Web Analytics Made Easy - Statcounter

به نظر می‌رسد یکی از دلایل تذبذب در انتخاب شعار برای استان، فقدان اتاق فکری برای متخصصان خلاق باشد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، چند روز قبل، گزارشی را از نظر گذراندید که در آن به موضوع برندسازی شهری و برخی شعارها و عناوین استان پرداخته بودیم. از «دارالمرحمه» و «سمنان 2020» آغاز کردیم و به «بقیع عجم» و «سمنان؛ شهری در باغ» رسیدیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اکنون بخش دوم این گزارش را از نظر می‌گذرانید.

خباز و تبدیل سمنان از معبر به مقصد

«تبدیل استان سمنان از معبر به مقصد» از دیگر شعارهایی بود که طی سال‌های اخیر از زبان شماری از مسئولان استان شنیده شده است. جالب است بدانید که تهران، کرمانشاه و زنجان نیز شعارهای مشابهی برای خود انتخاب کرده‌اند؛ بنابراین این شعار بدوا نمی‌تواند یک شعار اختصاصی برای سمنان باشد. در اسفندماه سال 95، زهرا احمدی‌پور، معاون وقت رئیس‌جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی گفته بود:«تلاش و قصد ما این است که استان سمنان را از معبر به مقصد تبدیل کنیم.»

پیش و پس از این سخنان، خباز استاندار اسبق سمنان نیز بر این شعار پای فشرده بود. البته حتی امسال هم برخی در سخنان خود از این عبارت استفاده می‌کنند اما نه به عنوان برندی برای سمنان. پس از خباز، به تدریج این شعار هم از ادبیات مسئولان حذف شد. تبدیل سمنان به مقصد گردشگری نیز الزاماتی دارد که نخستین آن حضور مسئولان کاربلد و متخصص در رأس اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.

شعار غیرکارشناسی استانِ بدون بیکار

در اردیبهشت‌ماه 96، حشمت‌الله عسکری به استان سمنان آمد تا سررشته امور را در معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری در دست بگیرد. چاوشی، استاندار وقت در روز معارفه او گفت، یکی از وعده‌های عسکری «استان بدون بیکار» است! او گفته بود این شعار ظرف دو سال محقق می‌شود! خود عسکری نیز در مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایسنا گفته بود که می‌توان مشکل بیکاری در استان سمنان را ظرف دو سال حل کرد!

این موضوع در همان زمان در شبکه اطلاع‌رسانی مرآت در بوته نقد قرار گرفت و کارشناسان بسیاری اساسا این وعده را ناشدنی و نوعی بازی زبانی توصیف کردند. تیتر ایسنا هم البته در جای خود قابل تأمل بود: مدیری جوان که ادعا می‌کند سمنان استانِ بدون بیکار می‌شود! به هر روی زمان، سنجه مطلوبی برای این دست وعده‌ها خواهد بود اما واقعیت این است که استان بدون بیکار، برندی نخواهد بود که سمنان را به واسطه آن بشناسند.

سمنان چهارراه طلایی؟!

«سمنان؛ چهارراه طلایی» از شعارها و وعده‌هایی بود که احمد همتی، نماینده سمنان در هنگامه تبلیغات انتخاباتی خود مطرح کرد! او بعدها هم از این شعار در مواضع مختلف استفاده کرد. در خبری که در خردادماه سال گذشته در ایرنا منتشر شد، همتی بار دیگر سمنان را چهارراه طلایی توصیف کرده بود. پیش‌تر برخی رسانه‌ها چهارراه طلایی را یکی از مهم‌ترین شعارهای انتخاباتی همتی توصیف کرده بودند.

همتی در اردیبهشت‌ماه امسال، یعنی در واپسین سال دوره نمایندگی، بار دیگر از «طرح» چهارراه طلایی به عنوان یک طرح منطقه‌ای یاد کرد و بر آن پای فشرد؛ حال آن که عملیات تعریض محور سمنان-فیروزکوه که یکی از بخش‌های طرح چهارراه طلایی است، همچنان نیمه‌تمام باقی مانده است؛ در محور سمنان-معلمان-اصفهان نیز عملا هیچ اتفاقی نیفتاده است!

