برهنگی واژگانی و کمحرفی از محرزترین ویژگیهای آثار مینیمالیسم است
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۵۳۷۳۹
ایسنا/خوزستان نویسنده و منتقد ادبیات داستانی گفت: برهنگی واژگانی و کمحرفی از محرزترین ویژگیهای آثار مینیمالیسم به شمار میرود.
محمدجواد جزینی شامگاه جمعه (چهارم بهمن ۹۸) در کارگاه تخصصی داستاننویسی با عنوان "عصر داستان" که در بخش جنبی چهاردهمین نمایشگاه کتاب خوزستان برگزار شد به بررسی تحلیلی پدیده مینیمالیسم پرداخت و اظهار کرد: مینیمالیسم نهضت ادبی بود که در غرب اتفاق افتاد و اکنون جامعه از این نوع نوشتن استقبال کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه عدهای اعتقاد دارند مینیمالیسم اصلا ربطی به ادبیات ندارد، افزود: تحلیلگران ادبی برای شرح دلایل پیدایش جریان مینیمالیسمی به بحرانهای اقتصادی و به ویژه بحران انرژی، مساله مبارزه عمومی در مصرف انرژی و زوال ملی مطالعه در مقابل رسانههای جدید از جمله سینما و تلویزیون و نوعی سرخوردگی فلسفی اشاره کردهاند.
جزینی ادامه داد: بر مبنای عقیده دیگری مینیمالیست یک جریان انتقادی هنری بود که علیه ماکسی مالیستها سامان گرفت به طوری که آنها در فشردگی و ایجاز تا آنجا پیش میروند که فقط عناصر ضروری اثر، آن هم در کمترین، سادهترین و کوتاهترین شکل باقی بماند.
این داستاننویس تصریح کرد: برهنگی واژگانی و کمحرفی از محرزترین ویژگیهای آثار مینیمالیست به شمار میرود و اولین بار مینیمالها آثارشان را روی جعبه مواد غذایی چاپ میکردند و میخواستند به سادهترین شکل و زبان ممکن با مردم در ارتباط باشند.
به گزارش ایسنا به نقل از ادارهکل ارشاد خوزستان، وی با بیان اینکه در واقع رواج داستانکنویسی ریشه در گرایش به کمینهگرایی یا مینیمالیسم در دنیای معاصر دارد ادامه داد: این نوع نوشتار جنبشی در هنر به شمار میرود و بر دو پایه سادگی و ایجاز بنا شده است.
جزینی افزود: نویسندگان این گونه آثار با حذف عناصر غیرضروری میکوشند اثر ادبی را در کمترین حجم و کوتاهترین شکل عرضه کنند و در واقع از ویژگیهای مهم بیشتر داستانهای مینیمالیستی داشتن طرح ساده و سرراست است.
وی بیان کرد: در بیشتر داستانهای مینیمالیستی هدف نویسنده نشان دادن یک واقعه بیرونی است. چنانکه خواننده احساس کند حوادث پیش رویش رخ میدهد.
این منتقد ادبی در خصوص درونمایه داستانهای مینیمالیستی بیان کرد: درونمایه این داستانها اغلب دغدغههای کلی انسان از جمله مرگ، عشق، تنهایی و غیره است و در آن داستانها کمتر به روایت رویدادهای اقلیمی پرداخته میشود.
وی خاطرنشان کرد: اندیشههای سیاسی، فلسفی و اعتقادی، راهی به دنیای این داستانها ندارد چراکه کوتاهی حجم داستان اجازه پرداختن به این اندیشهها را به نویسنده نمیدهد.
جزینی تاکید کرد: در تکوین ساختار داستانهای مینیمالیستی آثار ۲ نویسنده بیشترین تاثیر را داشته است که یکی از این نویسندگان آنتوان چخوف است. او با ابداع صورتی از داستان کوتاه که در آن برشی از زندگی روایت میشد به این آثار پرداخت. نویسنده دیگر ارنست همینگوی است که داستانهای کوتاهش را در این زمینه ارائه داد.
این داستاننویس تصریح کرد: داستان کوتاه برشی از زندگی است که در دهههای اخیر مورد توجه داستاننویسان فارسی زبان قرار گرفته و در ایران رواج و گسترش یافته است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری نمايشگاه كتاب داستان نویسی كارگاه آموزشي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۵۳۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگداشت «فرانتس کافکا» در جشنواره کارلوی واری
جشنواره بینالملی فیلم «کارلویواری» امسال برنامه مرور آثار «فرانتس کافکا» نویسنده بزرگ اهل چک و تاثیر او بر سینما را برگزار میکند.
به گزارش ایسنا، جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری امسال قرار است مروری بر آثار «فرانتس کافکا» نویسنده سرشناس و تأثیر او بر سینما را در برنامه ویژهای تحت عنوان «آرزوی سرخپوست بودن: کافکا و سینما» ارائه کند و در آن به تاثیر این نویسنده بانفوذ چک بر فیلمسازانی چون «اورسون ولز»، «مارتین اسکورسیزی»، «عثمان سمبن» و «استیون سودربرگ» بپردازد.
ژوئن امسال صدمین سال درگذشت کافکا است که در آسایشگاهی در شهر کیرلینگ اتریش درگذشت. جشنواره فیلم کارلووی واری به افتخار این نویسنده فیلمهایی چون «کافکا» ساخته سودربرگ، «محاکمه» ساخته ولز، «پس از ساعت اداری» به کارگردانی اسکورسیزی و همچنین «مستاجر» از رومن پولانسکی را به نمایش خواهد گذاشت.
به گزارش ددلاین، پنجاه و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلوی واری از تاریخ ۲۸ ژوئن تا ۶ جولای (۸ تا ۱۶ تیرماه) در کشور جمهوری چک برگزار میشود.
