Web Analytics Made Easy - Statcounter

«من فقط دو نفر را کشته‌ام»

نویسنده: هادی خورشاهیان

ناشر: هیلا، چاپ اول: 1398 

231 صفحه، 28000 تومان

 

****

 

«من فقط دو نفر را کشته‌ام» با روایتی از مردی شروع می‌شود که وقتی دستش در دست زنی غریبه است، همسرش سر می‌رسد و تا راوی اول شخص بخواهد از این ماجرا پرده‌برداری کند که این زن فقط یک فالگیر بوده و بس، نویسنده موفق شده خواننده را در قلاب کنجکاوانۀ داستانی گیر بیاندازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از همین‌جاست که طی چهل فصل با این راویِ بدشانس همراه می‌شویم تا در ماجراهای پُر نشیب و کم فراز زندگی‌اش همراهی‌اش کنیم و مدام شاهد بدبیاری‌های پی در پی او باشیم. 

رامین، اگر چه مردی میان‌سال است که به گفتۀ مکرر خودش، مدام دچار اشتباهاتی می‌شود و خود و اطرافیانش را دچار دردسر می‌کند، چندان بی‌تقصیر هم نیست و از همان ابتدای داستان متوجه می‌شویم که در بحبوحۀ شغلش که خرید و فروش ملک است با مشارکت شریکش اقدام به تخلف و کلاهبرداری کرده، اما نه در این حد که جنازۀ این شریک در ماشین او پیدا شود و اتهام قتل به گردنش بیافتد. این‌چنین است که او به جرم قتل بازداشت می‌شود و طی روایتی که بیش از دویست صفحه ادامه دارد، خواننده را درگیر ماجراهایی می‌کند که رگه‌هایی از داستان معمایی، پلیسی، خانوادگی، طنز و ... (از هر کدام کمی تا قسمتی) در آن وجود دارد.

تعدد شخصیت و ماجرا در داستان بسیار است و خواننده تا بخواهد از خرده‌داستانی فارغ و به خرده‌داستان دیگری وارد شود، با تعداد زیادی شخصیت فرعی آشنا و همراه شده است. سرعت وقوع این خرده‌داستان‌ها نیز به گونه‌ای است که بدون آزار مخاطب در پذیرش و هضم رخدادهای بی‌وقفه، او را با خود می‌کشاند و می‌برد. این شخصیت‌ها گاهی جایی از داستان حتی اگر شده با نامی جدید دوباره به کار نویسنده آمده‌اند و گاهی هم از جایی خارج شده و دیگر به کارش نیامده‌اند. با این توصیف می‌شود گفت با خواندن رمان «من فقط دو نفر را کشته‌ام» گویی با صحنه‌ای از تئاتری مواجهید که بازیگرانش هرگز متوقف نمی‌شوند و دائم کسانی در حال عبور از صحنه هستند. می‌آیند و می‌روند تا مدام گره‌افکنی کرده و از یک جایی هم شما را به مراحل گره‌گشایی نزدیک و نزدیک‌تر کنند. 

طبیعی است که ورود و خروج این همه شخصیت متضمن طرح موضوعات متعددی در رمان هم شده است. شما با شخصیتی همراه می‌شوید که خلافکار هست اما نه در حد انجام قتل آن هم دو مورد! با مردی همراه می‌شوید که مثل اکثر مردها هدفش سر و سامان دادن زندگی و راضی نگه‌داشتن همسر و مراقبت از فرزندانش است. زنی که به‌رغم آگاهی از اشتباهات همسرش هنوز هم امیدش را برای داشتن یک زندگی سالم از دست نداده و فرزندانی که مثل همۀ بچه‌های این روزگار با سخنان و رفتار بیشتر از سنشان دیگران را متعجب می‌کنند. 

در واقع رامین یا راوی یا همان شخصیت اصلی داستان، ممکن است هر یک از ما باشد که بی آنکه بخواهد در منجلابی از گناه و عصیان فرو رفته و هر لحظه هم بیشتر دچار دردسر می‌شود. او در طول رمان شرایط گوناگونی را تجربه کرده و با توجه به وقوع اتفاقات پی در پی، نویسنده را به فضاسازی‌های مکرر ناچار کرده است. به همین دلیل خواننده فصولی را در سفرهای مختلف به نقاط گوناگون ایران و حتی در زندان نیز با رامین همراهی می‌کند که شاید همین سفرها نیز ابزاری برای هدایت خواننده به ماهیت کلی داستان باشند: «آن سفر در همان جا تمام نشد و من در آن دو هفته جاهای شگفت بسیاری دیدم و آدم‌های عجیب و غریب دیگری هم به تورم خوردند، ولی هر چه بود عاقبت برگشتم و چند روز بعد انگار نه انگار من همان رامینی بودم که این سفر را رفته بود ...»

