگر تمام کارهای رو مخ و اعصاب خورد کنش از یاد می‌رود و فقط چهره‌ی مظلومیتش در ذهن خودنمایی می‌کند. انگار دستی از غیب می‌آید تمام شیطنت‌های او را پاک می‌کند و مدام جای خالی‌اش را یادت می‌آورد.

آن وقت است که اگر لب تر کند، می‌شوی غلام حلقه به گوش خانم و اگر بخواهد حتی دیو دو سر را کت بسته در محضرش حاضر می‌کنی که خاک آستانش را ببوسد. از عشق خواهر هفت خوان که سهل است، خوان هشتم را هم رد می‌کنی، طومار دیو را در هم می‌پیچی و در راه بازگشت از شوق آواز سر می‌دهی:

- دارم میرسم... جان جـــــــــــان!

این رمان که برای رده‌ی سنی نوجوان به تحریر درآمده، در سال ۱۳۹۸ با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه از سوی انتشارات شهرستان ادب راهی بازار شد تا با داستان پر کشمکش خود با انبوه داستان‌ها و رمان‌های نوجوان ترجمه‌ای بازار به رقابت بپردازد.

کد خبر 4800478

منبع: مهر

کلیدواژه: ادبیات کتاب و کتابخوانی موسسه شهرستان ادب ترجمه ادبیات کتاب و کتابخوانی رایزنی فرهنگی ادبیات جهان ادبیات کودک و نوجوان تجدید چاپ خانه کتاب میراث فرهنگی بازار نشر دفاع مقدس رونمایی کتاب نقد کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۴۷۹۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها

به گزارش خبرنگار مهر، دو رمان «مسافر و مهتاب» نوشته آنتال صرب و «فرقه خودبینان» اثر اریک امانوئل اشمیت به‌تازگی با ترجمه فرناز حائری و سیامند زندی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده‌اند.

ترجمه «مسافر و مهتاب» براساس نسخه چاپ‌شده از آن توسط انتشارات پوشکین در لندن است که سال ۲۰۱۴ چاپ شده است. این‌کتاب برای اولین‌بار سال ۱۹۳۷ در بوداپست به چاپ رسید.

آنتال صرب نویسنده این‌کتاب متولد ۱۹۰۱ و درگذشته به سال‌ ۱۹۴۵، نویسنده پرکار مجارستانی اما کمترشناخته شده در ایران است. او از انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی ترجمه کرده و مقالات مختلفی هم درباره ادبیات و نویسندگان اروپا در کارنامه دارد. او در ۳۲ سالگی رییس فرهنگستان ادب مجارستان بود. همچنین استاد ادبیات دانشگاه سگد بود و چندین رمان منتشر کرد که «مسافر و مهتاب» یکی از مهمترین‌ آن‌هاست. او سال ۱۹۴۱ تاریخ ادبیات جهان را نوشت. پس از آن هم کتاب تئوری رمان و تاریخ ادبیات مجارستان را تحریر کرد.

درباره سرنوشت این‌نویسنده گفته می‌شود در سال ۱۹۴۴ به اردوگاه کار اجباری نازی‌ها فرستاده شد و پیش از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ در اردوگاه کشته و در گوری دسته‌جمعی به خاک سپرده شد.

رمان «مسافر و مهتاب» با سفر ماه‌عسل یک‌زوج به ایتالیا شروع می‌شود. با ورود زن و شوهر به ونیز، گذشته جان می‌گیرد و خاطرات نوجوانی و شروشور دوستان پیش چشم می‌آید. دیدن کوچه‌های قدیمی و مناظر ونیز باعث تحولات روحی و روانی را شکل می‌دهند. به این‌ترتیب «مسافر و مهتاب» کشاکش گذشته و اکنون و نوسانات روحی و عاطفی زن و شوهر سفرکرده به ونیز است.

رمان پیش‌رو ۴ بخش دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «ماه عسل»، «فراری»، «رُم» و «دروازه‌های جهنم».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

بعد در درگاهی گوتیک کشیشی ظاهر شد. با چهره‌ای رنگ‌پریده به رنگ عاج و با نگاهی غمگین و ناراحت سر بالا کرد و به آسمان چشم دوخت. بعد سرش را به یک‌طرف چرخاند و با حرکتی نرم و غیرقابل وصف به شیوه کهن دست بر هم گذاشت.

