Web Analytics Made Easy - Statcounter

ملی‌پوش واترپلوی ایران گفت: با توجه به لژیونر شدن بازیکنان ایران، تیم ملی نسبت به سال گذشته و بازی‌های آسیایی با تجربه‌تر شده است.

ارشیا الماسی در گفت و گو با ایسنا، در مورد پیروزی تیم واترپلوی دانشگاه آزاد مقابل تیم رعد، توضیح داد: امروز با تیم رعد پدافند یا همان ارتش، در دور رفت مرحله نخست پلی‌آف لیگ بازی داشتیم که خوشبختانه توانستیم ۱۸ - ۹ این تیم را شکست دهیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بازی برگشت ما تقریبا اسفند ماه خواهد بود چون تیم ملی در این مدت باید برای رقابت‌های انتخابی المپیک عازم قزاقستان شود. از الآن باید در اختیار تیم ملی باشیم تا تمرینات خود را برای هماهنگی بیشتر زیر نظر کادرفنی پیگیری کنیم. 

او همچنین درباره سطح رقابت‌های لیگ‌برتر واترپلو در فصل جاری نیز توضیح داد: من فکر می‌کنم بعد از مدال آوری تیم ملی واترپلوی ایران در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا، دیدگاه اسپانسرها و باشگاه‌ها نسبت به این رشته تغییر کرد تا اینکه برای فصل جاری تیم‌های جدید و صاحب نامی چون پرسپولیس وارد لیگ شدند. 

ملی‌پوش واترپلوی ایران افزود: حضور چنین تیم‌هایی باعث بالا رفتن سطح کیفی و فنی لیگ می‌شود، همانطور که می دانید تیم پرسپولیس ملی‌پوشان خوبی را در اختیار دارد و وقتی تیم‌های جوانی چون پیشگامان کویر یزد مقابل باتجربه‌ها بازی می‌کنند، برای آینده آن‌ها تجربه فوق‌العاده‌ای است. امسال سطح لیگ‌ بهتر است و امیدوارم سال به سال این شرایط بهتر شود.

الماسی که تجربه بازی در لیگ حرفه‌ای صربستان را دارد، در مورد نحوه برنامه ریزی لیگ‌برتر ایران نیز اظهار کرد: موضوعی که به آن اشاره می‌کنم به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیف تیم‌ها است. ما در دور گروهی لیگ سه بازی را در دو روز انجام می‌دادیم، صبح و عصر روز پنجشنبه بازی می‌کردیم و دوباره روز جمعه یک بازی دیگر را انجام می‌دادیم. فکر می‌کنم این موضوع می‌تواند اصلاح شود. از نظر من لیگ‌برتر واترپلو نباید اینگونه برگزار شود چون در صربستان هم که بازی می‌کردم، حداکثر در هفته دو بازی داشتیم که آن هم با اختلاف بود، یک بازی شنبه و بازی دوم چهارشنبه بود. بهتر است وقتی یک بازی برگزار می‌شود چند روزی فاصله دهند تا بدن بازیکنان به حالت مسابقه برگردد، سه مسابقه در دو روز خوب نیست. با این حال تاکید می‌کنم که شرایط اقتصادی تیم‌ها اجازه نمی‌دهد هر هفته به تهران بیایند که این مشکل پیش می‌آید.

ملی‌پوش تیم واترپلوی دانشگاه آزاد در مورد شرایط تیم ملی نسبت به سال‌های گذشته نیز توضیح داد: نسبت به سال گذشته تقریبا چند بازیکن ما از جمله خودم، حامد ملک‌خانبان و مهدی یزدانخواه لژیونر شدیم و الآن هم شایان قاسمی در لیگ فرانسه بازی می‌کند. تیم ایران نسبت به بازی‌های آسیایی جاکارتا باتجربه‌تر شده و بازیکنان به نسبت تمرین‌هایی که انجام داده‌اند، در سطح خوبی از آمادگی هستند. البته بنده در جایگاهی نیستم که در این مورد نظر دهم و کادرفنی اشراف بیشتری دارد. با این حال ما عازم قزاقستان می‌شویم که در یک رویداد بزرگ برای گرفتن سهمیه بزرگ‌ترین رویداد ورزشی جهان یعنی المپیک تلاش کنیم. کار سختی داریم، اما مطمئن باشید که برای کسب بهترین نتیجه و حتی سهمیه المپیک می‌جنگیم.

