روایت جهانگیری از دروغ بزرگ آمریکاییها درباره عدم تحریم دارو/ یک دلار نمیتوانیم برای خرید دارو جابجا کنیم/با فشار آمریکا، سهم نفت در بودجه ناچیز شده
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۸۰۲۳۰
ساعت24-معاون اول رییس جمهوری با بیان اینکه در ده ماهه امسال ۳ میلیارد دلار دارو وارد کشور شده است، گفت: آمریکاییها دروغ میگویند که برای دارو و مواد غذایی محدودیت ایجاد نمیکنند.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری صبح روز سه شنبه در آیین رونمایی همزمان از طرحهای عمرانی ورزشی، رفاهی و نیروگاه های خورشیدی دانشگاه فنی و حرفه ای در سراسر کشور در دانشکده فنی و حرفه ای شریعتی در تهران گفت: انقلاب در زمان خودش یکی از بزرگترین رخدادهایی بود که در دنیا اتفاق افتاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون اول رییس جمهوری افزود: انقلاب با جهتگیری اسلامی به دنبال خواستههایی بود که ملت ایران در طول یکصد سال گذشته همواره در نهضتهای مختلف و در حرکتهای مختلف به دنبال آزادی، استقلال و پیشرفت و حاکمیت قانون بودند. همه اینها به عنوانی شد که هم بر زبان رهبر انقلاب و هم بر زبان مردم در شهرها، روستاها و اقصی نقاط کشور تکرار میشد.
جهانگیری اضافه کرد: حتماً بعد از گذشت ۴۱ سال از پیروزی انقلاب همچنان ما به دنبال همان برنامه هستیم. ما همچنان به دنبال استقلال، آزادی و توسعه و پیشرفت ایران عزیز هستیم و باید نسبت به نسل اینها دنبال شود که بتوانیم این آرمانها را محقق کنیم.
اهم اظهارات وی را در ادامه به نقل از ایرنا بخوانید؛
*در منطقه و جهانی که ما قرار داریم یعنی در میان کشورهای جهان سوم یا کشورهای در حال توسعهای که بتوانند به این آرمانها و خواستهها برسند، به معنای واقعی آزادی و حق تعیین سرنوشت با مردم باشد و مردم احساس کنند که روز به روز به سمت آرمانهایی که برای نظامشان در بخش آزادی داشتند بیشتر دسترسی پیدا کنند و اینکه نقش آنها در اداره کشور تعیین کننده میشود و اداره کشور با اراده مردم محقق میشود.
*این در واقع معنای آن این است که ما یک قدم به آن آرمانهای اولیه نظام و انقلاب نزدیک شویم و هر چند اگر خدای نکرده در مردم این احساس در مردم به وجود بیاید که آزادی و حرکت به سمت آزادی و دخالت مردم و تعیین سرنوشت به دست مردم کمرنگ تر میشود. مردم مایوس میشوند و احساس میکنند که از آرمانها فاصله گرفتهاند.
* {درباره موضوع استقلال از ابتدای انقلاب}: بحثهایی درباره اینکه مداخلات خارجی و حضور خارجیها در سرنوشت کشور نباید وجود داشته باشد، اقتصاد کشور باید قادر باشد روی پای خودش بایستد. ایران باید بتواند حرف خودش را در مجامع مختلف بر کرسی بنشانند و حرف خودش را بزنند و آنچه که اراده مسئولین کشور است را در جاهای مختلف محقق کند، مطرح بود.
* حتما دانشگاههای کشور به عنوان مهمترین مراکزی که آسیبشناسی و بررسی میکنند سال به سال در مراکز مطالعاتی و پژوهشیشان روی این نکته متمرکز شوند که تا چه حد ما نسبت به آرمانهای انقلاب نزدیک شده و چه دستاوردهایی داشتیم و اگر اشکالات یا نقاط ضعفی وجود داشته در کجاها بوده است که باید بیشتر به آن رسیدگی کنیم.
