اعترافات یک مفتی داعش
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۳۴۷۴۵
به گزارش فارس، دستگاه قضایی عراق روز چهارشنبه اعترافات «شفاء النعمه» ملقب به «ابوعبدالباری» از مسئولان به اصطلاح هیئت شرعی داعش را منتشر کردند.
این مفتی داعش یک هفته پیش توسط نیروهای ویژه پلیس فدرال عراق در شهر موصل مرکز استان نینوی دستگیر شد. او از سرکردههای رده نخست داعش و مسئول صدور فتوای منفجر ساختن مسجد یونس پیامبر (ع) در شهر موصل و همچنین فتواهای مربوط به اعدام شماری از علما و روحانیون به دلیل خودداری از بیعت با این گروه تروریستی به شمار می آید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیروهای امنیتی عراق پس از دستگیری این مفتی که بسیار چاق است، برای جابهجایی او دچار مشکل شدند و به ناچار از وانت برای انتقال او استفاده کردند.
گروه تروریستی داعش از ژوئن سال ۲۰۱۴ تا زمان آزادسازی موصل به وسیله نیروهای عراقی در ژوئیه ۲۰۱۷ کنترل این شهر را در دست داشت.
بنا به بیانیه شورای عالی قضایی عراق النعمه در برابر قاضی دادگاه تحقیق ویژه مسائل تررویسم در نینوی گفت: «من فارغ التحصیل سال ۱۹۸۴ از دانشگاه اسلامی مدینه در عربستان سعودی و یک سلفی هستم. به مدت سه ماه در مدرسه الراشدین در عجمان امارات مشغول به کار شدم و پس از آن به کشور بازگشتم».
به گفته شورای عالی قضایی عراق النعمه از زمان آغاز حوادث سال ۲۰۰۳ و حمله آمریکا به عراق پستهای متعددی را از جمله در اداره اوقاف نینوی و خطیب و امام جمعه یکی از مساجد جامع موصل را داشت.
به گزارش روزنامه فرامنطقهای القدس العربی، النعمه میگوید: «من به نظام سیاسی عراق اعتقاد نداشتم و نیروهای امنیتی عراق را مرتد میدانستم. در تشکیل گروههای مسلح و به خصوص گروه جبش المجاهدین، جیش محمد و الجیش الاسلام مشاکت داشتم و از آنجایی که درس فقه و عقیده خوانده بودم فتواهایی درباره مباح بودن قتل نیروهای امنیتی صادر کردم. زمانی که با کمک و مشارکت شماری از ائمه جوامع در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ ترورها و انفجارها در موصل رخ داد و تا سال ۲۰۱۴ ادامه داشت».
وی افزود: «سال ۲۰۰۷ برای ادای مناسک عمره به شهر مکه رفتم و با ابومصطفی النجماوی (تروریسم موصلی مقیم لندن که یک تندرو عقیدتی است) ملاقات کردم با او در مسائل دینی بحث کردم و اوضاع موصل و جزئیات حضور نیروهای عراقی و وفاداری آنها به آمریکاییها را برای او شرح دادم.
برای او از نقش گروه های جهادی گفتم و او به من مبلغ شش هزار دلار پول داد و خواست که آن را برای گروههای مسلح هزینه کنم. هنگامی که موصل برگشتم با عناصر گروههای مسلح دیدار کرده و آن مبلغ را بینشان توزیع کردم».
النعمه گفت: «همان سال بار دیگر به عربستان برای ادای مناسک حج به مکه رفتم و با النجماوی هم ملاقات داشتم. او مرا به شیخ عبدالله الغنیمان یک تبعه سعودی معرفی کرد که اطلاعاتی از من و باورهایم داشتم. او هم به من چهار هزار دلار پول داد».
وی با اشاره به اینکه با این پول مدره «عبدالله النعمه» را در موصل تاسیس کرده و به شماری از تروریستهایی که دارای افکار سلفی بودند درس داد، افزود: «یکی از محصلانم، همراه شخصی ابوبکر البغدادی شد و تعداد دیگری هم از سرکردههای داعش که پستهای متعددی داشتند و حملات (تروریستی) بسیاری مرتکب شدند در این مدرسه درس خواندند».
شفاء النعمه در ادامه از حوادث سال ۲۰۱۴ و حمله داعش به شهرهای عراق گفت و آن را «موفقیت عملیات فتح» خواند و افزود: «خطبههای تحریک آمیز من کاملا علنی بود من به مبارزه با نیروهای امنیتی و پیوستن جوانان به صفوف داعش دعوت میکردم.»
وی افزود: «من به عنوان مسئول دفتر آموزش در استان نینوی منصوب شدم و همچنین در مرکز امام الیقین در ساختمان دانشگاه موصل هم تدریس میکردم. جایی که در آنجا دانشجویان مرکز پس از گذراندن یک دوره فشرده فارغ التحصیل شده و به عنوان مسئول امور شرعی در دفاتر متعدد داعش منصوب میشدند و هر دوره حدود پنجاه تروریست از آنجا فارغ التحصیل میشدند».
النعمه گفت: «من علاوه بر کار خود به عنوان رئیس دادگاه دفتر دیوان شرعی وابسته به دادگاه موصل منصوب شدم آن زمان شرط گذاشته بودم برای اینکه کسی مرا نشناسد و در آنجا احکام و مجازاتهای متعددی را اعم از شلاق، جریمه و سنگسار برای شهروندان موصل صادر میکردم».
عبدالباری گفت: «در سال ۲۰۱۵ به دیوان آموزش داعش بازگشتم. من رابطه نزدیکی با تروریست معروف به ذوالقرنین مسئول این دیوان دارم. او تبعه مصری است و فیزیک و ریاضیات تدریس می کرد. به او پیشنهاد دادم شیوه تدریس را عوض کند، اما یک فرد اردنی که پدرش در حال حاضر عضو پارلمان اردن است جانشین وی شد».
بر اساس بیانیه شورای عالی قضایی عراق النعمه در ادامه به تدریس در دانشگاه موصل ادامه داد تا اینکه به دلیل اختلافهای عقیدتی و فقهی از آنجا برکنار شد و به تدریس در دورههای شرعی بازگشت تا وقتی که دیوان آموزش با دیوان مساجد ادغام شد. او مردم را به پیوستن به داعش دعوت میکرد و فتواهایی را درباره مجازات مردمی که به مسجد نمیآیند صادر میکرد.
النعمه میگوید: من همچنین فتوای اخراج مسیحیان، لزوم توبه نیروهای امنیتی و تحویل سلاح آنها، مباح بودن کشتار شهروندان شیعه و مباح بودن فروش زنان ایزدی و قتل مردانشان را صادر کردم».
وی همچنین اعتراف کرد که به عناصر داعش فتوای وجوب انفجار مساجد جامعه موصل را صادر کرد که مرقد انبیاء و اولیای الهی در آنجاست و از جمله آنها مسجد جامع یونس پیامبر بود که در آگوست 2014 هدف انفجار تروریستی قرار گرفت.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۳۴۷۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ارتش غافلگیر شده بود؟ /سند سِری ارتش درباره آغاز جنگ تحمیلی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ۲۹ فرودین ماه در تقویم رسمی کشور به نام «روز ارتش» نام گذاری شده است. حضرت امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در پیامی خطاب به ملت ایران روز ۲۹ فروردین را «روز ارتش» اعلام کردند تا ارتش در این روز در شهرستانهای بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازد و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و مرزهای کشور اعلام کند.
بنا به روایت ایسنا، این اقدام به فاصله حدود دو ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و دو هفته پس از برگزاری همه پرسی در مورد نظام سیاسی آینده کشور و رأی مردم به تغییر رژیم شاهنشاهی و برپایی حکومت جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت.
امیر سرتیپ مسعود بختیاری از فرماندهان دفاع مقدس و پژوهشگران حوزه جنگ در رابطه با نقش ارتش در دوران دفاع مقدس توضیح داده است: «سادهاندیشی است اگر باور داشته باشیم که توقف نیروهای عراقی در اوایل جنگ ناشی از وصول به اهداف خود و برابر طرح ریزی قبلی بوده است، زیرا یک تجزیه و تحلیل کارشناسی نظامی نشان میدهد که عراق بجز تصرف ناتمام خرمشهر، به هیچ یک از اهداف تاکتیکی خود دست نیافته و بایستی پیشروی خود را ادامه میداد، ولی در اثر شدت پایداری نیروهای ما، ناچار در میان بیابانهای وسیع خوزستان و مناطق کوهستانی ایلام و کرمانشاهان زمین گیر و سنگرنشین شد و آن تفریح نظامی رویایی صدام حسین به چنان کابوس هولناکی تبدیل شد که هشت سال رژیم بعثی را امکان خلاصی از آن نبود. با شعله ور شدن آتش جنگ تحمیلی، ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای برقراری کنترل و اداره و هدایت جنگ تا سرکوب متجاوز و پیروزی نهایی، استراتژی عملیاتی خود را که شامل ۳ مرحله کلی زیر بود انتخاب و اقدام به اجرای آن کرد:
مرحله اول: متوقف کردن هر چه سریعتر پیشروی دشمن در همه محورها.
مرحله دوم: پدافند در مقابل دشمن و اقدام به بازسازی نیروهای خودی برای کسب آمادگی حمله متقابل.
مرحله سوم: اجرای حملات متقابل به منظور آزادسازی مناطق اشغالی و انهدام نیروی متجاوز.
این که میگویند ارتش غافگیر شد، کاملا نادرست استهمچنین امیر سرتیپ دوم مروت آزادبخت فرمانده «تیپ ۵۵ هوابرد» در دوران دفاع مقدس میگوید: عناصر اطلاعاتی ارتش و ژاندارمری پیش از آغاز رسمی جنگ، فعالیتها و تحرکات ارتش عراق را زیر نظر داشتند. به دنبال این رصدها، گروههای اطلاعاتی ارتش مانند امیر سید تراب ذاکری تمام فعالیتهای رژیم بعثی صدام را گزارش میدادند و پوشش اطلاعات گستردهای را از سال ۱۳۵۸ تا لحظه آغاز رسمی جنگ داشتیم. از همین رو این که میگویند ارتش غافگیر شد، کاملا نادرست است.
پیش از ۶ ماه اول سال ۱۳۵۹ از سوی عراق ۶۳۶ بار مرزهای ایران مورد تجاوز نیروهای هوایی، زمینی و دریایی قرار گرفت که ۴۹۰ مورد آن از سوی وزارت خارجه ایران به سازمان ملل متحد گزارش شد. در آن زمان به دلیل مسائل بعد از انقلاب، ارتش در حال کوچک شدن بود و عدهای میخواستند تا این یگان نظامی منحل شود.
از جمله آن برخی از طرحها به ارتش ابلاغ شده بود مانند خدمت در موطن اصلی و نصف شدن سربازخانهها. ازهمین رو ارتش نیروی انسانی کارآزموده و خوبی در اختیار نداشت چرا که حتی فرماندهان ارتشی را هم تصفیه میکردند. با این حال براساس گزارشهایی که ارتش به دولت و مجلس ارائه کرد، «طرح ابوذر» از سوی ارتش در ۷۶ صفحه ارائه شد که درآن به بنیصدر رئیس جمهور وقت، گزارش احتمالی حمله ارتش عراق بیان شده بود و ارتش مطابق آن طرحهایی داشت.
پیش بینی آغاز جنگ توسط ارتشدر همین رابطه سید تراب ذاکری افسر اطلاعاتی ارتش درباره روزهای نخست جنگ تحمیلی معتقد است: پوشش اطلاعات گستردهای را از سال ۱۳۵۸ تا لحظه آغاز رسمی جنگ داشتیم. از همین رو این که میگویند ارتش غافگیر شد، کاملا نادرست است.
در متن این سند «سِری» که روز ۱۲ شهریور ماه ۱۳۵۹ در دو برگ تهیه شده است و به نیروی زمینی و رونوشت آن جهت آگاهی و اقدام مقتضی به ژاجا، نهاجا، نداجا، سماجا (مرکز فرماندهی) و سپاه پاسداران نیز ارسال شده بود، آمده است:
در آخرین بررسی که روی گسترش یگانهای عراقی در مرز به عمل آمد، قرائن تعرض ارتش عراق در مناطق یادشده زیرین مشهود است. محتملترین معبر تعرضی ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران عبارتاند از:
۱. عماره ـ بستان ـ دوصلق ـ جسر نادری ـ اندیمشک و دزفول.
عماره ـ بستان ـ سوسنگرد ـ اهواز به استعداد یک لشکر، ۲ تیپ مکانیزه و یک تیپ زرهی.
کوت ـ موسیان ـ عینخوش ـ اندیمشک ـ دزفول به استعداد یک لشکر.
۲. بصره ـ تنومه ـ شلمچه ـ خرمشهر.
بصره ـ تنومه ـ کوشک ـ اهواز به استعداد یک لشکر، ۲ تیپ پیاده مکانیزه و یک تیپ زرهی.
عملیات بصره ـ خرمشهر بهوسیله عناصر نیروهای ویژه با عبور از سیبه به آبادان و کوتزین به خرمشهر پشتیبانی میشود. ضمناً عملیات عبور از رودخانه [اروند]بهوسیله آتش توپخانه از ساحل دور حمایت میگردد.
۳. معبر بعقوبه ـ المنصور ـ جلولا ـ خانقین با یک لشکر زرهی و یک لشکر پیاده مکانیزه بهاضافة یک تیپ پیاده مکانیزه برای هدفهای خسروی ـ قصرشیرین و سرپلذهاب. همین تعرض احتمالاً از معبر مندلی ـ سومار ـ گیلانغرب ـ قلاجه و اسلامآباد.
۴. نیروهای عراقی مستقر در حلبچه ـ چناره ـ پنجوین ـ چوارتا ـ قلعهدیزه و مرگهسور، تعرض را بهصورت تک پشتیبانی با فریب و یا نمایش نیرو و یا تظاهر بهمنظور تثبیت نیروهای ایران در منطقه کردستان و آذربایجانغربی اجرا خواهند کرد.
۵. احتیاطات تأمینی و آمادگی و مراقبت برای خنثیکردن یک تعرض غافلگیرانه در جبهه وسیع را برابر طرحهای مصوبه داشته باشید.
۶. جابهجایی نیروهای عراقی را در مناطق بلافصل مرز و یا تقویتهای احتمالی را تاحدّ امکان اعلام دارند.
۲۷۲۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896617