او در مورد احتمال بازگشت دوباره‌اش به لیگ صربستان نیز گفت: سال گذشته در صربستان بودم و به همین دلیل دو ترم از دانشگاه تهران که در آنجا دانشجو هستم مرخصی گرفتم. امسال اما به دلیل اینکه نمی‌توان بیش از دو ترم مرخصی گرفت، مجبور شدم در لیگ ایران بازی کنم تا همزمان تحصیلم را هم به پایان برسانم. خرداد ماه دانشگاه من تمام می‌شود تا در ادامه به پیشنهادهای خارجی‌ام فکر کنم. 

الماسی در پایان درباره پیشنهادهایش هم گفت: امسال چند پیشنهاد بسیار خوب از یونان، کرواسی و دو پیشنهاد هم از خود صربستان داشتم که به دلیل ادامه تحصیل آن‌ها را رد کردم تا فعلا دانشگاهم را به پایان برسانم. از زمان کودکی خانواده‌ام به من گفته‌اند که اول درس، دوم درس و در پایان ورزش. ان‌شاءالله تیر یا مرداد ماه هم مشخص می‌شود که در کدام کشور فعالیت حرفه‌ای خود را ادامه می‌دهم. 

انتهای پیام 

منبع: ایسنا

کلیدواژه: واترپلو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۴۸۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟

اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد.

طرفداری| به آخرین قسمت از مرور زندگینامه خودنوشت بودای کوچک فوتبال ایتالیا، روبرتو باجو رسیدیم. روبی در این قسمت از کتاب که با نام دری رو به آسمان، منتشر کرده، به دوران پایان فوتبال خود در برشیا و حسرت حضور در جام جهانی 2002 پرداخته که باهم می‌خوانیم:

گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو

بعد از دو سال حضور در اینتر، باید تیم جدیدی پیدا می‌کردم. بهترین تابستان از زمانی بود که فوتبالیست شده بودم. خوشحال بودم. بعد از بیست سال، اولین تابستانی بود که در خانه می‌گذراندم. در خانه تمرین می‌کردم و غذا می‌خوردم و کنار آندرینا و بچه‌ها بودم. پیشنهاد‌های کمی هم نداشتم.

نام رجینا، ناپولی و اودینزه به میان آمد. درخواست‌های زیادی هم از انگلستان و ژاپن داشتم. رئیس موراتی دوست داشت در اینتر بمانم. به محض اینکه از آرژانتین برگشتم با من تماس گرفت، اما داستان من با اینتر به پایان رسیده بود، تازه لیپی هنوز هم در باشگاه بود. بودن زیر دست او تجربه‌ای تحقیر‌آمیز بود که دیگر تحملش را نداشتم.

در نهایت برشیا را انتخاب کردم. تیمی که قرار بود دوباره راهم بیندازد. مصمم بودم که برای چهارمین جام‌جهانی زندگیم بجنگم و باید سه شرط را رعایت می‌کردم: حضور در سری‌آ، نزدیکی به خانه، و اطمینان به اینکه بازی خواهم کرد. به همین دلیل از همان ابتدا پیشنهاد‌های خارجی حذف شدند. بازی در خارج از ایتالیا به معنی خداحافظی با تیم ملی بود. نمی‌خواستم به سرنوشت ویالی و زولا گرفتار شوم. حتی رجیو کالابریا و ناپل هم برای خانواده‌ام دور بودند و نمی‌خواستم آن‌ها را مجبور به مهاجرت به شهری دیگر کنم. دوست داشتم در ناپولی بازی کنم اما شرایطش نبود. همیشه احساس خاصی نسبت به مردم جنوب داشته‌ام و همیشه از من حمایت کردند. فوتبال در خون جنوبی‌هاست و آن را نفس می‌کشند. 

