آیا پوتین به دنبال ریاست مادام العمر است؟
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۱۵۴۱۲
"ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه چهارشنبه گذشته، در جریان سخنرانی خود برای شرکت کنندگان در مجمع فدرال، یک بسته ابتکارعملهای اجتماعی را مطرح کرد که اصلیترین آن اصلاح قانون اساسی فدراسیون روسیه است.
اخبار بین الملل- بلافاصله پس از سخنان رئیس جمهوری، دولت روسیه به ریاست "دمیتری مدویدیف" استعفاء کرد و بعد از آن نیز "میخاییل میشوستین" رئیس سرویس فدرال مالیات روسیه از طرف پوتین بعنوان نامزد پست نخست وزیری تعیین شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدویدیف در نشست کابینه وزراء با حضور ولادیمیر پوتین که بلافاصله پس از پیام رئیس جمهوری روسیه به مجمع فدرال تشکیل شد، گفت: «ما به عنوان یک دولت باید به رئیس جمهور فرصت بدهیم تا بتواند تمام تصمیمات لازم برای اصلاح قانون اساسی کشور را بگیرد و در این شرایط من معتقدم مصحلت این است که دولت فعلی طبق ماده 117 قانون اساسی استعفا کند.»
نخست وزیر سابق روسیه یکشنبه در گفتوگویی تلویزیونی استعفای دولت را یک اتفاق عادی ارزیابی کرده و گفت: «به طور کلی همواره باید با استعفای دولت با آرامش برخورد شود. این اتفاق اصلاً غیرعادی نبوده و در سراسر جهان رخ می دهد و در کشور ما نیز هرچند در سالهای اخیر خیلی رایج نبوده، ولی اتفاق افتاده است.»
به نوشته رسانههای روسی، پیام امسال رئیس جمهوری روسیه به مجمع فدرال که از آن انتظار تصمیماتی تکان دهنده در جهت حمایت هر چه بیشتر از مردم روسیه می رفت، با اعلام اصلاح اصولی در سیستم قدرت در کشور –یعنی انصراف از قدرت "سوپر ریاست جمهوری" و ایجاد یک جمهوری "ریاست جمهوری- پارلمانی" با اختیارات جدید شورای دولتی به اوج خود رسید و اکنون باید در انتظار رویدادهای بعدی و تحولات جدید در داخل کشور بود. ضمن اینکه نظریه ایجاد یک جمهوری "نیمه ریاست جمهوری" به وضوح دلالت بر فعال شدن برخی فعالیتهای سیاسی خاص در داخل قوه مجریه دارد.
پوتین در پیام خود به مجمع فدرال روسیه خواستار تغییرات اصولی در قانون اساسی کشور شد و تاکید کرد که دولت فدراسیون روسیه باید این فرصت را برای وی فراهم کند تا تمام تصمیمات لازم برای اجرای آنها اتخاذ شود.
نکات کلیدی پیشنهادات وی شامل گسترش اختیارات قوه مقننه و قضائیه و همچنین نقش روز افزون شورای دولتی می شود. به ویژه، صحبت بر سر این است که حق تایید نامزد پست نخست وزیری، معاونین نخست وزیر و وزرای کابینه دولت از این به بعد به دومای دولتی (پارلمان سفلی روسیه) منتقل شود. نامزدهای مورد نظر برای این سمتها از سوی رئیس جمهور معرفی خواهند شد.
ولادیمیر پوتین معتقد است که روش رهبری مادام العمر، همانطور که در اواخر دوره اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت، مشکل تغییرات لازم در قدرت حاکمه و ثبات در کشور را حل نخواهد کرد.
