Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-04-16@05:26:54 GMT

ماجرای گرفتاری رئیس کارخانه در چاه

تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۲۷۲۸۴

ماجرای گرفتاری رئیس کارخانه در چاه

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، رئیس اداره آتش‌‌نشانی پردیس: این پیرمرد هفتادوپنج‌ساله، چهار روز ‌پیش به درون چاه سقوط کرده بود. اما خوشبختانه این چاه خشک و خالی بود، وگرنه نمی‌توانست در ‌آنجا دوام بیاورد. وقتی موضوع به ما اطلاع داده شد، بلافاصله یک تیم پنج نفره به محل اعزام شد. وقتی ‌رسیدیم یک کارگر افغان به چاه رفته بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بلافاصله عملیات آغاز شد. درنهایت این مرد را آتش‌نشانان پردیس نجات دادند

چهار روز بدون آب و غذا در اعماق ٢٠متری زمین حبس شد. پیرمردی که مثل هر روز به ‌محل کارش می‌رفت اما یک چاه بدون درپوش فلزی او را گرفتار کرد. هرچه فریاد زد و کمک خواست ‌فایده نداشت. خانواده‌اش آن بیرون به دنبالش می‌گشتند و خودش در اعماق زمین فریاد می‌زد. چند روز ‌صدای کمک خواهی‌اش به کسی نرسید تا اینکه صدای فریادهایش به ناله تبدیل شد. دیگر جانی در ‌بدنش نمانده بود. توانش را از دست داده بود. پیرمرد تنومند و درشت اندام، هرچه مقاومت کرد، باز هم ‌چیزی نمانده بود که در چاه ٢٠متری جان بدهد. اما درنهایت صدای ناله‌هایش شنیده شد. این مرد هفتادوپنج‌ساله را مردم و نیروهای آتش‌نشانی بعد از چهار روز زنده از چاه بیرون آوردند. ‌

جمعه صبح بود که پیرمرد به سمت کارخانه‌اش در منطقه صنعتی کمرد شهر پردیس به راه افتاد. از ‌تهران عازم پردیس شد. مسیر هر روزش بود. هوا سرد بود و سوز زیادی داشت. نزدیک کارخانه‌اش ‌شد و به آنجا رفت. می‌خواست به سوله‌اش برود. اما دیگر کسی این پیرمرد را ندید.

دوربین‌های ‌مداربسته تصاویر او را نزدیک کارخانه ثبت کردند و این آخرین باری بود که پیرمرد دیده شد. بعد از آن ‌خانواده‌اش جست‌وجوهای خود را شروع کردند. هیچ سرنخ یا نشانه‌ای از این پیرمرد نبود. ‌خانواده‌اش از طریق دوربین‌های مداربسته کارخانه‌های منطقه پی به حضور او در همان حوالی بردند. ‌

بر اساس فیلم دوربین‌ها، پیرمرد از مقابل کارخانه عبور کرده بود اما برگشت او ثبت نشده بود. این ‌نشان می‌داد که مرد میانسال به کارخانه‌اش رسیده اما همان حوالی ناپدید شده بود. پسرانش ساعت‌ها به ‌دنبالش گشتند. خانه به خانه جست‌وجو کردند. ولی هیچ ردی از پدرشان نبود. هوا سردتر از روزهای دیگر ‌شد.

برف همه جا را سفید پوش کرد اما باز هم خبری از پیرمرد نشد. یک روز، دو روز، سه روز و در ‌نهایت چهار روز گذشت. اما نه نشانه‌ای از آدم‌ربایی وجود داشت و نه اتفاق تلخی در آن حوالی رخ داده ‌بود. با این حال جست‌وجوها به هیچ نتیجه‌ای نرسیده بود. تا اینکه دوشنبه غروب، درحالی‌که هوا ‌تاریک شده بود، صدای فریادهای مردی رهگذر، کارگران کارخانه پیرمرد را به بیرون کشاند. گمشده پیدا ‌شده بود. این رهگذر صدای ناله‌هایی را از درون چاه شنیده بود.