با همه این تفاسیر چهارراه طلایی هم یکی از شعارهای بلاوجه این سال‌ها باقی مانده است!

چشم‌اندازی که نوشته نشد!

یک یادآوری مهم: در دوره پیشین مدیریت شهری، گام‌هایی برای تدوین سند چشم‌انداز درازمدت توسعه شهر سمنان برداشته شد. بر این اساس در خردادماه سال 94، تفاهم‌نامه‌ای مابین دانشگاه سمنان، شورای شهر و شهرداری سمنان منعقد شد تا تدوین سند مذکور رسما در دستور کار قرار بگیرد. برای این منظور از ظرفیت یک چهره شناخته‌شده در حوزه تدوین چشم‌انداز یعنی دکتر محمدحسن فولادی بهره گرفته شده بود.

دکتر فولادی بر آن بود که کمک کند تا سمنان تعریفی نو از خود ارائه دهد و می‌کوشید تا چگونگی پیشرفت شهر را همگام با تبیین مکانیزم برساختن نهادهای مدیریتی جدیدِ متناسب با رویکردهای نوین مدیریت روشن کند؛ امری که در نهایت می‌توانست شکوفایی اقتصادی سمنان را نیز به دنبال داشته باشد. در ذیل این موضوعات کلی، برندی که سمنان را به واسطه آن در جهان و ایران بشناسند نیز مورد بحث قرار می‌گرفت.

اما این فرایند اما ابتر ماند! برخی بی‌مهری‌ها و اهمال‌ها در این خصوص سبب شد تا تدوین سند چشم‌انداز به سرانجام نرسد و تنها تلاش علمی برای برندسازی و چشم‌اندازنویسی در سمنان متوقف شود. و این یکی از نقاط مهم اشکال است!

همه نابسامانی‌ها در یک قاب!

بگذارید اشکالات و نکته‌ها را فهرست کنیم!

یکم؛ همین تعدد و تذبذب در انتخاب عنوان و شعار خود موید مدعای این نوشتار است! مادامی که خود مسئولان در این ارتباط همگرا عمل نکنند، نمی‌توان از مردم انتظار داشت که بر سر شعاری واحد اجماع کنند.

دوم؛ به نظر می‌رسد که در وهله نخست عزم کافی برای آغاز و ادامه یک حرکت علمی منسجم و کارشناسانه به منظور برندسازی در استان سمنان وجود ندارد.

سوم؛ به نظر می‌رسد نهادهای مسئول چنان‌که باید و شاید از ظرفیت دانشگاه‌های استان در این مسیر بهره نمی‌گیرند. نشانه‌های این امر را در دلیل بعدی می‌بینید.

چهارم؛ تصمیمات برای برندسازی در استان سمنان خلق‌الساعه و فردی است. به طور معمول هر فردی که بر مسند استانداری یا دیگر مساند مدیریتی می‌نشیند، می‌کوشد عنوانی که در ذهن خود برای استان برگزیده است را به فضای رسانه‌ها و افکار عمومی بکشاند؛ بی‌آن‌که آن عنوان از فیلتر دانشگاه و نظرات تخصصی کارشناسان عبور کرده باشد یا مطالعه‌ای درباره آن صورت گرفته باشد.

پنجم؛ حتی پس از انتخاب غیرکارشناسی یک عنوان یا شعار، همگرایی ویژه‌ای بر سر مطرح کردن آن در میان مسئولان دیده نمی‌شود! باید بررسی شود تا بدانیم آیا سیستم‌های تبلیغاتی وابسته به نهادهای مسئول دچار نقص هستند یا مسأله چیز دیگری است.

ششم؛ استان سمنان از وجود یک یا چند اتاق فکر دارای اعضای متخصصِ خلاقِ غیرجناحی رنج می‌برد. سخنان پراکنده دلسوزان نیز ره به جایی نمی‌برد و در سیستم تصمیم‌سازی استان نفوذ نمی‌کند.

