گروه حوزههای علمیه ــ استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: پیمانشکنی و دروغگویی سبب قطع امید و اعتماد جامعه و سبب کاهش سرمایه اجتماعی است که میتواند باعث نابودی وحدت ملی شود. به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشگاه مفید 30 دیماه در ادامه سلسله جلسات شرح خطبههای نهجالبلاغه به خطبه 84 اشاره کرد و گفت: در این خطبه امام(ع) برخی اوصاف عمروعاص را بیان کرده است؛ اینکه امام یک خطبه را به اوصاف این مرد پلید اختصاص میدهد، به علت این است که او در میان مردم شام در مقام مذمت و بدگویی از امام برآمده بود و قصد داشت مردم نگاه بدبینانه و منفی به امام پیدا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: عمروعاص در این کاری که کرد، امام را مردی معرفی میکند که بسیار شوخی میکند و عامل خنده دیگران است؛ آن هم مردی را که تاریخ اسلام سراسر از او جدیت و رشادت دیده است و اولین مرد در ایمان آوردن به پیامبر است و بزرگی او را در رفتار و گفتار ایشان میتوان دید. یوسفی با بیان اینکه
وقتی این خبر به امام رسید، امام این خطبه را ایراد و به توصیف عمروعاص میپردازد که این نکات درس برای امروز ما هست، اظهار کرد: عمرو پسر عاص بن وائل است که سوره کوثر در سرزنش او نازل شد و مادر او هم زنی بدکاره بود که اعراب به او نابغه میگفتند. استاد دانشگاه قم با بیان اینکه عمروعاص همراه جعفر به حبشه رفت، اظهار کرد: برخی تحلیل کردهاند که او به نمایندگی قریش به حبشه رفته بود تا با نجاشی صحبت کند تا جعفر و یارانش را از نجاشی بگیرد و بکشد و برخی هم گفتهاند او به آنجا رفت تا اگر پیامبر پیروز شد، تحت حکومت ایشان نباشد که ظاهراً شواهد، تحلیل اول را درستتر میداند. وی با بیان اینکه او در دوره عمر، حاکم فلسطین و اردن شد، افزود: بعداً او کل این مناطق را در اختیار معاویه قرار داد و او هم عمروعاص را به امارت مصر گمارد؛ وی با چنین ریشه خانوادگی و سابقه فساد در حکومت، در مورد امام صحبت کرده و قصد بدنام کردن شخصیت امام را داشته است. یوسفی اظهار کرد: امام در این خطبه او را فرزند نابغه یا زن بدکاره خطاب کرده و میفرماید که او جوی درست کرده است که من اهل مزاح هستم (البته این مزاح صرف شوخطبعی نیست، بلکه کارهایی همراه با دروغگویی و دلقکبازی منظور عمروعاص است)؛ او مرا طوری معرفی کرده که گویا من مایه خندیدن مردم شدهام. امام در ادامه میفرماید که عمروعاص حرف باطلی زده و نطق به سخنی گناهآلود کرده است.
دروغ؛ بدترین گناه وی با بیان اینکه امام بدترین سخن را
دروغ میدانند، افزود: همچنین روایت دیگری هم داریم که دروغ مفتاح و کلید همه گناهان است. استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: وقتی دروغ در یک جامعه و حکومتی ایجاد شد، اعتماد عمومی و به تعبیر امروزیها سرمایه اجتماعی از بین میرود. انسانیت انسان به صدق حدیث و عمل به وعده از سوی او هست که عمروعاص هیچکدام از این دو ویژگی را نداشت. همچنین ویژگی دیگری که امام در مورد او بیان کرد، این است که وقتی درخواستی از او میکردند و او میتوانست انجام دهد، انجام نمیداد و بخل میورزید. یوسفی تصریح کرد: عمروعاص هرگاه نیاز و درخواستی داشت، کرامت انسانی خود را زیر پا گذاشته و روی درخواستش پافشاری میکرد که این خصوصیت بسیار زشتی است؛ همچنین او به تعبیر امام علی(ع) پیمانشکن بود. استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه پیمانشکنی سبب قطع امید و اعتماد جامعه و سبب کاهش سرمایه اجتماعی است، اظهار کرد: خصوصیت دیگر عمروعاص به تعبیر امام این است که هیاهو و سر و صدا زیاد دارد و بر طبل جنگ میکوبد، ولی تا وقتی که نبرد آغاز نشده است؛ این افراد در همه ادوار هستند؛ یعنی شعار خوب میدهند و جامعه را به سمت و سوی منفی میکشانند تا به اهداف خود برسند، اما وقتی زمان جنگ فرارسید و پای شمشیر در میان آمد، تمام تلاش و مکر خود را به کار میبندند، برای اینکه جان خود را نجات دهند.