یکی از ‌کارگران برای نجات مصدوم وارد چاه و با رئیسش مواجه شد. مهدی درفکی، رئیس اداره آتش‌‌نشانی پردیس، درباره عملیات نجات این پیرمرد به خبرنگار ما گفت: «این پیرمرد هفتادوپنج‌ساله، چهار روز ‌پیش به درون چاه سقوط کرده بود. اما خوشبختانه این چاه خشک و خالی بود، وگرنه نمی‌توانست در ‌آنجا دوام بیاورد.

وقتی موضوع به ما اطلاع داده شد، بلافاصله یک تیم پنج نفره به محل اعزام شد. وقتی ‌رسیدیم یک کارگر افغان به چاه رفته بود. بلافاصله عملیات آغاز شد. درنهایت این مرد را آتش‌نشانان پردیس نجات دادند. درواقع پیرمرد مصدوم، ساکن منطقه صنعتی کمرد نبود و خانواده او از ‌چهار روز پیش در منطقه به دنبال او می‌گشتند‎. پس از جست‌وجو در محدوده، صدای ناله او از داخل ‌چاه شنیده شد و با ما تماس گرفتند‎. تیم پنج نفره عملیات امدادونجات آتش‌نشانی طی ٥٣دقیقه مصدوم بی‌‌رمق و نیمه‌جان را از درون چاه نجات دادند‎. پیرمرد درشت اندام و تنومند بود. برای همین توانسته بود ‌بدون آب و غذا در آن چاه دوام بیاورد.»‌

حال و روز مصدوم هنگام نجات بخشی از چاه، اصلا خوب نبود. رمقی برایش نمانده بود. نمی‌توانست ‌زیاد حرکت کند. بلافاصله به بیمارستان منتقل شد: «زانو و ستون فقرات پیرمرد هنگام سقوط در چاه ‌شکسته شده بود و به دلیل گرسنگی و تشنگی ضعف شدید داشت‎. از طرفی چاه ۲۰متری، در پوش فلزی ‌نداشت و درپوش چوبی روی آن به قدری پوسیده بود که وزن پیرمرد را تحمل نکرد و او به داخل چاه ‌سقوط کرد.»

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: مفقود کارخانه چاه گم شده دوربین های مداربسته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۲۷۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از ماجرای گم شدن المیرا تا پیدا شدن یک جسد سوخته / درخواست خانواده نازگل از رئیس قوه قضائیه

ایسنا/اصفهان یک ماه پس از گم‌شدن المیرا زارع، معروف به نازگل، دختربچه هفت‌ساله اصفهانی، بقایای جسدی سوخته که احتمال می‌رود متعلق به نازگل باشد در ساختمانی مخروبه حوالی خانه پدربزرگش کشف و برای شناسایی هویت به پزشکی قانونی منتقل شد.

المیرا زارع معروف به نازگل، تنها فرزند خانواده بود. المیرا هفت‌ ساله و در کلاس اول ابتدایی درس می‌خواند و همراه مادرش در روستای برسیان اصفهان زندگی می‌کرد. وقتی المیرا نوزادی چهار ماهه بود، پدرش را از دست داد و از آن زمان در کنار مادرش بزرگ شد.

المیرا روز پنج‌شنبه ۱۷ اسفند همراه مادرش از روستای برسیان به روستای دِه‌کرم در ۴۰ کیلومتری اصفهان رفت تا تعطیلات آخر هفته را کنار پدربزرگ و مادربزرگش سپری کند. ساعت هشت صبح روز جمعه المیرا وارد حیاط شده و به‌تنهایی مشغول بازی می‌شود. همان لحظه پدربزرگ وارد حیاط می‌شود و برای انجام کاری خانه را ترک می‌کند. این آخرین باری است که المیرا دیده شد و پس از آن دیگر خبری از او نشد. یک ساعت بعد مادر المیرا متوجه می‌شود که از المیرا خبری نیست. او احتمال می‌دهد بچه همراه پدربزرگش از خانه بیرون رفته باشد برای همین با پدربزرگ المیرا تماس می‌گیرد و زمانی که متوجه می‌شود المیرا همراه او نیست به دنبالش می‌گردد، اما خبری از او نمی‌شود.

خانواده پس از این که متوجه گم‌شدن المیرا شده‌اند، به‌صورت گروهی در هر جایی که ممکن بوده به دنبالش گشته‌اند، اما هیچ نشانی از او پیدا نکرده‌اند. دوربین‌های مداربسته اطراف را هم بررسی کردند که یا خراب بود یا کیفیت مناسب نداشت و هیچ سرنخی به دست نیامد.

وقتی جستجوی آن خانواده راه به جایی نبرد، راهی پلیس آگاهی اصفهان شدند و موضوع را اعلام کردند. نگرانی در این روستا به حدی بود که بچه‌ها می‌ترسیدند از خانه خارج شوند. از زمانی که المیرا گم شد، خانواده او وضعیت روحی بسیاری دشواری را تحمل می‌کند.

وقتی مأموران پلیس آگاهی اصفهان در محل حاضر شدند، خانواده نازگل برای پیداکردن او همه روستا را جست‌وجو کرده بودند، با این‌حال مأموران تحقیقات خود را با بررسی‌های میدانی دنبال کردند. بررسی‌ها حکایت از آن داشت که نازگل آخرین بار هنگام بازی در حیاط خانه پدربزرگش دیده شده است.

پدربزرگ او در توضیح ماجرا به پلیس گفته است؛ صبح جمعه وقتی از خانه بیرون می‌رفتم نازگل در حیاط بازی می‌کرد. ساعتی بعد مادرش تماس گرفت و سراغ نازگل را از من گرفت، اما نوه‌ام همراه من نبود. وقتی به خانه برگشتم، شروع به جست‌وجو کردیم، ولی خبری از نازگل نبود. اهالی روستا به کمک ما آمدند و همه‌جا را گشتیم، اما نتوانستیم نازگل را پیدا کنیم، برای همین به پلیس خبر دادیم.

در شاخه دیگری از بررسی‌ها، مأموران پلیس ساختمان‌های اطراف را بررسی کردند و مشخص شد هیچ‌کدام از مسیرهایی که به محل حادثه منتهی می‌شود به دوربین مداربسته مجهز نیست. برای همین بررسی‌ها با دشواری بیشتری دنبال شد. از سوی دیگر گم‌شدن نازگل نگرانی ساکنان محل و روستاهای اطراف را به دنبال داشت. ترس از وقوع حادثه‌ای مشابه سبب شده بود، خانواده‌ها مراقبت از فرزندانشان را بیشتر کنند.

در این روستا یک ماه همه چیز در ناامیدی و امید گذشت. این خانواده هر روز با هراس از رسیدن خبری ناگوار و امید به پیداشدن نازگل، در انتظار بودند و شب‌ها را به انتظار خبری صبح می‌کردند، اما هر روز ناامیدتر از روز قبل می‌شدند و ترس تمامی اهالی روستا را فراگرفته و درهای خانه‌های روستا و روستاهای اطراف به روی کودکان بسته شد، چرا که نکند حادثه‌ای همچون المیرا تکرار شود.  

حمید چوپان، پسرخاله مادر المیرا در گفت‌وگو با ایسنا، درخصوص جزئیات تکمیلی، اظهار کرد: صبح روزی که المیرا ناپدید شد، من و پدربزرگ المیرا بیرون بودیم که با تماس مادرش متوجه گم شدن المیرا شدیم، به اتفاق اهالی و خانواده جست‌وجو را آغاز کردیم اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم. در نهایت پاسگاه منطقه با حضور در محل صورت‌جلسه‌ای را تنظیم کرد.

پسرخاله مادر المیرا تصریح کرد: درخصوص بحث دوربین مداربسته هم در گذشته دهیاری نصب دوربین‌های امنیتی را درخواست کرده بود اما بخشداری و فرمانداری همکاری لازم را نکردند. دوربین‌های موجود یا خراب بوده یا مشکل داشته یا زاویه‌شان طوری نبوده که قادر به رصد کامل حوادث باشند.

