موسیقی فیلم تحت تأثیر وضعیت اقتصادی و بیتوجهی فیلمسازان
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۳۵۹۸۳
موسیقی متن امروز یکی از اصلیترین عناصر فیلمهای سینمایی به حساب میآید که در حال حاضر به عنوان یک گرایش مجزا در هنر موسیقی به حساب میآید. به نظر میآید در حال حاضر به نظر میرسد این حرفه هنری موثر و مجزا تحت تأثیر وضعیت اقتصادی سینما در شرایط خوبی به سر نمیبرد و به همین بهانه این موضوع را با چند موسیقیدان و آهنگساز بررسی کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، کریستف رضاعی، بهرام دهقانیار و مسعود سخاوتدوست درباره وضعیت امروز موسیقی متن فیلم و آهنگسازی در این مدیوم را در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، مورد بررسی قرار دادند که در ادامه میخوانید:
کریستف رضاعی: دستمزد آهنگسازها افزایش پیدا کند/ وضعیت حاکم بر سینما و تلویزیون انگیزه هنرمندان را به حداقل رسانده است!
کریستف رضاعی، آهنگساز و سازنده موسیقی فیلم، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: به نظر من نمیشود قضاوتی دقیق بر وضعیت امروز موسیقی متن فیلمهای کشور داشت. امروز به واسطه وضعیت بد اقتصادی شرایط تولید آثار هنری نیز بسیار سخت است و به همین دلیل وضعیت فرهنگی نیز وضعیت مساعدی نیست. امروز زندگی کردن سخت است، تولید آثار هنری که دیگر جای خود دارد.
رضاعی تصریح کرد: به طور قطع توانایی مالی ما برای تولید آثار هنری در سالهای اخیر بسیار کمتر شده و معمولاً در این وضعیت اولین قربانی فرهنگ است و سینما میتواند در این حوزه آخرین قربانی باشد چرا که مردم ارتباط بیشتری با سینما دارند اما وقتی مردم در تأمین اولین نیازهای خود با مشکل روبرو هستند قطعاً کمتر به سراغ خرید آثار فرهنگی هنری میروند و از آنجا که مخاطب، موفقیت آثار هنری را میسازد کیفیت و حتی کمیت آثار نیز به حداقل میرسد، در نتیجه هنرمند نیز با انگیزه کمتری به تولید اثر فکر میکند.
او افزود: من با این تحلیل که امروز کیفیت موسیقی فیلمهای ما نسبت به گذشته کمتر شده مخالفم اما اگر چنین وضعیتی وجود داشته باشد به عدم توانایی یا کمسوادی هنرمندان مربوط نیست، همانطور که اشاره کردم این موضوع به وضعیت حاکم در سینما و تلویزیون برمیگردد که انگیزه هنرمندان را به حداقل رسانده و ابزار لازم برای خلق اثر را از آنها گرفته است. خلق آثار هنری به روحیهای نیاز دارد که دستیابی به آن در شرایط حاضر با هزاران مشکلی که همه با آن دست و پنجه نرم میکنیم تقریباً غیر ممکن است.
این آهنگساز در ادامه گفت: در سینما دو طیف کارگردان وجود دارد. برخی کارگردانها به گفته خودشان سعی دارند به واقعیت نزدیک باشند و به همین دلیل از موسیقی استفاده نمیکنند و طیف دیگر از موسیقی برای تأثیرگذاری در ریتم، کارگردان، فضاسازی و... استفاده میکنند. طیفی که با استفاده از موسیقی متن مشکلی ندارد معمولاً سعی دارد با کمترین هزینه به نتیجه مطلوب برسد. متأسفانه هزینه تولید یک موسیقی بسیار بالا رفته و اگر آهنگساز ابزار ساخت را خودش داشته باشد باید ابزارها را هر چند ماه یک بار به روز کند و این به روز شدن هزینههای بسیاری را در بر دارد که طبیعتاً باید دستمزد آهنگسازها نیز افزایش پیدا کند اما متأسفانه با وجود بالا رفتن هزینههای ضبط و آهنگسازی دستمزدها بالا نرفته و آهنگسازها مجبور که کار کردن در همان شرایط قبلی هستند.
آهنگساز فیلم سینمایی «اژدها وارد میشود» در ادامه اظهاراتش، تصریح کرد: هیچ آهنگسازی به تولید آثار ضعیف علاقه ندارد اما وقتی شما برای تولید یک اثر چند برابر نسبت به گذشته هزینه میکنید اما دستمزدتان همان دستمزد قبل است ناخودآگاه ممکن است این وضعیت بر کیفیت اثرتان نیز تأثیر منفی بگذارد. امروز نگهداری از وسایل و ابزارهای آهنگسازی هزینههای بسیاری دارد، لوازم یدکی لازم برای سازها و ابزارها در ایران موجود نیستند و ما مجبور به خرید آنها از خارج از کشور هستیم.
رضاعی با اشاره به نقش موسیقی در فضاسازی، درباره این دیدگاه که موسیقی به واقعی بودن دنیای فیلم ضربه میزند، گفت: به نظر من موسیقی به واقعی بودن دنیای یک اثر سینمایی آسیب نمیزند. موسیقی ابزاری است که یک کارگردان میتواند با آن بُعد دیگری به اثرش بدهد و اگر ما تصور کنیم که موسیقی، اثر را از واقعیت دور میکند به نظر من برداشت اشتباه از موسیقی متن است. موسیقی متن زاویه دیگری به فیلم میدهد و باعث میشود که وقتی من واقعیت را میبینم درگیر ابعاد دیگری از فیلم باشم. به نوعی موسیقی متن نه تنها به واقعیت آسیب نمیزند بلکه عمق بیشتری به آنچه که فیلمساز قصد ارائهاش را دارد، میدهد.
آهنگساز فیلم سینمایی «در دنیای تو ساعت چند است؟» در پایان گفت: به نظر من هدف از فیلم دیدن و سینما رفتن تلاشی برای بیرون رفتن از واقعیت و درگیر شدن با موضوعی عمیق است. مخاطب وقتی یک فیلم میبیند انتظار دارد که فیلمساز او را درگیر مسألهای عمیق و موضوعی جذاب کند و در این بین قطعاً موسیقی متن نیز میتواند ابزاری مناسب برای فیلمساز باشد.
مسعود سخاوتدوست: موسیقی فیلم تشنه معنایی است که سرچشمهاش تصویر و کلام باشد
مسعود سخاوتدوست، آهنگساز و سازنده موسیقی متن فیلم، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در یک نگاه کلى میتوان گفت که موسیقى فیلم به عنوان گونهاى میان رشتهاى در هنر، نقشى ضمیمهاى ایفا میکند به نحوى که هر حرکت زیباییشناسانه در سینما بلافاصله تاثیر خود را در این گونه میگذارد.
سخاوتدوست خاطرنشان کرد: البته هنرهاى ضمیمه یا به عبارت دیگر هنرهاى مضاف مانند موسیقى فیلم میتوانند ظاهرا خود را مستقل نشان دهند اما در حقیقت این چنین نیست. با توجه به مواردى که ذکر کردم ارزیابی من از سطح کیفى موسیقی فیلم وابسته به سطح کیفى آثار سینمایی تولید شده است. بررسی طیفى تاریخ سینمای ایران نشان میدهد که کیفیت آثار تولید شده به لحاظ فنى رشد قابل توجهى داشته است هرچند که در مقایسه با سینمای جهان در این حوزه هنوز در گامهاى نخست هستیم.
او افزود: اما به لحاظ محتوى نمیتوانم چنین سخنى بگویم به این معنى که محتوى پابه پای ابزار رشد نکرده و معنا در آثار سینماى ایران گوهر کمیابی است، لاجرم همین امر در موسیقی فیلم نیز اتفاق افتاده است. آهنگساز به لحاظ فنى در سطح قابل قبولی قرار دارد اما معنا را به سختى در لایه هاى تصویر میتواند دریابد در نتیجه موسیقیاش هم از بار معنایی کمى برخوردار خواهد بود. به طور کل موسیقى فیلم در این روز ها تشنه معنى است، معنایی که سرچشمه اش تصویر و کلام است .
سخاوتدوست در ادامه با اشاره به بضاعت سینمای ایران و تقسیم کردن این موضوع به دو مبحث مادی و معنوی، گفت: بضاعت مادى که تکلیفش روشن است هزینهاى که براى موسیقی فیلم در نظر گرفته می شود به نسبت گروههاى دیگر بسیار ناچیز است و همین امر کیفیت تولید را تحتالشعاع قرار میدهد. بدین خاطر است که ارکستر هاى بزرگ و سازبندیهاى متنوع جاى خود را به وی اس تى ها و صداهاى شبیه سازى شده میدهند تا بخشی از این کمبود را جبران کنند.