هفتم؛ فقدان آینده‌نگری در میان مسئولان استان مسأله کم‌اهمیتی نیست؛ مقصود، آشنا بودن با دانش آینده‌نگری و آینده‌شناسی است. مسئولان نمی‌دانند استان سمنان 20 سال دیگر باید در چه جایگاهی باشد و برای نیل به این جایگاه کدام ابزارها به کار می‌آیند؟

هشتم؛ برخی اختلاف‌ها و اختلاف‌افکنی‌ها اساسا مانع از یکپارچگی استان و اجماع بر سر یک شعار و برند واحد می‌شود. گمان می‌رود که مردم استان یک‌بار برای همیشه باید به این سوال پاسخ دهند که آیا حاضرند به نفع پیشرفت، از اختلافات خود چشم بپوشند؟ پاسخ مثبت به این سوال بی‌تردید فصلی نو را در راستای پیشرفت استان سمنان آغاز خواهد کرد.

پی‌نوشت: بدیهی است که نقدهای مطرح‌شده در مطلب، به هیچ روی به معنای مخالفت با عناوین و شعارهای ذکرشده نیست؛ سخن بر سر آن است که این عناوین و شعارها طی چه فرایندی انتخاب شده‌اند و در انتخاب آن‌ها چقدر مبانی کارشناسی لحاظ شده است؟ چه بسا پس از انجام یک پروژه فراگیر علمی، یکی از عناوین و شعارهای پیش‌گفته برگزیده شود اما تا پیش از آن نمی‌توان با قطعیت درباره چهره‌ای که استان قصد نمایاندن آن به کشور و جهان را دارد، اظهارنظر کرد.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۹۲۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نمایشگاه کتاب تهران «گردشگری ادبی» را ترویج می‌کند/ تهران می‌تواند «شهر خلاق ادبی» شود

آرش نورآقایی با اشاره به اهمیت نمایشگاه کتاب تهران در ساختار فرهنگ کشور گفت: «گردشگری ادبی» با محور شاعران و ادیبان ایران می‌تواند در نمایشگاه کتاب ترویج یابد.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آرش نورآقایی کارشناس «گردشگری ادبی» با بیان اینکه گردشگری ادبی یک ژانر جدید در حوزه گردشگری است، گفت: گردشگری ادبی به صورت اختصاصی سابقه دیرینه‌ای در دنیا ندارد؛ هرچند که وقتی افراد در موقعیت‌های گردشگری ادبی قرار می‌گیرند به نوعی این شاخه از گردشگری اتفاق می‌افتد؛ مانند آنکه اشخاص در سفری بر مزار نویسنده یا شاعری نامدار حاضر شوند. همینطور بازدید از خانه یک نویسنده نیز «گردشگری ادبی» محسوب می‌شود.

نمایشگاه کتاب می‌تواند بخشی از «گردشگری ادبی» باشد

وی ادامه داد: طبق تعریفی که در دنیا از «گردشگری ادبی» صورت می‌گیرد، بازدید صرف از نمایشگاه‌های کتاب جز این ژانر محسوب نمی‌شود؛ اما این بدان معنا نیست که نمی‌توان به موضوع نمایشگاه کتاب و «گردشگری ادبی» پرداخت. از آنجایی که شاخه‌های گردشگری در حال توسعه است و انواع گردشگری شکل می‌گیرد، می‌توان «گردشگری ادبی» را نیز با گذر زمان توسعه داد و برای آن تعاریف جدیدی مشخص کرد. در واقع «گردشگری ادبی» رفتن به مکان‌های واقعی و حتی خیالی اطلاق می‌شود که در داستان‌ها خلق شده‌اند.