رئیس جمهوری روسیه روز شنبه در نشستی با کهنه سربازان جنگ بزرگ میهنی (جنگ جهانی دوم) در شهر سنپترزبورگ، در پاسخ به درخواست یکی از شرکت کنندگان در این باره که مشکلات مربوط به قانون اساسی را با لغو محدودیت اختیارات رئیس جمهوری به دو دوره حل کند و سپس مردم روسیه تصمیم بگیرند که آیا کار رئیس جمهور را تمدید یا او را از سمت خود آزاد کنند، تاکید کرد: «بازگشت به وضعیت اواسط دهه 80، زمانی که روسای جمهور، تا پایان عمر خود در قدرت باقی ماندند، وضعیت هشدار دهندهای خواهد بود، ضمن اینکه چنین اقدامی شرایط لازم برای تغییرات مثبت در قدرت حاکمه را فراهم نمیکند و بهتر است به چنین شرایطی باز نگردیم.»
پوتین درباره همه پرسی از مردم روسیه برای اصلاحات قانون اساسی هم خاطر نشان کرد که رأی دادن به هر یک از تغییرات مورد نظر در این رابطه از لحاظ فنی امکان پذیر نیست، برای اینکه ممکن است "هزاران" پیشنهاد وجود داشته باشد. رئیس جمهوری روسیه ابراز اطمینان کرد که بهترین گزینه ارائه یک "بسته پیشنهادی اصلاحات" در این باره و انجام همه پرسی از مردم در باره آن است.
تاریخ برگزاری همه پرسی سراسری در روسیه درباره تغییر قانون اساسی کشور، پس از تهیه پیش نویسی در رابطه با اصلاحات مورد نظر مشخص خواهد شد. این همه پرسی احتمالاً در ماههای آینده برگزار می شود.
در برخی تحلیلها آمده است: قبل از هر چیز باید گفت که در برخی پیش بینیهای صورت گرفته برای سال 2020 که یک ماه قبل ارائه شد در آن، از مشکل به اصطلاح "انتقال قدرت" در سال 2024، یعنی زمانی که دوره ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین منقضی شد، صحبت شده بود.
در این نظریه سه سناریو وجود داشت: در وهله اول، پوتین به سمت رئیس شورای دولتی درآمده و اختیارات گسترده ای برای این نهاد در نظر گرفته شود و کنترل دولت و مجلس را به دست گیرد و در عین حال اختیارات رئیس جمهوری کاهش یافته و این سمت مانند برخی کشورهای دیگر، به یک سمت رسمی تبدیل شود.
سناریوی دوم ایجاد یک "سوپر دولت " تحت رهبری ولادیمیر پوتین بود، جایی که قدرت رئیس جمهوری نیز کاهش می یابد به طوری که او نتواند کابینه وزیران را به اختیار خود نصب و عزل کند.
و سناریوی سوم افزایش قدرت در رأس یک دولت متحد بود که با توجه به سرسختی "الکساندر لوکاشنکو" رئیس جمهوری بلاروس در عدم تمایل برای ادغام با روسیه، این مسئله فعلاً منتفی و دورنمای نامعلوم دارد. سناریوی دوم نیز نمی تواند خود را توجیه کند. بدین ترتیب نظریه "شورای دولتی" به نظر می رسد به عنوان گزینه قابل تحقق انتخاب شده بود.
برای این منظور هم لازم است تا قانون اساسی بازنویسی شود، این کار بسیار ساده است: پیشنهاد می شود دولت و تعیین شخصیتهای اصلی در آن را تحت کنترل پارلمان سفلی قرار بگیرد. رئیس جمهور، کسی که پس از ولادیمیر پوتین به روی کار خواهد آمد، فقط باید این تصمیمات را اتخاذ کند. انتصاب روسای ادارات نظامی کشور نیز باید از سوی پارلمان اعلاء (شورای فدراسیون) عالی انجام شود. و این در شرایطی که حزب حاکم در روسیه بر پارلمان کشور کنترل داشته و برخی اصلاحات در سیستم انتخاباتی نیز پیروزی آن در انتخابات بعدی را تضمین خواهد کرد.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: اخبار بین الملل ولادیمیر پوتین روسیه قانون اساسی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه اتحاد جماهیر شوروی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۱۵۴۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا پوتین در جنگ اوکراین از سلاح هسته ای استفاده نمی کند؟
به گزارش جماران به نقل از یورونیوز، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه قبلا بارها به غرب هشدار داده که کشورش از نظر فنی برای جنگ هستهای آماده است. در همین حال رئیس جمهوری لهستان با اشاره به تقویت سیستم تسلیحاتی روسیه در بلاروس و کالینینگراد از آمادگی کشورش برای استقرار سلاحهای هستهای ناتو خبر داد.
آندژی دودا، رئیس جمهوری لهستان روز دوشنبه ۲۲ آوریل (۳ اردیبهشت) اعلام کرد که کشورش برای استقرار سلاحهای هستهای ناتو علیه تهدیدهای روسیه آمادگی دارد. این موضوع بار دیگر نگرانیها از جنگ هستهای را افزایش داد.
با این حال، به لطف تأخیر طولانی مدت واشنگتن در ارائه حدود ۶۰ میلیارد دلار کمک نظامی به کییف که در نهایت در اوایل این هفته برطرف شد؛ روسیه هم اکنون ابتکار عمل در میدان نبرد در اوکراین را دارد و بنابراین نیاز کمتری به استفاده از سلاح هستهای تاکتیکی دارد.
تابستان گذشته، زمانی که عملیات موسوم به «تهاجم متقابل» از سوی اوکراین آغاز شد و راه ارتباط زمینی نیروهای روسی به کریمه در معرض خطر قرار گرفت، این گمانهزنی بوجود آمد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه ممکن است به طور جدی درباره یک حمله محدود هستهای برای رسیدن به پیروزی یا جلوگیری از شکستی که میتواند قدرت وی را تضعیف کند، فکر کرده باشد.
با این حال، در حال حاضر نشانههای کمی از ضروری بودن این امر وجود دارد، چرا که «تهاجم متقابل» نیروهای اوکراین در سال گذشته میلادی با آن همه تبلیغات و تحسین نتوانست به اهداف خود دست یابد. در همین حال، نیروهای روسی اولین دستاورد قابل توجه خود را پس از چند ماه با «تصرف آئودیفکا» به دست آوردند و اکنون به سمت شهر راهبردی«چاسیو یار» فشار میآورند.
روسیه قبلا گفته بود که تعدادی از بمبهای هستهای خود را به بلاروس منتقل میکند. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، این نخستین بار است که مسکو موشکهای هستهای خود را در خارج از روسیه مستقر میکند و نا گفته نماند که بلاروس با سه کشور ناتو، لهستان، لیتوانی و لتونی مرز مشترک دارد و این برای غرب مهم است.
روسیه همچنین حضور نظامی قابل توجه خود در منطقه کالینینگراد، تکهای جداافتاده از سرزمین اصلی خود در منطقه بالتیک را افزایش داده است. اینها همه باعث شد تا لهستان که در همسایگی کالینینگراد قرار دارد اعلام کند که مایل است میزبان تسلیحات هستهای ناتو باشد.
کرملین نیز با تهدیدی مبهم به آن پاسخ داده است. دمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین در ماه آوریل گفت: «در صورت اجرای چنین طرحهایی، ارتش روسیه وضعیت را تجزیه و تحلیل خواهد کرد و تمام اقدامات تلافی جویانه لازم را برای تضمین امنیت خود انجام خواهد داد.»
پوتین قبلاً در یک مصاحبه تلویزیونی در ۱۳ مارس با غرور گفته بود که تواناییهای هستهای روسیه از آمریکا پیشرفته تر است و «سلاحها ساخته میشوند تا از آنها استفاده شود.» او پیش از این نیز در ماه فوریه هشدار داده بود که حضور نیروهای ناتو در اوکراین میتواند منجر به جنگ هستهای شود.
با این حال، ناتو بارها گفته است که هیچ نشانهای مبنی بر آماده شدن روسیه برای آزادسازی زرادخانه هستهای خود وجود ندارد. در واقع، میتوان ادعا کرد که تهدیدی که اخیراً جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا از جانب روسیه احساس میکرد، کاهش یافته است و به نظر می رسد پوتین امیدوار است که ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده از حمایت «پایانناپذیر» از اوکراین خسته شده باشد، یا شاید پیشبینی میکند رئیس جمهور جدید آمریکا تمایل بیشتری برای فشار آوردن بر اوکراین برای رسیدن به توافق داشته باشد؛ توافقی که در نهایت مسکو آن را به عنوان یک پیروزی قلمداد کند.