«من فقط دو نفر را کشته‌ام» قصۀ آدم‌هایی است که رفتارهایشان به ظاهر هیچ معنایی ندارد و ما بی آنکه آنها را بشناسیم و با آنها احساس همدردی کنیم به سرنوشت آنها می‌خندیم. این قضیه در بسیاری از دیالوگ‌های شخصیت‌های مختلف داستان نیز آشکار است. ما با خط داستانی مشخصی مواجهیم که به کمک دیالوگ‌نویسی متمرکز بر چنین موقعیّت‌هایی شکل گرفته است. شخصیّت‌ها در این صحنه‌ها به گونه‌ای سه بُعدی نشان داده می‌شوند تا نامعمول باشند و فضایی ایجاد کنند که پوچی و بیهودگی را به تصویر بکشد. مثل جایی از رمان که راوی به اتفاق فردی که نام مشخصی ندارد و رامین را نیز هر دفعه با اسامی مختلفی خطاب قرار می‌دهد، به سفری در خراسان جنوبی می‌‌رود و در یک میهمانی با افردی چون سیمون دوبوار، ویرجینیا وولف، راجر واترز، ژان پل سارتر و ارنستو چه گوارا آشنا می‌شود. 

«من فقط دو نفر را کشته‌ام» قصۀ آدم‌هایی است که به زندگی می‌آیند و می‌روند و چنانکه نویسنده چند بار در داستان به این موضوع پرداخته، شاید اصلاً مهم نباشد که به چه نامی شناخته و خوانده می‌شوند. آدم‌هایی که طی عبور از صحنۀ زندگی ممکن است با مسائلی مختلفی از زلزله و معامله و سفر و ازدواج گرفته تا قتل و سرقت و کلاهبرداری و حبس و اعدام مسائلی برگرفته از حوادث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در عین اهمیت، مضحک نیز به نظر می‌رسد، روبه‌رو شوند یا نشوند. آنها در جاده‌هایی حرکت می‌کنند که هیچ تابلوی راهنمایی ندارد و می‌روند تا به نتیجه‌ای خوب یا بد برسند. آدم‌هایی که می‌توانند بدتر از این که هستند باشند و نیستند یا برعکس. 

منبع: الف

کلیدواژه: خرده داستان آدم هایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۱۶۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب آبی آتشین منتشر شد

به گزارش خبرگزاری صدا وسیما ، در این اثر؛ ماجرای چندین شخصیت از سال‌های قبل از انقلاب دنبال می‌شود و در چندین برش قصه، به روز سرنوشت‌ساز می‌رسیم که در آن تمام این شخصیت‌ها به یکدیگر می‌پیوندند تا تاریخ را رقم بزنند.

کتاب آبی آتشین به‌ قلم دانیال قاسمی‌پور در انتشارات شهید کاظمی چاپ و راهی بازار نشر  شد.

انسیه بحری گزارش می دهد : 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • کنایه باشگاه پاری سن ژرمن به برد مقابل بارسلونا؛ قاب عکس بازی در کنار تابلوی منا لیزا! / فیلم
  • علم الهدی: آیا بی حجابی به عنوان یک فسق آشکار از یک تخلف راهنمایی و رانندگی نازل تر است؟
  • بشنوید| آیا شخصیت زن به حجاب اوست؟
  • حرکت قطارهای جنوب شرق بدون معطلی
  • کتاب آبی آتشین منتشر شد
  • گمشده‌ای به نام پزشک عمومی روی تابلوی مطب‌ها
  • ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد می‌کنند
  • چرا ایرانی‌ها، پزشک عمومی را قبول ندارند؟ | گمشده‌ای به نام پزشک عمومی روی تابلوی مطب‌ ها
  • کسب رتبه اول مهاباد دراستان به لحاظ کاهش تصادفات درون شهری منجر به فوت
  • کامل‌ترین راهنمایی برای خرید سه تار اصل + ۱۰ راهکار