لبنان در چنبرهی چهار بحران
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۶۲۹۸۲
بیشتر جمعیت ۶ میلیونی لبنان (با احتساب ۲ میلیون پناهنده فلسطینی و پناهجوی سوری) به سبب افزایش مالیات ها، فساد مالی و بانکی، بیکاری، گرانی و تورم، کمبود بنزین، برق و گاز، کاهش ارزش پول ملی (لیره) و کافی نبودن حقوق و مزایا برای طبقه فقیر و متوسط، با بحران «ادامه زندگی» دست و پنجه نرم می کنند.
«نزاع و درگیری» دومین بحرانی است که جامعه و حاکمیت لبنان گرفتار آن است و این جامعه هر روز به طور آشکار شاهد جنگ رسانه ای و کلامی میان طرف های مختلف، رهبران و رییسان احزاب و گرو ه های سیاسی و مذهبی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بحران سبب شده تا تصمیم گیری جمعی در لبنان بسیار سخت شود و رهبران و مقام های سیاسی نتوانند بر روی یک موضوع توافق یا یک مشکل سیاسی و اجتماعی را حل کنند. این مساله به نوبه ی خود موجب ضعف، سر در گمی و تاخیر در تصمیم گیری ها و فقدان ارتباط سالم میان آنان، شده است.
برای نمونه جنبش جوانان لبنان ظرف صد روز گذشته شکاف هایی را میان رهبران طوایف و مقام های سیاسی و حزبی این کشور به وجود آورده است .برخی از آنان در مواجهه با این جنبش بر این باورند که باید به روش مسالمت آمیز و قانونی، آنان را راضی و ساکت کرد. در حالی که برخی دیگر به گزینه های خشونت آمیز چنگ می زنند و هر یک از این ۲ دسته توجیه های اخلاقی و سیاسی ویژه ی خود را دارند.
«فرسایش مداوم» سومین بحرانی است که جامعه لبنان با آن مواجه است و اساس این بحران بر باقی ماندن اوضاع به گونه ای که رهبران سنتی کنونی می خواهند، استوار است.
در اثر این بحران هم جامعه و هم نظام و ساختار سیاسی رو به فرسایش تدریجی و بی ثباتی است و حفظ وضع موجود تضمین کننده ی بقای مقام ها و رهبران نخواهد بود. در نتیجه جوانان امید دارند یا جنبش آنان به نتیجه برسد و تغییر و تحول بنیادین رخ دهد یا با دخالت یک قدرت خارجی، راه حل مشخصی ارایه شود.
«عقب نشینی و تسلیم» چهارمین بحرانی است که گریبانگیر رهبران و مقام های سیاسی لبنان است و آنان در برابر دخالت نهادها و سازمان های بین المللی و برخی کشورهای غربی و عربی در امور داخلی لبنان همواره باید از خواسته های خود عقب نشینی کنند.
به دلیل تضعیف قدرت مرکزی و داخلی و خلاء موازنه ی قدرت میان گروه مقام ها و مسوولان لبنان با گروه قدرت های منطقه ای و جهانی، گروه نخست هیچ پیش شرطی برای عقب نشینی نداشته و ندارد.
ترکیب،کاراکتر و تاریخ عملکرد گروه اول نشان داده که آنان یک جمعیت محافظه کار هستند و نه یک گروه انقلابی. در نتیجه، اجتناب از اقدام موثر و شجاعانه در مواجهه با قدرت های دخالت کننده در امور داخلی لبنان، مانند آمریکا و اروپا، آنان را بر سریر قدرت نگه داشته اما تار و پود جامعه شان را سست و جوانان را روبروی نظام سیاسی قرار داده است.
با این توضیح اکنون مسوولیت حل این بحران های چهارگانه به جوانان لبنان و اصلاحات دولت جوان و تازه تشکیل شده ی فن سالار (تکنوکرات) و غیرحزبی آن به ریاست «حسان دیاب» واگذار شده که از دوم بهمن ماه جاری به شکل فعال کار خود را آغاز کرده است.
برچسبها اعتراض های خیابانی بحران سیاسی بحران مالی دولت لبنان پروندهٔ خبری اعتراضهای مردمی در لبنانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: اعتراض های خیابانی بحران سیاسی بحران مالی دولت لبنان اعتراض های خیابانی بحران سیاسی بحران مالی دولت لبنان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۶۲۹۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست برتر مردم در حجاب
واقعیت این است که مردم در ماجرای حجاب بسیار جلوتر از مسئولان هستند و به ناچار هزینه کم کاری دستگاه ها و گیجی در تصمیم گیری را نیز همین مردم می دهند.
به گزارش مشرق، محسن مهدیان مدیرمسئول روزنامه همشهری طی یادداشتی نوشت:
یکم. خاطرتان هست رهبری انقلاب فرمود بیحجابی گناه سیاسی است؟ آنروی دیگر این سخن چیست؟ جماعتی ناجوانمردانه در کمین زنان و دختران ما نشستهاند که غرضشان فراتر از برچیدن پوشش آنهاست و صبح تا شب ذهن و قلب زنان ما را زیر آماج بمبارانهای رسانهای و فرهنگی برده اند. پوشش جامعه ایرانی را باید با این سطح از هجمه بیامان دشمن تحلیل کرد. آنگاه روشن میشود که در ابعاد جامعه زنان و دختران ما چه مبارزه و مقاومتی صورت گرفته است.
دوم. مسئولان دولتی و انتظامی می گویند ۹۹ درصد افراد مکشفه بعد از تذکر مجریان قانون، حجاب خود را اصلاح میکنند. این یعنی مردم ما سرجنگ با قانون ندارند. اگر قانون روشن باشد و دقیق و مدبرانه اجرا و نظارت شود، جامعه همراهی میکند.
سوم. این روزها در فضای مجازی گفت وگوی جدی درباره سبک برخورد با بدحجابی است. برخی در دفاع از اقدامات سلبی و عدهای نیز در نقد آن میگویند و می نویسند. اما فصل مشترک همه آنها دغدغه حجاب است. بهجز جریان مطرود خارج نشین، کسی از اباحهگری و کشف حجاب دفاع نمیکند و بحث برسر نحوه اصلاح و ارتقای حجاب است.
چهارم. وضعیت بدحجابی در جامعه ما نه خدای نکرده مرتبط به بیحیایی و بیعفتی است و نه تقابلهای سیاسی. برخلاف تصور ضدانقلاب حجاب در جامعه ما امری مرتبط به سبک زندگی است و بههمین دلیل است که بارها شاهد بودیم زنان و دختران ما در هر سطحی از حجاب در بزنگاههای سیاسی پای کار انقلاب و در ایام معنوی سال، اهل تهجد و عبادت و مناجات هستند.
پنجم. مجموعه نظرسنجیهای موجود در نهادهای مختلف نشان میدهد اکثریت قریب به اتفاق مردم ما معتقد به حجاب هستند و بر الزام قانونی حجاب تاکید دارند و حتی شلحجابها نیز همین که دارند را حجاب می دانند.
تا اینجای ماجرا مردم؛
و اما عملکرد مسئولان:
یکم. کمیسیون فرهنگی مجلس اعلام کرد از ۳۲ دستگاه اجرایی کشور که دارای وظایف قانونی در حوزه عفاف و حجاب هستند مطالبه کرده است تا نسبت به عملکرد خود پاسخ دهند. نتیجه این گزارش نشان میدهد ۱۹ دستگاه با دهنکجی هیچ توضیحی ندادهاند و باقی نیز جز ۴یا۵ دستگاه وظایف خود را ناقص اجرا کردهاند. چرا؟
دوم. ترک فعل دستگاههای اجرایی جرم نیست؟ مدعی العموم نباید وارد شود؟ سخنگوی دستگاه قضایی صریحا اعلام کرده است دستگاههای اجرایی وظیفه قانونی خود را در قبال حجاب انجام ندادهاند. خب؟ قدم بعدی چیست؟ چرا برخورد نمی شود؟
سوم. فراجا تنها دستگاهی است که وظیفه اقدام سلبی دارد. در این میدان نیز به تنهایی پیشرو است. اما آیا فراجا تجهیزات و ابزار لازم برای اجرای وظایف خود را دارد؟ آیا نباید حمایت شود؟
چهارم. چرا باید مجلس، دولت و دستگاه قضایی در تدوین و تصویب لایحه حجاب تا این اندازه تعلل به خرج دهند. هزینه این فرصت سوزی و پاسکاری های توجیه ناپذیر را چه کسی باید دهد؟ مردم؟
واقعیت این است که مردم در ماجرای حجاب بسیار جلوتر از مسئولان هستند و به ناچار هزینه کم کاری دستگاه ها و گیجی در تصمیم گیری را نیز همین مردم می دهند.