ماجرای گرفتاری رئیس کارخانه در چاه ٠٢متری
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۱۴۶۹۰
رئیس اداره آتشنشانی پردیس: این پیرمرد هفتادوپنجساله، چهار روز پیش به درون چاه سقوط کرده بود. اما خوشبختانه این چاه خشک و خالی بود، وگرنه نمیتوانست در آنجا دوام بیاورد. وقتی موضوع به ما اطلاع داده شد، بلافاصله یک تیم پنج نفره به محل اعزام شد. وقتی رسیدیم یک کارگر افغان به چاه رفته بود. بلافاصله عملیات آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شهروند، چهار روز بدون آب و غذا در اعماق ٢٠متری زمین حبس شد. پیرمردی که مثل هر روز به محل کارش میرفت اما یک چاه بدون درپوش فلزی او را گرفتار کرد. هرچه فریاد زد و کمک خواست فایده نداشت. خانوادهاش آن بیرون به دنبالش میگشتند و خودش در اعماق زمین فریاد میزد. چند روز صدای کمک خواهیاش به کسی نرسید تا اینکه صدای فریادهایش به ناله تبدیل شد. دیگر جانی در بدنش نمانده بود. توانش را از دست داده بود. پیرمرد تنومند و درشت اندام، هرچه مقاومت کرد، باز هم چیزی نمانده بود که در چاه ٢٠متری جان بدهد. اما درنهایت صدای نالههایش شنیده شد. این مرد هفتادوپنجساله را مردم و نیروهای آتشنشانی بعد از چهار روز زنده از چاه بیرون آوردند.
جمعه صبح بود که پیرمرد به سمت کارخانهاش در منطقه صنعتی کمرد شهر پردیس به راه افتاد. از تهران عازم پردیس شد. مسیر هر روزش بود. هوا سرد بود و سوز زیادی داشت. نزدیک کارخانهاش شد و به آنجا رفت. میخواست به سولهاش برود. اما دیگر کسی این پیرمرد را ندید.
دوربینهای مداربسته تصاویر او را نزدیک کارخانه ثبت کردند و این آخرین باری بود که پیرمرد دیده شد. بعد از آن خانوادهاش جستوجوهای خود را شروع کردند. هیچ سرنخ یا نشانهای از این پیرمرد نبود. خانوادهاش از طریق دوربینهای مداربسته کارخانههای منطقه پی به حضور او در همان حوالی بردند.
بر اساس فیلم دوربینها، پیرمرد از مقابل کارخانه عبور کرده بود اما برگشت او ثبت نشده بود. این نشان میداد که مرد میانسال به کارخانهاش رسیده اما همان حوالی ناپدید شده بود. پسرانش ساعتها به دنبالش گشتند. خانه به خانه جستوجو کردند. ولی هیچ ردی از پدرشان نبود. هوا سردتر از روزهای دیگر شد.
برف همه جا را سفید پوش کرد اما باز هم خبری از پیرمرد نشد. یک روز، دو روز، سه روز و در نهایت چهار روز گذشت. اما نه نشانهای از آدمربایی وجود داشت و نه اتفاق تلخی در آن حوالی رخ داده بود. با این حال جستوجوها به هیچ نتیجهای نرسیده بود. تا اینکه دوشنبه غروب، درحالیکه هوا تاریک شده بود، صدای فریادهای مردی رهگذر، کارگران کارخانه پیرمرد را به بیرون کشاند. گمشده پیدا شده بود. این رهگذر صدای نالههایی را از درون چاه شنیده بود.
یکی از کارگران برای نجات مصدوم وارد چاه و با رئیسش مواجه شد. مهدی درفکی، رئیس اداره آتشنشانی پردیس، درباره عملیات نجات این پیرمرد به خبرنگار ما گفت: «این پیرمرد هفتادوپنجساله، چهار روز پیش به درون چاه سقوط کرده بود. اما خوشبختانه این چاه خشک و خالی بود، وگرنه نمیتوانست در آنجا دوام بیاورد.
وقتی موضوع به ما اطلاع داده شد، بلافاصله یک تیم پنج نفره به محل اعزام شد. وقتی رسیدیم یک کارگر افغان به چاه رفته بود. بلافاصله عملیات آغاز شد. درنهایت این مرد را آتشنشانان پردیس نجات دادند. درواقع پیرمرد مصدوم، ساکن منطقه صنعتی کمرد نبود و خانواده او از چهار روز پیش در منطقه به دنبال او میگشتند. پس از جستوجو در محدوده، صدای ناله او از داخل چاه شنیده شد و با ما تماس گرفتند. تیم پنج نفره عملیات امدادونجات آتشنشانی طی ٥٣دقیقه مصدوم بیرمق و نیمهجان را از درون چاه نجات دادند. پیرمرد درشت اندام و تنومند بود. برای همین توانسته بود بدون آب و غذا در آن چاه دوام بیاورد.»
حال و روز مصدوم هنگام نجات بخشی از چاه، اصلا خوب نبود. رمقی برایش نمانده بود. نمیتوانست زیاد حرکت کند. بلافاصله به بیمارستان منتقل شد: «زانو و ستون فقرات پیرمرد هنگام سقوط در چاه شکسته شده بود و به دلیل گرسنگی و تشنگی ضعف شدید داشت. از طرفی چاه ۲۰متری، در پوش فلزی نداشت و درپوش چوبی روی آن به قدری پوسیده بود که وزن پیرمرد را تحمل نکرد و او به داخل چاه سقوط کرد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: رئیس کارخانه چاه حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۱۴۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از فداکاری و ایثار یک مادر در سیل کازرون
بعد از ظهر چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ در چند لحظه و در مدت کوتاهی با رعد و برق، باران باریدن گرفت و به گونهای بود که معابر دچار آبگرفتگی شد و جوی آب قابل مشاهده نبود. در آن هنگام مردم شهر کازرون شاهد فداکاری مادری ۵۰ ساله بودند که برای نجات یک مرد سالخورده به آب زد.
این بانوی فداکار ۲ فرزند پسر ۱۷ و ۱۲ ساله دارد. محمدمهدی دهقان، پسر بزرگ این خانم ایثارگر در مورد شب حادثه میگوید: با مادرم، برای خرید نان به نانوایی رفته بودیم که ناگهان باران گرفت. شدت بارش زیاد بود و ما بعد از خرید نان سوار ماشین شده و به خانه رفتیم.
او ادامه داد: شدت بارش باران به حدی بود که رانندگی سخت شده بود، بهطوری برای لحظاتی در گوشه خیابان توقف کردیم به امید اینکه باران کمتر شود، اما هر لحظه شدت باران بیشتر میشد.
پسر این بانوی ایثارگر اضافه کرد: وقتی به خیابان تپه شادی رسیدیم، پیرمردی را دیدیم که داخل جوی آب افتاده و در سیلاب گرفتار شده بود و هر لحظه امکان داشت آب او را با خود ببرد که از آنجا که سیلاب سطح خیابان را هم گرفته بود کسی نمیتوانست به پیرمرد کمک کند.
زن ۵۰ساله و پسرش نمیتوانستند پیرمرد را در همان حال رها کنند، این بود که تصمیم گرفتند هرطوری شده او را نجات دهند.
محمدمهدی دهقان در ادامه بیان کرد: با ماشین به سمت پیرمرد رفتیم، اما آب خیلی بالا آمده بود و شدت سیل زیاد شده بود. من از ماشین پیاده شدم و به سوی پیرمرد رفتم و مادرم نیز پشت سرم آمد و دائم فریاد میزد که مواظب باشم و احتیاط کنم، اما شرایط طوری بود که من نمیتوانستم به پیرمرد کمک کنم، بنابراین مادرم دست بهکار شد و به سوی پیرمرد رفت و هر طوری بود او را از جوی آب بیرون کشید، اما درهمان لحظه پایش سر خورد و خودش داخل جوی افتاد.
او افزود: سیلاب، مادرم را با خود برد و من هرچه دویدم نتوانستم او را بگیرم، تا جایی که او زیر پلی گیر کرد و زیر آب ماند و امکان نجاتش هم وجود نداشت.
پسر بانوی فداکار تصریح کرد: پسر این زن که با یادآوری لحظاتی که مادرش در سیلاب گیر افتاده بود، بغض کرده، ادامه میدهد: همان لحظه به آتشنشانی زنگ زدیم، اما آنها در ترافیک مانده بودند.
او بیان کرد: باران همچنان میبارید و ما نمیدانستیم در این لحظات هولناک چه کاری باید انجام دهیم. مادرم به زیر آب رفته بود و چند نفر که آنجا بودند برای نجات مادرم تلاش کردند تا او را از زیر آب بیرون بکشند.
محمد مهدی اضافه کرد: بالاخره بعد از اینکه مادرم مدت زمان طولانی زیر آب مانده بود، او را بیرون کشیدیم، اما مادرم نفس نمیکشید، حتی آمبولانس هم در راه گیر کرده بود و وقتی خود را به مادرم رساند، خیلی دیر شده بود، مادرم دیگر ضربان نداشت و هرچه به او شوک دادند فایدهای نداشت و او جانش را از دست داد.
روایت فداکاری این زن هر چند غمناک است، اما این ایثارگری در یاد و خاطر مردم استان فارس و بخصوص شهرستان کازرون باقی خواهد ماند.
باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز