پرتقال مازندرانی و سیب ارومیهای در سفره عید زنجانیها
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۲۷۰۹۱
ایسنا/زنجان رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان زنجان گفت: پرتقال و سیب مورد نیاز زنجان از استانهای مازندران و ارومیه توسط اتحادیه باغداران خریداری و ذخیره شده است.
ناصر فغفوری در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در حال حاضر تمهیدات و تدابیر لازم به منظور تشدید نظارتها، تامین میوه شب عید و اقلام اساسی و تنظیم بازار انجام شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مسئول ادامه داد: طی برگزاری جلسات کمیته راهبردی، میوه، پرتقال و سیب موردنیاز استان از استانهای مازندران و ارومیه توسط اتحادیه باغداران خریداری و در سردخانههای استان ذخیرهسازی شده است و با توجه به نظارتهای صورت گرفته، کیفیت میوههای دپو شده مطلوب بوده و در بهترین شرایط ذخیره شده است.
وی با اشاره به ذخیرهسازیهای انجام شده، افزود: در حال حاضر همه اقلام اساسی و موردنیاز مردم به میزان کافی ذخیرهسازی شده و موجود است و نگرانی در این زمینه وجود ندارد.
فغفوری از نمایشگاه عرضه مستقیم کالا در ایام پایان سال از ۱۷ تا ۲۳ اسفندماه در محل نمایشگاه دائمی کاسپین خبر داد و تصریح کرد: به منظور عرضه اقلام موردنیاز مردم در روزهای پایان سال با قیمتها و کیفیت مناسب مقرر شد، غرفههای این نمایشگاه با کمترین هزینه در اختیار صنوف قرار گرفته و اقلام زیر نظر بازرسان به نحو احسن عرضه شود.
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان زنجان خاطرنشان کرد: طرح تشدید بازرسی در استان از اسفند تا پایان فروردینماه با حضور بازرسان اجرایی و با هرگونه تخلف احتمالی، افزایش قیمت و احتکار برخورد خواهد شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: زنجان استانی اقتصادی میوه شب عید ذخیره سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۲۷۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسرت زندگی نزیسته در جنگل پرتقال
رضا صائمی در هم میهن نوشت: قصه فیلم درباره معلمی بهنام «علی بهاریان» و با نام هنری «سهراب بهاریان» است که در رشته نمایشنامهنویسی تحصیل کرده و حالا پس از سالها بیکاری بهتازگی در یک مدرسه بهعنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده است. معلمی آنچنان سختگیر که در عرض سه روز، پنج نفر را از کلاس اخراج میکند و حالا از طرف مدیر تهدید میشود که اگر تا دو روز دیگر مدرک تحصیلیاش را تحویل ندهد، عذرش را از مدرسه میخواهند! اینگونه است که آقای معلم به رغم میل خود، به شهر محل تحصیلش در «تنکابن» میرود و در این سفر با گذشته خود مواجه شده و متحول میشود. تحولی که هم منطق دراماتیک دارد هم منطق روانشناختی و درنهایت راهی به رستگاری مییابد.
«جنگل پرتقال» را میتوان از حیث روایت، سفر یک قهرمان دانست که یک سیر آفاق او به سیر در انفس تبدیل میشود تا او در مواجهه منتقدانه نسبت به گذشتهاش به خوانشی تازه از خود برسد. «جنگل پرتقال» همچنین یک قصه شهری است که بافت جغرافیایی آن در پردازش و فضاسازی قصه نقش مؤثری دارد. به این معنا که اگر بافت جغرافیایی فیلم در جای دیگری غیر از تنکابن شمال بود، شاید حالوهوای درام یا خوانش مخاطب از آن تغییر میکرد. مثلاً پرسهزنیهای سهراب و مریم در کنار «چشمه کیله»، شاید اگر در یک پارک در تهران روایت میشد، نمیتوانست عواطف شخصیتهای قصه را آنطور که الان در فیلم هست، قوام دهد.
قصه «جنگل پرتقال» فارغ از جغرافیا و مؤلفههای بومی آن، قصهای است که خیلیها بهویژه نسلهای دهههای ۵۰ و ۶۰ با آن همذاتپنداری میکنند و ردی از تجربه زندگی و گذشته خود را در آن میبینند. شاید در این میان آنها که دانشجوی هنر بودند و مناسبات آن را درک کردهاند، بیش از دیگران با قصه و آدمهای آن همدلی کنند. از اینحیث، قصه «جنگل پرتقال» از مرزهای جغرافیایی درام میگذرد و به درون مرزهای هویتی وارد میشود تا از قصه یک نسل بگوید، از یک زیست مشترک. آرمان خوانساریان در نخستین فیلم خود «جنگل پرتقال» به روایت روانکاوانه جهان وهمانگیز شخصیتی میپردازد که حسرتها و حسادتهایش برساخته از تصویر مطلوب و خیالی از خویش است و تورم ایگویی که در توهم خودمهمپنداری تجلی میکند؛ در یک خودبرتربینی ذهنی.
حالا، اما در آستانه میانسالی، وقتی خاطرات جوانی و دوران دانشجویی احضار و احیا میشود، سهراب در مواجهه دوباره با مریم (سارا بهرامی)، همکلاسی سابقش که او را دوست داشت، شخصیت پوشالیاش رو شده و با خود واقعیاش روبهرو میشود. مواجههای تلخ و دردناک، اما تسکینبخش که کمک میکند سهراب پوست بیاندازد و خودش را آنچنان که هست ـ نه آنچنان که میپندارد و دوست دارد ـ بپذیرد؛ پذیرشی که بازگشت به خود واقعی است با همه ضعفها و قوتهایش.
«جنگل پرتقال»، روایت تجربههای نزیستهای است که قربانی زیستنهای خیالی آدمهاست. با یک میرسعید مولویان خوب و سارا بهرامی متفاوت که نقش سختی را بازی کرده و رنج درونی و دشوار مریم قصه را بهویژه در میمیک صورت و بازی چشمی بهخوبی بازنمایی کرده است. جنگل پرتقال قصه مواجهه آدمی با سایههای زشت درونی خود است که در سویههای بیرونی و زیبای طبیعت شمال روایت میشود.
بهعبارتدیگر میتوان «جنگل پرتقال» را تراژدی آرمانگرایی دانست که حاصل مواجهه و برخورد تصویر اتوپیایی آدمها با واقعیت است؛ مواجههای دردناک که اگر با خودآگاهی همراه شود، میتواند با پوستاندازی و تحول رو به تعالی نیز همراه شود. بهعبارتدیگر میتوان گفت، سهراب فیلم «جنگل پرتقال» فقط یک فرد نیست، بلکه نماینده و نماد افرادی است که قربانی توهمات و تصورات آرمانی از خود و آینده بودند، اما با احضار گذشته و بازخوانی آن با واقعیت آنچه هست، مواجه شدند. قصه، قصه نسلی است که حسرت زندگیهای نزیسته یا بدزیسته بسیاری در حافظه تاریخی خود دارد.