Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-19@06:23:23 GMT

فرهنگ جامع کلمات حضرت فاطمه ترجمه شد

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۰۸۰۳۷

فرهنگ جامع کلمات حضرت فاطمه ترجمه شد

کتاب "موسوعة کلمات الصدیقه الطاهره فاطمة الزهراء" توسط پژوهشکده باقرالعلوم ترجمه شد. ۰۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۹ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کتاب "فرهنگ جامع کلمات حضرت فاطمه سلام الله علیها" در دو مجلد توسط پژوهشکده باقرالعلوم با ترجمه علی مؤیدی منتشر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب مجموعه­‌ای کامل از سخنان حضرت زهرا سلام‌الله علیها است. این کتاب در سال 1386 با نام "موسوعة کلمات الصدیقه الطاهره فاطمة الزهراء" توسط آن پژوهشکده و با قلم محمودشریفی، سید حسین سجادی‌تبار و بهاءالدین قهرمانی‌نژاد تألیف یافت.

جلد اول این کتاب دارای دو بخش تقسیم است: در جلد اول این کتاب به سخنان حضرت زهرا سلام­‌الله­ علیها قبل از وفات پیامبر اکرم (ص) و در جلد دوم به سخنان آن حضرت پس از وفات رسول مکرم اسلام (ص) پرداخته می­‌شود. در مبحث اول فصل اول این کتاب، به مباحث قبل از ازدواج آن حضرت پرداخته می‌­شود. دلایل نامگذاری و القاب آن حضرت، نحوه ارتباط وی با پیامبر، مقام و جایگاه حضرت خدیجه از اموری است که در این مبحث به آن پرداخته شده است.

نگارندگان کتاب در مبحث دوم، به مسائل پس از ازدواج حضرت فاطمه زهرا (س) پرداخته‌اند. این مبحث خود شامل 3 گفتار است.

گفتار اول در برگیرنده مباحث پیش از تولد حسنین (ع) است. این گفتار شامل 47 نکته در مورد فضائل حضرت فاطمه و امیر­المؤمنین علیهم­السلام است. نکات آموزنده در مورد نحوه ازدواج فاطمه و علی، چگونگی اداره منزل توسط ایشان، نوع رابطه این دو معصوم با یکدیگر و حکایت جالب و خواندنی در مورد عبادات و عظمت فاطمه و علی و ... است.

گفتار دوم به وقایع پس از ولادت حسنین علیهم­السلام می­‌پردازد. این گفتار شامل 84 عنوان از فضائل و حکایات مربوط به حسنین علیهم­السلام و والدین گرامی آنهاست. حکایاتی از محبت پیامبر(ص) به حسنین علیهم­السلام، اندوه و بی­‌تابی  حضرت زهرا  سلام­‌الله­ علیها برای سید­الشهدا، جایگاه اهل‌بیت نزد خداوند متعال و نقل کرامات ایشان.

در بخشی از این گفتار این روایت را می‌خوانیم:

ابو جعفر طبری از راویان راستگو نقل می کند: پیامبر نزد فاطمه رفت و فرمود: امروز پدرت مهمان تو است. فاطمه سلام‌­الله ­علیها عرض کرد: حسن و حسین علیهم­السلام دنبال غذا می‌گردند و ما در منزل چیزی برای خوردن نداریم.

امیرالمؤمنین و حسن و حسین علیهم­السلام وارد منزل شدند و نزد پیامبر نشستند. رسول خدا لحظه‌­ای نگاهش را به َآسمان دوخت؛ جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: ای رسول خدا، خداوند بلند مرتبه به تو سلام می‌رساند و درود ویژه‌­اش را نثار تو می­‌کند و می‌­فرماید: به علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم­السلام بگو از میوه‌های بهشتی کدام یک را دوست دارید تا برای شما بفرستم.

رسول­ خدا صلوات‌الله علیه ­وآله فرمود: ای علی و فاطمه و حسن و حسین، چه میوه‌­ای میل دارید تا برای شما حاضر شود؟ همگی سکوت کردند. حسین از جدش رسول گرامی اسلام و از پدرش امیرمؤمنان و از مادرش زهرا و از برادرش درخواست اجازه کرد. همه گفتند: حسین جان آنچه می‌خواهی بگو. عرض کرد: من خرما را درخواست دارم. بقیه هم از این تقاضا استقبال کردند. رسول خدا به فاطمه فرمود: برخیز وارد خانه شو و آنچه هست بیاور. فاطمه ظرفی دید که پر از غذای بهشتی بود و پارچۀ سبزی از سُندس روی آن انداخته شده بود و در میان آن خرمای تازه‌­ای بود که در غیر فصل خودش به وجود آمده بود.

پیامبر به فاطمه فرمود: این غذا را از کجا آورده‌­ای؟ عرض کرد: این غذا از طرف پروردگار است. رسول خدا ظرف غذا را گرفت و نام خدا را بر زبان جاری کرد و یکی از خرما­ها را برداشت و در دهان حسین گذاشت و فرمود: نوش جانت ای حسین؛ سپس دومی را برداشت و در دهان حسن گذاشت و فرمود: نوش جانت ای حسن. سپس سومی را برداشت و در دهان فاطمه گذاشت و فرمود: نوش جانت دخترم؛ چهارمین خرما را برداشت و در دهان امیرالمؤمنین گذاشت و فرمود: نوش جانت علی جان؛ آنگاه از جا برخاست و ایستاد، سپس نشست و خرمای دیگری گرفت و در دهان امیرالمؤمنین گذاشت و فرمود: گوارای وجودت علی جان؛ باز هم از جا جست و ایستاد و نشست و سومین خرما را برداشت و در دهان امیرالمؤمنین گذاشت و فرمود: نوش جانت علی جان.

سپس ایستاد و بعد نشست و همگی از آن غذا خوردند؛ سپس ظرف غذا به آسمان برده شد. فاطمه عرض کرد: پدر جان، امروز عمل شگفت انگیزی از شما دیده شد.

فرمود: دخترم، خرمای اول را که در دهان حسین گذاشتم شنیدم که میکائیل و اسرافیل می‌­گویند: نوش جانت ای حسین؛ لذا من هم با آنان هم سخن شدم و هنگامی که خرما را در دهان حسن گذاشتم، شنیدم که میکائیل و اسرافیل می­‌گویند: نوش جانت ای حسن. من نیز با ایشان هم‌کلام شدم. خرمای سومی را وقتی که در دهان تو گذاشتم، شنیدم، که حورالعین می­‌گویند: گوارای وجودت باد ای فاطمه؛ من نیز با آنان چنین گفتم. اما وقتی خرما را در دهان علی گذاشتم، سخن حق را شنیدم که فرمود: گوارای وجودت علی! و من برای احترام به پروردگار از جا برخاستم، همچنین این قضیه در خرمای دوم و سوم اتفاق افتاد تا جایی که شنیدم خدای بزرگ فرمود: اگر از این ساعت تا روز قیامت خرما به دهان علی می‌گذاشتی می­‌گفتم: گوارا باد! گوارا باد!

بررسی چگونگی الگو بودن حضرت زهرا(س) برای همه مردم/ چگونه حضرت فاطمه(س) واسطه فیض الهی به عالم هستند؟

انتهای‌پیام/

R1392/P/S4,37/CT1 واژه های کاربردی مرتبط حضرت فاطمه (س)

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حضرت فاطمه س حضرت فاطمه س

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۰۸۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درباره کتاب «پسر کاملا جدید» ترجمه شهلا انتظاریان/ وقتی تکنولوژی مقابل انسانیت تعظیم می‌کند

فناوری‌های مدرن همواره با شگفتی‌هایی همراه است. البته گاه نیز پا فراتر می‌نهد و به سوی آفرینش موجوداتی همچون انسان پیش می‌رود؛ روبات‌هایی انسان‌نما؛ دست ساخته‌هایی بشری که با بشر واقعی تفاوتی ندارند. تا جایی که سازندگانشان در مقام خالق با خالق بزرگ و بی‌همتای جهان به رویارویی می‎پردازند. البته الگوپذیری انسان از خلقت امری بدیهی است و خداوند  نیز در قرآن به آن اشاره دارد. «یکی از آیاتی که مبین الگوپذیری انسان از خلقت است، آیه‌ی مربوط بـه دفـن هابیل از سوی برادرش قابیل است، (مائده:31). قابیل در نزاع با برادرش، هابیل، او را به قتل می‌رسـاند. قابیل در اینکه کشته‌ی برادر را چه کند، سرگردان بود» (نیلی احدآبادی، 1391: ص145). اما انسان‌ها، این مخلوقین خردمند، در الگوپذیری از خالق تا چه اندازه می‌توانند پیش بروند؟ آیا این خالقین نوظهور تاب برابری و رویارویی با خالق بزرگ جهان را خواهند داشت؟ آیا توان کنترل و اداره‌ی مخلوقات مکانیکی خود را خواهند داشت؟ چگونه خالقانی خواهند بود، خالقانی مهربان و دلسوز یا خالقینی خشک و بی‌روح و  بی‌احساس چون مخلوقات مکانیکی خود؟

 دیوید آلموند؛ نویسنده‌ی سرشناس کودکان و نوجوانان، در رمان کودکانه‌ی «پسر کاملاً جدید»، به همین مسأله می‌پردازد و نگرانی خود را بابت این دستاوردهای نو و این خالقین نوظهور بیان می‌کند. پسر کاملاً جدید، داستان جورج، پسری مکانیکی است. خالقینش او را به دبستانی می‌برند تا نقاط قوت و ضعف او را آزمایش کنند. بچه‌ها متوجه تفاوت جورج با خودشان نمی‌شوند. او را در جمع خود می‌پذیرند. هر چند گمان می‌کنند جورج کمی عجیب و غیرعادی است. خیلی زود خالقان جورج پرده از راز او برمی‌دارند. رفتار آن‌ها با جورج روبات چنان خشک و بی‌احساس است که صدای اعتراض کودکان دبستان را بلند می‌کند: «او دوست ماست، رفیق ماست. یکی از ماست. دست از سرش بردارید. کاری به کارش نداشته باشید.» اما خالقین توجهی به این گفته‌ها ندارند. حتی اعلام می‌کنند که عمر جورج سر آمده و باید خیلی زود از کار بیفتد و قطعاتش برای ساخت جورج 2 و 3 و.. به کار رود. «به زودی از کار می‌افته، خراب می‌شه، به نقطه‌ی آخرش می‌رسه، درست مثل اتومبیل یا ماشین لباسشویی» (ص155). این، کودکان را بر آن می‌دارد که جورج را از چنگ خالقین بی‌احساسش نجات دهند. «انسان باید قوانین نظام خلقت را کشف کند، ولی حق تجاوز به میزان و تغییر قوانین و نیز برهم‌زدن چرخه‌ی طبیعت را ندارد... نباید انسان بدون توجه به امانتی که خداوند به او عطا کرده است و بدون توجه به ضرورت حفظ نسلش در حال و آینده، از خود سلب مسئولیت کند و تا آنجا که می‌تواند به نفع خود از هستی بهره گیرد» (نیلی احدآبادی، 1391: ص144).

عملیات نجات به شکل عجیبی موفقیت‌آمیز است. بچه‌ها هر کدام قطعه‌ای از بدن جورج را که در جعبه‌ای قرار داده شده، برمی‌دارند و به خانه می‌برند. قطعات را سرهم می‌کنند و جورج را دوباره بیدار می‌کنند. سعی می‌کنند در همان مدت کم به او خوش بگذرد. با دوست تازه رفتاری دوستانه دارند و او را همراه خود برای گردش به جنگل می‌برند. جورج در کنار بچه‌ها خود را و اطرافش را می‌شناسد. احساسات انسانی را حس می‌کند و چنان تحت تأثیر قرار می‌گیرد که حتی سعی می‌کند بخندد. جورج آن شب مانند یک پسر واقعی غذا می‌خورد، به قصه‌ی مادر گوش می‌کند. در تخت خوابی که برایش آماده شده، به خواب می‌رود و خاموش می‌شود و دیگر بیدار نمی‌شود. برای همیشه می‌خوابد. بچه‌ها برای مرگ جورج غمگینند اما خوش‌حالند که جورج یک روز آزاد زندگی کرده است؛ مثل یک پسر واقعی. «بیلی می‌گوید: «زندگی کرد! ما جورج رو نجات دادیم و اون زندگی کرد!» (ص282). نویسنده با این داستان سعی دارد مخاطبان را متوجه این مسأله کند که آنچه از تمام تکنولوژی‌های بشر با ارزش‌تر است، انسان بودن است. و این نکته را یادآور می‌شود که خلقت تنها آفرینش نیست، بلکه مراقبت، دلسوزی و محبت نسبت به آفریده است. مخاطب با خوانش این اثر بی‌نظیر، بی‌شک به فکر فرو می‌رود و به فلسفه‌ی آفرینش و خلقت می‌اندیشد. مخاطب کودک به عنوان فردی که آینده در دستان اوست، می‌آموزد در صورت رویارویی با چنین شرایطی، رفتار درست چیست. تا در این راه انسانیت خود را کنار ننهد و مانند سازه‌هایش موجودی بی‌روح، بی‌احساس و ماشینی نباشد.      

منابع:

-آلموند، دیوید (1400). پسر کاملاً جدید. شهلا، انتظاریان. تهران: ایران‌بان.

-نیلی احمدآبادی، محمدرضا (1391). تبیین مبانی تکنولوژی با نگرش تسخیر خلقت. جستارهای فلسفه‌ی دین، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شماره‌ی دوم، پاییز و زمستان 91، 129-149.

لیلا خیامی

دیگر خبرها

  • کتاب یک دختر بدون ملیت چگونه جهانی شد؟
  • هوش مصنوعی و آینده مبهم مترجمان!
  • هوش مصنوعی و آینده مبهم مترجمان !
  • قبرستان بقیع قدیم ‌ها این شکلی بود + ویدئو
  • نظر علی مطهری درباره بهشت زوری
  • انتقاد علی مطهری از رواج کلمات بیگانه در تلویزیون و تابلوهای شهری /دولت اسلامی فقط مسئول معیشت مردم نیست
  • دولت‌ها مسئولیت سعادت افراد جامعه را بر عهده دارند
  • مطهری: دولت‌ها مسئولیت سعادت افراد جامعه را بر عهده دارند
  • نیما در کتابفروشی‌های پاکستان
  • درباره کتاب «پسر کاملا جدید» ترجمه شهلا انتظاریان/ وقتی تکنولوژی مقابل انسانیت تعظیم می‌کند