هشدارهای مقامات مسکو در مورد جنگ هستهای، بهویژه تهدیدهای آخرالزمانی دمیتری مدودف، نخستوزیر و رئیسجمهور پیشین که اکنون معاون رئیس شورای امنیت ملی روسیه است، عموماً در غرب بهعنوان دلسرد کردن حمایت ناتو از اوکراین بهجای تهدید جدی تلقی میشود.
چین به عنوان متحد کلیدی روسیه نیز صراحتا اعلام کرده است که با تهدیدهای هستهای مسکو راحت نیست.
با این حال، سختترین سوال برای دولتهای غربی پی بردن به این است که در ذهن پوتین چه میگذرد. لفاظی در مورد سلاحهای هستهای در سالهای اخیر آنقدر در روسیه عادی شده است که به طور بالقوه میتواند آستانه روانی استفاده از آنها را کاهش دهد.
همچنین نگرانیهایی در مورد وضعیت سلامتی پوتین وجود دارد. گلب پاولوفسکی، مشاور سابق کرملین، پس از آغاز جنگ در اوکراین به ساندی تایمز گفت که وضعیت روحی رهبر روسیه در طول سالهای قدرتش بدتر شده است و او بیشتر «به تصورها و باورهای ذهنش خودش واکنش نشان میدهد» تا اینکه حواسش به واقعیتها باشد.
چرا پوتین به فکر توسل به سلاحهای هستهای است؟
ولادیمیر پوتین، که به طور انحصاری کنترل انبار غول پیکر بمبهای هستهای و موشکهای تاکتیکی روسیه را در اختیار دارد، اگر فکر کند که با یک درگیری بیپایان روبرو است، ممکن است به این نتیجه برسد که تنها یک ضربه قوی، با استفاده از مرگبارترین سلاحی که در اختیار دارد، می تواند او و رژیم او را از ذلت و خواری نجات دهد.
پوتین و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، اعلام کردهاند که اگر سرزمین مادری روسیه با تهدید «وجودی» مواجه شود، مسکو حق دارد به سلاحهای هستهای روی آورد.
به دلیل افزایش تعداد پهپادهای مسلح اوکراین و حملات خرابکارانه به پایگاههای هوایی روسیه و شهرهای داخل روسیه و اهداف نظامی در کریمه اشغالی، ممکن است تعریف تهدید وجودی هم در ذهن پوتین تغییر کرده باشد.
شاید از نقطه نظر غربی این امر چندان منطقی به نظر نرسد چرا که سلاحهای هستهای تاکتیکی، با برد و توان محدودترشان، ویرانگر خواهند بود، اما پایان جنگ یا پیروزی فوری برای پوتین را تضمین نمیکنند.
با این حال، در ذهن پوتین، استفاده از سلاحهای هستهای میتواند این پیام را داشته باشد که «با ادامه تحویل سلاح به کییف با تجهیزات پیشرفتهتر برای آسیب رساندن به نیروهای روسیه، چاره دیگری نبوده است.»
پروندههای نظامی فاش شده که در فوریه به دست فایننشال تایمز رسیده بود نشان داد که روسیه در قالب بخشی از راهبرد «تله ترس» برنامههایی را برای استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی در مراحل اولیه درگیری با یک قدرت بزرگ طراحی کرده است.
این اسناد سناریوهایی فرضی را مطرح میکند که در آنها، روسیه در مواجهه با تهاجم به خاک خود و همچنین شرایط بالقوه برای دستیابی به اهداف تهاجمیتر مانند «ممانعت از استفاده دولتها از ستیزه جویی یا تشدید درگیریهای نظامی»، «توقف تجاوز» و «موثرتر کردن» نیروی دریایی روسیه، از سلاح هستهای استفاده خواهد کرد.
چه چیزی پوتین را از استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی باز میدارد؟
دو دلیل اصلی وجود دارد: اولی چین است. شی جینپینگ، رئیس جمهوری چین علناً اعلام کرده و بدون شک به طور خصوصی شخصاً به پوتین هشدار داده است که هرگز نباید از سلاح هستهای استفاده شود.
چین شریک راهبردی روسیه است. اتحاد بین این دو کشور از زمان آغاز جنگ در اوکراین به طور تصاعدی افزایش یافته است. رهبر چین هرگز دوست روس خود را به دلیل حمله به اوکراین محکوم نکرده، اما تاکنون پیشنهاد کمک نظامی هم نکرده است. علاوه بر این، او در تلاش است تا خود را به عنوان یک صلحطلب نشان دهد، و تلاش میکند توافقی ایجاد کند که به پایان دیپلماتیک جنگ منجر شود و شهرت و قدرت خود را در صحنه جهانی افزایش دهد.
پوتین میداند که اگر دستور حمله هستهای را بدهد، هر چند محدود باشد، شراکت او با چین در خطر جدی قرار خواهد گرفت، اگر از بین نرود.
به طرز جالبی، اسناد محرمانه ای که در بالا به آنها اشاره شد، سوء ظن عمیق مسکو به چین را آشکار میکند و سناریوهای فرضی را توصیف می کند که در آن روسیه در صورت تهاجم پکن با حملات هستهای پاسخ میدهد. اگرچه این دو کشور در سالهای پس از نگارش این طرحها به متحدان نزدیکی تبدیل شدهاند، با حمایت مالی چین است که مسکو از طوفان تحریمهای غرب عبور میکند وبه تقویت قوای نظامی خود ادامه داده است.
یکی از سناریوهایی که حمله فرضی چین را تشریح میکند، اشاره میکند که روسیه میتواند با یک حمله هستهای تاکتیکی پاسخ دهد تا از موج دوم پیشروی نیروهای مهاجم آن جلوگیری کند.
دلیل دوم، واکنش احتمالی ایالات متحده و ناتو است. پوتین ممکن است در ذهن خود استدلال کند که استفاده از تسلیحات هستهای در اوکراین منجر به حمله متقابل هستهای یا متعارف توسط غرب نخواهد شد، چرا که کییف هنوز عضو ائتلاف غربی نیست و بنابراین مشمول ماده ۵ این سازمان نمیشود. ماده ۵ معاهده ناتو تضمین میکند که حمله به یکی از اعضای ائتلاف معادل حمله به کلیت ناتو است.
با این حال، ایالات متحده به صراحت گفته است که استفاده از سلاح هستهای توسط پوتین در اوکراین «عواقب فاجعه بار» برای روسیه خواهد داشت. این که این عواقب چه خواهد بود مشخص نشده است. اما آیا می تواند منجر به رویارویی مستقیم بین ناتو و روسیه شود؟ پوتین باید این سناریوی احتمالی را قبل از قمار روی گزینههای هسته ای خود در نظر بگیرد.
کدام تغییر احتمال استفاده پوتین از تسلیحات هستهای را نشان میدهد؟
آنچه تغییر کرده مقیاس و کیفیت تسلیحاتی است که توسط ائتلاف ۵۰ کشوری به رهبری ایالات متحده ارائه شده است.
اکنون که ایالات متحده موافقت کرده که جتهای جنگنده اف-۱۶ آمریکایی به اوکراین عرضه شود، نبرد برای حفظ برتری هوایی وارد مرحله جدیدی خواهد شد و اف-۱۶ها میتوانند معادله جنگ را تغییر دهند.
با این حال نشانههایی وجود دارد که اشتهای غرب برای ارائه بیپایان تسلیحات به اوکراین رو به کاهش است، به ویژه اینکه بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید میتواند تلاشهای جنگی متحدان اوکراین را به خطر بیندازد.
