Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-19@09:12:27 GMT

آب، دوغ، خیار؛ حرکت!

تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۲۴۹۲۳

لازم نیست خیلی اهل فیلم و سریال باشید تا نام «دل»، «مانکن»، «کرگدن» و... را شنیده باشید. تبلیغات این سریال‌ها این‌روزها همه جا را پر کرده است. تابلوهای تبلیغاتی، سایت‌های اینترنتی، کانال‌های تلگرامی، صفحه‌های اینستاگرامی و حتی سوپرمارکت‌ها و بقالی‌ها!

محمد تربت‌زاده/

لازم نیست خیلی اهل فیلم و سریال باشید تا نام «دل»، «مانکن»، «کرگدن» و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. را شنیده باشید. تبلیغات این سریال‌ها این‌روزها همه جا را پر کرده است. تابلوهای تبلیغاتی، سایت‌های اینترنتی، کانال‌های تلگرامی، صفحه‌های اینستاگرامی و حتی سوپرمارکت‌ها و بقالی‌ها! این وسط احتمالاً شما هم خواه یا ناخواه به پوسترهای اغواکننده این سریال‌ها برخورده‌اید و حتی شاید هنگام خرید عدس و لوبیا از بقالی محلتان، وسوسه شده باشید یک قسمت از این سریال‌های پر رنگ و لعاب را بخرید. شاید هم به دلیل اشتراکی که در یکی از تلویزیون‌های اینترنتی داشته‌اید، وسوسه شدید «مانکن» و «کرگدن» را رایگان ببینید. اگر جزو دسته‌ای هستید که حتی یک قسمت از این سریال‌ها را دیده‌اند، به طور قطع فهمیده‌اید که در پشت تبلیغات خوش رنگ و لعاب، بازیگرهای اتوکشیده، دختر و پسرهای رنگ و وارنگ‌پوش و خوشحال، دل و قلوه‌ دادن‌های آبکی، موسیقی‌های متن دوریالی، روابط خارج از عرف و پلان‌هایی در لوکس‌ترین خانه‌ها و ماشین‌ها، چیزی جز قصه‌های بی‌منطق، تکنیک فاجعه‌بار، فرم پیش پا افتاده، کارگردانی ناشیانه و بازی‌های اعصاب خردکن و مهم‌تر از همه فخرفروشی به مخاطبی که دستش به هیچ‌کدام از اِلمان‌های لوکس و تجملاتی داخل سریال نمی‌رسد، وجود ندارد.

زباله‌های هنری

سابقه شبکه‌ نمایش خانگی برمی‌گرد به زمانی که «مؤسسه رسانه‌های تصویری» تصمیم گرفت لوح‌های فشرده فیلم‌های سینمایی را پس از اکران به خانه‌های مردم ببرد تا علاوه بر افزایش فروش فیلم‌، هوای مخاطب‌هایی که حال سینما رفتن ندارند را هم داشته باشد. هرچند در آن روزها به دلیل نبود قانون کپی رایت، همه می‌توانستند با پرداخت هزینه ناچیز، نسخه غیرقانونیِ ضبط شده از روی نسخه اصلی را بخرند، اما به دلیل استقبالی که از نمایش فیلم‌های سینمایی در شبکه‌خانگی شد، مسئولان تصمیم گرفتند تولید محصولاتی را کلید بزنند که خبری از اکرانشان در سینما نبود و تنها برای نمایش در شبکه‌خانگی ساخته می‌شدند. شورای پروانه ساخت و نمایش آثار ویدئویی هم همان زمان برای نظارت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی تأسیس شد، اما به دلیل تفاوت فاحشی که میان ممیزی‌های سینما و تلویزیون با ممیزی‌های نمایش خانگی وجود داشت، تولید فیلم‌هایی با سطح کیفی به‌شدت پایین و دور از انتظار مخاطب با مضامین سطحی کمدی بالا گرفت. البته پس از بالا گرفتن اعتراض‌ رسانه‌ها و اهالی سینما، توجه وزارت ارشاد به شبکه نمایش خانگی کمی تا قسمتی بیشتر شد و و تولید فیلم‌های شانه تخم مرغی هم کاهش پیدا کرد، اما تنور داغ ساخت آن‌ها هیچ وقت سرد نشد و حتی حالا پس از گذشت بیش از یک دهه از آن دوران، ساخت سریال‌های شانه تخم مرغی که به قول مسعود فراستی فرقی با زباله ندارند، یک‌بار دیگر بالا گرفته و در میان تعجب رسانه‌ها و اهالی فرهنگ و هنر، این زباله‌های هنری، مورد استقبال عجیب و غریب مخاطبان هم قرار گرفته است!

