Web Analytics Made Easy - Statcounter

مجتبی احمدی؛ دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا

بالاخره جشنواره فیلم فجر هم با تمام حواشی اش به پایان رسید. دیشب نامزدها اعلام شدند، خیلی ها خوشحال شدند، خیلی ها ناراحت شدند، بدون تعارف خیلی ها به هم حسادت کردند و البته خیلی ها باورشان نمی شد در لیست داوران جشنواره باشند، همانطور که خیلی ها باور نمی کردند خیلی های دیگر در این لیست حضور نداشته باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جشنواره فیلم فجر به سکانس پایانی اش نزدیک می شد و برعکس بسیاری از آثار دراماتیک که با خوشحالی قهرمان تماشاگر می خندد و با یک اتفاق تراژدی قهرمان تماشاگر اشک می ریزد، اینجا اشک ها و لبخندها تنها مواردی بودند که میان همه به مساوات تقسیم شدند.

شاید هم نه؛ حداقل با کنار هم گذاشتن برخی از اسامی می توان گفت برخی ها در این جشنواره می توانستند دیده شوند و نشدند.

امروز تهران شلوغ نیست و این یعنی اینکه می شود زودتر از زمان مدنظر به مقصد رسید و با آرامش خاطر در پارکینگ های برج میلاد جای پارک مناسبی پیدا کرد و وارد سالن برگزاری روز پایانی مهم ترین اتفاق سینمایی کشور شد. تقریبا 45 دقیقه زودتر از آغاز مراسم که مطمئنا مثل همیشه با تاخیر برگزار خواهد شد وارد لابی مرکز همایش های برج میلاد می شویم و از شواهد امر پیداست که خیلی ها زودتر از ما به محل برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر رسیدند و انتظار برای مشخص شدن تکلیف سیمرغ ها حداقل در میان خانواده سینما امری اپیدمی است.

نکته ای که قبل از هرچیز توجه هر تازه وارد به این محیط را جذب می کند، پچ پچ اهالی رسانه و سینما درخصوص اسامی نامزدهایی است که برخی از آنها با تصورات احتمالی متفاوت بوده است. برخی از کاندید نشدن ابراهیم حاتمی کیا می گفتند و برخی اظهارات شهاب حسینی را قبول داشتند و برخی صحبت های او را دور از احترام قلمداد می کردند.

خیلی ها معتقد بودند سیمرغ بهترین بازیگر در دستان فرامرز قریبیان است و برخی دیگر برعکس این فکر می کردند و معتقد بودند داوران نمی توانند از کنار بازی پیمان معادی به این راحتی ها عبور کنند.

همین پچ پچ ها فضای شب اختتامیه را ملتهب تر می کرد و حتی بگو مگوها بین افراد با خنده شروع می شد و کم کم بالا می گرفت. دربرخی از لحظات کل کل سینمایی چندنفر تو را یاد کل کل های فوتبالی آبی و قرمز می انداخت. گویا قضیه جدی تر از آن است که طرفداران برخی از بازیگران یا عوامل برخی از آثار کسب سیمرغ برایشان اهمیت نداشته باشند.

برای تکمیل این گزارش کمی احساسی یا بهتر بگوییم سلیقه ای به سراغ چند همکار خبری می رویم.

آنها هم به سرعت نقد و تحلیلی روی نامزدها دارند. تهیه کننده سرشناسی که امسال در جشنواره با یک فیلم حضور دارد، بدون اینکه بخواهد اسمی از او برده شود نبودن نام جواد عزتی را درمیان نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد عجیب می داند و جالب تر اینکه همسر این تهیه کننده پیش بینی جالبی دارد و می گوید داوران بسیار فکورانه جواد عزتی را در لیست بازیگر مکمل قرار دادند تا راحت تر بتوانند سیمرغ را به دست او بدهند و بحث رقابت قریبیان و معادی در کسب سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد اینجا پیش کشیده می شود.