این کارشناس حوزه گردشگری که در سال ۱۳۹۲ نخستین همایش «گردشگری ادبی» را به منظور جلب توجه فعالان حوزه گردشگری و ادبیات به این مقوله برگزار کرد، افزود: ایده ایجاد «گردشگری ادبی» را با برگزاری همایشی در همین رابطه در حدود یک دهه قبل پیگیری کردم، آن زمان حتی کلید واژه «گردشگری ادبی» در ایران مطرح نبود. حتی یکی از صاحب نظران حوزه گردشگری عنوان کرد که «گردشگری ادبی» یعنی چه؟ فردا می‌خواهید گردشگری ریاضی را هم راه‌اندازی کنید! آن زمان یک خبرنگار از می‌سی‌سی‌پی به ما پیام داد که چقدر خوب است که شما در ایران می‌خواهید «گردشگری ادبی» برگزار کنید.

وی افزود: من همیشه به پیشینه ادبی کشورم توجه داشته‌ام و بر اساس آن به این فکر می‌کردم که چقدر این موضوع می‌تواند در حوزه گردشگری کاربرد داشته باشد. با تحقیق متوجه شدم در دنیا چنین ژانری وجود دارد، آن زمان به یک تور «گردشگری ادبی» در دانشگاه آکسفورد برخورد کردم که تور گردشگری «شرلوک هلمز» بود. در حالی که شرلوک شخصیت خیالی بود، اما وقتی در گوگل ۱۰ آدرس مشهور دنیا را سرچ می‌کنیم آدرس خانه «شرلوک هلمز» به آدرس خیابان «بیکر پلاک ۲۲۱ ب» را به مخاطبان ارائه می‌کند.

نورآقایی ادامه داد: بعد‌ها در سفر‌هایی که داشتم متوجه شدم خانه «رومئو و ژولیت» در شهر ورونا ایتالیا یکی از مقاصد پُر بازدید دنیاست؛ در حالیکه این دو شخصیت هرگز وجود خارجی نداشتند و ساخته و پرداخته ذهن ویلیام شکسپیر هستند. به همین دلیل من به تحقیق در مورد آثار ایرانی پرداختم. فی‌المثل به بررسی رُمان «کلیدر» محمود دولت‌آبادی پرداختم و توانستم برخی از شخصیت‌های داستان از جمله دُختر آقای گل‌مَمَد را پیدا کنم و خانه او و دختر، نوه و نتیجه او را هم بیابم. وسایلی که از گل مَمَد باقی بود را به من دادند. حتی از شناسنامه دخترش عکس دارم و بر این اساس یک گردشگری یک هفته‌ای در آن منطقه حول محور اتفاقی که در رُمان وجود داشت، شکل گرفت.

وی گردشگری ادبی رویداد محور را دارای دو جنبه معرفی کرد و افزود: وقتی بر اساس رویداد سفر می‌کنیم این به نوعی گردشگری رویداد هم محسوب می‌شود و همزمان طبق محتوای رویداد می‌تواند گردشگری ادبی نیز محسوب شود، مانند آئین بزرگداشت مولانا و نمایشگاه کتاب فارغ از اینکه می‌تواند یکی از اتفاقات مرتبط با گردشگری ادبی باشد. این میان البته باید برخی از ظرافت‌ها را در نظر گرفت. در واقع باید توجه کرد چگونه می‌توان به نمایشگاه کتاب به مثابه گردشگری ادبی نگاه کرد، صرف اینکه افراد به نمایشگاه بروند و کتاب بخرند، این گردشگری ادبی محسوب نمی‌شود. فضا‌ها و اقتصاد‌های پیرامون نمایشگاه کتاب، گردشگری ادبی را شکل می‌دهند و می‌شود ایده‌هایی داشت که نمایشگاه کتاب به یک رویداد در حوزه گردشگری ادبی تبدیل شود.

