روایت وارونه از تورم ۵۲ درصدی و افزایش ۴/۷ برابری نقدینگی
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۵۱۳۳۳
ساعت24 -رئیسجمهور در حالی از کاهش روند تورم بهعنوان موفقیت دولت یاد کرد که رکود تورمی ۵۲ درصد را برجای گذاشته است.
روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه جامجم در نقد اظهارات آقای روحانی در نشست مطبوعاتی اخیر نوشت: بر اساس گزارش مرکز آمار، نرخ تورم در سال جاری رکوردهای دو دهه اخیر را جابهجا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار بیانگر آن است که بدترین دوران تورمی در کشور مربوط به سالهای ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ در دولت سازندگی بوده است و رتبه دوم هم در اختیار دولت فعلی قرار گرفته است؛ بنابراین شدیدترین دوران کاهش قدرت خرید مردم در اثر تورم، در دو دهه اخیر در دولت کنونی رخ داده است.
این روزنامه همچنین درباره سهم تحریمها در مشکلات اقتصادی مینویسد: آقای روحانی، تحریمها را بیسابقه در تاریخ خواند و مشکلات اقتصادی را بهدلیل تحریمها دانست. البته در این نشست خبری به این واقعیت اشاره نشد که اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی به درستی اجرا شده بود، با فشارهای اخیر آمریکا اقتصاد ایران تا این حد آسیبپذیر نبود. سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در بهمن ۱۳۹۲ به دولت ابلاغ شد اما مورد بیمهری قرار گرفت.
کاهش وابستگی به واردات کالاهای اساسی، مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز، اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی و افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت از جمله احکام اقتصاد مقاومتی بود اما پس از اجرای برجام، این احکام کنار گذاشته شد و اکنون با اجرای تحریمها و کاهش صادرات نفت، شاهد توجه دیرهنگام به اقتصاد مقاومتی هستیم.
در حوزه نقدینگی نیز جامجم خاطرنشان میکند: چند روز قبل رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرد: رشد نقدینگی امسال اندکی از میانگین رشد نقدینگی ۵۰ ساله کشور که ۲۵ درصد بود، بیشتر است.بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، نرخ رشد نقدینگی در یکساله منتهی به آذرماه امسال بیش از ۲۸ درصد بوده و حجم نقدینگی به بیش از ۲۲۶۳ هزار میلیارد تومان رسیده است.
آقای روحانی در نشست خبری درباره رشد نقدینگی اینطور بیان کرد که هر رشد نقدینگی را نباید بد دانست و رشد نقدینگی اخیر خوب است زیرا بر اثر افزایش ذخایر خارجی بانک مرکزی بوده است.
بر اساس اصول مسلم اقتصادی، رشد نقدینگی بالاتر از رشد تولید، موجب تورم میشود. رشد اقتصادی کشور در ۹ ماهه اول امسال منفی ۷/۶ درصد بوده است، یعنی تولید در کشور نسبت به سال قبل کمتر هم شده است؛ بنابراین طبیعی است افزایش حجم پول در اقتصاد، موجب رشد تقاضا و متعاقباً تورم میشود.
در ابتدای دولت یازدهم حجم نقدینگی کمتر از ۴۸۰ هزار میلیارد تومان بود که تا پایان آذرماه امسال با رشد ۴/۷ برابری مواجه شده است.
با اینکه آقای روحانی رشد نقدینگی را خوب خواند، اما افزایش چشمگیر حجم نقدینگی آثار خود را در اقتصاد به خوبی نشان داده است و گرانیهای سرسامآور در بازار مسکن و خودرو ناشی از سرریز شدن همین نقدینگی به بازارهاست.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: نرخ تورم نقدینگی اقتصاد مقاومتی آقای روحانی رشد نقدینگی حجم نقدینگی صادرات نفت بانک مرکزی سال قبل نرخ تورم تحریم ها ۵۲ درصد بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۵۱۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک پیشبینی تکاندهنده از وضعیت تورم در ایران
به گزارش صدای ایران،احمد حاتمی یزد، کارشناس اقتصادی با تاکید بر این نکته که اقتصاد ایران درگیر بحران جدی ریزش ارزش پول ملی است، گفت: متاسفانه در چهار دهه اخیر ارزش پول ملی در ایران ۱۰ هزار برابر کاهش یافته است. معنای این اتفاق در حقیقت ریزش قدرت خرید مردم است.