آهنگساز فیلم سینمایی «نفس» تصریح کرد: با این حال بضاعت کم مادى تاثیر خود را در کیفیت فنى میگذارد و ایده معنوى آهنگساز را کمتر هدف میگیرد. امرى که ایده و عنصر خلاقه آهنگساز را هدف میگیرد و تنزل میبخشد، بضاعت معنوى است. منظور از این واژه نگرشی است که توسط مولف سینمایی بر ذهن آهنگساز تحمیل شده و ایده و نظر وى را در حد سلیقهاى سطحی از موسیقی کاهش میدهد. این بضاعت کم معنوى که علت اصلیاش عدم اعتماد به ایدههاى آوانگارد و نو آهنگساز و اعتماد به سلیقه شنوایی عمومی است، شرایط ایجاد آثارى نو و درخشان را در این حوزه مهیا نمیکند و نوعى یکنواختى را در خط صوتى سینما موجب میشود.
این آهنگساز در ادامه با اشاره به پائین بودن سطح سواد اغلب کارگردانها و تهیهکنندههای سینما در حوزه موسیقی، گفت: البته در اغلب موارد هم تهیه کنندگان و هم کارگردانان به این موضوع معترف هستند که سواد یا شناخت کمى در حوزه موسیقی دارند اما همین امر سبب می شود که از سلیقه عمومى یارى بگیرند. درست در همین نقطه است که خلاقیت آهنگساز به عنوان مولف اثر هنرى قربانى این عدم شناخت میشود و تولید آثار درخشان به ندرت اتفاق میافتد.
او در ادامه اظهاراتش افزود: باید اضافه کنم در تمام مواردى که موسیقى فیلمهاى من مورد توجه خاص قرار گرفتهاند، من و کارگردان به علت شناخت قواعد موسیقیایی اثر در شرایط اعتماد متقابل به یکدیگر بودهایم و ایدهها آزادانه فرصت ظهور داشته اند.
سخاوتدوست تصریح کرد: متأسفانه ساخت موسیقی متن از اصلیترین گزینهها برای صرفهجویی در تولید است. اگر تولیدکنندگان میدانستند که خط صوتى فیلم در ارتقاء سطح آثارشان چه تاثیر شگفت انگیزی دارد هیجگاه براى منفعت اندک مالى چنین ضربهاى به کیفیت این خط و در نهایت اثرشان وارد نمیکردند. نکته اى که سینماى جهان به خوبى دریافته است و بدان عمل میکند .
آهنگساز فیلم سینمایی «بدرود بغداد» درباره سطح سواد سینمایی سازندگان موسیقی متن فیلم، گفت: در این باره سخت میتوان نظر داد چرا که پاسخ صحیح مستلزم گفتمان کلاسه شده و منظم میان آهنگسازان و سینما گران است. اما داشتن شناخت کافى و عمیق از مولفه هاى فنى و زیباییشناسانه سینما براى آهنگسازان این حوزه همانند هارمونى و ارکستراسیون ضروری است.
او در پایان درباره تأثیر پذیرفتن آهنگسازها از آثار خارجی گفت: در حقیقت تاثیر پذیرفتن، اقتباس، برداشت آزاد، تقلید فنى، کلاژ، ایده بردارى، کاور و در نهایت کپى، همه حالاتى از مواجهه با آثار دیگر هستند که هرکدام دنیایی متفاوت دارند. در اغلب موارد شباهت ها ناگزیرند خصوصا در کلیشه ها و اتمسفرهاى تونال که شنونده عمومى با آن رابطه بهترى دارد اما کپىکارى به معناى مصطلح آن که عنصر خلاقه را از اثر هنرى حذف میکند، خطرى است جدى که همه گونه هاى هنرى را در بر گرفته است. رشد بیسابقه ارتباطات صوتى و تصویرى فضا را براى این امر بیشتر از گذشته فراهم کرده است اما همانطور که پیشتر اشاره کردم پرداختن به معنا در هر اثر هنرى میتواند براى پرهیز از این امر راه کارى مفید باشد.
بهرام دهقانیار: موسیقی متن در ایران برای از بین بردن ایراد فیلم استفاده میشود/ تهیهکنندهها اغلب مذهبی هستند و شناختی از موسیقی ندارند
بهرام دهقانیار، آهنگساز و سازنده موسیقی متن فیلم، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: من آثار کشور خودمان را چندان دنبال نمیکنم اما در تحلیلی کلی باید بگویم تعداد کسانی که به معنای واقعی به کارشان تسلط دارند در اقلیت هستند. متأسفانه تهیهکنندههای ما سعی دارند با کمترین هزینه آثار خود را به نتیجه برسانند و تمام تلاش آنها بر این است که با کمترین دردسر فیلم خود را بسازند.
دهقانیار خاطرنشان کرد: در این شرایط طبیعتاً قدیمیها که دستمزد بیشتری میگیرند بیکار هستند یا نمیتوانند بر ایدههای خود بیشتر تمرکز کنند. به همین دلیل در این شرایط قطعاً نتیجه مطلوبی حاصل نمیشود. با این حال باید بگویم با معیارهایی که در داخل کشور مطرح است همچنان شاهد آثاری هستیم که واقعاً قابل دفاع هستند.
آهنگساز مجموعه تلویزیونی «پدر سالار» با تأکید بر اهمیت شناخت موسیقی توسط تهیهکنندههای سینما، گفت: متأسفانه بالای 60 درصد تهیهکنندههای ما شناخت هنری چندانی به موسیقی فیلم ندارند. به نظر من در وهله اول در این موضوع تهیهکننده مطرح است که باید سواد موسیقایی بالایی داشته باشد و البته به موسیقی اهمیت بدهد اما متأسفانه اکثر تهیهکنندههای ما به دلیل مذهبی بودن و کمبود بودجه توجه چندانی به موسیقی متن ندارند. از طرفی کارگردانهای ما نیز تمرکز اصلیشان بر بازی بازیگران، فیلمبرداری و... است. کارگردان ایرانی به لنز دوربین فیلمبرداری بیشتر از موسیقی متن فیلمش اهمیت میدهد و بیشتر برای رفع عیب و ایرادهای فیلمش به سراغ موسیقی متن میآید. به این معنی که در سینمای ایران موسیقی متن مکمل فیلم است نه در خدمت فیلم.
این آهنگساز در ادامه اظهار داشت: موسیقی متن در سینما از ابتدا در جهت تائید و تشدید ایدههای حسی داخل فیلم بوده و کارگردانها به وسیله موسیقی اتفاقات درون فیلم را دراماتیزهتر میکنند، به طوری که فضای ترسناک را ترسناکتر یا فضای غمگین را غمگینتر میکنند اما در ایران وقتی فضای مورد نیاز که باید توسط تصویر به دست بیاید ایجاد نشده، کارگردان به سراغ موسیقی میرود و از آنجا که ساخت موسیقی جزو آخرین مراحل تولید است دیگر بودجهای که برای ساخت فیلم در نظر گرفته شده به اتمام رسیده و سعی در این است که کمترین هزینهها برای موسیقی صورت بگیرد.
او افزود: امروز در مدارس و دانشگاهها، افراد بسیاری را میبینم که به ساخت موسیقی فیلم علاقه دارند و قصدشان فعالیت تخصصی در این زمینه است، همچنین پیامهای بسیاری از افراد مختلف در فضای مجازی دریافت میکنم که علاقهمند به فعالیت در این زمینه هستند. امروز این رشته در موسیقی یک رشته تخصصی شده و هر کس وارد این حرفه میشود یادگیری موسیقی برای او به تنها کافی نیست. افراد باید ساخت موسیقی در خدمت تصویر را یاد بگیرند و لازمه این کار شناخت سینما است. من به همه شاگردهایم تأکید میکنم که دورههای اصلی سینما را از دهه 30 میلادی گرفته تا امروز دنبال کنند و با تجزیه و تحلیل به یک شناخت کامل در این حوزه برسند.
دهقانیار در پایان اظهاراتش تأکید کرد: موسیقیدانهایی که در زمینه آهنگسازی برای فیلم فعالیت میکنند باید سیر تحول موسیقی فیلم را بشناسند تا به یک تحلیل و تجربه کامل در این زمینه برسند. متأسفانه امروز افرادی که در حوزه موسیقی متن تجزیه و تحلیل دارند بسیار اندک بوده و بخش تحقیقاتی در این حوزه بسیار ضعیف است. به نظر من همه آهنگسازهای ما باید فیلمهای روز دنیا را ببینند و تحولات موسیقایی دنیا در حوزه آهنگسازی فیلم را بشناسند و این شناخت را در خدمت تولید اثرشان قرار دهند.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: جهان ذهن سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر فیلم های سینمایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۳۵۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طعنه تلخ ربیعی به مخالفان برجام/چندسال از خدا و دین وکربلا برای زمین زدن آن استفاده کردید و حالا دارید با امریکایی ها در باره رفع تحریم مذاکره می کنید
به گزارش خبرآنلاین برخی از این مسائل همانند برجام که در دورهای تقبیح میشد در این دولت مجاز شمرده شد اما همچنان لاینحل باقی ماند و رنجهای ناشی از آن همچنان تن نحیف جامعه را بیشتر میآزارد.
علی ربیعی در روزنامه اعتماد نوشت: در آخرین روزهای سال در روزنامه دولت خواندم «تبادل پیامها و گفتوگوهای غیر مستقیم در عمان میان ایران با امریکا پیرامون رفع تحریمها در جریان است» (ایرنا، ۲۴ اسفند 1402.) البته واقف هستیم عبارت «رفع تحریم» برای نشان دادن اقدامی جدید، جایگزین واژه «برجام» که هدف آن رفع تحریم و غیر امنیتیسازی ایران بوده، شده است.
با خواندن این خبر، از یکسو وضع نگرانکننده جامعه و تودههایی که روزبهروز فقیرتر و نا امیدتر میشوند و از سوی دیگر، بلواهایی که برای ممانعت از تداوم برجام در دولت دوازدهم در همین چند سال پیش به پا میشد را به خاطر میآورم.
خاطرات تلخم دوباره مرور میشود که چگونه از هر ابزار ایدئولوژیک همچون کربلا، دین، اسلام و خدا برای توجیه مقابله با برجام استفاده نابجا میشد.
چگونه میخواهند این رویه را توجیه کنند؟ مفاهیم سخنرانیهای ائمه جمعه، تریبونهای دینی و مجلس، (تحلیلهایی که امروز معلوم شد چقدر سطحی و کم عمق بودهاند)، فریادها و یقه دریدنها علیه برجام را به یاد میآورم.هنوز آن تحلیلها در گوشهایمان طنینی ناموزون دارد: «نان مردم را به تحریم گره زدند، درصد کمی از مشکلات مردم به تحریم مرتبط است، خیزش مردمی و... که ادعاهای بسیاری برای حل مسائل میشد.»
به جامعه تحریم زده میاندیشم؛ بدون تردید بخشی از ناامیدی مزمن شده امروز، مهاجرتهای فرارگونه و.... ناشی از یاس به ثمر نرسیدن برجام و گشایشهای ناشی از آن بوده است. نگاه کنید به آثار تحریم از سال ۹۰ تا ۱۴۰۲، که کشور به میزان ۱۲۱۰ میلیارد دلار دچار عقبماندگی شد.
یک مطالعه دیگر نشان میدهد هزینههای اعمال شده علیه ایران طی چهار سال به حدود ۱۹.۱ درصد تولید ناخالص داخلی واقعی رسیده است (اکو نگار) . نوسانات رشد در دورههای تحریم که در سالهای تحت تحریم، منجر به رشد منفی شد که این رشد منفی، بخشهای صنعتی را نیز درگیر کرد، و در مجموع، اقتصاد ایران را دچار یک بیماری مزمن نمود. بیماری که درمان آن با گذشت زمان پیچیدهتر میشود. نتایج مطالعات مربوط به ۱۵ سال اخیر نشان میدهد هرجا تحریمها شدت یافته، متغیرهای کلان اقتصادی با چالشهای جدید مواجه شده و هرجا نشانهای از برجام یا توافق حاصل شده متغیرها رو به بهبود رفته است.
این مشاهدات حاکی از آن است که اقتصاد و به ویژه اقتصاد ایران و نیز اقتصاد جهان در جهان امروز تا چه اندازه به سیاستهای خارجی و روابط بینالملل وابسته و از آن متاثر است.
همچنین، مشاهدات و مطالعات نشانگر آن است که در بازه زمانی مورد اشاره، فقرا فقیرتر شدهاند. به این معنی که فقر شدت یافته است. فقر در مناطق روستایی، حاشیه شهر، فقر گروههای آسیبپذیر نظیر زنان سرپرست خانوار، کارگران فصلی و... شدت بیشتری پیدا کرده است.آمارها نشان میدهد که این گروهها در حال حرکت به سمت انواع فقر از جمله فقر سلامت و فقر آموزشی هستند.
