سرگذشت زندگی یک جراح را در «شاهدی از بهشت» بخوانید
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۰۰۲۵۶
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در کتاب «شاهدی از بهشت» نوشته ایبن الکساندر، سرگذشت دکتر جراح مغز و اعصابی را خواهید خواند که بر اثر یک بیماری نادر، هفت روز متوالی در کما بوده و به ماورای این جهان سفر میکند.
هزاران نفر تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند؛ اما دانشمندان اغلب بر این باورند که چنین امری غیرممکن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مدتی که جسم الکساندر در کما بود، او به ماورای این جهان سفر کرد و موجود فرشته گونهای او را به عوالم ژرف موجودیت فرامادی هدایت کرد؛ او در آن جا به مشاهده و درک حضور الهی نائل شد و توانست با مبدأ ارتباط برقرار کند. قبل از این تجربه، او نمیتوانست دانش خود را درباره مغز و عصب شناسی با اعتقاد به بهشت، خدا یا روح تطبیق دهد؛ ولی امروز دکتر الکساندر معتقد است سلامت کامل هنگامی است که ما دریابیم خدا و روح واقعیت دارند و مرگ پایان موجودیت ما نیست، بلکه تنها یک انتقال است.
واقعیت بسیار مهم افرادی که دارای تفکر هستند، این است که بسیاری از مواقع دستورات و توصیههایی که به آنها میشود، تنها حرفهای خوب نیست که بشنوند و ذوق زده شوند، بلکه آنها دقیقا برای اجرای ضروری و انجام دادن است، آن هم بهصورت فوری! از ویژگیهای بشر است که همیشه گمان میکند برای انجام دادن کارها فرصت دارد! همیشه با وعده دادنها اجرای هر کار مهمی را به تعویق میاندازیم و گاهی برای پیش پا افتادهترین کارها سراسیمهایم؛ ولی برای کارهای مهم به آهستگی قدم برمیداریم، گویا عمر نوح داریم و فرصت بسیار، چرا وقتی حقیقتی ارزش آن برای ما مسلم شده، در هنگام انجام آن را خیلی جدی نمیگیریم؟ گرهی کار کجاست؟ همیشه برای کارهای بیارزش و پیشپا افتاده وقت داریم؛ ولی برای کارهای جدی و ارزشمند وقت نداریم!
داستان الهامبخش کتاب شاهدی از بهشت (Proof of Heaven) زندگی شما را تغییر خواهد داد و به داستان واقعی زیبایی وجود انسان پی خواهید برد.
در بخشی از متن این کتاب میخوانید:
هوشیاریام بسیار وسیعتر شده بود. آنقدر وسیع که بهنظر میرسید همه جهان را فرا گرفته است. فرض کنید درحال گوش دادن به موسیقیای از رادیو هستید که موج آن تنظیم نیست؛ اما پس از مدتی به آن عادت میکنید. سپس کسی شبکهی موردنظر را تنظیم میکند و شما این بار همان موسیقی را با شفافیت کامل میشنوید. تا قبل از آن متوجه نبودید صدای موسیقیای که میشنیدید، آنقدر گنگ، دور و غیرواقعی بود.
مغز انسان اینطور عمل میکند. انسان بهصورتی ساخته شده که خودش را با وضعیت جدید وفق میدهد. من بارها برای بیمارانم توضیح داده بودم که بهمرور زمان، درد و ناراحتیشان کمتر خواهد شد یا حداقل کمتر بهنظر خواهد رسید؛ زیرا بهتدریج بدن و مغزشان خود را با شرایط جدید وفق میدهد. وقتی این وضعیت طولانی شود، مغزمان آنرا نادیده یا عادی میپندارد.
اما هوشیاری زمینیِ محدود ما انسانها خیلی فراتر از یک چیز معمولی است. من زمانی متوجه این مطلب شدم که عمیقتر به قلب هستهی مرکزی سفر کردم. در آن لحظه، هنوز هیچچیز از گذشتهی زمینیام را بهخاطر نمیآوردم. بااینوجود، در آنجا کمبودی حس نمیکردم. اگرچه زندگی دنیویام را فراموش کرده بودم، بهخاطر میآوردم که در آنجا واقعا چه کسی بودم. من تابع جهانی بسیار پهناور و پیچیده بودم که بهطور کامل توسط عشق اداره میشد.
گفتنی است کتاب «شاهدی از بهشت» نوشتهی ایبن الکساندر و ترجمه ابراهیم باقری و سعید گل محمدی توسط انتشارات نسل نو اندیش راهی بازار نشر شده است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: معرفی کتاب ادبیات داستانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۰۰۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجموعه داستان دوباره همان زخمها را به صورتم بزن در کرمانشاه منتشر شد
کتاب دوباره همان زخمها را به صورتم بزن اثر سجاد حیدریان نویسنده کرمانشاهیصفحه آرایی آن را «هستی مرادی» و طراحی جلد آن را «فاطمه یزدانیفر» انجام داده، مشتمل بر ۶ داستان با نامهای سمعک، تانک و قو، باغ مردگان، گزارش، قبرستان داستانک و دوباره همان زخمها را به صورتم بزن، است.
در بین ۶ داستان کوتاه این کتاب با درونمایه و مضمونهای مختلف از جمله اجتماعی، عاشقانه و روانشناختی، چند ویژگی مشترک وجود دارد؛ مانند ویژگیهای شخصیتی کاراکترها. نام کتاب از داستان آخر مجموعه گرفته شده که قسمتهایی از تجربه واقعی زندگی خود نویسنده و قسمتهایی از آن ساخته ذهن نویسنده است.
کاراکترهای داستانها با توجه به شرایطی که در آن قرار دارند و موقعیتهایی که پیش رویشان قرار میگیرد، شدیدا یاس و ناامیدی را در خود احساس میکنند و در تلاش هستند که شرایط و زندگی فعلی خود را حفظ کنند. این کتاب با هدف رساندن مفهوم قسمتهای تراژدی و غمناک زندگی و زیستن و همچنین تاثیری که بر روی روح و روان و شخصیت انسان میگذارد با زبانی ساده از نگاه شخصی نویسنده و تجربههای او در طول زندگی نوشته شده است.
سجاد حیدریان متولد سال ۱۳۷۸، زاده کرمانشاه و دارای مدرک لیسانس رایانه است که اولین اثر خود را به چاپ رسانده است. چند سال سابقه حضور در تئاتر دارد. عضو انجمن سینمای جوانان، نویسندگی، کارگردانی، صدابرداری و تدوینگری سینما را هم در کارنامه دارد و در عین حال کارگردان ۲ فیلم مستند "لودولوژی" و فیلم کوتاه داستانی "برش پیتزا" است.
باشگاه خبرنگاران جوان کرمانشاه کرمانشاه