کارکردهای علوم شناختی در تحقق اهداف هر رسانه
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۵۴۵۸۴
دانش علوم شناختی که این روزها مورد توجه محققان جهان است در تحقق اهداف هر رسانه بسیار موثر است و کاربردهای ملموسی در این زمینه دارد.
به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، وقتی درباره علوم شناختی از کارشناسان و محققان سوال می کنیم می گویند علوم شناختی دانش شناخت ذهن است.
با همین توصیف کوتاه درباره علوم شناختی نیز می توان به کاربردهای علوم شناختی در تحقق اهداف رسانه ها پی برد، چرا که رسانه ها نیز برای تحقق اهدافشان باید اذهان را شناخته و بر مبنای آن کار کنند، رسانه ها باید بدانند در ذهن مخاطبانشان چه می گذرد و آن ها به دنبال چه پیام هایی هستند و پیام های خود را بر مبنای ذهن مخاطبان به آنها ارائه کنند تا جاذبه بیشتری برای مخاطب داشته و تاثیر پیام ها نیز بیشتر شود، در این صورت رسانه می تواند به هدفی که دارد دست یابد و آنچه به دنبال آن است به مخاطب ارائه دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* مصداق هایی از کاربردهای علوم شناختی در تحقق اهداف رسانه ها
این موضوع را می توان با ذکر مثال ها و مصداق هایی بازتر و واضح تر بیان کرد، در این زمینه با چند کارشناس علوم شناختی و رسانه به گفت و گو نشستیم و نظرات آن ها را جویا شدیم.
میلاد حسینیان کارشناس ارشد فلسفه علم در این باره می گوید: رسانه های کشورهای مختلف برای دستیابی به اهداف خود در ارائه پیام به مخاطب از علوم شناختی استفاده می کنند، حال این استفاده آگاهانه یا ناآگاهانه باشد که البته امروزه با پیشرفت این دانش، رسانه ها به صورت آگاهانه از این دانش بهره می گیرند.
عکس های نتنیاهو و تصویرسازی در ذهن مخاطب از طریق علوم شناختی
در کشور ما هم به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه از نمادها در انتخاباتها و رویدادهای اجتماعی کپیبرداری هایی صورت میگیرد که این خود کاربردی از علوم شناختی در فضای اجتماعی کشور و رسانه تلقی میشود
وی در این زمینه به ذکر مثالی می پردازد و اظهار می دارد: به عنوان مثال در سالهای اخیر شاید تصاویری از نتانیاهو در کادر بسته رسانه در ذهن تعدادی نقش بسته باشد که یک توپ فوتبال در دست او است یا در حال نوشیدن یک لیوان آب است یا در حال کشیدن خط قرمز روی بمب در سازمان ملل و مواردی از این دست با مخاطب قرار دادن ایرانیان که هر کدام از این حوزهها جای بحث کارشناسی در مورد آن حیطه خاص دارد ولی به این قسمت توجه کنید که احتمالا هیچ جملهای از سخنرانیها در ذهن ما نیست و فقط شاید تک فریمهایی در ذهن بعضی از ما باقی مانده باشد و با تصویرسازی در مغز مخاطب نه تنها قصد القاء محتوا بر مخاطب را دارد بلکه هدفگذاری کرده که مخاطب را درگیر تولید فکر کند.
یک مطالعه میدانی برای سنجش هیجان در پیام های رسانه ای
حمیدرضا کرکهآبادی پژوهشگر حوزه علوم شناختی و رسانه نیز به تحقیقی که در این باره انجام داده اند اشاره می کند و می گوید: ما به پیشنهاد علی اکبر فرهنگی پدر مدیریت رسانه ایران، به سراغ حسن عشایری عصب شناس و علی دلاور روانشناس و صاحب نظر حوزه سنجش و اندازهگیری رفتیم و با استفاده از راهنماییهای این دو استاد در یک مطالعه میدانی با مدیریت فرهنگی به سنجش و اندازهگیری مفهوم هیجان در پیامهای رسانه ای پرداختیم، نتایج این پژوهش پشتیبان علمی خوبی برای این است که هیجان و نظام هورمونی انسانها در مصرف رسانهای مخاطبین نقش تعیینکنندهای دارد.