پیمانشکنی؛ ویژگی عمروعاص صفتان وی با بیان اینکه عمروعاص وقتی در حین جنگ قرار گرفت، عورتش را آشکار کرد، افزود: امام علی در این خطبه خود را انسانی مرگاندیش میداند و در لسان او مرگ پلی است که انسان را به سرای ابدیت رهنمون میکند. از این رو میفرماید من به همین دلیل شایسته توصیفاتی که عمروعاص کرده نیستم؛ امام تاکید میکنند که یاد مرگ نمیگذارد که من به بازی کردن با مردم و سرگردم کردن آنان فکر کنم و مردم را به بازی گیرم. ولی عمروعاص چون به فکر معاد خودش نیست، هر کاری را میکند. اگر او حرف درست نمیزند و دروغ میگوید و خلف وعده میکند، به خاطر همین بیاعتقادی به قیامت است. وی تأکید کرد: در کوتاهمدت حکومتها و برخی افراد ممکن است از دروغ و خلف وعده سود ببرند، ولی در درازمدت برای آنان سودی ندارد. انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا
عمروعاص
نهج البلاغه
یوسفی
دانشگاه قم
امام علی
دانشگاه مفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۹۷۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تغییر اعتماد جامعه به اقشار مختلف
اینکه چقدر افراد یک جامعه به یکدیگر
اعتماد دارند و چقدر به دولت و سیاستمداران اعتماد میکنند، باعث شکلگیری تعریفی به نام
سرمایه اجتماعی است؛ شاخصی که در بزنگاههای مهم اجتماعی و سیاسی میتواند برای یک کشور راهگشا باشد. اگر نخواهیم با مصداقهای سیاسی به تشریح اهمیت این شاخص بپردازیم، میتوان به فراگیری کرونا در ایران اشاره کرد؛ فراگیری بیماریای که کنترل و مهار آن تنیدگی مهمی با سرمایه اجتماعی داشت. شاید بهدلیل میزان اهمیت مراقبتهای بهداشتی بود که راهحل این چالش پزشکی را میبایست در اعتماد عمومی جستوجو میکردیم. اتفاقی که البته در مقایسه با دیگر کشورها وضعیت ایران را بهتر
نشان میداد. اعتماد عمومی یعنی انتظار مردم از دریافت پاسخ مثبت به خواستههایشان از طریق متولیان امور. البته حداقل دادههای آماری استخراجشده از پژوهشهای صورتگرفته نشان میدهد این شاخص رو به
کاهش است اما در این میان جامعه ایرانی به چه کسانی همچنان اعتماد دارد و ازچه قشروگروهی سلب اعتماد کرده است؟ نکته مهم در میانه نتایج این آمارها این است که بدانیم صرف خوانش دادههای آماری نمیتوان به نتیجه درستی رسید و گاه خروجی این دادههای بدون تحلیل میتواند گمراهکننده باشد. نتایج آخرین پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان درسال۱۴۰۲نشان میدهد که با وجود کاهش سرمایه اجتماعی، همچنان پزشکان، معلمان واستادان دانشگاه اقشار مورد اعتماد در جامعه هستند. با این حال
درصد اعتماد «زیاد یا خیلیزیاد» به این اقشار نیز حدود۵۰درصد بوده است. همچنین، نتایج این پیمایش نشان میدهد با وجود آنکه درسال۱۳۹۴اعتماد «زیاد یا خیلی زیاد»به هنرمندان و چهرههای رسانهای حدود ۵۴ درصد بوده، درسال ۱۴۰۲، اعتماد «زیاد یا خیلی زیاد» به سلبریتیها و چهرههای رسانهای حدود ۱۷درصد گزارش شده است. رد و نشان چرایی افول اعتمادنزد این افراد رامیتوان درعملکردآنها طی چند سال اخیر درجامعه ایرانی جستوجو کرد. البته نکته جالب توجه این است که درمیان سایر اقشار نهفقط اعتماد به کسبه و بازاریان کاهش نداشته بلکه چند درصد افزایش داشته است.