شیر زنانی که پلنگ شدند!
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۱۱۹۹۲
حکایت حضور مردها در سینما چیز قابل بحثی نبوده و نیست! آنها با یک زیرپوش پاره و تنبانی راه راه و حتی بدون این چیزها یا زیر دوش رفتهاند و یا بر روی دوش، یک لوله بخاری گذاشته و به قلب دشمن تاختهاند! بله؛ ایفای نقش و ادای دین مردها به سینما صرفا به همین اداها محدود شده وتوضیح بیشتری هم نمیطلبد!
اما در عوض، حکایت زن و سینما همچون پنبه و آتش بوده، یعنی حساس و پراحساس و ما ایرانی جماعت هم که غیرتی و حساس!
بر همین اساس و با کسب اجازه از مورخان سینما ما از نقش مردان در سینما چشم میپوشیم و یکسره میرویم سر داستان جنجالی و پرهیجان حضور زنان در تاریخ سینمای ایران به شرح و بسط موارد زیر:
1- نقش زن بر روی «پرده نقرهای»همواره «سیاه و سفید» بوده؛ بعبارتی «از اینور و آنور بام افتادن» راستکار زن در سینمای ایران بوده و این کش و قوسها به شکلی پریودیک و یک در میان بوده؛ البته او همیشه عروسک بوده اما در دو حالت مختلف بوده:
- در عصر سینمای بدنه؛ تن و بدن زن شد «حرف اول» البته در کنار یک «شام خصوصی در آخر» ! این دوره؛ زن عروسکی بیارزش بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در عصر سینمای ارزشی؛ دست پخت زن شد حرف اول و آخر، آنهم داخل پستویی در پشت یک در! در این دوره زن عروسکی ارزشی بود.
عروسک بیارزش«شیطون» است ودمار از مردان دور و برش درمیآورد و عروسک ارزشی «شیطان» است و دمار از شوهرش! عروسک بیارزش صدقه سری مردان قر میدهد و عروسک ارزشی صدقه میدهد و سر شوهرش غر میزند! عروسک بیارزش با ریختن آب توبه بر سرش، میشود پاک و حلال! اما عروسک ارزشی آب که به رویش بریزی لباسهایش تنگ و چسبان و خودش تحریک کننده و از دم، حرام میشود!
خلاصه باید گفت: یکی بود؛ یکی نبود داستان زن در سینمای ایران بود و خواهد بود. یعنی اصل جنس سینما، برای این جنس، گاه حرام بود و گاه عین حرمسرا بود! بله؛ «شیرزنان» صحنه زندگی، نقششان در سینما بین «پلنگی» چموش و «گربهای» خموش مدام در نوسان بود. البته زن، چه پلنگ شد و چه گربه، قد «مردی که موش شد» در تاریخ سینما اثرگذار نشد! الغرض؛ مقام شامخ زن اینگونه سرویس شد که جایگاهش همواره محدود به سرویسهای آپارتمانی شد؛ او یا در«حمام» مشغول شستن خود بود یا در«آشپزخانه» حین پاک کردن نخود بود!
2- نکته جالب در نوسانات فوق، این بود که خود زن در افت و خیزهای تاریخی بیتقصیر بود! بعبارتی؛ هر چه بود زیر سر مردانی بود که گاه زیرسرشان بلند میشد و گاه رگ گردنشان کلفت! یعنی زنان مطیع ما در هر دوره از تاریخ ؛ اول باید میدیدند مردها از کدام دنده بلند شدند تا تکلیفشان در فیلمها حتی با لباسشان روشن میشد! همانقدر که زنها در صحنه زندگیخود دغدغه «چی بپوشم» داشتند؛ مردها در پرده سینما قوانین «چی نپوشند» را برای آنها گذاشتند! بر همین اساس، زنها یا برای مردان، نزده، رقصیدند؛ یا آنقدر توی سرشان زدند که آرام درگوشهای کپیدند!
3- وقتی سینما در کشورمان متولد شد 95 درصد جمعیت ایران سواد نداشتند اما در عوض100 درصد مردان غیرت داشتند! با چنین اوضاعی حضور زن و شهره شهر شدنش، چیزی در حد کفر ابلیس بود! البته این موضوع در زمان تولد تئاتر با آوردن زنهای اجنبی و یا مردان زنپوش ختم به خیر شد اما سینماگران همچنان، اصرار بر استفاده از زنان وطنی در فیلمها را داشتند! نتیجهاش هم، پرتاب گوجه فرنگیهایی شد که نثار اولین زنهای بازیگر سینمای ایران شد! آنهم از سوی مردمی که هنر نزد آنان بود و بس، شاید هم «دو بست»! یکیش همین: روح انگیز سامینژاد بازیگر فیلم دختر لرکه سرنوشتش، عاقبت یزید شد!
4- همانطور که ذکر شد تئاتر در آغاز راه، برای دور زدن«تحریمهای جنسیتی» از دو روش بهره برد: - مردان زن پوش -زنان اجنبی.
اما بعد از کلی فراز و نشیب، بالاخره تئاتر مسیرش را پیدا کرد و هر جنسی در جای خودش مسیرش را پیدا کرد. اما این بار نوبت سینما بود که به جاده خاکی بزند! یعنی داستان «مردان زن پوش» و «زنان اجنبی» آنهم صد سال بعد از تئاتر، ناگهان در سینما جای خودش را باز کرد. مثلا در این مسیر، اکبر عبدی؛ محسن تنابنده؛ ارژنگ امیرفضلی و خیلی از مردهای دیگر را بشدت ناکار کرد! از آنسو هم؛ پای هنرپیشگان ترگل ورگل هندی؛ تایلندی؛ برزیلی؛ آمریکایی و... را به سینمایمان باز کرد.
کمی دقت کنید تا ببینید در فیلمهای پر فروش این روزها، یا «پای یک مرد زن پوش در میان است» یا «پای یک زن بلوند و بلند و قشنگ از اهالی دیار فرنگ!» با چنین روندی؛ تخمین زده میشود نسل همین هنرپیشههای گربه و پلنگ داخلی خیلی سریعتر از «یوزپلنگ ایرانی» منقرض شود! بعبارتی باید در سال رونق تولید ملی، واردات هنرپیشه زن را هم، به سایر واردات بیخودی (همچون سنگ پا) بیافزاییم! همچنین با اوصافی که گفته شد میتوان نتیجه گرفت: «سینما از تئاتر 100 سالی عقبتر است!»
5- زنها از بدو تاریخ سینما به داشتن بادی گارد علاقه خاصی نشان دادهاند گاه به خاطر حفظ جانشان برای مصون ماندن از حمله مردان ناموسپرست غیرتی و یا چشمچرانهای شهوتی و گاه برای استفادههای نمایشی و چشم رو هم چشمی!
6- در سینمای ایران این خود زن نیست که وسوسه میکند؛ بلکه ملیت زن است که مردها را از راه بدر میکند! مثلا؛ نیکول کیدمن نمیتواند آتشی که یک بازیگر پیرزن داخلی میسوزاند را بسوزاند! لذا لازم نیست نیکول کیدمن به اندازه یک پیرزن داخلی خودش را بپوشاند! بازهم نکته جالبتر اینکه برای تحریک شدن غیورمردان کشورمان، جنس موی زن خیلی مهم است! مردان ایرانی در ابتدا فرق موی طبیعی یک زن با کلاه گیس را تشخیص میدهند و بعد تصمیم میگیرند که تحریک بشوند یا نشوند!
7– مقایسه لقب قهرمانان زن با مرد در عناوین فیلمها هم بشدت جای بحث و بررسی داشته و دارد! نام فیلم های زیر را ببینید و خودتان قضاوت کنید که حق کدام جنس بیشتر خورده شده است:
لقب زن در عناوین فیلمها!
