شهادت حضرت فاطمه(س) به روایت امیرالمؤمنین علی(ع)
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۰۴۶۲۹
ایسنا/اصفهان لحظه شهادت حضرت فاطمه (س) از زبان امیر المومنین علی(ع) بهترین تصویر را از آن لحظات برای مخاطب نمایان میکند.
آنچه در زیر می خوانید روایت حضرت علی (ع) از لحظه شهادت حضرت فاطمه است:
امیر المؤمنین علی(ع) می گوید: نماز ظهر را خوانده به سوی منزل میآمدم که در همین حال عدّهای از زنان و کنیزان با حال گریه و اندوه جلو آمدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به آنان گفتم: چه خبر؟ چه شده که شما را با چهرههای دگرگون و ناراحت میبینم؟ گفتند: ای امیر المؤمنین، دختر عمویت فاطمه زهرا علیها السّلام را دریاب! و فکر نمیکنیم او را زنده ببینی.
با سرعت به راه افتادم تا اینکه وارد منزل شدم، دیدم فاطمه روی بستر افتاده به راست و چپ، خود را جمع میکند و میکشد، عبا را از دوش و عمامهاش را از سر به یک سوی افکندم، دکمههایش را باز کردم و جلو آمده سر حضرت را از زمین برداشته به دامن گرفتم و صدایش زدم: ای زهرا! پاسخی نداد. بار دیگر او را صدا زدم: ای دختر محمّد مصطفی! جواب نداد. گفتم: ای دختر کسی که زکات را با گوشههای عبایش به در خانۀ فقرا میبرد و به آنها میبخشید! باز سخنی نگفت. صدا زدم: ای دختر کسی که بر فرشتگان در آسمانها دوگانه دوگانه نماز گزارد! سخن نگفت. صدایش زدم: ای فاطمه با من حرف بزن! من پسر عمویت علی بن ابیطالبم. دیدگانش را به رویم گشود و نگاهی کرد و گریست و من نیز گریستم. به او گفتم: چه مییابی ای فاطمه! من پسر عمویت علی بن ابیطالبم.
فاطمه گفت: ای پسر عمو! من مرگی را که چارهای ندارد و نمیتوان از آن فرار کرد، مییابم ... ای ابو الحسن این فرزندان یتیم من دل شکسته و غریب و تنهایند. آنان دیروز جدّشان را و امروز مادرشان را از دست دادهاند، وای بر مردم و جماعتی که آنان را میکشند و با آنان دشمنی میکنند!
به فاطمه گفتم: تو این خبر را از کجا میدانی با اینکه وحی از ما قطع شده است؟ فرمود: "ای ابو الحسن! هم اکنون خوابیده بودم، حبیبم رسول خدا (ص) را در قصری از درّ سفید دیدم. چشم حضرت که به من افتاد، فرمود: جلو بیا دخترم که خیلی مشتاق دیدار تو میباشم! گفتم: به خدا سوگند، من بیش از شما مشتاق دیدار شمایم. فرمود: تو امشب نزد من خواهی آمد، آنچه را که وعده داده، راست است و او به وعدۀ خود وفادار است."
ای علی شروع کن به قرائت سورۀ یس! پس از آنکه تمام شد، بدان که از این دنیا رفتهام، مرا غسل بده و لباسهایم را از تنم بیرون نیاور. بر من از خویشاوندان فقط نزدیکترین نزدیکان و کسانی که از، پاداشم ارتزاق کرده نماز گزارند و شب مرا به خاک بسپار! این خبر را حبیبم رسول خدا به من فرمود.
علی (ع) فرمود: پس از فوت فاطمه مشغول انجام مراسم شدم. او را در پیراهنش غسل داده آن را از تن او بیرون نیاوردم، به خدا سوگند که پاک و پاکیزه بود. بعد با زیادتی حنوط رسول خدا او را حنوط کردم و کفن بر او پوشانیده در لای کفنهایش گذاردم، هنگامی که خواستم بند کفن را ببندم، صدا زدم: یا امّ کلثوم، یا زینب، یا سکینه، یا فضّه، یا حسن یا حسین! بیایید و از مادرتان بهره بگیرید! جدایی سر رسیده است و وعدۀ دیدار در بهشت. حسنین جلو آمده صدا میزدند:
وا حسرتا! غم و اندوه ما هیچگاه از بین نخواهد رفت از اینکه جدّمان حضرت محمّد مصطفی و مادرمان فاطمه زهرا را از دست دادهایم. ای مادر حسن، و ای مادر حسین! هنگامی که جدّمان محمّد مصطفی را ملاقات کردی سلام ما را به آن حضرت برسان و بگو ما بعد تو در دنیا یتیم ماندیم! امیر المؤمنین فرمود: خدا را گواه میگیرم که شنیدم فاطمه نالهای زد و دستهایش را گشود و آن دو را به سینهاش چسبانید و در این هنگام سروش آسمانی صدا زد: ای ابو الحسن! آن دو را از روی سینۀ زهرا بردار که به خدا سوگند فرشتگان آسمان را به گریه درآوردهاند! دوست به دوست مشتاق است.
حضرت میفرماید: من آن دو را از روی سینۀ مادرشان بلند کرده شروع به بستن کفن نمودم و در آن لحظه این ابیات را میخواندم:
جدایی تو بزرگترین چیز در نزد من است و از دست دادن تو دشوارترین مصائب است ای فاطمه!
از روی حسرت خواهم گریست و با اندوه و غم، ناله خواهم زد به خاطر دوستی که به روشنترین راه حرکت کرد.
ای دیده فروریز و بخشش کن و مرا یاری ده! اندوه من همیشگی است و بر دوستم میگریم.
سپس جنازۀ حضرت زهرا را روی دست گرفته نزدیک قبر پدرش رسول خدا آورده صدا زدم: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا حبیب اللّه، السلام علیک یا نور اللّه، السلام علیک یا صفوة اللّه، درود و تحیّت پیاپی از من بر تو و به سوی تو، و از طرف دخترت که به آستان تو فرود آمد. ودیعه بازگردانده و گروگان پس گرفته شد. بر فقدان رسول و پس از او بر بتول، غم و اندوه فراوان. زمین بر من سیاه گشته و سرسبزی و طراوتش دور شده، پس ای وای، وای و افسوس.
بعد جنازه را بر کنار روضۀ پیامبر گذاشته به همراه خانواده و ابوذر، سلمان، مقداد، عمار، حذیفه و عبدالله بن مسعود برآن پیکر مطهر نماز خواندند.
منبع
*فاطمه زهرا (س)شادمانی دل پیامبر اسلام، احمد رحمانی همدانی، ترجمه حسن افتخار زاده، صص۷۰۸-۷۰۴
منبع: ایسنا
کلیدواژه: شهادت فاطمه زهرا س استانی سیاسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۰۴۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت زندگی شهید حسین نیا از زبان خانواده شهید
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مازندران، ستوان یکم محسن حسیننیا اهل روستای روشندان از توابع بخش بهنمیر استان مازندران سحرگاه ۱۶ فروردین در عملیات تروریستی گروه جیشالظلم به مقر نیروی انتظامی در چابهار به شهادت رسید. شهید محسن حسیننیا علاوه بر اینکه در عرصه حفاظت از مردم و میهن فعال بود و جان بر سر این راه فدا کرد مداح اهل بیت و تکواندوکار هم بود خانواده این شهید که میگویند آرزوی همیشگی سید محسن شهادت بود و این درخواست را از همه حتی کودکان هم میکرد. از این شهید والامقام ۲ دختر ۹ ساله و ۹ ماهه به یادگار مانده است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی