الماسها و ثروتی که شاه و خانوادهاش هنگام گریختن از ایران با خود بردند، چقدر بود؟
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۳۵۴۷۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رضاخان هنگام رسیدن به مقام سردار سپهی، پس از کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹، آه در بساط نداشت؛ نه ملکی و نه ثروت منقولی که بتواند دستمایه امور سیاسی و اقتصادی کند. اما در شهریور ۱۳۲۰، وقتی که میخواست از ایران بگریزد یا به عبارت بهتر، از شر روسها به انگلیسیها پناه ببرد تا او را به تبعید ببرند، یکی از ثروتمندترین مردان دنیا بود؛ بیش از ۷۰ درصد اراضی کشاورزی مرغوب کشور را در تملک داشت و مالک هفت هزار دهکده شناخته میشد!
پهلوی اول، افزون بر سرمایه ۹۰ میلیون تومانی در بانک ملی ایران، دهها میلیون پوند پول در بانکهای انگلیس سپردهگذاری کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پهلویها، هنگام خروج از ایران، میلیاردها دلار ثروتی را که با غارت اموال ایرانیان اندوخته بودند، با خود بردند و این، یکی از مباحثی است که تا کنون، در سالروز فرار شاه، کمتر به آن پرداخته شده است.
بیتابی برای فرار
فرار برای محمدرضا پهلوی، هرگز آخرین راهکار نبود، بلکه در صدر نقشههای او، هنگام احساس خطر، قرار داشت! وی در تابستان سال ۱۳۳۲، وقتی نتوانست در برابر دولت مصدق مقاومت کند و البته، نسخه آلفای کودتا را شکست خورده دید، فرار را برقرار ترجیح داد.
یکی از ویژگیهای رفتاری محمدرضا پهلوی، پیشبینی همیشگی این مسئله بود که هر آن، امکان دارد شخصی علیه وی کودتا کند و با همان شیوهای که پدرش به سلطنت رسید، او را از تخت به زیر بکشد.
شاید نقشه فرار، از معدود برنامههایی بود که پیشبینیهای مورد نیاز آن، با وسواس اجرا میشد و هیچ اشتباهی در این زمینه، برای شاه قابل اغماض نبود. او از آغاز دیماه سال ۱۳۵۷ و پس از آنکه غلامرضا ازهاری، مریضی را بهانه و استعفا کرد، به فکر گریختن از ایران بود.
اینکه آیا آمریکاییها به او چنین تکلیف کرده بودند، به تحقیق معلوم نیست؛ هر چه بود، محمدرضا برای انتخاب نخستوزیر جدید و در واقع برای فرار، بیتابی میکرد و حتی به افرادی مانند علی امینی که میخواست سر به تنشان نباشد، رو انداخت و دست آخر مجبور شد، شاپور بختیار را به عنوان نخستوزیر معرفی کند تا بتواند هر چه زودتر از کشور بگریزد.
جلسه اخذ رأی اعتماد برای بختیار، روز ۲۶ دیماه برگزار شد؛ اما شاه از روز ۲۳ دیماه، با پیشنهاد فرح دیبا، دستور داده بود چمدانهایش را برای یک سفر طولانی ببندند.
چمدانهای عجیب
به نظر بسیاری از کارکنان دربار، این اقدام چیز عجیبی نبود. شاه معمولاً برای مسافرتهای تفریحی به سوئیس میرفت و ممکن بود چند ماهی آنجا بماند؛ اما اینبار اتفاقی افتاد که برای همه غیرمعمول به نظر میرسید؛ به دستور فرح، تعداد زیادی چمدان بزرگ آماده شده بود تا وسایلی داخل آنها قرار داده شود.
کارکنان دربار حیرتزده مانده بودند که این همه چمدان برای چیست؟ وسایل شخصی شاه و خانوادهاش، پیشتر از قصر خارج شده بود و دیگر نیازی به بستهبندی جدید وسایل وجود نداشت. طبق صورتجلسهای که توسط رئیس تشریفات دربار تنظیم شد و بعدها در قالب مدارک و اسناد، توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در اختیار پژوهشگران قرار گرفت، شمار چمدانها از رقم ۳۰۰ گذشت و به ۳۸۴ عدد رسید.
