Web Analytics Made Easy - Statcounter

هفته‌نامه «صبح صادق» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شماره اخیر خود، گفت‌وگویی با راننده و یار همیشه‌همراه سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی انجام داده است که متن آن را می‌خوانیم:
همه همّ و غمش این بود حالا که اینجا آمده تا از حاج‌قاسم سخن بگوید، بتواند به کمک خداوند در حد و اندازه عظمت حاج قاسم صحبت کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با همان لهجه کرمانی می‌گوید روستای ما با روستای حاج قاسم یک کیلومتر فاصله دارد. در دوران جنگ با حاج قاسم مأنوس شدم؛ گاهی وقت‌ها هم راننده حاجی بودم. در عملیات والفجر 8 حاجی به من مسئولیت داد که باید با کمپرسی‌ها کار کرده و آنها را مدیریت کنم. خودم رانندگی کمپرسی را در مرحله نهایی انجام می‌دادم که یک‌دفعه دیدم حاج قاسم هم کنارم هست و دارد کمک و نظارت می‌کند. بعد از پایان جنگ با حاج قاسم رفتیم قرارگاه قدس و بعدش هم حاج قاسم گفت برای انجام مأموریتی باید به تهران برویم و یکی دو سالی آنجا هستیم. ما هم رفتیم، ولی تا شهادتش مأموریتش ادامه یافت. با «نصرالله جهانشاهی» راننده و یار همراه حاج قاسم که افتخار همسایگی ایشان را هم داشته، در این گفت‌وگو، از حاج قاسم می‌گوید.
اول خودتان را معرفی کنید.   نصرالله جهانشاهی هستم؛ پاسدار بازنشسته نیروی زمینی که ۶۳ سال دارم. بنده ورودی سال ۱۳۶۲ هستم؛ البته دو سال پیش از آن هم از عملیات فتح‌المبین و طریق‌القدس در جنگ به عنوان بسیجی حضور داشتم و تا سال ۱۳۹۷ بهصورت دائم، راننده حاجی در لشکر ثارالله، قرارگاه قدس و نیروی قدس بودم تا اینکه به دلیل جانبازی، اواخر دهه هفتاد بازنشسته شدم؛ ولی حاج قاسم اجازه نداد بروم و تا سال ۱۳۹۷ در خدمتش بودم.
از حاج قاسم برای ما بگویید.
کار کردن با چنین فرمانده موفقی که صلابت دارد و یک دنیا او را تأیید کرده، خیلی سخت است و هر کسی نمی تواند از عهده آن برآید. من و شهید پورجعفری که یار و همراه حاجی بود و با او شهید شد بیشترین مدت را با حاجی بودیم.
حاج قاسم شما را به چه اسمی صدا می زد؟
جهانشاهی، نصرالله و... فرقی نداشت، ولی با احترام و رفاقت. به بچه‌هایش هم از همان اول تأکید کرده بود به من بگویند عمو، چون من از وقتی بچه‌ها کوچک بودند، وقت‌هایی که سردار مأموریت بود کارهای خانواده حاجی را انجام می‌دادم و خانواده من و خانواده حاجی چون همسایه بودیم، همیشه در رفت و آمد بودند. بچه‌های حاجی را از همان زمان کودکی می‌شناسم و با من بزرگ شده‌اند. ماه رمضان‌ها سه چهار بار ما می‌رفتیم منزل حاج قاسم و خانواده ایشان هم می‌آمدند منزل ما. تا این حد نزدیک بودیم.الآن هم که حاجی شهید شده است، اصلاً توان مواجهه با بچه‌های حاجی را ندارم و با دیدن بچه‌ها قلبم از فشار این غم کنده می‌شود.
از روحیات حاجی در فضای کار بگویید.   حاج قاسم خیلی شجاع بود. دورانی که در قرارگاه قدس حضور داشت، اشرار ۹۰ نفر از نیروی انتظامی را گروگان گرفتند و به ۷۰ کیلومتری مرز افغانستان و پاکستان بردند. حاج قاسم خیلی ناراحت شد و با نقشه و طرح‌ریزی و اطلاعات دقیق، به داخل مرز افغانستان و پاکستان نیرو برد و همه ۹۰ نفر را آزاد کرد و چندین پایگاه اشرار را هم با خاک یکسان کرد. اما همین حاج قاسم مرد صلح بود و دیدیم که برای اشرار در داخل کرمان و سایر مناطق امان‌نامه داد. همین اشرار در اثر رفتار خوب حاج قاسم به دامن انقلاب آمدند و خیلی از این‌ها که غلام و کنیز داشتند، آن‌ها را آزاد کردند. وضعیت خوبی در منطقه مأموریتی قرارگاه قدس نبود، ولی حاجی وضعیت منطقه را به خصوص در کرمان بهبود بخشید. در نیروی قدس هم خیلی جدی بود، ولی با نیرو‌های مقاومت بسیار صمیمی.