‏‎چوپان در ادامه می‌گوید: ما همیشه در تلویزیون دیده‌ایم که پلیس آگاهی و نیروهای امنیتی با توجه به کوچک‌ترین موارد، سرنخ‌های مهمی پیدا کرده‌اند، امیدواریم در این پرونده شخص اصلی اتهام پیدا شود. خودم بچه هشت ساله دارم و به من می‌گوید بابا می‌ترسم بیرون بازی کنم، حتی دیگر بچه‌ها هم از ترس‌شان در کوچه بازی نمی‌کنند. جو ناخوشایندی در منطقه و روستا ایجاد شده است.

اما باتوجه‌ به اینکه پرونده نازگل از همان زمان مطرح‌شدن شکایت در پلیس آگاهی به جریان افتاد و معاونت اجتماعی پلیس در این مدت سعی کرد برای آرامش مردم روستای ده‌کرم و روستاهایی که در معرض این نگرانی هستند همواره در محل حاضر شود یا بیانیه‌ صادر کند که مردم پلیس را کنار خود احساس کنند.  

سرانجام در روز ۲۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۳، پس از گذشت ۳۱ روز از گم‌شدن نازگل از حیاط خانه پدربزرگش در روستای ده‌کرم در شرق اصفهان، مأموران پلیس این بار همراه سگ‌های زنده یاب به محل حادثه بازگشتند. آن‌ها بعد از جست‌وجوی دوباره خانه با کمک سگ‌ها قدم به ساختمانی مخروبه در همان نزدیکی گذاشتند و در میان خاکسترهای آتش افروخته شده، با نیم‌تنه جسدی سوخته مواجه شدند که احتمال می‌رود متعلق به نازگل باشد. بعد از آن بود که بقایای جسد برای شناسایی هویت به پزشکی قانونی منتقل شد.

در صورتی‌که هویت نازگل تأیید شود، گمانه‌زنی‌های اولیه حکایت از این دارد که او در محل دیگری به قتل رسیده، جسدش زیر خاک دفن شده و سپس بقایای آن به نزدیک محلی که نازگل گم شده منتقل شده است. با کشف بقایای جسد، پلیس با سرنخ‌هایی که عامل یا عاملان حادثه به‌جای گذاشته‌اند، یک ماه پس از رقم‌خوردن حادثه هولناک در یک‌قدمی رمزگشایی از آن قرار گرفته است. با این‌حال امیدواری از اینکه پلیس بتواند از پرونده رمزگشایی کند، تنها روزنه‌ای است که پیش‌روی همگان قرار دارد و با تشخیص هویت این جسد از سوی سازمان پزشکی قانونی، پلیس یک ‌قدم به کشف پرونده نزدیک خواهد شد.

 در جریان بسیاری از پرونده‌ها شاهد بوده و هستیم که دادستان‌ها یا رؤسای قوه بنا بر اهمیت پرونده و نگرانی که جامعه را فرامی‌گیرد دستور خارج‌ از نوبت برای رسیدگی صادر می‌کنند. در این پرونده هم خانواده نازگل از حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، رئیس دستگاه قضا درخواست کردند برای معصومیت طفل خردسال و نگرانی که جامعه را دربرگرفته است به پرونده ورود پیدا کنند.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • استخراج بیش از ۲میلیون تن زغال سنگ کک شو از معادن خراسان جنوبی
  • استخراج ۲ میلیون و ۶۵۰ هزار تُن زغال سنگ از معادن خراسان جنوبی
  • راه‌اندازی رشته‌های مورد نیاز صنایع در دانشگاه امیرکبیر
  • از ماجرای گم شدن المیرا تا پیدا شدن یک جسد سوخته / درخواست خانواده نازگل از رئیس قوه قضائیه
  • دستگاه تعلیم و تربیت نقطه نجات از تمام گرفتاری‌ها و مسائل روز است
  • درخواست سازمان بهزیستی برای احداث پردیس توانمندسازی در پایتخت
  • گلریزان در ارزوئیه با جمع آوری ۴۷۰ میلیون کمک مردمی
  • تیم امداد و نجات کوهستان خراسان شمالی چهار مفقودی را نجات داد
  • «قربانعلی الماسخاله» رئیس هیات فوتبال گیلان شد
  • ورود رئیس‌جمهور به ماجرای واگن‌های متروی پایتخت