* {با اشاره به تحریمهای آمریکا علیه ملت ایران}: همه میدانند تحریمی که مبدع، تصویب کننده و پشتیبان آن شورای امنیت باشد، تحریم سختتری است، به دلیل این که تمامی کشورها ملزم به اجرای تحریم می شوند و کشوری نمیتواند از آن تخطی کند و در این صورت با مصوبات شورای امنیت روبرو میشود. خیلی از کشورها در تحریم هستند به همین دلیل ممکن است تفاوت در نحوه اجرای تحریمها باشد.
* موضوع دوم این است که این تحریم که وضع شود چه تحریم آمریکا باشد، چه اتحادیه اروپا یا شورای امنیت وضع میکند، چه کسی، چه دستگاهی و چه سازمانی پیگیری اجرای این تحریمهاست. در مقاطعی ما خودمان با تحریم مواجه بودیم. نفت ایران از اول انقلاب تحریم بود ما هیچ وقت احساس نمی کردیم که برای تولید و فروش نفتمان مانعی هست. آمریکاییها نمیخریدند، برخی کشورهای اروپایی نمیخریدند ولی دهها و صدها مشتری دیگر میآمدند و میخریدند. برخی از شرکتها نمیآمدند در نفت ایران سرمایهگذاری کنند دهها شرکت دیگر میآمدند سرمایهگذاری می کردند و کسی هم متعرض آنها نمی شد پس ساختاری که این را پیگیری میکند، مهم است.
* میزان پیگیری نظارت و دنبال کردن تحریم را مسئله دیگر در این زمینه است، تا این مرحله جدید این موضوع خیلی در دستور کار دولت ها نبود، گاهی اوقات در برخی کشورها ساختارهایی ایجاد می شد برای مثال در دروه عراق می گفتند پول نفت عراق در حسابی در سازمان ملل برود و از محل آن اجازه داده شود برای مردم عراق غذا تهیه کند. همه آن در کنترل بود. نفت عراق فروخته میشد پول آن در حسابی در سازمان ملل میرفت و از محل آن پول فقط اجازه داده میشد یک سری کالا برای عراق خریداری شود.
* امروز آمریکا تقریباً بزرگترین و قویترین سازمان و تشکیلات آمریکا در سرتاسر دنیا وضع کرده است که روزانه و لحظهای پیگیری کنند تا تحریم ها علیه ایران اجرا شود. یک کشتی نفتی بخواهد نفت ایران را جابجا کند، تعقیبش میکنند، اگر بتوانند شناسایی کنند با شرکت هدف تماس میگیرند که این نباید جابجا شود. این بی سابقهترین تحریم هست.
*آمریکایی ها واقعاً دروغ می گویند که برای دارو و مواد غذایی ایران محدودیت درست نمی کنیم. ما خودمان میلیاردها دلار پول در کشورهای مختلف مانند کره جنوبی، ژاپن و خیلی از کشورهای دیگر داریم. اما از محل پول خودمان یک دلار نمیتوانیم برای خرید دارو و مواد غذایی جابجا کنیم و آمریکایی ها اجازه نمیدهند.
* این همه تبلیغات راه انداختند، سوئیسی ها که بانکی چند میلیون دلاری که در آن داشتیم زحمت کشیدند و دو میلیون دلار داروی بیمار سرطانی اجازه دادند از آن محل بانک بتواند تسویه کند. ما در سال جاری تا الان نزدیک به ۳ میلیارد دلار دارو وارد کشور کردیم. اعدادی که میگویید شوخی است یا کشور ایران را نشناختید و یا اقتصاد ایران متوجه نیستید چیست.
* در همین شرایط تحریم که به این سختی اعمال می شود، مسئولین ایران، مخصوصاً بخش خصوصی و فعالان اقتصادی حجم تجارتی که الان با دنیا دارد در ۱۰ ماه گذشته بیش از ۷۰ میلیارد است. بالاخره روش هایی داریم اقتصاد ایران اقتصاد بزرگی است و این اقتصاد بزرگ را نمی شود حبس کرد نمیتوان با آن مبارزه کرد.
* {با اشاره به نحوه اداره اقتصاد ایران به عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا}: پیداست که یکسری کالاهای صنعتی دیگری در کشور تولید شده که کالاهایی است که امروز به همه اقصی نقاط دنیا صادر میشود، ارز حاصل آن به کشور میآید و اقتصاد کشور با آن اداره میشود.
* در بحثهای سیاسی و اقتصادی گفته میشد که میتوان کاری کرد که اقتصاد کشور بدون نفت اداره کنیم. علاوه بر این در بررسیهایی که انجام میشود در مسائل اقتصاد بینالمللی این حرف جدی بود که کشورهایی که توسعهشان بر مبنای منابع طبیعی بنیاد گذاشته شده است هیچ اتفاق تعیین کنندهای در این کشورها رخ نداده است. الا کشوری استثنایی چون نروژ که بهرغم داشتن منابع غنی نفت و فروش نفت، اقتصادش را بدون درآمدهای نفت بنا گذاشته و نفت آن در صندوق توسعه ملی و سرمایهگذاری می شود.
* کشورهای نفتی منطقه منابع نفتی زیرزمینی را میفروشند کالا وارد و مصرف میکنند. ما امروز در ایران عملاً تحت فشار به این نتیجه رسیدیم که در اقتصادمان، سهم نفت باید به حداقل برسد. البته از مدتها قبل در دولت خاتمی حساب ذخیره ارزی درست کردیم که با دستور رهبری به صندوق توسعه ملی تبدیل شد و قرار شد بخش عمدهای از منابع نفت برای کارهای بزرگ، توسعه به صندوق توسعه ملی و بخشی از آن هم در امور جاری برود و به مرور از آن درصد بودجه کم و درصد صندوق توسعه اضافه شود.
* اگر شرایط ما خوب بود الان باید ۳۷ درصد بودجه به صندوق توسعه ملی میرفت و در بودجه می آمد و این نسبت تکرار می شد و در نهایت سهم نفت کم میشد. عملاً از پارسال و امسال با فشارهای آمریکاییها سهم نفت در بودجه بسیار ناچیز شده است.
* {با طرح این سوال که آیا واقعاً می شود اقتصاد ایران را بدون نفت اداره کرد و آیا میتوان به راهکارهایی رسید که این اتفاق بیفتد}: خیلی از اتفاقات در بخشهای مختلف کشور افتاده که با افتخار می شود آن را اعلام کرد. زمانی برای کل تجهیزات نفت منتظر بودیم شرکتهای خارجی بیایند کار کنند و سرمایهگذاری کنند. زمانی برای کارخانههای ابتدایی صنعتی کشور منتظر بودیم یک شرکت اروپا شرقی در ایران کارخانه دایر کند اما امروز توانمندی صنعتی کشور متحول شده است.
* بعد از برجام، وقتی توتال برای فاز ۱۱ پارس جنوبی قرارداد بست، آنجا پیش بینی دیگری برای بازیافت گاز انجام گرفته بود که بر اساس آن باید در دریا سکویی نصب می شد که گفته شد ۲۰ هزار تن وزن آن است.
* یادم می آید زمانی که وزیر بودم، در شروع کار، بخشی از سکوهایی که در خلیج فارس نصب میشد در داخل تولید میشد دو هزار و ۳ هزار تن بود. بخشی از آن را رنگ میکردند که مشخص شود کدام بخش داخلی و کدام خارجی است. ولی معلوم بود راهی شروع شده است.
* وقتی توتال کار را قبول کرد، ارزیابی که از شرکتهای ساخت سکوهای نفتی انجام شد که کدام شرکت با قیمت و کیفیت مناسب این سکوی مناسب در خلیج فارس بسازد و نصب کند، نهایتا به این نتیجه رسید که شرکتهای ایرانی قادر هستند این کار را انجام دهند و طبق قرارداد هم باید توتال انتخاب میکرد. بنابراین توانمندی امروز در پروژههای کشور ایجاد شده است.
* این کشور، کشوری نیست برای نیازهای اولیه خود منتظر شود که دست بیل و کلنگ از خارج وارد کند. وقتی امروز مناقصه برگزاری کارخانه فولاد، پتروشیمی، سیمان و کارخانههای دیگر در سطح بینالمللی برگزار میشود یکی از پایههای ثابت مناقصات شرکتهای ایرانی هستند که از الف تا ی پروژه انجام میدهند.
* اخیراً در کردستان عراق برای هزینه سدی که ژاپنیها می خواستند بسازند مناقصه برگزار شد. شرکت های داخلی و خارجی از سراسر دنیا دعوت کرده بودند و برنده آن یک شرکت ایرانی شد.
*به فضل الهی در این ایام اتفاقات مهمی در کیفیت و توانمندی نیروی انسانی ومدیریت و ساخت پروژه اتفاق افتاده است. البته حق ایران بیش از اینها بوده است ما از دهه ۴۰ و ۵۰ تصمیم گرفتیم ایران صنعتی شود. اگر این مزاحمتهایی که برای ایران ایجاد کردند نبود، قطعاً ایران امروز از خیلی از کشورهایی که ادعای صنعتیشدن دارند می توانست موقعیت بهتری داشته باشد.
* دانشگاههای کشور یکی از مهمترین جاهایی است که می تواند توسعه ایران را در این شرایط تا این مرحله کمک کند و پیش ببرد و میتواند حتی بالاتر ببرد. کل دانشجوهای کشور در سال ١٣۵٧ جمعا ١٧٠ هزار بوده است اما اکنون و پس از سال ٩٢ سالانه بیش از چهارو نیم میلیون دانشجو داشتیم.
* در اقصی نقاط کشور آموزش و پرورش و آموزش عالی مراکز آموزشی افتتاح کرده اند و دانشگاه فنی و حرفه ای اخیرا خیز بزرگی برداشته است. مجموعه ای از نیروی انسانی تحصیلکردهای از سالهای گذشته داریم، اما برخی فقط نیمه خالی لیوان را میبینند که «بیکاران فارغ التحصیل دانشگاهها هستند» منکر نمیشوم که این اشکال نیست اما این همه دستاوردی که با افتخار در بخش صنعت و علوم و آب و کشاورزی ارتباطات و موشک اعلام میکنیم، همین فارغ التحصیلان دانشگاهی انجام دادند.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد صندوق توسعه ملی دارو و مواد غذایی خیلی از کشورها سرمایه گذاری اقتصاد ایران شورای امنیت آمریکایی ها اقتصاد کشور دانشگاه ها دلار دارو نفت ایران تحریم ها آرمان ها شرکت ها سهم نفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۸۰۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنهایی که مامور خدا بودند
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل نظام جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اصیل دینی با تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای با شعار وحدت جهان اسلام و در هم نوردیدن مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان استراتژیهای امنیتی و منافع منطقهای آمریکا را با شکست روبرو ساخت. آمریکا که تمام تلاش خود را معطوف به حمایت از رژیم پهلوی و جلوگیری از پیروزی انقلاب نموده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت خود را به عنوان پایگاهی برای طراحی و اجرای توطئه علیه انقلاب مبدل ساخت تا بتواند در پوشش دیپلماتیک برای شکست یا به انحراف کشاندن نظام نوپای اسلامی اقداماتی را انجام دهد.
توطئههای آمریکا در جهت شکست انقلاب اسلامی و از سوی دیگر ورود شاه به آمریکا با اجازه کارتر (رئیس جمهور وقت آمریکا) فصل جدیدی را در روابط ایران و آمریکا به وجود آورد که همراه با افزایش بی اعتمادی بود، به طوری که در ۱۳ آبان ۵۸ تقریبا دو هفته پس از دیدار بازرگان با برژنیسکی در الجزایر، گروهی از دانشجویان دانشگاههای ایران که بعدها به دانش جویان مسلمان پیرو خط امام معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله و ۵۳ نفر آمریکایی را به گروگان گرفتند.
اشغال سفارت آمریکا در تهران، حذف دولت موقت از صحنه اجرایی کشور، تثبیت پایههای قدرت و استمرار ماجرای گروگان گیری و شکست طرحهای آمریکا جهت آزاد سازی جاسوسان خویش موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی گردید. گرچه در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژنیسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی شد، سرانجام گروه ویژه ۱۳۲ نفره تحت عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگانها تشکیل شد.
روز ۴ اردیبهشتماه سال ۵۹ بود که کماندوهای آمریکایی آموزش دیده در آمریکا که پیش از این در مصر تمرین کرده بودند با استفاده از چند فروند بالگرد و هواپیما از خلیج فارس پرواز کرده و وارد خاک ایران شدند. در این عملیات، چهار فروند هواپیماى نظامی C-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد SH-۳D برای آزادی ۵۳ گروگان، از ناو هواپیمابر نیمیتس جدا و از مرزهاى هوایى جنوب، وارد فضای پروازی ایران شدند.
برنامه آنها به این شکل بود که از جنوب شرقی کشور با تعدادی بالگرد و هواپیمای سوخترسان و هم چنین هواپیمای C ۱۳۰ وارد ایران شوند و پس از سوخت گیری در صحرای طبس به سمت تهران حرکت کنند و در ابتدای صبح دست به اقدام بزنند.
طبق گفته کارشناسان، آمریکاییها این عملیات را ۶ ماه در صحرای نوادا در آمریکا که شرایطی مشابه صحرای طبس دارد تمرین کرده بودند تا بتوانند آن را با موفقیت در ایران به پایان برسانند
در یک هواپیمای C-۱۳۰ حدود ۱۳۰ نفر کماندو و تجهیزات انفرادی و در یک هواپیمای C-۱۳۰ دیگر سلاحها و تجهیزات مدرن و مختلف مانند کپسولهای کوچک و بزرگ گازهای خواب آور، موتورسیکلتهای تریل کم صدا و جیپهای کوچک حمل میشدند و یک فروند KC-۱۳۰ سوخت رسان و یک هواپیما هم رزرو بود. هر بالگرد ظرفیت حمل ۳۵ نفر از کماندوها را داشت.
نکته مهمی که در این عملیات باید به آن اشاره کرد، همکاری برخی عناصر خودفروخته در ارتش بود که با خاموش کردن رادار موجبات پرواز امن برای آمریکاییها را فراهم میکنند تا یانکیها به طور پنهانکار وارد کشور شوند. بالگردها و هواپیماها پس از عبور از فراز ایران به صحرای طبس رسیده و در آنجا فرود میآیند. اما به علت ایجاد چند اتفاق بالگردها و هواپیماهای آمریکایی دچار سانحه شده و با وقوع طوفان شن سریال ناکامیهای آنها در عملیات پنجه عقاب رقم میخورد.
هدف آشکار امریکاییها از عملیاتِ نجات این بود که با حملهای شبانه، گروگانها را از سفارتخانه ربوده، با تبلیغات گسترده آن را به عنوان اقدامی قهرمانانه در تاریخ ارتش آمریکا و کاخ سفید ثبت کنند و برگ برندهای در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورند؛ اما برخی از تحلیلگران برآن اند که هدف اصلی ماجرای طبس اقدام به کودتا و بازگرداندن قدرت به خاندان پهلوی بود. برژینسکی به نقل از کارتر میگوید پس از آزادی امریکاییها باید ضربه واقعی به ایرانیان وارد شود. مایلز کاپلند از دست اندرکاران سابق دستگاه اطلاعاتی آمریکا و همکار روزولت در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران، تصریح میکند هدف از تهاجم طبس، تنها آزادی گروگانها نبود، بلکه هدف سرنگونی رژیم ایران بود. به گفته برخی از عوامل داخلی شرکت کننده در این عملیات، هدف از عملیات طبس تحویل تسلیحات فوق مدرن برای یک جنگ چریکی گسترده و سراسری به گروهی از افسران وفادار به محمدرضا پهلوی بود. شورش برخی از اقوام مرزی علیه نظام اسلامی و تصرف شهرهایی، چون زاهدان نیز در برنامه قرار داشته است.
کارتر در نخستین ساعتهای روز پس از ناکامی عملیات نظامی، در برنامهای تلویزیونی مسئولیت شکست را بر عهده گرفت. اعلامیه کاخ سفید حاکی از آن بود که اسناد سرّی و مهمی در درون بالگردها به جای مانده است. به دستور بنی صدر که فرمانده کل قوا بود، بالگردهای به جامانده بمباران شدند و بخشی از اسناد سرّی و باقیمانده در آتش سوخت و محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد که مقداری از اسناد و مدارک آمریکا را از داخل بالگردها به دست آورده بود، با راکت کشته شد. تعدادی از بالگردها سالم بودند که به فرودگاه قلعه مرغی تهران منتقل شدند. عذر بنی صدر برای انهدام بالگردها گرفتن فرصت مجدد از امریکاییها برای استفاده از آنها بود. آگاهان سیاسی، اقدام بنی صدر در بمباران بخشی از امکاناتِ باقیمانده آمریکایی در منطقه پشت بادام را که میتوانست اسناد مهمی را در خود داشته باشد، نشان از همکاری عوامل داخلی آمریکا دانستند و این خود زمینه و چالش جدید داخلی را در پی داشت و به همین جهت اسرار و حقایقی ناگشوده باقی ماند.
۴۴ سال از آن حقارت تاریخی و عملیات آمریکاییها در طبس گذشته، اما همچنان عنوان کردن و بازخوانی این موضوع میتواند جنبههای مختلفی را از خود نشان دهد. یکی از این جنبه شاید واکنش تاریخی بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) درباره این موضوع بود.
امام خمینی در واکنش به این عملیات فرمودند: نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».
ایشان گفتند: «تجربه کنند باز لیکن ما نباید مغرور شویم، من به ملت ایران عرض میکنم مغرور نشوید، تمام قدرت قدرت خداست و باید به او اتکال کنید.»
این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد». از جنبه تاریخی واقعه حمله نظامیان آمریکا و شکست آنان به وسیله شنهای بیابان خشک طبس، همانند واقعه حمل پیل سواران ابرهه به خانه کعبه و منهدم شدن آن توسط سنگ ریزههای فروریخته از منقار مرغان ابابیل میباشد.
حالا سالها از آن روز گذشته و اکنون همه چیز تغییر کرده است. ایران امروز به اقتداری رسیده است که کشورهای مدعی جهان و آنهایی که سالها با استعمار کردن سایر کشورها تجربه فراوانی به دست آورده اند و اکنون نیز در منطقه ما خیلی از کشورها را اسیر کرده اند حتی به خود اجازه فکر کردن به انجام اقدامی مانند صحرای طبس را نمیدهند چرا که فهمیدهاند که ایران امروز با آن روزها تفاوت زیادی پیدا کرده و نهال آن موقع نهیف جمهوری اسلامی ایران به درختی تنومند تبدیل شده است.
درخت تنومندی که حالا در اوج قرار دارد و کمتر کسی توان مقابله و جلوگیری از رشد آن را دارد.
گزارش: محمد حسین نیک خوی متین
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی