Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-25@18:57:08 GMT

شهادت پیوند محکم شهید سیدعلی حسینی با جبهه را گشود

تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۶۱۷۹۱

شهادت پیوند محکم شهید سیدعلی حسینی با جبهه را گشود

فرماندهی تیپ اطلاعاتی ۳۱۳ حر آخرین مسئولیت سیدعلی بود؛ مسئولیتی که در روز پایانی بهمن ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی بیت‌المقدس ۲ در ارتفاعات ماووت عراق او را به یاران شهیدش رساند.

شهید روز نهم آبان ۱۳۳۴ در مشهد به دنیا آمد. او در سال اول هنرستان وارد نیروی هوایی ارتش شد ولی از آن انصراف داد و پس از دو سال در  اسفند ماه ۱۳۵۵ به خدمت سربازی رفت، ‌ اما شهریور ۱۳۵۷ به فرمان حضرت امام از پادگان آموزشی لشکرک تهران متواری شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سید علی پس از تاسیس سپاه پاسداران، در تیر ماه ۱۳۵۸ به عضویت سپاه درآمد و در پادگان آموزشی امام رضا(ع) به آموزش پاسداران پرداخت. او پس از مدت کوتاهی از شروع جنگ و در ارتفاعات الله‌اکبر فرماندهی گردان حر را به عهده گرفت. به فاصله کوتاهی از راه‌اندازی واحد اطلاعات‌عملیات خراسان، مسئولیت اطلاعات‌عملیات تیپ۲۱ امام رضا(ع) در اسفند ۱۳۵۹ را عهده‌دار شد اما کم‌کم نبوغ خود را نشان داد و همین باعث شد تا مسئولیت‌هایی چون اطلاعات­ عملیات لشکر۵ نصر، اطلاعات ‌عملیات قرارگاه قدس، اطلاعات­ عملیات قرارگاه نصر، اطلاعات‌ عملیات قرارگاه نجف‌اشرف، اطلاعات‌ عملیات قرارگاه سلمان، معاون اطلاعات سپاه هشتم و جانشینی اطلاعات ‌عملیات نیروی زمینی سپاه به او سپرده شود.

اعزام به کردستان همراه دکتر چمران

سیدعلی حسینی برای مدت کوتاهی به لبنان اعزام شد و همچنین در شورش های کردستان همراه گروهی به سرپرستی شهید گرانقدر دکتر چمران عازم آنجا شد و در این راه، ماموریت های موفقیت آمیزی به اجرا گذاشت. پس از مراجعه از کردستان، برای ادامه آموزش نظامی رهسپار تهران شد. با شروع جنگ تحمیلی و علی رغم نیاز به وجود او در مشهد، بلافاصله پا به عرصه پیکار گذاشت.

اخلاص، ایمان و مدیر بودن او با حضورش در جبهه های نبرد بیش از پیش آشکار گشت و به مسئولیت‌های مهمی از جمله فرماندهی تیپ برگزیده شد. قداست روحی، اخلاص، ایمان، مهارت در میان همرزمانش مشخص کرد و شایستگی قبول مسئولیت‌های مهم را در او به وجود آورد.

‌عکس­ العملی نشون ندهید، عراقی ها هنوز ما رو ندیدند

محمد یکی از دوستان سیدعلی درباره رشادت های او در کمینگاه های مشرف بر مواضع دشمن به نقل از شهید می گوید: کماندوهای عراقی در یکی از سه دیدگاه شمال بستان نشسته بودند و حرف می­زدند. دیدگاهمان لو رفته بود و ما که این را نمی­ دانستیم. وقتی آنها را دیدیم، مجید توکلی از سید پرسید حالا چه کار کنیم؟ سید گفت عکس­ العملی نشون ندهید، عراقی ها هنوز ما رو ندیدند. صبر کنید ببینیم چه کار می ­کنند.

با فاصله کمی از آ­ن­ها پشت یک تپه رملی دراز کشیدیم. توی دیدگاه یک دوربین سنگین داشتیم که با آن موقعیت دشمن را زیر نظر می ­گرفتیم. آن را به عقب نمی ­بردیم؛ پس از پایان کارمان، استتارش می­ کردیم همانجا می­ ماند؛ حالا گشتی های عراقی آن را پیدا کرده بودند.

دو، سه هفته­ ای به عملیات طریق­ القدس و آزادسازی بستان مانده بود و اگر خودمان را نشان می ­دادیم، منطقه حساس می ­شد و ممکن بود عملیات لو برود. برای احتیاط چند نفر از بچه ­ها را به چپ و راست دیدگاه فرستادم تا در صورت نیاز وارد عمل شویم. عراقی ­ها دوربین را روی شانه­ اشان گذاشتند و راه افتادند بروند. علامت دادم کاری نکنند. توکلی آرام گفت: برادر حسینی دارند دوربین رو می ­برند. بهتره سر راهشون کمین بزنیم و دوربین رو بگیریم.

سید می گفت :‌ می­ ترسیدم زحمت ­های چند ماهه شناسایی منطقه بر باد برود. گفتم بگذار  بروند و فکر کنند اینجا فقط یه پست دید­بانی توپخانه است. موقعیت رملی منطقه طوری هست که به فکرشون نمی ­رسد بخواهیم از اینجا حمله کنیم. اگر تیراندازی کنیم، اینجا نیرو مستقر می ­کنند و کار عملیات سخت می ­شود. گشتی ­های عراقی رفتند و حساسیتی هم نشان ندادند.

سه چیز از خدا می خواهم

علی اصغر امینی یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و از همرزمان سید علی با ذکر خاطره ای از شهید می گوید :‌یک روز در حالی که با شهید در حال شوخی بودم به او گفتم که شما خیلی وقت است که درگیر جنگ شده ای، نمی خواهی شهید شوی؟ سیدعلی رو به من کرد و گفت من سه چیز از خدا خواسته ام، که اگر آنها را به من مرحمت کرد آماده شهادت هستم.

اول اینکه به زیارت خانه خدا مشرف شوم. دوم اینکه خداوند به من فرزندی عطا کند و سوم اینکه خانه ای داشته باشم تا سر پناهی برای خانواده ام باشد. در نهایت شهید سیدعلی حسینی بعد از دستیابی به این سه خواسته به فیض شهادت نائل آمد.

استفاده از نیروهای ارتش در عملیات

سید محمد حسینی از همرزمان شهید درباره ویژگی های دوستش گفت :‌ همیشه سعی داشت از تجربه نیروهای ارتش حداکثر استفاده را ببرد. روزی از او پرسیدم در شرایطی که در داخل کشور ارتش را زیر سئوال می بردند چگونه است که شما از نیروهای آنها استفاده می کنید،  نمی گویید شاید مشکلی پیش بیاید.

شهید حسینی در پاسخ من گفت که من کار ندارم که دیگران چه می گویند. دولت برای نیروهای ارتش سرمایه گذاری زیادی کرده است و آنها را برای آموزش دوره های مختلف به خارج اعزام کرده است. حال من چگونه می توانم به خود اجازه بدهم که از وجود اینها استفاده نکنم.

سید تا جایی که می توانست از توانمندی آنها استفاده می کرد و به کارشان بها می داد که این امر باعث توفیق بیشتری در کارها شده بود.

فاطمه سادات تنها یادگار شهید 

شهید در سن ۲۷ سالگی در مرداد ۶۲  ازدواج کرد که مدت زندگی مشترک آنها ۵ سال بود. ثمره این ازدواج تنها یک دختر به نام فاطمه السادات است که در ۳۰ شهریور ۱۳۶۶ متولد شد.

 شهید سید علی حسینی در بهشت رضا (علیه السلام) تدفین شده است.

برچسب‌ها مشهد جنگ تحمیلی دفاع مقدس کردستان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی لبنان مدارس شاهد عراق

منبع: ایرنا

کلیدواژه: مشهد جنگ تحمیلی دفاع مقدس کردستان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی لبنان مدارس شاهد عراق مشهد جنگ تحمیلی دفاع مقدس کردستان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی لبنان مدارس شاهد عراق عملیات قرارگاه علی حسینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۶۱۷۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرجام گروه فرقان؛ پشیمانی و خسران!

حادثه فرقان از عبرت‌های تاریخ انقلاب است. افرادی متدین، نمازخوان، نماز شب خوان و دائم روزه‌دار با شعار اسلام آمدند و بهترین آدم‌های متدین انقلاب را به شهادت رساندند. اما با کار فرهنگی که روی آن‌ها شد، به‌شدت عوض شدند و فهمیدند که اشتباه بزرگی کرده‌اند، طوری که تا نزدیکی چوبه دار، دغدغه این را داشتند که آیا خدای متعال توبه آن‌ها را پذیرفته یا نه؟

به گزارش ایسنا، یکی از گروه‌های منحط که در ابتدای پیروزی انقلاب بر اساس خط اعتقادی منحرف خود و برداشت‌های اشتباه و ناصواب از اسلام و قرآن، ترور و به شهادت رساندن مقامات سیاسی و نظامی وفادار و دلسوز نظام را در دستور کار خود قرار داده بود؛ گروه فرقان بود.

یکی از مقامات نظامی و متعهد به نظام که توسط این گروه، ترور و به شهادت رسید؛ سپهبد شهید؛ محمد ولی قرنی بود.

محمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۰۹، وارد د دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۳۶، به اتهام توطئه برای سرنگونی پهلوی دوم دستگیر و به اخراج از ارتش و زندان محکوم گردید.

با پیروزی انقلاب اسلامی، قرنی اولین رئیس ستاد مشترک ارتش شد و در مقابله با آشوب‌های کردستان ایفای نقش کرد.

وی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸، به دست چند تن از اعضای گروهک فرقان به‌شدت مجروح شد و به شهادت رسید.

اما روایت سرلشکر پاسدار محسن رضایی؛ رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه از اعتقادات این گروه و فعالیت‌های آن‌ها و همچنین نحوه شناسایی، دستگیری و بازجویی و اعترافات آنان، روایتی جالب و در عین حال عبرت‌آموز است:

یکی دو ماه از انقلاب نگذشته بود. دولت موقت انسجام لازم را نداشت و نهادهای امنیتی هم در کشور شکل نگرفته بود. در کشور، احساسات و شور انقلابی جریان داشت و سلاح بسیار زیادی در دست مردم بود. ساختار اداری قبلی به‌کلی نابودشده و نهادها و سازمان‌های جدید هم در حال تأسیس بودند.

در چنین وضعیتی، گروه فرقان با رهبری یک طلبه جوان به نام اکبر گودرزی شکل گرفت. اعضای این گروه قصد داشتند که عده زیادی از روحانیون مبارز و سران نظام را ترور کنند.

آن موقع، مسئولان نظام محافظ و نگهبان نداشتند و هرکسی به‌راحتی می‌توانست آن‌ها را ترور کند، چون خبری از پلیس و امنیت نبود. بعلاوه گروه فرقان یک گروه جوان و ناشناخته بود و برعکس گروه‌های دیگر مانند مجاهدین خلق یا حزب موتلفه اسلامی، تقریباً هیچ شناختی از آن وجود نداشت.

اعضای این گروه جوان‌هایی مذهبی اما احساساتی بودند که با برداشت سطحی از قرآن و نهج‌البلاغه برای بیشتر مفاهیم دینی، مصادیق عینی ساخته و با یک برنامه حساب‌شده به دنبال ترور برخی از مسئولان و چهره‌های انقلابی بودند.

آن‌ها کار بسیار خطرناکی را شروع کرده و عده‌ای از متدین‌ترین، انقلابی‌ترین و وفادارترین نیروهای انقلاب و امام را نشانه گرفته بودند.

در مرحله اول، امثال محمدولی قرنی، آیت‌الله مطهری، دکتر محمد مفتح، مهدی عراقی و پسرش محمد حسام را شهید و به جان خیلی‌های دیگر مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله خامنه‌ای سوءقصد کردند که ناموفق بودند.

گروه فرقان عده زیادی از افراد را نشانه گرفته بود تا شهید کند. اگر فرصت می‌یافت، احتمالاً ده تا پانزده نفر دیگر از سران نظام را شهید می‌کرد. البته بخش عمده‌ای از این اطلاعات، بعد از دستگیری آن‌ها به دست ما رسید.

در واقع، ما با جریان ناشناخته‌ای مواجه بودیم که با اتکای به آیات قرآن و شعارهای اعتقادی و ظاهر اسلامی، نزدیک‌ترین افراد به حضرت امام را هدف قرار داده بود.

نفوذ در درون گروه

یک روز مرتضی الویری یک نفر را به من معرفی کرد که به‌نوعی با گروه فرقان ارتباط پیداکرده بود. من این فرد را به آقای رمضانی و دکتر محمدی معرفی کردم و او نفر اصلی برای نفوذ در تشکیلات فرقان شد.

آن فرد به ما خبر داد که یکی از نیروهای کادر فرقان در جست‌وجوی خانه‌ای برای اجاره است. ما از این فرصت استفاده کردیم و خانه دو طبقه‌ای در نزدیکی بیت حضرت امام اجاره کردیم. در طبقه اول آن، یکی از برادران پاسدار به نام آقای قایقران را با خانواده‌اش قرار دادیم تا از نزدیک مراقب اوضاع باشد و طبقه دوم را از طریق عامل نفوذی خود به کادر فرقان پیشنهاد دادیم.

خوشبختانه آن فرد آمد و در طبقه دوم مستقر شد. ما به کمک دوستانمان در اداره دوم ارتش، در همه جای آن خانه میکروفون کار گذاشته بودیم و گفت‌وگوی افراد و جلسه‌های گروه فرقان را شنود می‌کردیم. از خلال شنودها اطلاعات خوبی به دست آوردیم. تیم تعقیب و مراقبت ما هم فعال شد و ما با تعقیب افرادی که به آن خانه تردد داشتند، اطلاعات خود را درباره فرقان تکمیل کردیم.

متأسفانه شهادت دکتر مفتح کار را برای ما سخت کرد. ما نمی‌دانستیم خانه‌های تیمی فرقان را که شناسایی کرده بودیم، بزنیم یا نه و اگر به این خانه‌ها حمله کنیم، آیا موفق خواهیم شد تا از ترور افراد دیگر به دست عوامل فرقان جلوگیری کنیم یا اینکه احتمال دارد اعضای فرقان هوشیار شوند و از دسترس ما خارج شوند؟ این تردید تا دی‌ماه سال ۵۸ که همه خانه‌های تیمی گروه فرقان را شناسایی و به آن‌ها حمله کردیم، بین دوستان ما مطرح بود.

دستگیری و بازجویی اعضای گروه

بعد از شهادت شهید مفتح در آذر ۵۸ به نتیجه رسیدیم که به هر طریق ممکن، حمله به خانه‌های تیمی گروه فرقان را شروع کنیم. بر همین اساس، به یازده خانه تیمی حمله کردیم که در نتیجه آن، نزدیک به پنجاه نفر از اعضای فرقان دستگیر شدند.

آقای گودرزی (رئیس گروه) برخلاف تصور، در ۴۸ ساعت اول اعتراف کرد و اطلاعات زیادی در اختیار ما گذاشت. من از دوستان سؤال کردم: شما چطور این‌همه اطلاعات را از ایشان گرفتید؟ آیا او را کتک زدید؟ گفتند: نه ما حتی یک سیلی هم به او نزدیم.

دوستان ما فقط کار اطلاعاتی صرف نمی‌کردند، چون می‌دانستند که این گروه، اعتقادی است. ازیک‌طرف، با اعضای گروه فرقان مباحثه اعتقادی داشتیم و در وهله اول، بطلان عقایدشان را ثابت می‌کردیم. هنگامی‌که آن‌ها از درون متزلزل می‌شدند، شروع به حرف زدن می‌کردند.

بنابراین، مهم‌ترین ابزار ما، اثبات بطلان اعتقادات آن‌ها بود که برایشان بسیار سخت بود و از اینکه می‌دیدند همه اعتقادات آن‌ها پوچ بوده، عذاب می‌کشیدند.

حادثه فرقان یکی از عبرت‌های تاریخ انقلاب است. افرادی متدین، نمازخوان، نماز شب خوان و دائم روزه‌دار با شعار اسلام آمدند و بهترین آدم‌های متدین انقلاب را به شهادت رساندند. اما با کار فرهنگی که روی آن‌ها شد، به‌شدت عوض شدند، تغییر کردند و فهمیدند که اشتباه بزرگی کرده‌اند، طوری که تا نزدیکی چوبه دار، دغدغه این را داشتند که آیا خدای متعال توبه آن‌ها را پذیرفته یا نه؟

آن‌ها حتی پدر و مادر و خواهران و برادران خود را توجیه کرده بودند که اشتباه کرده‌اند. به آن‌ها گفته بودند که برای ما دعا کنید تا خدا توبه ما را بپذیرد.

اگر این حادثه، هرسال یک‌بار به جوانان ایران یادآوری شود و به‌عنوان یک پند جلوی چشمانشان باشد، گزاف نخواهد بود.

منبع:

اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: راه دوران مبارزه، بحران گروه‌های سیاسی: روایت محسن رضایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۹، صص ۳۱۷.۳۱۸، ۳۱۹.۳۲۰، ۳۲۱.۳۲۲، ۳۲۷

دیگر خبرها

  • روستای فردو از افتخارات استان قم است
  • جانشین فرمانده سپاه : عملیات «وعده صادق» صهیونیست ها را مضحکه تمام جهان کرد / دشمنان از هر راهی التماس کردند تا جمهوری اسلامی اقدامی نکند، اما در این عملیات تصمیم حیدری گرفته شد
  • دشمن با اقتدار تنبیه شد
  • برگزاری آیین نخستین سالگرد شهید غیرت، حمیدرضا الداغی در سبزوار
  • حضور مهمانان جبهه مقاومت در اجلاس پیرغلامان حسینی کرمان
  • جبهه مقاومت، میهمان بیست و یکیمین اجلاس پیرغلامان حسینی
  • ابواسماعیل به هلاکت رسید؛ انهدام مخفیگاه داعش
  • فرجام گروه فرقان؛ پشیمانی و خسران!
  • اولین فرمانده گردان شهید استان کهگیلویه و بویراحمد را بشناسید
  • شهید زاهدی از عناصر تأثیرگذار در دفاع مقدس و بعد از آن بود