دو سردار، دو ملت و یک هدف
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۴۷۰۶۳
حضور میلیونی ملت عراق در تظاهرات ضد اشغالگری اخیر ، مولد دغدغه های بیسابقه ای برای مقامات کاخ سفید بوده است. بدون شک میان حماسه حضور مردمی در تشییع پیکر پاک شهید سپهبد سلیمانی و خلق حماسه ای که دیروز در بغداد شاهد آن بودیم، ارتباط مستقیمی وجود داد: هر دوی این موارد، منبعث از «گفتمان مقاومت» و در عین حال مولد «خیزش ضد آمریکایی» در منطقه غرب آسیا هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
(به صورت رسمی و غیر رسمی) در طی ۴۸ ساعت نخست شهادت شهید سلیمانی و شهید مهندس، نشان از واقعیتی دارد که ترامپ و اعضای ارشد دولت وی قدرت تحریف یا فرار از آن را نخواهند داشت!
در این خصوص شواهد و مستنداتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
* بر خلاف محاسبه اولیه کاخ سفید، وزرای امور خارجه روسیه، چین و حتی فرانسه ( به عنوان یکی از شرکای آمریکا) حاضر به پذیرش استدلال آمریکا مبنی بر توجیه ترور سردار سلیمانی در قالب «حمله پیش دستانه» نشده اند.
* بر خلاف محاسبه اولیه کاخ سفید، عراق به جای آنکه به جولانگاه معدود عناصر خودفروخته و خرسند از ماجرای شهادات سردار دلها تبدیل شود، به بستری برای ابراز خشم مقدس و گسترده ملت عراق نسبت به جنایت آمریکا تبدیل شد. بهتر است پمپئو تنها فیلم رقص چند ده عراقی(که در توئیتر خود قرار داده بود ) را در کنار هزاران فیلم مربوط به تشییع با شکوه سردار سلیمانی در کاظمین ، بغداد و نجف و کربلا و متعاقبا تظاهرات میلیونی و بی سابقه دیروز بگذارد تا متوجه خودزنی وحشتناک و جبران ناپذیر خود و مقامات آمریکایی در قبال شهادات سردار سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس بشود.
*برخلاف تصور و محاسبه اولیه کاخ سفید، نه تنها خون پاک دو سردار شهید منجر به تقویت جایگاه حامیان آمریکا در منطقه نشد، بلکه به صورتی اعجابانگیز ، به عاملی کلیدی جهت «مطالبه خروج فوری آمریکا از منطقه» تبدیل شد.
هر ساعتی که سپری می شود، مقامات آمریکایی متوجه می شوند که با یک «معادله یکطرفه» رو به رو هستند! معادله ای که در آن خبری از «فایده» برای آنها نیست .
آنچه در این برهه و البته در آینده اصالت و موضوعیت دارد، تنها و تنها «هزینه» است. هزینه ای که نه تنها کاخ سفید و پنتاگون، بلکه متحدان و مهره های
بین المللی و منطقه ای ایالات متحده نیز قدرت پرداخت آن را نخواهند داشت. بخش مهمی از هشدارهای اخیر مخابره شده به کاخ سفید، دقیقا ناظر به همین محاسبه خطرناک و دهشتناک ترامپ و همراهانش است. سوزان رایس ، مشاور امنیت ملی دولت اوباما که اتفاقا یکی از بانیان ایجاد داعش در منطقه و از دشمنان ذاتی محور مقاومت و سردار سلیمانی بود، در سخنانی قابل تامل خطاب به ترامپ اظهار کرده است :« زمانی که مشاور امنیت ملی بودم، جامعه اطلاعاتی یا ارتش آمریکا هیچ فرصتی را برای حمله به [سردار] قاسم سلیمانی به دولت [باراک] اوباما پیشنهاد نکرد. اگر چنین فرصتی به ما پیشنهاد میشد، کاری که میکردیم این بود که بسیار دقیق خطرات آن را در مقابله با عواید آن بررسی و ارزیابی میکردیم. ما تمام راههایی که امنیت ما را تقویت یا تضعیف میکرد مورد ارزیابی قرار میدادیم. بدون شک خطرات و هزینه های این اقدام ( شهادات سردار سلیمانی) به مراتب از فواید ادعایی ترامپ در این خصوص بیشتر است .»
در هر حال دیگر فرصتی برای هزینه و فایده یا جبران حماقت و جنایت مستاجر فعلی کاخ سفید باقی نمانده است!
توفانی که ترامپ آثار و پیش درآمدهای آن را به تازگی و طی روزهای اخیر درک کرده است، با سرعتی فوق العاده به سوی کاخ سفید در حرکت است. بدون شک ، این بار کسی نمی تواند جلوی توفان را بگیرد: نه سفیر سوئیس در تهران و نه واسطه گران عربی و اروپایی مورد حمایت آمریکا! به پمپئو باید حق داد که پس از مشاهده توفان حمایت از مقاومت در ایران و عراق ، این وزیر قاتل و مستاصل آمریکایی در کسوت یک روانپریش گوشی تلفن را برداشته و دیپلماسی التماسی برای جلوگیری از تبلور خشم ایران را در دستور کار خود قرار دهد. در این میان، دیگر خشم و لبخند مقامات آمریکایی محلی از اعراب ندارد.ملتهای ایران و عراق چشمان خود را بر روی کاخ سفید بسته و تنها منتظر لحظه خروج یا اخراج آمریکا از منطقه هستند. انتقام مقدس و سختی که محاسبه و حتی تصور آن، از عهده اتاقهای فکر و مؤسسات تحقیقاتی وابسته به کاخ سفید خارج شده است.
بهتر است ترامپ و همراهانش یک حقیقت را بدانند: دو فرمانده شهید، یعنی شهید سلیمانی و شهید المهندس دوباره دستور حمله صادر کرده اند.
نویسنده : حنیف غفاری
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: تظاهرات ضد اشغالگری شهید سپهبد سلیمانی ابومهدی المهندس ترور سردار سلیمانی عراق عراق ترور سردار سليماني تظاهرات ضد اشغالگري ابومهدي المهندس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۴۷۰۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ندای مواضع ضدونقیض از درون کاخسفید؛ اسرائیل میتواند آمریکا را وسط تنش با ایران بیاندازد؟
درحالیکه کابینه اسرائیل حمله نظامی به ایران را تصویب کرده، همراهی یا عدم همراهی امریکا با اسرائیل به مسئله سیاست خارجی این کشور و ائتلاف غربیها متشکل از کشورهای اروپایی تبدیل شده است. اما آیا امریکا مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت یا بایدن تنش را کنترل خواهد کرد؟
برای بررسی پاسخها گزارش خبرآنلاین را بخوانید.
وزیر خارجه آمریکا گفته واشنگتن به دنبال افزایش تنش با تهران نیست؛ اما از اسرائیل دفاع خواهد کرد. بریتانیا نیز هدف قراردادن پهپادهای ایرانی را توسط نیروهای این کشور تایید کرده؛ اما خواستار خویشتنداری طرفین شده است. در همین حال، کابینه جنگ اسرائیل برای دومین روز متوالی تشکیل جلسه داد. بر اساس گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، این کشور به دنبال آسیبزدن به ایران بدون به راهانداختن یک جنگ تمامعیار است. این شبکه خبری در گزارش خود بعد از جلسه کابینه جنگ، گفت اسرائیل به دنبال هماهنگی واکنش خود با آمریکا است که پیشازاین گفته بود در حمله مستقیم به ایران مشارکت نخواهد کرد.
پیشتر امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه گفته بود که هر چه در توان دارد انجام خواهد داد تا اسرائیل را «متقاعد کند با پاسخ به حمله ایران، تنش را تشدید نکند.» کامرون در گفتگو با شبکه اسکای نیوز گفت: «اگر صبح امروز در اسرائیل نشسته باشید، بهدرستی فکر میکنید که ما محقیم پاسخ دهیم و این کار را هم میکنند. اما ما اصرار داریم که نباید تنش تشدید شود.» بریتانیا و فرانسه از جمله کشورهایی بودند که در کنار فرانسه تلاش کردند تا حمله ایران به اسرائیل را که شب شنبه آغاز شده بود خنثی کنند.
اما افزایش خشونت اسرائیل در جنگ غزه، دولت بایدن را با یکی از بزرگترین چالشهای خود در دورنگه داشتن ایالات متحده از جنگ جدید خاورمیانه مواجه میکند.
بمباران ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق توسط اسرائیل و شهادت یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران و چندین مقام دیگر ایرانی تشدید تنشی بود که اسرائیل آن را آغاز کرد. از نظر برخی دیگر از کارشناسان، علاوه بر تجاوز اسرائیل به سوریه در این عملیات، هدف قراردادن سفارت، حمله مستقیم به ایران بود. در شرایط مشابه اگر ایران سفارت اسرائیل یا امریکا را بمباران کرده بود، پاسخ خشونتآمیز و مرگبار نهتنها انتظار میرفت، بلکه سیاستمداران و مردم دو کشور نیز به طور یکسان خواستار آن بودند.
در ایران نیز احساسات عمومی نقش مشابهی در چنین رویداد ایفا کرد و افکار عمومی خواهان پاسخ مناسب به اسرائیل بودند. شرایطی مشابه فوران احساسات عمومی هنگام حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکا به سردار سلیمانی که چهار سال قبل انجام شد و حمله ایران بهعین الاسد را به دنبال داشت. این به آن معنا بود که ایران نیاز دارد تا خطوط بازدارندگی خود را برای تقویت اعتبار بینالمللی و همچنین اعتبارافزایی قدرت نظامی در داخل کشور تغییر دهد. در چنین شرایطی اگرچه مقامات عالی کشورمان در استراتژی کلان به دنبال گسترش جنگ نبودند؛ اما ضرورتهای گفته شده، اجرای عملیات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل را اجتنابناپذیر کرد.
از این زاویه، تشدید تنش بهعنوان یک راه در نظر گرفته شده برای اسرائیل برای خروج از بنبست جنگ غزه دارای دو نکته مهم است. نکته اصلی تحریک ایران برای ضربهزدن است که میتواند اسرائیل را قادر سازد تا خود را در مقام دفاع نشان دهد و افکار عمومی جهانی را از غزه دور نگه دارد. چنانچه نشانههای این تاکتیک را میتوان در توقف عملیات اسرائیل در شهر رفح مشاهده کرد. عنصر دیگر افزایش احتمال دخالت مستقیم امریکا در درگیری با ایران است. اگر این اتفاق بیفتد، جنگ در خاورمیانه نهتنها بهعنوان موضوعی برای حمله اسرائیل به فلسطینیها دیده میشود، بلکه شامل سایر کشورهای حامی فلسطین نیز خواهد شد.
ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده میتواند به هر دو روش به درگیری اسرائیل و ایران کشیده شود. یکی از آنها از طریق خواستههای سیاسی در داخل ایالات متحده برای واشنگتن است تا اقدامی مستقیمتر برای دفاع از " اسرائیل" بعد از حمله ایران ترتیب دهد. این گزینه فعلاً با مقاومت بایدن مواجه شده و دولت امریکا اگرچه به حمایت از اسرائیل اذعان کرده؛ اما بهشدت از گسترش درگیریها یا هرگونه پاسخ اسرائیل به عملیات نظامی ایران که شدت آن، ایران را تحریک به پاسخ کند اجتناب میکند.
این در حالی است که به طور همزمان بخشی از افکار عمومی در ایالات متحده که غالباً نزدیک به جمهوریخواهان هستند، ایران را بهخاطر عملیات نظامی در اسرائیل سرزنش میکنند و در صورت گسترش درگیریها بین دو کشور، این احتمال وجود دارد که همچون وضعیت بعد از حمله حماس به اسرائیل، شاهد افزایش انتظارات و توقعات ولو ساختگی و مهندسی شده در افکار عمومی امریکاییها برای حمایت نظامی بایدن از اسرائیل با وجود بیمیلی او در سال انتخابات امریکا باشیم. آنچنان که این واقعیت، اساس بیانیه نماینده ایران در شورای امنیت است که "ایالات متحده مسئول تمام جنایات اسرائیل است. " و این واقعیت که حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق، مانند مسطح کردن محلههای غزه توسط اسرائیل، با هواپیماهای نظامی پیشرفته امریکا انجام شد، تجدید خطوط بازدارندگی از سوی ایران را اجتنابناپذیر کرده است.
کارشناسان روابط بینالملل معتقدند جنگ با ایران به دلایل بسیاری به منافع ایالات متحده آسیب میرساند، از جمله هزینههای مستقیم انسانی و مادی، اختلال در فعالیتهای اقتصادی که بر امریکاییها تأثیر میگذارد، خشم خارجی که منجر به انتقام خشونتآمیز بیشتر میشود. همه اینها تأثیر دیپلماسی را برای جلوگیری از هر گونه تنش معنادار میکند.
اجتناب از چنین جنگی نهتنها مستلزم سیاستگذاری ماهرانه در برخورد تاکتیکی با بحرانها است، بلکه روابط عجیبوغریب با اسرائیل است که ایالات متحده را به وضعیت دشوار و خطرناک فعلی خود کشانده است. ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده باید از تصورات قدیمی در مورد اینکه چه کسی متحد است و چه کسی دشمن است، دور شود و توجه کند که چه کسی متجاوز است و چه کسی نیست. موضوعی که بخش غالب توجهی از کارشناسان امریکایی به دولت بایدن گوشزد میکنند تا از هرگونه قرارگرفتن در تله اسرائیل برای مشارکت این کشور در جنگ تمام با ایران اجتناب کند.