وظیفه فلسفه جهانی کردن دین و درمان بیماریهای باطنی انسان است
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۶۳۹۳۶
به گزارش خبرگزاری مهر، جمعی از اعضای خانه حکمت اصفهان با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسرا با آیت الله جوادی آملی، دیدار گفتگو کردند.
آیت الله جوادی آملی در این دیدار در سخنانی با اشاره به سابقه علمی و حکمی اصفهان، بیان کرد: شما وارث یک میراث علمی بزرگ هستید و اصرار قرآن کریم این است که انسان این میراثش را حفظ کند؛ قرآن کریم انسان را «ابن آدم» خطاب کرد، یعنی شما آقازاده اید! حداقل سطح شما این است که فرشته شوید، چرا که همه فرشتگان بر پدر شما سجده کردند، لذا خود را ارزان نفروشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: اصفهان مردان بزرگی را در خود پروراند، در نتیجه شما شناسنامه دارید و باید راه علمای بزرگ اصفهان را احیا کنید و استمرار ببخشید.
این مفسر قرآن کریم خاطرنشان کرد: مخالفان فلسفه فکر میکنند که فلسفه از یونان آغاز شده است، در حالی که یونان، معبر فلسفه و حکمت است و نه مبدا و مصدر آن! در واقع پیدایش افرادی همچون سقراط، نتیجه دریافت پیام ابراهیم خلیل بود؛ ابراهیم خلیل ابتدا عدهای را به وسیله برهان، به راه راست هدایت کرد که تعداد این عده بسیار کم بود، در مرحله بعد دست به تبر برد و بتها را شکست که در اثر آن عده بیشتری به حضرت گرویدند، اما وقتی جریان «بَرْداً وَ سَلاماً» پیش آمد در اثر سنگینی و عظمت خبر، این خبر سراسر خاورمیانه را فراگرفت و یونان این پیام را دریافت کرد و افرادی چون سقراط را پروراند.
آیت الله جوادی آملی اذعان کرد: ابراهیم خلیل، دین را با فلسفه و فلسفه را با دین پیوند داد؛ مستحضرید که در علوم عقلی مانند فسلفه، باید برهان اقامه کرد، هرگز نتایج فلسفی به میل و پسند افراد حاصل نمیشود، اما ابراهیم خلیل فرمود من خدایی را دوست دارم که همواره حاضر باشد «قَالَ هَٰذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ»، این نوع تفکر خلیل حق، فلسفه را به دین و دین را به فلسفه دوخت، قرآن نیز در بخشهای پایانی سوره مبارکه حج فرمود «مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ»؛ شما فرزندان خلیل حق هستید، باید راه پدرتان را بروید، او ملکوت را مرتباً میدید «وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، شما هم نظر کنید، شاید شما نیز ملکوت را ببینید، پس این راه برای همه باز است.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم ابراز کرد: وجود امام هشتم علیه السلام در دوران حضور خود در ایران که دوران ورود و نشر افکار و مکاتب مختلف شرق و غرب به ایران بود، هرگز جلو ورود یا ترجمه آثار فلسفی یونان و غیریونان را نگرفتند بلکه با آنها مواجه میشدند و به سوالات و شبهات آنها پاسخ میدادند، ما نیز در این زمینه باید به حضرت تاسی کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: انقلاب اسلامی و فرهنگ شهادت، زمینه رشد جامعه را بسیار محیا کرده است، چرا که فقط خون شهید این توان را دارد که آلودگیها و نجاساتی همچون استبداد، استکبار و استثمار را از جامعه پاک کند؛ «إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ»، الان کشور به برکت خونهای پاک شهدا طیب و طاهر شده است «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ» و قرآن هرگز در مقابل خون شهید سکوت نکرد و وظایفی را بر عهده ما گذاشت و فرمود حالا که سرزمین شما به واسطه خون شهید پاک شده است بکوشید از این سرزمین پاک، میوه و ثمره طیب و طاهر به دست بیاورید؛ «وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ»، که خانه حکمت اصفهان انشاالله مصداق یکی از همین میوههای طیب و طاهر است.
آیت الله جوادی آملی تأکید کرد: حکماً و علمای اسلام باید جهانی فکر کنند، چراکه از همان ابتدای نزول، قرآن کریم فرمود من آمده ام که جهانی باشم؛ در چند جا، قرآن کریم فرمود «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ»، فرمود من درمان بیماریهایی را با خود آورده ام که شما از طریق آزمایشگاههای دنیوی و تجربی توان کشف درمان آنها را ندارید و وظیفه فلسفه جهانی کردن دین و کشف درمان بیماریهای باطنی و درونی انسان است که قرآن به برخی از این بیماریها اشاره میکند و میفرماید «فی قُلوبِهِم مَرَضٌ».
در ابتدای این دیدار، گزارشی از برنامهها و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خانه حکمت اصفهان و همچنین همایشهای آتی این مرکز، خدمت آیت الله جوادی آملی ارائه شد. همچنین منشورات خانه حکمت اصفهان و تابلویی منقش به شجره حکیمان مسلمان ایرانی، خدمت آیت الله جوادی آملی ارائه شد.
