ماجرای حذف پخش زنده برنامه های جنجالی سیاسی چه بود؟ فشار دولت یا اعمال قدرت مدیریت
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۵۳۶۳۹
خرداد: اواخر دی ماه صداوسیما اعلام کرد که پخش زنده چندبرنامه گفتگو محور را متوقف کرده و این برنامهها از این پس ضبط شده و پس از بازبینی پخش خواهند شد. برنامه "جهان آرا" و "عصرانه" از شبکه افق و برنامه "ثریا" از شبکه اول سیما سه برنامههای بودند که دچار این اصلاح شدند. این تصمیم سازمان با انتقاداتی روبه رو شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خرداد از فرارو، اصولگرایان تلاش زیادی کردند تا این مطلب را جا بیاندازند که فشارهای دولت به ویژه حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهور و نماینده دولت در شورای نظارت بر صداوسیما موجب شده است که سه برنامه جنجالی "جهان آرا"، "ثریا" و "عصرانه" به صورت ضبط شده پخش شوند.
در همان خبر اولیه خبرگزاری فارس نوشت: «طبق تصمیم گیری جدید مدیران تلویزیون که گفته شده بر اثر فشار دولتیها و به ویژه حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور، صورت گرفته و در پی تذکرهای پیاپی به مدیران رسانه ملی، بناست این ۳ برنامه از حالت زنده خارج شوند و پس از ضبط استودیویی و بازبینی به روی آنتن بروند.»
دست اندرکاران این سه برنامه نیز پس از توقف پخش زنده جنجال رسانهای به پا کردند که دولت و حسام الدین آشنا عامل این اتفاقاند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از شهادت سردار سلیمانی، "انتقام سخت سپاه" و ماجرای سرنگونی هواپیمای اوکراینی، نادر طالبزاده و محمدصادق کوشکی در «جهانآرا» در ویژهبرنامهای که به مناسبت انتقام سخت آماده شده بود، حضور یافتند. فضای کشور ملتهب بود و این دو چهره نیز اظهاراتی را مطرح کردند که اوضاع را دشوارتر کرد.
این دو مهمان، هر کدام به نوعی، تلاش کردند از موضوع هواپیما گذر کنند. کوشکی با اشاره به درخواست رخشان بنیاعتماد برای تجمع، به او توهین کرد و طالبزاده هم با معمولی فرض کردن اصابت موشک به هواپیما، آن را موضوعی عادی دانست که در همهجای جهان اتفاق میافتد.
این اتفاقات انتقادات زیادی برانگیخت. فضای شبکههای اجتماعی مملو از احساسات ضد صداوسیما بود. پس از آن حسامالدین آشنا مشاور رییس جمهور و نماینده دولت در شورای نظارت بر صداوسیما نامهای به محسنی اژهای رییس این شورا نوشت.
آشنا در این نامه نوشته بود «در شرایطی که جامعهی ایران در شوک خطای انسانی رخداده در انهدام هواپیمای مسافربری به سر میبرد، شبکه افق و برنامه جهانآرا بدون در نظر گرفتن اقتضائات این شرایط خاص و پیچیده به دعوت از مهمانان و کارشناسانی میپردازند که با نکات نسنجیده و توهینآمیز، بر بغرنجتر شدن شرایط میافزایند و شکافهای ایجادشده را تعمیق میکنند. در بخشهای مختلف برنامه جهانآرا در تاریخ ۲۱ دیماه ۱۳۹۸ این سخنان نسنجیده و توهینآمیز قابل مشاهده است. این برنامه در ایام تشییع سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی نیز در قامت نمایندگی از یک جریان خاص سیاسی از طریق برقراری پیوند میان موضوع مذاکرات و شهادت سردار سلیمانی به دنبال انتقام درونی از جناحهای سیاسی بود. اینجانب در مکاتبات متعدد نسبت به سیاسی و جناحی شدن رسانهای که میبایست ملی باشد و عملکرد غیرحرفهای، سیاستزده و همراه با تحلیلهای مغرضانه برخی مجریان صداوسیما تذکر دادهام و فراتر از موضوع دولت و نمایندگی اینجانب در قوه مجریه، نگران از دست رفتن «سرمایه شهرتی» سازمان صداوسیما و تبع آن از دست رفتن اعتبار رسانه، اعتماد مخاطبان و تعداد و کیفیت مخاطبان و مرجعیت سازمان هستم.»