نورآقایی توضیح داد: حضور فروشگاه‌های کتاب یا نمایشگاه کتاب می‌تواند در انتخاب یک شهر به عنوان «شهر ادبیات» موثر باشد. «یونسکو» با تعریف هفت زیرشاخه برای شبکه شهر‌های خلاق مواردی، چون موسیقی، ادبیات، رسانه، خوراک، صنایع دستی و ... به موضوع ادبیات شهر‌ها توجه کرده است. تهران با وجود شهرکتاب‌ها، نمایشگاه بین‌المللی کتاب و رویداد‌های ادبی در کافه‌ها و... همچنین استفاده از گردشگری ادبی می‌تواند بدل به «شهر خلاق ادبی» شود. اینطور می‌توان پرونده ثبت تهران به عنوان شهر ادبی را مطرح کرد. در جریان «گردشگری ادبی» مجموعه موقعیت‌های «گردشگری ادبی» در تهران نظیر خانه موزه‌ها، مقبره‌ها، تور کتابخانه ملی، تور کتابخانه‌های خلاق و... نشست‌های ادبی در کنار نمایشگاه کتاب باید مورد توجه باشد، همچنین توجه به مکان‌های معرفی شده در داستان‌ها مانند ظهیر الدوله و یا کافه نادری بخشی از گردشگری ادبی است.

سهراب سپهری شاعری جهانگرد بود

این متخصص حوزه گردشگری ادبی در بخش دیگری از این گفتگو اشاره کرد: می‌توان در نمایشگاه کتاب نشست‌های تخصصی «گردشگری ادبی» را برگزار کرد. توجه و تحقیق نسبت به مکان‌های مرتبط با ادبیات و شخصیت‌های ادبی در «گردشگری ادبی» مهم است. خانه حافظ در کجای شیراز می‌توانسته باشد؟ مسیر سفر ناصرخسرو قبادیانی از کجا تا کجا بود؟ به عبارتی نویسندگان زیادی در تاریخ ایران داریم که در رابطه با موقعیت‌ها و مکان‌ها صحبت می‌کنند. وقتی شاعر می‌گوید خوشا شیراز و وضع بی‌مثال‌اش یعنی چه؟ یا اشعار سهراب که در اشعار خود موقعیت‌های زیادی را بیان کرده است. در گلستانه چه بوی علفی می‌آید و گلستانه مکانی بوده نزدیک خانه سهراب سپهری که مقبره او نیز در همان نزدیکی است.

نورآقایی گفت: سهراب سپهری یک شاعر جهانگرد بود که از قضا نقاشی هم می‌کرد؛ با قلم و قدم همکار بوده است. او سفر‌های زیادی داشت، به ژاپن و نیویورک رفت و رکورددار فروش نقاشی در ایران است، اما هیچ کس به او از منظر سفرهایش نپرداخته است. مضامین سفر در شعر‌های شاعران دیده وجود دارد. آن‌ها در ذهنشان سفر می‌کنند. رستم در شاهنامه یک پهلوان است؛ اما او یک مسافر هم هست و مدام در حال سفر است. این مسائل را می‌توان در نمایشگاه کتاب بررسی کرد. ایران می‌تواند به دلیل پیشینه ادبی بالا در «گردشگری ادبی» بسیار موفق باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • نمایشگاه کتاب تهران «گردشگری ادبی» را ترویج می‌کند/ تهران می‌تواند «شهر خلاق ادبی» شود
  • عملیاتی شدن دو پلتفرم و یک نردبان اطفاء حریق و امداد و نجات آتش‌نشانی به همت متخصصان مشهدی 
  • آیت‌الله رئیسی: شرکت‌ها و متخصصان ایرانی آماده مشارکت در پروژه‌های عمرانی سریلانکا هستند
  • ساخت و بازسازی بیش از ۲۰۰ قطعه توسط متخصصان نیروگاه رامین اهواز
  • ساخت و بازسازی ۲۵۶ قطعه توسط متخصصان نیروگاه رامین در فروردین
  • تلاش برای تحقق شعار سال و شکوفایی اقتصاد خوزستان
  • پیگیری وضعیت بیمه کارگران و تاکسی داران در سمنان
  • سهم «هیچ» از اقتصاد خلاق
  • پیگیری وضعیت ساخت پل ورودی آرادان
  • ۵۰۰میلیون دلار پروژه توسط متخصصان ایرانی در سریلانکا اجرا شده است