اودینزه هم حرکت خاصی انجام نداد و همه چیز در حد حرف باقی‌ماند. از طرفی ایده‌ی بازگشت به ویچنزا را دوست داشتم. شاعرانه بود که کارم را همانجایی تمام کنم که همه چیز آغاز شده بود. اما پیشنهاد رسمی از آن‌ها دریافت نکردم که کمی هم ناامیدم کرد. 

برشیا با آغوش باز از من استقبال کرد. کوریونی و ماتزونه مرا می‌خواستند. ماتزونه به من گفت از رفتنم به برشیا خوشحال خواهد شد و تیم را حول من می‌سازد. حرف‌های ماتزونه باعث غرور بود. پیشنهاد هنگفتی هم از ژاپن داشتم که نادیده گرفتنش دشوار بود. 

قراردادی افسانه‌ای پیشنهاد دادند که حتی برای کسی مثل من هم غیرمعمول بود. می‌دانستم اگر به ژاپن می‌رفتم هیچ شانسی برای تیم ملی نداشتم. سپس به پیشنهاد ماتزونه با تراپاتونی تماس گرفتم. می‌خواستم حرف آخرش را بشنوم. اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد. می‌دانستم رقابت سختی خواهد بود و انتخابی بی‌رحمانه. امید‌ها مبهم بودند اما برای من کافی بود. دیگر شکی نداشتم، تیم بعدی برشیا بود. به ماتزونه زنگ زدم و گفتم می‌آیم و همه چیز را درباره‌ی قرارداد بر عهده‌ی پترونه و رئيس باشگاه گذاشتم.

قرارداد منحصر به فردی در نوع خودش بود. بندی داشت که حضورم را به حضور ماتزونه مشروط می‌کرد، اگر او می‌رفت، من هم می‌رفتم. بندی اساسی بود و توسط ویتوریو برای محافظت از من طراحی شده بود. ۳۳ساله بودم و نمی‌توانستم ریسک اخراج ماتزونه و بازی نکردنم را به جان بخرم. تا همان زمان هم به خاطر عشقم به تیم ملی، کوهی از اسکناس و تجربه‌ی زندگی خارج کشور که می‌توانست برای خانواده‌ام زیبا باشد را قربانی کرده بودم. 

رابطه‌ام با ماتزونه، عمیق و صادقانه بود. او در دسترس همه است، می‌داند چگونه شما را درک کند و انسانی واقعی است. افسوسم این است که خیلی دیر ملاقاتش کردم، اگر در بولونیا می‌ماندم دو سال زودتر پیدایش می‌کردم. دیگر کمتر مربی مانند او پیدا می‌شود. پاک است و اثری از تکبر در وجودش نیست. او باعث شد لذت بازی را دوباره کشف کنم، کنار او گاهی احساس می‌کردم دوباره یک پسر بچه هستم. حتی حین تمریم دوباره به لذت بردن از بازی برگشتم، دریبل زدن را امتحان کردم و دنبال نمایش بودم. ماتزونه مربی ایده‌آلی برایم بود، مرد صادقی که آنچه را که فکر می‌کند بر زبان می‌آورد. هیچ پیچیدگی نداشت و مهارت‌های فنی‌اش در سطح بالایی بودند. او نتایج درخشانی با تیم‌های نه چندان خوب بدست آورد.

در همین رابطه بخوانید:

چرا باجو هیچ‌گاه مارچلو لیپی را نمی‌بخشد؟

باجو: ایتالیای من هرگز در جام‌جهانی خوش‌شانس نبود؛ فوتبال امروز غم‌انگیز است

وقتی مدیران کت‌وشلواری برای آینده باجو تصمیم گرفتند

دردی که باجو را تا مرز خودکشی برد

وقتی یک دنیا عاشق فوتبال شد و یک ایتالیا دشمن باجو!

چرا روبرتو باجو بودایی شد؟

Caption گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو/ ادامه

بعد از بازگشتم، همه چیز به شکلی جادویی سر جای خودش قرار گرفت. آن هم در فلورانس، مقابل فیورنتینا، سرنوشت را می‌بینید؟ بلافاصله دو گل زدم. دو گلی که یک تساوی بسیار مهم و غیرمنتظره را برای ما تضمین کرد. بنفش‌های فاتح تریم خیلی قویتر از ما بودند. اما ضربه‌ی ایستگاهی‌ام درست همانجایی که می‌خواستم رفت. 

