ابر قهرمان ایرانی
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۲۲۷۴۸
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز ؛ مریم کثیری منتقد و کارشناس ارشد رسانه در این یادداشت می نویسد: پسرک برای دین خدا کمربندی انتحاری می بندد و حالا در تقابل عاطفه ودین، قهرمان داستان عشق به خواهر را جایگزین عشق به خدا می کند تا از فاجعه ای جلوگیری کند.
این روح تمام قصه است؛ او یک ابرقهرمان سکولار است که به جدال با یک ایدئولوژی می پردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حتی در سکانس هایی از فیلم این جدال فراتر می رود و به یک جدال شخصی بین نماد خیر و شر مبدل میشود، قرائتی هالیوودی از یک عملیات امنیت ملی موفق.
این فیلم یک پروپاگانداست، یک پروپاگاندا که به واسطه ی خلق لحظه های پرهیجان و اکشن ولی نه چندان نفس گیر، لوکیشن های متعدد فیلمبرداری و ضرب آهنگ موسیقی سعی میکند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و تا حدی نیز موفق است اما مخاطب نمی تواند با شخصیت های این داستان ارتباط برقرار کند. نه بدمن داستان آنقدر بزرگ ورعب آور است که شکست دادنش کار سختی به نظر بیایید و نه آنکه ابر قهرمان هالیوودی داستان آنقدر ملموس و عینی است که مخاطب نگران از دست دادنش باشد و حتی اگر هم بمیرد باعث تاثر مخاطب نمی شود .هرچند که امیر جدیدی بازی درخشانی از خود نشان داده است اما شخصیت پردازی ضعیف فیلمنامه را نمی تواند با بازی خوبش جبران کند.
بازی خوب وحساب شده امیر جدیدی در مقابل بازی ضعیف ساعد سهیلی و شخصیت پردازی دور از واقعیت عبدالمالک ریگی به عنوان رهبریک تشکیلات تروریستی به مخاطب تعریفی اغراق آمیز از امنیت ملی نشان می دهد و همین باعث می شود ثمره ی این فیلم در مخاطب چیزی غیر از احساس غرور و عزت ملی باشد.
این فیلم در نهایت فیلم با سکانسی تمام می شود که وصله ناجوری است که هیچ سنخیتی با روند فیلم ندارد.مونولوگی گل درشت و شعار زده از آرزوی مرگ ابرقهرمان داستان در دل وطن برای امنیت هموطنانش...
اما در تکنیک باید تاکید کنیم که از همان ابتدا مخاطب با یک تیم حرفه ای در فیلمسازی مواجه است. قاب بندی های دقیق، طراحی لباس، تدوین، صدا گذاری، چهره پردازی، جلوه های ویژه و بازی حرفه ای امیر جدیدی از نقاط قوت این فیلم است.
فیلم دارای ریتم تند با صحنه هایی اکشن و قابل قبول است که لحظه ای مخاطب را رها نمیکند و به خاطر همین نقاط قوت است که انتظار میرود که مورد استقبال خوبی از جانب مخاطبانش قرار گیرد.
اما در سطح کلان سیاست گذاری فرهنگی، ساختن دو فیلم پرهزینه در دو سال پیاپی درباره یک موضوع و از دو زاویه دید متفاوت می تواند قابل سوال و تامل باشد! در حالی که دغدغه این روزهای مردم دست و پنجه نرم کردن با مشکلات داخلی است و تهدید امنیت ملی ما در داخل معضلات اقتصادی و در خارج از مرزها مسئله ی داعش و ابرقدرت هاست، باید بررسی شود که علت پرداختن به یک موضوع واحد در این سطح کلان در دو سال پیاپی با چه هدفی و القای چه نوع تفکری صورت گرفته است؟!
انتهای پیام/ 20 / 20
نویسنده: نقد فیلم "روز صفر"
"روز صفر" فیلم "روز صفر" خلق یک "ابرقهرمان ملی" مریم کثیری کارشناس ارشد رسانهمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: روز صفر فیلم روز صفر کارشناس ارشد رسانه امیر جدیدی امنیت ملی روز صفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۲۲۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همای سعادت بر شانه افعی تهران / در «افعی تهران» تعادل برقرار است
این سریال یک درام روانکاوانه خوش ساخت و متفاوتترین اثر سامان مقدم است که هر چهارشنبه در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. میتوان گفت نویسنده این سریال، یعنی پیمان معادی، بیش از آنکه به دنبال کشف رمز و رازهای قتلهای افعی تهران برای مخاطب باشد، میخواهد به تاثیر نحوه ارتباط انسانها بر زندگی یکدیگر اشاره کند.
داستان پرکشش با گرههای دقیق در فیلمنامه، همچنین حضور بازیگران مطرح با بازیهای درخشان و کارگردانی خوب سبب شد «افعی تهران» از همان قسمت اول سروصدا کند و شروعی امیدوارکننده داشته باشد. پیمان معادی، سحر دولتشاهی، آزاده صمدی، بهادر مالکی، تورج اصلانی و... در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلمنامهای پرکشش
«افعی تهران» روایت کارگردانی است که قصد دارد اولین فیلم خود را درباره قتلهای زنجیرهای قاتلی مشهور به «افعی تهران» بسازد و در این مسیر با چالشها و همزادپنداریهایی مواجه میشود. ویژگی مشترک تمام مقتولین قصه، داشتن سابقه کودکآزاری است. نویسنده با دست گذاشتن روی معضلات اجتماعی، بدون سیاهنمایی، سعی کرده در بطن فیلمنامه ماجراهای دیگری هم رقم بزند و آگاهیبخشی کند. در واقع خرده روایتهای «افعی تهران» هم به نوعی وابستگی خود را به متن اصلی و قلب داستان نشان میدهد.