تجارت هنری

شاید آن روزهایی که «قهوه تلخ»، «قلب یخی» و دیگر سریال‌های شبکه‌خانگی به دلیل مشکلاتی که بین عوامل سریال به وجود آمد، بدون هیچ سرانجامی ناتمام ماندند، خیلی‌ها حدس زدند که حتی اگر مخاطب یاد بگیرد نسخه‌های کپی‌رایت را از کلوپ‌های فروش فیلم تهیه نکند، باز هم شبکه‌خانگی به دلیل نبود روحیه حرفه‌ای در میان اهالی‌اش، هیچ وقت قرار نیست سروسامان بگیرد. بعدها اما زمانی که سریال‌های موفقی مثل «شهرزاد» و «شاهگوش» پا به شبکه نمایش‌خانگی گذاشتند و با فروش بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شدند، این تصور در هم شکست و بسیاری از اهالی سینما به شبکه‌خانگی امیدوار شدند. هرچند هجمه‌های سیاسی و اقتصادی به سریال‌هایی مثل شاهگوش و شهرزاد، ماجرای ورود پول‌های کثیف به شبکه‌خانگی و کمپین‌های تحریم سریال‌هایی که از این طریق توزیع می‌شدند، شبکه‌خانگی را تاحدودی تحت تأثیر قرار داد اما جذابیت‌هایی مثل نبود ممیزی‌های سخت‌گیرانه‌ای که در سینما و تلویزیون مرسوم است، بسیاری از تهیه‌کننده‌های سینما را مجاب کرد با ریسک پذیری بالا، وارد شبکه‌خانگی شوند و پروژه تجارت هنری خودشان در این عرصه را آغاز کنند.

جای خالی سریال‌های ترکی و هندی

برخلاف تصورتان، آغاز پروژه سرمایه‌گذاری تهیه‌کننده‌های کله گنده در شبکه‌خانگی بدون پشتوانه فکری نبود. به گفته کارشناس‌ها، اهالی امروزِ شبکه‌خانگی پیش از ورود به این عرصه روی دو موضع مهم حساب باز کرده بودند. اول اینکه ممیزی‌های ارشاد و نظارت سفت و سخت بر سینما و صداوسیما در تمام این سال‌ها، مانع از پا گرفتن سبک‌های ترکیه‌ای و بالیوودی در سینما و صداوسیما شده بود. منظور کارشناس‌ها از سبک ترکیه‌ای و بالیوودی، نمایش روابط آزاد، نمایش کالاهای لوکسی که در اختیار عموم جامعه نیست و تکیه بر داستان‌های درام دور از واقعیت است. این کارشناس‌ها معتقدند طبقه متوسط در جامعه ما از لحاظ اقتصادی چیزی است توی مایه‌های طبقه متوسط در جامعه هند و ترکیه که چیزهایی مثل دورهمی دختر و پسرهای بی دغدغه در ویلاهای مجلل، شرکت‌های کاری لوکس که تمام کارکنانش کراوات می‌زنند و روابط عاشقانه تخیلی هیچ وقت جایی در زندگی‌اش نداشته و نخواهد داشت. به همین خاطر تماشای این مسائل در فیلم و سریال‌ها او را حسابی به وجد می‌آورد. اگر صحبت‌های این کارشناس‌ها را قبول کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که در چند دهه گذشته، مخاطب ایرانی برای پر کردن این خلأ، ابتدا به سمت سینمای بالیوود رفته و پس از آن هم به سریال‌های ترکیه‌ای شبکه‌هایی مثل «جم تی‌وی» جذب شده است. حالا اما انگار وقت آن رسیده بود یک نفر سریال‌های ترکی و هندی را بومی‌سازی کند و مخاطب ایرانی را پای نمونه وطنی سریال‌های مبتذل ترکی و هندی بنشاند. این وسط چه فضایی بهتر از شبکه‌خانگی که در آن نه خبری از ممیزی‌های سفت و سخت صداوسیما بود و نه غرغرهای منتقدهای سینمایی که انتظار داشتند کارگردانِ وطنی، همسطح با آلفرد هیچکاک و کوین تارانتینو برایشان فیلم بسازد!

کارشناس‌ها دلیل دوم تمرکز تهیه‌کننده‌های معروف روی شبکه‌خانگی را هم حضور سلبریتی‌هایی مثل محمدرضا گلزار می‌دانستند که فروش کار را تضمین می‌کردند. سلبریتی‌هایی که نه در قد و قواره کارهای درجه یک سینما بودند و نه حاضر به همکاری با صداوسیما می‌شدند.

عروسی 850 میلیونی

موج ساخت سریال‌های پر رنگ و لعاب و پر بازیگر تقریباً با «عاشقانه»، «رقص روی شیشه» و چند سریال دیگر آغاز شد. سریال‌هایی که یا به دلیل مشکلاتی که برایشان پیش آمد، ناتمام ماندند یا مثل «عاشقانه» داستانی خطی و کلیشه‌ای را در قالب مخاطب‌پسند امروزی و با حضور چهره‌های شاخص، برای هزارمین بار تکرار کردند و در کمال تعجب، بدون داشتن حتی یک فیلم‌نامه درست و حسابی، چندین میلیارد فروختند! موج اصلی سریال‌های شانه تخم مرغی اما با انتشار «ممنوعه» آغاز شد و با «مانکن»، «دل» و «کرگدن» ادامه پیدا کرد. موضوعات این سریال‌ها، پوشش بازیگرهایش، دیالوگ‌های عجیب و غریب و روابط بین شخصیت‌ها در این سریال‌ها اما آن‌قدر از چارچوب بیرون زد که حتی صدای کاربران فضای مجازی که معمولاً از این مسائلِ حاشیه‌ای استقبال می‌کنند، هم در آمد! در ادامه چند نمونه از توییت‌هایی که کاربران در انتقاد از این سریال‌ها منتشر کرده‌اند را می‌خوانید:«درحالی‌که چند هفته پیش گرانی بنزین صدای مردم رو درآورده بود، سریال دل منتشر شده و داخلش اعلام کردن که خرج عروسی دامادِ توی سریال، 850 میلیون بوده و چندین دقیقه از سریال‌هم به نشون دادن امکانات لوکس تالار عروسی و غذاهای عجیب و غریب گذشت. واقعاً نمایش زندگی سوپر لاکچری در شبکه‌خانگی برای مردمی که درگیر بحران اقتصادی هستن، با چه منطقی اتفاق می‌افته؟»

کاربر دیگری هم نوشته است: «امروز یه بچه دبستانی به محض ورود به سوپرمارکت دستش رفت روی قسمت جدید سریال مانکن. آخه محتوای مبتذل سریالی که رابطه خانم مسن پولدار با پسر جوون فقیر رو به نمایش می‌ذاره، واسه بچه دبستانی مناسبه؟ آینده اون بچه توی ذهنش با همین تصورات شکل می‌گیره»!

جامعه‌ بدون رؤیا

با وجود این اما احتمالاً از تعجب شاخ در می‌آورید اگر بفهمید سریالی مثل «مانکن» رکورد جذب مخاطب در شبکه‌خانگی را شکسته و بر اساس آمار، 95 درصد مخاطبانش هم از آن رضایت کامل داشته‌اند! اینکه چرا در سایه نبود نظارت درست و حسابی وزارت ارشاد بر شبکه‌خانگی، این سریال‌ها بدون داشتن فیلم‌نامه درست و حسابی، تکنیک مشخص، کارگردانی اصولی و بازی‌های حساب شده، میلیاردها تومان می‌فروشند و مخاطب را هم راضی نگه می‌دارند را احتمالاً باید در لا به لای صحبت‌های یکی از کارشناس‌های سینمایی به نام شاهین شجری کهن پیدا کنیم که در این‌باره می‌گوید:«این روزها سبد خانواده‌ها از جشن و شادی و تفریح و سفر و پیک‌نیک و چیزهایی از این دست خالی شده است. همه این موارد به نمایندگی از واقعیت در سریال‌ها انباشته می‌شود و طبیعتاً وضعیت هشداردهنده به وجود می‌آورد. حتماً باید روی این موضوع کار شود که چرا جامعه، خریدارِ تصاویر فیک و ساختگی می‌شود که ذره‌ای با واقعیت اطراف زندگی روزمره تناسبی ندارد؟ این سریال‌ها به نظر من نشان‌دهنده تصویر جامعه‌ای بدون رؤیاست که آدم‌های آن منتظرند هفته به هفته از سوپرمارکت محله همراه با نخود و لوبیا رؤیا هم بخرند».

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: سریال شبکه خانگی ابتذال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۲۴۹۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رقابت برای رام کردن اژدهای سینما

  چین پرجمعیت‌ترین کشور دنیاست که مردمش اشتیاق فراوانی برای پرکردن سالن‌های تاریک سینما دارند. اهل فن عقیده دارد جنب و جوش اهالی سینمای آسیا چندان هم بی‌دلیل نیست: بازار اکران عمومی فیلم‌ها در چین به شکل گسترده‌ای ادامه دارد و مسئولان‌شان درهای کشور را روی تولیدات خارجی گشوده‌اند و تماشاگران بومی هم استقبال بسیار زیادی از محصولات روی پرده سینماها می‌کنند.سیاست درهای باز که چند سالی است در چین اجرا می‌شود و رفع ممنوعیت و محدودیت از نمایش عمومی تولیدات خارجی (حتی هالیوود)، سالن‌های نمایش فیلم را در این کشور به‌عنوان مکانی برای فروش بیشتر و بالاتر تولیدات سینمایی درآورده و بازار متنوع و پرسود جذابی برای صنعت سینمای دیگر کشورها فراهم کرده است.حالا با حضور بازار چین، تهیه و تولیدکنندگان محصولات سینمایی می‌توانند روی سود بیشتر خود دراین بازار جدید حساب کنند.این درحالی است که نوع استقبال تماشاگران چینی از فیلم‌ها هم متفاوت از بقیه جهان است و آنها در صورت لذت بردن و پسندیدن فیلم‌ها، توانایی دارند که این تولیدات را به بلاک باسترهایی بسیار پرفروش تبدیل کنند. 
 
موفقیت عجیب ژاپنی
جدیدترین نمونه از این دست، انیمیشن تازه هایائو میازاکی «پسر و مرغ ماهیخوار» است که نوع برخورد تماشاگران چینی با آن، این کارتون تحسین شده را به یکی از موفق‌ترین محصولات صنعت سینمای ژاپن تبدیل کرده است. فیلم که ۳آوریل در چین اکران شد، چند هفته است که صدرنشین جدول گیشه فروش سینماهای این کشور است و تاکنون به رقم فروش عالی ۹۴ میلیون دلاری دست یافته است. منتقدان چینی از فیلم به‌عنوان یک اثر دوستانه خانوادگی اسم می‌برند که محبوب تماشاگران بومی و از آن دسته کارهایی است که کاملا به دل مردم چین می‌نشیند. تحلیلگران اقتصادی در این مکان هم به این نکته بسیار مهم اشاره می‌کنند که با این رقم فروش، پسر و مرغ ماهیخوار، بالاترین رقم فروش را در میان تمام کشورهایی کسب کند که آن‌ را به نمایش عمومی گذاشته‌اند. یعنی این انیمیشن در چین فروشی بالاتر از سرزمین مادری‌‌اش، ژاپن داشته است! فروش کلی ساخته جدید میازاکی در ژاپن ۶۱میلیون دلار بوده است.بی‌دلیل نیست که توزیع کنندگان سینمایی در ژاپن، سخت در تلاشند تا زمانی برای اکران عمومی فیلم‌های‌شان در سالن‌های سینمای چین پیدا کنند. به گفته تحلیلگران اقتصادی سینما، موفقیت در این زمینه به معنی دستیابی به یک گنج بزرگ است که هیچ‌گاه تمام نمی‌شود. این درحالی است که همین تحلیلگران به توزیع کنندگان ژاپنی و غیرژاپنی هشدار می‌دهند که برای کسب بازار سینمایی در چین به‌دنبال توزیع هر نوع فیلمی نباشند و تلاش خود را معطوف به درام‌های خانوادگی و جوان پسند و اکشن‌های پرتنش اجتماعی با پیام‌هایی روشن و مردم پسند کنند. براین اساس، تماشاگران چینی، میانه چندان خوبی با تولیدات ژانر چاقوکشی و قلع و قمع کردن آدم‌ها و لت و پار کردن دست و پا و این‌گونه چیزها ندارند. این نکته به معنی آن است که بخش مهمی از تولیدات ژاپنی که اختصاص به قطع کردن اعضای بدن و به راه انداختن خون و خونریزی روی پرده می‌شود، جایی روی پرده سینماهای چین ندارند و به‌جای آن، باید سراغ انیمیشن‌های خود بروند که محبوبیت بالایی در میان تماشاگران چینی دارد. 
     
«برقراری ارتباط» متفاوت کره‌ای
کره جنوبی کشور دیگری است که با وجود موانع سیاسی موجود بین روابط دو کشور و سردی این روابط، تلاش دارد از سینما به‌عنوان وسیله آشتی بهره‌‌گیری کرده و جایگاه ویژه‌ای برای خود در سالن‌ سینماهای چین فراهم کند. طی چند هفته گذشته سازندگان درام ترسناک «برقراری ارتباط» تلاش کرده‌اند تا امکان اکران عمومی آن را درچین فراهم کنند. این فیلم با داستانی که می‌تواند مورد پسند عموم تماشاگران چینی باشد و به فرهنگ بومی‌شان بسیار نزدیک است، یکی ازموفق‌ترین تولیدات سال جاری میلادی کره جنوبی بوده و تاکنون توانسته رقم فروش عالی ۸۲میلیون دلاری را در سرزمین مادری از آن خود کند.داستان فیلم درباره تلاش گروهی از افراد برای نبش قبر یکی از عزیزان درگذشته خود است تا پرده از رمزورازی بردارند که زندگی همه آنها را تحت تأثیر خود قرار داده است. محصولات کره‌ای در سینماهای داخلی معمولا با استقبال بالای تماشاگران قرار می‌گیرد و حالا هنرمندان کره‌ای به دنبال دومین بازار بزرگ و وسیع برای تولیدات‌شان  هستند. 
     
تلاش سینمایی «دوازدهم ردی» هندی
هند کشور دیگر قاره آسیاست که چشم امید زیادی به سالن‌های نمایش چین دارد و آن‌را ظرفیتی بزرگ برای تولیداتش تصور می‌کند. ویدهو وینود چوپرا، تهیه کننده و فیلمساز قدیمی هند بعد از موفقیت فراوان درام خانوادگی و اجتماعی خود «دوازدهم ردی» در هند، حالا امیدوار به تکرار این موفقیت بالا در سینماهای چین است. فیلم که با نگاهی به رمانی پرخواننده ساخته شده، داستان واقعی جوانی فقیر از یک دهکده دور را تعریف می‌کند که با سماجت در امتحانات ورودی اداره پلیس شرکت و در آن قبول می‌شود. او که دل خوشی از افسران فاسد اداره پلیس ندارد، می‌خواهد افسری شرافتمند و مدافع حقوق مردم فقیر باشد. داستان فیلم که با زبانی ملودرام تعریف می‌شود از آن دسته داستان‌هایی است که به قول رسانه‌های چینی خوراک تماشاگران بومی است!
به گفته چوپرا:«داستان فیلم و نوع ساخت آن به‌گونه‌ای است که کاملا موردرضایت مخاطبان چینی هم خواهدبود.همیشه داستان‌هایی که وجوه مشترک فراوانی با کشورهای همسایه و به‌ویژه چین دارند، می‌تواند مورد توجه آنها قرار ‌گیرد. دوازدهم ردی در اصل برای مخاطب هندی ساخته شده اما تماشاچی چینی هم می‌تواند به اندازه بیننده هندی ار دیدن آن لذت ببرد. علت را باید در مشابهات فرهنگی و اجتماعی دوطرف جست‌وجو کرد.هردوملت هندوچین دارای خصوصیات فرهنگی خانوادگی همسانی هستند که داستان‌های‌شان را به یکدیگر نزدیک می‌کند ومرزهارادرهم می‌شکند.»دوازدهم ردی تا کنون نزدیک ۹ میلیون دلار در هند فروش کرده که سه برابر رقم هزینه‌های تولید آن است و چوپرا امیدوار است بتواند همین رقم موفقیت فروش را در چین هم تجربه کند. او دلیل خوبی هم برای این خوشبینی دارد. سه تولید قبلی او «سه احمق»، «پی کی» (هر دو با بازی عامر خان) و «مونا بهای» با بازی سانجی دات نمایش عمومی بسیار موفقیت آمیزی در جدول گیشه نمایش سینماهای چین داشته‌اند. 

دورخیز حسابگرانه آسیایی
دورخیز صنعت سینمای سه کشور بزرگ قاره آسیا برای فتح جدول گیشه سینماهای چین در شرایطی است که اعداد و ارقام خبر از افت بسیار شدید موفقیت تولیدات هالیوودی در سینماهای چین در دو سال اخیر می‌دهد. عدم استقبال تماشاگران این کشور از بلاک باسترهای هالیوودی، باعث شکست تجاری شدید اکثر این محصولات شده و تولید و توزیع کنندگان هالیوودی در کمال حیرت شاهد آن هستند که فیلم‌های‌شان از سوی بخش بسیار بزرگی از تماشاگران پس زده می‌شود. در دورانی که بلاک باسترهای هالیوودی از چشم چینی‌ها افتاده‌اند و تولیدات کره‌ای، هندی و ژاپنی قرابت و نزدیکی‌های بیشتری با فرهنگ و سنن چینی‌ها دارند، طبیعی است که هنرمندان این کشورها به‌دنبال کسب جایگاه ویژه خود در سالن‌های سینماهای این کشور باشند. با چنین اوضاع و احوالی، این پرسش مطرح است که تولیدات سینمای ایران در کجای این معادله قرار می‌گیرد و سهم محصولات ایرانی در سالن‌های انبوه نمایش فیلم چین (که روز به‌روز گسترش بیشتری یافته و بر تعدادشان افزوده می‌شود) چقدر است. 

دیگر خبرها

  • جزئیات تازه از برنامه متفاوت رضا رشیدپور
  • تبلیغ بین سریال‌ها دردسر ساز شد
  • افخمی: به نظرم به آوینی ایدئولوژیک بودن نمی‌چسبد
  • در سینما و تئاتر چه خبر است؟
  • سروش صحت سریال جدیدش را کلید می‌زند
  • شروع پخش یک سریال که داغ دو جوان سینما را به یادمان می‌آورد
  • اکران فیلم کوتاه؛ رفع تکلیف یا ضرورت؟!
  • رقابت برای رام کردن اژدهای سینما
  • فیلم| کلافگی مردم از تبلیغات در سریال‌های شبکه نمایش خانگی
  • (عکس) نخستین تصویر بازیگر یاغی در یک سریال جدید