وی گفت: اتفاقاتی زنجیروار زمینه را برای بروز این بحران مهیا کرده است. عامل مهم این اتفاق یعنی ریزش ارزش پول ملی، افزایش شدید نرخ تورم است و رشد تورم نیز ریشه در افزایش نقدینگی دارد. به عبارت دیگر دولتها در ایران سیاست پرداخت درستی ندارند و با پیشبینی هزینههای غیرضروری در بودجه، موجب بروز ناترازی و ایجاد کسری در بودجه میشوند. این اتفاقات نیز دست به دست هم میدهد و چنین شرایط نامساعدی را ایجاد میکند
بانک مرکزی باید مستقل باشد
حاتمی یزد تاکید کرد: وقتی درآمد و هزینه تطابقی با هم ندارند، دولت بانک مرکزی را مجبور به چاپ پول میکند و در نتیجه پول بدون پشتوانه را راهی اقتصاد میکند. اگر کالاها و خدمات همپای تورم در اقتصاد رشد میکرد چنین بحرانی به وقوع نمیپیوست، اما متاسفانه شرایط تولید در بخش کالا و خدمات در ایران شرایط بسیار ناگواری است.
بیشتر بخوانید:پیشبینیها از بدتر شدن وضعیت اقتصاد ایران حکایت دارد/ ریال همچنان زیر تیغ
او تورم را گرفتن مالیات از فقرا و دادن پول و امکان به ثروتمندان دانست و گفت: در این فضا طبقه متوسط در حال از بین رفتن است. متاسفانه شکاف طبقاتی در حال عمیق شدن است. افراد به صرف نداشتن خانه، هر روز بیشتر از روز گذشته در فشار و تنگنا قرار میگیرند.
امالفساد اقتصاد چیست؟
حاتمی یزد با تاکید بر اینکه تورم بی هیچ اغراقی امالفساد جامعه است، گفت: بالا رفتن تورم و کاهش قدرت خرید افراد را ناگزیر به داشتن شغل دوم و سوم میکند در نتیجه کارها درست پیش نمیرود و بحران پدیدار میشود. حتی من معتقدم پایین بودن بهرهوری و فساد اداری و قاچاق و .. تا حدی به معضل تورم در کشور مرتبط است. در شرایط فعلی همه چیز در خدمت طبقه بسیار ثروتمندی است که جمعیت اندکی دارند، اما از همهی مواهب برخوردارند. واقعا شرایط امروز ایران مصداق ضربالمثل قدیمی شده که از نخورده میگیرند و به خورده میدهند، چون همان طور که گفتم تورم مالیاتی است که به فقرا فشار میآورد.
او مسئولیت اصلی بانک مرکزی را پیشگیری از تورم دانست و گفت: وقتی بانک مرکزی مستقل نیست، وضعیتی مثل وضعیت ایران پدیدار میشود چرا که دولت بانک مرکزی را مجبور با چاپ پول میکند و در نهایت تورم به مردم تحمیل میشود. آن وقتی ما میشنویم که رییس کل بانک مرکزی نسبت به تضعیف حکمرانی ریال در اقتصاد اعتراض دارند.
او در جواب این پرسش که نرخ تورم در سال جاری به نظر شما به هدف دولت یعنی بازگشت به کانال بیست تا سی درصد نزدیک خواهد شد یا خیر؟ گفت: نه تنها امسال بلکه در سال آینده نیز به نظر من نرخ تورم بالاتر از چهل درصد باقی خواهد ماند.
این مدیر اسبق بانکی گفت: جامعه در حال تغییر وضعیت است. طبقه متوسط تحت تاثیر سیاستهای اشتباه اقتصادی در حال از بین رفتن است و در نتیجه این اتفاق جامعه به دو طبقه فقیر و بسیار ثروتمند تقسیم میشود. در این جامعه طبیعتا توسعهای رخ نمیدهد و فشار موجود بر بخش مولد نیز موید همین مدعاست.