آقا و خانم سلبریتی! روشنفکری ات فقط در رویارویی با سربداران وطن، گل می کند؟
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۸۹۱۵۹
در زمینه ادبیات بیگمان سعدی و حافظ و فردوسی و مولوی کسانی هستند که به معنی واقعی سلبریتیهای تاریخ ادب ما را تشکیل میدهند و شهرتشان علاوه بر ایران در اقصی نقاط جهان عالمگیر شده است و بهقول خود سعدی، ذکر جمیل سعدی در افواه عوام افتاده و صیت سخنش در بسیط زمین رفته است.
بسیارند آنان که در طول تاریخ در خدمت ایران و ایرانی بودهاند و این کشور را از گردابها رهایی بخشیدهاند و امروز نام آنان شهره شهر شده از دانشمندان ایرانی تا سردار ملی، یعنی ستارخان و علمای دینی نجاتبخش و شهیدانی مانند خرازی، همت، جهانآرا، فلاحی، ستاری، شیرودی و دیگران که همه وجود خود را تقدیم ایران و ملت ایران کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلبریتیها فقط به برخی هنرپیشگان و احیانا ورزشکاران محدود نمیشوند. جانهای عموم مردم به دنبال کسانی است که برای مردم و کشور جان میدهند و اگر فردی این خصیصه را نداشته باشد، فقط یک ظاهر عوامفریبانه از خود نشان میدهد.اگر برخی از سلبریتیهای مشهور هزاران یا چند میلیون فالوئر دارند، امروز باید از یک سلبریتی که دهها میلیون فالوئر حضورا و نه در صفحات مجازی او را دنبال کردند یاد کنیم و او کسی جز قاسم سلیمانی نیست.
کدام سلبریتی را میشناسید که مردم همه شهرها اینچنین دنبالکننده او باشند و دهها میلیون انسان او را بدرقه کنند؟ این را برای این مینویسم که آنان که امروز سلبریتی شناخته میشوند و از فضای جامعه بهنفع خود استفاده کردند، بدانند کسانی که پیشمرگ آنان شدهاند نباید مورد کنایه و بیاعتنایی قرار گیرند.
چگونه شهیدی ایرانی در کشورهای مختلف جهان مورد حمایت و بزرگداشت قرار میگیرد (از جمله در هندوستان به روایتی در صدها شهر) و در کشورش ازسوی برخی عناصر مورد بیمهری؟
داعشیها که ما را رافضی و مجوس و آتشپرست میخوانند، قتل مردان و اسارت زنان و کنیزی ما را واجب میدانند و دیگر نمیگویند این خانم و آقا سلبریتی و روشنفکر هستند و با پدیدآورندگان ما مبارزه نکردهاند. دیدیم که تنیچند از آنان که خود را سلبریتی میدانند، در پی سقوط هواپیمایی اوکراینی به اظهارات و اقداماتی دست زدند و آگاهانه یا ناخودآگاه همه جانفشانیها و فداکاریهایی را که مردان دلاور ما انجام دادند زیر سؤال بردند در حالی که همه آنان که سلبریتی خوانده میشوند، وظیفه داشتند در شهادت سردار سلیمانی خود سینه سپر کرده و پیشاپیش مردم او را بدرقه کنند و وقتی پاسخ شنیدند که اگر حاج قاسم و حاج قاسمها نبودند چه میشد، میگویند چرا اینها را به رخ ما میکشید؟ باید هم به رخ آنان کشید چراکه چه بخواهند و چه نخواهند بر گردن آنان دین بزرگی است، به بزرگی جغرافیای ایران از حاج قاسم سلیمانی.میتوانیم در برابر برخی ناملایمات به آنها حق بدهیم اما آنان ذاتا حق ندارند از حقشناسی نسبت به خدمتگزارانشان طفره روند. گیرم برخی از آنان دیندار نباشند و حریم حرم پاکان دینی چون حضرت زینب علیهاسلام برای آنان مهم نباشد اما نباید به حفظ حدود و ثغور کشوری که در آن به دنیا آمده، رشد کرده، تغذیه کرده و مشهور شده تعصب و اعتقاد داشته باشند؟ و سربازان و مرزداران و جاننثاران میهن را پاس بدارند.
من شاهد پارهشدن میزنای و شکستن ابروی علی دایی بودهام، من شاهد سقوط وزنه بر شاهین نصیرینیا و برخواه بودهام، من شاهد تمرینات سخت و توانفرسای کشتیگیران بودهام، من شاهد تلاشها و سختیهای برخی هنرمندان برای ایفای نقششان بودهام اما شاهد قطع دست و پای رزمندگان و متلاشیشدن بدن آنها نبودهام اما آثار آنها را دیدهام. خود قهرمانان ورزشی بهخوبی اذعان دارند که هیچ تناسبی بین این دو نوع آسیبدیدگی نیست. پس چگونه برخی با اقدامات و اظهارات خود جانبرکفان میهن را زیر سؤال میبرند؟
در اینکه ما طرز فکرهای متفاوتی داریم، تردیدی نیست و هیچ نوع اندیشهای را نمیتوان بدون خواست و قانعکردن فرد تغییر داد و همه ما بهعنوان ایرانیان حق اظهار نظر، اندیشیدن و بیان نقطه نظرات خود را داریم اما دعوت به جنجال آن هم علیه مدافعین امنیت کشور و تضعیف نهادهای خدمتگزار واقعا از عقل سلیم بهدور است همچنان که سخن آن خانمی که مخالفان طرز اندیشه خود را تشویق به ترک کشور کرده و بعد عذرخواهی کرد، سخیف است؛ هر چند شجاعت عذرخواهی داشت. اما آن که دعوت به جنجال و آشوب کرده است، هرچند خود را روشنفکر و سلبریتی میداند، نه تنها از حرف و حرکت خود عذرخواهی نکرده که زبان باز کرده است که چرا از داعش سخن میگویید.
اگر همه ما با یکدیگر اختلاف نظر داریم، حق داریم سخن خود را بگوییم و یکدیگر را تحمل کنیم و اگر خود را روشنفکر میشماریم، به طریق اولی باید این حق را برای دیگران به رسمیت بشناسیم و با احترام دهها میلیون هموطن که سردار خود را بدرقه کردند به پا بایستیم و سر خم کنیم و در اینجاست که روشنفکر واقعی خود را میتواند به راستی بنمایاند. اگر با هم اختلاف نظر داریم، همه ما باید برای حفظ میهنمان همسو شویم و هجوم دشمن را خنثی کنیم. صداهای تبلیغاتی مغربزمین دائما میگفتند و میگویند که ایران حرف منطقی ندارد و از مذاکره طفره میرود و آشوبطلب است. مگر ایران با 1+5 از جمله آمریکا مذاکره نکرد، از برخی حقوق خود صرفنظر کرده و معاهدهای را امضا کرد که امضای همه کشورها از جمله آمریکا ذیل آن بود. چه شد که با وجود انجام همه تعهدات ایران، آمریکا از آن خارج شد همچنان که از پیمان پاریس و توکیو و نیز یونسکو خارج شد.
آقای یا خانم سلبریتی که در مقابل پاسداران و مرزدارانمان ایستادهای، آیا تاکنون یک سطر در محکومیت ترامپ نوشتهای؟ آیا روشنفکری شما فقط باید در مقابل هممیهنان سربدارتان باشد؟ هرگز طعم اسارت را نچشیدهای که خود را در این کشور اسیر میدانی. اصلا میدانی چه بر سر اسرای بوسنیایی و ایزدی و سوری آمده است؟
همه ما در زمینههایی که خلاف نظر ماست، حق مخالفت و بیان آن را داریم و حتی اگر هم از ما سلب شده باشد، در مقابل یک فاسد زورگوی بیآبروی مهاجمِ بیمنطق که به سرقت نفت سوریه و پول عربستان پرداخته و هموطن فداکار ما را ناجوانمردانه شهید میکند، نباید سکوت کنیم. شاید به این دلیل حرفی نمیزنیم تا اگر به آن دیار رفتیم از ما استقبال کنند و ما را عزیز بدارند. در تمام تاریخ، ایران همواره با خونهای دلاوران خود ایستادگی کرده و نه با افرادی که دیگران را بیش از هممیهنان خود دوست دارند.
حرفت را بزن همچنان که همواره گفتهای، اما از سربازت که از من و تو و دیگر هموطنان پاسداری و حراست میکند، با صدای بلند دفاع کن و بر دشمن نابخرد که میهنمان را میخواهد تجزیه کند با کلامت یورش ببر، از آزادیات دفاع کن، حقوق ازدسترفتهات را بخواه اما دوست را بشناس و دشمن را محکوم کن با صدای بلند تا به یک سلبریتی واقعی تبدیل شوی.
17302
کد خبر 1345599منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سلبریتی مصطفی هاشمی طبا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۸۹۱۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف چیزهای عجیب در کالبد شکافی سلبریتیهای درگذشته!
مرگ همیشه اتفاقی غم انگیز است، بخصوص وقتی برای شخصی شناخته شده رخ میدهد.
به گزارش روزیاتو، گرچه بسیاری از سلبریتیها سرنوشت تراژیکی داشتهاند، اما بررسیهای پس از مرگ شان از نکات غافلگیر کنندهای در خصوص مرگ آنها پرده برداشته است.
ایمی واینهاوس
این خوانندهی بریتانیایی در سال ۲۰۱۱ در سن ۲۷ سالگی از دنیا رفت. پیکر بی جان او در حالی در تختخوابش کشف شد که چند بطری ودکا هم در نزدیکی او وجود داشت.
در جریان کالبد شکافی واینهاوس معلوم شد او به ازای هر ۱۰۰ میلی لیتر از خونش، ۴۱۶ میلی گرم الکل در خونش داشت. این در حالی است که ۳۵۰ میلی گرم الکل برای بروز مشکلات تنفسی کافی است. نتیجهی کالبد شکافی او این بود که علت اصلی مرگ این خوانندهی مشهور زیاده روی در مصرف الکل بود.
لیزا ماری پریسلی (دختر الویس پریسلی)
لیزا ماری پریسلی در سال ۲۰۲۳ در سن ۵۴ سالگی درگذشت. مرگ نابهنگام او دنیا را در شوک فرو برد و گزارشات اولیه حاکی از آن بود که او در خانهی خود دچار حملهی قلبی شده بود. این امر باعث گمانه زنیهایی دربارهی ارتباط این اتفاق با مرگ پدر مشهورش، الویس پریسلی شد که او نیز از بیماری قلبی رنج میبرد. با این حال، دلیل اصلی مرگ لیزا ماری تا ۷ ماه بعد فاش نشد. کالبد شکافی نشان داد که او بر اثر یک انسداد رودهی جزئی جان خود را از دست داده بود. عوارض ناشی از یک جراحی کاهش وزن قبلی منجر به شکل گیری بافت زخم در رودهی کوچک لیزا ماری شده بود، امری که باعث انسداد رودهی او شده بود. انسداد روده اگر درمان نشود میتواند منجر به بافت مردگی یا پرفوراسیون (سوراخ شدن بافت) و در نهایت، مرگ شود.
لیزا ماری پریسلی در صبح روز حادثه، دچار دل درد شده و سپس بر اثر حملهی قلبی ناشی از انسداد روده، جان خود را از دست داده بود. علیرغم اننتقال فوری او به بیمارستان، لیزا ماری پس از چند ساعت درگذشت. نتیجهی آزمایشات سم شناسی از وجود مسکن اکسی کدون به مقدار استاندارد و درمانی و همینطور وجود داروی ضد روانپریشی کوئتیاپین در خون او حکایت داشت. با این حال، تأکید شده بود که این مواد نقشی در مرگ لیزا ماری نداشتند. پزشکی قانونی به این نتیجه رسیده بود که لیزا ماری پریسلی بر اثر عوامل طبیعی جان باخته بود.
رابین ویلیامز
این بازیگر و کمدین شناخته شده در سال ۲۰۱۴ در سن ۶۳ سالگی درگذشت. او از مدتها قبل با چالشهای روحی درگیر بود و علاوه بر این، مبتلا به بیماری پارکینسون تشخیص داده شده بود.
ویلیامز بر اثر خفگی جان خود را از دست داده بود و در خون او داروهای ضد افسردگی و پارکینسون پیدا شد. با این حال، کالبد شکافی او معلوم کرد این بازیگر مشهور نه به پارکینسون، بلکه به بیماری «زوال عقل با اجسام لویی» دچار بود، بیماریای که به دلیل شباهت نشانه هایش، اغلب با پارکینسون اشتباه گرفته میشود.
پل واکر
بازیگر فیلمهای «سریع و خشن» در سال ۲۰۱۳ در جریان یک سانحهی رانندگی شدید در سن ۴۰ سالگی جان باخت. او در زمان وقوع این تصادف سوار بر یک خودروی پورشه کاررا جی تی بود.
طبق اعلام پزشکی قانونی، پیکر واکر در حالت تدافعیای به نام «حالت بوکسوری» کشف شده بود که نشان میداد واکر در زمان مرگ دستهای خود را برای محافظت از سر و صورتش بالا آورده بود. دلیل مرگ او «ترکیب آثار صدمات تروماتیک و سوختگی» اعلام شد.
کری فیشر
کری فیشر که با ایفای نقش «پرنسس لیا» در سه گانهی اصلی «جنگ ستارگان» شناخته میشود، در سال ۲۰۱۶ در سن ۶۰ سالگی درگذشت.
او در حین یک سفر هوایی دچار حملهی قلبی شده و فوراً به بیمارستان منتقل شده بود. با این حال، طولی نکشید که فیشر جان خود را از دست داد. علت رسمی مرگ او آپنه خواب (اختلال وقفه تنفسی در خواب) اعلام شد. اما نتیجهی آزمایشات سم شناسی معلوم کرد ترکیبی از مواد مخدر مختلف در خون او وجود داشت، از جمله الکل، متادون، کوکایین، اکستازی و داروهای آرام بخش.
بریتانی مورفی
بریتانی مورفی با نقش آفرینی هایش در دههی ۱۹۹۰ و اوایل دههی ۲۰۰۰ به شهرت رسید. او در سال ۲۰۰۹ در سن ۳۲ سالگی بر اثر یک بیماری قابل درمان درگذشت: ذات الریه.
بر اساس گزارش پزشکی قانونی، کم خونی مورفی که بر اثر خونریزیهای قاعدگی به وجود آمده بود، دستگاه ایمنی بدن او را ضعیف کرده بود و مقابله با این عفونت ویروسی را برایش دشوار ساخته بود. بعد از مرگ مورفی، پدرش خواستار ارائهی یک گزارش سم شناسی شد که نتیجهی آن از وجود مقادیر زیادی فلزات سنگین در خون او حکایت داشت، امری که این احتمال را مطرح ساخت که مورفی بر اثر مسمومیت درگذشته بود. با این حال، این احتمال از سوی یک پزشک سم شناس برجسته رد شد.
هیث لجر
هیث لجر در سال ۲۰۰۸ در ۲۸ سالگی درگذشت.
کالبد شکافی لجر نشان داد که عملت مرگ اوردوز تصادفی بر اثر ترکیبی از داروهای تجویزی بود. بر اساس گزارش پزشکی قانونی، لجر بر اثر «مسمومیت شدید با ترکیبی از آثار اکسی کدون، هیدروکودون، دیازپام، تمازپام، آلپرازولام و دوکسیلامین» جان خود را از دست داده ود.
مایکل جکسون
خبر درگذشت «سلطان پاپ» در سال ۲۰۰۹ دنیا را در شوک فرو برد. او در زمان مرگ ۵۰ سال داشت.
دلیل مرگ مایکل جکسون مصرف دوز مرگباری از داروی پروپوفول (نوعی داروی بیهوشی قوی) بود که توسط پزشک او، کنراد موری تجویز شده بود. او بعداً به همین دلیل در قتل غیر عمد گناهکار شناخته شد. علاوه بر پروپوفول، داروهای دیگری هم در خون جکسون یافت شد، مانند میدازولام، دیازپام، لیدوکایین و افدرین. کالبد شکافی جکسون همچنین نشان داد که هیچ مشکل آناتومیکی که باعث مرگ وی شده باشد، وجود نداشت.
برندون لی (پسر بروس لی)
برندون لی در سال ۱۹۹۴ بر اثر اصابت تصادفی گلوله از یک اسلحه در جریان ساخت فیلم «کلاغ»، در سن ۲۸ سالگی جان خود را از دست داد.
یک گلولهی کالیبر ۴۴ درون ستون فقرات او کشف شد. از این اسلحه قرار بود برای یک صحنهی نمای نزدیک استفاده شود، اما متأسفانه به درستی تنظیم نشده بود.