آیا قرآن میتوانست بر پیامبری غیر از رسول اکرم(ص) نازل شود
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۹۹۴۸۲
گروه اندیشه ــ یک پژوهشگر حوزه دین با اشاره به اینکه پیام آسمانی هر قوم با نبی آن قوم ارتباط وجودی دارد، بیان کرد: اگر در سالی که پیامبر(ص) به پیامبری مبعوث شد، برای مثال حضرت موسی(ع) مبعوث میشد قطعاً این قرآن با این ویژگیها با ایشان نازل نمیشد. در حقیقت یک ارتباط درونی و عمیق بین وجود پیامبر(ص) و قرآن کریم وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایکنا؛ جلسه بیست و دوم، از شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه، شب گذشته، 8 دیماه، با سخنرانی سیدمجتبی حسینی برگزار شد.
این پژوهشگر حوزه دین در شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه بیان کرد: دعا در باب قرآن بود و دعای کوتاهی هم نبود. مطالب متعددی را در باب قرآن فرمود تا نزدیک به انتها، بحث را به عترت رساند و بعد از عترت، قضیه را به سمت پیامبر(ص) برگرداند. وقتی این سیر را پی میگیریم، میفهمیم که وقتی میخواهیم در موضوع قرآن حرف بزنیم، این طور نیست که از باب یک ثواب بگوییم، تا اینجا از قرآن گفتیم و بعد هم اسم پیامبر(ص) را بیاوریم. ماهیت قضیه قرآن، ماهیتی است که منتزع از وجود پیامبر(ص) نیست و این اشتباه محض است که فکر کنیم که اگر قرار بود در سال 613 میلادی مثلاً حضرت عیسی(ع) تشریف بیاورند نیز همین قرآن، با همه این ویژگیهایی که دارد، بدون کموکاست به ایشان نازل میشد.
حسینی در ادامه افزود: این مسئله، چیزی است که تقریباً کمتر بدان توجه شده است که اگر قرار بود در آن زمان، حضرت موسی(ع) یا پیامبر دیگری بیاید، این قرآن نازل نمیشد. البته که دین و حرف خدا یکی است، حتی شریعت نیز یکی است، اما قرآن فقط شریعت نیست. قرآن یک ارتباط با عالم بعد از پیامبر(ص) است و در هر زمان و زمانهای، یک تناظری با امام آن عصر و یا پیامبر آن عصر دارد که در مقام امام است.
وی تصریح کرد: در حقیقت مثلثی به نام پیام آسمانی، مردم آن عصر و پیامبر آن عصر وجود دارد که این سه عنصر هماهنگی فوقالعاده عمیقی دارند و این طور نیست که اگر مثلاً حضرت موسی(ع) در زمان بعثت پیامبر(ص) میبود، همین قرآن بر ایشان نازل میشد.
حسینی با اشاره به داستان حضرت موسی(ع) در قرآن بیان کرد: یکی از نکات جالب توجه در مورد موسی(ع) این است که وقتی خدا از او پرسید چه چیزی در دست داری، فقط در یک کلام نگفت که این عصا است، بلکه در مورد این عصا نیز توضیحاتی داد که با آن چه کاری انجام میدهد، بنابراین درست است که خدا میدانست در دست موسی چیست و او نیز میتوانست در یک کلمه یا به خدا بگوید خودت میبینی که چه چیزی در دست دارم و یا اینکه بگوید عصا است، جملات بیشتری را گفت. لذا برای ما این درس را دارد که اگر خدا خواست با ما صحبت کند و به ما چنین فرصتی را داد، ما نیز فرصت را غنیمت بدانیم.
وی در ادامه افزود: همچنین دیگر نکته جالب توجه این است که وقتی قرار شد حضرت موسی(ع) برای صحبت با فرعون برود، به خدا عرضه داشت که هارون از من فصیحتر است و بهتر است که او را به جای من بفرستی و این نیز این درس دارد که ما نیز نباید جوگیر شویم و خیال کنیم همیشه میتوانیم کار را خودمان انجام دهیم. به ویژه کسانی که برای انتخابات کاندید میشوند خوب است که به الگوی رفتاری حضرت موسی(ع) دقت کنند و ببینند که او چگونه هارون را به جای خود معرفی میکند. در هر صورت خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود که نترس و خودت جلو برو و در جای دیگری دارد که «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» یعنی تو را برای خودم تربیت کردهام.
این پژوهشگر حوزه دین تصریح کرد: حالا با این اوصاف اگر حضرت موسی(ع) را به سالی که پیامبر(ص) مبعوث شد، بیاورند و خدا نیز ایشان را برگزیند، این قرآن بر او نازل نخواهد شد. در حقیقت یک ارتباط درونی و عمیق بین وجود پیامبر(ص) و بیان قرآن وجود دارد. اگر مطلب به این سادگی بود که بشود قرآن را به کس دیگری نازل کرد، خدا نیز به جای موسی، هارون را برای صحبت با فرعون انتخاب میکرد. البته که هارون نیز نبی بود، خلیفه موسی هم بود اما در حقیقت پیامی که قرار است به فرعون داده شود با موسی(ع) ارتباط وجودی دارد.
حسینی در ادامه افزود: آن پیامی که به داود(ع) داده شد نیز با ایشان ارتباط وجودی داشت و با این توضیحات روشن میشود که عبارت «حسبنا کتاب الله» چقدر عبارت سطح پایینی است. این یعنی اصل قضیه به درستی فهمیده نشده است که این قرآن با وجود پیامبر(ص) ارتباط دارد و پیامبر(ص) نیز شخص معمولی نبود که این را اجرا کند. البته این بحث ارتباط با وجود و درون پیامبر(ص) نیز تا جایی پیش رفته که برخی آن از آن طرف بوم افتادهاند و میگویند قرآن رؤیاهای پیامبر(ص) است که به شدت این نظریه ضعیف و بیمحتواست.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن اندیشه مجتبی حسینی قرآن پیامبر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۹۹۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجرای موسی عصمتی میلیونی شد+فیلم
غزلی از موسی عصمتی با اقبال عمومی همراه شده، این سروده که درباره کارگران معدن است، در یکماه اخیر بیش از دو میلیون بازدید داشته است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شعر میراث ایرانیان است، همواره و همیشه با ما بوده و هست, از گهواره تا گور، در سفر و در حضر این شعر است که لحظههای زندگی ما را معنایی دیگر میبخشد و آنقدر این همراهی همیشگی و نزدیک است که گاه حضور آن را س نمیکنیم.
با وجود این، شعر سهم ناچیزی از رسانه ملی را به خود اختصاص داده است. به جز معدود برنامههایی که حاضران در آن خود اهل شعر و فرهنگ بودهاند، عموماً نگاه به شعر نگاهی تفننی بوده است؛ بهطوری که میتوان از آن بهعنوان زینتالمجالس یاد کرد.
در چندماه گذشته پخش برنامه تلویزیونی "سرزمین شعر" که در آن شعر امروز و شاعران جوان در یک رقابتی ادبی، آثار خود را ارائه میکردند، توانست تا حدی این جای خالی را در قاب سیما پر کند. اجرای برخی از شاعران در این برنامه مقبولیت عام یافت و بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شد. از جمله این اجراها میتوان به شعرخوانی موسی عصمتی، شاعر روشندل اهل سرخس، اشاره کرد با غزلی درباره پدرش:
پدرم را خدا بیامرزد، مرد سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را،کارکرد بود، اهل معدن بود...
اجرای این غزل عصمتی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و در یکماه گذشته بیش از دو میلیون بازدید در شبکههای مختلف اجتماعی به همراه داشت. خبرگزاری تسنیم با او درباره این غزل و دلیل استقبال مخاطبان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
آقای عصمتی غزل شما درباره زندگی و تجربه پدر بزرگوارتان، چند روزی است که در شبکههای اجتماعی مورد اقبال قرار گرفته است. این سروده در چه فضایی خلق شده است؟
روستایی که من در آن زندگی میکردم، یک روستای کارگری است که بیشتر ساکنان آن در معدن کار میکردند. روستای «معدن» حوالی سرخس قرار دارد. کوههای اطراف این روستا سرشار از زغال سنگ است و 99 درصد مردم آنجا، امرار معاششان را از طریق معدن انجام میدهند، کارگرند، زندگی کارگری دارند و حتی خانههای آنها مربوط به شرکتی است که معدن را اداره میکند. من فرزند یک کارگر هستم و زندگی کارگری را تجربه کردهام.
کار کردن در معدن بسیار سخت است؛ چون نیروها با امکانات ابتدایی در داخل معدن تونل میزنند و افقی پیش میروند. گاه معدن ریزش میکند و برخی از نیروها زیر خاک و سنگ معدن میمانند و گاه تا بیمارستان برسند، جان خود را از دست میدهند.
«ما دو تن شاخههای یک بیدیم»پدرم در بخشهای مختلف معدن کار میکرد. مدتی داخل معدن کار میکرد و مدتی به قول خودش بیرونکار بود و خارج از معدن، در کنار کورههایی با درجه حرارت بالا که زغال سنگ را به کُک تبدیل میکند، کار میکرد. من از نزدیک شاهد دغدغهها و زحماتی بودم که او میکشید. بعد از اینکه پدرم درگذشت، تمام این سختیهایی را که او در این مدت کشید، پیش چشم من قرار گرفت. مثلاً گاه پیش میآمد که مهندس معدن به نفع شرکت، 10-12 روزی را که پدرم جلوی کوره داغ کار کرده بود، در نظر نمیگرفت و اضافهکاری او را خط میزد. شرکتها هم عموماً خصوصی هستند و پاسخگوی درخواستهای کارگران نیستند. کارگران معمولاً هشت یا 10 ماه حقوق عقبافتاده دارند، حقوقشان پرداخت نمیشود و عموماً با اعتراض و ... موفق به دریافت حق و حقوق خود میشوند.
.
از این موارد برای اهالی روستا زیاد رخ میداد. همه این مشکلات و سختیها پس از فوت پدر در من انباشته شده بود. من با این شعر خواستم روزگار سختی را که بر کارگران روستا گذشت، بیان کنم. این غزل را در برنامه سرزمین شعر خواندم و بازتاب خوبی داشت؛ چون درد دل جامعه و کارگران بود.
در این مدت چقدر بازدید داشته است؟
در اینستاگرام فقط یک میلیون و 300 هزار بازدید داشته است. در دیگر شبکههای اجتماعی نیز بازنشر شده، در مجموع بیش از دو میلیون تا امروز بازدید داشته است.
سالهاست در فضای شعر حضور دارید و فعالیت میکنید، به نظر شما چرا شعر اجتماعی با وجود داشتن مشکلات متعدد در جامعه، ضعیف عمل کرده است؟ فضای عمده شعر امروز فارغ از مسائل اجتماعی است و اگر هم بخواهد به این حوزه ورود کند، بیشتر از منظر سیاسی و جناحی به قضیه میپردازد. چرا با وجود گسترش اطلاعرسانیها، شاعر امروز درد و دغدغه جامعه خود را ندارد؟
این بخش از سوی دوستان شاعر مورد غفلت قرار گرفته است. شعر شاعران جوان عمدتاً فضای عاشقانه دارد و اگر پا را فراتر بگذارند، وارد فضای سیاسی میشوند که کارهای گروه دوم، کمی دیده شده است. اما متأسفانه سطرهای نانوشته بسیاری از اتفاقات تلخی که در دل جامعه رخ میدهد و آنچه در زیر پوست جامعه میگذرد، در شعر امروز دیده میشود. حرفهای ناگفته بسیاری در شعر امروز دیده میشود که اگر غیر از این بود، ارتباط مردم با شعر امروز بیشتر میشد. شاید یکی از دلایل بازخورد خوب این غزل در جامعه طی روزهای گذشته، همین موضوع باشد.
دغدغه کارگران، موضوعی است که در شعر امروز کمتر گفته شده است؛ وگرنه غزلی که از طرف من ارائه شد، از نظر تکنیک ویژگی خاصی نسبت به دیگر آثار نداشت. حرف صمیمانهای که در شعر گفته شد، از جنس آن حرفهایی بود که کمتر در شعر امروز مجال بروز یافته است. شاعران جوان باید در این زمینه فعالتر باشند و راههای نرفته را بیازمایند.
درست است که مشکلات جامعه و دغدغه مرم در رسانهها مطرح میشود، اما ما تنها نوک قله یخ را میبینیم. برای طرح بهتر این دغدغهها، لازم است که شاعر خود تجربه و لحظات را کشف کند. در شهر پرسه بزند و با اقشار مختلف و آسیبپذیر جامعه زندگی کند.
با توجه به تجربه حضور در برنامه سرزمین شعر، در یک نقد منصفانه فکر میکنید چقدر این برنامه در ایجاد ارتباط میان مردم و شعر موفق بوده است. ما پس از برنامه مرحوم حسینی یا ساعد باقری و یا مشاعره، برنامهای با محوریت شعر که بتواند در ایجاد این ارتباط موفق عمل کند، کمتر داشتهایم.
به نظرم این برنامه در سطح قابل قبولی موفق بوده و توانسته این ارتباط را ایجاد کند؛ چرا که این برنامه مستقیماً خود شاعر را مورد توجه قرار داده بود. برنامه مرحوم حسینی با تمرکز بر شعر کلاسیک بود، اما برنامه سرزمین شعر، شعر امروز را محور کار خود قرار داده است.
رقابت در کنار شاعران مطرح امروز، سبب شد اقبال مردم به برنامه بیشتر شود. از سوی دیگر، در این برنامه شعرهایی خوانده شد که از کیفیت بالایی برخوردار بودند. مردم نیز با شعر و جریانهای شعر امروز بیشتر انس گرفتند و آشنا شدند. مطمئناً اگر این برنامه با جضور چهرههای جدید ادامه پیدا کند، میتواند جریانساز باشد.
انتهای پیام/