روی چمدانها، برچسبهای اختصاصی دربار خورده بود. یک تیم از افراد مورد اعتماد فرح، مسئولیت بستهبندی و مهر و موم کردن چمدانها را برعهده داشتند؛ اینجا بود که راز آن چمدانها برملا شد؛ جواهرات سلطنتی، نیمتاجهای الماس که یکی از آنها سه هزار و ۳۸۰ قطعه الماس، ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ حبه مروارید و حدود دو کیلوگرم وزن داشت، فقط یکی از اقلام بستهبندی را تشکیل میداد.
تاج مخصوص فرح نیز، با ۱۶۴۶ قطعه الماس و جواهر، ضمیمه اقلام ارسالی شد. صدها شیء عتیقه نیز که از مدتها قبل جمعآوری شده بود، در چمدانها جا داده شد و همه را برای بارگیری به فرودگاه فرستادند. برخی از کارکنان دربار که میدانستند این گریز را بازگشتی نیست، مخفیانه تعدادی از چمدانها را دزدیدند و دیگر اثری از اشیای ربوده شده به دست نیامد! شاه با محموله ۳۸۴ چمدانی خود به فرودگاه رفت و با تشریفاتی غیرمعمول، برای آخرین بار از گیت خروجی فرودگاه مهرآباد گذشت و ... فرار کرد.
تخمینی که از ثروت انتقال یافته در آن روز زده میشود، خیلی دقیق نیست؛ چون هیچ کس نمیداند چه حجمی از ثروت ملی، با این چمدانها خارج شد؛ اما بعدها، روزنامه فایننشنال تایمز ضمن گزارشی از اموال شاه در خارج از کشور، رقم ۳۵ میلیارد دلار را در سال ۱۳۵۷، معتبرتر از بقیه ارقام دانست و بیتردید این چمدانها، بخش معتنابهی از این مبلغ را در خود جا داده بود؛ با این حال، بعدها فرح دیبا مدعی شد کل اموال خارج شده، همهاش ۶۲ میلیون دلار ارزش داشته است!
همه خانواده پهلوی!
فقط محمدرضا پهلوی نبود که هنگام فرار، چنین سرمایه هنگفتی را از کشور خارج کرد. برادران و خواهران او نیز، چنین رویهای را در پیش گرفتند. شاه از سال ۱۳۳۷، بنیاد پهلوی را به منظور سودآوری بیشتر برای سرمایه خود و خانوادهاش تأسیس کرد.
این بنیاد، خود به محلی برای فسادهای بزرگ و رانتخواریهای گسترده تبدیل شد و نقش اشرف در این روند، بیش از دیگر برادران و خواهران شاه بود. بنیاد پهلوی تنها در نیویورک یک آسمانخراش ۳۶ طبقه ساخته بود و سهام عمده پنج بانک ایران را در اختیار خود داشت.
خواهر دوقلوی شاه، در صدر سیاهه غارتگری اعضای خانواده پهلوی قرار میگرفت. او افزون بر ثروت هنگفتی که از طریق بنیاد پهلوی و سهامهای ریز و درشت آن اندوختهبود، یکی از قاچاقچیان بینالمللی مواد مخدر به حساب میآمد و با گردنکلفتهای فعال در این عرصه، در سراسر دنیا ارتباط داشت.
او و بیشتر برادران و خواهرانش، چند ماه قبل از شاه ایران را ترک کردند و ثروتهای خود را با اضطراب کمتری انتقال دادند؛ مستغلات فراوان و بیرون از شماری که تنها بخشی از آنها به فروش رسید و پولش، در قالب ارز، از کشور خارج شد. اشرف با ثروت افسانهای که در اختیار داشت، در فرانسه، آمریکا و انگلیس، املاک مرغوب فراوانی خرید و فقط منزلی که در نیویورک داشت و اتفاقاً در همین خانه هم مُرد، بیش از ۶۰ میلیون دلار میارزید. غلامرضا پهلوی، برادر ناتنی شاه نیز، نمونه قابل ذکری در این زمینه است؛ او که به عنوان خسیسترین فرد خاندان پهلوی شناخته میشود، در دوران حضور در ایران، سهام صدها شرکت را در اختیار داشت.
غلامرضا، یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود یک میلیارد دلار ثروتش را به خارج از ایران انتقال داد و زودتر از دیگر برادران و خواهرانش از ایران گریخت.
