Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه فعالیت‌های قرآنی ــ تدوین‌کنندگان لایحه ساماندهی سهمیه‌های ورود به مقاطع مختلف آموزش عالی تلاش دارند با لغو سهمیه‌هایی که حساسیت کمتری بر روی آنها هست جلوی فشار افکار عمومی و رسانه‌ها را گرفته و اذهان را به نوعی منحرف کرده باشند در حالی که افکار عمومی به دنبال حذف سهمیه‌های دیگر است.

به گزارش ایکنا؛ هر ساله با نزدیک شدن به ایام کنکور و زمان اعلام نتایج آن، بحث سهمیه‌‌ها، حاشیه‌ها و نقدهای زیادی را از جانب افکار عمومی، متوجه خود دیده است، صدایی که طی سال‌های اخیر بلند و بلندتر شده تا اینکه این اعتراض‌ها در فصلی به غیر از اعلام نتایج کنکور و یا زمان شروع سال تحصیلی به نتیجه برسد و سرانجام دولت را ناگزیر به اتخاذ یک تصمیم کند، تصمیمی که خروجی آن مأموریت دادن به سازمان سنجش آموزش کشور برای تهیه لایحه‌ای جهت اصلاح سهمیه‌های خاص در کنکور است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مسئولان سازمان سنجش آموزش کشور، پس از دستور هیئت دولت و طی هفته‌های اخیر از تدوین لایحه ساماندهی سهمیه‌های ورود به مقاطع مختلف آموزش عالی خبر دادند، خبری که البته در آن تنها به فهرست اصلاحات پیش‌بینی شده بدون ذکر زمان‌بندی اجرای آن بسنده شده بود.

در قانون و از سال‌های قبل تاکنون، سهمیه‌های مختلفی به تصویب رسیده است که از جمله مهم‌ترین آنها، سهمیه‌های مناطق محروم، خانواده شهدا،‌ ایثارگران و خانواده اعضای هیئت عملی از جمله آنها بوده است. در این بین سهمیه حافظان قرآن کریم نیز قابل ذکر است.

در سال 1375 قانونی در مجلس به تصویب رسید که بر اساس آن و به منظور اجرای قانون اعطای مدرک کارشناسی و بالاتر به حافظان کل قرآن کریم، این افراد(حافظان کل قرآن کریم دیپلم و زیر دیپلم) می‌توانستند با شرکت در کدرشته امتحانی ۱۱۱۱ آزمون کارشناسی ارشد از مزایای در نظر گرفته شده استفاده کنند. براساس این قانون، معرفی شدگان دیپلم و زیر دیپلم و دارای حد نصاب که دارای مدرک تخصصی حفظ بودند جهت اخذ مدرک کارشناسی علوم قرآن و حدیث، گواهی معدل و ریز نمرات به مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور معرفی می‌شدند. دارندگان مدرک رسمی کارشناسی علوم قرآنی که دارای مدرک تخصصی حفظ بودند پس از شرکت در آزمون کارشناسی ارشد و اعلام نتایج، طبق برنامه زمانبندی به دانشگاه‌ها معرفی می‌شدند.

حالا بر اساس لایحه سازمان سنجش این سهمیه لغو شده است. در ماده 10 لایحه تنظیم‌شده آمده است: «تمامی قوانین و مقررات مصوب ابلاغی مجلس شورای اسلامی، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و کمیته‌های مصوب شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و شورای هدایت استعداد‌های درخشان در خصوص نحوه اعمال سهمیه‌ها در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی(شامل بومی‌‌گزینی، قانون عدالت آموزشی، سهمیه‌های مندرج در قانون خدمات‌رسانی به ایثارگران و اصلاحات بعدی آن، قانون ورود رزمندگان به دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی، سهمیه‌های مربوط به کارگر نمونه، قهرمانان ورزشی، حافظان قرآن، دانشجوی نمونه کشوری، بهیاری و...) لغو و این قانون جایگزین آنها می‌شود و پس از آن امکان ایجاد هیچ‌گونه سهمیه جدیدی به جز موارد مندرج در این قانون وجود ندارد». در ادامه اشاره شده است: «به دلیل آنکه بخشی از سهمیه‌ها توسط مجلس، برخی توسط شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و برخی توسط سایر نهادها به تصویب رسیده است، برای آنکه بتوان قانون جامعی داشت باید قوانین این نهادها لغو و لایحه جدید جایگزین آن شود».

این اصلاحات در حالی در پاسخ به خواست افکار عمومی صورت گرفته است که اصولاً افکار عمومی بیش از هر چیزی به دنبال حذف سهمیه‌‌های خاص در گروه‌های خاص که از قضا تعدادشان هم کم نبوده است، بود و کمتر موضوعاتی همچون حافظان قرآن کریم و مواردی از این دست را مدنظر داشته‌اند. هرچند در سال‌های اخیر تعدادی از دانشجویان علوم قرآن و حدیث، نسبت به سهمیه حافظان کل قرآن کریم انتقاداتی داشتند، اما هیچ گاه این موضوع به معضلی که افکار عمومی خواهان توضیح در مورد آن باشند، نبوده است، اگر هم اعتراضی از سوی دانشجویان این رشته شنیده شده در سطح همان دورهمی‌های دانشجویی باقی مانده و کمتر به فضای رسانه‌ای و یا گفت‌وگوی دو طرفه با مسئولان راه یافته است.

از آنجا که یکی از ادله‌های منتقدان اختصاص سهمیه در کنکور پایین بودن سطح علمی فارغ‌التحصیلان استفاده کننده از این سهمیه‌هاست شاید ذکر یک نکته در ادامه این نوشتار لازم باشد.

در نگاه اول می‌توان تأثیرات اعمال سهمیه و سطح علمی فارغ‌التحصیلان رشته‌هایی همچون پزشکی که زمینه فعالیت و کیفیت آموخته‌های فارغ‌التحصیلان آن به صورت مستقیم در معرض دید است به راحتی مورد ارزیابی قرار داد؛ اما مطمئناً نقش سهمیه در کیفیت علمی فارغ‌التحصیلان رشته‌هایی همچون علوم قرآن که زمینه بروز کیفیت آموخته‌های آن به صورت مستقیم وجود ندارد، به جز با ارزیابی‌های علمی قابل احصاء نیست. بر همین اساس است که نگارنده اعتقاد دارد حافظان قرآن به نوعی قربانی تصمیم مسئولان شده‌اند، از این جهت که تدوین‌کنندگان این لایحه با لغو سهمیه‌هایی که حساسیت کمتری بر روی آنها هست جلوی فشار افکار عمومی و رسانه‌ها را گرفته باشند و اذهان را به نوعی منحرف کرده باشند در حالی که افکار عمومی به دنبال حذف سهمیه‌های دیگر بوده است.

قبل از پایان این نوشتار باید این نکته را یادآور شد که مسئولان قرآنی کشورمان که درگیر این موضوع هستند تا قبل از تصویب نهایی لایحه باید رایزنی‌های خود را انجام دهند؛ چرا که بعد از تصویب لغو؛ قانون جدید جایگزین آنها می‌شود و پس از آن امکان ایجاد هیچ‌گونه سهمیه جدیدی به جز موارد مندرج در این قانون وجود ندارد.

در پایان باید این نکته را متذکر شد که زمان اجرای این لایحه نیز نامشخص است و هنوز به طور کامل معلوم نیست که این موضوع به کنکور 99 خواهد رسید یا خیر؛ البته دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی مدتی قبل از نرسیدن این لایحه به کنکور سراسری 99 گفته بود، اما یکی از مسئولان سازمان سنجش آموزش کشور با اشاره به اینکه ممکن است این لایحه به کنکور 99 برسد، گفته بود: «لایحه از زمان تصویب قابل اجراست و اگر قبل از کنکور 99 به تصویب برسد، برای این آزمون هم قابل اجراست».

پیگیری‌های ایکنا برای اطلاع بیشتر از این موضوع و دلایل قرار گرفتن سهمیه حافظان قرآن کریم در فهرست سهمیه‌های لغو شده به جایی نرسید. بر اساس شنیده‌ها دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی پیگیر این موضوع بوده و نامه‌نگاری‌هایی با مراکز مرتبط با آن نیز داشته است که البته تا این لحظه منجر به دریافت پاسخی نشده است. 

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا فعالیت های قرآنی کنکور سهمیه حذف سهمیه حافظان قرآن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۵۰۲۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محسن هاشمی‌: هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام ۱۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند

محسن هاشمی‌ رفسنجانی در روزنامه اعتماد نوشت: در یک ماه گذشته موضوعاتی که در کنار خطر جنگ با اسراییل موجب بیشترین توجه افکارعمومی و واکنش گسترده در شبکه‌های مجازی شد، می‌توان با سه کلید واژه «قیطریه، ازگل و تلخ گوشت» نام برد که به‌طور خلاصه «قات» نام می‌نهیم. به عبارت دیگر افکارعمومی با سه چالش دوقطبی ایجاد شده از سوی مسوولان و چهره‌های سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود.

در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است.

ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صد‌ها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آن‌ها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟ نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویت‌های شهروندان است، زمانی که ناوگان حمل‌ونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانی‌ها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگ‌ترین عوامل مرگ‌ومیر در تهران به شمار می‌آید و این‌ها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گویا واقف آن اجازه نداده و در منطقه‌ای برخوردار که گویا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطه‌ای که گویا درختان با بن بالا وجود دارد؟!

دلیل دوم، خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهینه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکل‌های عام‌المنفعه یا خیریه، ساخت مساجد و حسینیه‌ها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام می‌شود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاه‌های حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است.

دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است، به نظر نسل جوان با دین‌زدگی دست‌وپنجه نرم می‌کند و طبق نظرسنجی‌ها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان در مساجد کاهشی است هر چند در مراسم‌های جنبی و هیات‌ها افزایشی است.

در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد.

در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران که اتفاقا بعد از رحلت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و به صورتی به جای ایشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقه‌ای برخوردار واگذار شود، جای بررسی و تأمل دارد.

انتقال زمین به موسسه‌ای خصوصی و خانوادگی نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص که سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا که ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانه‌ها وخبرنگاران متهم شدند!

شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانی‌های خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامد‌های دولتی شدن حوزه‌های علمیه و وابستگی آن‌ها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافی‌گلپایگانی، شبیری‌زنجانی، وحید خراسانی، علوی‌بروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزه‌های علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزه‌هاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالی از بیت‌المال با نام مراکز دینی.

این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراکز دینی است را هدف قرار می‌دهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن می‌زند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالی گذشته از بیت‌المال به نام دین و حوزه باز می‌گشت.

در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شب‌های قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمی‌کرد.

پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام می‌داد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار می‌کرد.

اصولا اظهاراتی از این طرز تفکر را می‌توان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهم‌تر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر می‌داند.

نقش مردم در اسلام قدرت محور با اسلام اخلاق محور متفاوت است، در اسلام اخلاق محور، نظر برای مردم ملاک است، تحمیل و اجباری در دین نیست، نظر مردم در سرنوشت جامعه تعیین‌کننده است، اما در اسلام قدرت محور، نظر و برداشت و فتوای حاکم سرنوشت را تعیین می‌کند و مردم به جای حق انتخاب، تکلیف اطاعت دارند.

به نظر می‌رسد این دوگرایش، پایگاه‌های جدی در جامعه دارند، انتخابات گذشته که هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام در تهران ۶ درصد واجدین شرایط و در کشور شاید ۱۰ درصد جامعه را تشکیل دادند، نشان می‌دهد این برداشت افراطی از اسلام، چگونه پایگاه اجتماعی انقلاب که در دهه‌های گذشته بالاتر از دوسوم جامعه را تشکیل می‌داد، کوچک کرده و بزرگ‌ترین تهدید برای آینده انقلاب است، حتی تهدیدی بزرگ‌تر از اسراییل.

دیگر خبرها

  • شرکت بیش از ۱۲ هزار نفر در نوزدهمین آزمون ارزیابی حافظان
  • مخالفت افکار عمومی داخلی و متحدان رژیم صهیونیستی با حمله به ایران
  • توصیه محسن هاشمی به زاکانی؛ به جای ساخت مسجد، مشکلات حمل و نقل عمومی تهران را حل کنید
  • محسن هاشمی‌: هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام ۱۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند
  • چرا یک کار بزرگ را با «شوخی» کوچک جلوه می‌دهیم؟
  • حمله پهبادی ایران سبب شکست سیاسی و روانی صهیونیزم شد
  • فضای افکار عمومی کاملا به نفع جبهه مقاومت است/ «وعده صادق» را درست روایت کنیم + فیلم
  • «مسابقه قرآنی‌ها»؛ محفلی برای حافظان قرآن کریم
  • یک حماسه و سه پیام
  • فراخوان ثبت نام در دوره‌های ارتقاء حافظان و قاریان اعلام شد