آسیبپذیری ۱۰۰ برابری ایران در زلزله نسبت به ژاپن
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۵۵۹۴۵
به گزارش تسنیم، اکبر نصراللهی در کارگاه آموزشی سواد رسانهای در بحرانها که در جمع رؤسای بیمارستانها و مراکز درمانی تامین اجتماعی در استان خراسان رضوی برگزار شد، مراکز بهداشتی و درمانی را یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین ارکان در بحرانها ذکر کرد و گفت: در مخاطرات و بحرانهایی که در کشور رخ میدهد، بیمارستانها و درمانگاهها علاوه بر مسئولیت اجتماعی همانند سایر بخشها ، به علت سر و کار داشتن با جان مردم مسئولیت اخلاقی و شرعی نیز دارند و در هر حادثه و بحرانی اعم از تنشهای سیاسی و اقتصادی منجر به خشونت و تلفات، سیل، زلزله، نخستین و ضروریترین مراکزی که به ذهن متبادر و حضور آن احساس می شود، مراکز بیمارستانی هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی علت وقوع بحرانهای قابل پیشبینی و افزایش خسارتها و تلفات را سواد رسانهای پایین کارگزاران بهداشتی و درمانی دانست و گفت: سواد رسانهای بحران یعنی آگاهی از بحرانها و اصول مدیریت بحران، شناخت ظرفیتهای رسانهای و توانایی تولید و توزیع هنرمندانه پیامهای خبری و آموزشی و استفاده هوشمندانه، فعالانه و حداکثری و بهموقع از آنها برای آموزش و آگاه کردن مردم و فرهنگسازی در مخاطرات و بحرانهای محتمل است.
نویسنده کتاب مدیریت پوشش اخبار بحران گفت: آموزش و فرهنگسازی مردم برای حفظ جان آنها، رصد مخاطرات و بحرانهای در شرف وقوع پزشکی مثل کرونا ویروس و هوشیار کردن مردم و مقامات، پاسخ به نیاز آموزشی و اطلاعرسانی به مردم در همه مراحل، مدیریت مدیران، کارکنان، بیماران در تعامل با رسانهها بهویژه فضای مجازی، ضرورت اطلاعرسانی به مردم در مسائل بهداشتی و درمانی و پیشگیری از افزایش تلفات با اطلاعرسانی و درمان بهموقع از جمله وظایف و نقشهای مهم مراکز بهداشتی و درمانی در مخاطرات و بحران است اما به دلیل فقدان سواد رسانهای در این مراکز و یا سواد رسانهای پایین مدیران و پزشکان ، این وظایف و نقشها یا انجام نمیشود و یا بسیار کمرنگ و دیرهنگام مشاهده میشود.
نصراللهی گفت: دلایل دیگر آمادگی رسانهای پایین و پاسخ دیرهنگام مراکز بهداشتی و درمانی و بسته های آموزشی ناکافی و نامناسب مرتبط با مخاطرات و بحرانها ، مشکلات مالی و درک نامناسب از جایگاه بیمارستانها در پاسخ به حوادث و همچنین اطلاع ناکافی از ظرفیت و جایگاه رسانهها و اصول و تاکتیکهای اطلاعرسانی است.
رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه با بیان اینکه بین میزان و کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی و شرایط بیمارستانها و درمانگاهها در بحرانها رابطه وجود دارد، افزود: در بعضی موارد بیمارستانها خود مستقیماً از حادثه متأثر شده و از نظر سازهای، غیرسازهای، تجهیزات، پرسنل و حتی سازماندهی و مدیریتی آسیب میبینند و قادر به تأمین خدمات به موج مصدومین ناشی از حوادث و بلایا نخواهند بود مثلا در زلزله 2003 الجزایر حدود 50 درصد بیمارستانها و مراکز بهداشتی-درمانی کاملاً غیرفعال شدند اما این اتفاق در بم برای تمامی بیمارستانها مشاهده شد.
استاد ارتباطات و مدیریت رسانه همچنین با تشریح مراحل مختلف بحران و تغییر آرایش، بازیگران، منابع و مصرف رسانهای گفت: مدیریت بحران تدابیر و اقدامات لازم در قبل، حین و بعد از بحران را شامل میشود و درمانگاهها و بیمارستانها برای هر مرحله باید آمادگی و برنامهریزی داشته باشند.
وی با تاکید بر اهمیت مدیریت پیام و نقش سواد رسانهای بحران گفت: مدیریت پیام، شناخت،کشف، تولید و انتشار بهموقع ، هنرمندانه و هوشمندانه محتوی با درنظر گرفتن ویژگیهای مخاطبان، ابزارها و زمانها و رقبا و سواد رسانهای یعنی برخورد فعال کادر بهداشتی و درمانی با ظرفیتها و پیامهای رسانه است و برخورد فعال با رسانه و استفاده بهموقع و صحیح و موثر از آن هم با شناخت ظرفیتهای همه رسانهها بهویژه فضای مجازی، پیام، مخاطب، اصول مدیریت پیام و تسلط بر تاکتیکهای آن و درک فضای رقابتی و استفاده از ظرفیت خبرنگاران و تغییر ساختار تعامل مراکز و فعالان درمانی با رسانهها امکانپذیر است.
نصراللهی با بیان اینکه ایران در رده 10 کشور نخست بلاخیز دنیا قرار دارد و آسیبپذیری ایران در برابر زلزله 100 برابر ژاپن است ، اقدامات پیشگیرانه را برای جلوگیری از بروز بحران و کاهش تلفات و خسارتها، شرط عقل و ایفای وظایف اداری و انسانی دانست و گفت: بیتردید استفاده از ابزارهای رسانهای در آموزش و اطلاعرسانی و فرهنگرسانی در امور بهداشتی و درمانی در بحران زدایی، اعتماد افزایی و کاهش خسارتها و تلفات مهم است .
رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه افزود: از مجموع 40 بلای طبیعی شناخته شده در جهان، امکان وقوع 32 نوع آن در ایران وجود دارد، همچنین 90 درصد جمعیت ایران در معرض خطرات ناشی از زلزله و سیل قرار دارند بنابراین با توجه به شرایط بالقوه مناسب ایران برای وقوع بحرانهای مختلف، اهمیت دادن به سواد رسانهای بحرانها و مخاطرات در سطوح مختلف مردم ،مسئولان و رسانهها ضروری است.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: مراکز بهداشتی و درمانی سواد رسانه ای بحران مخاطرات و بحران مخاطرات و بحران مخاطرات و بحران ها رسانه ای پایین بیمارستان ها درمانگاه ها مدیریت پیام اطلاع رسانی بحران ها خسارت ها ظرفیت ها رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۵۵۹۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بی سوادی سیستمی، بحران حکمرانی کشور
نعمت الله فاضلی بی سوادی سیستمی یعنی نظام حکمرانی که شرط استخدام و نصب مدیرانش هر چیزی هست جز توانایی نوشتن عالی به زبان فارسی. چرا مبتلا به بی سوادی سیستمی شدیم؟ عوامل گوناگون دارد. سیطره فرهنگ شفاهی، سیطره فرهنگ منبری و تبلیغ، سیطره ارزش های ایدیولوژیک در انتصاب ها، بحران کیفیت نظام آموزشی و دانشگاهی، و عوامل دیگر. محکی در پایان صحبت مان گفت ما صد مساله در نظام حکمرانی را شناسایی کرده ایم اما به بی سوادی سیستمی تاکنون پرداخته نشده.
به گزارش خبرآنلاین، دوستم دکتر علی اصغر محکی تماس گرفتند و گفتند جمعی از دانشگاهیان می خواهند برای بهبود سیستم حاکمیتی و حکمرانی کاری کنند. شاخه ای از این گروه، در زمینه فرهنگ و ارتباطات است. پرسیدند نظرم درباره مبرم ترین مساله ی نظام حکمرانی چیست؟
گفتم "بی سوادی سیستمی" که در کنار فساد سیستمی، موجب ناکارآمدی حکمرانی شده است. بی سوادی سیستمی مفهمومی است که ندیده ام جایی بحث شده باشد و برای تان توضیح می دهم.
از ساده ترین عوارض و جلوه های عینی شروع می کنم. سال هاست که رسانه ها و شبکه های اجتماعی انباشته از ناتوانی ها و خطاهای نوشتاری و گفتاری مدیران، نمایندگان مجلس، وزرا و حکمرانان است. این خطاها هم شامل سواد آماری و ریاضی است هم ناتوانی در روخوانی متن ها.
گاه این ناتوانی ها و خطاها در نوشتن و خواندن چنان فاحش اند که موجب مضحکه عام می شوند و پاره ای از سرگرمی های مردم اند. مردم به درستی آنها را بی سوادی حکمرانان می دانند؛ چه، "سواد پایه" همین توانایی خواندن و نوشتن درست است. امروزه ده ها گونه سواد داریم: سواد رسانه ای، سواد هنری، سواد اقتصادی، سواد فرهنگی و ... اما مادر همه آنها سواد پایه است.
حکمرانی کنونی ما با بحران بی سوادی درگیر است. این بی سوادی گسترده تر از آن است که در گفتار و کردار برخی مدیران و حاکمان بروز و ظهور دارد. با چیزی بیش از بی سوادی فردی روبروییم.
اما این بی سوادی چیست و از کجا سرچشمه می گیرد؟بی سوادی سیستمی به معنای ناتوانی نظام اداری و مدیریتی در توسعه ارتباطات مکتوب و نوشتاری در عملکرد و فرهنگ سازمانی است. نظام اداری و سازمانی و حکمرانی مدرن، یعنی بروکراسی، بر خوانایی و نویسایی استوار است.
قابلیت های خواندن و نوشتن فعال و موثر، ستون فقرات و بنیاد بروکراسی است. از اینرو کارکنان و مدیران بایسته است دارای حداکثر قابلیت خوانایی و نویسایی به زبان رسمی و حاکم باشند.کلیه امور اداری مبتنی بر قوانین و مقرارت مکتوب رسمی است. حتی گردش کار سازمانی نیز مکتوب است.
شرط بنیادی کارآیی اداری تسلط به خواندن و نوشتن زبان رسمی در سطح عالی است. به ویژه برای مدیران. لازمه این کار تمرین مستمر آنان در نوشتن و خواندن است.
ماساکو واتانابه در کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" حاصل سال ها پژوهش میدانی اش درباره وضعیت نگارش در ژاپن، آمریکا و فرانسه را ارایه می کند. واتانابه می نویسد در فرانسه " از قبولی در امتحانات پایانی دوره متوسطه گرفته تا ورود به تحصیلات عالی و همچنین خروج از آن، امتحان استخدامی و مهم تر از آن امتحان استخدامی عالی رتبه دولت، که بیشترین ابهت اجتماعی را در فرانسه دارد، همه و همه به میزان مهارت در دیسرتاسیون* بستگی دارد. بنابر این، اغراق نیست اگر بگوییم که مسیر زندگی افراد بر اساس میزان توانایی آن ها در نوشتن مطالب به این سبک تعیین می شود" (ص ۳۲۱).
بله، توانایی نوشتن دیسرتاسیون معیار شایستگی تمام مقامات دولتی است. چون مدیریت و حکمرانی بدون توانایی عالی در نوشتن فاجعه بار می آورد. خودتان بگویید چقدر حکمرانان و مدیران ما این سطح نوشتن را می دانند؟!
بی سوادی سیستمی یعنی نظام حکمرانی که شرط استخدام و نصب مدیرانش هر چیزی هست جز توانایی نوشتن عالی به زبان فارسی. چرا مبتلا به بی سوادی سیستمی شدیم؟ عوامل گوناگون دارد. سیطره فرهنگ شفاهی، سیطره فرهنگ منبری و تبلیغ، سیطره ارزش های ایدیولوژیک در انتصاب ها، بحران کیفیت نظام آموزشی و دانشگاهی، و عوامل دیگر. محکی در پایان صحبت مان گفت ما صد مساله در نظام حکمرانی را شناسایی کرده ایم اما به بی سوادی سیستمی تاکنون پرداخته نشده.
گفتم کتاب "الفبای زندگی؛ نوشتن و خواندن به مثابه زیستن" را نوشته ام و به زودی منتشر می شود. این کتاب شرح همین بحران است.
*پایان نامه، رساله، تز
کانال عصر ایران در تلگرام