افزایش آمار بازماندگی از تحصیل (که در حال کاهش بود)، تعداد قابل توجه افرادی که نه در حال تحصیل و نه در حال آموزش هستند (نیتها NEET)، نشان از افزایش فقر دارد. همچنین کاهش دسترسی به خدمات درمانی به دلیل کاهش درآمد یکی دیگر از آثار مربوط به کوچک شدن اقتصاد تحریمزده است. افزایش هزینههای درمان باعث شده است تا گروههایی از مردم توان تامین هزینهها را نداشته باشند.
با دقت در شواهد پیرامون شاهد نشانههای فقر سلامت حتی در طبقه متوسط رو به پایین هستیم. به عنوان مثال کاهش استفاده از خدمات درمانی در حوزههایی نظیر دندانپزشکی یکی از این موارد است.
به این ترتیب شاهدیم، سلامت و آموزش که دو رکن اساسی عدالت در جامعه هستند، طبقاتی و غیر پاسخگو به طبقات پایین شده است. هر چند طبقه متوسط آسیب کمتری از آثار برجام دیده است اما تداوم تحریمها در طول زمان سبب شده که شاهد سقوط طبقه متوسط به دهکهای پایینتر درآمدی باشیم. بهطوری که این طبقه نیز به تدریج دیگر قادر نیست از مزایای اقتصادی و اجتماعی برخوردار شود.
آثار تحریم و چالشهای اقتصادی مترتب بر آن، طی این سالها بر بازار کار نیز مشهود بوده است. کاهش فرصتهای شغلی و همچنین کاهش سطح درآمد خانوادهها سبب شده است که افراد از یک سو به اشتغالهای ناپایدار و از سوی دیگر به بازار سوداگری روی آورند. بدینترتیب شاهد افزایش کارکنان مستقل، و اشتغالهایی با درآمد پایین و بدون تامین اجتماعی هستیم که همگی نشان از ضعیف شدن ساختارهای اقتصادی در کشور است.
برخلاف ادعای بسیاری مبنی بر عدم تاثیر تحریم بر اقتصاد ایران و زندگی مردم، باید پذیرفت که تحریم یک عامل مهم در محدود کردن اقتصاد کشور است که نتایج این محدودیت خود را در زندگی مردم نمایان میسازد. این عامل آنقدر شدید است که سیاستگذاریهای متعدد بدون حل این مساله اصلی نمیتواند آثار قابلتوجهی در حل مسائل اقتصادی داشته باشد و صرفا دربردارنده آثار کوتاهمدت و مسکنگونه است. بدینترتیب برخلاف ادعای بسیاری مبنی بر بدون اثر بودن تحریمها، شاهد تاثیر تحریمها طی این سالها بودهایم.
به یاد میآورم که در سال ۹۸ و در پاسخ به سخنرانی رییسجمهور وقت؛ «بلد نیستم بدون ارتباط با خارج، مشکل اقتصاد کشور را حل کنم»، بیست و یک اقتصادخوانده - بیشتر از دانشگاه امام صادق(ع) که امروز کرسیهای دولت را اشتغال کردهاند- اعلام داشتند که ما دهها راهکار بلدیم. همچنین به یاد میآورم جملاتی نظیر «سفره مردم را به برجام گره نمیزنیم»، «ما آب و نان مردم را به دست کدخدا و برجام و مذاکرات گره نزنیم»، «ما یک خیزش هستیم برای نجات اقتصادی کشور»، «ما یک خیزش هستیم برای جلوگیری از فقیرتر شدن مردم»، «ما یک خیزش هستیم که بیشتر از این مردم را تحقیر نکنند» و...... وقتی خبر پیشگفته را خواندم با خود اندیشیدم که چه دستاوردی آنقدر ارزش داشت که چنین جامعه را با فقر و رنج مواجه سازد؟!
ناامید شدن مردم از پیگیریکنندگان اصلاحات و گشایش سیاست خارجی با چه بهایی به دست آمد؟ در روز قیامت این افراد چگونه پاسخ خداوند را خواهند داد. اگر مذاکره با امریکا بد بود و برجام و افای تی اف به معنای تسلیم کردن سربازان ایران بود، حالا چگونه به دنبال برگشت به سال ۱۴۰۱ با دستاورد کمتر و هزینه بیشتر هستیم؟!
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1885448