هرجایی؛ روسپی؛ مامان جونم عاشق شده؛ انگشتنما؛ خانم دلش موتور میخواد؛معشوقه؛ هلوی پوست کنده؛ زن باکره ؛ آب نبات چوبی؛خانوم؛ ننه نقلی؛ عروسک؛ زن زیادی؛ بانوی کوچک؛ دختر شیرینی فروش؛ وقتی کلفت خوشگل باشه و..
لقب مردان در عناوین فیلمها:
فقط آقا مهدی می تونه؛ پاشنه طلا؛ قیصر؛ داش آکل؛ آقای قرن بیستم؛دختر نگو بلا بگو؛ زیبای پررو؛ سینه چاک؛ ولی نعمت؛ آقا رضای گل؛ عروس پا برهنه؛ کنیز؛ مرغ همسایه؛ آقا مهدی وارد میشود؛ حسین آژدان ؛ هفت دلاور؛ تنها مرد محله؛ عقابها؛ مردی که زیاد میدانست؛ جوانمرد!
8- سلبریتیها خصوصا از نوع اناث، برای اینکه نشان دهند از هر انگشتشان هنری میریزد و بیخود و بیجهت به جایی که رسیدهاند، نرسیدهاند معمولا سعی میکنند قدرت فرامادیشان را به رخ بکشند تا اثبات نمایند با معجزه هزاره سوم طرف هستیم! بر همین اساس آنها در سینمای قبل از انقلاب بعنوان یک همه فن حریف؛ میرقصیدند و میخواندند و میخوابیدند! اما هنرپیشگان زن بعد از انقلاب همگی بیدارند و اهل تفکر! بازیگران زن فعلی یا کتاب چاپ میکنند یا نقاش و عکاس و معمار و طراح میشوند و یا با صاحبان این صنوف شریک و یار میشوند. حتی در فضای مجازی؛ در مورد شیر مرغ تا جان آدمیزاد نظرات کارشناسی میدهند و غمخوار دیگران میشوند!
9- تکلیف خواهر شوهر در زیر فرش بعنوان عقرب معلوم است اما اوضاع یک زن بعنوان هنرپیشه، در روی «فرش قرمز» بشدت سردرگم است! چون به معنی واقعی کلمه نمیداند آنجا چه باید بپوشد؟! این مشکل، در روی فرش قرمزجشنوارههای خارجی، بمراتب بیشتر هم میشود! چون باید چیزی بپوشد که هم خر را داشته باشد و هم خرما را! یعنی هم آنقدر پوشیده باشد که ممنوع التصویر نشود و هم آنقدر نپوشد که تصویرش املی نشود! البته دست آخر هم؛با یک لباس کپی به شکل جلو بسته از یک طراح برجسته سر و تهش را، هممیآورد!
10- زن بازیگر یا آقا بالاسر برای خودش دست و پا نمیکند و یا دست و پا میزند که با آقازادهای ازدواج کند. هرچند که بعد از چند صباحی؛ به دست و پایش میافتد که متارکه کند! دست آخر هم،به این نتیجه میرسد که به جای شوهر(بلانسبت آقایان) با سگی بی دست و پا و زبان بسته زندگی مشترکی را آغاز کند!
11- نکته جالب دیگر از حضور زنان در سینما این است که آنها وقتی روی پرده هستند، مرتبا قربان صدقه اهالی پشت پرده میروند اما بعد از آنکه پرده برافتاد و آنها از اسب و اصل به زمین افتادند؛ ناگهان از پشت پردهها، پردهبرداری میکنند و چیزهایی را افشا میکنند که میشود بعدا در دادگاه علیه خودشان استفاده کرد!
12- البته یک چیز در سینما نقش زنان را نسبت به آقایان پررنگتر میکند و آن عنوان سریالهای تلویزیونی است که همواره با نام زنها، خود را مزین میکنند! اگر شنیدید که نام سریالی مانند ستایش؛ کیمیا؛ مرضیه؛ خاله سارا و ... به نام مردی مثلا غلام و جمشید است؛ بگویید تا تاریخ سینما را عوض کنیم! این تبعیض در ترانهها و آهنگهای خوانده شده هم بشدت دیده میشود چون مردهای خواننده در ترانههایشان مدام از بر و روی لیلا؛ نسترن؛ نیر؛ حنا؛ نیلوفر و... صحبت میکنند اما دریغ از خانم خوانندهای که در آهنگش از نام یک مرد استفاده کرده باشد! مثلا بگوید: «سعید در رو وا کن!»
13- رکورد اولینهای سینمایی هم، معمولا متعلق به زن بوده است: بعنوان مثال اولین حضور زن با لباس جلوی دوربین؛ اولین حضور زن بدون لباس جلوی دوربین، اولین بوسه و... اما برای کسی مهم نیست که اولین بار کدام مرد جلوی دوربین لخت شد!
14- چهره زن و حتی سایر اعضایش در سینما خیلی بیشتر از استعداد بازیگریش مهم بوده و هست. در سینما هیچوقت یک زن زیبا روی زمین نمیماند و عکسش آن بالاها و بر سردر سینماها میماند. اما هنرمندترین زنها هم در گوشهای از سرای سالمندان جان به جان آفرین تسلیم کرده و میکنند! البته زنانی که «بر و روی» چندانی ندارند میتوانند امیدوار باشند در فیلمهایی با موضوع عشقهای مثلثی، نقش «زن اصلی مرد خیانت کار» را بازی کنند! البته باید آنقدر زشت باشندکه بیننده با مقایسه او و معشوقه شوهرش به آن مرد حق دهد که به زنش خیانت کند! جالب آنکه معمولا در سینمای ایران کمتر پیش میآید، زنها به مردان خیانت کنند! وقتی هم زنی با یک مرد غربیه از در دوستی وارد میشود بعدها معلوم میشود پشت در، جاست فرند بودهاند و فقط خواستهاند ما را خیط کنند!
من حیث المجموع؛ نتیجه آنکه:
زنان یا در دورهای زنده به گور شدند و یا در دورهای از گور درآمدند و جنس زیرخاکی شدند! اما ایکاش این سیکل، به جای تکرار؛ ثابت میشد تا زن تکلیفش برای همیشه مشخص میشد راستی چه خوب بود که زن فقط زن میشد نه ابزاری برای استفاده مرد میشد!
کد خبر 1352980منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: زنان سینمای ایران بر همین اساس مردان زن پوش تاریخ سینما جلوی دوربین فیلم ها نکته جالب دست و پا حضور زن یک مرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۱۱۹۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش گسترده سینماگران به سخنان جنجالی مدیر یک پلتفرم
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، شامگاه یکشنبه ـ دوم اردیبهشت ماه ـ بخش کوتاهی از یک گفتگوی ویدیویی با محمدحسن شانهساززاده ـ نایب رییس هیاتمدیره پلتفرم ویاودی نماوا ـ در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن با لحنی که به مذاق جمع گسترده ای از اهالی سینما خوش نیامده، درباره سینما و نمایش خانگی سخن میگفت.
او در بخشی از سخنانش در این برنامه گفته بود: همه بازیگرها و تهیهکنندهها بیاخلاقیهای خاص خودشان را دارند؛ نه به قرارداد و نه به حرفشان متعهدند. من در چند صنعت مختلف بودهام و به بیاخلاقیِ اینها هیچجا ندیدهام. اسمشان هم هنرمند، فرهیخته و فرهنگی است، ولی بسیار بیاخلاقند.
این مدیر نمایش خانگی در پاسخ به این پرسش که از بابت تحریم هنرمندان نگرانی ندارد، با خنده پاسخ داده بود: برای آنها اول و آخرش پول است. شما پول بده، هر کاری میکنند.
حالا این صحبت ها موجی از واکنشها را در میان سینماگران به راه انداخته است. عده زیادی در صفحات اینستاگرام خود نسبت به این سخنان واکنش انتقادی نشان دادند و خواهان عذرخواهی وی شدند.
در این میان چند واکنش ویدیویی نیز بیشتر دیده شد که در رأس آنها واکنش خالقان دو مجموعه «خسوف» و «شریک جرم» ـ محصول پلتفرم مذکور ـ قرار گرفت.
همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما که پیشتر تهیهکنندگی این دو مجموعه را بر عهده داشت، با انتشار ویدیویی گفت: آقای شانهساززاده مدیرعامل قبلی و یکی از مدیران ارشد فعلی نماوا با حرفهایی که بیشتر زیبنده خودشان است، بازیگران و تهیهکنندگان سینمای ایران را مورد نوازش قرار دادند. من در ۴۰ سال گذشته، این میزان وقاحت در بیان الفاظ را به یاد ندارم و به نظرم بیسابقه است.
او در بخش دیگری با اشاره به جمله آخر شانهساززاده تاکید کرد: قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز! حداقل برای منی که در یکی دو پروژه، یکی دو سال با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم، باعث تاسف است. جناب شانهساز! برای حفظ حرمت سینمای ایران و برای حفظ حرمت و شأن بازیگران و تهیهکنندگان سینمای ایران، من همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در این مجموعه (نماوا) حضور داشته باشید، در هیچ سمتی و به هیچ عنوان با این مجموعه همکاری نخواهم داشت.
اما مازیار میری، کارگردان دو سریال یادشده نیز در ویدیویی کوتاه گفته است: روز گذشته جناب آقای شانهساز از مدیران ارشد پلتفرم نماوا فرمایشاتی فرمودند که واقعا باعث تاسف است. البته از نظر من تاسف بزرگتر جایی است که مدیران فرهنگی کشور شرایطی را به وجود میآورند که افراد کاسبکاری چون ایشان عهدهدار تصمیمگیری در امور فرهنگی میشوند که واقعا باعث تاسف است. از آن جایی که به خلاف نظر ایشان معتقدم اخلاق و شرافت بیشتر از هر حرفهای نزد اهالی سینماست، تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند، از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پلتفرم داشتم، رسما انصراف میدهم.
هوشنگ گلمکانی، منتقد سینما دیگر فردی است که واکنش نشان داده و اینطور نوشته است: در جبهه «قدرت و سرمایه»، اغلب بیاخلاقی و بیتعهدی، با ستم و فساد مالی و رانتخواری و حقکشی نیز همراه است. ای کاش کسانی هم از بیاخلاقی جبهه «قدرت و سرمایه» بگویند؛ کسانی که خود درگیر آن بودهاند. ولی ما به عنوان اهل رسانه، فقط یک قلم از بیاخلاقی را در کسب درآمد بیقرارداد از فیلمها و سریالهای خارجی میتوانیم یادآوری کنیم. استفاده غیرمجاز از تولیدات صاحبان آثار و پول گرفتن از کاربران برای تماشای آنها.
در واکنش به سخنان محمدحسن شانهساززاده، محمدحسین فرحبخش، تهیهکننده سینما با اشاره به پخش بدون مجوز فیلم او در پلتفرم نماوا، مدیران این پلتفرم را بیاخلاق خواند و نوشت: اگر یک فرد لمپن و باجخور تحت عنوان تهیهکننده کاری کرده، ربطی به جامعه تهیهکنندگان ندارد. به این مدیر پلتفرم توصیه میکنم به سراغ فروش سرامیک برود و عرصه هنر را برای اهالی هنر بگذارد. شأن خود را باید خودتان حفظ میکردید و با افراد معتبر هنرمندان کار میکردید چون بخش عمده اهالی سینما افراد باشخصیت هستند، حتی آن آبدارچی صحنه. پس بهتر است هرچه زودتر از اهالی هنر بابت این ادعاها عذرخواهی کنید.
از میان هنرمندانی که محصولی در حال انتشار در پلتفرم نماوا دارند، اسماعیل عفیفه، تهیهکننده سریال «جنگل آسفالت» نیز به سخنان مدیر این پلتفرم واکنش نشان داد. او در بخشی از یادداشت خود نوشت: ما به اندازه جناب شانهساززاده درگیر پول نیستیم که به خاطرش هر کاری بکنیم. ما مانند ایشان ابوالمشاغل نیستیم و شغل و میزان درآمد و سابقه و سطح زندگی ما چیز پنهانی ندارد.
او افزود: تهمت های ایشان قابل پیگرد قانونی است اما در حال حاضر تیم ما و مجموعه نماوا فصل مشترکی به نام «جنگل آسفالت» دارد، پس ما مانند ایشان مصداق این بیت سعدی نمیشویم که یکی بر سر ِشاخ بُن میبرید ... .
همچنین مهدی امینی، دوبلور و مدیر استودیو کوالیما که همکار پلتفرم نماوا در دوبله و صداگذاری محصولات سینمایی است، با انتشار ویدیویی خطاب به شانهساززاده گفت: عدم آگاهی شما نسبت به سینما و هنر باعث شد مجموعههایی که با شما تعامل و همکاری دارند، آسیبهای جدی ببینند. در طی ۲۰ سال فعالیتم در حوزه سینما، مدیری به ناآگاهی شما ندیدم و تا زمانی که افرادی از نوع و تفکر شما در مجموعه نماوا باشند، اعلام میکنم که همکاری مجموعه کوالیما و بنده با آن مجموعه قطع خواهد شد.
در کنار این سینماگران، انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران هم در بیانیهای ضمن اعلام آمادگی برای بررسی موارد نمایش بیمجوز محصولات خارجی و گاه ایرانی در نماوا، نوشت: انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران مراتب تاسف و انزجار خود را از اظهارات توهینآمیز نایبرییس پلتفرم نمایش خانگی نماوا اعلام میدارد. اظهارات توهینآمیز این مدیر پلتفرم نشان از عدم شناخت، عدم توانایی در این عرصه، مدیریت غلط و عدم شناخت روشهای تولید حرفهای دارد.
در واکنش به سخنان این مدیر پلتفرم نماوا، روابط عمومی خانه سینما (جامعه اصناف سینمای ایران) هم اعلام کرد هیئترییسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان محمدحسن شانهساززاده را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد.
روابط عمومی انجمن صنفی بازیگران سینما نیز با صدور اطلاعیهای، ضمن محفوظ دانستن حق اقدام حقوقی علیه این اظهارات نوشت: این نگاه ناعادلانه قیممآبانه از بالا به پایین نسبت به کسانی که موجودیت همان پلتفرم از وجود آنها شکل گرفته، نشانگر چیست؟ توجیه سوءمدیریتهای غیرمتخصصانه با تهمتزدنهای بیادبانه بیش از هر چیز زیر سوال بردن هویت تشکیلاتی است که متاسفانه با عنوان فرهنگی و هنری، اخلاق و ادب را قربانی اهداف اقتصادی خود میکند.
اما با گذشت حدود ۲۴ ساعت از انتشار سخنان محمدحسن شانهساززاده و در حالی که این مدیر نمایش خانگی، شخصا از اهالی هنر عذرخواهی نکرده است، روابط عمومی پلتفرم نماوا در اطلاعیهای رسمی، نسبت به این سخنان توضیح داد و بابت آن عذرخواهی کرد.
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: مجموعه نماوا ضمن پوزش از هنرمندان شریف و نجیب و جامعه اصناف سینمای ایران تاکید دارد که تداوم رابطه مودتآمیز و محترمانه با سرمایههای گرانسنگ سینمای ایران همچنان مهمترین سرمایه او خواهد بود.
در بخش دیگری از این اطلاعیه، این توضیح آمده است: هرچند که در جریان ساخت و نمایش برخی مجموعههای نمایشی مشکلاتی با برخی از همکاران پدید آمده باشد و مجموعهای علیرغم صرف هزینههای گزاف، با بدعهدی به پخش نرسیده باشد، اما بدیهی است که چنین مشکلاتی عمومیت ندارند و مصاحبه اخیر نایب رئیس هیئتمدیره نماوا را میباید صرفا واکنشی به موردی مشخص تلقی کرد.