CIA و کارنامه سیاه براندازی دولتها از آسیا تا اروپا
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۰۱۸۶۱
یکی از حربههای همیشگی ایالات متحده آمریکا در دنیا انجام کودتا علیه دولتهای قانونی کشورها است که همواره چنین عملیاتهایی را به CIA سپرده تا بتواند از تبعات آن فرار کند. CIA سازمان اصلی اطلاعاتی-ضد اطلاعاتی-جاسوسی-ضد جاسوسی-امنیتی غیر نظامی آمریکاست و به نوعی جانشین سرویس استراتژیک OSS در جنگ جهانی دوم میباشد که به عنوان شاخهای از نیروهای نظامی آمریکا فعالیت میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سازمان از بدو تشکیل خود در ۲۶ جولای ۱۹۴۷ فقط به شخص رئیس جمهور و همچنین سنا پاسخگو بوده است و تقریبا فعالیتهای اصلی آن هیچ گاه منتشر نخواهد شد و در خفایی همیشگی صورت میپذیرند. بودجه و تعداد کارمندی سری دارد و تخمینها حاکی از بود جه سالانه ۱۰ میلیارد دلار و حدود ۲۰ هزار کارمند رسمی غیر از آدم فروشان و عوامل نفوذی حکایت دارد. نیروهای غیررسمی و مزدور ان نیز تا ۲۵۰ هزار نفر برآورد میشود؛ که باید هروز صبح گزارش کلی روزانه اش روی میز کار رئیس جمهور آمریکا باشد. پس از حوادث تاریخی و بی سابقه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و ضعف شدیدسازمان اطلاعاتی و امنیتی آمریکا که قادر به جلوگیری از این حادثه که خود بن لادن نیز چند هفته قبل از وقوعش در پیامی تلویزیونی به آن اشاره کرده بود نبودند.
بازنگری وسیعی در این سازمانها که بالغ بر ۳۶ ارگان موازی و مجزا اعم از سیا-اف بی آی-پلیس مخفی-پلیس فدرال-گارد امنیت ملی-گارد ملی-اطلاعات ارتش-و چندین ارگان دیگر صورت گرفت و وزارت امنیت داخلی آمریکا به وزارت مایکل چرتاف در دوره اول ریاست جمهوری بوش تشکیل گردید. برای رهبری همه سازمانهای اطلاعاتی و هماهنگی آنها نیز شازمان اطلاعات ملی National Intelligence تشکیل شد.
این نهاد تروریست پرور که بیش از ۷۰ سال از عمر آن میگذرد در بسیاری از آشوبهای جهان دست دارد و با ارائه گزارشهای نادرست و غلطی درباره مسائل سیاست خارجی، تقلب در انتخابات و مسائلی از این دست در کشته شدن هزاران نفر از شهروندان کشورهای مختلف، شکنجههای بیشمار زندانیان و جاسوسی از اقصینقاط جهان نقش اصلی را داشته است. از افتخارات CIA بزرگ کردن طفل زاییده شده MI6 به نام داعش است.
آشوبی که با ارتش مخفی امریکا شکل میگیردسازمان سیا اگرچه به یک نهاد جاسوسی شهرت دارد، اما تحولات سالهای اخیر در روشهای دخالت آمریکا در کشورهای مختلف موجب شده تا این آژانس، علاوه بر جمعآوری اطلاعات، دست به عملیاتهای خرابکارانه و کودتا در کشورهای هدف بزند. سیا طی۱۰۰ سال اخیر، به طور میانگین هر چهار سال، یک دولت را در دنیا سرنگون کرده است.
آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا یا همان CIA برای اجرای نقشههای خرابکارانه خود از ابزاری موسوم به ارتش مخفی استفاده میکند که در آن از قاتل و متخصص ترور گرفته تا قاچاقچی و مشاور دولتی را حضور دارند، این ارتش برای هر کشوری متناسب با ویژگیهای جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی بکار گرفته میشوند.
آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا از همان سال ۱۹۴۷ تا امروز به ایجاد کودتاهای غیرقانونی در کشورهایی، چون گواتمالا (۱۹۵۴)، اندونزی (۱۹۵۷)، لائوس (۱۹۵۸-۱۹۵۹ و ۱۹۶۰)، کاستاریکا و عراق (۱۹۶۰) و اکوادور روی آورد که باعث کشتارهای وسیع، شکنجه در زندانها و دههها رکود اقتصادی در دنیا شد، این سازمان حتی در زمینه ترور افراد چنین بار اقدام کرد تا دست نشانده آمریکا را روی کار آورد مانند کاری که در سال ۱۹۶۱ انجام شد که در آن پاتریک لومومبا نخست وزیر محبوب و مشهور کنگو ترور و موبوتو سکو که طرفدار ایالات متحده بود را جایگزین کرد.
یک نمونه دیگر از اقدامات سیا کودتا علیه کوامی نکروما رهبر غنا در سال ۱۹۶۶ بود که در نتیجه سرنگون شد یا سالوادور الوانده رهبر شیلی که در سال ۱۹۷۳ به وسیله انقلاب نظامی البته با حمایت سیا برکنار و به جای آن رژیم آگوسته پینوشه بر سرکار آمد که در طی سالهای بعد سه هزار مخالف خود را کشت و دهها هزار نفر از مردم شیلی را در زندانها شکنجه کرد.
آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا در سال ۱۹۶۷ هم با ایجاد اختلال در انتخابات محلی یونان و راه اندازی کودتا تنها در یک ماه اول بیش از هشت هزار نفر را قربانی کرد.
این سازمان در دستگیری چهرههای مطرح آزادیخواه جهان هم ید طولانی دارد، اطلاعات مهیا شده توسط این سازمان که در اختیار دولت نژادپرست آفریقا قرار گرفته بود منجر به دستگیری نلسون ماندلا رهبر کنگره ملی آفریقا شد.
اقدامات دیگر سیا چون کودتای سال ۱۹۶۴ بولیوی، کودتای بین سالهای ۱۹۷۲-۱۹۷۵ استرالیا، کودتای سال ۱۹۶۲ برزیل و یا حمایت این سازمان از خاندان حاکم در السالوادور در سال ۱۹۹۰ بود منجر به شعلهور شدن جنگ داخلی و کشته شدن بیش از ۷۵ هزار نفر شد، است؛ در آسیا هم آمریکا ۲۰ سال رژیم ظالم فیلیپین را حمایت کرد که مرتکب کشتار و فجایع در حق مردم خود شده بود.
یکی دیگر از رسواییهای سیا زندانهای مخفی آن است که تیم وینر برنده معتبرترین جایزه روزنامهنگاری در آمریکا (پولیتزر) در کتاب خود (تاریخ CIA، میراث خاکستر) اشاره کرده و مینویسد: مراکز بازجویی سری CIA قبل از سال ۱۹۵۰ در آلمان، ژاپن و پاناما دایر شدند و در آنها مخالفان را شکنجه میکردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در یکی از دیداران خود با مسئولان نظام به نکتهای در خصوص زندانهای مخفی آمریکا اشاره کردند که تاکنون کمتر در رسانهها و بین افکار عمومی مطرح شده و آن وجود زندانی در افغانستان است که سبب تحقیر مسئولان افغانستانی و مردم این کشور شده است.
بر اساس قرائن و نکاتی که در این باره در نشریات و رسانههای غربی منتشر شده این زندان در پایگاه هوایی بگرام مستقر است. پایگاه هوایی بگرام را میتوان یکی از مهم فرودگاهها و پایگاههای هوایی افغانستان نام برد. ساختمان این فرودگاه در سالهای دهه ۵۰ و ۶۰ به منظور فراهم آوردن مکانی برای واکنش احتمالی در مقابل حمله اتحاد جماهیر شوروی با کمک دولت آمریکا و زیر پوشش تسهیل حمل و نقل هوایی ساخته شد.
لیست کامل کشورهایی که سیا در آنها دخالت کرده و قصد براندازی نظام آن را داشته است؛
قاره آمریکا: آرژانتین، کلمبیا، پرو، گویان، بولیوی، ونزوئلا، برزیل، هندوراس، گواتمالا، هائیتی، جمهوری دومینیکن، کوبا، السالوادور و مکزیک.
قاره آفریقا: غنا، نیجریه، آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو، مالاوی، آفریقای جنوبی، اریتره، اتیوپی، کنیا، سومالی و سودان.
قاره آسیا و اقیانوسیه: چین، ژاپن، کره شمالی، کره جنوبی، فیلیپین، ایران، ازبکستان، کامبوج، اندونزی، لائوس، سوریه، تبت، ویتنام، سنگاپور، تایلند، استرالیا و برمه.
قاره اروپا و روسیه: بلژیک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، انگلستان، آلبانی، بوسنی و هرزگوین، کرواسی، اوکراین، مجارستان و لهستان.
نقش سیا در آشوبهای منطقه غرب آسیاآژانس مرکزی اطلاعات آمریکا از سالهای پیش از انقلاب بارها در ایران طرح کودتا را اجرایی کرده است مانند کاری که در سال ۱۹۵۳ در انجام داد که در نتیجه بیش از ۴۰ درصد از عایدات نفت ایران را در اختیار گرفت.
سیا در سالهای نزدیک به پیروزی انقلاب هم برای جلوگیری از چنین اتفاقی دست به کار شد، اما همه شکست خوردند، پس از سال ۵۷ هم آمریکاییها خواستند دست کوتاه شده خود را دوباره به ایران بازگرداند، در نتیجه کودتاهایی چون کودتای پایگاه شهید نوژه را اجرایی کرد که شکست خورد.
این سازمان تروریست پرور آمریکایی وقتی دید نمیتواند در مقابل جمهوری اسلامی با کودتا حرکتی کند برنامهریزی کرد تا ایران را از داخل ناامن کند، مانند اتفاقی که در سال ۸۸ و جریان انتخابات ریاست جمهوری رخ داد که آن هم شکست خورد.
بعد از گذشت چند سال از آغاز بحران در سوریه و فعالیت گسترده گروه تروریستی تکفیری داعش شواهد مختلفی ثابت کرد که دولت آمریکا در ایجاد و حمایت مخفیانه از این گروهک تروریستی نقش ویژهای داشته است و به نوعی میتوان گفت داعش یک ارتش مخفی تحت خدمت سیا است.
با شکست این گروه ترویستی توسط سردار سپهبد سلیمانی و همرزمانش دوباره توجه آمریکا و سیا به داخل ایران و سوء استفاده از شرایط کشور معطوف شد، آنها سعی کردند در دی ماه سال ۱۳۹۶ با سوار شدن بر موج اعتراضات مردمی بخاطر گرانیها طرح براندازی نظام را پیش ببرند و عملیاتهای ایذایی بسیاری را کلید زدند، از جمله این عملیاتها را میتوان ادعای گروهک تروریستی انصارالفرقان مبنی بر «انفجار یک خط لوله بزرگ نفتی در منطقه امیدیه در اهواز در روز شنبه ۹ دیماه ۹۶ دانست.
دولت ترامپ بر خلاف دولت اوباما که عموماً در پشت پرده به دنبال سیاست تغییر صلحآمیز نظام در ایران بود، شمشیر را از رو بست و علناً از تغییر نظام در ایران سخن میگوید. این تغییر آشکار مواضع واشنگتن تا اندازه زیادی پیامد روی کار آمدن دولت ترامپ و انتخاب افرادی به عنوان مشاوران و اعضای تیم امنیت ملی این دولت است که سیاست تغییر نظام را راهحل چالش ایران میدانند. چنانکه پایگاه ماه آلاباما مینویسد: «اعضای اصلی دولت ترامپ، طرفدار سیاست «تغییر نظام» در ایران هستند. بر خلاف اوباما، ترامپ ترسی از افشای نقشههایش علیه ایران ندارد.
پس از آن هم در آبان سال جاری مردم در اعتراض به گرانی ناگهانی بنزین به خیابانها آمدند و در همین زمان عوامل سازمان سیا با حرکات تنشآفرین سعی کردند اعتراضات به حق مردم را به سمت کودتا سوق دهند و در همین راستا گامهایی را برداشتند، اما همه با شکست روبهرو شد. برایان هوک رئیس گروه اقدام علیه ایران نیز در همین رابطه گفت: ما با در اختیار گذاشتن ابزار ارتباطی توانستیم که حتی با قطع اینترنت در ایران، اغتشاشگران بتوانند با ابزاری که ما در اختیارشان گذاشتیم در ارتباط باشند.
همانطور که گفته شد به دنبال تغییر نظام پرداخت یارانه به بنزین و اصلاح قیمت آن که براساس مصوبه شورای عالی هماهنگی سران قوا از دقایق اولیه بامداد جمعه ۲۴ آبانماه به اجرا گذاشته شد، اعتراضها و تجمعهایی در برخی شهرها صورت گرفت. برخی با سوءاستفاده از اعتراضهای مردمی، با هدف اغراض سیاسی، اقدامات خشونتآمیز و غیرقانونی را با آسیب رساندن به جان و مال مردم عادی و نیروهای امنیتی و انتظامی مرتکب شدند و مطالبات به حق مردم را به بیراهه کشاندند.
این شکستهای بزرگ باعث شد تا رئیس جمهور دیوانه آمریکا در اقدامی عجیب و با هماهنگی سازمان سیا، سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی و جمعی از فرماندهان نیروهای مقاومت را به شهادت برساند تا خوی جنایتکارانه خود را بیش از پیش نشان دهند. پایگاه اینترنتی ان بی سی نیوز در همان روزها گزارش داد آمریکاییها منتظر او بودند. عناصر سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا (سیا) با استفاده از اطلاعات مخبرهایی در فرودگاه دمشق، دقیقا میدانستند چه زمانی هواپیمای حامل سردار سلیمانی به سمت بغداد پرواز میکند. اطلاعات دریافتی از اسرائیل نیز، به تایید این جزئیات کمک کرد.
این فقط یک بخش از تحرکات سیا در منطقه است، آمریکا و آژانس مرکزی اطلاعات این کشور حتی به همپیمانهای خود هم رحم نمیکنند مانند کاری که در ترکیه کردند که قصد داشتند با کودتای نظامی به منافع خود دست پیدا کنند؛ این کشور اخیرا در عراق و لبنان هم وارد عمل شده و قصد دارد با نیروهای خود اعتراضات مردم این کشورها را به سمتی سوق دهد تا از آب گل آلود آن ماهی بگیرد.
اندیشکده آمریکایی کاتو می نویسد: زمانی که سازمان سیا دموکراسیهای نوپا در ایران (دولت مصدق) و گواتمالا را ساقط و سرنگون کرد، دولتهای بعدی دیکتاتورهایی بودند که مرتکب موارد گسترده نقض حقوق بشر شدند.
به جرات میتوان گفت که بیشتر اتفاقاتی که در دنیا رخ داده است توسط آمریکاییها رقم خورده و در بیشتر آنها سازمان سیا یا نقش اطلاعاتی و یا نقش عملیاتی داشته است پی میتوان گفت در هر اتفاقی پای آمریکا در میان است.
* باشگاه خبرنگاران
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۰۱۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظم جدید در غرب آسیا با نقشآفرینی ایران
آمریکا و رژیم صهیونیستی دو بازنده بزرگ در منطقه غرب آسیا هستند.ما اکنون با یک نظم جدید جهانی مواجه هستیم و «خاورمیانه جدید» (غرب آسیای جدید) نیز در همین پازل تعریف میشود.
به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: پس از حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و فناوری جورجیا آمریکا در گزارشی نوشت: «پروژههایی مانند کریدور تجاری «آی مِک» IMEC) India Middle East-Europe Corridor ) برای مدت نامحدودی از مسیر فعالیت خارج شده است.»
کریدور اقتصادی «هند- خاورمیانه-اروپا» و به عبارت دقیقتر کریدور «هند- اسرائیل- اروپا» در اصل ایدهای «آمریکایی-اسرائیلی» بوده است. هدف اصلی این کریدور این بوده که هند را از طریق امارات، عربستان و اردن، به اسرائیل و سپس به اروپا وصل کند. یکی از دلایل اصلی راهاندازی این کریدور، تقویت اقتصاد اسرائیل بوده است.
یادداشت تفاهم احداث کریدور آی مِک- ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳ (۱۹ شهریور ۱۴۰۲) در حاشیه اجلاس ۲۰۲۳ سران گروه ۲۰ (G۲۰) به میزبانی دهلینو توسط دولتهای هند، آمریکا، امارات، عربستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اتحادیه اروپا رونمایی شد. پیش از آن آمریکا برای نهائی شدن و به رسمیت شناختن این کریدور، پیگیریهای گستردهای را انجام داده بود.
یکی از دلایل ایجاد این کریدور، رقابت با بندر چابهار و به عبارتی رقابت با کریدور شمال- جنوب با محوریت ایران بوده است. بندر چابهار و کریدور شمال- جنوب، به شدت موجب نگرانی آمریکا و و متحدان آن و از جمله اسرائیل بوده و هست.
کریدور شمال- جنوب که مسیری راهبردی و مهمی برای کشورهای در مسیر آن یعنی روسیه، ایران، آذربایجان و هند و همچنین کشورهای حاشیه این کریدور به شمار میرود، میتواند در بهرهمندی کشورها از اثرات مثبت این کریدور نقش ایفا کند. تکمیل این کریدور و بهرهمندی از آن در کنار درآمدهای مختلفی که در کشور وجود دارد میتواند درآمد قابل ملاحظه دیگری را نیز از طریق ترانزیت نصیب کشورمان کند.
کریدور ۷۲۰۰ کیلومتری شمال- جنوب، هند را از طریق بنادر چابهار و بندرعباس ایران به روسیه و فنلاند متصل میکند. شاخه غربی این کریدور از خاک جمهوری آذربایجان عبور میکند. بخشی از کریدور میانی شرق به غرب نیز از جمهوری آذربایجان عبور کرده و این کشور را از طریق ارمنستان یا گرجستان به ترکیه متصل میکند.
در صورت توسعه بندر چابهار و ایفای نقش ویژه ایران در حوزه ترانزیت، کشورمان به یکی از اصلیترین بازیگران تجارت بینالملل در منطقه تبدیل خواهد شد. به همین دلیل مدتهاست که آمریکا و اسرائیل با همراهی تعدادی از کشورهای منطقه در پی هدف قرار دادن ظرفیتهای جغرافیایی ایران و کارشکنی در پروژههای ترانزیتی بوده است. عملیات تروریستی اخیر در چابهار و راسک در همین پازل قابل تعریف است.
همانطور که ملاحظه کردید، هند در کریدور شمال- جنوب، ذینفع است. حال سؤال اینجاست که چرا این کشور به کریدور «آی مِک» پیوسته بود؟! پاسخ را باید در فشارهای آمریکا و اسرائیل به این کشور جستوجو کرد.
و اما تحولات رخ داده پس از عملیات طوفانالاقصی و در ادامه عملیات غرورآفرین نیروهای مسلح ایران در حمله به اسرائیل (عملیات وعده صادق)، هند را ملزم خواهد کرد که مجددا به کریدور شمال- جنوب پیوسته و آن را در اولویت قرار دهد.
چه آنکه در ماههای اخیر و پس از عملیات طوفانالاقصی، اقتصاد هند نیز به واسطه شراکت با اسرائیل، تحتالشعاع قرار گرفته است. به عنوان نمونه، ارزش سهام برخی از مهمترین شرکتهای هندی بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. این روند موجب شد که احزاب مختلف هند تاکید کنند که این کشور باید از کریدور آیمِک خارج شده و کریدور شمال- جنوب را در اولویت قرار دهد.
«آرون کی سینگ» سفیر سابق هند در آمریکا و اسرائیل اخیرا در اظهارنظری گفته است: «نفوذ در غرب آسیا بدون در نظر گرفتن نقش ایران، اشتباه راهبردی است.اتکاء صرف به اعراب و اسرائیل در غرب آسیا برای هیچ طرفی دستاورد ندارد».
اینکه غربیها اذعان میکنند که «پروژههایی مانند کریدور تجاری «آی مِک» برای مدت نامحدودی از مسیر فعالیت خارج شده است.»، مصداقی از «جنگ ارادهها» است.
حالا این ماجرای کریدور «آی مِک» را بگذارید کنار ماجرای توقیف کشتی اسرائیلی MSC ARIES در روزهای گذشته. رسانههای صهیونیستی عملیات دریایی ایران در توقیف کشتی پرتغالی مرتبط با صهیونیستها را به مثابه تهدید جدی ایران در قطع کریدور تجاری و ترانزیتی به اراضی اشغالی عنوان کردند. کریدوری که از امارات آغاز و با عبور از عربستان و اردن به اسرائیل منتهی میشود.
شبکه تلویزیونی صهیونیستی «کان» به نقل از «دانی زاکین» مدیر رادیو ارتش اسرائیل در گزارشی اعلام کرد: «عملیات دریایی ایران بسیار مهم است، زیرا ایرانیها با این اقدام، درصدد وارد کردن ضربه اقتصادی مشابه با حملات دریایی یمنیها به کشتیهای عازم اسرائیل در کانال سوئز بودند و با این اقدام جسورانه قدرت خود را به رخ کشیدند.»
یکی از تحلیلگران صهیونیست نیز در اظهارنظری اذعان کرد: «ایران کشتی اسرائیلی را در تنگه هرمز توقیف کرد. این یک تغییر بزرگ بازی است. این یک بار دیگر تأیید میکند که امارات، عربستان سعودی، اردن و قطر به اسرائیل کمک میکنند تا محاصره حوثیها را از طریق مسیر زمینی از بندر امارات دور بزنند.
ایران هم اکنون در حال قطع این مسیر است. اگر حزبالله با پهپادهای خود مسیر مدیترانه را قطع کند، اسرائیل در محاصره تجاری کامل قرار خواهد گرفت.»
اکنون به دلایل متعدد، آمریکا و رژیم صهیونیستی دو بازنده بزرگ در منطقه غرب آسیا هستند. امروز وقتی در مورد باب المندب، مدیترانه شرقی و تنگه هرمز صحبت میشود دیگر چیزی از هژمون آمریکا باقی نمانده است و اسرائیل نیز در مخمصه قرار گرفته است.
در حال حاضر جنگ ارادهها میان ایران و آمریکا، از «تنگه هرمز تا کانال پاناما» امتداد دارد. سال گذشته ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از حدود ۷ ماه دریانوردی و پیمایش بیش از ۷۰ هزار کیلومتر و با عبور از دریاها و تنگههای مختلف و گذر از اقیانوس هند، اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام، به کشورمان بازگشت.
در آن مقطع «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در اظهارنظری گستاخانه با اشاره به مأموریت ناوگروه ارتش ایران گفته بود: «ما معتقدیم و گفتهایم که اینگونه کشتیهای جنگی جایی در نیمکره غربی ندارند.» این لفاظی و لافزنی مقام آمریکایی هیچ مانعی در اراده پولادین جوانان غیور کشورمان ایجاد نکرد و صدالبته این جوانان عزیز را مصممتر کرد. نتیجه آن شد که ناوگروه ۸۶ ارتش بیاعتنا به تهدیدها و تحریمها، در سواحل قاره آمریکا پهلو گرفت.
در همان مقطع پایگاه خبری «واشنگتن فری بیکن» در مقالهای با عنوان «کشتیهای جنگی ایران در کانال پاناما» نوشت: «نیروی دریایی ایران قرار است برای اولین بار کشتیهای جنگی خود را در کانال پاناما مستقر کند. این گذرگاه آبی که یک مسیر تجاری مهم در حیاطخلوت آمریکا است تا به حال شاهد حضور نظامی ایران نبوده است.»
چندی پیش نشریه «نشنال اینترست» در گزارشی به قلم «هیو دی سانتیس» نوشت: «آمریکا باید برای جهانی آماده شود که در آن قدرت، جای آرمانهای لیبرال را خواهد گرفت و غرب برای حفظ ثبات بینالمللی باید قوانین جدید را در هماهنگی با دولتهایی که در نظم جهانی جدید تاثیرگذار بودهاند، تدوین کند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «پس از سه دهه از پایان جنگ سرد، دیگر جامعهای متشکل از کشورهایی که توسط یک سیستم روابط بینالملل مبتنی بر قوانینی با الگوبرداری از ارزشهای لیبرال- دموکراتیک آمریکا به هم مرتبط شده باشند، مانند یک رؤیا به نظر میرسد.»
ما در مقابل آمریکا و به عبارت دقیقتر در مقابل جبهه استکبار درگیر جنگ ارادهها هستیم. در این جنگ هر چند طرف مقابل در ظاهر در حوزههای مختلف و از جمله رسانه، از تجهیزات بیشتری برخوردار است. اما تفاوت اصلی در این میان آن است که ما «توکل بر خدا» را داریم و آنها از این امتیاز بزرگ و اساسی محروم هستند.
«الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إیمانًا وَ قالوا حَسبُنَا اللهُ وَنِعمَ الوَکیلُ»؛ اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست. (سوره مبارکه آلعمران، آیه ۱۷۳) رهبر معظم انقلاب- ۱۴ خرداد ۹۸- فرمودند: «مقاومت البتّه هزینه دارد، بدون هزینه نیست، امّا هزینه تسلیم در مقابل دشمن بیشتر است از هزینه مقاومت. وقتی شما در مقابل دشمن تسلیم میشوید، باید هزینه بدهید. رژیم پهلوی در مقابل آمریکا تسلیم بود - خیلی اوقات هم ناراحت بودند، ناراضی بودند امّا تسلیم بودند، میترسیدند- هم نفت میداد، هم پول میداد، هم باج میداد، هم تو سری میخورد...هزینه سازش، هزینه تسلیم، هزینه عدم مقاومت، از هزینه مقاومت به مراتب بیشتر است؛ هزینه مادّی هم دارد، هزینه معنوی هم دارد.»
ما اکنون با یک نظم جدید جهانی مواجه هستیم و «خاورمیانه جدید» (غرب آسیای جدید) نیز در همین پازل تعریف میشود. «ران بن یاشای» کارشناس نظامی روزنامه یدیعوت آحارونوت چندی پیش گفته بود: «اسرائیل سیر قهقرایی خود را به سوی فروپاشی در پیش گرفته است و بحران فعلی مرحلهای جدید و در عین حال مهم در مسیر فروپاشی آن محسوب میشود تا در مرحله بعدی حذف شدن اسرائیل از نقشه خاورمیانه (غرب آسیا) رقم بخورد.»