حاج قاسم سلیمانی تقریباً در همه خطوط مقدم دفاع از حرم حضور پیدا کرد و با خانواده شهدای مدافع حرم دیدار داشت، در این زمینه توضیح دهید که چقدر ایشان فعال بود؟
حاجی مرد کار بود. اگر کرمان می‌رفت و فرصت کوتاهی می‌یافت، به دیدار خانواده شهید می‌رفت. اگر در تهران بود و یک ساعت وقت پیدا می‌کرد، به بازدید از خانواده شهید می‌رفت. مشهد اگر می‌رفت، هر موقع که فرصت پیدا می‌کرد، به بازدید از خانواده شهدا اختصاص می‌داد. حاج قاسم وقتی در تهران بود روزی چندین جا جلسه میرفت، از وزارت امور خارجه و ستاد کل سپاه گرفته تا دفتر رهبری و... همه جا به‌موقع می‌رفت؛ به استان‌ها سفر داشت. در کرمان که کارش بیشتر از همه‌جا بود. بازدید خانواده شهدای لشکر و شهدای مدافع حرم از مهم‌ترین برنامههای سردار بود. جلسه با فرمانده گردان‌ها و نیروهای لشکر در دفاع مقدس، جلسه کنگره شهدای کرمان و هزاران کار دیگر هم داشت؛ خستگی برایش اصلاً معنا نداشت. این در حالی بود که تمام بدن حاجی جای تیر و ترکش بود.
«ولایتمداری» مشخصه مهم حاج قاسم سلیمانی است؛ می‌خواهم در این باره برای‌مان توضیح دهید.
حاج قاسم ارادت خاصی به حضرت زهراء(س) داشت. به سادات خیلی احترام می‌گذاشت چون فرزندان حضرت زهراء(س) هستند. ولایتمداری حاج قاسم از تبعیت از پیامبر(ص) شروع می‌شد تا تبعیت از ائمه و حضرت زهرا(س) و بعد تبعیت از ولی فقیه. آقا و امام خمینی(ره) را خیلی قبول داشت. قسم جلاله می‌خورد که امام خامنه‌ای در هیچ جای جهان نمونه ندارد. اعتقاد داشت آقا به بالا وصل است. می‌گفت من این را درک کردم. شما این ارادت حاجی را زمانی که ملاقات حضوری با آقا داشت، ببینید. همیشه سر پایین و از سر ارادت ویژه خدمت آقا می‌رسید، آقا هم خیلی حاج قاسم را دوست داشت. مثلاً آقا که حاج قاسم را می‌بوسید حاج قاسم در برابر آقا متواضع‌تر می‌شد. مرید خاص آقا بود. در ولایتمداری واقعاً در خط حضرت زهرا(س) و  فدایی ولایت بود. حرف از دهان آقا خارج نشده، به دنبال انجامش بود و به محض اینکه آقا می‌گفت فلان کار بشود، حاج قاسم تمام وجودش را برای تحقق همان حرف آقا می‌گذاشت.
از روحیات معنوی حاج قاسم بگویید.
حاج قاسم حضرت زهرایی بود. خیلی جاها در جنگ و بعد از جنگ با توسل به حضرت زهراء(س) مشکلات را حل می‌کرد. یک فاطمیه هم در روستای خود در کرمان ساختند که در آن مراسم می‌گیرند. از همه اینها بگذریم، باید به نماز شب‌های حاجی اشاره کنم. هر شب نماز شب می‌خواند، آن هم با ناله و گریه و نجوا. من خودم شاهدم؛ چون در همه مأموریت‌ها من با حاجی بودم. اگر خیلی خسته هم بود باز یک ساعت می‌خوابید، بیدار می‌شد و بعد شروع می‌کرد به نماز. واقعاً این صحنه عشق‌بازی و نجواهای حاجی در نماز شب‌هایش تماشایی بود. ما هم که می‌خواستیم نماز بخوانیم در مواجهه با این حال حاجی از خود بی‌خود می‌شدیم و دیگر نمی‌توانستیم نماز بخوانیم و فقط مبهوت حاجی بودیم. باید در آن صحنه باشید تا متوجه حرف من بشوید.
حاج قاسم 40 سال هر روز در میدان نظامی و امنیتی مبارزه کرد، درباره روحیات دیگر حاجی هم بگویید.
یکی از روحیاتی که حاج قاسم داشت، این بود که هر موقع تهران می‌رسید و وارد خانه می‌شد و فرصتی داشت، به باغچه کوچک خانه‌اش میرسید. من هم بعضی وقت‌ها در کار باغچه به حاجی کمک می‌کردم. از طرفی مهمان‌نواز هم بود. خیلی‌ها به منزل ایشان رفت‌وآمد می‌کردند.
گفتید که با حاج قاسم هم رفت‌وآمد خانوادگی داشتید؛ از فرزندان حاج قاسم بگویید.
همه فرزندان حاجی را از کودکی می‌شناسم. به من عمو می‌گویند. بچه‌های حاجی یکی از یکی گل‌ترند. هیچ‌گاه از مقام پدر سوءاستفاده نکردند. در این مدتی که من در خدمت حاجی و خانواده بودم و با هم رفت‌وآمد داشتیم و من بعضاً در منزل حاجی رفت و آمد می‌کردم، می‌دیدم که چقدر به رعایت حجاب اهمیت می‌دهند. یکی از دلایلی که حاج قاسم، «حاج قاسم» شد، همراهی همسر ایشان بود. واقعاً تا جایی که به نظرم می‌آید و همسرم هم تصدیق می‌کند، همسر حاج قاسم هیچ‌گاه از او گله نکرد که الآن موقع کار نیست، به خانواده برسید. علت  موفقیت حاجی واقعاً همسرش بود. من هم که توانستم با حاجی همراه باشم، به خاطر همراهی همسرم بود. همسرم وقتی یکی از بچه‌های حاجی یا خود حاجی زنگ می‌زد و کارم داشت، به من می‌گفت این‌قدر کند نباش، سریع لباس بپوش برو. او تازه مرا تشویق و بدرقه هم می‌کرد. زمان جنگ حاجی خیلی خانه نبود. زمان قرارگاه قدس هم همین طور. در نیروی قدس که همیشه در سفر بود. جایی یادم هست که یکی از پسرهای حاج قاسم بیمار شد و حاجی در مأموریت قرارگاه قدس بود، نتوانست بالای سر پسرش باشد و پسرش هم در اثر بیماری در بیمارستان فوت شد. حتی حاجی بالای سر پدر و مادرش هم در زمانی که در بستر بودند، نتوانست برسد و بعد از فوت آنها رسید. بچه‌هایش خیلی عالی هستند؛ هم دخترها و هم پسرها.
چرا در میان بچه‌ها بیشتر از همه زینب‌خانم در صحنه و رسانه‌ها فعال هستند؟
زینب حاج قاسم شبیه‌ترین فرد در عالم به حاج قاسم است. کوچکترین فرزند حاجی است؛ ولی هم در روحیه و هم در رفتار خیلی شبیه حاجی است. زینب حتی بارها با حاجی مأموریت‌های خارج از کشور هم رفته بود و مانند حاجی به لهجه‌های زبان عربی و زبان انگلیسی مسلط است.
درباره رفتار ایشان با خانواده شهدا بگویید.
حاجی بچه‌هایش را خیلی دوست داشت، اما اگر یک فرزند شهید روی یک پایش نشسته و روی پای دیگرش فرزند خودش بود و فرزند شهیدی دیگر می‌آمد، بچه خودش را می‌گذاشت زمین و روی پای دیگرش بچه شهید را می‌گذاشت؛ این‌قدر به بچه‌های شهدا اهمیت می‌داد. برای بچه‌های شهدا وقت می‌گذاشت و به خانه آنها می‌رفت. چه مدافعان حرم و چه شهدای لشکر.
از مهمان‌نوازی حاج قاسم بگویید.
حاجی خادم امام رضا(ع) بود، ولی خادمی راننده‌اش را هم می‌کرد. می‌رفتیم خانه حاجی مهمانی، می‌دیدم کفش‌های‌مان را دم در جفت کرده است. از ما پذیرایی می‌کرد و در خانه اگر غذای خوبی داشت حتما آن را به مهمان می‌داد و تا نمی‌خوردی نمی‌گذاشت بروی. تکبر اصلاً در وجود او نبود و به چیزی وابستگی نداشت.
هدف حاج قاسم از کارهایی که در نیروی قدس انجام می‌داد، چه بود؟ یعنی به ایران و عزت ایران علاقه داشت یا نه، اهداف دیگری را دنبال می‌کرد؟
فقط انجام فرمان آقا برایش مهم بود. می‌گفت باید عزت ایران و بعد قدرت شیعه و اسلام را بالا ببریم و مردم مظلوم را که فرق نداشت چه دینی داشته باشند، نجات دهیم. ایران و اعتلای ایران برایش خیلی مهم بود و همه اینها را بر اساس ولایتمداری انجام می‌داد.
شما سال‌ها در نیروی قدس و در محل زندگی‌تان علاوه بر حاج قاسم سلیمانی با حاج اسماعیل قاآنی هم مأنوس بودید، به علاوه با ایشان همسایه بودید، نظر شما درباره سردار قاآنی چیست؟
حاج اسماعیل به منطقه خیلی مسلط است و اطلاعاتش خیلی زیاد دارد. هرکس خصلتی دارد مخصوص خودش. ولی برداشت من این است که اگر شهید صیاد شیرازی برگ قرآن ارتش بود، حاج اسماعیل قاآنی، برگ قرآن سپاه است. ایشان خیلی فهیم و عزیز است و درک بالایی دارد. خیلی مردمی است. بارها او را در صف نانوایی و... دیده‌ام و در واقع کارهای شخصی‌اش را در کنار خانواده انجام می‌دهد.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: سردار سلیمانی ترور سردار سلیمانی شهادت سردار سلیمانی زینب سلیمانی حاج قاسم سلیمانی خانواده شهدا حضرت زهراء س نیروی قدس بچه های حاجی حاج اسماعیل قرارگاه قدس حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم رفت وآمد بچه هایش نماز شب بچه ها وقت ها هم رفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۱۸۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای سقوط مرگبار زن ۱۹ ساله در عید‌ دیدنی