در همین حال، ترامپ بارها به ناتو تاخته و گفته است که در صورت پیروزی در انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا، به روسیه خواهد گفت که با کشورهایی که سهم خود به ناتو را پرداخت نمیکنند، «هر کاری که میخواهد» انجام دهد.
آیا روسیه سلاحهای هستهای خود را در فضا قرار خواهد داد؟
با دور شدن تمرکز از تهدید فوری انفجار هستهای در میدان جنگ زمینی، نگرانیهای فزایندهای وجود دارد که پوتین ممکن است در حال بررسی قرار دادن یک دستگاه هستهای در مدار زمین باشد.
پوتین علاقه عمیقی به ابرسلاحهای روسیه دارد که با اشتیاق عمومی او به موشکهای مافوق صوت و همچنین موشکهای کروز مجهز به سلاح هستهای و اژدرهایی با برد نامحدود نشان داده شده است.
قرار دادن دستگاههای هستهای در مدار کره زمین، که احتمالاً سامانههای ماهوارهای آمریکا را هدف قرار میدهند، آخرین نمونه از قابلیتهای تهاجمی رو به رشد روسیه خواهد بود و فضای جو زمین را به حوزه جدیدی از میدان جنگ تبدیل میکند.
این امر ایالات متحده را مجبور به توسعه و استقرار اقدامات متقابل جدید مبتنی بر فضا میکند و یک عنصر خطرناک دیگر را به رقابت تسلیحاتی قدرتهای بزرگ اضافه میکند.
روسیه، چین، کره شمالی و ایران همگی سرمایهگذاری زیادی در قابلیتهای مرتبط با فضا، بهویژه تسلیحات ضد ماهوارهای انجام میدهند که تهدیدی جدی برای شبکه جهانی ارتباطات ماهوارهای آمریکا است که تمام شاخههای ارتش آمریکا برای ناوبری، حملات دقیق و فرماندهی به آن وابسته هستند.
چه عاملی پوتین را از استفاده از سلاحهای هستهای در اوکراین باز میدارد؟
پرتاب تسلیحات هستهای به مدار، نقض فاحش پیمان سال ۱۹۶۷ میلادی در خصوص فضای ماورای جو است. روسیه نیز این معاهده را امضا کرده است. در میان سایر اصول مورد توافق، این معاهده قرار دادن سلاحهای هستهای «یا سایر سلاحهای کشتار جمعی در مدار یا روی اجرام آسمانی یا استقرار آنها در فضا» را ممنوع میکند.
کرملین ادعاهای مقامات آمریکایی درباره تلاش روسیه برای توسعه یک سلاح هستهای فضایی را رد کرده است.
توانمندی هستهای حال حاضر روسیه چقدر است؟
توانایی هستهای روسیه علیرغم امضای قراردادهای مختلف کنترل تسلیحات از زمان پایان جنگ سرد، هنوز هم مهیب است. به گفته فدراسیون دانشمندان آمریکایی، مسکو با دارا بودن ۵ هزار و ۵۸۰ کلاهک هستهای بزرگترین زرادخانه هستهای جهان را دارد.
برخی از این تسلیحات هستهای به اصطلاح سلاحهای هستهای تاکتیکی برای استفاده در میدان جنگ هستند، در حالی که بقیه آنها برای تخریب تمام و کمال شهرها طراحی شدهاند.
پوتین در سال ۲۰۲۳ میلادی اعلام کرد که روسیه آخرین معاهده کنترل تسلیحات هستهای خود با ایالات متحده، تحت عنوان «معاهده استارت نو» را تعلیق میکند. این معاهده تعداد و استقرار موشکهای هستهای دوربرد، کلاهکها و سکوهای پرتاب را از سوی هر دو طرف محدود میکرد.
هرچند که تعلیق مشارکت روسیه، بازگشت روسیه به این توافق را که در سال ۲۰۲۶ منقضی میشود رد نمیکند.
این آخرین توافقنامه کنترل تسلیحاتی باقیمانده بین مسکو و واشنگتن پس از خروج دونالد ترامپ از معاهده تسلیحات میان برد در سال ۲۰۱۸ میلادی بود.