بعد از آن مسابقه فهمیدم که از اول فصل کجا اشتباه کرده بودم. بیش از حد متواضع و بیش از حد عاقل بودم. بعد مجبور شدم دیگر کنار نباشم. مجبور شدم خودم را تحمیل کنم، کاپیتان باشم و آن‌ها را رهبری کنم. باید کلاس و تجربه‌ام را در اختیار تیم می‌گذاشتم و تمام مسئولیت‌ها را بر عهده می‌گرفتم. در فلورانس بینش جدیدم را شروع کردم. 

بعد از فلورانس، برشیا شکوفا شد. اودینزه را بردیم و دو بازی مقابل رم و لاتزیو را با اینکه شایسته‌ی پیروزی بودیم شکست خوردیم. از آنجا به بعد دیگر متوقف نشدیم و هر چه می‌گذشت همه چیز بهتر می‌شد. 

در مقابل یووه، همه چیز فوق‌العاده بود. یکی از بهترین گلهای فصل را زدم و با نتیجه‌ی ۱-۱، دو امتیاز تعیین کننده از یوونتوس در مسیر اسکودتو گرفتیم. شاید انتقامی شیرین از تیم سابق بود، اما راستش را بخواهید یک امتیازی که برای برشیا گرفتم برایم اهمیت بیشتری داشت. پایان فصل عالی بود، تیم از همان ابتدا خوب بود و به محض اینکه آرامش خود را پیدا کردیم، نتایج از راه رسیدند. در جدول هفتم شدیم و به اینترتوتو راه پیدا کردیم. باور کنید غیرممکن را ممکن کردیم. اعتبار آن برای همه است، فقط این شانس را داشتم تا بیشتر از هم‌تیمی‌هایم دیده شوم. در میلان هم بازی خوبی انجام دادیم و ۱-۱ شدیم. خوب بازی کردم، یک پاس گل دادم و چند ضربه‌ی ایستگاهی‌ام را آبیاتی مهار کرد. ماتزونه دو دقیقه به پایان تعویضم کرد و تشویق ایستاده آغاز شد. تماشاگران میلان ایستاده با شور و اشتیاق تشویقم کردند. اینها جوایزی هستند که برایم مهمند. همیشه فکر کرده‌ام که در نهایت، تنها قاضی واقعی مردمند.

برگرفته از کتاب دری رو به آسمان نوشته روبرتو باجو (چاپ 2021): منتشر شده در گلگشت (لینک مشاهده و خرید کتاب دری رو به آسمان)  کد تخفیف: tarafdari 10 درصد تخفیف

از دست ندهید ????????????????????????

سرمربی پرسپولیس: من کاشف آلیسون بودم جنگ در دربی میلان؛ 3 اخراجی در 3 دقیقه! آشنایی با مالکان لیگ برتر و میزان ثروت آن‌ها مورینیو: به من می‌گفتند اتوبوس، حالا با همین سبک شده‌اند جادوگر!

دیگر خبرها

  • چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟
  • پیشنهاد ریاضت آبی برای مدیریت ابرچالش آب کشور
  • پیشنهاد اتاق ایران برای مدیریت ابرچالش آب
  • اعتراف اوسمار درباره دوران فوتبال بازی کردنش
  • اوسمار: فقط به خاطر پرسپولیس به ایران آمدم
  • تصمیم سیلوا برای خداحافظی | روزهای خوبی را در اینجا داشتم
  • وجه مشترک دروازه بانان ملی پوش/ ذخیره های مطمئن جانشین باتجربه ها
  • بغض و حسرت تاثیرگذارترین بازیکن قرمزها (عکس)
  • حمید معصومی‌نژاد: پیشنهاد بازیگری دارم/ به زودی به ایران می‌آیم
  • دل‌نوشته عاشقانه حامد لک برای عبدالله ویسی