میهای بلافاصله به طرفش نشتافت. هرچه نباشد حالا یک‌کشیش بود، راهبی رنگ‌پریده و جدی در حال اجرای وظایف دینی ... نه، نمی‌شد مثل یک‌بچه‌محصل، مثل یک‌پسربچه با سرعت به طرفش برود...

حاملان تابوت راهی شدند و با فاصله اندکی کشیش و تشییع‌کنندگان پشت سرشان حرکت کردند. میهای هم به انتهای آن صف پیوست و کلاه به دست با قدم‌های آهسته به طرف کمپوزنتو رفت که بر دامن کوه و در ارتفاعی بالاتر واقع بود. چنان قلبش تندتند می‌زد که مجبور می‌شد هرچند قدم یک‌بار توقف و نفسی تازه کند. بعد از این‌همه سال که راه‌هایشان به‌کلی از هم جدا افتاد بود اصلا حرفی برای گفتن داشتند؟

این‌کتاب با ۲۹۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

ترجمه «فرقه خودبینان» نیز براساس نسخه فرانسوی منتشرشده سال ۱۹۹۴ انتشارات آلبین میشل در پاریس انجام شده است.

نویسنده این‌کتاب به‌خلاف «مسافر و مهتاب» در ایران و بین اهالی ادبیات، تئاتر و سینما شناخته شده است. اریک امانوئل اشمیت، نویسنده فرانسوی به‌واسطه آثاری چون «موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن» یا «خرده جنایت‌های زن و شوهری» نامی غریب و ناشناخته نیست.

امانوئل اشمیت در این‌کتاب، نثری دارد که در فرازهایی شاعرانه و در فرازهای دیگر قصه‌گوست. تلفیق ادبیات و فلسفه هم مانند دیگر آثارش در این‌داستان به چشم می‌آید. طرح قصه نیز درباره پژوهشگری خسته و دلزده است که دیگر حوصله تحقیق و فیش‌برداری ندارد و به‌طور ناگهانی در کتابخانه ملی پاریس به ردپایی از یک‌متفکر ناشناخته برمی‌خورد. نام متفکر مرموز از قرن هجدهم به بعد، به‌طرز عجیب و سوءظن‌برانگیزی پنهان مانده و همین‌مساله، کنجکاوی قهرمان قصه را تحریک می‌کند.

در ادامه داستان، شخصیت اصلی در کار جستجو در اسناد و کتاب‌ها تا جایی پیش می‌رود که مرز واقعیت و خیال محو می‌شود و ملال تحقیق دانشگاهی جای خود را به هیجان تحقیقات پلیسی می‌دهد...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

با وجود این، سرنخی در این داستان بود. این آمِده شامپولیون، گاسپار لانگنهارت را از کجا کشف کرده بود؟ از خودش که در نیاورده بود. اگر که مقیم هاور بوده، یعنی اینکه حتما از راه‌هایی متفاوت با راه‌هایی که من پیش گرفته‌ام، چیزهایی درباره موجودیت گاسپار شنیده است. آیا گاسپار واقعا به قصد ادامه زندگی تا آخر عمر به سرزمین اجدادی‌اش بازگشته بوده است؟ اگر این‌طور بوده، همین‌نکته می‌تواند روشنگر این باشد که احتمالا شامپولیون به‌طور اتفاقی داستان‌هایی از نوادگانِ او شنیده، یا اینکه حتی به بایگانی‌های خانوادگی آنان دسترسی یافته است. شاید این‌اسناد هنوز هم اینجا باشند، یا مثلا در اختیار وارثِ خانواده؟

این احتمال در لحظه خشم را از وجودم زدود و بار دیگر احساسِ سرزندگی کردم.

این‌کتاب با ۱۳۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان چاپ شده است.

کد خبر 6086878 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • رمان جدید اکبر والایی چاپ شد/ «بر فراز کشتزار» در بازار نشر
  • بدون حواله هم قهرمان می‌شویم!
  • معرفی نامزدهای جایزه ادبیات داستانی زنان
  • بارش بهاری و طراوت طبیعت
  • ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها
  • طراوت باران بهاری در دیار هگمتانه
  • با این نوشیدنی‌ها قند و شکر را کنار بگذارید
  • مرگ خاله بر اثر تیر اندازی خواهر زاده در خرم آباد
  • با این نوشیدنی‌ها قند و شکر را کنار می‌گذارید
  • چاپ یک‌رمان پلیسی دیگر از فردریک دار/«آموزش آدمکشی» در بازار نشر