به گفته وی، این مطالعه به صورت خاص ابتدا در حوزه ارتباطات غیرکلامی انجام شد و ما با کمک احمد قیومی یکی از فعالان حوزه مجازی وارد مطالعات فضای مجازی شدیم و مطالعاتی بر روی کاربران تلگرام انجام دادیم؛ چراکه اطلاعات آن در دسترستر بود و در حال حاضر در حال انجام مطالعاتی بر روی ویدئوها و تصاویری که در اینستاگرام وجود دارد و توسط مخاطبان دیده میشود، هستیم.
مغز دروغ نمیگوید، اگر شما یک واقعیت را دوست داشته باشید، عکسالعملهای مغز این را نشان میدهد مگر اینکه افراد آموزشدیدهای وجود داشته باشند که به سیستم سنجش آشنا و در مقابل چگونگی رخ دادن این اتفاقها خواستههای خود را پنهان کنند
کرکه آبادی مثال دیگری را مطرح می کند و می گوید: نخستین اصل در حوزه شناختی میگوید؛ همه آدمها دروغگو هستند مگر خلاف آن ثابت شود. سیستم لیمبیک مغز باعث میشود انسانها دروغ بگویند. وقتی پرسشنامه را به دست افراد میدهید ناخودآگاه به شما دروغ میگویند و واقعیت را نمیگویند. مثل بسیاری از ویدئوهایی که ما میپسندیم اما به دلیل وجههمان مجبوریم بگوییم این ویدئو را نپسندیدیم.
مثالی ساده از کارکرد علوم شناختی در حوزه نرم افزارهای مسیریاب
مصطفی نصراصفهانی اقتصاددان رفتاری، مدرس دانشگاه و عضو کمیته علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه نیز در این باره به ذکر مثالی می پردازد و می گوید: هر جا انسان باشد و فرایندهای ذهنی، علوم شناختی هم هست، به عنوان مثال در هوش مصنوعی آنچه که اتفاق میافتد تقلید از فرآیندهای ذهنی و تکاملی در طبیعت است، با این تفاوت که رایانهها مثل بشر محدودیت پردازش و ظرفیت محاسباتی محدود ندارند. برای همین هم در آینده شاهد حکمرانی ماشینهای هوشمند بر بشر خواهیم بود. اگر بخواهم یک مثال بسیار ساده و ملموس بزنم نرمافزارهای مسیریاب که امروزه در حمل و نقل مورد استقبال قرار گرفتهاند را نام میبرم؛ وقتی شما دستورات نرمافزار را موبهمو گوش میکنید یعنی هوش مصنوعی بر شما حاکم شده است.
نصراصفهانی معتقد است: نا آرامیهای اخیر در کشور عراق یا حتی دوران دفاع مقدس در کشور خودمان نمونههای واضحی از جنگ شناختی بودند،هر کشوری که بتواند بهتر از این آموزهها استفاده کند میتواند در عرصه بینالملل هم جایگاه بالاتری پیدا کند. مثال عراق را که مطرح کردم یک زمین بازی است که در آن کشورهای مختلف در حوزه شناختی فعالیت میکنند.
علوم شناختی در رسانه های فضای مجازی
حجتالاسلام محمدحسین نژادی عضو سازمان بسیج رسانه، کارشناس دین و رسانه و عضو هیأت علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه نیز نمونه ای از فضای مجازی را مطرح کرده و می گوید: به عنوان مثال در اینستاگرام وقتی تصویری میبینید و تصویری را لایک میکنید آنها تصاویری که مرتبط با آن موضوع است را بیشتر در معرض دید شما قرار میدهند. در حقیقت شما را شناسایی و به اصطلاح تمایلات شما را از راه علوم شناختی میشناسند و طبق آن عمل میکنند. در این حالت مردم اعتیاد رسانهای به یک رسانه خاص پیدا میکنند چون آن حس خوشایند را رسانه برای آنها به وجود میآورد.