«فرانتس کافکا» یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن ۲۱ روز سوم جولای سال ۱۸۸۳ در یک خانواده یهودی آلمانیزبان در پراگ، پایتخت جمهوری چک، متولد شد. او بزرگترین فرزند از جمع شش فرزند خانواده بود و زبان اولی که فراگرفت، آلمانی بود اما بعدها توانست زبان چکی را نیز بیاموزد. علاقهاش به زبان فرانسه، او را به آموختن این زبان کشاند.
کافکا پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به دانشگاه آلمانی «چارلز فردیناند» در پراگ رفت و در ابتدا به تحصیل شیمی پرداخت؛ اما بعد از دو هفته رشتهاش را به حقوق تغییر داد و در سال ۱۹۰۶ موفق به کسب دکترای حقوق شد.
تا هنگام مرگ، آثار و سبک نگارش کافکا توجه کمی را جلب میکرد. وی پیش از مرگ، از دوست نزدیک و مدیر برنامههای ادبیاش، «ماکس برود» خواست تا تمام دستنوشتههایش را از بین ببرد.
«دورا دیامانت» که «کافکا» به او علاقهمند بود، تا حدودی این درخواست را اجرا کرد؛ اما حدود ۲۰ یادداشت و ۳۵ نامهاش را نگه داشت که البته در سال ۱۹۳۳ به دست گشتاپو افتاد. هرچند هنوز تحقیقات برای یافتن دستنوشتههای «کافکا» در حال انجام است.
تمامی آثار منتشرشده کافکا به جز چند نامهای که او در چک به «میلنا جنسکا» نوشت، همگی در آلمان نوشته شدند. کافکا سبک نگارشی منحصر به فردی داشت و البته این مسأله شاید به خاصیت زبان آلمانی برمیگردد که این امکان را به وی میداد تا از جملات بلند استفاده کند؛ جملاتی که برخی مواقع حتی به یک صفحه میرسید.
دو مساله مهم که دائما ذهن «کافکا» را به خود مشغول میکرد و وی را تحت فشار قرار میداد، رابطه نابسامان او با پدرش و مذهب یهودیت وی بود. ارتباط او با پدرش در بسیاری از آثارش تاثیر گذاشته و امروزه هم از مشخصههای بارز این نویسنده برای روانکاوی ذهن وی به کار میرود. یهودی بودن کافکا هم از دیگر عواملی بود که موجب میشد اکثر داستانهای او حول محور موضوع بیگانگی به نگارش درآیند.
منتقدان بسیاری سعی کردهاند تا آثار «کافکا» را در قالبهای فکری و عقیدتی خاصی قرار دهند، از جمله مدرنیسم و رئالیسم جادویی، و برخی تأثیر مارکسیسم را در آثار او مانند «قصر»، «محاکمه» و یا «در تبعیدگاه» آشکار میدانند. برخی دیگر اگزیستانسیالیسم یا آنارشیسم را سبک مورد استفاده «کافکا» میدانند.
شرححالنویسان معتقدند «کافکا» همیشه فصلهای ابتدایی کتابی را که در حال نوشتنش بود، برای دوستان صمیمیاش میخواند. «میلان کوندرا» بر این باور است که نویسندگان زیادی مانند «گابریل گارسیا مارکز» و «کارلوس فوئنتس» شوخطبعی سوررئالیستی کافکا را در آثارشان استفاده کردهاند. «ژان پل سارتر» و «آلبر کامو» دو نویسنده نامداری بودند که بیش از همه تحت تاثیر سبک ادبی خالق «مسخ» قرار داشتند.
«کافکاییسم» (Kafkaesque) اصطلاحی است برای توصیف موقعیتهای سوررئال، مانند آنچه در رمانهای کافکا رخ میدهد و وارد زبان انگلیسی شده است.
با این حال، خوانندگان آثار این نویسنده برای انتخاب یک اثر از او، باید توجه کافی به تاریخ چاپ کتاب داشته باشند؛ چراکه «کافکا» پیش از آنکه بتواند برخی نوشتههایش را برای چاپ آماده کند، درگذشت. بنابراین، رمانهای «قصر»، «محاکمه» و «آمریکا» همگی توسط مدیر کارهایش «مکس برود»، منتشر شدند.
فشارهای اجتماعی و افسردگیهای کافکا موجب شد تا او به بیماریهای متعددی مانند سل، میگرن و بیخوابی مبتلا شود. وضعیت وخیم او این اجازه را به او نمیداد تا بتواند به اندازه کافی غذا بخورد و از آنجایی که آن زمان درمان داخل وریدی هنوز کشف نشده بود، هیچ راهی برای تغذیه او نبود، تا اینکه سرانجام در سوم ژوئن ۱۹۲۴ در آسایشگاهی در منطقه کرلینگ نزدیک وین درگذشت.
پیکر این نویسنده روز یازدهم ژوئن پس از انتقال به پراگ به خاک سپرده شد.
داستانهای زیادی از کافکا به جا ماندهاند که از جمله آنها میتوان به «توصیف جنگ» (۱۹۰۴)، «مقدمات عروسی در ییلاق» (۱۹۰۷)، «تفکر» (۱۹۱۲)، «در تبعیدگاه» (۱۹۱۴)، «رییس آرامگاه» (۱۹۱۷)، «دیوار بزرگ چین» (۱۹۱۷)، «پیامی از سوی امپراتور» (۱۹۱۹) و «محاکمه» (۱۹۲۵). «قصر» (۱۹۲۶) و «آمریکا» (۱۹۲۷) اشاره کرد.
کانال عصر ایران در تلگرام