منبع: خراسان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فرار محمدرضا شاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۳۵۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا قامت این قوم افراخته میشود؟
سروش زادعلی، پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران؛ لر تباران خاصه لرهای بختیاری همیشه خود را وام دار کشور میدانند و ارتباط ایران و این قوم دارای یک ریشه عمیق و پیوند ذاتی تاریخی، همچون رابطه پدر و فرزندی است. در طول تاریخ همیشه رهبران سیاسی اجتماعی در این قوم بوده است که با تدبیر ثروت سرزمینهای لر نشین خاصه مناطق بختیاری که سرشار از ثروت است را بصورت عادلانه در تمام کشور توزیع و مناطق لر نشین هم از آن بهرمند شده اند.
قوم لر در عرصههای مختلف سیاسی اجتماعی کشور تاثیرات مثبتی داشته و اقدامات مهمی در راستای توسعه و رشد کشور برداشته است برای نمونه سردار اسعد بختیاری با اقدامات بجا و درست خود زمینه را برای توسعه سیاسی اجتماعی کشور فراهم آورد و تاثیر فراوانی در بوجود آمدن انقلاب مشروطیت و بنیان نهادن دموکراسی مدرن در تاریخ معاصر کشور داشته است.
متاسفانه در زمان پهلوی بسیاری از سران سیاسی اجتماعی ایل بختیاری اعدام شدند، با از بین رفتن رهبران این ایل تبعیض و عدم رسیدگی به مناطق لر نشین در نبود مطالبه گری شدت یافت، زمینه فقر و عدم توسعه در این مناطق کلید خورد تا جایی که برخی از فرهیختگان لرتبار تا به حال از گفتن قومیت خود احساس خجالت میکنند.
بعد از انقلاب اسلامی تا حدودی اوضاع بهبود پیدا کرد، اما متاسفانه هنوز هم با توجه به وسعت، جمعیت و ثروتی که در جغرافیا و نیروی انسانی مناطق لر نشین وجود دارد به نسبت در ساختار سیاسی اجتماعی کشور کمتر دخالت داده میشوند.
سرزمینهای لر نشین خاصه مناطق بختیاری نشین آمار بالای بیکاری و عدم توسعه را دارا هستند این در حالی است که مهمترین منابع ثروت کشور در استانهای لرنشین کشور قرار دارد، نفت و کشاورزی که بخش عمده آن مربوط به شهرهای بختیاری نشین استان خوزستان، گاز که مربوط به لرهای جنوبی در استان بوشهر، سر منشا پر آبترین رودهای شیرین کشور در مناطق بختیاری نشین چهارمحال بختیاری و لرستان قرار دارند، دز، کرخه، کارون و اروند را تشکیل میدهند و از مرکز تا جنوب کشور قومیتهای مختلف را دور خود جمع کرده اند و دهها ثروت دیگر که ازسرزمینهای لر نشین استخراج میشود و ثروت حاصل از آن خرج تمام کشور میشود.
لرهای بختیاری در طول تاریخ نشان داده اند که افرادی انقلابی، دلسوز، وطن پرست، عدالت خواه و باهوش هستند در این قوم فرهیختگان زیادی در زمینهها مختلف خاصه حوزه سیاسی اجتماعی وجود دارد، اما متاسفانه در مناطق و استانهایی که در اکثریت هستند نسبت به جمعیت و وسعت جغرافیای که وجود دارد از آنها استفاده چندانی نمیشود این موضوع رابطه مستقیم و معناداری با عدم توسعه این مناطق دارد.
قوم لر با وجود ثروت سرشاری که در این مناطق وجود دارد و با وجود نامهربانیهایی که نسبت به آنها روا داده شده همه بصورت متحد وطن پرست هستند و هیچ جریان جدایی طلبی را تا بحال در خود جا نداده اند؛ لذا میبایست با توجه به پتانسیل که در این قوم وجود دارد از نیروی انسانی آن در سطوح مختلف حوزه سیاسی اجتماعی نهادهای کلان حاکمیتی استفاده گردد تا بتوان امیدوار بود تبعیضات و ناملایماتیها که نسبت به این قوم روا داده شده است کاسته شود همچنین با ایجاد صنایع مختلف و بسترسازی طرحهای توسعه برای این مناطق زمینه پیشرفت و اشتغال در این مناطق فراهم آید.