به گزارش فارس، با توجه به تاکیدات کارشناسان بر ضرورت های آشنایی رسانه ای ها با دانش علوم شناختی، نخستین کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه اول اسفند ماه ۹۸ از سوی خبرگزاری فارس در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار می شود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: خبر گزاری فارس نخستین کنفرانس عنوان مثال فضای مجازی ذهن مخاطب ذکر مثال رسانه ای رسانه ها پیام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۵۴۵۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
جالب اینجاست که در این میان یک رسانه نوشته بود بهواسطه ضعیفبودن کارنامه عملکرد VODها یا همان شبکه نمایش خانگی، آمار مخاطبان تلویزیون بالا رفته! و به نوعی نفس تازهای به رسانهملی تزریق شده است؛ اما نکته مهم، صحبتهای مطرحشده از سوی یکی از مدیران شبکههای نمایش خانگی است که نشان میدهد وضعیت این تولیدات و روابط آنها بیشتر از چیزی که مخاطبان مطلع باشند آشفته است و تنها یک اظهارنظر باعث شده تا دمل چرکین تولیدات عجیب و نمایش خانگی بیشتر از قبل برای مخاطب سر باز کند.حالا با تازهترین نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، همه این تحلیلها بر باد رفته و نشان میدهد که مخاطبان تلویزیون واقعی و حتی بیشتر از آمار اعلامشده از سوی مقامات رسانهملی است. آمار منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، از این منظر اهمیت دارد که نه از سوی خود تلویزیون که از سوی یک رسانه مستقل مطرح شده که آمارهایش تاکنون محل استناد بسیاری از تحلیلهاست. این آمار نشان میدهد که ۴۰.۸درصد «ایرانیان» شبکه سه را بیشتر از سایر شبکههای تلویزیونی میبینند، ۳۵.۲درصد شبکه آیفیلم و ۲۱درصد شبکه یک را تماشا میکنند. میزان تماشای این شبکهها در بین «بینندگان صداوسیما» به ترتیب ۵۸.۹درصد شبکه سه، ۵۰.۸درصد شبکه آیفیلم و ۳۰.۳درصد شبکه یک بوده. همچنین ۶۹.۲ درصد «ایرانیان» بیننده برنامههای صداوسیما هستند.«مردان آهنین» پرمخاطب شد
این نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یک طرح نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامههای صداوسیما» با تعداد نمونه ۱۷۱۵نفرازشهروندان ۱۵سال به بالای سراسرکشور در «هفته آخر فروردینماه» سالجاری بوده که به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده و نکات مهمی را از مخاطبان تلویزیون روشن میکند. در مدت اخیر مطالبه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانه بیان آمار روشن از میزان مخاطبان تلویزیون بود که بارها با حدس و گمان مطرح میشد. بااینحال، حتی زمانی که خود رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما آمار را بهصورت شفاف، دقیق و در حضور رسانهها بیان کرد، بازهم این نقدها ادامه یافت. حالا به نظر میرسد که با اعلام آمار از سوی مرکز ایسپا، بتوان تحلیل بهتری روی مخاطبان برنامههای تلویزیون داشت. بخشی از یافتههای ایسپا مربوط به درصد مخاطبان به تفکیک برنامههاست. یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد ۹/۳۶درصد از «ایرانیان» برنامه مردانآهنین،۳۴.۷درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۳۴.۲درصد برنامه محفل، ۳۲.۳درصد برنامه شبخوش، ۳۱.۸درصد برنامه فوتبال برتر، ۲۹.۷درصد برنامه پانتولیگ و ۲۶.۵درصد برنامه معرکه، ۲۴.۵درصد برنامه مهمونی، ۲۱.۳درصد برنامه ماه خدا، ۱۸.۸درصد برنامه ماه من، ۱۷.۲درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۱۶درصد برنامه پاورقی و ۱۲.۱درصد برنامه برمودا را دیدهاند.میزان تماشای این برنامهها در بین «افرادی که تلویزیون تماشا میکنند» ۵۳.۳درصد برنامه مردان آهنین، ۵۰.۱درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۴۹.۴درصد برنامه محفل، ۴۸درصد برنامه شبخوش، ۴۶درصد برنامه فوتبال برتر، ۴۲.۹درصد برنامه پانتولیگ و ۳۸.۳درصد برنامه معرکه، ۳۵.۴درصد برنامه مهمونی، ۳۰.۷درصد برنامه ماه خدا، ۲۷.۲درصد برنامه ماه من، ۲۴.۸درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۲۳.۱درصد برنامه پاورقی و ۱۷.۵درصد برنامه برمودا بوده است. همچنین ۴۵.۴درصد از «ایرانیان» گفتهاند سریال زیرخاکی، ۲۳.۲درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۰.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند. میزان تماشای این سریالهای تلویزیونی در بین «بینندگان تلویزیون» حاکی از این است که ۶۵.۵درصد آنها گفتهاند سریال زیرخاکی را دیدهاند. ۳۳.۵درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۹.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند.