فیلمنامه این سریال در عین اینکه درام است، کمدی سیاه خوبی هم هست. سکانسهای خرید دارو، مجلس ختم و تست بازیگری آنقدر خوب پرداخت و ساخته شده که میتوان جز بهترین سکانسهای کمدی سیاه هم به حسابشان آورد.
پیمان معادی سعی کرده است در میان گرههای اصلی داستان، کمی هم به سمت فرهنگسازی در ارتباطهای روزمره افراد برود. مثلا در پلانی میبینیم آرمان بیانی همراه با فرزندش مشغول مسواکزدن است و همین کار کوچک حس خوب و مثبت به کودک تزریق میکند یا جای دیگری میبینیم که برخلاف تمام بیحوصلگیها و دلمشغولیهایش قبل از خواب کودک را به پادکست گوش دادن تشویق میکند. البته نباید از حق بگذریم، فیلمنامه از نظر دیالوگ گاهی به سمت کلیشه میرود؛ مثلا سکانسهای میز نقد در نوع بیان کمی مشکل دارد و به نوعی اگزجره هم میشود.
تکرار همراه با نوآوری
به طور کلی در این سریال روی دیگری از سامان مقدم، کارگردانی که پس از 10 سال و بعد از قلب یخی دوباره به شبکه نمایش خانگی برگشته، را در عرصه فیلمسازی میبینیم. معادی و مقدم سعی کردهاند خط داستانی افعی را بر خلاف چیزی که رایج است در عرض عنوان کنند، به عبارت دیگر در این سریال کلیات اصل را در برمیگیرد و قصه را میسازد، توجه به جزییات کمتر است که این امر آسیبی به خط داستانی و گرهها نمیزند. شاید هیچکس بهتر از پیمان معادی نمیتوانست بدون اینکه مخاطب را براند، این موضوع را در فیلمنامه لحاظ کند. ریتم سریال تا قسمت ششم رعایت شده و تمپو مناسبی دارد. برخی هم سکانسهای اتاق مشاوره آرمان بیانی با خانم دکتر را از لحاظ فرم و محتوا برگرفته از سریال سوپرانوز میدانند و خردههایی به این پلانها گرفته اند.
حضور کارآمد بازیگران مهمان
یکی از اصلیترین دلایل موفقیت «افعی تهران» انتخاب بازیگر این تیم بوده است. اگر از چهره بودن هریک از آنها بگذریم باید اقرار کنیم که ایفای این نقشها برای هرکدام جز بهترین بازیهای آنها تا به امروز بوده است. علی الخصوص بازی درخشان پیمان معادی و مریلا زارعی که بخش مهم بازیگری سریال بر عهده آنهاست.
پیمان معادی که نقش پدر، منتقد و کارگردان فیلماولی را بر عهده دارد به شکل ملموس و تماشایی ما را با ابعاد زندگی متفاوت یک انسان روبه رو میکند. به طوری که گاهی مدافع آرمان بیانی هستیم و گاهی منتقد! از این کاراکتر میتوان استنباط کرد که هر انسانی در تمام نقشهای زندگی اش خوب و فوقالعاده نیست. ممکن است یک فرد پدر خوبی باشد اما همسر مناسبی نباشد یا در حوزه کاری موفق و مطرح باشد اما پدر خوبی نباشد.
از بازی مریلا زارعی هم باید گفت که در نقش قاتل یا همان افعی تهران، تا این قسمت دلهره و استرس فراوانی به دل مخاطب انداخته و بازی چشمهای او در انتقال این مفاهیم بیتاثیر نبوده است.
بی انصافی است اگر از بازی «ماهور نعمتی» در نقش بابک تمجید نکنیم. بابک خوش ذوق و با استعداد افعی تهران چون سیمرغی بر بال افعی تهران نشسته است. او با سن کم در انتقال حس و همراه کردن مخاطب به خوبی عمل کرده است.
پاشنه آشیل فیلمنامه هم در عدم معرفی دقیق برخی از شخصیتها بعد از گذشت شش قسمت است. مثلا در دفتر فیلمسازی چند کاراکتر خانم از دوستان آرمان هستند که همچنان وجودشان برای مخاطب ناملموس و گنگ است.
اتفاق خاصی که در قسمت پنجم و ششم این سریال افتاد، حضور سلبریتیهایی همچون «امین حیایی» و «هومن سیدی» بود که به عنوان بازیگر مهمان حضور داشتند. اما این حضور برخلاف اتفاق رایج صرفا برای جذب مخاطب نبود، که «افعی تهران» به این موضوع نیازی نداشت، بلکه حضور بازیگران مطرح مهمان بخشی از گره سریال را هم حل کرد و بسیار مثبت و سازنده بود.
ساختار روایی و بصری متفاوت؛ عامل موفقیت
بازیگران این سریال چنان به شخصیتها جان بخشیدند که مخاطب با شخصیتهای «افعی تهران» همزادپنداری میکند. مخاطب به کمک بازیهای تاثیرگذار و موسیقی خارق العاده و به جا به نوعی با مشکلات و خلق و خوی هرکدام از کاراکترها دسته و پنجه نرم کرده است. مشکلات روحی و عاطفی کودکی آرمان بیانی و تاثیرش در بزرگسالی را درک میکند. نیازهای بابک را میشناسد، دل میسوزاند و به حضور رفیقهای همراه و تیم خوبی چون تیم آرمان دلگرم میشود. در «افعی تهران» تعادل برقرار است و با ساختار روایی و بصری متفاوت، اگر به همین شیوه پیش برود، قابلیت پیشی گرفتن از تمام رقبا و ماندگار شدن در تاریخ سریال سازی شبکه نمایش خانگی را دارد.
لیلا نوعی