به گزارش «تابناک» به نقل از تسنیم، شامگاه دوشنبه ششم فروردین‌ماه، صدای دلخراش سقوط زن جوانی از پشت‌بام یک خانه چهار طبقه سکوت محله لواسان را در هم شکست و خیلی زود این حادثه به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد.

با اعلام این خبر، تیمی از زبده‌ترین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ (ویژه قتل) راهی محل حادثه شدند و جسد زن حدواً ۱۹ ساله اهل کشور افغانستان را مشاهده کردند که براثر سقوط به کام مرگ فرو رفته بود؛ بررسی‌های اولیه نیز نشان می‌داد، همسایه‌ها قبل از این سقوط مرگبار میان متوفی و خانواده همسرش صدای مشاجره شنیده‌اند.

تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، ساعتی قبل از این حادثه زن جوان با همسر و خواهر همسرش که اختلاف خانوادگی داشته مشاجره پیدا کرده و این درگیری به پشت‌بام نیز کشیده شده که ناگهان متوفی به پایین پرتاب شده است.

در نخستین‌گام همسر متوفی هدف بازجویی قرار گرفت؛ او در اظهارات ضد و نقیضی به کارآگاهان پلیس جنایی گفت: از گذشته با همسرم اختلاف داشتم؛ شب حادثه خواهرم برای عید دیدنی به خانه ما آمده بود که در جریان مهمانی بخاطر همان مشکلاتی که وجود داشت با همسرم شدیداً مشاجره کردم، اما او برای اینکه آرام شود به پشت‌بام رفت؛ من نیز برای صحبت کردن به آنجا رفتم در ادامه همسرم ناگهان خودش را به پایین پرتاب کرد و به زندگی خود پایان داد!

در تجزیه و تحلیل‌های دقیق‌تر کارآگاهان مشخص شد، احتمالا مرد جوان پس از این سقوط مرگبار قصد داشته تا از صحنه جرم فرار کند، اما با توجه به ازدحام جمعیت در راه‌پله‌های ساختمان نا‌موفق بوده است همچنین خواهر همسر متوفی در رابطه با این حادثه اظهارات ضد و نقیضی را به زبان آورد که هر ۲ متهم بازداشت شدند.

پس از پایان تحقیقات میدانی در صحنه جرم، کارآگاهان جنایی ماموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف صحنه جرم بررسی‌های موشکافانه خود را در رابطه با این پرونده ادامه دهند.

به گزارش تسنیم، جسد زن جوان برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهمان جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.

دیگر خبرها

  • واکنش فرزند علم‌الهدی به اتهامات اقتصادی و ماجرای قطع 4000 درخت هیرکانی + عکس
  • روحانی: تمام وزرا را بدون استثنا با رهبری چک کردم | سردار سلیمانی درخواست وزیر دفاع سپاهی کرد
  • روحانی: رهبری موافق وزارت ظریف بودند /جلسه با فرماندهان سپاه برای صلح و صفا بود /سردار سلیمانی درخواست کرد وزیر دفاع سپاهی باشد
  • خاطراتی از «بلبل» شدن فردوس کاویانی و چند ماجرای دیگر
  • ماجرای سقوط مرگبار زن ۱۹ ساله در عید‌ دیدنی
  • حمایت یک خیر دزفولی از ۹۳۰ یتیم تحت پوشش کمیته امداد
  • نگهداری ۱۰ کودک در شیرخوارگاه امام علی(ع) شهرکرد
  • زهرا شجاعی فعال اصلاح طلب درگذشت / تصاویر
  • دوبلور جوان بر اثر ایست قلبی درگذشت
  • علی‌اصغر رضایی‌نیک دوبلور تلویزیون درگذشت