رشد مخاطب در دوران افول تلویزیونهای خارجی
نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد، یکی از جملات رئیس مرکز تحقیقات صداوسیماست که در نشست اخیر گفته بود نباید انتظار مخاطب ۸۰درصدی از رسانه تلویزیون داشت، چراکه در کشورهای دیگر هم این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. در همان نشست هم برخی خبرنگاران با واکنشهای کنایهآمیز از این مقایسه گفتند و خواستار توضیح شدند که شاکرینژاد گفته بود: «امروز در عصری هستیم که مخاطب را باید ترکیبی از برادباند و برادکست دانست و از آن گریزی نیست. در حقیقت این عددها در این عصر چیزی شبیه معجزه است. مثلا مرکز تحقیقاتی در آمریکا یا انگلیس که میزان مخاطب را ارائه میکند، بهندرت آمارهایش به ۱۰درصد میرسد؛ بهعنوانمثال، برنامه پرمخاطب ۲۰۲۳ انگلیس، برنامه مربوط به تاجگذاری چارلز بود که ۱۲.۵میلیون نفر درمجموع آن را دیده بودند که حدود ۱۸درصد میشود. امروز وقتی با مردم صحبت میکنیم متوجه میشویم مردم در بستر خارج از تلویزیون و بر بسترهای دیگر مصرف رسانهای دارند. در حقیقت باید به یک فناوری برسیم که وقتی درباره میزان مخاطب صحبت میکنیم، هر دو را لحاظ کنیم.» انتشار آمارهای ایسپا در کنار این صحبتهای مطرحشده از سوی شاکرینژاد که حداقل آمار را بیان کرده بود، نشان میدهد که تلویزیون بهعنوان یک رسانه سنتی، هنوز هم مخاطبان خود را دارد و بیان آمار ۶۹.۲درصد برای مخاطبان تلویزیون، مهر تاییدی بر درستبودن آماری است که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده بود. البته خود مرکز هم در نشست فوق تاکید کرده بود که حداقل آمار را بیان کرده و حتی میتوان گفت آمار فراتر از این مقدار است. نگاهی به تعداد کلیدواژههای تکرارشده در پیامکهای سامانه ۱۶۲ هم دال بر این است که مخاطبان تلویزیون به شکل دقیق این رسانه را تماشا کرده و از طریق همین سامانه، نظرات خود را درباره جزئیات این تولیدات بیانمیکنند.
دلیل اهمیت آمار ایسپا
ناگفته پیداست که هر رسانهای برای رسیدن به قله برنامههای خود نیاز به اصلاح و دریافت بازخورد دارد و بهطور قطع برخی تحلیلهای مطرحشده ــ صرفنظر از اهداف پشت آن یا صادقانه بودن یا نبودن نکات ــ میتواند رسانهملی را در جهت بهبود و استمرار جذب مخاطب هدایت کند. کما اینکه دو محور هویتمحوری و عدالتگستری که در اهداف تحولی سازمان صداوسیما قید شده و هر بار در صحبتهای رئیس این سازمان مورد تاکید قرارمیگیرد هم نشان از همین رویکرد ثبت بازخورد دارد. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که برخی از این تحلیلها تنها هدف خود را بر نقد غیرعادلانه و یکطرفه علیه رسانهملی گذاشتهاند که در این صورت نمیتوان آن را موثر دانست. آمار۶۹.۲درصد مخاطب برای تلویزیون و بیان آن درزمانی که بحثها پیرامون مخاطبان این رسانه بالا گرفته، میتواند فصل تازهای برای ارائه نقدهای درست ومنصفانه و البته نگاه به عملکرد واقعی و مستند رسانهملی باشد.