Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

اخیرا ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که در آن یکی از چهره‌های آشنای تلویزیونی، در برنامه‌ای در رسانه ملی، به مناسبت تکریم شهید حاج قاسم سلیمانی، از گفتمانی نامشخص، به عنوان باور همه مردم ایران سخن می‌گوید و تأکید دارد هرکس این گفتمان را ندارد، از این کشور برود.(مشاهده ویدئو در اینجا)

در این ویدئو، زینب ابوطالبی از مجری‌های شبکه افق، در برنامه‌ای که در روز تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی پخش می‌شود، می‌گوید: «من تأکید دارم که ما جنگ‌طلب نیستیم اما گفتمانی که به آن باور داریم اقتضائاتی دارد و گاهی می‌طلبد که ما حماسی و جهادی زندگی کنیم؛ گاهی که البته شاید بیش از گاهی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و من به شدت اعتقاد دارم که باید یک خرده دوز این جدیت را در زندگی‌مان و فاصله گرفتن از بعضی مادیت‌هایی که تابحال خیلی درگیرش شده‌ایم به دلایل مختلف، در این چهل سال متأسفانه برخی ترویجش کردند و خواستند که یک زندگی نه سیخ بسوزد و نه کباب را برای ما درست کنند که یک حد میانه معتدل به نظر عاقلانه برای ما تفسیر و تبیینش کردند. اما به برکت خونی که ریخته شد ما یک تکان جدی خوردیم که یا باید آن حرف‌ها را ببوسیم و کنار بگذاریم، ببخشید شاید توی دوربین من نباید این حرف را بزنم ولی اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند از ایران برود. برود همان جاهایی که همان رفاه و همان مدل زندگی را دارد و اگر اعتقاد داریم به نظرم باید جدی به میدان بیاییم.  به نظرم امروز نشان دادیم که همه ما ایرانیان به یک مدل زندگی سلحشورانه احتیاج داریم و آن مدل را نیاز داریم....»

زینب ابوطالبی، مجری محجبه، بی‌حاشیه و نسبتا محبوب تلویزیون است که حدود دو دهه پیش با برنامه نوجوانانه نیمرخ، شهرتی در میان بچه‌های دهه شصت و هفتاد به دست آورد. او که پس از شهرت، مدتی از مقابل دوربین تلویزیون کنار رفت، در دهه ۹۰ با برنامه‌ «نیمه پنهان ماه» در شبکه افق دوباره به مقابل دوربین بازگشت. نکته جالب توجه برای کسانی که او را قبلا هم دیده بودند این بود که ابوطالبی حالا در دوره‌ای با ظاهر ساده و بی‌پیرایه در مقابل دوربین می‌نشست که عمده بانوان چادری مجری در تلویزیون، به هزار و یک نقش و نگار همراه با چادر آراسته‌اند و ابوطالبی، در عین سادگی، مقابل همسران شهدا می‌نشست تا نیمه پنهان سلحشوری مردانی را بگوید که برای میهن از جان خود گذشته‌اند. با همه این توفیقات، این روزها بنظر می رسد گویا قرار است او نیز با ایراد سخنان شاذ و جنجالی، از پله مجری برنامه‌های فانتزی یکباره صعود کرده و ورودش به جمع کارشناسان رسانه ملی کلید بخورد.