کد خبر 4828613منبع: مهر
کلیدواژه: آیت الله جوادی آملی فلسفه اسلامی دین اسلام قاسم سلیمانی سردار سلیمانی کنفرانس بین المللی معرفی کتاب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی فعالیت های قرآنی نشست علمی قرآن آیت الله جوادی آملی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نقد کتاب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مهدویت انقلاب اسلامی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۶۳۹۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انسان به ذکر، یادآوری و توجه نیازمند است
محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن، در نشست مجازی که امروز، ۴ اردیبهشت ماه، با موضوع «ذکر» برگزار شد، اظهار کرد: خداوند در آیه ۴۰ سوره مبارکه «بقره» میفرماید: «یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ؛ ای فرزندان اسرائیل، نعمتهایم را که بر شما ارزانی داشتم، بهیاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید.» واژه «ذکر» در لغت به معنای «اِسْتِحْضارُ الْمَعْنیَْ فِی اللَّفْظِ أَوِ النَّفْسِ» است؛ یعنی حضور معنا در زبان یا در جان است.
وی ادامه داد: باتوجه به این امر ذکر بر دو قسم تقسم میشود، نخستین مورد ذکر لسانی یا لفظی و دومین مورد ذکر قلبی یا نفسی است. گاهی انسان معنایی را طلب کرده و آنرا بر زبان نیز جاری میکند که به آن ذکر لفظی میگویند، اما گاه معنا فقط در نفس و جان حاضر میشود که «ذکر نفسی و قلبی» است.
انصاری بیان کرد: در قرآن کریم فراوان دیده میشود که خداوند سبحان انسانها را به ذکر و تذکر دعوت میکند. حال سؤال این است که آیا اساساً ذکر، مطلوبیت ذاتی دارد یا خیر؟ به بیانی دیگر، ذکر «طریقیت» دارد یا «موضوعیت»؟ برای روشن شدن این دو اصطلاح مثالی بیان میکنیم که این امر را تبیین میسازد. به عنوان مثال گاه، شخصی لیوان آبی طلب میکند و هدف او استفاده از آب درون لیوان است و نوع لیوان برای او مهم نیست. درواقع، لیوان طریقی است برای رسیدن به آب که موضوع و مقصود اوست؛ اما گاه خود لیوان مهم است و موضوعیت دارد و هدف، رسیدن به خودِ این ظرف است. بنابراین باید گفت که ذکر طریقیت دارد و مطلوبیت ذاتی ندارد، یعنی ذکر مقدمه و طریقی برای رسیدن به ذیالمقدمه است. بنابراین ذکر در حقیقت، راهی برای زدایش غفلتها است.
صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: خداوند در آیه ۱۴ سوره «طه» فرموده است: «إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی؛ همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار.» این امر در این آیه به صراحت بیان شده است چون نماز عامل اصلی زدودن غفلت است. همچنین وحی الهی و حتی شخص پیامبران نیز ذکر نامیده میشوند، چون مسیر زدایش غفلت از شاهراه مبارک وحی و نبوت میگذرد. از کارکردهای عمده ذکر این است که طریقی برای رسیدن به حقیقت شکر است و شکر از مسائلی است که مطلوبیت ذاتی دارد. پس ذکر زمانی حلاوت داشته و ارزشمند است که به شکر ختم شود و البته شکر واقعی نیز فقط با ذکر محض حاصل نمیشود. بنابراین اگر خداوند بندگانش را به ذکر دعوت میکند، مراد او ذکری است که همراه با آثار و برکات آن است.
وی گفت: غفلت پدیدهای بسیار تأثربرانگیز و مهلک است که متأسفانه انسانها بهشدت گرفتار آن هستند و با آن پلههای سقوط را بهتدریج طی کرده و از بسیاری فرصتها و داشتههای خویش بهآسانی میگذرند. غفلت آن است که انسان چیزی را میبیند، اما گویا نمیبیند، چیزی را لمس میکند، اما به آن توجه ندارد و یا در مسیر راه از کنار منظرهای میگذرد، اما به آن بیتوجه است. ما انسانها از بسیاری حقایق پیرامون خود و حتی حقایق برتر وجود غفلت داریم.
انصاری افزود: بر این اساس باید گفت که در مقابل مفهوم ذکر و تذکر، مفهوم غفلت قرار دارد. غفلت عاملی است که انسان را از حق و حقیقت دور میکند. راه برونرفت از غفلت و نجات از این مهلکه، تمسک به نقطه مقابل آن یعنی ذکر و تذکر است. البته مقصود، ذکر سجادهای و زبانی نیست، بلکه باید ذکری باشد که جان را بپروراند و ذهن و اندیشه انسان را تسخیر کند. اینگونه ذکر، مقدمهای برای گام بعدی یعنی فکر است که در واقع همان ذکر مدام است.
این مفسر قرآن در پایان اظهار کرد: همانگونه که سلولهای جسم انسان دائماً نیاز به اکسیژن و آب و غذا دارند، روح انسان نیز همیشه به ذکر، یادآوری و توجه نیازمند است. درواقع هنگامیکه ذکر در وجود آدمی لحظهبهلحظه بیاید، به فکر تبدیل میشود که نیاز جان انسان است. اما، غفلت انسان را از این نیاز اساسی محروم میکند و با شدت آن، حجابها روزبهروز ضعیفتر شده تا جایی که قلب او میمیرد و حیات انسانی را از دست میدهد. همچنین یکی از عوامل و ریشههای اصلی غفلت، بحث ظاهرگرایی است که موجب محرومیت انسان از دیدن حقایق میشود، بنابراین انسان، محتاج تعمق و ژرفنگری است و این مقام و مرحلهای است که انسان پس از ذکر و فکر در آن گام مینهد.
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)