بازیگر پیشکسوتی که در مراسم اختتامیه حضور دارد، می گوید بهترین فیلمی که امسال دیدم «درخت گردو» است و در همین لحظه تعدادی از خانواده سینما و اهالی خبر و رسانه با تایید حرف او می گویند حتما سیمرغ بهترین فیلم در دستان صاحبان فیلم «درخت گردو» خواهد بود.

آنهایی که در شب آخر فیلم مجیدی را دیدند، نظراتی کاملا متفاوت دارند. برخی از قدرت فیلم می گویند و برخی نقاط ضعف فیلم را نشانه گیری می کنند و اینها همه یعنی افراد حاضر در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر خودشان می توانند در مقام یک داور انتخاب کنند.

قیافه برخی مدل شب جواب کنکور است و برخی که حتی عنوانشان در میان نامزدها دیده می شود بسیار خونسرد و خندان با همراهانشان در گپ و گفت هستند. از زبان یکی از افراد مرتبط با جشنواره فیلم فجر می شنویم اگر معادی جشنواره را تحریم نمی کرد... یکی دیگر می گوید شاید به دلیل اینکه بابک حمیدیان جشنواره را تحریم کرده است، او را باتوجه به دو سه بازی خوبی که در جشنواره داشته است از لیست کنار گذاشته اند و...

کم کم اظهار نظرها متشنج تر می شود و فکر می کنم محمدرضا شهیدی فر می رود تا آخرین سکانس جشنواره فیلم فجر را که دقایقی پیش در لابی برج میلاد پیش تولید شده است، کلید بزند.

ادامه دارد.....

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: برج میلاد جشنواره فیلم فجر مجید مجیدی مهران مدیری خروج پیمان معادی بابک حمیدیان سیمرغ ابراهیم حاتمی کیا درخت گردو جشنواره فیلم فجر مراسم اختتامیه بهترین بازیگر سیمرغ بهترین برج میلاد خیلی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۶۵۲۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شیدا دهداری: «پرویزخان» شبیه پدرم نیست

فیلم سینمایی «پرویزخان» به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی و تهیه‌کنندگی عطا پناهی، برشی است از زندگی مرد اخلاق فوتبال ایران که با درایت و سختی فراوان توانست تیم ملی را از بحران عبور دهد. این فیلم محصول سازمان هنری‌رسانه‌ای اوج است و در آن سعید پورصمیمی در نقش مرحوم دهداری ایفای نقش کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، شیدا دهداری، دختر پرویز دهداری، که این روز‌ها فیلمی درباره پدرش با عنوان «پرویزخان» روی پرده سینماست، می‌گوید: «این فیلم را خیلی دوست دارم به این دلیل که نشان می‌دهد چگونه پدرم با اقتدار، عشق، فداکاری و تمام وجود در آن برهه و مقطع زمانی باعث موفقیت تیم ملی فوتبال ایران می‌شود. اما باید بگویم این فیلم اثری درباره شخصیت پدرم نیست، بلکه تصویری از تاریخ و برهه‌ای از فوتبال کشور است که مصادف با دوران مربیگری پدرم می‌شود.» به روایت همشهری، شیدا دهداری همچنین در این گفتگو از خودش و برادرش شاهین می‌گوید برادرش تا مقطع تحصیلی دیپلم در ایران بوده و بعد به‌خاطر بیماری و نیاز به عمل به آلمان رفته و آنجا ماندگار شده است.

«پرویزخان» فیلمی درباره زندگی و دوران فوتبالی پدرتان است. این فیلم چقدر به حال‌وهوای زندگی شخصی و کاری پدرتان نزدیک است؟

راستش من در طول ساخت فیلم و در مقاطع مختلف فیلمبرداری حضور پررنگی نداشتم؛ چراکه تصور می‌کردم فرصت زیاد است، ولی فیلم سریع‌تر از آنچه در فکرم بود ساخته شد. بااین‌حال در همان یکی دو جلسه‌ای که با دوستان صحبت کردیم، من را راهنمایی کردند. می‌دانم زحمات بسیاری برای این فیلم کشیده شده و دوستان کار بسیار سختی انجام داده‌اند که نمی‌توان و نباید نادیده گرفت؛ اما باید به این نکته هم اذعان کنم که در برخی موارد آنچه در فیلم بود مبنای واقعی نداشت.

به‌هرحال همیشه وقتی از زندگی یک شخصیت شناخته‌شده، سیاسی یا ورزشی یا در حوزه‌های دیگر، فیلمی ساخته می‌شود، نقد‌هایی وجود دارد.

بله درست است. برخی از دوستان پدرم این انتقاد را داشتند که شخصیت پرویز دهداری آنگونه که در برخی سکانس‌ها نشان داده می‌شود نیست. مثلا پدرم تندتند راه نمی‌رفت یا کنار زمین داد نمی‌زد و این‌ها مطابق با واقعیت نبود. اما در کل نگاه عیب‌جویانه‌ای نسبت به این اثر ندارم و زحماتی را که برای آن کشیده شده است در اولویت می‌بینم. می‌توانم بگویم که این فیلم درحقیقت اثری در مورد شخصیت پدر فقیدم نیست، بلکه تصویری از تاریخ کشور است که مصادف با دوران مربیگری پدرم می‌شود.

آیا در زمان اکران مردمی فیلم را با تماشاگران دیده‌اید؟ از بازخورد‌های مردمی بگویید.

تا این زمان از اکران بازخورد منفی ندیده و نشنیده‌ام؛ البته همان‌طور که گفتم برخی از دوستان نقد‌هایی داشتند، اما ظاهرا خروجی فیلم به دل نشسته و بازخورد‌های خوبی در این مدت از مردم گرفته‌ام. جز قسمت‌هایی که اشاره کردم، دیگر موارد قابل‌قبول است، آن هم با توجه به اینکه آقای سعید پورصمیمی نه با فوتبال و نه با شخصیت پدرم آشنایی نداشتند، اما زحمت بسیاری برای ایفای این نقش کشیدند و تا حدود زیادی ظرافت، محاسن اخلاقی، مهربانی، فداکاری، عشق به کار (چه نسبت به بچه‌های تیم چه نسبت به جایگاه و کلیت تیم ملی و موفقیت‌هایش)، ملی‌گرایی و روحیات ایشان در عرصه مسابقات نشان داده شد.

نقش شما در فیلم را المیرا دهقان بازی کرده. درباره بازی‌اش بگویید و اینکه آیا توانسته است از عهده نقش بربیاید؟

خانم دهقان هم در ایفای نقش زحمت بسیاری کشید و تا حدود زیادی موفق بود؛ اگرچه وقتی با عوامل فیلم صحبت کردیم بیان کردم که من خیلی اهل نشان‌دادن هیجانات نبودم؛ اما ظاهرا شرایط فیلم و روایت تصویری ایجاب می‌کرد که این موارد تغییر کند یا اغراق‌گونه شود، چراکه این اثر مستند نیست که موبه‌مو اجرا شود و باید در جا‌هایی جذابیت بصری و سینمایی داشته باشد. با همه این‌ها من فیلم «پرویزخان» را دوست دارم؛ به این دلیل که نشان می‌دهد چگونه پدر با اقتدار، عشق، فداکاری و تمام وجود در آن برهه و مقطع زمانی فارغ از سلامتش و بدون چشمداشت مالی و صرفا به‌دلیل علقه‌های ملی کار می‌کند و باعث موفقیت تیم می‌شود.

مهم‌ترین نقدی که درباره فیلم شنیده‌اید چه بود؟

مهم‌ترین نقد در مورد ظاهر پدرم بود و اینکه در آن زمان جوان‌تر از آقای پورصمیمی در این نقش بودند. موضوع دیگر این بود که پدر به‌خاطر خصوصیات اخلاقی و شخصیتی هرگز به خانه بازیکنی با مختصات شخصیتی «کامیاب» نمی‌رفتند که برای برگشتش التماس کنند. البته که بعدا کارگردان این موضوع را هم برای من تشریح کردند که این حرکت از نگاه فراملی پدرم نشئت می‌گیرد که می‌خواستند حتی به قیمت زیرپاگذاشتن غرورشان ملی‌گرایی را عملی کنند.

با توجه به اینکه در فیلم به خصوصیات و ویژگی‌های رفتاری پرویز دهداری اشاره شده، آیا مدل رفتاری خاص دهداری در فوتبال در زندگی شخصی ایشان هم بود؟

برخی از واژه «استبداد» در توصیف ویژگی‌های رفتاری دهداری استفاده می‌کنند که به‌نظرم این کلمه مناسب نیست. پرویز دهداری همیشه در زندگی بر اصول اخلاقی سختش پافشاری می‌کرد و البته تحمل این موضوع برای من و خانواده‌ام هم سخت بود؛ اما اصول درستی داشتند که می‌خواستند همیشه در زندگی ما عملی شود، اصولی، چون اولویت‌دادن به دیگران در مقایسه با خودشان و بازی‌نخوردن و سر خم‌نکردن در برابر حرف زور. به‌خاطر همین روحیه است که وقتی با شورشی در مقابل اصول خودشان مواجه شدند (یعنی همان داستان استعفای دسته‌جمعی بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران) آن رفتار‌ها و تصمیمات را در پیش گرفتند. البته تمام این مخالفت‌ها مستقیم در مورد پدر من نبود و مشکلاتی بین بازیکنان تیم ملی با کل مدیریت در جریان بود و بار‌ها و بار‌ها این را از زبان آقایانی که ریاست فدراسیون و دیگر سمت‌ها را برعهده داشتند شنیدم.

به‌عنوان دختر پرویز دهداری کدام سکانس از فیلم «پرویزخان» را دوست داشتید؟

همه سکانس‌ها را دوست داشتم؛ اما در سکانس پایانی و زمانی که پس از برد کویت با آرامش درونی همیشگی‌شان به خلوتی می‌آیند و نفس عمیقی می‌کشند، با تمام وجودم لمس کردم که چه بر پدر گذشته است.

ساخت فیلم‌های سینمایی و حتی سریال‌های تلویزیونی درباره شخصیت‌های ملی به‌خصوص شخصیت‌های ورزشی بسیار کم اتفاق افتاده است. به‌نظر شما تولید و اکران این‌گونه فیلم‌ها چقدر ضرورت دارد؟

آنچه واقعیت است و بسیار اهمیت دارد این است که باید تصویر زندگی شخصیت‌هایی مانند پدرم که کم هم نیستند ساخته شود. به‌دلیل شرایط امروز، فوتبال تماما پول شده است و پرداختن صرف به پول، مسائل اخلاقی را کمرنگ و کمرنگ‌تر کرده است. چنین نگرشی موجب می‌شود آدم‌ها اخلاق را به سخره بگیرند. در چنین احوالی این که فردی مانند پدر من ریالی بابت کاری که برای تیم ملی انجام داد نگرفت، مانند قصه و افسانه است و افراد را به فکر وامی‌دارد؛ این فکر که شفقت، عشق، فداکاری و انسانیت چه جایگاهی دارد. به همین دلیل ساختن چنین آثاری از این منظر مهم است که مردم با این آدم‌ها و فضایل اخلاقی‌شان آشنا شوند.

از کاراکتر‌ها تا سکانس‌های ورزشی

طرفداران ورزشی همیشه دوست دارند فیلم‌های سینمایی شخصیت‌های محبوب خود را روی پرده سینما ببیند، شاید فیلم‌های سینمایی ورزشی در این سال‌ها ساخته شده، اما کمتر پیش آمده شخصیت‌های ورزشی تبدیل به فیلم‌های سینمایی شوند.

در میان ورزش‌ها فوتبال طرفداران زیادی دارد و فیلم‌های سینمایی زیادی ساخته شده که در آن کاراکتر‌های مرتبط به ورزش فوتبال باشد و یا سکانس‌هایی فوتبالی را به تصویر بکشد. از «هیچ» عبدالرضا کاهانی گرفته تا «یه حبه قند» مملو از لحظه‌های نوستالژیک از دورهمی‌های خانوادگی است و یکی از سکانس‌های جذاب آن، سکانس مربوط به شب قبل از مراسم خواستگاری است. جایی که داماد‌های خانواده دورهم جمع شدند و در ال‌سی‌دی‌ای که هرمز با خود آورده است، به تماشای زنده فوتبال اسپانیا و هلند نشسته‌اند و تخمه می‌شکنند! یا «عرق سرد» سهیل بیرقی تا «تومان» روایت زندگی داوشخصیتی به نام داوود است که تلاش دارد سطح زندگی خود را از راه شرط‌بندی در اسب‌سواری و فوتبال، ارتقا دهد. او برگش برنده می‌شود و یک شبه ره صدساله را طی می‌کند.

ناکام در پرداختن به شخصیت‌های وزرشی در اکران

اما شخصیت‌های ورزشی و پرداختن به زندگی شخصی و ورزشی آن‌ها کمتر مورد اقبال فیلمسازان قرار گرفته است. یکی از شخصیت‌های وزرشی غلامرضا تختی است که فیلمی به نام اش به کارگردانی بهرام توکلی ساخته شد. بهرام توکلی وقتی به سراغ فیلم «غلامرضا تختی» رفت خیلی‌ها تصور می‌کردند شاید این فیلم هم مثل معدود فیلم‌های زندگینامه‌ای ایرانی خوب از آب درنیاید. به خصوص که قبلا فیلم «جهان پهلوان تختی» ساخته مشترک مرحوم علی حاتمی و در ادامه بهروز افخمی مورد توجه قرار نگرفته بود.

فیلم سینمایی «لاله» بر اساس زندگی لاله صدیق از قهرمانان اتومبیل رانی از دیگر فیلم‌هایی بود که ساخته و اکران شد. اما حاشیه‌های تولید این فیلم آنقدر بالا گرفت که اکران آن خیلی دیده نشد.

همچنین فیلم «بیرو» از جمله فیلم‌هایی است که به کارگردانی مرتضی‌علی عباس میرزایی بر اساس زندگی دروازه بان معروف پرسپولیس علیرضا بیرانوند ساخته شده است. این فیلم روایتگر زندگی این بازیکن از کودکی تا ورود به سطح حرفه‌ای فوتبال است. البته می‌توان به فیلم «اورکا» هم اشاره کرد، فیلمی که بر اساس زن شناگر ایرانی الهام‌السادات اصغری است که توانست رکورد‌های گینس را جابه‌جا کند. ساخته شد.

حالا «پرویزخان» که بر اساس زندگی پرویز دهداری ساخته شده است. باید دید این فیلم می‌توان در اکران موفق باشد؟

دیگر خبرها

  • بوسه زن و شوهری که با مجوز صداوسیما پخش شد
  • سکانس‌هایی از مقیمان ناکجا
  • سحر دولتشاهی خانم جلسه ای از آب دراومد ! + فیلم آواز خوندن خانوم که سانسور شد
  • شیدا دهداری: «پرویزخان» شبیه پدرم نیست
  • راهنمای خرید اینترنتی بلیط قطار سیمرغ
  • تخصیص اعتبار جدید به ابر رایانه سیمرغ/ افزایش توان و ظرفیت پردازش
  • «پرویزخان» شبیه پدرم نیست
  • نمایش عکس‌های عروسی نوید محمدزاده و فرشته حسینی در یک سریال!
  • نمایش عکس‌های عروسی نوید و فرشته در یک سریال!
  • سکانس‌هایی از فیلم ستاره بازی