Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-04-19@06:36:22 GMT

راهکار‌های آلن بدیو برای مبارزه با ترامپ

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۶۵۹۰

راهکار‌های آلن بدیو برای مبارزه با ترامپ

آلن بدیو فیلسوف فرانسوی در سال ۲۰۱۶ دو هفته پس از اعلام ریاست‌جمهوری ترامپ در یک سخنرانی از مقابله مردم جهان با پدیده ترامپ گفته و این‌سوال را مطرح کرده بود که «چرا دم از انقلاب نزنیم؟»  به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در پی شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی به‌دستور دونالد ترامپ رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده آمریکا، بر آن شدیم در سلسله‌مقالاتی ترامپ را که میوه تلخ نظام سرمایه‌داری جهانی است، بهتر بشناسیم که طبیعی است این‌شناخت منتهی به شناخت بهتر و وسیع‌تر نظام مذکور می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همان‌طور که اشاره کردیم، نباید شخص ترامپ را به‌عنوان صادرکننده دستور ترور، قاتل سردار سلیمانی بدانیم. بلکه سر این نخ به مراتب بالاتری نسبت به ترامپ به‌عنوان یک آلت دست می‌رسد؛ بنابراین باید ریشه را در یک ساختار نظام‌مند و صحنه‌گران یعنی همان نظام سرمایه‌داری جهانی جستجو کرد.

مجموعه‌مقالات را با کتاب «ترامپ» از آلن بدیو آغاز کردیم که دو سخنرانی از این‌فیلسوف فرانسوی دربرمی‌گیرد که هر دو پس از انتصاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده، در این‌کشور ایراد شده‌اند. در قسمت اول پرونده «قاتل سردار سلیمانی را بهتر بشناسیم» (اینجا) به مقاله اول پرداختیم و در قسمت دوم این‌پرونده هم قصد داریم مقاله دوم بدیو را تشریح کنیم. در قسمت سوم هم فلسفه نوام چامسکی فیلسوف معترض و منتقد آمریکایی را درباره نظام سرمایه‌داری جهانی و نقش پررنگ آمریکا در آن، کندوکاو خواهیم کرد.

اما پیش از مقدمه و ورود به بحث، باید به جالب‌بودن این‌مساله اشاره کنیم که بدیو ۴ سال پیش و همان ابتدای راه ریاست‌جمهوری ترامپ، مردم و توده‌های مستضعف دنیا را به انقلاب مقابل ترامپ و نظام سرمایه‌داری دعوت کرده بود.
* مقدمه
بدیو در جملات پایانی سخنرانی دومش می‌گوید ترامپ را فرد خطرناکی نمی‌داند و او بیشتر نشانه‌ای از یک‌بیماری و وضعیت وخیم است. به‌همین‌دلیل هم به مخاطبانش می‌گوید بهتر است به‌جای این‌که جذب حرف‌ها و کار‌های ترامپ شویم، به این توجه کنیم که چه شرایطی باعث ظهور چنین پدیده‌ای شده است. دومین سخنرانی بدیو در کتاب «ترامپ»، یک‌نمودار تحلیلی دارد، اما تا میانه‌هایش، تکرار همان صحبت‌های سخنرانی اول است. با این‌حال مطالب دیگری هم توسط این‌فیلسوف فرانسوی در این‌سخنرانی بیان شده که افزوده و تکمله‌ای بر سخنرانی اول هستند. سخنرانی دوم دوهفته پس از اعلام رئیس‌جمهوری ترامپ در دانشگاه تافتس در بوستون انجام شده و بدیو در آن، از مخاطبان دعوت کرده راجع به انتخاب ترامپ، تاملاتی فلسفی داشته باشند.
تصویر نمودار تحلیلی بدیو در کتاب
یکی از مفاهیم مهمی که بدیو انتهای این‌سخنرانی خود دارد و جا دارد ما آن ابتدای مطلب مرور کنیم (چون مهر تائیدی بر گزاره‌های این‌مقاله است)، مفهوم «دولت همیشگی» است. در سخنرانی دوم، پس از سخنان بدیو، تعدادی از دانشجویان و حاضران به پرسش از این‌فیلسوف پرداختند. یکی از آن‌ها می‌گوید در کشور ما، مانند کشور‌های دیگر چیزی وجود دارد که من و البته دیگران، نامش را دولت همیشگی می‌گذاریم. در ایالات متحده دولت همیشگی شامل سازمان سیا، آژانس امنیت ملی آمریکا، پنتاگون و چندسازمان دیگر است. بدیو هم در ادامه سوال این‌فرد به بیان توضیحاتی می‌پردازد. اما در طول سخنرانی‌اش مطالبی دارد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم و خلاصه‌شان این است که در آمریکا چه ترامپ، چه رئیس‌جمهور دیگری سر کار باشد، نظام سیاسی این‌کشور و در واقع حاکمیت سرمایه‌داری جهانی، کار خودش را می‌کند. بدیو در همین‌بحث، ضمن این‌که کمی پیش‌تر ترامپ را نشانه نوعی اختلال در رابطه تخصیص قدرت سیاسی به موجودیت فعلی بازار جهانی می‌داند، می‌گوید قدرت سیاسی در سطح ملی، هیچ ابزاری برای مهار آثار سرمایه‌داری جهانی ندارد. چون مثلاً ترامپ بار‌ها به جنگ اقتصادی علیه چین اشاره کرده، اما در واقع در سطح بازار جهانی، رابطه‌ای بسیار نزدیک میان آمریکا و چین برقرار است. این جنگ اقتصادی که او از آن دم می‌زند، در واقع یک فاجعه خواهد بود. پس ما در این‌جا شاهد تناقضی آشکار میان دو ادراک سوبژکتیو از یک موقعیت هستیم.

شاید یکی از جملات ساده و راهگشای بدیو در این‌سخنرانی این باشد که ترامپ «بیش‌تر از این‌که راه‌حلی برای دولت باشد، یک‌مشکل است.»
* انتقادات کلی بدیو به سرمایه‌داری جهانی
اگر بخواهیم پیش از تشریح مفاهیم مربوط به سرمایه‌داری جهانی در سخنرانی دوم بدیو، خلاصه و شمایی کلی از آن ارائه کنیم، باید بگوییم بدیو می‌گوید ادامه روند فعلی جهان با سرمایه‌داری غیرممکن است، چون سرمایه‌داری باعث ایجاد نابرابری‌های وحشتناک می‌شود. او می‌گوید «ما باید کاملاً دیکتاتوری مالکیت خصوصی را نابود کنیم.» در ابتدای این‌قسمت از مقاله «قاتل سردار سلیمانی را بهتر بشناسیم»، نظام سرمایه‌داری را قاتل سردار سلیمانی دانستیم؛ بنابراین بد نیست نگاهی هم به این‌نظرگاه آلن بدیو داشته باشیم که همسو با تحلیل‌مان است؛ «بازار جهانی یک قدرت انتزاعی است؛ یعنی تجسمی از قدرت پول. این‌تجسم و انتزاع، حتی در برخورد با نخبگان سیاسی ایالات متحده یا فرانسه که این تجسم و قدرت مجرد را به وجود آورده‌اند نیز خشن و سرکوبگرانه رفتار می‌کند.» و این‌جمله را هم اضافه کنیم «… چه برسد به موانع بزرگی مثل ایران و مهره تاثیرگذارش.»

سخنرانی دوم بدیو هم مانند اولی، با اشاره به این‌که انتخاب ترامپ، اتفاقی تلخ برای آزادی، عدالت و برابری است؛ و این‌که بسیاری از مردم ضمن ناراحتی و افسردگی با نگرانی به آینده آمریکا و جهان نگاه می‌کنند، شروع می‌شود. توجه داشته باشیم که از دید بدیو و همفکرانش، ترامپ دشمن آزادی، عدالت و برابری است. او همچنین در سطور ابتدایی این‌گفتار یا همان‌سخنرانی خود، ترامپ را نماینده چند مفهوم خوانده است: خشونت، بی‌مبالاتی، فساد و نفرت از زندگی سخت و دشوار میلیون‌ها نفر از شهروندان آمریکا. در کنار این‌مطالب، بدیو می‌گوید باید به این‌مساله هم اذعان داشت که ترامپ، شخصیتی مبهم و ناخوشایند است و با این‌که او مثل دُمَلی بر چهره دنیای سیاسی معاصر است، ما (بدیو و مخاطبانش) باید فراتر از این‌نگرانی رفته و به درجه‌ای از آرامش و یقین برسیم؛ یعنی همان رویکردی که به نقل از بدیو در ابتدای مطلب به آن اشاره کردیم. در واقع بدیو سعی کرده از واقعه شوم رئیس‌جمهورشدن ترامپ، حسن استفاده کرده (تهدید را به فرصت تبدیل کند) و دست به تحلیل فلسفی بزند. خودش هم پیشنهاد کرده که انتخاب ترامپ را نقطه عزیمت تأمل بر جهان کنونی، در نظر بگیریم.

اولین اشاره او در این‌سخنرانی، مساله استیلای کامل سرمایه‌داری بر جهان و همان ۲۶۴ نفر است که ثروت‌شان بیش از ثروت باقی مردم دنیاست. البته این‌هشدار تکمیلی را هم افزوده که در آینده نزدیک، این ۲۶۴ نفر ممکن است تبدیل به ۲ یا ۳ نفر شوند. این تحول را هم با لفظ «تغییر دموکراسی مالی به سلطنت مالی» توصیف کرده است. یک تذکر دیگر بدیو که باید مورد توجه غربی‌ها قرار بگیرد، این است که نمی‌توان تنها از زاویه دید غرب به مسائل نگاه کرد. او با پیگیریِ یکی دیگر از بحث‌هایی که در سخنرانی اولش دارد، مساله سوژه معاصر را مطرح می‌کند و نکته تکمیلی‌اش هم در سخنرانی دوم این است که سوژه معاصر (انسان کنشگر) بین دو بازار کار و بازار محصولات گرفتار شده است. این‌سوژه همان‌طور که در سخنرانی اول مطرح شد می‌تواند کارمند یا مصرف‌کننده باشد. اما بدیو دو حالت دیگر را هم برایش در نظر می‌گیرد و می‌گوید می‌تواند یک روستایی فقیر در آفریقا باشد و یا هیچ‌کدام از ۳ حالت پیشین نباشد. به بیان بدیو، امروز ۳ میلیارد انسان در حالت چهارم زندگی می‌کنند و آواره و سرگردان دنبال جایی در جهان هستند که در آن زندگی کنند. (این‌آدم‌ها همان‌هایی هستند که از نظر بدیو می‌توانند استعداد بروز انقلاب علیه آمریکا و یا شروع جنگ جهانی سوم باشند که به آن خواهیم رسید) نکته دیگر بدیو در مقدمات سخنرانی دومش این است که پایه و اساس واقعی دنیای امروز پول است و با اشارات دیگری که به سرمایه‌داری جهانی دارد، به این نتیجه می‌رسد که ظاهراً در هرج‌ومرج امروز جهان، اینْ خودِ سرمایه‌داری است که نمی‌تواند برای کل جمعیت جهان شغل فراهم کند. سرمایه‌داران هم تنها درصورتی به مردم کار و شغل می‌دهند که انتظار سود و درآمد داشته باشند. جمع‌بندی بدیو از این‌بحث این است که «از نگاه خود سرمایه‌داری جهانی، امروزه خیلی از انسان‌ها زیادی و اضافه‌اند.» منظورش هم انسان‌هایی است که فایده‌ای برای جریان سرمایه‌داری جهانی ندارند و از نظر این‌جریان محکوم به فنا و نابودی هستند.

بدیو همان‌طور که در سخنرانی اول، درباره نبود گزینه‌ای دیگر جز سرمایه‌داری جهانی، سخنی از مارگارت تاچر را نقل کرده بود، این‌بار در سخنرانی دوم، سخن چرچیل را نقل کرده که گفته بود: «این‌نظام، نظام خوبی نیست، اما بهترین نظام موجود است.» در واقع یکی از مفاهیم زیرپوستی و غیرمستقیم که از دو سخنرانی این‌کتاب می‌توان استخراج کرد، انفعال سران سرمایه‌داری جهانی و عدم‌توانایی‌شان در ارائه گزینه جایگزین است؛ در صورتی‌که خودشان هم به ایرادات و مشکلات چنین نظامی آگاه هستند. بدیو در سخنرانی پیشین اشاره کرده بود که در قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوم، دو راهکار جهانی ارائه شد که یکی سرمایه‌داری و یکی کمونیسم بود. کمونیسم در دهه‌های پایانی قرن گذشته از دور خارج شد و فقط سرمایه‌داری باقی ماند. بدیو در سخنرانی دوم می‌گوید «یکی از مسائل مهم و بنیادین تاریخ اخیر، همین تقلیل دو راه ممکن و رسیدن به یک راه است.» و منظورش از یک‌راه، همان مسیر سرمایه‌داری جهانی است که ترامپ را هم یک نشانه از اوضاع ناگوار همین جریان می‌داند و در مرحله بعدی بحثش وارد کالبدشکافی نظام سیاسی آمریکا می‌شود.
* دموکراسی آمریکایی و تولد پدیده‌ای به اسم ترامپ
اگر بخواهیم خلاصه چندصفحه کتاب و چند دقیقه از سخنرانی بدیو را کوتاه کنیم، باید بگوییم او با آوردن مثال از جنگ داخلی آمریکا در قرن نوزدهم، به این‌نتیجه می‌رسد که تفاوت احزاب چپ و راست یا دموکرات و جمهوری‌خواه در آمریکا، یک‌تفاوت واقعی نیست. به‌عبارتی هر دو طرف، زاده نظام سرمایه‌داری جهانی هستند و تفاوت‌های بنیادینی با یکدیگر ندارند. جمع‌بندی بدیو این است که «اساس و جوهره این نوع نظام سیاسی (منظورش نظام آمریکاست)، بیان نوعی تضاد و دوگانگی است؛ ولی تا جایی که کار به جنگ داخلی نکشد. او می‌گوید ویژگی اصلی این‌نوع نظام این است که تفاوت و دسته‌بندی میان گروه‌های مختلف نمی‌تواند خیلی گسترده و فاحش باشد. نتیجه‌ای که از این‌بحث حاصل می‌شود، این است که نظام سیاسی آمریکا، در واقع پیرویِ دموکراسی واقعی نیست بلکه نظامی در واقع تک‌حزبی مانند آلمان نازی یا چیزی شبیه حزب رستاخیزی است که محمدرضا پهلوی در دوران سلطنتش در ایران پدید آورد.

بدیو در قدم بعدی بحثش سراغ مفاهیم کمونیسم و فاشیسم رفته و بروز و ظهور این‌دو را در نظام سیاسی آمریکا جستجو می‌کند؛ با این‌تذکر‌ها که «پیش‌تر کمونیسم نهایت چپ‌گرایی و فاشیسم نمادی از راست افراطی بود» و «فاشیسم فی‌نفسه خارج از دایره معمول دموکراسی است، اما گاهی ممکن است افرادی از این‌طریق وارد حکومت شوند.» با در نظرگرفتن این‌مقدمات، بدیو می‌گوید بین فاشیسم و کمونیسم، اختلاف و تضادی حقیقی وجود دارد که به‌هیچ‌وجه قابل رفع و چشم‌پوشی نیست. اما در مرکز و هسته دولت‌ها، اختلافی جزئی میان دو حزب چپ و راست وجود دارد که هر دو به این ایده مشترک معتقدند که ساختار جهانی را نمی‌توان تغییر دارد.» استنباط دیگرمان از این‌فراز سخنرانی بدیو این است که چپ یا راست، جمهوری‌خواه یا دموکرات؛ تفاوت چندانی در آمریکا ندارند و درجه آزادی فعالیت‌هایشان تعریف شده است. همیشه هم زیر چتر سلطه جریان اصلی یعنی همان‌سرمایه‌داری قرار دارند. این‌میان و در شرایط امروز، سرمایه‌داری نمی‌تواند در سطح جهانی (توجه کنیم نه سطح ملی)، تمام منافع دو طرف را تأمین کند. حالا اگر هر دو طرف بر مواضع خود پافشاری کنند، اتحاد و انسجام در حکومت به خطر می‌افتد و همین‌جاست که پدیده‌ای به نام ترامپ متولد می‌شود.

آلن بدیو معتقد است ترامپ محل برخورد نمود رسمی حکومت و گونه افراطی آن است. این‌فیلسوف فرانسوی، به ظواهر امر راضی نشده و کمی به عمق رفته است. به این‌صورت که ترامپ را عضوی از حزب رسمی جمهوری‌خواهان می‌نامد، اما می‌گوید ترامپ در عین‌حال، نمادی از چیز‌هایی است که باعث می‌شود از دایره رسمی و دولتی فراتر برود؛ «چیز‌هایی از قبیل: تبعیض جنسیتی، نژادپرستی و گرایش‌هایی به فاشیسم.» بنابراین با استفاده از این‌فراز و فراز‌های سخنرانی اولِ بدیو، می‌توان ترامپ را نمودی از فاشیسم مدرن و امروزی تلقی کرد. بدیو در طرف دیگر و جبهه مقابلِ ترامپ، برنی سندرز را قرار می‌دهد و همان‌طور که در سخنرانی پیشین اشاره کرده بود، می‌گوید رقابت اصلی در ریاست‌جمهوری آمریکا بین سندرز و ترامپ بود نه بین هیلاری کلینتون و ترامپ. یکی از علت‌های پیروزی ترامپ هم این بود که هیلاری کلینتون در واقع رقیب او نبود. بدیو می‌گوید ضدیت اصلی بین برنی سندرز و ترامپ بود نه هیلاری و ترامپ؛ چون هیلاری خودش نمودی کامل از حزب دموکراتیک کلاسیک، و البته هم‌دست سرمایه‌داری نخبه‌محور و جهانی است. بدیو دلیل اصلی پیروزی ترامپ را «عدم توازن در تضاد و اختلاف بین ترامپ و کلینتون» می‌داند و آن را این‌گونه توضیح داده است: «ترامپ یک‌طرف این اختلاف حقیقی بود. در نبود تقارن میان هیلاری کلینتون و ترامپ، این ترامپ بود که در نهایت در موضع قوی‌تری قرار داشت، حتی با این‌که اکثریت آرای مردمی را به دست نیاورد.» نتیجه‌گیری دوباره از سخنان بدیو این است که چه ترامپ، چه هیلاری؛ این نظام سرمایه‌داری بود که دوباره پیروز شد.
* تفاوت بحران فرانسه و بحران آمریکا
بدیو در فرازی از سخنرانی خود به این‌مساله اشاره دارد که اختلال اساسی دنیای امروز این است که دو حزب بزرگ و اصلی حکومت‌ها، قادر نیستند ترکیب اختلاف و همکاری را مثل گذشته با هم پیش ببرند. از جملاتش در صفحات پیشین هم به این‌نتیجه می‌رسیم که همین اختلال اساسی موجب بروز بحران در کشور‌هایی مثل فرانسه و آمریکا شده است، اما جنس بحران‌شان با یکدیگر متفاوت است. در فرانسه نشان بزرگ بحران مذکور، این است که مردم در عمل نمی‌توانند تفاوت میان جناح‌های چپ و راست را تشخیص دهند و فرانسوا اولاند به‌عنوان رئیس‌جمهور وقت، موضع سیاسی مشخصی نداشت. یعنی معلوم نبود به کدام حزب وابسته بود. اما در آمریکا، جنس بحران متفاوت است و مشکل این است که مردم در نهایت، ترامپ را انتخاب کردند نه یک جمهوری‌خواه معمولی را. به‌همین‌دلیل در آمریکا اصلاً خبری از جدال و رقابت حقیقی نبود. از نظر بدیو نشانه بروز بحران سیاسی در آمریکا، ظهور افراد عجیبی است که به‌سادگی نمی‌توان درک و هضم‌شان کرد و منظورش چهره‌ای مثل ترامپ است؛ به قول خودش «کسانی که سیاستمدار هستند، اما گویی به نسل جدیدی از گانگستر‌ها و تبهکاران شباهت دارند.» و همان‌طور که در سخنرانی اولین این‌کتاب از برلوسکونی نام برده بود، این‌جا هم نامش را می‌برد و می‌گوید «او (برلوسکونی) اولین فردی بود که آشکارا یک گانگستر بود و با ویژگی‌های مشابه ترامپ از قبیل: لاابالی‌گری، اعتقاد به تبعیض جنسیتی، نفرت کامل از روشنفکران و سایر موارد، در نظامی دموکراتیک پیروزی و رأی مردم را به دست آورد.» بدیو در این‌سخنرانی دوم، به نیکلا سارکوزی تخفیف داده و او را در حد و اندازه یک گانگستر و تبهکار نمی‌بیند. اما در جملات پایانی همین‌سخنرانی دوم، علت ظهور شخصیت‌هایی مثل ترامپ و برلوسکونی و امثالشان را این می‌داند که نظام سیاسی موجود، نمی‌تواند آثار مخرب سرمایه‌داری جهانی را مهار کند.
* جمع‌بندی‌ها و راهکار بدیو درباره سرمایه‌داری جهانی
بدیو می‌گوید سرمایه‌داری معاصر دارد با همان خشونت و وحشی‌گری سرمایه‌داری قرن نوزدهم برمی‌گردد؛ یعنی زمانی که چارلز دیکنز داستان می‌نوشت. او می‌گوید «ما واقعاً داریم به همان دوران دیکنز برمی‌گردیم…». همچنین می‌گوید سرمایه‌داری نمی‌تواند ادامه بدهد، پس ادامه می‌دهد و منظورش هم این است که، چون اعتقاد به راه و روش دیگری وجود ندارد، مردم جهان همچنان مجبورند سلطه سرمایه‌داری را بپذیرند. راهکاری هم که در مواجهه با سرمایه‌داری ارائه می‌کند، مکمل همان‌راهکاری است که در سخنرانی اول بیان کرده بود: «باید چیز جدیدی خلق کنیم. ما نمی‌توانیم راه رفته را تکرار کنیم بلکه باید از نو راه دیگری بسازیم.» بدیو می‌گوید پیشنهاد فلسفی‌اش این است که نام راه جدید را «کمونیسم» بگذاریم و اضافه می‌کند مطمئناً این‌نام از لحاظ تاریخی، واژه‌ای آلوده و مساله‌ساز است، اما چنین شرایطی در مورد دموکراسی هم صدق می‌کند. بدیو همان‌طورکه در سخنرانی اول، اشاره کرده بود که مردم دنیا در مواجهه با سرمایه‌داری جهانی، از نبود ایده بزرگ رنج می‌برند، در سخنرانی دوم هم به این‌مساله اشاره کرده و کمی بیشتر تشریحش می‌کند: «ایده به نظر من، اصطلاحی فلسفی و واسطه میان سوژه‌های فردی و رسالت، جنبش یا سازمان‌های جمعی و سیاسی است.»

درباره کمونیسم، باید به این‌مساله اشاره کنیم که منظور بدیو مدل فرسوده و کهنه کمونیسمی نیست که در دهه ۱۹۹۰ از هم پاشید. به‌هرحال به‌نظر می‌رسد مقصود بدیو یک نئوکمونیسم به‌روزشده در تقابل با سرمایه‌داری جهانی باشد. او ترامپ را نتیجه سرمایه‌داری جهانی می‌داند و می‌گوید باید با این‌عقیده مبارزه کرد که تنها راه ممکن، سرمایه‌داری است. یعنی باید به همان اعتقاد برگشت که دو راه استراتژیک وجود دارد نه یکی. در همین‌بحث ۴ راهکاری که بدیو به‌عنوان یک متفکر چپ پیشرو و امروزی برای مقابله با سرمایه‌داری جهانی ارائه می‌کند، به این‌ترتیب‌اند: ۱- لزوم حمایت مالکیت جمعی در مقابل مالکیت خصوصی ۲- لزوم حمایت از تنوع و اشکال مختلف کار در مقابل تخصص‌گرایی ۳- جهان‌گرایی در مقابل هویت‌گرایی جزم‌اندیش ۴- حرکت به سمت انجمن آزادْ مقابل دولت.

بدیو در فرازی که بیان راهکارهایش در مقابله با سرمایه‌داری را برمی‌شمارد، با روش‌های معیشتی و سیاست داخلی‌خارجی ترامپ مخالفت کرده و می‌گوید اصلاً ضرورتی ندارد نیروی کار انسانی را به دو دسته خواص و افراد معمولی دسته‌بندی کنیم؛ و نباید براساس مرز‌ها و تفاوت‌های ملی، نژادی، مذهبی یا جنسیتی میان افراد جدایی و تبعیض قائل شد. بدیو می‌گوید باید بر این‌باور خط بطلان بکشیم که به‌خاطر وجود تفاوت‌ها، برابری ممکن نیست.
* راهکار بدیو برای مقابله با ترامپ: انقلاب مستضعفان
آلن بدیو در سخنرانی دومش، پس از اشاره به بحران جهانی، نمودهایش در فرانسه و آمریکا و ارائه راهکار‌های کمونیستی‌اش، دوباره به پدیده ترامپ برمی‌گردد و بحث یک انقلاب را در مواجهه با رئیس‌جمهور فعلی آمریکا مطرح می‌کند. جالب است که بدیو این‌پیشنهاد را که «چرا از انقلاب دم نزنیم؟» دو هفته پس از اعلام ریاست‌جمهوری ترامپ مطرح کرده نه امروز که پس از چندسال با انجام اعمال احمقانه‌ای، چون ترور سردار سلیمانی و دیگر رسوایی‌ها، ابتذال و حماقت ترامپ، حتی برای موافقانش نیز مسجل شده است. بدیو در سخنرانی خود در سال ۲۰۱۶ گفته چرا علیه آن‌چه ترامپ نماد آن است، ما دم از انقلاب نزنیم؟ در پرانتز هم اشاره می‌کند که ترامپ نماد چه‌چیز‌هایی است: واپس‌گرایی، خشونت ایدئولوژیک و فروپاشی امپریالیستی نظام سیاسی موجود. جبهه مخالفان ترامپ هم از نظر بدیو، برخی روشنفکران، گروه کثیری از جوانان و کارگران و بیکاران سراسر دنیا هستند. او نام این‌گروه بزرگ مخالفان را «پرولتاریای بی‌خانمان» می‌گذارد و سخنانش شباهت زیادی به آموزه‌های انقلاب اسلامی ایران مبنی بر اتحاد توده‌های مستضعف دنیا دارد. بدیو می‌گوید این‌گروه مخالفان ترامپ باید از ۴ اصل و راهبردی که برشمرد، آگاه شوند و پس از این آگاهی است که می‌توان امیدوار بود. بدیو می‌گوید «این، همان‌چیزی است که باید بکوشیم تا بسازیم و بیافرینیم.» شعاری هم که در پایان این‌فراز از بحث‌هایش سر می‌دهد، این است: «یک همت تا یکی‌شدنِ همه دنیا.»
* جنگ جهانی سوم رخ می‌دهد؟
پایان سخنرانی دوم بدیو، به مراسم پرسش و پاسخ اختصاص داشته که یکی از حاضران از این‌فیلسوف درباره امکان وقوع جنگ جهانی سوم پرسیده است. بدیو در پاسخ می‌گوید به اوضاع خوشبین نیست و در حال حاضر هم امکان بروز جنگی وسیع وجود دارد که شاید کانون درگیری‌ها و جاه‌طلبی‌هایش آفریقا باشد. بدیو در سال ۲۰۱۶ تحلیل جالبی داشته که کانون جنگ احتمالی را آفریقا دانسته است. چون با وجود تشدید تنش‌ها در خاورمیانه، این‌روز‌ها همه احتمال بروز جنگ را در خاورمیانه می‌دهند، اما در ابتدای راه ویرانی‌های ترامپ، ظاهراً نابرابری و ظلم در آفریقا بیداد می‌کرده است. بدیو می‌گوید ممکن است سرمایه‌داری جهانی به سمت جنگ جهانی سوم حرکت کند به‌شرطی که مساله‌اش، سرکوب بخش مازاد بشریت (یعنی همان گروه چهارمی که اشاره کرد فایده‌ای برای سرمایه‌داری جهانی ندارند) باشد. بدیو می‌گوید بسیاری از این‌افراد (که سرمایه‌داری ممکن است در پی حذف‌شان باشد) در آفریقا زندگی می‌کنند.

آلن بدیو معتقد بوده قانون سرمایه‌داری در سال ۲۰۱۶ و ابتدای راه ترامپ، نه‌تن‌ها دوری از جنگ نیست، بلکه سران این‌جریان می‌کوشند تا در نهایت، تمام جهان را درگیر جنگی همه‌جانبه کنند. با توجه به اتفاقاتی که اخیراً شاهدشان بودیم، ظاهراً جریان سرمایه‌داری جهان، هنوز هم در پی اجراکردن این‌خواسته خود است.

این‌فیلسوف در صحبت‌هایی پایانی سخنرانی‌اش تاکید کرده بود که باید دیکتاتوری مالکیت خصوصی را نابود کرد و اگر این‌دیکتاتوری از میان نرود، اختلافات و تناقض‌های فاحش به وجود می‌آید. بدیو معتقد است پس از پایان سرمایه‌داری، یا کمونیسم خواهد بود یا بربریت و یا بربریت کامل یعنی جنگ اتمی.
* پیش‌بینی بدیو درباره سرنوشت ترامپ
پایان‌بندی سخنرانی بدیو پاسخ به سوالی است که یکی از مخاطبان درباره امکان حذف ترامپ توسط دولت همیشگی آمریکاست. بدیو ضمن این‌که به دیکتاتور‌های قدیمی مثل هیتلر و موسولینی اشاره می‌کند و می‌گوید آن‌ها، خودشان، حزب‌هایشان بودند؛ می‌گوید وقتی بحران عمیق‌تر و عمیق‌تر می‌شود نه تنها باید منتظر ظهور چهره‌های مثل ترامپ و برلوسکونی بود، بلکه باید منتظر سازمان‌های جدیدی بود که از نظام حاکم جدا هستند و می‌توانند بدون کمک دیگران، قدرت را به دست بگیرند. اما از نظر بدیو، ترامپ هنوز در سال ۲۰۱۶ به چنین موقعیتی نرسیده بوده است. از نظر این‌فیلسوف، ترامپ در همان سال انتخابش به‌عنوان رئیس‌جمهور در دیگ جوشان نخبگان جمهوری‌خواه گرفتار شده بوده و اصلاً وضعیت مناسبی نداشته است. چه‌برسد به امروز!

بدیو در جملات پایانی سخنرانی‌اش، موضوع ترامپ را خیلی جدی نمی‌گیرد و همان‌طور که ابتدای مطلب اشاره کردیم، مطالعه علت‌های ظهور این‌پدیده را مهم‌تر از توجه به حرف‌ها و اعمال ترامپ می‌داند. محتمل‌ترین تقدیر برای ترامپ، آن‌طور که بدیو در سخنرانی‌اش پیش‌بینی کرده، این بوده که در مواجهه با مشکلات بسیاری که روی هم انباشته می‌شوند (و ظاهراً امروز دیگر خیلی رو هم انباشه شده‌اند) رفته‌رفته ضعیف می‌شود و قدرتش را از دست می‌دهد.

ادامه دارد... منبع: خبرگزاری مهر

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آلن بدیو نظام سرمایه داری جهانی سرمایه داری جهانی سرمایه داری جهانی عنوان رئیس جمهور فیلسوف فرانسوی ریاست جمهوری ترامپ قاتل سردار سلیمانی مساله اشاره نظام سیاسی آمریکا فیلسوف فرانسوی هیلاری کلینتون پایانی سخنرانی سخنرانی دوم سرمایه داری اشاره کرده جنگ جهانی سوم انتخاب ترامپ بهتر بشناسیم مالکیت خصوصی سخنرانی بدیو ایالات متحده بازار جهانی جمهوری خواه اشاره کردیم دولت همیشگی سخنرانی خود پس از اعلام سال ۲۰۱۶ ابتدای راه سخنرانی اش او می گوید مثل ترامپ یعنی همان چپ و راست چیز هایی جمع بندی آلن بدیو پدیده ای تفاوت ها چه ترامپ دو طرف دو راه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۶۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کامل‌ترین راهنمایی برای خرید سه تار اصل + ۱۰ راهکار

به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، «برم یه سه تار ارزون پیدا کنم بخرم و آموزش سه تار رو شروع کنم». این جمله را خیلی از هنرجوهای تازه کار سه تار، اول کار به خودشان می‌گویند اما نمی‌دانند که هر سه تاری برای نوازندگی مناسب نیست. تقریباً همه سه تارهای ارزان قیمتی که در فروشگاه‌ها می‌بینیم، به جز شکل ظاهری، هیچ نشانه‌ای از معیارهای سه تار استاندارد را ندارند و حتی گاهی اوقات سه تارهای گران قیمت هم تقلبی از آب در می آیند.

اگه یک سه تار نامناسب بخرید؛ نه تنها پول خود را از دست دادی که حتی نوازندگی را هم یاد نمی‌گیرید. ما قصد داریم در این مطلب شما را با همه ویژگی‌های یک سه تار خوب آشنا کنیم تا بتوانید با آگاهی کامل سه تار مورد علاقه خود را پیدا کنید و از یادگیری و نواختن با آن لذت ببرید.

ویژگی‌های یک سه تار خوب

به نقل از وب سایت نت به نت، یک سه تار خوب قطعاً سه ویژگی اصلی را باید داشته باشد.

۱ - استاندارد باشد:

استاندارد بودن سه تار به معنای کامل بودن همه شاخصه‌های ابعادی و فیزیکی آن است. به عبارتی همه اجزای سه تار بایستی با هم در هارمونی کامل بوده و همچنین هر کدام به تنهایی کارایی منسجمی داشته باشند. ابعاد یک ساز، وزن و هندسه آن نیز باید بر اساس الگوهای پذیرفته شده باشد.

۲ - خوش دست باشد:

وقتی سه تار را در دست می‌گیرید، کاملاً بایستی احساس راحتی داشته باشید. به اصطلاح ساز باید به دستان شما بنشیند. خوش دست بودن ساز یک پارامتر قابل انداه گیری نیست؛ بلکه امری کاملاً حسی و تجربی است. توصیف ساده این ویژگی به این شرح است که با در آغوش گرفتن سه تار، احساس کنید یک جسم کاملاً سازگار با آناتومی خود را در دست گرفته‌اید.

۳ - خوش صدا باشد:

چیزی که ما نهایتاً از سه تار می‌خواهیم، صدای فراگیر و شفاف است. صدای سه تار همیشه در گوش نوازنده شنیده می‌شود. پس بهتر است قبل از خرید به این ویژگی مهم توجه کنیم. عوامل زیادی در کیفیت صدا تاثیر گذارند. از بافت چوب‌های به کار رفته در ساختمان سه تار گرفته، تا نحوه برش، رگلاژ و مونتاژ قطعات. در نهایت ما بایستی سازی را انتخاب کنیم که علاوه بر سلامت صدایی (عدم شنیده شدن صدای گز یا خفه شده)؛ نوای آن بر دلمان خوش بنشیند.

۱۰ راهنمایی مهم برای خرید سه تار

توصیه می‌کنیم حتماً سه تار را از جایی که معتبر و شناخته شده است، خریداری کنید. فروشگاهی که تخصصش موسیقی باشد و ضریب جلب اعتماد مشتریان در آنها بالا باشد. فرض می‌کنیم شما قصد دارید به تنهایی اقدام به خرید سه تار کنید. حتماً نکاتی که در زیر گفته می‌شود را مد نظر قرار دهید. دقت به این موارد می‌تواند شما را در خرید یک سه تار خوب راهنمایی کند.

۱- صفحه سه تار باید از چوب توت باشد، برای تشخیص بدانیم که رنگ آن قهوه‌ای مایل به زرد است. صفحه مهمترین عامل در شفافیت صدای سه تار است. با نوک انگشتان تمام سطح صفحه را لمس کنید. باید کاملاً صاف وصیقل خورده باشد و کوچک‌ترین برجستگی در آن وجود نداشته باشد.

۲- کاسه سه تار عامل اصلی فراگیری و صلابت صداست. چوب توت به خاطر بافت فشرده و یکدستی که دارد، بهترین عملکرد را برای تقویت صدا دارا می‌باشد. حتماً به دور تا دور کاسه نگاه کنید، هندسه کاسه بایستی کاملاً منسجم بوده و پهلوهای کاسه در قرینگی کامل باشند.

۳- دسته سه تار از چوب گردو است. این چوب به خاطر استحکام بالایی که دارد برای ساختن دسته به کار می‌رود. ضخامت در بالا دسته بیشتر از پایین دسته است. دقت داشته باشید تناسب افزایش ضخامت، کاملاً در طول دسته رعایت شده باشد.

۴- صدای سه تار با پرده گیری از بالا دسته تا پایین دسته بایستی یکنواخت و همسان باشد. پرش‌های صوتی یا تغییر جنس صدا در طول دسته، نشان از عدم تراز دسته است.

۵- سه تار نباید زیادی رنگ داشته باشد. رنگ زیاد می‌تواند دلیلی برای پوشاندن معایب و خوردگی‌ها باشد. از طرف دیگر باعث می‌شود ارتعاش طبیعی ساز دچار نقص شده و کیفیت صدای آن افت کند.

۶- حتماً صدای ساز را با گرفتن پرده‌ها تست کنید. در هیچ پرده‌ای نباید صدای گز یا ناهنجاری شنیده شود.

۷- محل اتصالات اجزای اصلی یا بدنه را چک کنید. هیچ روزنه و شکافی نباید در محل چسبانده شدن اجزا مشاهده شود.

۸- وزن سه تار بایستی در هر دو طرف بالانس باشد. سنگین‌تر بودن یک سمت ساز نشان از رعایت نشدن اصول حرفه‌ای در ساخت آن است.

۹- به تراز خرک و شیطانک دقت کنید. فاصله سیم‌ها با دسته و صفحه سه تار نباید زیاد باشد. همچنین محل قرار گیری سیم‌ها روی دسته باید به گونه‌ای باشد که سیم بم و واخوان کنار یکدیگر باشند و سیم‌های یک و دو کمی فاصله بیشتری داشته باشند.

۱۰- در نهایت اجزای جانبی را رصد کنید. پرده‌ها نباید پوسیده و کهنه باشند. گوشی‌ها نه زیاد شل و نه زیاد سفت باشند. سیم گیر بسیار حساب شده بر انتهای کاسه چفت شده باشد.

برای اطلاع از قیمت سه تار و خرید سه تار اصل روی این لینک کلیک کنید:

مراحل ساخت سه تار

تا به حال به این فکر کرده‌اید سه تار چگونه ساخته می‌شود؟

ساخت سه تار هنری است در شاخه صنایع دستی. سازهای زهی از جمله سه تار توسط سازگران حرفه‌ای ساخته می‌شوند. از آنجا که سه تار بسیار ناز پیکر و ظریف است، ساختن آن به تجربه زیادی احتیاج دارد. یک سازگر در شروع کار خود شاید مجبور به ساخت دهها سه تار به عنوان آزمون و خطا باشد تا پس از کسب تجربه لازم، خم و چم کار را دانسته و محصولی با کیفیت و یگانه را خلق کند.

خشک کردن، برش، پرداخت چوب:

اولین مرحله خشک کردن چوب است که باید در هوای آزاد و در سایه انجام شود. این مرحله گاه سال‌ها زمان می‌برد. سازگران به دنبال چوبی هستند که مدت طببیعی خشک شدن را گذرانده باشند. چنانچه چوب نمدار باشد، در آینده به دلیل از دست دادن رطوبت می‌تواند دچار ترک و شکستگی، و یا تغییر شکل شود.

بر خلاف تصور، برش تنه درخت برای ساخت ساز به صورت طولی است، نه عرضی. چرا که باید چوب در مسیر الیاف‌های طبیعی خودش شکافته شود. حلقه‌های سالیانه درختان بایستی دقیقاً به صورت عمودی برش بخورند. در آخر با برش یک قالب به صورت مکعب مستطیل، چوب مورد نیاز برای کاسه یک تکه به دست می‌آید.

کاسه با مغاک و اره تو خالی می‌شود و برای این کار از قالب‌های از قبل ساخته شده استفاده می‌شود. در مرحله بعد تعیین طول دسته است. برای این کار رابطه هندسی طول سیم با صدای نت دو دست باز مورد نظر قرار می‌گیرد. صفحه نیز با سمباده و ابزار جلا دهنده، کاملاً صاف و صیقلی می‌شود.

در حین ساخت به ابعاد هندسی توجه خاصی می‌شود. از قرینگی پهلوهای کاسه تا قوس عرضی و طولی روی دسته. مکان‌های اتصال چوب‌ها مخصوصاً اتصال دسته به کاسه از مراحل حساس به حساب می‌آید. مونتاژ قطعات مرحله بعدی را تشکیل می‌دهد. جایی که خرک، شیطانک، پرده‌ها، گوشی‌ها، سیم گیر بر بدنه اصلی مونتاژ و سوار می‌شود.

بهترین سه تار برای شروع نوازندگی چیست؟

بهترین سه تار برای شروع نوازندگی، سه تاری است که سه ویژگی گفته شده در بندهای قبلی را داشته باشد. یعنی استاندارد، خوش دست و خوش صدا باشد. باقی موارد دیگر سلیقه‌ای است. مثلاً هنرجویی که محدودیت مالی ندارد، می‌تواند به سراغ خرید سه تار حرفه‌ای و گران‌ترین سه تارهای موجود برود و با آن یادگیری را شروع کند.

اما پیشنهاد ما به هنرجویان مبتدی با محدودیت وسع مالی، خرید یک سه تار مبتدی می‌باشد. گاهی علاقه به یادگیری یک ساز، ناشی از یک هیجان زود گذر است و بسیاری از افراد پس از چند جلسه آموزش؛ از ادامه کار انصراف می‌دهند. به همین خاطر خرید سه تار مبتدی منطقی‌تر است. چرا که در صورت انصراف، هزینه کمتری روی دست هنرجو باقی می‌ماند.

خرید سه تار ارزان قیمت

قیمت یک سه تار خوب و ارزان یا گران بودن یک محصول، امری نسبی است. اما فرض کنیم به سه تارهایی که زیر دو میلیون تومان قیمت دارند، سه تار ارزان قیمت گفته می‌شود. خیلی بی پرده بگوییم، نوازنده نشدن، خیلی بهتر از نوازنده شدن به وسیله این گونه سه تارهای ارزان قیمت است. در این گونه سه تارها هیچ استانداردی در اصول حرفه‌ای ساخت رعایت نشده است. چوب‌ها همه بی کیفیت هستند، هارمونیک بودن اجزا به هیچ عنوان در آن لحاظ نشده است. این گونه سازها علاوه بر اینکه عمر بسیار کوتاهی دارند، در همان عمر مفید خود نیز فایده‌ای برای یادگیری ندارند. چرا که استاندارد نیستند. سه تار ارزان، بیشتر جنبه دکوری دارد. یادگیری سه تار با یک ساز غیر استاندارد، درست مثل کج نهادن خشت اول است. اگر هنر نوازندگی با سه تار را می‌خواهیم، برای هنر خود ارزش قائل شویم و از کار با سه تارهای بی کیفیت و ارزان دوری کنیم.

بهترین سه تار سازان ایران

همانقدر که نوازندگان بزرگ با تلاش‌های خود به اعتلای موسیقی سنتی ایران پرداخته‌اند، سازنده‌های ساز نیز به همان میزان در این مسیر نقشی کلیدی و پر رنگ داشته‌اند. سازندگان سه تار مهمترین رکن نوازندگی، یعنی ساز را از دل چوب بی جان خلق می‌کنند تا در دستان نوازنده به نغمه‌های زیبای موسیقی جان بخشی کند.

سازندگان سه تار بزرگ و معروفی در تاریخ این سرزمین بوده‌اند. از معاصرترین آنها می‌توان به استاد مرحوم محمود حکیم هاشمی اشاره کرد. سه تارهای این سازگر جوان از نهایت استحکام و ظرافت برخوردار بوده است وصدا دهی بی نظیری را به وجود می‌آورد.

از دیگر اساتید معروف مرحوم اوستا فرج الله، سازنده پر آوازه تار و سه تار و کمانچه بود که سه تارهای ساخت او در زمان قاجار، جزء آثار گرانبهای آن دوره محسوب می‌شد و تنها به دست افراد والا مرتبه موسیقی، مثل درویش خان می‌رسید.

استاد مرحوم حاج طاهر یکی دیگر از سازندگان نامی ایران بوده که تنها چند سه تار منحصر به فرد را ساخت. هر کدام از سه تارهایش نامی به خصوص داشت. مثل سه تار محک که به دست محمد رضا لطفی رسید. یکی از سه تارهای ایشان نیز به نام قشنگ، متعلق به قشنگ کامکار از نوادگان این استاد رسیده است. آنقدر سه تارهای حاج طاهر معتبر بوده که حتی یکی از آنها با نام سه تار مسکین، مثل یک اثر تاریخی و گرانبها توسط غریبه ای مرموز دزدیده شده و به خارج از کشور انتقال یافته است. موزه ملی ایران میزبان یکی از سه تارهای حاج طاهر است و عموم مردم می‌توانند از آن بازدید کنند.

استاد مرحوم سید جلال نیز در زمره سه تار سازان نامی ایران زمین قرار داشت. این درویش عارف مسلک سه تارهای بی نظیری ساخت که هر کدام لقبی جاودانه می‌گرفت. سه تار محشون و بی نظیر ازجمله معدود سه تارهایی است که در تاریخ موسیقی ایران از آن یاد می‌شود.

ازدیگر اساتید بزرگ سازنده سه تار می‌توان به نام‌هایی چون زادور ارمنی، حاج محمد کریمخان، علی محمد صفایی، جواد سروری، نریمان آبنوسی و… اشاره کرد.

همچنین سید کرم حسینی، مرحوم محمد مهدی کمالیان، حسن زاد خیل، فرمان مرادی، امین جزایزی، قاسم علیشاهی، کیومرث بزرگی، غلامرضا میرهاشمی، محمدرسول جلیلوند، احمد ناظمی، یدالله گودرزی، مرتضی پور ابراهیم، مجید مهری، محمدرضا مفاخری، مجید آیتی و… تنی چند از سه تار سازان معاصر هستند که سه تارهایشان در دست هنرمندان این سرزمین خوش نوازی می‌کند.

خرید سه تار اصل با ضمانت کیفیت

و اما نکته آخر در مورد خرید سه تار، که از همه نکات گفته شده مهم‌تر است.

موضوع در مورد مهر سه تار است! در بازار داغ و پر تپش موسیقی، سازندگان سه تار، بر روی ساز خود مهری را داغ می‌کنند تا شناسنامه کار او باشد. اما بد نیست بدانیم سوداگران همه جا و در هر بازی وجود دارند. زدن مهر به بدنه سه تار کار سختی نیست. چندین بار دیده شده است که دستفروشان سه تارهای ارزانی را به مردم می‌فروشند که روی آنها مهر اساتید بزرگی مثل مفاخری و محمدی حک شده است. جعل مهر کار سختی نیست. به خاطر همین، ملاک اعتماد شما برای خرید سه تار نباید مهری باشد که روی بدنه آن می‌بینید. بلکه باید به اعتبار فروشگاهی باشد که از آن خرید می‌کنید. به عنوان مثال فروشگاه اینترنتی نت به نت سالهاست به فروش انواع سه تارهای با کیفیت اشتغال دارد و در سطح کشور شناخته شده است. این اعتبار، ملاک مناسبی برای اعتماد کردن به مهر درج شده روی سه تار می‌باشد؛ چرا که قطعاً از اصالت آن مطمئن خواهیم بود و می‌دانیم تمام محصولاتشان دارای ضمانت اصل و کیفیت است. پس توصیه مهم ما به شما، خرید سه تار فقط و فقط از مراجع و فروشگاه‌های معتبر و تایید شده است. به هر کس و هرجایی اعتماد نکنید تا خدایی نکرده در دام سودجویان گرفتار نشوید.

این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.

کد خبر 6079640

دیگر خبرها

  • فیلم/ سخنرانی امیر عبداللهیان در نشست شورای امنیت
  • کمک به ملت فلسطین مسؤولیت بزرگ امت اسلامی است
  • ریشه های عشق در زندگی گرایی ایرانیان / بدیو: عشق در آثار کگور در زندگی رخ می دهد
  •  سیگنال بازارهای جهانی به دلار تهران
  • مبارزه با جوندگان شهری با راهکار‌های جدید شهرداری مشهد
  • سه ایرانی در لیگ جهانی کاراته کامبت
  • سایه درگیری‌های جهانی بر سر نشست اقتصادی اروپا
  • شناسایی پتانسیل‌های گردشگری آبی و توسعه آن در استان یزد 
  • توجه به تعاونی‌ها و مبارزه با انحصارگرایی در مازندران؛ راهکار اجرایی شدن شعار سال
  • کامل‌ترین راهنمایی برای خرید سه تار اصل + ۱۰ راهکار