از این پرسش‌ شاید شخصی و در عین حال ضروری بگذریم که «سرکار خانم ابوطالبی، رد زندگی سلحشورانه و جهادی و به دور از مادیت را در کجای زندگی شما می‌توان جست؟»؛ اما نکته مهم و محل تأمل در سخنان این تازه کارشناس، آن بخش‌هایی است که هرچند بر زبان یک بانوی جوان جاری شده که همه او را با یک برنامه فانتزی نوجوانانه می‌شناسند و حالا در قامت یک کارشناس، از باورهای یک ملت سخن می‌گوید و برای آنان خط و نشان می‌کشد، اما بر کسی پوشیده نیست که این نگاه و رویکرد در بخشی از طیف‌های فکری مدعی انقلابی‌تر بودن ریشه دارد؛ حتی اگر مانند زینب ابوطالبی، ندای درونشان در لابه‌لای کلماتشان بیرون بریزد که: من نباید این را مقابل دوربین تلویزیون بگویم! کسانی که نگاه تنگ خود را مرّ گفتمان مورد قبول همه مردم ایران می‌دانند و گفتمان طاغوتی «هرکس نمی‌خواهد پاسپورت بگیرد و برود»، را به جای گفتمان مورد قبول حاج ‌قاسم‌ها جا می‌زنند؛ حال آنکه بر هیچ یک از شنوندگان و مخاطبان سخنانشان مشخص نیست، آنچه آنان به عنوان گفتمان مورد قبول ایرانیان از آن دم می زنند و بی‌باوران به آن را محکوم به اخراج از کشور می‌دانند، دقیقا چیست و چه مختصاتی دارد؟!

«خود مردم‌پنداری» بلایی است که این سال‌ها گریبان یکایک ما را گرفته است و این بلا اگر گریبان طیف‌های فکری نزدیک‌تر به قدرت را بگیرد، سرنوشتی جز سرنوشت طواغیت را برای ما رقم نخواهد زد.

صفحات تاریخ بسیار نزدیک این کشور را باید ورق زد تا ببینیم زمانی طاغوت دوران چگونه با تبختر، مردم را به رستاخیز می‌خواند و می‌گفت: «هر کسی نمی‌خواهد عضو حزب رستاخیز شود پاسپورتش را بگیرد و برود.» این جمله‌ای بود که محمدرضا پهلوی بعد از اعلام نظام تک حزبی در ایران و تعطیلی همه احزاب در اسفند ۱۳۵۳، چشم در چشم مردم ایران رو به دوربین تلویزیون گفت.

امروز لازم است همه ما نگاه عبرت‌آموز به تاریخ داشته باشیم و پیش از همه، کسانی که قلبا و نه مصلحت‌اندیشانه و منفعت‌طلبانه، باورهایی نزدیک به لایه‌های قدرت و حاکمیت دارند و ضمنا ایران را برای «گفتمان بازتولید شده رستاخیز» می‌دانند، به این پرسش پاسخ دهند که چهل سال پیش، «از میان قشرهای مختلف و متنوع مردم» و «سازندگان رستاخیز» کدامیک مجبور به بستن چمدان خود و ترک ایران شدند؟

باور کنیم که ایران برای همه ایرانیان است؛ پدران و برادران ما، در جنگ، برای زندگی کردن و امنیت تنها بخشی از ایرانیان نجنگیدند و خونشان بر زمین جاری نشد.

فقط مانده بود یک مجری برای ملت ایران تعیین تکلیف کند!

سایت عصرایران نیز در واکنش به اظهارات این مجری نوشته است: این صحنه را باید یکی از شرم آورترین لحظات تاریخ تلویزیون در ایران دانست. وقاحت را بدانجا رسانده‌اند که در برنامه زنده از تلویزیونی که با پول ۸۰ میلیون ایرانی اداره می شود، بی هیچ شرمی می‌گویند که اگر مثل ایشان فکر نمی کنیم، جمع کنیم و از ایران برویم! مگر ایران ملک طلق تو یا هر کس دیگری است که این گونه برای مردمانش تکلیف معین می کنی؟

همان حرفی را که ۴۵ سال پیش شاه می گفت، اینک یک دختر جوان در رسانه‌ای می‌گوید که به جای ملی بودن، به خانه خاله شبیه شده است. مقصر، او نیست، کسانی هستند که تریبون مردم را دست او داده‌اند تا این‌گونه نفرت بپراکند. وقتی پای بزرگان این قوم را از تلویزیون کوتاه کنند، طبیعی است که زبان خردان، دراز می شود. تبر زدن بر درخت یگانگی ملت ایران، گویا رسالت بعضی‌ها شده است و خدا می‌داند که در آن سوی پرده‌ها چه می‌گذرد.

شاید گفته شود شاه می‌گفت اگر عضو حزب رستاخیز نمی‌شوید بروید حال آن که این خانم می‌گوید اگر اعتقاد به زندگی سلحشورانه ندارد، جمع کند و برود. در بخش اول مشترک نیست ولی در اصل تهدید، اشتراک به وضوح دیده می شود: از ایران بروند! هنوز یک هفته از سخنان رهبری در دیدار با مردم قم نمی‌گذرد که در آن به «وحدت زیر تابوت پیکر سردار سلیمانی» اشاره کردند. آیا سخنان خانم مجری – کارشناس شبکه افق، نسبتی با این کلام راهبردی دارد؟

اصل 33 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح می‌کند: «هیچ کس را نمی‌توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل اقامت مورد علاقه‌اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور کرد مگر در مواردی که قانون مقرر می‌دارد.» با این وصف آیا می‌توان ایرانیانی را که به گونه‌ای متفاوت از ایشان می‌اندیشند از اقامت در محل مورد علاقه شان منع کرد یا راند؟

منبع: خبرگزاری ایرنا

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۵۳۸۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طعنه تلخ ربیعی به مخالفان برجام

علی ربیعی در روزنامه اعتماد نوشت: در آخرین روز‌های سال در روزنامه دولت خواندم «تبادل پیام‌ها و گفتگو‌های غیر مستقیم در عمان میان ایران با امریکا پیرامون رفع تحریم‌ها در جریان است» (ایرنا، ۲۴ اسفند ۱۴۰۲.) البته واقف هستیم عبارت «رفع تحریم» برای نشان دادن اقدامی جدید، جایگزین واژه «برجام» که هدف آن رفع تحریم و غیر امنیتی‌سازی ایران بوده، شده است.

با خواندن این خبر، از یک‌سو وضع نگران‌کننده جامعه و توده‌هایی که روزبه‌روز فقیرتر و نا امیدتر می‌شوند و از سوی دیگر، بلوا‌هایی که برای ممانعت از تداوم برجام در دولت دوازدهم در همین چند سال پیش به پا می‌شد را به خاطر می‌آورم.

خاطرات تلخم دوباره مرور می‌شود که چگونه از هر ابزار ایدئولوژیک همچون کربلا، دین، اسلام و خدا برای توجیه مقابله با برجام استفاده نابجا می‌شد.

چگونه می‌خواهند این رویه را توجیه کنند؟ مفاهیم سخنرانی‌های ائمه جمعه، تریبون‌های دینی و مجلس، (تحلیل‌هایی که امروز معلوم شد چقدر سطحی و کم عمق بوده‌اند)، فریاد‌ها و یقه دریدن‌ها علیه برجام را به یاد می‌آورم. هنوز آن تحلیل‌ها در گوش‌های‌مان طنینی ناموزون دارد: «نان مردم را به تحریم گره زدند، درصد کمی از مشکلات مردم به تحریم مرتبط است، خیزش مردمی و... که ادعا‌های بسیاری برای حل مسائل می‌شد.»

به جامعه تحریم زده می‌اندیشم؛ بدون تردید بخشی از ناامیدی مزمن شده امروز، مهاجرت‌های فرارگونه و. ناشی از یاس به ثمر نرسیدن برجام و گشایش‌های ناشی از آن بوده است. نگاه کنید به آثار تحریم از سال ۹۰ تا ۱۴۰۲، که کشور به میزان ۱۲۱۰ میلیارد دلار دچار عقب‌ماندگی شد.

یک مطالعه دیگر نشان می‌دهد هزینه‌های اعمال شده علیه ایران طی چهار سال به حدود ۱۹.۱ درصد تولید ناخالص داخلی واقعی رسیده است (اکو نگار). نوسانات رشد در دوره‌های تحریم که در سال‌های تحت تحریم، منجر به رشد منفی شد که این رشد منفی، بخش‌های صنعتی را نیز درگیر کرد، و در مجموع، اقتصاد ایران را دچار یک بیماری مزمن نمود. بیماری که درمان آن با گذشت زمان پیچیده‌تر می‌شود. نتایج مطالعات مربوط به ۱۵ سال اخیر نشان می‌دهد هرجا تحریم‌ها شدت یافته، متغیر‌های کلان اقتصادی با چالش‌های جدید مواجه شده و هرجا نشانه‌ای از برجام یا توافق حاصل شده متغیر‌ها رو به بهبود رفته است.

این مشاهدات حاکی از آن است که اقتصاد و به ویژه اقتصاد ایران و نیز اقتصاد جهان در جهان امروز تا چه اندازه به سیاست‌های خارجی و روابط بین‌الملل وابسته و از آن متاثر است.

همچنین، مشاهدات و مطالعات نشانگر آن است که در بازه زمانی مورد اشاره، فقرا فقیرتر شده‌اند. به این معنی که فقر شدت یافته است. فقر در مناطق روستایی، حاشیه شهر، فقر گروه‌های آسیب‌پذیر نظیر زنان سرپرست خانوار، کارگران فصلی و... شدت بیشتری پیدا کرده است. آمار‌ها نشان می‌دهد که این گروه‌ها در حال حرکت به سمت انواع فقر از جمله فقر سلامت و فقر آموزشی هستند.

افزایش آمار بازماندگی از تحصیل (که در حال کاهش بود)، تعداد قابل توجه افرادی که نه در حال تحصیل و نه در حال آموزش هستند (نیت‌ها NEET)، نشان از افزایش فقر دارد. همچنین کاهش دسترسی به خدمات درمانی به دلیل کاهش درآمد یکی دیگر از آثار مربوط به کوچک شدن اقتصاد تحریم‌زده است. افزایش هزینه‌های درمان باعث شده است تا گروه‌هایی از مردم توان تامین هزینه‌ها را نداشته باشند.

با دقت در شواهد پیرامون شاهد نشانه‌های فقر سلامت حتی در طبقه متوسط رو به پایین هستیم. به عنوان مثال کاهش استفاده از خدمات درمانی در حوزه‌هایی نظیر دندانپزشکی یکی از این موارد است.

به این ترتیب شاهدیم، سلامت و آموزش که دو رکن اساسی عدالت در جامعه هستند، طبقاتی و غیر پاسخگو به طبقات پایین شده است. هر چند طبقه متوسط آسیب کمتری از آثار برجام دیده است، اما تداوم تحریم‌ها در طول زمان سبب شده که شاهد سقوط طبقه متوسط به دهک‌های پایین‌تر درآمدی باشیم. به‌طوری که این طبقه نیز به تدریج دیگر قادر نیست از مزایای اقتصادی و اجتماعی برخوردار شود.

آثار تحریم و چالش‌های اقتصادی مترتب بر آن، طی این سال‌ها بر بازار کار نیز مشهود بوده است. کاهش فرصت‌های شغلی و همچنین کاهش سطح درآمد خانواده‌ها سبب شده است که افراد از یک سو به اشتغال‌های ناپایدار و از سوی دیگر به بازار سوداگری روی آورند. بدین‌ترتیب شاهد افزایش کارکنان مستقل، و اشتغال‌هایی با درآمد پایین و بدون تامین اجتماعی هستیم که همگی نشان از ضعیف شدن ساختار‌های اقتصادی در کشور است.

برخلاف ادعای بسیاری مبنی بر عدم تاثیر تحریم بر اقتصاد ایران و زندگی مردم، باید پذیرفت که تحریم یک عامل مهم در محدود کردن اقتصاد کشور است که نتایج این محدودیت خود را در زندگی مردم نمایان می‌سازد. این عامل آنقدر شدید است که سیاست‌گذاری‌های متعدد بدون حل این مساله اصلی نمی‌تواند آثار قابل‌توجهی در حل مسائل اقتصادی داشته باشد و صرفا دربردارنده آثار کوتاه‌مدت و مسکن‌گونه است. بدین‌ترتیب برخلاف ادعای بسیاری مبنی بر بدون اثر بودن تحریم‌ها، شاهد تاثیر تحریم‌ها طی این سال‌ها بوده‌ایم.

به یاد می‌آورم که در سال ۹۸ و در پاسخ به سخنرانی رییس‌جمهور وقت؛ «بلد نیستم بدون ارتباط با خارج، مشکل اقتصاد کشور را حل کنم»، بیست و یک اقتصادخوانده - بیشتر از دانشگاه امام صادق (ع) که امروز کرسی‌های دولت را اشتغال کرده‌اند- اعلام داشتند که ما ده‌ها راهکار بلدیم. همچنین به یاد می‌آورم جملاتی نظیر «سفره مردم را به برجام گره نمی‌زنیم»، «ما آب و نان مردم را به دست کدخدا و برجام و مذاکرات گره نزنیم»، «ما یک خیزش هستیم برای نجات اقتصادی کشور»، «ما یک خیزش هستیم برای جلوگیری از فقیرتر شدن مردم»، «ما یک خیزش هستیم که بیشتر از این مردم را تحقیر نکنند» و... وقتی خبر پیش‌گفته را خواندم با خود اندیشیدم که چه دستاوردی آنقدر ارزش داشت که چنین جامعه را با فقر و رنج مواجه سازد؟!

ناامید شدن مردم از پیگیری‌کنندگان اصلاحات و گشایش سیاست خارجی با چه بهایی به دست آمد؟ در روز قیامت این افراد چگونه پاسخ خداوند را خواهند داد. اگر مذاکره با امریکا بد بود و برجام و اف‌ای تی اف به معنای تسلیم کردن سربازان ایران بود، حالا چگونه به دنبال برگشت به سال ۱۴۰۱ با دستاورد کمتر و هزینه بیشتر هستیم؟!

tags # برجام سایر اخبار توصیه عجیب دانشمندان؛ به این دلیل مهم گوشت مار پیتون بخورید! از حمام در خون دختران باکره تا خوردن خون کودک؛ آیا انسان راه غلبه بر مرگ را پیدا می‌کند؟ (عکس) جانور عجیبی که آنقدر رابطه جنسی برقرار می‌کند تا بمیرد! تجربه نزدیک به مرگ چیست و چه حسی دارد؟

دیگر خبرها

  • سینمای ایران به طرحی نو نیاز دارد
  • چطور فیلم نت با محتوا گوی سبقت را ربود؟
  • طعنه تلخ ربیعی به مخالفان برجام
  • نیروی انتظامی در آماده‌باش صددرصد برای نوروز است
  • همه اجزای دولت گفتمان و طرح «زندگی با آیه ها» را باید جدی بگیرند
  • چطور فیلم نت، با محتوا، گوی سبقت را ربود؟ |  مخاطب، تعیین کننده برنده پلتفرم‌ها
  • طرح «زندگی با آیه‌ها» عملیات فرهنگی ماه رمضان در کشور است
  • فروپاشی منشور همبستگی؛ دُم خروس سناریوی سوریه‌سازی ایران
  • نخستین دکتر دانشگاه دیده در یزد/ از تاسیس بهداری در یزد تا سناتوری دربار پهلوی
  • ۳۰ آیه حفظ کن و جایزه‌های نفیس بگیر! | از هزینه سفر حج تا گوشی موبایل در طرح مسطورا