گردانهای مسیحی سوریه شیفته حاجقاسم بودند/ مصداق بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۴۶۳۲۱
گروه فعالیتهای قرآنی ــ محمد انجمشعاع از همرزمان سردار شهید قاسم سلیمانی در جمع جامعه قرآنی کشور، سردار سلیمانی را رفیق ولایت نامید و گفت: گردانهای مسیحی، عشقشان خدمت در رکاب حاج قاسم بود و در غم از دست دادنش سوختند.
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ محمد انجمشعاع، فعال قرآنی کشورمان در مراسم بزرگداشت سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی که شب گذشته، 26 دیماه در حسینیه حضرت فاطمةالزهرا(س) با حضور جمعی از اعضای جامعه قرآنی برپا شد در جایگاه همرزم شهید به بیان خاطره پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ابتدای صحبتهایش گفت: هیچگاه تصور نمیکردم در مراسمی که برای حاج قاسم سلیمانی برپا شود، بنده زنده باشم و به سخنرانی بپردازم. برای امثال بنده سخن گفتن درباره شخصیت این شهید، سخت است. فردی که سالهای زیادی طول خواهد کشید تا او را بیشتر و بهتر بشناسیم. قسم میخورم، فرسنگها فاصله بین من و حاج قاسم سلیمانی است و اگر امروز تکلیف نشده بود خود را مجاز به شرکت و بیان خاطره نمیکردم.
رفیق خوشبخت ولایت
انجمشعاع ادامه داد: حتی سخت است که ادعای رفاقت با حاجقاسم داشته باشم. البته این واژه را حضرت آقا به زیبایی در بیاناتشان فرمودند: «رفیق خوشبخت ما» و خوشا به سعادتت حاج قاسم سلیمانی، که رفیق خوشبخت ولایت بودید. برای من مسلم است که شهید سلیمانی از مصادیق بارز «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» است. ساعتها در چهره این مرد بزرگ نگاه میکردیم و از باب حدیث «أَلنَّظَرُ إِلى وَجْهِ الْعالِمِ عِبادَةٌ» احساس عبادت و معنویت میکردیم. این شهید بزرگوار هر زمان در مراسم بزرگداشت شهدا به ویژه شهدای مدافع حرم حضور داشت، محبوب قلوب جوانان بود و جوانان از دور و نزدیک خود را به آن مراسم میرساندند. حتی تصویر ایشان از تلویزیون هم طرفدار داشت.
وی افزود: در مراسم بزرگداشت شهید حسن شاطری که در تهران برگزار شد، مصداق بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ به وضوح دیده میشد. جوانان علاقهمند دیدار با ایشان به سمت ماشین هجوم آوردند، تعدادی از افراد در فشار مردم و حفاظت اذیت شدند که حاجی از ماشین پیاده شد و شروع کرد به عذرخواهی کردن و پدر پیری را در آغوش گرفت و پیشانیش را بوسید و ابراز شرمندگی کرد و آن پیرمرد میخواست که پای حاج قاسم را ببوسد.
انجمشعاع گفت: بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ، ویژگی اصلی حاجی بود. دایره ایمانی او، فراتر از دایرهای است که در ذهنمان ترسیم شده است. به طور نمونه یک روز پس از شهادت حاجی، که بنده در سوریه بودم، گروهی از مسیحیان از استانهای مختلف نمایندههایی را به سوریه اعزام کرده بودند که تصویری از حاج قاسم در دست داشتند تا مراسم ویژهای برای ایشان برگزار کنند. گردانهای مسیحی، عشقشان خدمت در رکاب حاج قاسم بود و در غم از دست دادن ایشان سوختند.
خادم خانوادههای شهدا
این همرزم شهید قاسم سلیمانی افزود: حاجی، محو خانواده شهدا بود و خودش را خادم آنان میدانست. آرزوی ثواب آن رکعتی را دارم که حاج قاسم، شاخه گلی را از دست فرزند شهید گرفت. این فرزندان شهدا با حاج قاسم عشق میکردند و تنها گوشهای از محبت فرزندان شهدا و برعکس محبت حاج قاسم به شهدا نمایان شده است.
وی ادامه داد: روزی در فرودگاه در محضر خانواده شهدا بودیم که لحظهای غفلت کرده و متوجه شدم، حاج قاسم در حال خدمت کردن به خانواده شهداست و کیف آنان را به دوش گرفته، سریع خود را رساندم و اظهار شرمندگی کردم که ایشان با بنده برخورد کرد و گفت چرا مرا از خدمت کردن به مادر و پدر شهید محروم میکنید.
انجمشعاع با اشاره به اینکه حاجی اتاقش را مزین به تصاویر شهدا کرده بود گفت: زمانی که در مراسم و مناسبتی توفیق میشد که به منزل ایشان میرفتیم، اتاقی داشت که تصاویر زیادی از شهیدان را نصب کرده بود. پرسیدم حاجی این همه تصویر شهدا و عکس، نشان چیست؟ گفت هر روز با این شهدا نجواها و گلایههایی دارم و خطابشان میکنم که بیمعرفتی کردید و من را تنها گذاشتید.
وی گفت: حاجقاسم تا زنده بود راضی نبود کسی از نماز شبهایش بگوید. حتی درخواست حاج قاسم این بود که در کنار شهیدی دفن شود که دائمالروزه بود. این شهدا در مکتب حاج قاسم تربیت شده بودند و حاجی با این شهدا مأنوس بود.
این فعال قرآنی به اولین مجروحیت حاج قاسم اشاره کرد و افزود: بنده در نخستین مجروحیتشان در کنارشان بودم. ایشان در عملیات «طراح»(کرخه کور) که فرمانده گردان کرمان بود، در روز نخست عملیات، یک گلوله به بازوی حاجی اصابت کرد و حفرهای ایجاد و خون فوران میزد. چفیه را برداشت و به دور بازو پیچید و بدون ناراحتی عملیات را مدیریت کرد. این مرد، مرگ را مقابل چشمانش کشته بود.
قدردانی مردم سوریه
به گزارش ایکنا؛ همرزم حاجقاسم با اشاره به اینکه شهید سلیمانی، عاشق خدمت به مردم و مستضعفان جهان بود، گفت: پس از شهادت حاج قاسم، دوستان از مغازهای در سوریه پیراهن مشکی خریداری کردند که صاحب این مغازه، اهل سنت بود، در حالی که گریه میکرد، وجه لباس را دریافت نکرد و گفت چگونه وجه لباسی را که برای عزای حاج قاسم، مردی که برای ما و همه مستضعفان جهان به شهادت رسید، دریافت کنم.
وی ادامه داد: در این اواخر، ایشان دیداری با مراجع عظام داشت، یکی از مراجع پرسیده بودند که آقای سلیمانی یک جملهای برایمان بگو. خداوند رحمت کند این بزرگ مرد را که فرمود، مردم حاضرند آن چیزی که دو عضو آن را در بدن دارند ،یکی را هدیه دهند، مانند کلیه، اما من نیت کردم یک عضو را به دو نفر بدهم و آن قلبم هست که برای رهبر انقلاب و سیدحسن نصرالله خواهم داد. هر دیداری که از محضر مقام معظم رهبری برمیگشت، احساس میشد که شعفی در وجود این مرد نهفته و انرژی ویژهای را کسب کرده است.
انجمشعاع به یکی دیگر از ویژگیهای حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد و گفت: تکریم و انسانیت از دیگر ویژگیهای این بزرگمرد بود. در سوریه و دفاع از حرمین شریف، گروههایی به ایشان ملحق شدند و در رکاب ایشان برای آزادسازی سوریه جنگیدند. همواره به همرزمانش میگفت: برادران فاطیون، لشکریان حضرت فاطمه زهرا(س) هستند، مبادا به آنان بیاحترامی کنید.
این همرزم شهید قاسم سلیمانی در پایان با خواندن فرازی از زیارت ناحیه مقدسه، ثواب آن را به روح مبارک سردار دلها، شهدای همراهشان، شهدای هشت سال دفاع مقدس و مدافعان حرم اهدا کرد.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا فعالیتهای قرآنی انجم شعاع سردار قاسم سلیمانی سوریه مدافعان حرم نماز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۴۶۳۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این شهید پسردایی ۱۵۰ افغانستانی بود!+عکس
همسر شهید بافنده می گوید: زمان اعزام که رسیده بود همه ایرانیها که در لشکر فاطمیون بودند شناسایی و برگردانده شدند و «حامد» نیز در آخرین دقایق شناسایی شد، ولی نیروهای فاطمیون میگویند که او پسر دایی ما است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مدافع حرم «حامد بافنده» به سال 1366 متولد شد و از همان دوران کودکی همراه پدر و مادرش به مسجد رفت و آمد می کرد. همین آشنایی با مسجد او را به سمت مداحی و تلاوت قرآن کشاند و شروع کرد به سبک عبدالباسط تمرین قرائت کردن.
نوجوانی و جوانی شهید بافنده نیز در مشهد مقدس، به همین راه گذشت. پس از شروع جنگ سوریه و تجاوز تکفیری ها به خاک این کشور او علی رغم یک دختر کوچک تصمیم گرفت عازم دفاع از حرم حضرت زینب(س) شود اما هر کاری میکرد راهی برای او وجود نداشت. تا اینکه متوجه شد نیروهای افغانستانی در قالب لشکر فاطمیون میتوانند به سوریه بروند. تصمیم گرفت با آموختن زبان و لهجه افغانستانی هر جور که میشود خود را به سوریه برساند.
مادر شهید اقتدار: عملیات وعده صادق دلم را آرام کردهمسرش ماجرای رفتن او را اینطور روایت میکند: «حامد» برای رفتن به سوریه مشغول یادگیری زبان افغانستانی شد، چون میخواست از طریق لشکر فاطمیون به سوریه برود و چون ارتباط خوبی هم با افغانستانیهای اردوگاه داشت و برای شهدای آنها مداحی میکرد و خیلی با آنها رفت و آمد داشت، خیلی سریع به زبان افغانستانی مسلط شد. زمان اعزام که رسیده بود همه ایرانیها که در لشکر فاطمیون بودند شناسایی و برگردانده شدند و «حامد» نیز در آخرین دقایق شناسایی شد، ولی نیروهای فاطمیون میگویند که «حامد» پسر دایی ما است، اگر وی را برگردانید همه ما 150 نفر با هم برمیگردیم و بدون «حامد» به سوریه نمیرویم.
بعد از عملیات که با موفقیت انجام میشود، «حامد» و دوستان برای انتقال شهدا با هم همراه میشوند، پیکر چند شهید فاطمیون را آماده انتقال میکنن دو مسیر را برای یافتن پیکر بقیه شهدا ادامه میدهند، در کنار جاده خاکی وی و دوستانش راه میرفتند که ناگهان متوجه یک تله کنار جاده میشوند. تخریبچیها اقدام به خنثی کردن آن کرده و صدای انفجار در منطقه میپیچد، دوستان «حامد» متوجه شدند که وی وسط همان جاده خاکی در حالی که دستهای وی باز و رو به آسمان بوده دراز کشیده است، ترکشی به شاهرگ گردن «حامد» خورده بود که همین باعث شهادت وی روز 3 اردیبهشت سال 96 همزمان با شهادت امام موسی کاظم(ع) شد.
انتهای پیام/