همین نامه مستند دست اندرکاران برنامههای "جهان آرا"، "ثریا" و "عصرانه" و رسانههای اصولگرایان قرار گرفت که فشار دولت باعث توقف پخش زنده این برنامه شده است.
ادعایی که از سوی آشنا تکذیب شد. مشاور رییس جمهوری این تصمیم را "درون سازمانی" دانست و تاکید کرد: «دولت در زنده یا ضبطی بودن و پخش یا عدم پخش برنامهها هیچ دخالتی ندارد و تنها بر اصول حرفهای برنامهسازی متوازن، رعایت بیطرفی، انصاف، عینیت و شفافیت تاکید دارد.»
این موضوع از سوی محمد حسین رنجبران سخنگوی صداوسیما نیز تائید شده بود. او گفته بود: «فقط این برنامهها نیست که از زنده به تولیدی تغییر شکل میدهند بلکه «آفتاب شرقی» شبکه یک و همچنین «پرونده ویژه» شبکه سه نیز که زنده پخش میشدند، مدتی است که به صورت تولیدی یا همان ضبطی پخش میشوند. همه این کارها به این دلیل است تا بتوانیم کیفیت برنامهها را به حد مطلوب برسانیم و این خواست طیف وسیعی از مخاطبان و حتی منتقدان رسانه ملی است.»
محمد حسن صوفی دبیر شورای نظارت بر صداوسیما نیز اعمال فشار برای توقف پخش سه برنامه جنجالی را رد کرد. او گفت: "این مسأله در شورای نظارت بر صدا و سیما مطرح نشده است، ضمن اینکه اساساً این موارد در شورا مطرح نمیشود."
او حتی اعلام کرد که هیچ شکایتی از این برنامهها نیز صورت نگرفته است.
به این ترتیب شواهد و قراین نشان میداد ادعای فشار دولت برای تعطیلی "جهان آرا"، "ثریا و "عصرانه" اعتبار زیادی ندارد. این نکته را هم نباید نادیده گرفت که حسام الدین آشنا پیشتر نیز بارها درباره برنامههای صداو سیما نامه نگاری کرده بود، از جمله برای پخش برنامه نود که البته هیچ کدام از مکاتبات او به نتیجه مطلوب نرسید.
نامه ۱۰۰ خانواده شهید در حمایت از سه برنامه صداوسیما با این وجود رسانههای اصولگرا این مطلب را که دولت در پخش برنامه صداوسیما دخالت کرده است، جا انداختند و در این بین اعتراضهای دیگری نسبت به توقف پخش زنده این برنامهها صورت گرفت.
حدود ۱۰۰ خانواده شهید با امضای بیانیهای از محدودسازی برنامههای "انقلابی" تلویزیون شدیداً انتقاد کرده و خواستار بازگشت برنامههای زنده ثریا و جهانآرا به آنتن تلویزیون شدند.
امضاکنندگان بیانیه تأکید کردهاند: "شهادت میدهیم برنامههای زنده ثریا و جهانآرا از پرچمداران اصلی دفاع از انقلاب و آرمانهای شهدا در رسانه ملی بودهاند."
از جمله امضا کنندگان این نامه خانواده سردار شهید حسن تهرانی مقدم، خانواده شهید حسین همدانی، خانواده شهید مصطفی احمدی روشن، همسر شهید مهدی باکری، خانواده شهید شیرودی هستند.
همچنین برخی از امامان جمعه نیز از تصمیم صداوسیما انتقاد کردند. حجتالاسلام آل هاشم امامجمعه تبریز در خطبههای نماز جمعه این هفته با طرح این سؤال که چرا پخش زنده سه برنامه انقلابی و پربیننده جهانآرا، ثریا و عصرانه توسط صداوسیما متوقفشده؟ گفت: «مردم زیادی به همراه نخبگان انقلابی و بیش از ۱۰۰ نفر از خانواده شهدا از صداوسیما خواستهاند پخش زنده این برنامهها هرچه زودتر شروع شود.»
او با بیان اینکه انتظار داریم در قبل از انتخابات این ۳ برنامهی روشنگرانه، مجدداً بهطور زنده پخش شوند، تأکید کرد: "میدان دادن به نیروهای انقلابی در صداوسیما و تولید برنامههای صریح، باعث کمرنگ شدن رونق ماهوارهها خواهد شد."
حجتالاسلام حسینی همدانی امامجمعه کرج بابت ممنوعیت پخش زنده جهانآرا و ثریا گفت: «درحالیکه وسط جنگ رسانهای هستیم، با چه استدلالی در صداوسیما برنامههای ارزشی و انقلابی که روشنگری میکنند را در مسیر تعطیلی قرار میدهید؟» محمد حسین رنجبران (راست) مورد انتقاد شدید یامین پور(چپ) قرار گرفته است حمله به رنجبران اما پس از این تحولات روز گذشته اتفاق تازه و کمی عجیب رخ داد. کانال "صرفا جهت اطلاع" که نزدیک به صداوسیما و اصولگرایان است مطلبی منتشر کرد که در آن مدعی شده بود برخی خانوادههایی که نامشان زیر بیانیه حمایت از برنامههای "جهان آرا" و "ثریا" دیده میشود، از این بیانیه "ابراز بی اطلاعی" کرده اند. در این مطلب آمده است که بیانیه مذکور را عوامل برنامه ثریا و جهان آرا تنظیم کرده بودند و کار آنها را استفاده ابزاری از "نام خانواده شهدا" دانستند.
مطلبی که کانال "صرفا جهات اطلاع" منتشر کرد، مدتی بعد ازسوی همین کانال تکذیب شد. "صرفا جهت اطلاع" نوشت که مطلب منتشر شده "رپرتاژ آگهی" بوده است! عذرخواهی کانال صرفا جهت اطلاع از عوامل برنامه ثریا و جهان آرا پس از این اتفاق وحید یامین پور از فعالان رسانهای تندرو اصولگرا و مجری پیشین برنامه "جهان آرا" در توئیتی به محمد حسین رنجبران مسئول روابط عمومی صداوسیما به تندی حمله کرد.
یامین پور نوشت: «از خانواده یکی از شهدای گرانقدر هم با من تماس گرفتند و گفتند فردی به نام م. ح. ر. از روابط عمومی صدا و سیما زنگ زده و گفته چرا از ثریا و جهان آرا حمایت کردید! تا حالا فکر میکردم با مسوولان صدا و سیما اختلاف نظر داریم؛ این حد از رذالت برخی از آنها را تصور نمیکردم. شکایت میکنیم.»
کاربران دیگری نیز مدعی شده اند که رنجبران با خانوادههای شهدا تماس گرفته و به عوامل برنامههای "ثریا" و "جهان آرا" اتهام مالی زده است. در مطلبی هم که کانال "صرفا جهت اطلاع" منتشر کرد ادعا شده بود که عوامل برنامه "جهان آرا" و "ثریا" دویست میلیون تومان در فضای مجازی برای فشار به صداوسیما جهت پخش زنده این برنامهها هزینه کرده اند.
از شب گذشته و بعد از توئیت یامین پور، رنجبران با حملات تندی در فضای مجازی روبه شده و برخی کاربران اصولگرا او را "نفوذی" میخوانند. رنجبران و روابط عمومی صداوسیما تاکنون به جنجال اخیر واکنشی نشان نداده است.
با این حال دعوای توئیتری اخیر نشان میدهد که توقف پخش زنده برنامههای جنجالی صداوسیما ریشه در تصمیمات درونی سازمان دارد و به نظر میرسد ارتباطی با فشار دولتیها ندارد. احتمالا این فقره هم به جنگ قدرت در داخل سازمان باز میگردد. جنگی که دو سه سالی است علنی شده و اوج گرفته است. از جمله نتایج آن حذف برنامههای شاخصی همچون نود است.
برچسب ها: صدا و سیما ، رنجبران ، یامین پور ، ثریا ، افق
منبع: خرداد
کلیدواژه: صدا و سیما رنجبران یامین پور ثریا افق شورای نظارت بر صداوسیما پخش زنده این برنامه ها حسام الدین آشنا مشاور شورای نظارت بر صدا رسانه های اصولگرا محمد حسین رنجبران مشاور رییس جمهور روابط عمومی صدا ثریا و جهان آرا صرفا جهت اطلاع دست اندرکاران توقف پخش زنده خانواده شهید عوامل برنامه پخش برنامه صدا و سیما سه برنامه رسانه ملی فشار دولت یامین پور رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۵۳۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موسوی گرمارودی؛ فلسطینیزه کردن خاطرۀ زندان سیاسی بیاشاره به ماجرای خودکشی در زندان
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- گفتوگو با دکتر سید علی موسوی گرمارودی - شاعر و ادیب و نویسنده- به بهانۀ هشتاد وسومین سالروز تولد او که عمری با ادبیات سرگرم بوده کاربسیار نیکویی است که انجام شده اما شوربختانه ایشان در بخشی از خاطرات خود دو نکته گفتهاند که به نظر میرسد یا دقت لازم را به کار نبستهاند یا حافظه و اطلاعات مخاطبان را دست کم گرفتهاند و این نوشته در ایضاح آن است:
یک مورد این است که قبول مشاورۀ ابوالحسن بنیصدر اولین رییس جمهوری ایران را به توصیۀ مرحوم آیتالله صدوقی امام جمعۀ فقید یزد دانستهاند و این که نهایتا کنارهگیری کردند.
هر چند میتوان پذیرفت که آقای موسوی گرمارودی کمی با تأخیر از مشاوری فرهنگی بنیصدر استعفا کرد و همچون دیگر مشاوران و نزدیکان مانند دکتر غضنفرپور و احمد سلامتیان و سودابۀ سدیفی و جعفری و نوابصفوی سردبیر روزنامۀ انقلاب اسلامی با مشکلی مواجه نشد (آخری اعدام شد) و اساسا از جنس آنها نبود ولی این که اصرار دارد به گونهای القا کند که انگار نفوذی بوده و گزارش دفتر ریاست جمهوری را برای مخالفین و رقبای رییس جمهوری میبرده اگر هم راست باشد اخلاقی نیست و نه برای خود استاد خوب است نه شخصیت وارسته ای که از شهید محراب سراغ داریم ضمن این که قضیه در این حد غلیظ هم نبوده است. بنی صدر تیم خاصی نداشت که اگر داشت به مصطفای میرسلیم پیشنهاد نخستوزیری نمیداد!
جدای این اولین رییس جمهوری ایران از نزدیکان امام خمینی و پشتگرم به 11 میلیون رأی مردم در اولین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ ایران بوده و سالها خارج از ایران به سر برده بود و طبعا برای امور فرهنگی به مشاوری نیاز داشته که هم اهل ادبیات باشد و خوش قلم و هم با سابقۀ سیاسی و هم البته عضو حزب جمهوری اسلامی نباشد و موسوی گرمارودی این ویژگیها را داشت و مشاور او شد.
مشهوترین حضور علنی و عمومی او کنار بنیصدر شعر خوانی روز عاشورای 1359 در میدان آزادی تهران و قبل از سخنرانی رییس جمهوری است و شعر مشهور او که با این مصراع شروع میشد: "یزید، اکسیژن هوا را میمکید"؛ شعری که هر چند مدتی دستمایۀ طنز هم شد که آخر "اکسیژن" وسط یک شعر آیینی چه میکند و به یزید 1400 سال قبل چه ربطی دارد و آن موقع چه می دانستند اکسیژن و هیدروژن چیست اما منظور شاعر این بود که دیکتاتورها هوای آزاد را از مردم سلب میکنند و مجال تنفس را از آنان میگیرند و مکیدن اکسیژن تعبیر مدرنی است.
پس این که نفوذییی در دَم و دستگاه بنیصدر بوده درست نیست ولی این که اواحر با مشورت مرحوم صدوقی زودتر استعفا نکرده درست است.
نکته مهمتر اما بخش دیگر است که در بیان دلیل به زندان افتادن خود در اوایل دهۀ 50 میگوید و سیمای یک مبارز را ترسیم کرده حال ان که می دانیم اهل شعر و شاعری و کتاب و فرهنگ بود نه سلاح و چریک بازی و مبارزه:
«ششم شهریور ۱۳۵۰ بود که به دلیل نوع اشعار، گفت وگوها و مباحثاتم بویژه در حمایت از مردم فلسطین و حقوق آنها، توسط ساواک دستگیر و به ۳ سال حبس محکوم شدم اما عملا نزدیک به ۴ سال در اوین زندانی بودم تا اینکه فروردین ۱۳۵۶ آزاد شدم.»
نکته دقیقا در همین است: "به دلیل نوع اشعار، گفت وگوها و مباحثاتم بویژه در حمایت از مردم فلسطین و حقوق آنها" نبوده بلکه یک دلیل ویژۀ دیگر داشت و آن هم البته ارزشمند است.
از این رو نویسندۀ این سطور به سه دلیل میخواهد در گزارۀ ایشان تشکیک کند و نه در اصل زندان و ساواک که در شرح چرایی آن:
دلیل اول این که ایشان داماد مرحوم آیتالله سید احمد میرخانی است؛ امام جماعت مسجد ولیعصر در خیابان حشمتالدوله (آذربایجان) فعلی که اگرچه مرد سلیمالنفسی بود اما مطلقاً اهل سیاست نبود و بیشتر از مشرب آیتالله سید احمد خوانساری تبعیت میکرد که نسبتی با شیوۀ آیتالله خمینی نداشت.
کودکی و نوجوانی نویسندۀ این سطور در آن محله گذشته و از بستگان شنیده که مرحوم میرخانی از گرفتار شدن دخترش که گویا عضو مجاهدین خلق شده بود سخت در رنج بود اما شکیبایی میورزید. بنا براین عنصر سیاسی خانواده نه آیتالله خوش سیما و خوش خُلق - که خانۀ خود را به خیریه بخشوده و در دو اتاق بالای همان مسجد زندگی می کرد- که دختر او بود که بعد همسر آقای گرمارودی شد و داماد یا همین جناب موسوی گرمارودی هم به تبع او به زندان افتاد و ربطی به شعر برای فلسطین ندارد. جالب این که قرار بود شب 22 بهمن 1357 همین آقای موسوی گرمارودی در همان مسجد ولی عصر سخنرانی کند که منتفی شد شهر ملتهب شد و جوانان و نوجوانان تا نیمه شب در سنگرهای شهری بودند.
دلیل دوم مصاحبۀ مفصل جناب موسوی گرمارودی با روزنامۀ اطلاعات در نیمۀ دوم سال 58 است که به تفصیل ماجرای زندانی شدن خود را توضیح داده و اشارهای به فلسطین ندارد بلکه بعد از دستگیری همسر خود (دختر آقای میرخانی) کتابها و جزوهها و اعلامیه را در صندوق عقب اتومبیل میریزد تا آنها را امحا کند ولی حین امحا گرفتار مأمور میشود و چون اگر میگفته متعلق به همسرم است طبعا مشکل او در زندان بیشتر میشده خود گردن میگیرد و در واقع به خاطر همسر خود فداکاری میکند و اتفاقا اگر این را بگوید هم درستتر است و هم بیشتر سزاوار ستایش وگرنه خود ایشان اهل شعر و شاعری و ادبیات بود و دور از سیاست و داماد روحانی غیرسیاسی شده بود و ناگهان وسط معرکه قرار گرفت بی آن که بخواهد و از پیش بداند. (اگر در صدد انکار یا تکذیب برآیند عین آن گفتهها را به نقل از روزنامۀ اطلاعات نقل خواهم کرد. عجالتا اینجا از حافظه نقل میکنم.)
دلیل سوم این که از همبند ایشان در شب های اول زندان شنیدم که عین همین داستان را برای او نقل کرده و گفته قادر به تحمل این وضع نیست و بیشتر از این که همسر جوان او در دست مأموران ساواک بوده عذاب میکشیده پس دست به خودکشی میزند و شرح این خودکشی را هم در همان مصاحبه هم آورده است و جالب این که وقتی این ماجرا را از زبان آن همبند -که حالا مرحوم شده- شنیدم باور نکردم چون اقدام به خودکشی را از آقای گرمارودی به عنوان چهرۀ مذهبی بعید میدانستم و بعدها خاصه وقتی به آرشیو اطلاعات مراجعه کردم دانستم درست بوده و البته بعدتر بیشتر دریافتم گاه چنان تحمل یک وضعیت برای انسان دشوار میشود که افراد معتقد هم اقدام به خودکشی میکنند چندان که هم به روایت آن همبند و هم خود ایشان رگ خود را در زندان میزند و خوشبختانه زنده می ماند کما این که نیم قرن بعد از آن زیسته و منشأ خدمات ادبی و فرهنگی بسیار شده که درخشانترین آنها ترجمۀ قرآن کریم است.
این توضیحات را برای این آوردم که ایشان را به ادب و انصاف و صداقت میشناسم و در کتابی که به یاد مرحوم میرخانی منتشر کردهاند نیز با نثری شیرین وقایعی را بازگفته که یا خود در کودکی و نوجوانی شاهد بودهام یا پدر و مادر که به آن مسجد رفتوآمد داشته اند گواهی میدهند و خوشبختانه برادران همسرشان هم یک مجموعۀ بسیار مجهز و آبرومند را با عنوان مجمع جهانی فلسفه تأسیس کردهاند که در خیابان آیرم پایینتر از تقاطع جمهوری و کارگر واقع است.
کوتاه این که آنچه 44 یا 45 سال قبل گفتهاند و چاپ شده و موجود است دقیقتر است.