سلبریتیها و دولتمردان توهین فرانسه را ندیدند/ چرا ماکرون از عبارت مجعول برای خلیج فارس استفاده کرد!؟
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۰۷۷۱۰
برخی سلبریتی ها که همواره ژست دلسوزی برای مردم و منافع کشور به خود می گیرند، در مقابل اقدام توهین آمیز و ضدایرانی رئیس جمهور فرانسه سکوت کرده و هیچ واکنشی به آن نشان ندادند.
سرویس سیاست مشرق - «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه- 29 دی ماه- در توئیتی ضدایرانی از عبارت مجعول برای خلیج فارس استفاده کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماکرون در این توئیت بی شرمانه، به جای استفاده از واژه خلیج فارس، از واژه خلیج ع رب ی-فارسی استفاده کرد.
این اقدام ضدایرانی رئیس جمهور فرانسه، با واکنش ضعیف دولت مواجه شد. در این میان، «سید عباس موسوی» سخنگوی وزارت خارجه در توئیتی نوشت: «به جناب ماکرون یادآور می شوم خلیجی که در جنوب ایران واقع است، تنها یک نام دارد و آن خلیج فارس است...حضور نظامی شما در خلیج فارس به اندازه اشتباه شما در نامیدن آن اشتباه است. هر دو اشتباه بزرگ اما قابل جبران است».
وزارت امور خارجه، طبق معمول ابتدا به طرف اروپایی به صورت خفیف هشدار داده است و بلافاصله تاکید کرده است که این اقدام اشتباه، قابل جبران است.
در پروسه ضرب الاجل برجامی نیز با آنکه ایران طلبکار و اروپا بدهکار بود، وزارت خارجه همزمان با هشدار خفیف به اروپا درباره لزوم اجرای تعهدات، بلافاصله تاکید می کرد اگر اروپا تعهدات خود را کلید بزند، ایران در اسرع وقت به حالت پیش از اعلام ضرب الاجل بازمی گردد.
برخی سلبریتی ها نیز که همواره ژست حامی مردم ایران به خود می گیرند، در مقابل این اقدام ضدایرانی سکوت کرده و هیچ واکنشی به آن نشان ندادند. اینجاست که مشخص می شود، این طیف هیچ دغدغه ای نسبت به منافع ملی ندارد و صرفا منافع شخصی خود را در همه حال در اولویت قرار می دهد.
**دیروز آلمان، امروز فرانسه
آیا اقدام ضدایرانی رئیس جمهور فرانسه، در سالهای اخیر بی سابقه است؟ پاسخ منفی است.
در آبان 94، «فرانک والتر اشتاین مایر» وزیر خارجه وقت آلمان به ایران سفر کرد. مقامات ارشد دولت و رسانه های اصلاح طلب، این سفر را مصداق «تعامل با جهان» نامیدند.
دولت آقای روحانی در اقدامی تأمل برانگیز، وزیر خارجه وقت آلمان را به دانشگاه تهران برد و در مراسمی به اصطلاح دانشجویی! از وی استقبال شد. این اقدام در حالی صورت گرفت که مقام آلمانی در نشستی در تهران در اقدامی خصمانه از ایران خواسته بود که به رژیم کودک کش اسرائیل احترام بگذارد!
وزیر خارجه آلمان پس از پایان سفر به ایران به ریاض رفت و در یک کنفرانس خبری عبارت مجعول «خلیج ع رب ی»! را به کار برد.
متاسفانه این اقدام ضدایرانی از سوی دولت آلمان، واکنش دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی که در خور عزت مردم ایران و منافع ملی کشور باشد را در پی نداشت.
**بی پاسخ ماندن توهین های مکرر فرانسوی ها
یک اصل بدیهی در روابط دیپلماتیک، اصل عمل متقابل است. در تابستان ۹۷ فرانسه در اقدامی گستاخانه یکی از دیپلماتهای ایرانی را از این کشور اخراج کرد!. براساس قوانین دیپلماتیک، کمترین پاسخ ایران در مقابل این رفتار، اخراج یکی از دیپلمات های فرانسوی از تهران بود.
اما متاسفانه دولت در رویکردی تحقیرآمیز، نه تنها از اخراج دیپلمات فرانسوی امتناع کرد، بلکه حتی خبر این اقدام ضدایرانی را سانسور کرده و در نهایت پس از اعلام خبر از سوی رسانه ها، وزارت خارجه اعلام کرد که در وقت مقتضی، پاسخ فرانسه را خواهیم داد!
فرانسه همچنین در مهرماه ۹۷ در اقدامی خصمانه اموال وزارت اطلاعات و دو ایرانی در فرانسه را بلوکه کرد!
علاوه بر این، فرانسه در اواخر مهر ۹۷، در اقدامی سخیف، پاویون ایران در نمایشگاه بینالمللی مواد غذایی پاریس موسوم به SIAL را بست و در ادامه این رفتار خصمانه، حضور بازرگانان و شرکتکنندگان ایرانی برای بازدید از این نمایشگاه را نیز ممنوع اعلام کرد!
همچنین در آذر ۹۷ دفتر ریاست جمهوری فرانسه به آزمایش موشکی بالستیک نسبت داده شده به ایران واکنش نشان داد و آن را تحریک برانگیز و بیثباتکننده خواند و مدعی شد که ایران باید آزمایشهای موشکی خود را متوقف کند!
در فروردین ۹۸ «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه در اظهارنظری مداخله جویانه با اشاره به حکم تازه برای «نسرین ستوده» - مجرم محکومشده در ایران و از عناصر همکار با محافل ضدایرانی- گفت: «توافق هستهای قدرتهای جهانی با ایران (برجام) به مثابه چک سفید امضاء برای نقض حقوق بشر در این کشور نیست»!
علاوه بر این، در فروردین ۹۸ وزیر خارجه فرانسه در اظهارنظری گستاخانه اعلام کرد: «ما قبل از آمریکا، سپاه پاسداران ایران را تحریم کردهایم»!
به فهرست طولانی اقدامات ضدایرانی فرانسه، حمایت و میزبانی از گروهک تروریستی منافقین و تجهیز صدام به سلاح های کشتارجمعی از جمله سلاح شیمیایی و پرونده خون های آلوده و میزبانی از معاندین نظام و دشمنان مردم ایران را نیز اضافه کنید.
فرانسه در پرونده برجام نیز ابتدا در طول مذاکرات هسته ای در کنار آمریکا، نقش «پلیس بد» را ایفا کرد و در ادامه و پس از امضای توافق، به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرد.
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه- مهر 97- در مصاحبه با فرانس ۲۴ گفت: «احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تأکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (پایان برجام)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچگاه دربرابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم اختلافنظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست»!
**قدردانی از فرانسه!
به نظر شما با توجه به این حجم اقدامات ضدایرانی در کنار بی عملی فرانسه در برجام، رفتار دولت ایران و وزارت خارجه چگونه باید باشد؟
آقای روحانی- 13 اسفند 96- در تماس تلفنی «امانوئل مکرون» رییس جمهور فرانسه با وی، از مواضع پاریس در قبال برجام قدردانی کرد!
روحانی همچنین- 10 مهرماه 98- در نشست هیات دولت در اظهارنظری تأمل برانگیز از رئیس جمهور فرانسه برای تلاش هایش تشکر کرد.
اظهارات مقامات دولتی در قدردانی از مقامات تروئیکای اروپایی به همین 2 مورد ختم نمی شود.
به نظر می رسد که حالا جواب این سوال مشخص شده است. اینکه چرا رئیس جمهور فرانسه از عبارت مجعول برای خلیج فارس استفاده کرد.
دیپلماسی منفعلانه، علاوه بر توهین به پاسپوت ایرانی، توهین به عزت و منزلت ایران و ایرانی را نیز در پی دارد.
در دنیایی که قانون جنگل بر آن حاکم است، نشان دادن ضعف عواقب خطرناک و تاسف باری به دنبال دارد. ما باید قوی شویم.
منبع: مشرق
کلیدواژه: هواپیمای اوکراینی سردار سلیمانی انتخابات98 لیگ قهرمانان آسیا وزارت خارجه دولت آقای روحانی امریکا توافق هسته ای روحانی خلیج فارس ریاض امانوئل مکرون پاریس دانشگاه تهران رژیم کودک کش اسرائیل نسرین ستوده سید عباس موسوی حقوق بشر اروپا دولت آلمان گروهک تروریستی منافقین ژان ایو لودریان صدام فرانک والتر اشتاین مایر وزارت اطلاعات برجام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۰۷۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا از هلدینگ خلیج فارس سهمی به بچههای خلیج فارس نرسد؟
یزدان شهیدزاده
عدم توسعه یافتگی یا محروم دانستن استان های صنعتی جنوب نظیر بوشهر و خوزستان مصداق بارز دست دراز دولت ها در گرفتن و دست کوتاهش در دادن است. از سالی اكتشاف نفت در خوزستان آغاز شد تا زمانى كه طرح های توسعه گازی پارس جنوبی در بوشهر رقم خورده تا به امروز که با استقرار صنعت بزرگ پتروشیمی از خام فروشی عبور کرده ایم هنوز استان های میزبان اين صنعت از بدیهی ترین حقوقی که به نام مسئولیت های اجتماعی، حق آلایندگی، اشتغال و ... باید به توسعه محیط پیرامونی کمک می کرد عاجز مانده.
موضوع، مقوله ای گسترده و کلان است و نمی توان از صدر تا ذیل آن را در یک یادداشت جا داد، شاید آوردن نمونه ایی ملموس از نادیده گرفتن فضای پیرامون توسط این ابرشرکت ها و یا هلدینگ ها مخاطب را متوجه نقطه عطف اين ناعدالتی یا سوءمدیریت خواهد كرد.
ورزش به خصوص رشته پرطرفدار فوتبال امروز مرزهای مشترک گسترده با اقتصاد و درآمدزایی و فرهنگ و جامعه پیدا کرده، که اگر نبود همسایگان ما پرتوان نام فوتبال خود را به دنیا معرفی نمی کردند و لیگ های فوتبالشان را ویترین نمی کردند تا برند شوند و خود را به دنیا نشان دهند، اما داستان در سرزمين ما متفاوت است ما اینجا بلايى بر سر پرطرفدار ترین تیم های آسیا درآورده ایم که با نزديك به سی، چهل میلیون هوادار هیچ شرکت خصوصی حاضر نیست برای مالکيت بر آنان دست در جیبش کند، چون می داند از فوتبال عایدی که ندارد، فشار هوادار هم بر گرده مدیرش سنگینی می کند.
بعد از کش و قوس های فراوانی که آسیایی ها مدیران ما را مجبور کرده اند که نباید دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و استقلال مالکیت مشترکی داشته باشند و دولت بدنبال مشتری می گردد و مزایده ها ادامه داشته تا که پرسپولیس برای بانک ها و استقلال برای هلدینگ خلیج فارس!
دل یادداشت من اینجاست، وصل به تن جنوب اما شیر باز و بسته کردنش از جایی دیگر فرمان می گیرد، استقلال به هلدینگ خلیج فارس واگذار می شود، هلدینگ کیست و کارش چیست؟ یک اًبَرشرکت شرکت متشکل از شرکت های تولیدی ، مهندسی و ... که دومین شرکت ایرانی بر پایه درآمد و بزرگترین هلدینگ پتروشیمی ایران و دومین در آسیا است.
تنها دراستان بوشهر و شهرعسلویه نزدیک به 10 پتروشیمی بزرگ و بهنام متعلق به هلدینگ خلیج فارس است، شرکت هایی که میزان درآمد سالیانه هر کدام شان سر به دهها میلیون دلار میزند.
پتروشیمیهای مبین، نوری، پارس، هنگام، دماوند و ... از بزرگترین شرکت های این هلدینگاند و بیش از 14 سال است هلدینگ خلیج فارس فعالیت خود را شروع کرده و بخش اعظم در آمدی خود را از شهر عسلویه دشت میکند در حالی که به واسطه فعالیتهای تولیدی محصولات شیمیایی آلودگی های شدید زیست محیطی را به مناطق پیرامونی خود را تحمیل کرده، حتی اگر بروز اين آلودگی ها هم نبود چارچوب های اخلاقی باید وجود می داشت که سیر توسعه مناطق پیرامونی با افزایش توان تولیدی و درآمدزایی این شرکت ها متناسب باشد، با گذشت 14 سال از وجود این هلدینگ یک پروژه ورزشی ملی بزرگ آبرومند در سطح استان بوشهر توسط این هلدینگ انجام نشده است اما امروز خود را مکلف میداند که برای مالکیت تیم استقلال تهران هزینه کند یا به آن چنین دستور داده اند و باید تبعیت کنند.
در حالی که در تیم ملی فوتبال ایران سه مهاجم لژیونر بوشهری عضویت دارند، تیمی از این استان اما در سطح اول فوتبال کشور حضور ندارد و حتی تنها تیم نفتی این استان، پارس جنوبی جم تا تیم های ریشه داری چون شاهین و ایرانجوان از حداقل زیرساخت های فوتبالی محروماند. چگونه است که وقتی پای کمک به تیمهای این استان میرسد تبصرهها و مادههای قانونی پسوند غير قانونى شان پررنگ میشوند اما یک شبه می توانند برای آبی و قرمز سند مالیکت صادر كنند؟
بحث تنها بر سر گرفتن مالکیت آبی های پایتخت نیست، حتی مدارس فوتبالی هم در کلان شهرهای ایران وجود دارند که با سفارش پذیری نزدیکان از پول پتروشیمی عایدشان می شود و پسران جنوب هنوز باید فوتبال را بروی زمین های خاکی دنبال کنند.
در استانی که تب فوتبال داغ است و جين جين استعداد ريخته و هیچ شرکتی غیر از شرکت های پتروشیمی و نفت وگازی پا نگرفته است چه کسی باید از فوتبال بوشهر حمایت کند تا شاهینی که لیگ برتر بوده امروز به دسته سوم فوتبال کشور سقوط نکند!
کدام پتروشیمی امروز بايد اسپانسر پارس جم باشد تا این تیم با بهترین و بروز ترین امکانات در بالاترین سطح از فوتبال کشور رقابت کند؟
چرا ایرانجوانی که امروز نمایندگانش در تیم ملی بیشتر از باشگاه های لیگ برتری است بايد در دسته سوم لیگ فوتبال به حياتش ادامه دهد؟
چرا یک ورزشگاه ملی آبرومند در استانی که بیشترین درآمد هلدینگ مربوط به آن است ساخته نشود!
اگر نام هلدینگ اسمش خلیج فارس است و سود آن هم از خلیج فارس؛ چرا هیچ عایدی یی از آن نصیب بچههای خلیج فارس نمیشود؟
کانال عصر ایران در تلگرام